تحلیل مکانی ـ فضایی بازارهای هفتگی روستایی بر مبنای نظام سلسله‌مراتب روستایی در شهرستان آق‌قلا

نویسندگان

1 دانشگاه پیام نور گنبد، گلستان، ایران

2 گروه جغرافیا دانشگاه گلستان، گلستان، ایران

3 جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی

چکیده

بازارهای ادواری هفتگی از قدیم در شهرهای مختلف رواج داشته و یکی از مشخصه‌های اصلی شهرها شناخته می‌شده است. در چند دهة اخیر این بازارها که یکی از پدیده‌های نوظهور در جغرافیای اقتصادی و اجتماعی است، به‌سرعت در نقاط روستایی نیز برپامی‌شوند. با توجه به جایگاه مهم این بازارها در زندگی روستاییان، شناخت تحولات و روابط بین آن‌ها و نواحی روستایی پیرامونی، همچنین میزان انطباق آن با طرح‌های فرادست بسیار ضروری است. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناخت بازارهای ادواری روستایی شهرستان آق‌قلا و تحلیل میزان انطباق مکان‌یابی آن‌ها با نظام سلسله‌مراتبی سکونتگاه‌های روستایی است. این تحقیق، توسعه‌ای ـ کاربردی و از حیث روش‌شناسی نیز اکتشافی و توصیفی ـ تحلیلی است. شیوة جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات پژوهش، اسنادی و میدانی و ابزار اصلی تحقیق، پرسش‌نامۀ محقق‌ساخته‌ای است که با توجه به وضعیت جامعه آماری در دو نوع خریداران - فروشندگان تهیه شد. تعداد 342 پرسش‌نامه، تکمیل و به کمک روش‌های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون‌های کای‌اسکوئر، من‌ویتنی) تجزیه و تحلیل شد.نتایج این تحقیق نشان می‌دهد بر اساس مدل‌های مختلف (کمترین فاصله، جمعیت و وزن‌دهی خدمات)، بازارهای هفتگی روستایی که در مراکز دهستان برپاشده‌اند با مراکز منظوم‌ها و مجموعه‌های روستایی انطباق بیشتری دارند و به دلیل توجه دولت و حجم جمعیت از شعاع عملکردی بیشتری برخوردارند؛ در مقابل، آن بازارهایی که در روستاهای عادی شکل گرفته‌اند و با مراکز حوزه‌های روستایی منطبقند، به سبب جمعیت کمتر، عملکرد ضعیف‌تری دارند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Local-spatial analyzing of rural weekly markets, based on rural hierarchical system in Aq Qala county

نویسندگان [English]

  • Abdolhamid Nazari 1
  • Bahman Sahneh 2
  • Ali Saghghar 3
1 faculty member in Payam Noor University, Gonbad county, Iran
2 faculty member of Geography department, Golestan University, Golestan, , Iran
3 MA degree in geography and rural planning
چکیده [English]

Weekly cyclical markets traditionally existed in various towns and cities, were known as one of the main characteristics of cities. In recent decades, these markets -as one of the emerging phenomena in social & economic geography- have been rapidly extended to rural areas. Regarding the importance of these markets in the life of rural setellers, not only our perceptions of their evolutions, and relationships with surrounding rural stricts, but also their compatibility potencial with upper-hand regions. So, the goal of our research is knowing and analyzing the rural cyclical markets in Aq Qala county, considering their locating compliance level with rural settlements hierarchical system. This research, has a developmental and applicational goal _and in terms of the methodology, is an exploratory, descriptive-analytic research. Data and information gathering was done according to documentary-field methods. In this regard, the main instrument of the study, was a researcher-made questionnaire, that given the state of our statistics population, consisted of two groups (buyers-sellers), finally 342 questionnaires were completed. To analyze the gathered information and data, we benefited descriptive and inferential statistics (Chi-square test, Mann-Whitney tests). According to the results of this study, based on different models (the shortest distance, population and weightening the services), those rural weekly markets, having been set up at the center of rural areas, have been more compatible with rural Centers and systems; and considering the government's attention and the existing population, enjoy a vaster performance radius. On the other hand, markets having been formed in ordinary villages, and in compliance with rural centers, show a weaker performance, due to less population.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Locating
  • Rural settlements
  • weekly markets
  • hierarchical system
  • Aq Qala county

مقدمه

جغرافیا علمی است که از سویی روابط بین انسان، محیط و کارکردهای آن و از سوی دیگر، تنوع مکانی - فضایی نواحی مختلف را مطالعه می‌کند و واکنش متقابل انسان و محیط را در قالب روابط فضایی بین سکونتگاه‌های شهری و روستایی تبیین می‌نماید.

فعالیت تجاری یکی از کارکردهایی است که در فضای بازار پدیدار می‌شود. بازارهای ادواری هفتگی روستایی از مصادیقی است که تحول بنیادینی در کارکرد، تولید، اشتغال و در نهایت، تغییر ساختار اقتصادی و کالبدی روستاها ایجاد می‌کنند. این بازارها گاه نهادهای سنتی و گاه نهادهای نوینی هستند که در برخی نواحی در یکی از روزهای هفته شکل می‌گیرند و نام آن روز را به خود می‌گیرند. این بازارها چه همان بازارهای ابتدایی جوامع انسانی باشند که تاکنون حفظ شده و به ما میراث رسیده‌اند، چه نهادهای اقتصادی نوینی باشند که امروزه در نواحی روستایی ایجاد شده و فعالند، از نظر پاسخ‌گویی به نیازهای جوامع ساکن در سکونتگاه‌های روستایی و شهری اهمیت دارند. همچنین از نظر مبادلة مازاد تولیدات و تأمین خدمات و کالاهای مصرفی، نقش مهمی در سطوح محلی و ناحیه‌ای بر عهده دارند.

بازارچه‌های هفتگی روستایی برای عرضة مازاد تولیدات روستایی مکانی مناسب است؛ به ‌طوری ‌که وجود مازاد تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی قابل عرضه به بازارچه‌های هفتگی در شکل‌گیری و توسعة آن‌ها مؤثر است و در جهت‌گیری تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی، جایگاه اساسی دارد (Tacoli, 2004: 10). شناخت و اهمیت بازارها و تحلیل مکانی و فضایی آن اهمیت می‌یابد؛ چون این بازارها باعث تعدیل و تنظیم روابط بین شهرها و روستاها می‌شود. پنج‌‌شنبه‌بازار شهر آق‌قلا از بازارهای هفتگی سنتی و معروف شمال کشور است که قدمت آن به زمان شکل‌گیری این شهر می‌رسد. در سال‌های اخیر، بازارهای محلی دیگری در نقاط شهری و روستایی این شهرستان شکل گرفته است که روند شکل‌گیری آن‌ها با بازارهای سنتی قدیم تفاوت اساسی دارد. این بازارها به ‌صورت خودجوش و بدون مطالعة قبلی و بنابر پیشنهاد مدیران محلی (اعضای شورای اسلامی و دهیاران) و حمایت بخشداران و فرمانداران در برخی نقاط (مراکز دهستان‌ها) ایجاد شده و بر کارکردهای قبلی آنان افزوده است. در حال حاضر در سطح شهرستان آق‌قلا هفت بازار ادواری هفتگی (5 بازار روستایی و 2 بازار شهری) فعال است. با توجّه به این که هم‌زمان با ایجاد بازارهای هفتگی روستایی شهرستان آق‌قلا، طرح سامان‌دهی نظام سلسله‌مراتبی مراکز و فضاهای روستایی آن نیز به ‌صورت رسمی به تصویب رسیده است، در این پژوهش کوشش می‌شود میزان انطباق مکان‌یابی و عملکرد بازارهای مذکور با طرح مورد نظر از دیدگاه مکانی ـ فضایی تبیین و تحلیل شود؛ از این رو، ناحیة مطالعاتی این پژوهش و قلمرو جغرافیایی آن شهرستان آق‌قلا است. برای شناسایی روند حاکم بر بازارهای هفتگی و تحولات مکانی ـ فضایی حاصل از آن‌ها پرسش ذیل طرح شد:

با توجه به پراکندگی روستاها، چقدر مکان‌یابی بازارهای ادواری هفتگی روستایی با نظام سلسله‌مراتبی سکونتگاه‌های روستایی مصوب شهرستان آق‌قلا هماهنگ است؟

 

اهمیت، ضرورت و پیشینه تحقیق

از قدیم بازارهای ادواری هفتگی به ‌طور سنتی در بسیاری از شهرهای ساحلی دریای خزر رواج داشته و یکی از مشخصه‌های اصلی این شهرها بوده است. این‌گونه بازارها پدیدة نوظهوری است که در چند دهة اخیر با روند متفاوتی در برخی نواحی روستایی نیز ایجاد شده است.

با توجّه به جایگاه بازارهای هفتگی در زندگی روستاییان، شناخت اثرات و پیامدهای آن از زوایای مختلف بسیار مهم و ضروری است؛ زیرا بخش عمدة تحقیقاتی که دربارة بازارهای محلی انجام شده، به بازارهای سنتی مستقر در کانون‌های شهری مربوط است و به نقش هفته‌بازارهای روستایی به‌ویژه از دیدگاه تحولات مکانی ـ فضایی کمتر توجه شده است. جدول پیشینة تحقیق، ضرورت انجام این پژوهش در حوزة مذکور را نشان می‌دهد.

جدول- 1: پیشینۀ تحقیق

محقق (سال)

یافته

کشمیری (۱۳۷۰)، حسن پور (1375)، دیوسالار (1374)

خریداران و فروشندگان روستایی بخشی از مازاد محصول خود را در بازارچه‌هایی با سابقة طولانی‌تر مبادله می‌کنند؛ از این رو، نسبت به زمان اولیه تشکیل بازار، این بازارچه‌ها پررونق‌تر شده‌اند و بر اقتصاد سکونتگاه‌های روستایی تأثیری مثبت دارند.

برآبادی (1374)

بازارهای هفتگی روستایی (منطقة گرگان و گنبد): بین سن و میزان کارایی در مطلوب‌بودن بازار، رابطة معناداری وجود ندارد و اهمیت بازار با افزایش سن پاسخگویان کاهش می‌یابد.

خوش فر (1378)

بازارهای هفتگی استان گلستان: بیشتر بازارهای هفتگی موجود بعد از انقلاب تشکیل شده‌اند. ریخت‌شناسی اغلب بازارهای هفتگی از نوع خطی است. در طول زمان به‌ویژه در بازارهای قدیمی نظیر بندرترکمن و آق‌قلا، میزان عرضة محصولات روستایی از قبیل تولیدات کشاورزی، دامی و صنایع دستی کاهش یافته و عرضۀ تولیدات شهری افزایش پیدا کرده است.

شفیعی ثابت و براتی طرقی (1388)

هدف این تحقیق، تبیین اثرات اقتصادی بازارچه‌های هفتگی روستایی در فاصلة زمانی ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ است. در این پژوهش، دسترسی با واسطة نواحی روستایی به بازار فروش و شکل‌گیری واحدهای تجاری سازمان نیافته بررسی شده است.

مازاد تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی قابل عرضه در بازارچه‌ها به دلیل وابستگی مالی غرفه‌داران به عمده‌فروشان تهران، نقشی در شکل‌گیری و گسترش واحدهای تجاری ندارد؛ البته، برپاشدن بازارچه‌ها موجب کاهش هزینه‌های رفت و آمد خریداران روستایی شده است.

مطیعی لنگرودی و همکاران (1390)

در این تحقیق، انگیزة زنان شاغل در بازار، بررسی و موانع فعالیت آن‌ها شناسایی شده است. نتایج نشان می‌دهد فروشندگان به دنبال درآمد، شغل، ارتقای موقعیت خانوادگی و خریداران خواستار تأمین نیازهای اقتصادی هستند؛ بدین ترتیب، فروشندگان خواهان بالابردن موقعیت اجتماعیند و علایق فردی و خانوادگی در کنار روابط اجتماعی و مؤلفه‌های اقتصادی نظیر درآمد و اشتغال از اهمیت زیادی برخوردار است.

نظام‌الدین خان و همکاران(1998)

این پژوهش نشان می‌دهد دو رویکرد درون‌زا و برون‌زا در شکل‌گیری بازارها مؤثر بوده است. در رویکرد برون‌زا، نتیجة تقاضای داخلی برای مبادلة کالاها و خدمات در میان جوامع محلی، ایجاد بازارهای دوره‌ای محلی است. در رویکرد برون‌زا، انگیزه‌های بیرونی اهمیت و اعتبار ویژه‌ای دارد. تاجرانی که در خارج از یک محل قرار دارند برای به دست آوردن بازارمحلی، بازارهای محلی دوره‌ای را ایجاد و در جوامع محلی رسوخ می‌کنند.

اهین مو (2012)

در این تحقیق به ارتباط بین خریداران و فروشندگان در دولت محلی اکوکو (نیجریه) توجه شده است. ایجاد بازارهای ادواری به دلیل دامنة کالا و جمعیت بالای آستانه است؛ بنابراین، بازارهای ادواری در اقتصاد مردم محلی اثرات مثبتی دارد. تشکیل تعداد بیشتری از این‌گونه بازارها با کالاهای متنوع و شکل‌های جدید در آینده نیز انتظار می‌رود.

سامیت میشرا و وینای کومار (2012)

موضوع بررسی این تحقیق، جریان در حال تغییر بازارهای روستایی در هند است. پیشنهاداتی در بارۀ بهبود راهکار بازاریابی برای فروش محصولات تولیدی روستایی و ارتقای سطح بازار منطبق با رفتارهای دینامیکی خریداران روستایی نیز ارائه شده است.

کومار و دانگی (2013)

در سال‌های اخیر در هند بازارهای روستایی اهمیت زیادی یافته‌اند و توجه بازاریابان را جلب کرده‌اند. این بازارها موجب رشد کلی اقتصاد و افزایش قدرت خرید جوامع روستایی و همچنین افزایش سطح سواد و گسترش دامنة نفوذ در جوامع شده‌اند.

کالوترا (2013)

سرعت فن‌آوری‌های پیشرفته در عرصه‌های گوناگون (اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و غیره) باعث افزایش تولید و کاهش هزینه‌ها و بهبود توزیع و سود بیشتر شده است. در هند به دلیل اشباع بازارهای شهری، بیشترین تمرکز بر بازارهای روستایی است. حدود 70 درصد از جمعیت هند در روستاها زندگی می‌کنند؛ این میزان، دو برابر کل بازارهای ایالات متحده است.

 

مفاهیم، دیدگاه‌ها و مبانی نظری

بازارهایی که در مواقع معینی از سال یا ماه یا حتی هفته به ‌صورت دوره‌ای تشکیل می‌شوند، «بازارهای ادواری» نامیده می‌شوند. وسعت و دورة زمانی این بازارها به نوع کالای معامله‌شده، حجم مبادلات و حوزۀ نفوذ آن‌ها بستگی دارد. این بازارها در بعضی از نقاط در یک روز معین از هفته، تشکیل و معمولاً به نام همان روز خوانده می‌شوند (مانند دوشنبه‌بازار، پنج‌شنبه‌بازار و غیره). این نوع بازارها دایمی نیستند و بدون فضای طراحی‌شده‌ هستند. آن‌ها بیشتر به عنوان «بازار روز» یا «بازار هفتگی» یاد می‌شوند و واژۀ «بازارگاه» در منابع مکتوب ادبی به این نوع بازارها اطلاق می‌شود (تبریزی، 1388، 18). اساس و پایة کارکرد بازارهای ادواری، خرده‌فروشی است و در آن فروشندگان زن و مرد کالاهای کوچک و متنوع خود را عرضه می‌کنند. سیستم‌های خرده‌فروشی، محل فعالیت تولیدکنندگان کوچک است و همین سبب می‌شود در ساختار اقتصاد نواحی روستایی نقش به‌سزایی داشته باشند.

‌با توجه به سابقة این بازارها، نظریه‌های مختلفی دربارة چگونگی شکل‌گیری و اثر کارکرد آن‌ها بر حوزۀ نفوذ خود مطرح است. برخی معتقدند فروشندگان در مراحل اولیة ایجاد بازار دوره‌ای محلی، تصوری از بازار تمام وقت یا دوره‌ای ندارند و به محض رشد تخصص‌گرایی، زمینة دوره‌ای‌شدن بازار و گسترش آن مهیا می‌شود. درآمد ناکافی فروشندگان و جلوگیری از مشکلات ناشی از شکل‌گیری چندین بازار در نقاط مختلف در یک روز، به‌تدریج تجار را بر آن می‌دارد تا برای رفع مشکلات بازارها را به چرخش در آوردند.

جانستون با رویکرد مشابهی می‌نویسد: «ایجاد شبکة بازارهای دوره‌‌‌ای امکان رشد تخصص‌گرایی و تقسیم کار را در این نواحی فراهم می‌کند و ارتباط بین مناطق و اشخاص یک جامعه را افزایش می‌دهد. این اتفاقات نه از روی اجبار و ناچاری، بلکه با انتخاب خود فروشندگان صورت می‌گیرد (جانستون، 1965، 3)». همچنین ریدل معتقد است که ایجاد مکان بازار به وجود تقاضا برای کالا و خدمات وابسته است و بر اساس میزان تقاضای موجود، مکان بازار، ثابت یا در حال چرخش است. این مسئله به تراکم جمعیت و میزان توسعه‌یافتگی اقتصادی بستگی دارد. به عبارت دیگر، فروشندگان در مکان‌هایی که توان خرید، پایین و خریداران پراکنده‌اند، ثابت نمی‌مانند. بر اساس این، جکسون چنین استدلال می‌کند که افزایش جمعیت و درآمد، نقش خاصی در گسترش و فرایند دوره‌ای‌بودن بازار دارد و برعکس گسترش حمل و نقل و اصلاح زیرساخت‌ها در از بین رفتن این‌گونه بازارها مؤثرند.

علاوه بر دیدگاه‌های مربوط به فرایند تکوین و اضمحلال بازارهای هفتگی، آنچه در مقالۀ حاضر از نظر برنامه‌ریزی اهمیت دارد، تبیین دیدگاه‌هایی است که ارتباط بازارهای هفتگی را با فرایند سامان‌دهی سلسله‌مراتب مراکز و فضاهای روستایی پیرامون روشن می‌کند؛ زیرا توسعة این بازارها به توزیع سایر خدمات مورد نیاز جوامع روستایی و نیز حوزة نفوذ آن بستگی دارد. به عبارت دیگر، میزان توسعه و رشد بازارها به اندازۀ حاکمیت آن‌ها بر گسترة مکانی، بستگی دارد. هر قدر این گسترة مکانی یا فضایی وسیع‌تر باشد، تعدد و تنوع عملکردها نیز بیشتر می‌شود و در نتیجه وابستگی بین بازار و حوزة نفوذ آن افزایش می‌یابد.

مبنای دیدگاه کسانی که در این زمینه تحقیق کرده‌اند بر تبیین و تحلیل نظریة مکان مرکزی استوار است. گروهی، قوانین نظری مکان مرکزی و ساختار فضایی آن را پذیرفته و سعی کرده‌اند آنها را در شرایط واقعی به اجرا درآورند. برای این افراد در وهلة نخست، وظیفة برنامه‌ریزی منطقه‌ای، بررسی الگوهای فعلی فعالیت‌های مکان مرکزی و پیوند فضایی بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان است و پس از آن، شناسایی پروژه‌هایی که باید سیستم سکونت‌گاهی موجود را از طریق نزدیک‌کردن آن به ساختار فضایی مطلوب تقویت کند. گروه دیگر با وجود پذیرش منطق نظری مکان مرکزی معتقدند قوانین آن به شرایط سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی خاص وابسته است و اشکال فضایی که کالاها و خدمات را به‌ صورت کارا و عادلانه تأمین می‌کند، از یک منطقه به منطقۀ دیگر متفاوت است؛ بنابراین وظیفة برنامه‌ریزی فضایی این است که شکل بهینه را با توجه به شرایط اقتصادی، فیزیکی و اجتماعی هر منطقه ترسیم کند (سقر، 1393، 36).

با وجود اختلاف نظرهایی که از حیث نظری دربارۀ کارایی و اثربخشی نظریة مکان مرکزی در  توزیع خدمات و برنامه‌ریزی مکانی وجود دارد، نکتة درخور توجه آن است که سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های دولت‌ها از این نظریه‌ها تأثیر پذیرفته و عملیاتی شده است. طرح سامان‌دهی مراکز و فضاهای روستایی کشورمان از جمله این طرح‌ها است. بر مبنای این طرح، برنامه‌ریزی سکونتگاه‌های روستایی در سه سطح سلسله‌مراتبی (مرکز منظومه، مجموعه و حوزه) انجام شده است. بنابراین در انجام همة تحقیقات در مناطق روستایی کشور لازم است قبل از هر اقدامی، جایگاه موضوع بررسی از نظر مکانی ـ فضایی در اسناد فرادست مشخص شود؛ بدین ترتیب، بررسی و تبیین میزان انطباق مکان‌یابی بازارهای هفتگی روستایی با مراکز سه‌گانۀ مصوب در طرح مذکور اهمیت دارد.

کوشش برای نظم‌بخشیدن به فضای سکونتگاه‌های شهری و روستایی، زمینه‌ساز پیشبرد برنامه‌های توسعه در سطوح گوناگون است. در این راستا از یک‌سو، شناخت ظرفیت و قابلیت‌های سکونتگاه‌های روستایی و از سوی دیگر، تنظیم صحیح و به‌سامان شیوۀ ارائۀ خدمات مناسب به آن‌ها برای بهره‌گیری از این قابلیت‌ها از نخستین گام‌های اساسی است (سعیدی، 1389: 2).

 

روش تحقیق

تحقیق حاضر در زمرۀ تحقیقات توسعه‌ای و کاربردی است و از نظر روش‌شناسی از تحقیقات اکتشافی و توصیفی ـ تحلیلی به شمار می‌رود. در این تحقیق برای جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش اسنادی (اسناد و مدارک، گزارش‌ها، منابع کتابخانه‌ای مرتبط با موضوع تحقیق، آمارها و غیره) و پیمایشی استفاده شده است. اطلاعات پیمایشی، حاصل از پرسش‌نامۀ محقق‌ساخته‌ای است که‌‌ برای دو گروه از صاحبان سود بازارها، یعنی خریداران و فروشندگان که جامعۀ آماری تحقیق محسوب می‌شوند، طراحی و تکمیل شده است. با توجه به این که اطلاعات دقیق دربارة هر دو گروه وجود ندارد، برای برآورد حجم نمونة جامعة خریدار و تعداد خانواده‌های ساکن در دهستان‌های دارای هفته‌بازار، سرشماری سال 1390 مبنای اطلاعات تحقیق قرار گرفت و برای جامعۀ فروشندگان نیز با مراجعۀ مستقیم به این بازارها تعداد آن‌ها 586 نفر شمارش شد. در نهایت با استفاده از رابطۀ کوکران با احتمال خطای 07/0 به روش نمونه‌گیری ساده، حجم نمونۀ گروه اول 195 نفر و گروه دوم 147 نفر به دست آمد.

طراحی و روایی پرسش‌نامة محقق‌ساخته‌ را جغرافی‌دانان و متخصصان علوم اجتماعی تأیید کردند و پایایی پرسش‌نامه با آلفای کرونباخ 74/0 به دست آمد. برای تحلیل داده‌ها نیز علاوه بر مدل‌های مجموعۀ حداقل فواصل، شاخص جمعیت، شاخص مرکزیت و وزن‌دهی خدمات از آزمون‌های آماری کای اسکوئر و من‌ویتنی استفاده شده است. تمام مراحل با استفاده از نرم‌افزار SPSS و Excel انجام شد. علاوه برآن از نرم افزارهای Arcwive3.3/ArcGis9.2 برای تهیة نقشه‌ها بهره گرفته‌ شد.

جدول- 2: شاخص‌های تحقیق بر اساس فرضیه

شاخص‌ها

متغیرها

فاصله

طول شبکۀ راه، نوع راه، مجموع فواصل، مجموع حداقل فواصل، میانگین فاصله

جمعیت

تعداد جمعیت، رتبه‌بندی جمعیتی آبادی‌ها، میانگین جمعیت

خدمات

تعداد مؤسسات خدماتی، ضریب وزنی مؤسسات خدماتی، شاخص مرکزیت آبادی‌ها

رضایتمندی

کیفیت راه، مکان‌یابی بازار در بافت داخلی، مکان‌یابی نسبت به حوزۀ نفوذ، امکانات و تجهیزات، سیستم حمل و نقل

مأخذ: یافته‌های تحقیق، 1392

 

محدوده و قلمرو پژوهش

شهرستان آق‌قلا بین 36 درجه و 55 دقیقه تا 37 دقیقه و 29 درجة عرض شمالی و 54 درجه و 14 دقیقه تا 54 درجه و 51 دقیقۀ طول شرقی در شمال استان گلستان واقع شده است. این شهرستان از شمال به کشور ترکمنستان، از جنوب به شهرستان‌های گرگان و علی‌آباد، از شرق به شهرستان گنبد و از غرب به شهرستان‌های گمیشان و ترکمن محدود می‌شود. وسعت شهرستان آق‌قلا 15/1763 کیلومتر مربع (63/8 درصد از مساحت استان) است. بر اساس تقسیمات کشوری در سال 1390 این شهرستان، 2 بخش، 2 شهر، 5 دهستان، 82 آبادی مسکونی و 3 آبادی خالی از سکنه داشته است. شایان ذکر است این شهرستان بخشی از مناطق جلگه‌ای و دشتی استان گلستان به حساب می‌آید. نقشۀ (2) موقعیت شهرستان در استان و نقشۀ (3) نیز دهستان‌ها و پراکنش روستاها را نشان می‌دهد.

طرح سطح‌بندی سلسله‌مراتبی فضاها و مراکز روستایی، یکی از اسناد مهمی است که در سطوح ملی و منطقه‌ای برای مناطق روستایی کشورمان تهیه شده است. اجرای سطح‌بندی این طرح بر اساس مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری کشور برای همة دستگاه‌های دولتی لازم است. با توجه به این که در مکان‌یابی بازارهای هفتگی روستایی دستگاه‌های دولتی به‌ویژه فرمانداری‌ها جایگاه خاصی دارند، بررسی انطباق مکان‌یابی بازارهای مذکور با سطوح سلسله‌مراتبی طرح مورد نظر ضرورت دارد. بر اساس طرح فرادستی سطح‌بندی فضاها و مراکز روستایی استان گلستان، قلمرو سیاسی شهرستان آق‌قلا در سطح «خرده‌ناحیه» تعریف شده است. این خرده‌ناحیه که در ناحیۀ غربی استان گلستان به مرکزیت شهر گرگان واقع شده است، مشتمل بر 3 منظومه، 12 مجموعه و 22 حوزۀ روستایی است.

 

نقشه- 1: موقعیت بازارهای هفتگی شهری و روستایی شهرستان آق‌قلا

جدول- 3: تقسیمات سیاسی شهرستان آق‌قلا به تفکیک بخش، دهستان و تعداد آبادی سال 1390

شهرستان

شهرهای تابعه

بخش

مرکز بخش

دهستان

مرکز دهستان

شهر

تعداد آبادی

آق‌قلا

آق‌قلا

مرکزی

آق‌قلا

شیخ موسی

گری دوجی

آق‌قلا

16

آق آلتین

عطا آباد

14

گرگان بوی

قانقرمه

25

انبارالوم

وشمگیر

انبارآلوم

مزرعه شمالی

انبار الوم

انبارالوم

21

مزرعه جنوبی

چین سبیلی

9

جمع

2

2

2

5

5

2

85

ماخذ: معاونت برنامه ریزی استان گلستان،1390

 

نقشه- 2: موقعیت شهرستان در کشور و استان

 

نقشه- 3: پراکنش دهستان‌ها و روستاهای شهرستان

یافته‌های تحقیق

الف) تحلیل و ارزیابی شیوۀ مکان‌یابی بازارهای هفتگی با استفاده از مدل مجموع حداقل فواصل

مدل مجموع حداقل فواصل یکی از مدل‌های کاربردی برای مکان‌یابی مناسب استقرار برخی مؤسسات خدماتی و نیز سطح‌بندی نظام‌های سکونتگاهی روستایی است؛ زیرا بر اساس این مدل، جایی که حداقل امتیاز را به دست آورد، در واقع کمترین فاصلة متوسط را نسبت به سایر سکونتگاه‌ها دارد. بنابراین از لحاظ دسترسی، ضمن این که کوتاه‌ترین فاصله را نسبت به سایر سکونتگاه‌ها دارد، بر اساس اصل صرفه‌جویی مقیاس عادلانه‌ترین حالت دسترسی را نیز خواهد گرفت.

بدین ترتیب، شیوۀ مکان‌یابی بازار هفتگی بر اساس مدل مجموع حداقل فواصل ارزیابی شد؛ زیرا از نظر تقسیمات کشوری برای هر یک از دهستان‌های شهرستان آق‌قلا یک بازار هفتگی در نظر گرفته شده بود. مکان‌یابی به کمک این مدل، میزان ارتباط منطقی بین جایگاه روستا در نظام سلسله‌مراتب مراکز روستایی و مکان‌یابی بازارهای مطالعه‌شده را معلوم می‌کند. در واقع با به کار بستن این مدل، درستی مکان‌یابی بازارهای هفتگی ارزیابی می‌شود.

بر اساس این، شیوۀ مکان‌یابی بازارهای هفتگی بر حسب انطباقشان با جایگاه آن روستا در طرح سطح‌بندی سلسله‌مراتب مراکز روستایی به دو دسته تقسیم می‌شود: نخست، آن دسته از بازارهایی که در مراکز دهستان‌ها واقع شده‌اند و انطباق خوبی با مراکز سطح‌بندی سلسله‌مراتبی سکونتگاهی دارند. برای مثال، رتبة واقعی و رتبة مورد انتظار سه‌شنبه‌بازار «عطاآباد» یکسان است و درجۀ انطباق محل استقرار بازار با مرکز منظومه را تأیید می‌کند. حتی در چهارشنبه‌بازار «چن‌سولی» و جمعه‌بازار «گری» نیز تفاوت بین رتبه‌های مذکور حداکثر یک واحد است؛ به گونه‌ای که هر دو بازار در مرکز مجموعه، استقرار می‌یابند و مکان‌یابی آن‌ها درست ارزیابی می‌شود. اما این ارزیابی نشان داد که مکان‌یابی بازارهای هفتگی روستای «کرد» و «یلمه سالیان» چندان مناسب نیست؛ زیرا هر دوی این روستاها از نظر تقسیمات کشوری از روستاهای عادی هستند و موقعیت مناسبی نداشته‌اند. همچنین از نظر سطح‌بندی نظام سلسله‌مراتبی مراکز روستایی نیز یکی در سطح مرکز مجموعه و دیگری در سطح مرکز حوزه انتخاب شده بودند؛ بنابراین مکان‌یابی این دو هفته‌بازار مناسب نیست. پیامدهای این مسئله در سطح پایین حجم مبادلات و کم و کیف مراجعات به این دو هفته‌بازار مشاهده می‌شود.

 

جدول- 4: مکان‌یابی بازارهای هفتگی روستایی بر اساس شاخص مجموع حداقل فواصل و جایگاه روستا در طرح سلسله‌مراتبی مراکز روستایی

نام بازار هفتگی

تعداد آبادی‌های دهستان

مجموع کل فواصل آبادی‌ها در دهستان (کیلومتر)

مجموع حداقل فاصله (کیلومتر)

متوسط فاصله روستاها نسبت به دهستان

رتبه واقعی

رتبه مورد انتظار

جایگاه روستا در طرح سلسله‌مراتبی مراکز روستایی

جایگاه روستا بر اساس تقسیمات کشوری

دوشنبه‌بازار یلمه سالیان

16

2456

148

5/153

10

2

مرکز حوزه

-

دوشنبه‌بازار کرد

14

1447

98

4/103

6

2

مرکز مجموعه

-

سه‌شنبه‌بازار عطاآباد

14

1447

5/79

4/103

1

1

مرکز منظومه

مرکز دهستان

چهار‌شنبه بازار چن سولی

7

364

37

52

2

1

مرکز مجموعه

مرکز دهستان

جمعه‌بازار گری دوجی

16

2461

113

8/153

2

1

مرکز مجموعه

مرکز دهستان

جمع

67

8175

5/475

566

-

-

-

-

میانگین

4/13

1635

2/95

113

-

-

-

-

منبع: یافته‌های میدانی نگارندگان، 1392

 

ب) تحلیل و ارزیابی شیوۀ مکان‌یابی بازار هفتگی با استفاده از شاخص جمعیت

تعداد جمعیت یکی از ساده‌ترین و آسان‌ترین عوامل برای مکان‌یابی انواع مؤسسات خدماتی و سطح‌بندی سکونتگاه‌ها است (بنیاد مسکن، 1387، 99)؛ زیرا استقرار مناسب خدمات و امکانات در روستاها با توزیع مناسب جمعیت در آنجا ارتباط مستقیم داشته است و افزایش توان اقتصادی در روستاها را در پی خواهد داشت؛ بنابراین، رابطة متقابلی بین جمعیت و استقرار خدمات و توسعۀ روستاها پدید می‎آید.

بدین ترتیب در این پژوهش شکل تأثیرپذیری مکان‌یابی بازارهای هفتگی از شاخص جمعیت در هر یک از دهستان‌ها با جایگاه روستا در طرح سلسله‌مراتبی مراکز روستایی مصوب شهرستان آق‌قلا بررسی و ارزیابی شد.

این بررسی نشان داد که برخلاف روش قبلی، میزان انطباق و تأثیرپذیری مکان‌یابی بازارهای هفتگی از شاخص جمعیت به‌مراتب بیشتر از شاخص فاصلۀ دسترسی بوده است. به گونه‌ای که از مجموع 5 بازار مطالعه‌شده 4 بازار به لحاظ رتبه و شاخص جمعیتی رتبۀ اول را در دهستان‌های خود به دست ‌آورده‌اند و از این نظر تنها هفته‌بازار مستقر در روستای «کرد» با رتبة جمعیتی آن روستا انطباق ندارد. البته با توجه به این که در دهستان «آق آلتین» دو هفته‌بازار قرار دارد، این مکان‌یابی چندان هم نامناسب نیست؛ زیرا روستای «پیراواش سفلی» دومین روستای پرجمعیت دهستان از لحاظ نزدیکی فاصله به روستای «عطاآباد»، بسیار در تأثیر مکان‌یابی هفته‌بازار «عطاآباد» است.

جدول- 5: رتبه‌بندی جمعیتی روستاهای دارای بازار هفتگی در دهستان‌های پیرامون و جایگاه آن در طرح سطح‌بندی مراکز روستایی استان

نام بازار هفتگی

جایگاه روستا در طرح

سلسله‌مراتبی روستایی

تعداد جمعیت

روستایی در سال 1390

رتبه جمعیتی

روستای اصلی

تعداد آبادی

حوزه نفوذ

دوشنبه بازار یلمه سالیان

مرکز حوزه

3922

1

16

دوشنبه بازار کرد

مرکز مجموعه

2195

3

14

سه شنبه بازار عطاآباد

مرکز منظومه

5081

1

14

چهار شنبه بازار چن سولی

مرکز مجموعه

3863

1

67

جمعه بازار گری دوجی

مرکز مجموعه

2739

1

16

منبع: یافته‌های میدانی نگارندگان، 1392

ج) تحلیل و ارزیابی شیوۀ مکان‌یابی بازارهای هفتگی روستایی با استفاده از شاخص مرکزیت و وزن‌دهی خدمات

روش شاخص مرکزیت با وزن‌دهی به عملکردها، شیوة خاصی از رتبه‌بندی را ارائه می‌کند و شاخص مبنایی برای ارزیابی کیفی درجة سرویس‌دهندگی نقاط و مراکز جمعیتی در رابطه با عملکرد متقابل کل سیستم است. همچنین این روش باعث می‌شود کارکردهایی که در کل سیستم به گونه‌ای فراوان پخش شده‌اند از تلاش کمتر و آن‌ها که به تعداد کمتری وجود دارند، ارزش مرکزیت بیشتری را کسب کنند (اجلالی، 1373: 80). حوزة نفوذ هر سکونتگاه به‌طور مستقیم با استقرار خدمات در آن سکونتگاه ارتباط دارد. این ارتباط، کاملاً دو سویه است؛ بدین معنی که افزایش گسترة نفوذ جغرافیایی و جمعیتی یک سکونتگاه موجب فراهم‌شدن زمینة آستانه‌های بالاتری برای عرضة کالا و خدمات در آن سکونتگاه می‌شود. در مقابل با استقرار خدمات کمیاب در یک سکونتگاه، زمینه‌های کشش و جاذبة بیشتری برای آن فراهم می‌شود تا مصرف‌کنندگان را از فواصل دورتری به سوی خود جذب کند و در نتیجه بر گسترۀ نفوذ سکونتگاه بیفزاید. این ارتباط متقابل بین حوزة نفوذ و جای‌گیری خدمات، موجب می‌شود استقرار خدمات با سطوح آستانه‌ای متفاوت، متناسب با توان و ظرفیت‌ها در هر ناحیه و سکونتگاه به اشکال گوناگون سازمان‌یابی شود. بدین ترتیب چنانچه به هر دلیل، زمینه‌ای فراهم شود که یک سکونتگاه جاذبه و کشش بیشتری یابد و با استقرار نوع کمیابی از خدمات به گسترة نفوذ آن افزوده شود، به سبب پیدایش آستانه‌های تقاضای بالاتر، زمینة لازم برای پدیدار‌شدن خدمات متنوع بیشتر نیز فراهم می‌‌شود (عظیمی، 1382: 12).

یافته‌های میدانی و اسنادی تحقیق در زمینة تحلیل و ارزیابی خدمات موجود در دهستان‌های مطالعه‌شده نشان می‌دهد که اول از نظر تعداد و تنوع کارکردها، بین این روستاها تفاوت چندانی وجود ندارد؛ زیرا تعداد مؤسسه‌های خدماتی موجود در آن‌ها بین 23 تا 27 تغییر می‌کند، دامنة نوسانات زیادی ندارند و تنها روستای «چن سولی» با داشتن 16 مؤسسة خدماتی، نسبت به بقیه متفاوت است. دوم این بررسی نشان می‌دهد روستاهای «یلمه سالیان»، «عطاآباد»، «چن سولی» و «گری دوجی» از نظر برخورداری در بالاترین رتبة این دهستان‎ها قرار گرفته‌اند. بنابراین برای این که در طرح سطح‌بندی مراکز روستایی، روستای «عطاآباد» در مرکز منظومه، «یلمه سالیان» در مرکز حوزه، «چن سولی» و «گری دوجی» هر دو در مرکز حوزه قرار دارند، گفته می‌شود که انتخاب مکان بازار ادواری هفتگی از نظر دسترسی سایر روستاها به بیشترین سطح خدمات در این روستاها مناسب بوده است و با طرح سطح‌بندی مراکز روستایی شهرستان انطباق دارند.

نکتۀ درخور توجه از این منظر، انتخاب مکان بازار ادواری هفتگی در روستای «کرد» است. این روستا از نظر ارزیابی به وسیلة شاخص مرکزیت و وزن‌دهی خدماتی در دهستان «آق آلتین» با کسب 04/371 امتیاز در رتبۀ سوم، بعد از روستاهای «عطاآباد» و «پیراواش سفلی» قرار گرفته است.

انتخاب مکان استقرار بازار هفتگی در روستای «کرد» در مقایسة جایگاه آن با طرح سطح‌بندی مراکز روستایی تا حدی مناسب نیست، ولی با توجه به موقعیت این روستا در گرۀ جغرافیایی محدودۀ «علی‌آباد ـ آق‌قلا» و «آق‌قلا ـ گنبد»، این انتخاب نیز تا حدودی درست است؛ زیرا موجب می‌شود روستای «کرد» علاوه بر روستای واقع در محور «گنبد ـ آق‌قلا» (حوزۀ شهرستان آق‌قلا) به دلیل نزدیکی به برخی روستاهای خارج از قلمروی شهرستان به‌ویژه روستاهای ترکمن‌نشین واقع در شهرستان علی‌آباد نیز به آن‌ها خدمات‌رسانی کند.

جدول- 6: شاخص ارزش مرکزیت آبادی‌های دارای بازار هفتگی و جایگاه آنان در طرح سطح‌بندی مراکز روستایی استان

نام بازار هفتگی

تعداد سرویس موجود

جمع امتیاز شاخص مرکزیت

تعداد آبادی‌های

دهستان

رتبه

جایگاه روستا در طرح سلسله‌مراتبی مراکز روستایی

دوشنبه بازار یلمه سالیان

23

9/775

16

1

مرکز حوزه

دوشنبه بازار کرد

23

04/371

14

3

مرکز مجموعه

سه شنبه بازار عطاآباد

27

04/516

14

1

مرکز منظومه

چهار شنبه بازار چن سولی

16

590

7

1

مرکز مجموعه

جمعه بازار گری دوجی

24

6/1063

16

1

مرکز مجموعه

منبع: یافته‌های میدانی نگارندگان، 1392

 

در این تحقیق، بعضی از کاربردهای مدل‌های مذکور در ارزیابی مکان‌یابی هفته‌بازارها بر مبنای رویکردهای نظری، شناخت و تحلیل جنبه‌های واقعی و عملکرد رفتاری جامعة آماری و میزان رضایتمندی آن‌ها به شرح ذیل اهمیت دارد.

د) بررسی و تحلیل نقش شبکة ارتباطی و سیستم حمل و نقل در مکان‌یابی بازارهای هفتگی روستایی

بر اساس مدل مجموع حداقل فواصل، متوسط طول کل شبکۀ ارتباطی بازارهای مطالعه‌شده نسبت به حوزه‌های پیرامونی خود داخل دهستان، حدود 1635 کیلومتر است. میانگین مجموع حداقل فاصلۀ هر بازار حدود 2/95 کیلومتر به دست می‌آید؛ در عین حال، میانگین فاصلة دسترسی آبادی‌ها به بازار هفتگی نیز حدود 113 کیلومتر است.

اطلاعات حاصل دربارة وضعیت راه‌های دسترسی فروشندگان به بازارهای روستایی بیانگر آن است که همة فروشندگان (100 درصد) از طریق جاده‌های آسفالت به بازارها دسترسی داشته‌اند. وضعیت برای خریداران به بازارهای روستایی نیز 9/94 درصد از طریق راه‌‌های آسفالت و 1/5 درصد به وسیلة راه‌های شوسه بوده است. به ‌طور ‌کلی اگر از مکان استقرار برخی بازارها (مثل یلمه سالیان) صرف نظر شود، مراجعان (خریداران و فروشندگان) از نظر نوع جاده‌های دسترسی، وضعیت مطلوبی در سطح روستاهای شهرستان «آق‌قلا» دارند.

بررسی وضعیت سیستم حمل و نقل نشان می‌دهد در بین خریداران، 79 نفر معادل 5/40 درصد به ‌صورت پیاده به این بازارها مراجعه کرده‌اند. این آمار، گویای نزدیکی بازار به محل سکونت آنهاست. همچنین استفاده از سواری (4/35 درصد) و موتور سیکلت (4/17 درصد) در رتبه‌های بعدی قرار دارد. در مقابل، شیوة استفاده از وسایل نقلیه برای فروشندگان، تفاوت محسوسی نسبت به خریداران دارد؛ به گونه‌ای که 6/81 درصد آن‌ها به وسیلة وانت، 15 درصد توسط سواری و تنها 4/3 درصد از موتورسیکلت برای جابه‌جایی کالاهای خود استفاده می‌‌کنند.

به‌طور کلی 3/97 درصد فروشندگان بازارهای هفتگی روستایی به وسایل نقلیۀ شخصی دسترسی داشته‌‌اند. از این میزان، 6/81 درصد وانت، 15 درصد سواری‌ و 4/3 درصد موتور سیکلت دارند. فقط 7/2 درصد با وسایل نقلیۀ کرایة شخصی به بازار مراجعه می‌کرده‌اند. بر اساس این ارقام، بیان می‌شود که وسیلۀ نقلیة شخصی یکی از عوامل مهم و بسیار ضروری در بازارهای هفتگی است؛ زیرا نه تنها به عنوان سرمایة ثابت، تأثیر به‌سزایی در تداوم شغل فروشندگی دارد، بلکه در کاهش هزینه‌های فروشندگی نیز بسیار مؤثر است.

مقایسة شیوة مالکیت وسیلۀ نقلیة خریداران و فروشندگان جامعۀ نمونه نشان می‌دهد بیشتر آنان به وسیلة نقلیه شخصی دسترسی داشته‌اند. این نسبت در جامعة فروشندگان بیش از خریداران است؛ زیرا فروشندگان به دلیل جابه‌جایی‌های روزانه در بازارهای مختلف، نیاز بیشتری به وسیلۀ نقلیه شخصی دارند؛ به ‌طوری‌ که در مصاحبه‌های انجام‌شده با فروشندگان در جریان تحقیق، داشتن وسیلة نقلیة شخصی مخصوصاً وانت از ضروریات شغل فروشندگی محسوب شده است. تعداد 4/16 درصد خریداران برای رفت و آمد به بازارها با استفاده از وسایل نقلیة کرایه‌ای به دو صورت شخصی و عمومی استفاده کرده‌اند.8/13 درصد خریداران نیز بدون وسیله نقلیه بوده‌اند؛ این نشان از مراجعة خریداران از فواصل کمتر است.

جدول- 7: شیوة مالکیت وسیلۀ نقلیۀ خریداران و فروشندگان

مالکیت

خریداران

فروشندگان

تعداد

درصد

تعداد

درصد

شخصی

136

7/69

143

3/97

کرایۀ شخصی

29

9/14

4

7/2

کرایۀ عمومی

3

5/1

-

-

بدون وسیله

27

8/13

-

-

جمع

195

100

147

100

 

منبع: یافته‌های میدانی نگارندگان، 1392

 

ه) ارزیابی مشکلات و میزان رضایتمندی جامعۀ نمونه از مکان‌یابی بازارهای ادواری هفتگی روستایی بر اساس شناسایی و اولویت‌‌‌‌‌بندی مشکلات از دیدگاه صاحبان سود

نگاهی گذرا به اولویت‌بندی مشکلات بازارهای هفتگی روستایی نشان می‌دهد مهم‌ترین مشکل این بازارها، مشکلات محیطی از قبیل وجود زباله و جمع‌آوری نکردن آن، رعایت‌نکردن کاربری‌های اطراف از جمله وجود کارگاه‌های صنعتی (جوشکاری، تعمیرگاه‌ها و غیره)، نداشتن سرویس‌های بهداشتی، نبودن فضاهایی برای استراحت و نمازخانه است.

دومین مشکل این بازارها بی‌نظمی استقرار فروشندگان است؛ زیرا خریداران این بازارها مجبورند سراسر این این بازارها را برای تهیۀ کالاهای خود گردش کنند و پس از مقایسة قیمت کالاهای مشابه در غرفه‌های دیگر، کالای خود را بخرند؛ بنابراین لازم است در زمینة استقرار فروشندگان هم‌سنخ در یک راسته، اقدام شود تا علاوه بر راحتی خریداران برای تهیۀ کالاهای مورد نیاز خود در یک محل، رقابت بین فروشندگان برای فروش ارزان‌تر به مشتریان خود نیز ایجاد شود.

سومین مشکل، به وجود ترافیک زیاد در این بازارها به سبب کاربری‌های مسکونی اطراف بازار و همچنین رفت و آمد وسایل نقلیه از میان انبوه جمعیت اختصاص دارد؛ بنابراین لازم است اقداماتی در زمینة مکان‌یابی این بازارها در مکان‌های بهتر و دور از رفت و آمد وسایل نقلیه صورت گیرد. به‌کارگیری نیروی انتظامی برای جلوگیری از عبور این وسایل، یکی از اقدامات مفید در این زمینه است.

جدول- 8: اولویت‌بندی مشکلات بازارهای هفتگی روستایی از نظر خریداران این بازارها

اولویت‌ها

 

مشکلات

اول

دوم

سوم

چهارم

پنجم

ششم

جمع

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

مشکلات محیطی

117

60

33

9/16

33

9/16

3

5/1

5

6/2

4

1/2

195

100

بی نظمی استقرار فروشندگان

46

6/23

67

4/34

36

5/18

21

8/10

6

1/3

19

7/9

195

100

ترافیک زیاد

2

1

20

3/10

47

1/24

45

1/23

34

4/17

47

1/23

195

100

نظارت‌نداشتن دولت

17

7/8

32

4/16

43

1/22

40

5/20

25

8/12

38

5/19

195

100

کمبود کالاهای مورد نیاز

10

1/5

32

4/16

17

7/8

38

5/19

77

5/39

21

8/10

195

100

وسعت کم بازار

3

5/1

8

4/1

17

7/8

44

6/22

45

1/23

78

40

195

100

منبع: یافته‌های میدانی نگارندگان، 1392

 

چهارمین مشکل از نظر خریداران، کمی وسعت بازارها است؛ از این رو لازم است در این زمینه، اقداماتی مانند مکان‌یابی صحیح و مناسب بازارها، اختصاص مکانی برای بازی کودکان و غیره انجام شود.

مشکل پنجم، کمبود کالاهای مورد نیاز در این بازارها است. با توجه به قرارگرفتن این مشکل در رتبه‌های آخر به نظر می‌رسد خریداران در این بازارها از نظر تهیۀ کالاهای مورد نیاز خود مشکلات اندکی دارند.

مشکل ششم، کم‌اهمیت‌ترین مشکل به حساب می‌آید و آن نظارت‌نداشتن دولت در قیمت‌گذاری کالاها است. نظارت دولت از نظر خریداران، موجب کاهش قیمت محصول می‌شود و از گران‌فروشی فروشندگان جلوگیری خواهد کرد. یکی از این اقدامات، ملزم‌کردن فروشندگان به داشتن برچسب فروش برای کالاهای خود است.

ارزیابی میزان رضایتمندی از مکان‌یابی بازارها

سنجش میزان رضایتمندی از شیوۀ مکان‌یابی بازار به عوامل مختلفی بستگی دارد. این عوامل در ادامه ذکر می‌شود.

الف) رضایت از راه‌های منتهی به بازار

دسترسی به بازارها مستلزم جابه‌جایی و دسترسی به شبکة راه مناسب است و ارزیابی درجة رضایت از آن ضرورت دارد. یافته‌های تحقیق دربارة مقایسة میزان رضایت جامعۀ نمونه از وضعیت راه‌های منتهی به بازارهای روستایی نشان می‌دهد خریداران نسبت به فروشندگان از این بازارها رضایت بیشتری داشته‌اند. یکی از دلایل رضایت بیشتر خریداران، نزدیکی محل سکونت آن‌ها به بازارها است. بیشتر آنان با پای پیاده و یا از شعاع
5 کیلومتری به این بازارها مراجعه می‌کنند. همچنین یکی از عوامل رضایت کمتر فروشندگان نسبت به گروه خریداران، رسیدگی‌نکردن به جاده‌های آسفالتۀ روستایی در شهرستان و عبور ماشین‌های سنگین ساخت راه‌آهن «گرگان» به «اینچه برون» (مرز ترکمنستان) است. این مشکل، خسارات بسیاری به جاده‌های شهرستان وارد کرده است.

جدول- 9: میزان رضایت از راه‌های منتهی به بازار خریداران و فروشندگان

میزان رضایت از راه‌های منتهی به بازار

خریداران

فروشندگان

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

خیلی زیاد

75

5/38

5/38

20

6/16

6/13

زیاد

100

4/51

9/89

70

7/47

3/61

متوسط

14

7

9/96

42

6/28

9/89

کم

5

6/2

5/99

12

2/8

1/98

خیلی کم

1

5/0

100

3

2

100

جمع

195

100

-

147

100

-

منبع: یافته‌های میدانی نگارندگان، 1392

 

ب) رضایت از مکان‌یابی بازار در بافت داخلی روستا

در اجرای برنامه‌های اقتصادی اجتماعی لازم است تخصیص منابع با توجه به شرایط مناطق انجام گیرد؛ بنابراین انتخاب مکان مناسب بازارهای هفتگی در بافت روستا یکی از عوامل ضروری است که باید در برنامه‌ریزی روستا به آن توجه شود تا ضمن سهولت دسترسی مراجعان به این بازارها،  مسایل زیست‌‎محیطی نیز رعایت شود. از این منظر، میزان رضایت خریداران و فروشندگان از مکان‌یابی بازار در بافت روستای دارای بازار، بررسی شد. مقایسۀ ارقام نشان می‌دهد نزدیک به 88 درصد خریداران، از مکان‌یابی بازار در داخل بافت روستای دارای بازار هفتگی میزان رضایت بالایی (رضایت خیلی زیاد و زیاد) داشته‌اند. یکی از دلایل این رضایت، نزدیکی بازار هفتگی به محل زندگی خریداران است.

دربارة میزان رضایت فروشندگان باید گفت 68 درصد آنان، میزان رضایت خیلی زیاد و زیاد، 2/25 درصد رضایت متوسط و 8/6 درصد، رضایت کم تا خیلی کم از مکان‌یابی بازارها در بافت روستاهای دارای بازار داشته‌اند.

بر اساس مصاحبه‌های انجام‌شده، دلایل نارضایتی این گروه، مشکلات بهداشتی و نبود امکانات مناسب از قبیل نمازخانه و سرویس‌های بهداشتی و غیره در این بازارها بوده است.

جدول- 10: میزان رضایت از مکان‌یابی بازار در بافت روستای دارای بازار

میزان رضایت

خریداران

فروشندگان

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

خیلی زیاد

69

4/35

4/35

29

7/19

7/19

زیاد

102

3/52

7/87

71

3/48

68

متوسط

22

3/11

99

37

2/25

2/93

کم

2

0/1

100

7

8/4

98

خیلی کم

-

-

-

3

0/2

100

جمع

195

100

-

147

100

-

منبع: یافته‌های میدانی نگارندگان، 1392

 

ج) رضایت از مکان‌یابی بازار نسبت به حوزۀ نفوذ

توزیع عادلانة امکانات و ثمرات توسعه میان بیشترین جمعیت از ویژگی‌های مهم اقتصاد پویا و سالم است. برنامه‌ریزان فضایی برای تحقق این موضوع در کاهش نابرابری ونبود تعادل از طریق تدوین و اجرای برنامه‌های متعدد، محرومیت‌زدایی و گسترش همه‌جانبة جنبه‌های مثبت توسعه‌یافتگی کوشش می‌کنند. ایجاد مراکز خدماتی به صورت یک راهکار مؤثر و هدفمند رشد و توسعه در سرتاسر مناطق، پیشرفت و عمران هماهنگ و یکنواخت بین مناطق مختلف را با رعایت ارتباط میان آن‌ها در سطح جامعه برقرار می‌کند (حسین‌نژاد، 1380: 52).

مقایسة میزان رضایت از مکان‌یابی بازار نسبت به حوزة نفوذ بازارهای هفتگی روستایی نشان می‌دهد هر دو گروه خریداران (5/99 درصد) و فروشندگان (3/99) میزان رضایت بالایی از مکان‌یابی این بازارها دارند.

جدول- 11: میزان رضایت از مکان‌یابی بازار نسبت به حوزۀ نفوذ

میزان رضایت

خریداران

فروشندگان

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

خیلی زیاد

105

8/53

8/53

53

1/36

1/36

زیاد

78

40

8/93

70

6/47

7/83

متوسط

11

7/5

5/99

23

6/15

3/99

کم

1

5/0

100

1

7/0

100

خیلی کم

-

-

-

-

-

-

جمع

195

100

-

147

100

-

منبع: یافته‌‌های میدانی نگارندگان، 1392

 

د) رضایت از امکانات بازار

میزان رضایت فروشندگان بازارهای هفتگی روستایی از امکانات این بازارها در حد متوسط به بالا بوده است؛ به ‌‌طوری‌ که 8/74 درصد آن‌ها در این حد اظهار رضایتمندی کرده‌اند.

همچنین در مقایسۀ میزان رضایت فروشندگان با خریداران از مقدار امکانات بازار، اختلاف معنی‌داری مشاهده نمی‌شود؛ به این معنی که 7/68 درصد خریداران از امکانات این بازارها رضایت متوسط و بالاتر داشته‌اند. لازم است در زمینۀ کمبود امکانات در این بازارها اقداماتی از قبیل ایجاد سرویس‌های بهداشتی مناسب، نمازخانه، غذاخوری، جمع‌آوری بهداشتی زباله، امکانات امنیتی و جلوگیری از عبور موتورسواران اقدامات مناسبی انجام شود.

جدول- 12: میزان رضایت خریداران بازارهای ادواری هفتگی شهرستان از امکانات بازار

میزان رضایت از امکانات بازار

فروشندگان

خریداران

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

خیلی زیاد

15

2/10

2/10

19

7/9

7/9

زیاد

40

2/27

4/37

25

8/12

5/22

متوسط

55

4/37

8/74

90

2/46

7/68

کم

28

0/19

8/93

49

1/25

8/93

خیلی کم

9

2/6

100

12

2/6

100

جمع

147

100

-

195

100

-

منبع: یافته‌های میدانی نگارندگان، 1392

هـ) رضایت از وضعیت حمل و نقل در بازار

بررسی میدانی میزان رضایت خریداران و فروشندگان از وضعیت حمل و نقل در بازارهای روستایی نشان می‌دهد بیشتر جامعۀ نمونۀ خریداران (8/91 درصد) و فروشندگان (9/93 درصد) رضایت بالایی از آن داشته‌اند؛ بنابراین وضعیت حمل و نقل در این بازارها خوب ارزیابی می‌شود.

جدول- 13: میزان رضایت خریداران بازارهای ادواری هفتگی شهرستان از وضعیت حمل و نقل در بازار

رضایت از وضعیت حمل و نقل بازار

خریداران

فروشندگان

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

تعداد

درصد

درصد تجمعی

خیلی زیاد

8

1/4

¼

37

2/25

2/25

زیاد

91

7/46

8/50

68

2/46

4/71

متوسط

80

41

8/91

33

5/22

9/93

کم

11

6/5

4/97

8

4/5

3/99

خیلی کم

5

6/2

100

1

7/0

100

جمع

195

100

-

147

100

-

منبع: یافته‌های میدانی نگارندگان، 1392

بررسی میزان رضایتمندی خریداران و فروشندگان از شیوۀ مکان‌یابی بازارهای هفتگی روستایی با استفاده از آزمون کای‌اسکوئر

اطلاعات، نشان‌دهندة میزان رضایتمندی خریداران و فروشندگان از شکل مکان‌یابی بازارهای هفتگی روستایی با استفاده از آزمون کای‌اسکوئر است. بر اساس نتایج، رضایت از راه‌های منتهی به بازار، رضایت از مکان‌یابی بازار نسبت به حوزۀ نفوذ، رضایت از امکانات بازار، رضایت از وضعیت حمل و نقل در بازار و رضایت از مکان‌یابی بازار در بافت روستایی دارای بازار در سطح 99% معنادار است.

جدول- 14: بررسی میزان تأثیر مؤلفه‌های اقتصادی بازارهای هفتگی روستایی با استفاده از آزمون کای‌اسکوئر

شاخص‌ها

کای‌اسکوئر

درجه آزادی

معناداری

نتیجه

تایید

رد

رضایت از راه های منتهی به بازار

000/32

4

000/0 (**)

*

 

رضایت از مکان‌یابی بازار نسبت به حوزه نفوذ

78/24

4

001/0 (**)

*

 

رضایت از امکانات بازار

718/38

4

005/0 (**)

*

 

رضایت از وضعیت حمل و نقل در بازار

410/121

4

012/0 (**)

*

 

رضایت از مکان‌یابی بازار در بافت روستای دارای بازار

111/19

4

008/0 (**)

*

 

 

به منظور بررسی و مقایسۀ میزان رضایتمندی پاسخ‌گویان (خریداران و فروشندگان) از شکل مکان‌یابی بازارهای هفتگی روستایی در منطقة مطالعه‌شده از آزمون ناپارامتریک مان‌ویتنی استفاده شده است؛ به ‌طوری‌ که میانگین رتبه‌ای به‌دست‌آمده در جدول ذیل، میزان اختلاف بالایی را در بین دو گروه از فروشندگان و خریداران نسبت به مؤلفه‌های رضایت از راه‌های منتهی به بازار، رضایت از مکان‌یابی بازار نسبت به حوزۀ نفوذ، رضایت از مکان‌یابی بازار در بافت روستای دارای بازار نشان می‌دهد و تا سطح 99% ارتباط معناداری بین آن‌ها وجود دارد؛ بنابراین، فروشندگان نسبت به خریداران رضایت بیشتری از راه‌های منتهی به بازار، شیوة مکان‌یابی بازار و استقرار بازارها در بافت روستایی دارند. این در حالی است که پاسخ‌گویان (خریداران و فروشندگان) نسبت به امکانات موجود در بازار و وضعیت حمل و نقل عمومی در آن رضایت ندارند و در بین دو گروه خریداران و فروشندگان تفاوت معناداری وجود ندارد.

جدول- 15: بررسی میزان رضایتمندی پاسخ‌گویان نسبت به مکان‌یابی بازارهای هفتگی روستایی با استفاده از آزمون مان‌ویتنی

متغیر

گروه ها

حجم نمونه

میانگین رتبه

مان ویتنی

U

معنادار

(Sig)

نتیجه

تایید

رد

رضایت از راه‌های منتهی به بازار

خریداران

195

75/191

500/10188

000/0

*

 

فروشندگان

147

28/143

رضایت از مکان‌یابی بازار نسبت به حوزۀ نفوذ

خریداران

195

33/206

000/7346

000/0

*

 

فروشندگان

147

82/123

رضایت از امکانات بازار

خریداران

195

39/174

000/13574

445/0 ns

 

*

فروشندگان

147

47/166

رضایت از وضعیت حمل و نقل در بازار

خریداران

195

29/165

000/11681

305/0 ns

 

*

فروشندگان

147

41/156

رضایت از مکان‌یابی بازار در بافت روستای دارای بازار

خریداران

195

46/132

000/8608

000/0

*

 

فروشندگان

147

86/199

ماخذ: یافته‌های تحقیق، 1392

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

بر اساس طرح فرادستی سطح‌بندی فضاها و مراکز روستایی استان گلستان محدودۀ جغرافیایی شهرستان «آق‌قلا» در سطح خرده‌ناحیه تعریف شده است. این ناحیه مشتمل بر 3 منظومه، 12 مجموعه و 22 حوزۀ روستایی است. با توجه به این که در سطح شهرستان «آق‌قلا» 5 هفته‌بازار روستایی برپا می‌شود، لازم است محل تشکیل هر یک از بازارهای ادواری هفتگی با مراکز سه‌گانۀ مذکور مقایسه گردد. این بررسی نشان می‌دهد یک روستا (عطاآباد) در سطح مرکز منظومه، 3 روستا (گری، چن سولی، کرد) در سطح مرکز مجموعه و یک روستا (یلمه سالیان) در سطح مرکز حوزه قرار دارند؛ بدین منظور برای تحلیل این وضعیت از سه مدل توصیفی استفاده شد.

بر اساس شیوۀ مکان‌یابی، بازارهای هفتگی برحسب انطباقشان با جایگاه آن روستا در طرح سطح‌بندی سلسله‌مراتب مراکز روستایی به دو دسته تقسیم می‌شود: نخست، بازارهایی که در مراکز دهستان‌ها واقع شده‌اند و انطباق خوبی با مراکز سطح‌بندی سلسله‌مراتبی سکونتگاهی دارند. همچنین از نظر سطح‌بندی نظام سلسله‌مراتبی مراکز روستایی نیز یکی در سطح مرکز مجموعه و دیگری در سطح مرکز حوزه انتخاب شده بودند؛ بنابراین مکان‌یابی این دو هفته‌بازار (کرد، یلمه سالیان) چندان مناسب نیست. پیامدهای این مسئله در سطح پایین حجم مبادلات و کم و کیف مراجعات به این دو هفته‌بازار نیز ملاحظه می‌شود.

برخلاف روش قبلی، میزان انطباق و تأثیرپذیری مکان‌یابی بازارهای هفتگی از شاخص جمعیت به‌مراتب بیش از شاخص فاصلۀ دسترسی بوده است؛ به گونه‌ای که از مجموع 5 بازار مطالعه‌شده، 4 بازار از لحاظ رتبه و شاخص جمعیتی، رتبۀ اول را در دهستان‌های خود به دست آورده‌اند و از این نظر تنها هفته‌بازار مستقر در روستای «کرد» با رتبۀ جمعیتی آن روستا انطباق چندانی ندارد. البته با توجه به این که در این دهستان (آق آلتین) دو هفته‌بازار قرار دارد، این مکان‌یابی چندان هم نامناسب نیست؛ زیرا روستای «پیراواش سفلی» دومین روستای پرجمعیت دهستان مورد نظر به لحاظ نزدیکی فاصله به روستای «عطاآباد» در تأثیر مکان‌یابی هفته‌بازار عطاآباد است.

تحلیل و ارزیابی خدمات موجود در دهستان‌های مطالعه‌شده بیانگر آن است که میان تعداد و تنوع کارکردها بین این روستاها تفاوت چندانی وجود ندارد؛ زیرا تعداد مؤسسات خدماتی موجود در آن‌ها بین 23 تا 27 تغییر می‌کند، دامنة نوسان زیادی ندارند و تنها روستای «چن سولی» با داشتن 16 مؤسسه خدماتی نسبت به بقیه متفاوت است. همچنین این بررسی نشان می‌دهد روستاهای «یلمه سالیان»، «عطاآباد»، «چن سولی» و «گری دوجی» از نظر برخورداری در بالاترین رتبۀ این دهستان‌ها قرار گرفته‌اند؛ بنابراین به این دلیل که در طرح سطح‌بندی مراکز روستایی، روستای «عطاآباد» در مرکز منظومه، «یلمه سالیان» در مرکز حوزه، «چن سولی» و «گری دوجی» هر دو در مرکز حوزه قرار دارند، انتخاب مکان بازار ادواری هفتگی از نظر دسترسی سایر روستاها به بیشترین سطح خدمات در این روستاها مناسب بوده است و با طرح سطح‌بندی مراکز روستایی شهرستان انطباق دارند، ولی از این منظر، انتخاب مکان بازار ادواری هفتگی در روستای «کرد» است. این روستا از نظر ارزیابی به وسیلة شاخص مرکزیت و وزن‌دهی خدماتی در دهستان «آق آلتین» با کسب 04/371 امتیاز در رتبۀ سوم بعد از روستاهای «عطاآباد» و «پیراواش سفلی» قرار گرفته است. انتخاب مکان استقرار بازار هفتگی در روستای «کرد» در مقایسة جایگاه آن با طرح سطح‌بندی مراکز روستایی تا حدی مناسب نیست، ولی با توجه به موقعیت این روستا در گرۀ جغرافیایی محدودۀ «علی آباد ـ آق‌قلا» و «آق‌قلا ـ گنبد»، این انتخاب نیز تا حدودی درست است؛ زیرا موجب می‌شود روستای «کرد» علاوه بر روستای واقع در محور «گنبد ـ آق‌قلا» (حوزۀ شهرستان آق‌قلا) به دلیل نزدیکی به برخی روستاهای خارج از قلمروی شهرستان به‌ویژه روستاهای ترکمن‌نشین واقع در شهرستان علی‌آباد نیز به آن‌ها خدمات‌رسانی کند.

سطح‌بندی نتایج کلی بحث در زمینة انطباق مکان‌یابی بازارها با استفاده از معیارهای فاصلۀ دسترسی، جمعیت و خدمات، به ‌صورت خلاصه در جدول (16) مشاهده می‌شود.

جدول- 16: نتیجۀ بررسی انطباق بازارها با اصول و معیارهای سلسله‌مراتب سکونتگاه‌های روستایی

نام بازار

معیارها

نتیجه

تأیید

رد

دوشنبه بازار یلمه سالیان

فاصله

 

*

جمعیّت

*

 

خدمات

*

 

دوشنبه بازار کرد

فاصله

 

*

جمعیّت

 

*

خدمات

*

 

سه شنبه بازار عطاآباد

فاصله

*

 

جمعیّت

*

 

خدمات

*

 

چهارشنبه بازار چن سولی

فاصله

*

 

جمعیّت

*

 

خدمات

*

 

جمعه بازار گری دوجی

فاصله

 

*

جمعیّت

*

 

خدمات

*

 

نتیجه نهایی

10

4

مأخذ: یافته‌های تحقیق، 1392

 

پیشنهادها

با توجه به ضرورت هماهنگی بین دستگاه‌های اجرایی مرتبط با نظام خدمات‌رسانی روستایی شهرستان، موضوعات ذیل پیشنهاد می‌شود.

کمیته‌ای از مسئولان دستگاه‌های مربوط در سطح شهرستان به ریاست فرماندار، تشکیل و دبیرخانۀ آن به عهدة مدیر بنیاد مسکن شهرستان باشد. بدیهی است مصوبات این کمیته در شورای برنامه‌ریزی این شهرستان مطرح می‌شود و با نظارت عالی فرمانداری انجام می‌گیرد.

بررسی شیوة تعیین حوزة نفوذ برخی از مراکز مجموعه‌ها و حوزه‌هایی که بازار‌های هفتگی روستایی در آنجا مکان‌یابی شده بود و مقایسة آن با شکل عملکرد واقعی مردم، نشان داد که محل مراجعة برخی از روستاها در طرح مصوب فرادستی سطح‌بندی سکونتگاه‌های روستایی، درست نبوده است؛ از این رو پیشنهاد می‌شود مطالعات در طرح‌های مذکور با دقت بیشتری انجام گیرد و این‌گونه ایرادها برطرف شود.

دربارة ایجاد منظومه‌های دیگر با توجه به افزایش رشد جمعیت از جمله منظومۀ «یلمه سالیان» و «گری» و ایجاد خدمات متناسب با جمعیت سطح هر منطقه تجدید نظر شود.

به مکان‌یابی صحیح بازارهای هفتگی روستایی در بافت روستای دارای بازار و حوزۀ نفوذ برای دسترسی آسان‌ترمراجعان به این بازارها توجه شود.

به آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از بازارها و لزوم جمع‌آوری بهداشتی زباله از طریق دهیاری‌ها و فرهنگ‌سازی لازم در این زمینه توجه شود.

فضایی برای استراحت، پارکینگ، بازی بچه‌ها، سرویس‌های بهداشتی و غیره و همچنین همکاری نیروهای انتظامی در این بازارها در نظر گرفته شود.

دربارة تعمیر و ایجاد راه‌های آسفالته برای رفت و آمد بیشتر و بهبود مراجعات بین مراکز بازاری و حوزۀ نفوذ آن‌ها کوشش شود.

تسهیلات لازم برای رفت و آمد مراجعان به بازارها از طریق اعطای وام خودرو و ایجاد آژانس‌های مسافرتی داده شود.

1- اجلالی، پرویز (1373)، تحلیل منطقه‌ای و سطح‌بندی سکونتگاه‌ها، تهران، چاپ اول، سازمان برنامه و بودجه.
2- استانداری استان گلستان (1385)، سیمای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی استان گلستان، معاونت برنامه‌ریزی استان گلستان.
3- افسری کشمیری، بیژن (1370)، بازار هفتگی در شمال ایران، نامۀ علوم اجتماعی، جلد دوم، شماره 6.
4- بنیاد مسکن انقلاب اسلامی (1387)، راهنمای مطالعات حوزة نفوذ نقاط روستایی، تهران، نشر شریف.
5- برآبادی، غلامحسین (1374)، بررسیوضعیتبازارهفتگیروستاییشهرهایاستانمازندران، پایان نامه کارشناسی رشتة مدیریت دولتی، شیخ عبدالاحد،دانشگاه پیام نور گنبد.
6- حسن‌پور، رضا (1375)، بررسی بازارهای هفتگی آستانۀ اشرفیه، پایان نامه کارشناسی ارشد گروه جغرافیا، ضیاء توانا، حسن، دانشگاه شهید بهشتی تهران، دانشکده علوم زمین.
7- حسین‌نژاد، تهمینه (1380)، بررسی نظام خدمات رسانی به نقاط روستایی و مکان‌یابی نظام مطلوب بخش رحیم‌آباد رودسر، بهفروز، فاطمه، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، گروه جغرافیا.
8- خوش‌فر، غلامرضا (1378)، بازارچه‌های هفتگی استان گلستان، وزارت جهاد کشاورزی، معاونت ترویج، صص 171-163.
9- دیوسالار، اسدالله (1375)، مطالعهوشناساییبازارهایمحلیدراستانمازندران، ساری، سازمان جهاد کشاورزی استان مازندران، مدیریت ترویج و مشارکت مردمی.
10- سایت مرکز آمار ایران (1385)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن.
11- سایت مرکز آمار ایران (1390)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن.
12- سعیدی، عباس (1389)، محیط،فضاوتوسعه بحثی در ضرورت توسعۀ یکپارچه روستایی ـ شهری، فصلنامه مسکن و محیط روستا، پاییز، 8-7.
13- سقر، علی (1393)، تحلیل مکانی فضایی نقش بازارهای ادواری هفتگی روستایی بر پایداری اقتصاد روستاها در شهرستان آق‌قلا، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور واحد گنبدکاووس.
14- شفیعی ثابت، ناصر و براتی طرقی، ابوالقاسم (1388)، نقش بازارچه‌های هفتگی روستایی در تحولات اقتصادی روستاهای استان تهران، فصلنامۀ روستا و توسعه، سال ۱۲، شماره ۱، بهار ۱۳۸۸، صص 52-29.
15- عظیمی، ناصر (1382)، طرح‌‎های کالبدی منطقه‌ای روش‌شناسی شبکۀ سکونتگاه‌ها، تهران، انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات شهر سازی و معماری ایران.
16- فرمانداری شهرستان آق‌قلا (1391)، آمار سالانۀ عمران روستایی.
17- مرکز آمار ایران (1385)، شناسنامۀ آبادی‌های کشور، شهرستان آق‌قلا.
18- مطیعی لنگرودی، سیدحسن؛ قدیری معصوم، مجتبی؛ رضوانی، محمدرضا وعزمی، آئیژ (1390)، تبیین انگیزه‌های پیش روی زنان از فعالیت در بازارهای دوره‌ای محلی در استان گیلان، جغرافیا و برنامه‌ریزی محیطی، سال22، شماره پیاپی44، شماره 4، زمستان.
19- معاونت برنامه‌ریزی استان گلستان، (1385)، آمارنامۀ استان گلستان.
20- معاونت برنامه‌ریزی استان گلستان، (1388)، تقسیمات مصوب سال 1388.
21- Ehinmowo, A. (2012), periodic market, a common marketing feature in akoko southwest, ehinmowo, journal of geography and regional planning vol 3 December, 366.
22- Johnsone, A. J. (1965), Market towns and spatial development in India (New Delhi).
23- Nizamuddin Khan, Alamtar, A. (1998), Periodic Markets and RuralTransformation in Gonda District, Uttar Pradesh India, Magazine article by; Focus, Vol. 45, Spring.
24- Mishra, Sumit and Kumar, Vinay, (2012), Rural Marketing in India Challenges and Opportunities, SSRN Electronic Journal, January. https://www.researchgate.net/publication/272301609.
25- Kumar, Pawan and Dangi, Neha, (2013), Rural Marketing in India: Challenges and Opportunities, International Journal of Management and Social Sciences Research (IJMSSR) Volume 2, No. 8, August 2013.
26- Kalotra, Anil, (2013), Rural Marketing Potential in India – An Analytical Study, International Journal of Advanced Research in Computer Science and Software Engineering, Volume 3, Issue 1, January 2013.
27- Tacoli, C. (2004), Rural-Urban Linkage and Pro-Poor Agriculture Growth: An Overview. Prepared for OECD DAC POVNET Agriculture and Pro-Poor Growth Task Team, Helsinki Workshop, 17-18 June. London: IIED. pp. 1-17