نویسندگان
1 دانشجو دکترا، گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
2 استاد گروه شهرسازی، مدرس مدعو دانشگاه آزاد اسلامی قزوین، عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت ایران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
problem statement:One of the ways to increase the quality of the environment is paying attention to the issue of pedestrianism, and supporting the social and cultural activities. Obviously, the promotion of pedestrianism indicators, is depended on detailed planning in different areas, and paying attention to the effective details on the quality of the environment, including pedestrian network supporting spaces. One of the strategies for the success of urban development projects, is carrying down the residents-based assessments. In this paper, the central tissue of Shahrekord is selected as the statistical population of the research, and we are investigating the performance of the pedestrian network supporting spaces in this area, using Cochran's sampling.
Aim:The purpose of this paper is measuring the residents' Satisfaction level, from supportive spaces in the pedestrian network.
Methods: The central tissue of Shahrekord, based on the new-urbanism Approach. This is an applied journal, with a descriptive-analytical method; while data gathering being done by questionnaire. Cronbach's alpha coefficient is used to determine the validity and reliability of the questionnaire. Its analysis was done by Kruskal–Wallis test.
Results: Examining the position and function of the selected supporting spaces indicates that the distribution of backup spaces, supports the existing pedestrian structure. With Historical buildings, Business centers, and Public Transportation Terminals having the most Satisfaction, And the least satisfaction being related to Cultural and artistic activities, green spaces and recreational areas.
Innovation: It seems that strengthening the pedestrian network supporting spaces, causes to promote the satisfaction of residents from the Environment quality, while considered as an effective step in promoting the pedestrianism.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
پیادهمداری، یکی از مهمترین رویکردهای توسعة شهری و افزایش کیفیت محیطی از دیدگاه نوشهرگرایی محسوب میشود. شبکههای پیادهراهی علاوه بر وظیفة جابهجایی، بعضی زیرساختهای توسعة پایدار شهری همچون امنیت اجتماعی، حفاظت از محیط زیست و اشتغال را نیز تقویت میکنند و با حمایت از تعاملات اجتماعی و بازتولید خاطرات جمعی، انسجامبخش روابط اجتماعی و فرهنگی شهروندان هستند. بدیهی است استفادة حداکثری از شبکههای پیادهراهی منوط به تأمین زیرساختهای کمّی و کیفی مناسب و برقراری ارتباط با کاربریهای همجوار است؛ تا آنجا که امروزه فراهمساختن زمینة لازم برای حمایت از فعالیتها و رخدادهای تضمینکنندة حیات شهری ازجمله فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی اهمیت زیادی یافته است. درک معیارهای تأثیرگذار از دیدگاه کاربران با هدف ارتقای وضع موجود از موضوعات مهمی است که باید برنامهریزان و طراحان شهری توجه ویژهای به آن داشته باشند. با بررسی عملکرد این قبیل فضاها آگاهی از قابلیتها و نارساییهای موجود و اقدام برای رفع کاستیها میسر میشود.
در این مقاله بافت مرکزی شهرکرد با قابلیتهایی همچون دسترسی مناسب به منابع طبیعی، وجود بناهای شاخص تاریخی، قرارگاههای رفتاری مشخص و ارتباطات فرهنگی مناسب بهمنزلة نمونة مطالعاتی انتخاب شده است. بررسی ساختار کالبدی محدودة مدنظر نشان میدهد توزیع کاربری زمین در گذشته به گونهای بوده است که از تردد به شکل پیاده حمایت کرده و بیشتر فضاهای عمومی و معابر درراستای پاسخگویی به نیازها و خواستههای آنان شکل گرفته است. در چند دهة اخیر ورود خودرو، الگوی حرکت در بافت را تغییر داده و ماهیت اجتماعی و فرهنگی فضاهای عمومی بهویژه معابر را تضعیف کرده است. در بسیاری از مواقع برنامهریزی و طراحی فضاهای شهری بدون توجه به نقش فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی سبب کاهش کیفیت محیط و حضور کمتر عابران شده و این موضوع لزوم توجه به پیادهمداری و ملزومات آن را دوچندان کرده است.
هدف این مقاله، شناسایی و ارزیابی رضایت ساکنان از عملکرد فضاهای پشتیبان شبکههای پیادهراهی در بافت مرکزی شهرکرد است. در روند نگارش مقاله این پرسش مطرح است که ساکنان بافت مرکزی شهرکرد تا چه میزان از عملکرد فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی رضایت دارند و تقویت کدامیک از فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی در اولویت است. نخست تعاریفی از مفهوم شبکة پیادهراهی و فضاهای پشتیبان آن ارائه و عملکرد آنها در ابعاد مختلف بررسی شده است؛ سپس بهمنظور آگاهی از میزان رضایت کاربران از عملکرد فضاهای موجود در محدودة مدنظر، پرسشنامهای تهیه و نتایج آن با کمک آزمونهای آماری تجزیهوتحلیل شده است.
پیشینة پژوهش
پژوهشهای خارجی دربارة موضوع مدنظر عبارتاند از:
براساس پژوهشهای کیم و جونگ در بعضی شهرهای صنعتی کشور کره مراکز خرید، رستورانها، استودیوها، نمایشگاهها، محلهای انجام فعالیتهای هنری و فرهنگی، بهویژه مکانهای مجهز به مبلمان شهری، با ایجاد زمینة مناسب شهروندان را به کسب تجربههای جدیدتر تشویق کردهاند و در افزایش پیادهروی مؤثر بودهاند (Kim And Jung, 2017: 36).
بررسیهای لی و همکاران در کشور کره نشان میدهد اختصاص کاربریهای مناسب به بناهای تاریخی هویتبخش، تعلق بیشتر شهروندان را در پی دارد و در تقویت شبکههای پیادهراهی مؤثر است (lee et al, 2017: 180).
مکدونالد و همکاران در مقالهای کیفیت شبکة پیادهراهی را سنجیدهاند؛ بنا بر این پژوهش، ایجاد و گسترش فضاهای سبز، فرصتی مناسب برای تفسیر محیط فراهم میآورد و نقش مؤثری در ادراک بهتر مراجعان از محیط و همچنین حس آرامش و امنیت آنان دارد (Macdonald Et Al, 2017: 71).
جوشی در پژوهشهای خود در شهر تیانجین در کشور چین، نقش پایانهها و پارکینگها را درزمینة توسعة حملونقل عمومی و افزایش پیادهمداری بررسی کرده است (Joshi, 2017: 139).
لاروزا در نتایج پژوهشهای خود در شهر کاتانیای ایتالیا، افزایش امنیت و کارایی فضاهای باز، ساختمانهای خالی از سکنه و حتی کارخانههای قدیمی را مشوق حضور بیشتر شهروندان برای کسب تجربههای متفاوت و عاملی در راستای افزایش پیادهروی دانسته است (la Rosa, 2017: 180).
پژوهشهای مومینوویچ در شهر کانبرا نشان میدهد فعالشدن فضاهای باز شهری با مقیاس انسانی که از بیان اندیشهها و رفتارهای مبتنی بر قانون و عرف در آنها آزادانه استقبال عمومی شود، عاملی مؤثر در افزایش کارایی شبکههای پیادهراهی به شمار میرود (Muminovic, 2017: 734).
نتایج پژوهش نایر و باسو در شهر کرالای استرالیا نشان میدهد برگزاری آدابورسوم و برپایی جشنهای ملی و محلی سبب افزایش حضور و تعامل چهرهبهچهرة شهروندان و تقویت اجتماعات محلی در مسیرهای ویژة پیادهراهی میشود (Nair and Basu, 2016: 35).
پژوهشهای کرا و همکاران در ارتباط با شهر آتلانتا نشان میدهد ترکیب کاربریها سبب افزایش دسترسی شهروندان به مکانهای تفریحی و حضور و ماندگاری بیشتر عابران پیاده در فضاهای عمومی میشود (Kerra Et Al, 2007: 177).
پژوهشهای داخلی انجامشده در این زمینه عبارتاند از:
کریمی و عبداللهی در بررسی بعضی محلات شهرکرد از فضاهای مکث و مبلمان شهری بهمنزلة عامل افزایش پیادهمداری نام بردهاند (کریمی و عبداللهی، 1396: 81).
اکبری و داوودی در بررسی پیادهمداری در شهر سنندج عواملی چون خوانایی، تنوع کاربریها و هویت شهری را در این رابطه مؤثر دانستهاند (اکبری و داوودی، 1395: 49).
پرتوی و تاجیک در شهر کرج بر نقش مدیریت شهری در تأمین امنیت مسیرهای پیاده تأکید داشتهاند (پرتوی و تاجیک، 1392: 69).
عظیمی مهرورز در پژوهشی دربارة مسیرهای پیادهروی در شهر اردبیل، وجود فضاهایی را برای گذران اوقات فراغت و محلهایی را برای تفریح و سرگرمی در افزایش پیادهروی ساکنان مؤثر دانسته است (عظیمی مهرورز، 1391: 1).
جامکلو در پژوهش خود دربارة شهر قزوین بر نقش بناهای تاریخی در افزایش خاطرهانگیزی و تشویق مراجعان به پیادهروی تأکید کرده است (جامکلو، 1389: 1).
مبانی نظری پژوهش
شبکة پیادهراهی
پهنة پیادهمدار، مکانی است که ساکنان آن با هر سن و توانایی، امنیت، راحتی و آسایش، تناسب و جذابیت در پیادهروی را هنگام فراغت و در استفاده از تجهیزات و آمدوشد احساس میکنند (زیکوفسکی و بوردن، 1391: 310).
امروزه افزایش قابلیت پیادهمداری علاوه بر تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی (Joshi, 2017: 139)، با توجه به نقشی که در سلامت جسمانی (Mitchell Et Al, 2018: 110)، درک محیط (معینی، 1385: 13) و ارتقای ایمنی و امنیت (پاکزاد، 1386: 282) شهروندان دارد، به موضوعی اساسی در مباحث شهرسازی تبدیل شده است. شبکة پیادهراهی، بستری برای نظارت اجتماعی بهویژه در محلهای خلوت و بدون نظارت اجتماعی، تأثیری مثبت در ارتقای حس امنیت دارد (علیزاده و عنبری، 1396: 152) و ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت کیفیتهای محیطی را (میرزایی و محمدزکی، 1395: 129) ممکن میسازد.
شبکة پیادهراهی، بخش یا مجموعهای از راههای دسترسی است که بهصورت همیشگی یا موقت به عبورومرور عابران پیاده اختصاص یافته و اولویت استفاده از آن با مراجعان پیاده است. درواقع پیادهراهها، ابزاری برای بهبود اقتصاد شهری، سلامت اجتماعی و کیفیت زیستمحیطیاند؛ همچنین مکانی برای تقویت ارتباطات، فعالبودن حواس غیربصری، درک محیط با حواس و تجدید حیات مدنی مراکز شهری محسوب میشوند (اکبرزادة مقدملنگرودی و همکاران، 1395: 130). ارتقای شاخصهای پیادهمداری نیازمند برنامهریزی دقیق در عرصههای مختلف و توجه به جزئیات مؤثر در کیفیت محیط ازجمله فضاهای پشتیبان شبکههای پیادهراهی است.
فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی
فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی، پهنههایی با کاربریهای مختلط، دامنة گستردهای از فعالیتها را دربرمیگیرند و با حمایت از ارزشهای بصری (Chang And Park, 2018: 117)، فرهنگی و اجتماعی، حضور هرچه بیشتر شهروندان را تقویت میکنند. این قبیل فضاها، مکانهایی مشخصاند که با تخصیص امکانات لازم (Filingeri Et Al, 2017: 431) و برخورداری از شرایط مناسب زیستمحیطی و ساختار بهینة کالبدی، به تنوع و سرزندگی بیشتر فضا کمک (Pojani And Parajuli, 2017: 142) و از فعالیتهای مثبت فرهنگی و اجتماعی مراجعان حمایت میکنند و در نقش محرکهای توسعه در مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی (Middleton, 2018: 296) ظاهر میشوند.
انواع فضاهای پشتیبان شبکههای پیادهراهی
فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی با فراهمساختن شرایط لازم، مراجعان را به حضور و مشارکت در عرصة اجتماعی تشویق میکنند و انتظارات آنان را در ابعاد مختلف زیستمحیطی، اجتماعی، کالبدی و اقتصادی (Hall and Ram, 2018: 1) برآورده میسازند. بررسی عملکرد اینگونه فضاها همانند سایر فضاهای عمومی انسانمدار فقط با شناخت حوزههای نفوذ، اختصاص فعالیتهای خاص و مطالعة رفتار آزادانة عابران امکانپذیر است.
یکی از ضروریترین عوامل افزایش کارایی شبکههای پیادهراهی، تراکم جمعیتی مناسب و حضور متناسب شهروندان در ساعات مختلف شبانهروز است. نواحی مسکونی با تراکم جمعیتی زیاد رفتوآمدهای کوتاهمدت را بیشتر میکند (dobesova and krivka, 2012: 179) و باعث افزایش تمایل افراد به پیادهروی میشود (loo and chow, 2006: 79).
فضاهای باز شهری، محلی برای تعامل با دیگران و مشارکت در تصمیمسازی (riza, 2017: 63) به شمار میروند. این نواحی که محلی مناسب برای انجام فعالیتهای اختیاری ازجمله سخنرانیهای عمومی و سرگرمیهای خیابانیاند، اجتماعات عمومی مجاز را در خود جای میدهند و از حضور افراد پیاده حمایت میکنند (Terry, 2006: 132).
پایانهها و مراکز خدماتی وابسته نقش مهمی در کاهش استفاده از خودروهای شخصی و تشویق شهروندان به پیادهروی دارند (balac et al, 2017: 207). میدانها و مسیرهای منتهی به ایستگاههای حملونقل عمومی (harbin and koeing, 2005:1) در پیوند با سایر فضاهای عمومی (تقوایی و هاشمیزادگان، 1395: 9)، شبکهای پیوسته از مسیرهای حرکت را در مقیاسهای مختلف پدید میآورند و از حضور مراجعان پیاده حمایت میکنند.
مراکز خرید از مهمترین فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی محسوب میشوند. خردهفروشیها بیشتر پذیرای مراجعانی هستند که ترجیح میدهند برای خرید مایحتاج روزانه پیاده به اطراف محل سکونت خود بروند (grant, 2013: 9). این مراکز با طراحی مناسب و انعطافپذیری بیشتر در چیدمان فضایی شهر (102: 2012Bitgood et al, ) علاوه بر ایجاد فرصتهای اقتصادی و گردشگری، بستر لازم را برای تشویق به پیادهمداری در بافتهای شهری ایجاد میکنند (طبیبیان و همکاران، 1394: 135).
بسیاری از بناهای شاخص همچون بناهای تاریخی (Silwal, 2006: 191)، اماکن مذهبی یا مراکز جمعآوری اعانه (terry, 2012: 135) با تخصیص کاربریهای جدید فضایی دلنشین، آرام و جذاب را برای عابران پیاده بهویژه سالمندان فراهم میسازند و در پشتیبانی از شبکههای پیادهراهی، پروژهای اقتصادمحور را پدید میآورند (sandholz, 2016: 103).
مراکز آموزشی با افزایش دسترسی و نفوذپذیری سبب پویایی و افزایش امنیت و سرزندگی در شبکة پیادهراهی میشوند (da silva and heintor, 2016: 1) و به دلیل ماهیت دعوتکنندگی و حضورپذیری، پاتوقهایی برای صحبتهای روزانه، قدمزدن و گذراندن اوقات فراغت (Goodman, 2008: 8) ایجاد میکنند. این قبیل فضاها بهویژه در صورت حمایت سیستمهای حملونقل عمومی، محیطهای مناسبی برای ایجاد شبکة پیادهراهی منسجم فراهم میآورند.
عملکرد بسیاری از فضاهای پشتیبان نه ازلحاظ کالبدی که در ابعاد اجتماعی و فرهنگی نمود پیدا میکند. بعضی از فضاهای دموکراتیک (Terry and Wendt, 2006: 132) با ایجاد محیطهایی با حق انتخاب آزادانه و حمایت از فعالیتهای داوطلبانة مراجعان، نقش مهمی در توسعة پیادهمداری دارند (Ahlava et al, 2016: 21) و فضای پشتیبان شبکههای پیادهراهی محسوب میشوند. بیشتر نواحی هنری و تفریحی (Goodman, 2008: 30)، تماشاخانهها، کتابخانهها و موزهها که بر جاذبههای مردمپسند تمرکز دارند (Sasaki, 2004: 8)، از حضور و مشارکت افراد پیاده و رخدادهای اجتماعیفرهنگی حمایت میکنند. باشگاههای ورزشی و کلوپهای تفریحی (Goodman, 2008: 30) نیز بهمنزلة قرارگاهی رفتاری که ترکیب و قلمروی مشخص (Richards, 2017: 153) دارد، پاسخگوی نیازهای متنوع عابران پیادهاند.
دستاوردهای استفاده از منابع طبیعی بهویژه فضاهای سبز، هم ازنظر بومشناختی (Rocha, 2017: 87) و هم ازلحاظ سیما و منظر شهری در افزایش پیادهمداری محیط بسیار جالب توجه است. وجود چشماندازی مناسب از ساختمانها و فضاهای سبز و باز بین تودهها (شیخی، 1396: 83)، عاملی مؤثر در کیفیت استفاده و افزایش زمان ماندگاری مراجعان به شبکههای پیادهراهی محسوب میشود (Conine, 2004: 271).
فضاهای سبز، پارکهای شهری و خرداقلیمها، به دلیل برخورداری از غنای حسی و تداوم استفاده ازلحاظ زمانی (Aumond et al, 2016: 1) و ایجاد پیوستگی میان انسان و طبیعت (riza, 2017: 62)، فضاهایی پشتیبان برای شبکههای پیادهراهی محسوب میشوند. خلاصهای از بررسیهای انجامگرفته در جدول (1) آورده شده است.
جدول- 1: فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی و عملکرد آنها
فضاهای پشتیبان پیادهراهی |
عملکرد |
منابع |
فضاهای مسکونی |
افزایش امنیت افزایش تردد |
(dobesova and krivka, 2012: 179) (Loo and Chow, 2006: 79) |
فضاهای باز شهری |
بیان و رفتار آزادانه فعالیتهای اختیاری |
(Terry, 2006: 132) (Riza, 2017: 63) |
پایانه و پارکینگ |
دیدار و گردهمایی پیوند با سایر مراکز |
(harbin and koeing, 2005: 1) (balac et al, 2017: 207) |
بناهای تاریخی |
توانمندسازی اقتصادی جذب عابران پیاده |
(Ahlava et al, 2016: 21) (Silwal, 2006: 191) |
مراکز تجاری |
تقویت اقتصاد محلی انعطافپذیری |
(Sasaki, 2004: 8) (Bitgood et al, 2016: 1020) |
مجتمعهای آموزشی و فرهنگی |
ایجاد پویایی و پرورش دعوتکنندگی |
(Avery, 2008: 8) (De Silva and Heitor, 2016: 1) |
فضاهای دموکراتیک |
برگزاری آیینهای فرهنگی حق انتخاب آزادانه |
(Ahlava et al, 2016: 21) (Terry and Wendt, 2006: 132) |
فعالیتهای هنری |
حضورپذیری و مشارکت رخدادهای اجتماعی |
(Sasaki, 2004: 8) (Richards, 2017: 153) |
فضاهای ورزشی و تفریحی |
دعوتکنندگی قرارگاهی رفتاری |
(Richards, 2017: 153) (Goodman, 2008: 30) |
فضاهای سبز شهری |
تأثیرات اکولوژیک غنای حسی |
(Aumond, 2016: 1) (Macdonald et al, 2017: 71) |
خرداقلیمها |
تنوع و آسایش محیطی پیوستگی با طبیعت |
(riza, 2017: 62) (Aumond, 2016: 1) |
چشماندازها |
ادراک بهتر محیط افزایش زمان ماندگاری |
(Rocha, 2017: 87) (Conine, 2004: 271) |
منبع: نگارندگان با استنتاج از مبانی نظری
معیارهای پیادهمداری از دیدگاه نوشهرگرایی
بهمنظور تقویت ساختار علمی پژوهش و استفاده از رویکردهای جدید در مبحث پیادهمداری، نظریات جدید همچون اصول نوشهرگرایی و استخراج شاخصهای مناسب در این زمینه بررسی شده است. این نظریه با هدف افزایش زیستپذیری جوامع بر ایجاد بافت شهری با قابلیت پیادهروی و برخورداری از مقیاسی انسانی تأکید دارد. برای نوشهرگراها، مکان شهری دوستدار پیاده، بهترین کیفیت محیطی ممکن برای زندگی است (Randall & Holcombe, 2004: 285). در اصول مدنظر نوشهرسازان معیارهای زیر مطرح است:
تسهیلات پیادهروی: از دیدگاه نوشهرگرایی تسهیلات نقش مهمی در جذب عابران پیاده دارد و ایمنی و جذابیت خیابانها و میادین آسایش آنان را فراهم میکند (Boyko et al, 2009: 142).
پیوستگی: پیوستگی شبکة معابر موجب کاهش ترافیک و تسهیل پیادهروی و افزایش و ترغیب عموم به پیادهروی میشود (bohl, 2000: 761).
کاربریهای مختلط: نوشهرگرایی معتقد است استفاده از کاربری مختلط موجب فعالشدن بافت، افزایش امنیت، افزایش تعاملات اجتماعی، کاهش سفرهای روزانه و درنتیجه کاهش ترافیک میشود.
تراکم: اختصاص سطح بهینهای از تراکم جمعیتی، علاوه بر مزایای زیستمحیطی سبب کوتاهترشدن مسیرهای تردد و افزایش تمایل افراد به پیادهروی میشود.
حفظ ساختار سنتی: تقویت فضاهای باز، حفظ لبههای متمایز و استفادة مناسب از فضاهای سنتی بهمنزلة نمادهای هنر شهری سبب افزایش تعاملات فرهنگی شهروندان میشود و افزایش پیادهمداری را در پی دارد (Jepson and Edward, 2010: 421).
تنوع مسکن: وجود گونههای مختلف مسکن باعث ایجاد تنوع و گوناگونی در سیمای بافت میشود و به سرزندگی و شاداببودن جوامع محلی کمک میکند و آنها را از خطر یکنواختی افسردهکنندة ساکنان نجات میدهد (Abley, 2005: 9).
هویت بافت: نوشهرگرایی اهمیت ویژهای برای حفاظت از بناهای ارزشمند تاریخی بهویژه بناهای عمومی موجود در بافتهای شهری قائل است (رهنما و همکاران، 1396: 6).
پایداری کیفیت محیط: این رویکرد در تمام مراحل برنامهریزی، از مشارکت ساکنان و مدیریت شهری در راستای افزایش تعاملات اجتماعی و ایجاد سرزندگی محلی و امنیت عابران پیاده استفاده میکند (Talen & Koschinsky, 2011: 10).
حملونقل: تقویت و تجهیز پایانهها و سایر ملزومات حملونقل عمومی، شهروندان را به پیادهروی تشویق میکند (berke et al, 2003: 401). در شکل 1 جایگاه فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی در رویکرد نوشهرگرایی در قالب مدل مفهومی نمایش داده شده است.
شکل- 1: جایگاه فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی از دیدگاه نوشهرگرایی منبع: نگارندگان، 1397
جدول (2) رویکرد نوشهرگرایی را در ارتباط با فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی نمایش میدهد.
جدول- 2: نقش فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی در رویکرد نوشهرگرایی
رویکردهای نوشهرگرایی
فضاهای پشتیبان پیادهراهی |
هویت |
پایداری کیفیت |
حملونقل |
تنوع مسکن |
حفظ ساختار سنتی |
افزایش تراکم |
اختلاط کاربریها |
اتصال و پیوستگی |
تسهیلات پیادهروی |
فضاهای مسکونی |
* |
* |
|
* |
|
* |
|
* |
|
فضاهای باز شهری |
* |
|
* |
|
|
|
|
* |
* |
پایانه و پارکینگ |
|
|
* |
|
|
* |
|
* |
* |
بناهای تاریخی |
* |
|
|
|
* |
|
|
|
* |
مراکز تجاری |
* |
* |
|
|
|
* |
* |
* |
* |
مجتمعهای آموزشی و فرهنگی |
|
|
|
|
|
* |
* |
* |
|
فضاهای دموکراتیک |
* |
|
|
|
|
|
|
* |
|
فعالیتهای هنری |
* |
* |
|
|
* |
* |
* |
* |
* |
فضاهای ورزشی و تفریحی |
|
* |
|
|
|
* |
* |
|
* |
فضاهای سبز شهری |
* |
* |
|
* |
* |
|
* |
* |
* |
خرداقلیمها |
* |
* |
|
* |
* |
|
* |
* |
* |
چشماندازها |
* |
|
|
* |
* |
|
|
|
* |
منبع: نگارندگان، 1397
روششناسی پژوهش
این مقاله از نوع کاربردی، روش آن توصیفیتحلیلی و شیوة گردآوری دادهها پیمایشی با استفاده از پرسشنامه است. جامعة آماری پژوهش را همة ساکنان بافت مرکزی شهرکرد با جمعیتی حدود 4000 نفر تشکیل میدهند. با توجه به اینکه امکان گردآوری اطلاعات از تمامی اعضای جامعه وجود ندارد، از روش نمونهگیری برای انجام آزمون استفاده شده است. با استناد به فرمول کوکران، نمونهای به حجم 351 نفر پیشنهاد شده است و اعضای آن با روش تصادفی ساده انتخاب شدهاند. نخست با استناد به مبانی نظری و برداشتهای میدانی، فهرستی از فضاهای پشتیبان شبکههای پیادهراهی در بافت مرکزی شهرکرد تهیه و عملکرد آنها با استفاده از روش امتیازدهی طیف لیکرت ارزیابی شد؛ همچنینبا هدف تأیید پایایی پرسشنامه آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج خروجی نرمافزار در جدول (3) نشان میدهد مقدار آلفای کرونباخ برای پرسشنامه، 832/0 به دست آمده است که به دلیل بیشتربودن آن از کمینة مقدار 7/0، پایایی یافتههای پژوهش تأیید میشود.
جدول- 3: محاسبة آلفای کرونباخ و تأیید پایایی پرسشنامه
منبع: نگارندگان، برگرفته از نتایج پرسشنامه، 1397
تحلیل نتایج به کمک آزمون کروسکال والیس صورت گرفته است. این روش امکان تحلیل یافتههای پرسشنامه و اولویتبندی انتخابهای ساکنان بافت را فراهم میسازد.
معرفی محدودة پژوهش
محدودة مطالعاتی با مساحت تقریبی 20 هکتار در بخش مرکزی و در محدودة بافت فرسودة شهرکرد واقع شده است و به لحاظ ساختاری از الگوی ارگانیک واحدی در ارتباط با بافت مسکونی موجود پیروی میکند. توسعة معابر شهری در این محدوده براساس سیاستهای بازسازی و نوسازی و حمایت از خودرو شکل گرفته است و فقط در شرایطی خاص عرض کم معابر مانع از تردد خودروها میشود. عملکرد مسیرهای موجود براساس عرض آنها در حد جمع و پخشکننده است. کاربری زمین بیشتر مسکونی و با توزیع پراکندة خدمات تجاری محلی همراه است. در بیشتر مواقع مراکز خدماتی و تجاری در مقیاس فرامحلهای و عملکردهای شهری در حاشیة بافت قرار گرفتهاند؛ از این رو عرصة فعالیتهای سرزندة عمومی و تعاملات اجتماعی جز در شرایطی خاص صرفاً به نواحی خارج از مرکز محدود شده است. شکل (2) موقعیت شبکة پیادهراهی را در بافت مرکزی شهرکرد نمایش میدهد.
شکل- 2: موقعیتشبکة پیادهراهی در بافت مرکزی شهرکرد
منبع: نگارندگان، با استفاده از برداشتهای میدانی، 1397
بافت مرکزی شهرکرد عناصری تاریخی همچون مسجد جامع و سقاخانة ارباب میرزا در مسیرهای فرعی و مسجد اتابکان و اتاق آیینه در خیابان اصلی دارد. اماکن مذهبی، امامزادگان و مسجد نو و مراکز آموزشی به شکل مدارس در محدوده وجود دارد. پارک محله، بزرگترین فضای سبز موجود در این محدوده و بافت موجود به دلیل حفظ ساختار ارگانیک، هنوز از مزایای خرداقلیمها برخوردار است. هرچند شبکة پیادهراهی از زیرساخت و امکانات زیادی برخوردار نیست، ولی تردد ساکنان در بافت مدنظر، بیشتر به روش پیاده صورت میگیرد و ترافیک سواره بیشتر مربوط به خودروهای عبوری است. برداشتهای میدانی نشان میدهد توزیع شبکة پیادهراهی بیشتر در مسیرهایی به نسبت معین و با پیروی از فضاهای پشتیبان در بافت تسری یافته است. این موضوع بهویژه در پیادهروی با تأکید بر فعالیتهای داوطلبانه کاملاً مشهود است.
تجزیهوتحلیل یافتههای پژوهش
با هدف سنجش رضایت ساکنان، پرسشنامهای برمبنای روش امتیازدهی طیف لیکرت تهیه و توزیع شده است. نرمالبودن پاسخها با روش کوموگروف - اسمیرنوف آزمون شده و نتیجة بررسی حاکی از توزیع غیرنرمال دادهها و لزوم استفاده از آزمونهای ناپارامتریک برای تحلیل دادههاست. جدول (4) خروجی نرمافزار spss را نشان میدهد.
جدول- 4: خروجی آزمون توزیع دادهها با روش کوموگروف - اسمیرنوف
منبع: نگارندگان، برگرفته از نتایج پرسشنامه، 1397
بهمنظور سنجش عملکرد فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی در این محدوده، از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس استفاده شده است. این آزمون میزان تأثیر هر متغیر را در امتیاز نهایی محاسبه میکند. نتایج این آزمون نشان میدهد میانگین رضایت برابر با 57/2 و با انحراف معیار 34/1 است. این عدد کمتر از مقدار متوسط (3) است و نشان از نارضایتی نسبی از وضعیت موجود دارد؛ همچنین آمارة آزمون برابر با 142/72 محاسبه شده است و فرض برابری میانگینها در سطح 95درصد رد میشود؛ از این رو از دیدگاه ساکنان بافت مرکزی شهرکرد میان عملکرد فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی تفاوت معناداری وجود دارد. خروجی نرمافزار در جدول (5) دیده میشود.
جدول- 5: نتایج آزمون کروسکال والیس در سنجش رضایت عابران
منبع: نگارندگان، برگرفته از نتایج پرسشنامه، 1397
رتبهبندی امتیازات در این آزمون نشان میدهد ازنظر ساکنان بافت مرکزی شهرکرد وجود بناهای ارزشمند تاریخی، دسترسی به پایانههای حملونقل عمومی و برخورداری از مراکز تجاری با میانگین امتیاز بیش از 7/2، از مهمترین مزایای شبکههای پیادهراهی در این محدوده به شمار میروند؛ اما نبود فضاهای مناسب برای انجام فعالیتهای فرهنگیهنری، دسترسینداشتن به فضاهای سبز و کمبود فضاهای تفریحی در بافت مرکزی شهرکرد، نارضایتی پاسخدهندگان را به دنبال داشته و میانگین امتیازی کمتر از 4/2 را کسب کرده است.
با توجه به نتایج پرسشنامه، بیشترین رضایت از فضاهای پشتیبان در بعد اقتصادی (72/2) مطرح است. محورهای تجاری به دلیل برخورداری از تنوع بصری و سرزندگی بیشتر، رضایت نسبی ساکنان را جلب کردهاند. وجود مراکز تجاری، خردهفروشیها و حتی دستفروشها در حاشیة خیابان اصلی، علاوه بر رفع نیازهای روزمرة ساکنان، شبکة پیادهراهی را در قالب یک قرارگاه رفتاری به محلی برای دیدار و احوالپرسی تبدیل کرده است. این موضوع بهویژه در بخشی از محدودة پژوهش همجوار با بناهای تاریخی کاملاً مشهود است. وجود عناصر ارزشمند تاریخی همچون مسجد اتابکان و اتاق آیینه بهمنزلة عاملی اصالتبخش، نقش مهمی در جذب عابران پیاده و حفظ و تقویت جایگاه آنها رضایت بیشتر عابران را به دنبال داشته است.
در بعد کالبدی میزان رضایت کمتر از حد متوسط (59/2) است. سیاستهای تشویقی با هدف بهسازی بافت قدیم فقط به افزایش تراکم ساختمانی در واحدهای مسکونی منجر شده و به کیفیت فضاهای مسکونی توجه کمتری داشته است؛ از این رو بیشتر ساکنان بافت مرکزی از روند ساختوساز در بخش مسکونی رضایت ندارند. نبود فضاهای باز شهری بهمنظور مکث، تجمع و گذران اوقات فراغت در طول مسیر پیادهروی نیز از عواملی است که سبب نارضایتی ساکنان شده است. نتایج پرسشنامه نشان میدهد دسترسی به وسایل نقلیة عمومی و تنوع در نحوة ارائة خدمات، نقش مهمی در کاهش استفاده از خودروهای شخصی و افزایش پیادهمداری محلات داشته است و ساکنان بافت مرکزی از عملکرد پایانهها و سیستم حملونقل شهری در محدودة پژوهش نسبتاً رضایت داشتهاند.
نارضایتی ساکنان در بعد زیستمحیطی (58/2) بیشتر به دلیل کاهش سرانة خدماتی بهویژه نبود فضای سبز شهری است. نتایج مصاحبه با ساکنان این محدوده بیانکنندة آن است که وجود فضاهای سبز در این ناحیه علاوه بر مزایای زیستمحیطی، نقش مهمی در ایجاد تنوع و سرزندگی در فضاهای شهری داشته است. روند توسعه در بافت مرکزی شهرکرد بهویژه در چند دهة اخیر با قطع درختان و کاهش فضاهای سبز همراه بوده و نارضایتی ساکنان را به دنبال داشته است.
کمترین میزان رضایت ساکنان از فضاهای پشتیبان پیاده در بعد اجتماعی (39/2) است. در گذشته خانهها به دلیل وسعت زیاد و برخورداری از فضای باز و محوطة سبز، مکانی مناسب برای دیدار چندبارة همسایگان، گذران اوقات فراغت و تفریح و بازی کودکان و پاسخگوی بخشی از نیازهای اجتماعی ساکنان بوده است. راهبرد نوسازی در بافت فرسوده که بیشتر با تفکیک زمین و کاهش عرصه در بافت مطالعهشده همراه بوده، جایگزینی برای فضاهای حذفشده تعیین نکرده و نبود فضاهای مناسب برای انجام فعالیتهای تفریحی، فرهنگی و هنری در بافت مرکزی شهرکرد، نارضایتی پاسخدهندگان را به دنبال داشته است. در جدول 6 نتایج حاصل از تحلیل دادهها نمایش داده شده است.
جدول- 6: فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی و تفسیر نتایج پرسشنامه
ابعاد |
فضای پشتیبان پیادهراهی |
نمونة موردی |
میانگین رضایت |
رتبة آزمون |
رتبة رضایت |
رضایت |
کالبدی 59/2 |
فضاهای باز شهری |
سیبهخان |
2/60 |
43/2137 |
6 |
|
مسکن |
عمرانسازان |
2/43 |
61/1976 |
9 |
|
|
پایانه و پارکینگ |
یزدان |
2/76 |
89/2269 |
2 |
بیشترین |
|
اقتصادی 72/2 |
بناهای تاریخی |
مسجد جامع |
2/88 |
26/2389 |
1 |
بیشترین |
مراکز تجاری |
ریحان |
2/74 |
90/2224 |
3 |
بیشترین |
|
مجتمعهای آموزشی |
زیرکپور |
2/52 |
42/2052 |
8 |
|
|
اجتماعی 39/2 |
فضاهای دموکراتیک |
جلوخان |
2/55 |
55/2105 |
7 |
|
فعالیتهای هنری |
اتاق آیینه |
2/25 |
44/1830 |
12 |
کمترین |
|
فضاهای بازی و تفریح |
پارک محله |
2/37 |
49/1928 |
11 |
کمترین |
|
زیستمحیطی 58/2 |
فضاهای سبز شهری |
پارک محله |
2/37 |
85/1958 |
10 |
کمترین |
خرداقلیمها |
اربابمیرزا |
2/69 |
91/2199 |
5 |
|
|
چشماندازها |
مرغزار |
2/70 |
24/2201 |
4 |
|
|
|
میانگین کل امتیازات |
- |
2/57 |
|
|
|
منبع: نگارندگان، برگرفته از نتایج پرسشنامه، 1397
نتیجهگیری و پیشنهادها
از مهمترین تحولات شهرسازی بهویژه در چند دهة اخیر، توسعة شبکههای پیادهراهی و توجه به دستاوردهای آن است. گسترش محورهای پیاده، نقش مهمی در توسعة اقتصادی و اجتماعی شهرها دارد تا آنجا که امروزه توسعه، ساماندهی و افزایش کارایی فضاهای پیادهراهی در دستورکار بیشتر برنامهریزان و طراحان شهری قرار گرفته است. نتایج بررسی مبانی نظری و پژوهشهای گذشته نشان میدهد مراکزی که رضایت نسبی مراجعان و ساکنان را به همراه داشتهاند، بیشتر بهمنزلة قابلیتی مهم، جمعیت فعال را به خود جذب و از شبکة پیادهراهی پشتیبانی میکنند. بدیهی است در برنامهریزی شبکههای پیادهراهی، ایجاد مکانی که صرفاً شهروندان را قادر به تردد به شکل پیاده سازد، کافی نیست. امروزه پیادهراهها گذشته از فراهمکردن امکان جابهجایی و پیمودن مسیر، خود مقصدی برای ایجاد سرگرمی و تفریح محسوب میشوند و نحوة مشارکت عابران در فعالیتها و تکرار رویدادهای خاطرهانگیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
درواقع پیشنیاز پیادهمداری، گرد هم آوردن شهروندان در زمان و مکان مناسب و حمایت از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و هویتبخش است. در این مقاله عملکرد فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی در بافت مرکزی شهرکرد بررسی شده است. برداشتهای میدانی و مصاحبه با ساکنان بافت بیانکنندة آن است که آثار نوسازی و بهسازی در چند دهة اخیر بیشتر بر ارائة خدمات عمرانی در بافت موجود تمرکز کرده و به جنبههای اجتماعی فرسودگی توجه کمتری داشته است. نتایج پژوهش نشان میدهد افزایش پیادهمداری مستلزم ایجاد تحول در روند اجرایی طرحهای ساماندهی مکان و توجه بیشتر به عملکرد فضاهای پشتیبان شبکة پیادهراهی از دیدگاه ساکنان بافت است. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهادهایی به شرح زیر ارائه میشود: