مقاله پژوهشی
گردشگری
علی اکبر شایان یگانه؛ محمد علی زنگنه اسدی؛ ابوالقاسم امیر احمدی
چکیده
طرح مساله: برای پتانسیل یابی ژئوتوریسم یک منطقه و یا قابلیت سنجی توریستی ژئوپارک ها، در ایران و جهان محققین همواره به دنبال ارزیابی ژئوسایتها و ژئومورفوسایتهای آن منطقه بوده اند.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی مقایسه چهار مدل بریلها، کومانسکو، فاسولاس و مدل بومی شده شایان یگانه و همکاران برای ارزیابی ژئومورفوسایتها میباشد ...
بیشتر
طرح مساله: برای پتانسیل یابی ژئوتوریسم یک منطقه و یا قابلیت سنجی توریستی ژئوپارک ها، در ایران و جهان محققین همواره به دنبال ارزیابی ژئوسایتها و ژئومورفوسایتهای آن منطقه بوده اند.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی مقایسه چهار مدل بریلها، کومانسکو، فاسولاس و مدل بومی شده شایان یگانه و همکاران برای ارزیابی ژئومورفوسایتها میباشد تا نقاط ضعف و قوت هرکدام از مدلهای بین المللی با مدل ایرانی بررسی گردد.
روش: محدوده ی مورد مطالعه با مساحتی معادل 4257 کیلومتر مربع در غرب خراسان رضوی واقع است که می تواند قسمتهایی از شهرستانهای سبزوار، داورزن را دربربگیرد. این تحقیق با روش تحلیلی - تطبیقی به موضوع پرداخته، به روشهای اسنادی و میدانی دادهها گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای گرافیکی و آماری GIS، SPSS و Excel مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است.
نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد درمجموع ژئومورفوسایت هایی که زیرمجموعه آبی هستند در همه مدلها بیشترین ارزش را گرفته اند و درمقابل ژئومورفوسایتهای فرسایش بادی کمترین ارزشها را به خود اختصاص داده اند. از مقایسه مدل ها میتوان نتیجه گرفت که مدل شایان یگانه و همکاران با مدل بریلها بیشترین مطابقت را داشته و برای ارزیابی مناطق افیولیتی و کویری می توان از مدل بریلها نیز استفاده نمود. مدل بومی شایان یگانه برای مناطق کوهستانی و دشتی گرم وخشک طراحی شده است و به نظر می رسد برای مناطق ساحلی و سرد ومرطوب تغییرات اندکی باید داده شود.
نوآوری: این تحقیق جدیدترین مدل ایرانی برای ارزیابی ژئومورفوسایت ها و ژئوسایت ها را بررسی کرده و نقاط قوت و ضعف آن بررسی می گردد.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
حبیب اله فصیحی؛ طاهر پریزادی؛ آذر داودی
چکیده
توجه به بافت تاریخی شهرها که رشتة استوار پیونددهندة جامعه با گذشته و احیاگر هویت شهرهاست، پیوسته افزون گردیده و حراست از این میراث ارزشمند در کانون توجه زمامداران جوامع قرار گرفته است. هدف این مقاله شناسایی مؤلفههای دارای قابلیت و استعداد آسیبرسانی به بافت تاریخی شهر شوشتر و تعیین مراتب شدت آسیب هر کدام است. روش تحلیل اکتشافی ...
بیشتر
توجه به بافت تاریخی شهرها که رشتة استوار پیونددهندة جامعه با گذشته و احیاگر هویت شهرهاست، پیوسته افزون گردیده و حراست از این میراث ارزشمند در کانون توجه زمامداران جوامع قرار گرفته است. هدف این مقاله شناسایی مؤلفههای دارای قابلیت و استعداد آسیبرسانی به بافت تاریخی شهر شوشتر و تعیین مراتب شدت آسیب هر کدام است. روش تحلیل اکتشافی و توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات و دادهها از منابع اسنادی و نیز از پیمایش حاصل شدهاند. نمونه آماری 11 فرد خبره بودهاند که از میان مدیران مجرب شهرداری و ادارة میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، برگزیده شدهاند. ارزیابی بر پایه مدل پاستاکیا صورت گرفته که در آن با توجه به موضوع این تحقیق، تغییراتی اعمال گردیده است. یافتههای تحقیق گویای عملکرد 33 مؤلفة آسیبزا در بافت تاریخی شوشتر بوده که در مجموع، قابلیت و استعداد آسیب «سطح بالا» را آشکار نمودند. از سه بعد مورد بررسی، مؤلفههای بعد کالبدی-محیطی نقش بیشتری در آسیبرسانی داشته و نیز شدت زیادتر آسیبها مربوط به این بعد است. تعداد بیشتر مؤلفههای این بعد، شدت آسیب را در سطح «بسیار بالا« نشان دادند در حالی که در هر کدام از دو بعد اجتماعی-فرهنگی و نهادی، ضمن تعداد بسیار کمتر مؤلفهای آسیب شناسایی شده، نیمی از مؤلفهها، شدت آسیب را در سطح «متوسط» و پایینتر نمایان ساختند. حفظ بافت تاریخی ضمن اینکه نیازمند اعتبارات کافی و بهرهمندی از دانش، فنون و ابزار روز است، مستلزم ارتقاء آگاهی شهروندان و اصلاح نظام مدیریتی و قوانین نیز میباشد.جرح و تعدیل مدل ارزیابی پاستاکیا و منطبقسازی آن بر اهداف این تحقیق کار بدیعی است که صورت گرفته است.
مقاله پژوهشی
مسعود تقوایی؛ مرضیه موسوی کیفته؛ فاطمه قاسمی الوری
چکیده
طرح مسئله: شهرها برای توسعه گردشگری باید در جهت به کارگیری خلاقانه خدمات قدم بردارند و علاوه بر تامین نیاز شهروندان و گردشگران احساس رضایت خاطر برای آنها به ارمغان آورند.
هدف: بررسی مولفههای تاثیرگذار در توسعه گردشگری خلاق با تاکید بر بخش خدمات در شهر اصفهان است.
روش پژوهش: نوع پژوهش از نظر روش انجام توصیفی-تحلیلی و از حیث هدف کاربردی–توسعهای ...
بیشتر
طرح مسئله: شهرها برای توسعه گردشگری باید در جهت به کارگیری خلاقانه خدمات قدم بردارند و علاوه بر تامین نیاز شهروندان و گردشگران احساس رضایت خاطر برای آنها به ارمغان آورند.
هدف: بررسی مولفههای تاثیرگذار در توسعه گردشگری خلاق با تاکید بر بخش خدمات در شهر اصفهان است.
روش پژوهش: نوع پژوهش از نظر روش انجام توصیفی-تحلیلی و از حیث هدف کاربردی–توسعهای است؛ اطلاعات مورد نیاز پژوهش از مطالعات کتابخانهای-اسنادی و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شدهاند. جوامع مورد مطالعه شهروندان، گردشگران، متولیان و کارشناسان هستند، که حجم نمونه شهروندان و گردشگران به روش کوکران معادل 383 و 384 پرسشنامه و حجم نمونه کارشناسان و متولیان به شیوه گلوله برفی 40 نفر تعیین و تکمیل گردید. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک پرومته فازی و نرم افزارهای EXCEL و GIS استفاده شده است.
نتایج: با توجه به نتایج حاصل از تکنیک پرومته فازی منطقه 14 به دلیل عدم بهرهمندی از عواملی نظیر: تکنولوژیهای جدید و کم اثر، احساس مسئولیت نسبت به محیط زیست، مسائل ایمنی و امنیتی، عرضه خدمات و محصولات قابل بازیافت، شرایط طبیعی مطلوب، افزایش اعتبار با عرضه محصولات اصیل، برندی متمایز و مشهور، حمایت و اعطای تسهیلات به شرکتها و متولیان، پتانسیل بالای سرمایه گذاری خدمات، زیرساختها و تسهیلات لازم افراد ناتوانی جسمی، سبب شده رتبه اول را از نظر عدم برخورداری از خدمات خلاقانه گردشگری کسب نماید. لذا برای توسعه عادلانه تر و جذب بهتر گردشگران با توجه به اینکه مناطق 14، 15، 11، 13، 12، 10، 9 و 7 که در سطوح محروم تا بسیار محروم قرار گرفتهاند باید در اولویت برنامهریزی قرار گیرند.
نوآوری: با ارائه راهکارهای خلاقانه به منظور ارتقا وضعیت خدمات گردشگری و تجربیات مورد انتظار از خدمات گردشگری گامی مثبت در تسهیل فرآیند خلاقانه خدمات گردشگری گامی برداشته شود.
مقاله پژوهشی
گردشگری
مستوره سادات مسعودیان؛ زهرا سادات سعیده زرآبادی
چکیده
بدون تردید، صنعت گردشگری از مهمترین منابع کسب درآمد در هر کشوریست، در عین حال، توجه به"حرکت" و جابجایی" گردشگران به عنوان یکی از ارکان نظام گردشگری، نقش غیرقابل انکاری در توسعه این صنعت دارد زیرا گردشگری با هر هدف و در هر مقیاسی که صورت گیرد میتوان مسیری برای حرکت گردشگر ترسیم کرد، بنابراین توجه به چگونگی حرکت گردشگران در ...
بیشتر
بدون تردید، صنعت گردشگری از مهمترین منابع کسب درآمد در هر کشوریست، در عین حال، توجه به"حرکت" و جابجایی" گردشگران به عنوان یکی از ارکان نظام گردشگری، نقش غیرقابل انکاری در توسعه این صنعت دارد زیرا گردشگری با هر هدف و در هر مقیاسی که صورت گیرد میتوان مسیری برای حرکت گردشگر ترسیم کرد، بنابراین توجه به چگونگی حرکت گردشگران در تعیین و طراحی مسیرهای گردشگری بسیار حائز اهمیت است و بدیهیست که کیفیت این مسیرها در ارتقا گردشگری تأثیر چشمگیری دارد.پژوهش پیش رو با هدف بررسی حرکت گردشگران،به تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی این مسیرها و حرکت طبیعی در آن میپردازد.بدین منظور،محورگردشگری جلفا واقع در بافت تاریخی منطقه 5 شهرداری اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب شده،سپس با بهرهگیری از نظریه چیدمان فضا و مفاهیم مرتبط با آن،گراف توجیهی و نقشه محوری این مسیرها ترسیم و با استفاده از نرمافزار اگراف و شاخصهای آن که شامل عمق کلی،عمق میانه،عدم تقارن نسبی،ارزش همپیوندی و مقدار کنترلی است،به تحلیل و مقایسه حرکت گردشگران در این مسیرها پرداخته شده است.روش پژوهش از حیث هدف کاربردی و بر حسب نوع اقدام محقق،توصیفی-تحلیلی است.اطلاعات و دادهها نیز با روش کتابخانهای و میدانی،گردآوری شدهاند.یافته ها بیانگر این است که خیابان خاقانی،کوچه کلیسا و کوچه خواجه عابد با مقادیرشاخص همپیوندی 20/67، 14/95 و 13/78 و عمق کلی 72، 85 و 89 به ترتیب دارای بیشترین ارزش همپیوندی و کمترین عمق کلی هستند؛بنابراین به صورت طبیعی،پتانسیل حرکت و حضور گردشگران و عابران پیاده در این مسیرها نسبت به سایر قسمتهای محور جلفا بیشتر است.کوچه جلفا نیز با اینکه از نظر ساختار فضایی به نسبت سایر فضاهای این محور،نفوذپذیری و دسترسی کمتری دارد؛اما به دلیل وجود کلیسای وانک،میدان جلفا و سایر جاذبههای گردشگری،روزانه پذیرای گردشگران و عابران پیاده زیادی است.بنابراین علاوه بر شاخصهای بررسی شده در نرمافزار اگراف،عوامل دیگری نیز در جذب و حرکت عابرین پیاده مؤثر هستند.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
نرگس سلطانی؛ پروین پرتوی؛ داریوش مرادی چادگانی
چکیده
یکی از موضوعات مورد توجه در برنامهریزی شهری، موضوع میراث فرهنگی و محیططبیعی است و نیز یکی از اهداف مهم برنامهریزی شهری، ارتقاء کیفیت زندگی شهری بوده است، همچنین منابع متعددی در مورد کیفیت زندگی در اسناد میراث فرهنگی، در قالب گزارشهای علمی و عملیاتی، وجود دارد ولی هنوز رابطه بین کیفیت زندگی و محیطهای میراثی به صراحت بیان نشده ...
بیشتر
یکی از موضوعات مورد توجه در برنامهریزی شهری، موضوع میراث فرهنگی و محیططبیعی است و نیز یکی از اهداف مهم برنامهریزی شهری، ارتقاء کیفیت زندگی شهری بوده است، همچنین منابع متعددی در مورد کیفیت زندگی در اسناد میراث فرهنگی، در قالب گزارشهای علمی و عملیاتی، وجود دارد ولی هنوز رابطه بین کیفیت زندگی و محیطهای میراثی به صراحت بیان نشده است. یکی از این میراث محیطی- طبیعی (فرهنگی)، رودخانههای شهری هستند که محل پیوند مردم، شهر و طبیعت هستند که در بیشتر پژوهشها این میراث نادیده انگاشته شده است. رودخانه زایندهرود در شهر اصفهان با نادیدهگرفتن انگاشت ارزشهای میراثی آن، ضمن محروم کردن شهروندان از قابلیتهای بالقوه و بالفعل، بر مخاطرات طبیعی و انسانی(خشکسالی) دامن زده و درصورتی که ارزشهای رودخانه به مناطق پیرامونش از طریق برنامهریزی شهری کمک میکنند تا ضمن کاهش خطرات بالقوه، حداکثر استفاده از رودخانه در راستای ارتقاء کیفیت زندگی صورت گیرد. هدف مقاله توصیف ارزشهای میراث محیط طبیعی رودخانه زایندهرود شهراصفهان و مولفههای کیفیت زندگی ساکنان پیرامونش و تاکید اهمیت و میزان رابطه ارزشهای میراث محیططبیعی رودخانه زایندهرود بر ابعاد کیفیت زندگی ساکنان (به عنوان ذینفعان کلیدی ) پیرامون آن است. این پژوهش کاربردی و برپایه شیوه کمّی و کیفی است و گردآوری دادهها براساس مطالعات اسنادی و میدانی و پیمایش و از ابزارهای مشاهده و پرسشنامه ساختاریافته و نیز تحلیل دادهها از تحلیل متون در کنار تحلیلهای کمّی چون آزمون فریدمن، تحلیل عاملی تاییدی بهرهگرفته است. نتایج نشان دادکه ارزشهای میراث محیططبیعی رودخانه زایندهرود بر ابعاد کیفیت زندگی ساکنان پیرامونش تاثیر بسزایی دارد، ارزشهای میراثی آن شامل سه دسته " محیطی، ادراکی و احساسی"، " تاریخی، فرهنگی و اجتماعی" و " کاربردی(کاربستی)" و کیفیت زندگی ساکنان شامل شش بعد "سیاسی و مدیریتی"، "اقتصادی"، "تاریخی"، "اجتماعی"، "کالبدی" و زیستمحیطی" هستند که هر یک شامل چند مولفه و نشانگر هستند.
مقاله پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
حامد بیتی؛ ابوالفضل چهاردولی؛ جاوید آریان
چکیده
طرح مسئله: افراد و اقشار مختلف در جوامع انسانی نیازمند سرپناهی به نام «مسکن» میباشند. فرایند طراحی این نوع فضاها از طرق مختلفی انجام میشود، که امکان بهره گیری از نظرات بهرهبردار در طول انجام این فرایند، همواره مورد نظر جامعه طراحان بوده است؛ چراکه کاربران به عنوان عضوی تاثیرگذار در این امر محسوب میشوند. در طی سالهای اخیر، ...
بیشتر
طرح مسئله: افراد و اقشار مختلف در جوامع انسانی نیازمند سرپناهی به نام «مسکن» میباشند. فرایند طراحی این نوع فضاها از طرق مختلفی انجام میشود، که امکان بهره گیری از نظرات بهرهبردار در طول انجام این فرایند، همواره مورد نظر جامعه طراحان بوده است؛ چراکه کاربران به عنوان عضوی تاثیرگذار در این امر محسوب میشوند. در طی سالهای اخیر، رویکرد مشارکتی به عنوان پاسخی مناسب در فرایند طراحی فضاهای مسکونی، نقشی مهم را ایفا کرده است؛ هرچند که شرایط خاص معاصر با توجه به نحوه مسکنگزینی و دیدگاه طراحان، دخالت ایشان در مقوله مشارکت را بسیار دشوار نموده است.
هدف: این مطالعه به دنبال تبیین و سنجش «کم وکیف مشارکت کاربر در فرایند طراحی» میباشد؛ از اینرو تمرکز مقاله بر این است که، اولا کاربر در چه موضوعاتی و ثانیا تا چه میزان، میتواند در این فرایند ورود کند.
روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریهی برپایه، برای رسیدن به اهداف خود بهره خواهد برد.
نتایج: نتایج حاصله نشانگر حدود و نحوه مشارکت کاربر در مراحل مختلف فرایند طراحی میباشد این حدود کاملا نسبی و متأثر از عوامل متعدد میباشند؛ به طوری که سهم کاربر از «میزان تاثیرگذاری» و سهم معمار از «میزان مشارکت» در این فرایند بیشتر خواهد بود.
نوآوری پژوهش: در حصول مدل و مؤلفههایی برآمده با استفاده از نظریهی برپایه و ارایه مدل سه مرحلهای ازمشارکت کاربر در فرایند طراحی است.