نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری، گروه شهرسازی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
2 استادیار، گروه شهرسازی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
3 دانشیار، گروه شهرسازی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
4 استادیار، گروه اقتصاد، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abstract
Turbulence and unexpected events have significantly impacted cities, accelerating the process of urban growth and development. In this ever-changing urban landscape, utilization of scenario planning tools is crucial for urban planners. The northwest district of Mashhad is a key area within the master plan of the city. Notably, this area is characterized by rapid and extensive construction. The following research question guided this study: "What are the potential future scenarios for urban development in the northwest area of Mashhad?" The research was purposefully applied in terms of methodology and employed a descriptive and analytical approach. Both documentary and field methods were utilized for data collection, while the Delphi method and Smicprob Expert scenario planning were employed for data analysis. The results of scenario development indicated that the third scenario held the highest probability at 17%. According to this scenario, 4 events were continuous with only one event not occurring.
Keywords: Possible Futures, Scenario Planning, Urban Form, Northwest District of Mashhad.
Introduction:
The occurrence of unexpected events and turbulence has had a profound impact on cities, accelerating the process of urban growth and development. In this dynamic environment where cities are constantly subject to change, the use of scenario planning tools is indispensable for urban planners. The northwest area of Mashhad is recognized as one of the seven key areas within the master plan of the city. Notably, this area is characterized by a high and rapid rate of construction. A comprehensive overview of each area revealed relatively distinct conditions in the current areas. Specifically, the research question was as follows: "What are the potential future scenarios for urban form development in the northwest area of Mashhad?". The current research aimed to employ scenario-based planning and methods, particularly utilizing Smik Probe Expert's scenario planning, to identify potential futures for the development of the urban form in the northwestern area of Mashhad. Therefore, the primary objective of this research was to generate scenarios for the development of the urban form in the northwest area of Mashhad.
Methodology:
The current research employed a purposeful approach and utilized descriptive and analytical methods. Drawing from the field of future research, the study adopted the French futuristic scenario writing approach and utilized documentary methods (including books, articles, and urban development plans), as well as field methods (such as observation and structured questionnaires targeting an elite audience group) to gather data. The statistical population for the target group consisted of 25 individuals and the snowball method was employed to select the sample size. Additionally, the Delphi method and Smik Prob Expert scenario writing were utilized for data analysis.
Research Findings:
Scenario writing provides a means to delineate various potential futures. In this study, the Smic Probe Expert scenario writing method was employed to identify future scenarios for the study area. Through this method, 32 potential scenarios were identified, resulting in 15 feasible scenarios.
Results and Discussion:
The primary objective of scenario writing is not only to forecast, but also to broaden vision and gain insight into the future for making more informed decisions. According to the findings, the 3rd scenario had the highest probability of occurrence, exceeding 17%. Following that, the 18th scenario held a probability of occurrence of over 10%. The 2nd, 25th, 10th, and 1st scenarios were ranked 3rd to 6th, respectively. Based on the 3rd scenario, speculations included the "occurrence of population movements and migration of the less privileged to other areas due to increased rent prices," "intensification of land exploitation (increased density and compression) and adaptive changes in infrastructure," "development of specialized functions based on land prices and the road network," "acceptance of urban and suburban tourism and commercial functions due to market trends and available spaces," and "expansion of specific residential and activity patterns within the city limits to prevent the formation and expansion of marginalization in the North-West Development Corridor." The only hypothesis that did not materialize was the "disruption of the fabric and division of the area into two types of developed fabrics (centered on urban and suburban tourist and commercial centers) and undeveloped fabrics." In essence, the potential future of urban form development in the northwest region presented a "challenging yet hopeful" outlook.
Conclusion:
In the foreseeable future of the area, the trend towards investing in urban and extra-urban tourism and commercial functions had intensified due to rising land and housing prices, market dynamics, and the presence of large vacant lands. Additionally, with the ongoing population growth and a shortage of housing, a significant increase in rental rates was expected, posing challenges for residents and tenants in the area, particularly those in the middle-income bracket. However, a promising aspect was the absence of growth in informal settlements located in the northern region, primarily attributed to the development of specific residential patterns, such as garden villas, which effectively mitigated the potential for marginalization. The histogram of the sensitivity analysis indicated that the most significant value was associated with the scenario of "disruption of the fabric and division of the area into two types of developed fabrics (centered on urban and extra-urban tourism and commercial centers) and undeveloped fabrics."
کلیدواژهها [English]
مقدمه
تعریف فرم هیچگاه آسان نبوده است. به همین دلیل، متناسب با نوع کاربردش تعریف مـیشـود (Milder, 2011). بسیاری از صاحبنظران در تعریف فرم شهر مفهوم الگوی فضایی عناصر کالبدی بزرگ، بیحرکت و دائمی را در شهر (نظیر ساختمانها، خیابانها، تجهیزات، تپهها، رودخانهها و شاید هم درختان) مطرح و آن را الگوی توزیع فضایی فعالیتهای انسان در برهۀ خاصی از زمان تعریف میکنند (1981 Lynch,). هیلیر فرم فضایی را نظم قرارگیری اجزا در درون کل مجموعه قلمداد میکند. در اینجا پیشفرض این اســت که توده، فضای خالی میان ساختمانها را دربرمیگیرد. اجــزای اصلی نظریۀ هیلیر عبارت است از: فضا، فرم فیزیکی، استفاده، تصرف، حرکت و ادراک (Hillier, 1996). مطالعه و بررسی فرم شهر ارتباط تنگاتنگی با حوادث و اتفاقات گذشتۀ شهر دارد و باعث ایجاد بینشی دربارۀ مسائل، مشکلات، اتفاقات پیش روی شهر در آینده خواهد شد (پورجعفر و رفیعیان، 1400). بنابراین ضروری است تا در برخورد با این مسئلۀ پیچیدۀ شهری از نگاه برنامهریزی سنتی فاصله گرفت و از ابزارها و روشهای نوین بهره جست. سناریونویسی و برنامهریزی سناریومحور روشی از دانش آیندهنگاری است که به متخصصان علوم مختف کمک میکند تا بتوانند دیدی وسیعتر به آنچه پیشروست، داشته باشند. برنامهریزی سناریومحور روشی نظاممند است کـه از آن بـرای کشف نیروهای پیشران کلیدی کـه در بافـت و لایـههـای تغییرات شتابان، پیچیدگیهای ویژه و عدم قطعیتهای متعدّد مستتر است، استفاده مـیشـود.
در دو دهۀ گذشته افزایش سریع جمعیت شهرها بر کیفیت زندگی تأثیر منفی گذاشته است. امروزه در نتیجۀ رشد سریع اقتصادی و رشد شهری بسیاری از شهرها مشکلات متعدّدی مانند تراکم ترافیک، آلودگی صوتی، آلودگی هوا و آب و ... دارند. با بدترشدن چنین شرایطی تحلیلهای سناریونویسی مختلفی برای پیشبینی روند شهرنشینی آینده انجام شده است (Wang et al., 2021). برنامهریزی برپایة سناریو روشی نظاممند برای تفکر خلّاقانه دربارة آیندههای نامشخص و ممکن است (جعفریراد و ساسانپور، 1400). سناریوها نشان میدهند که چگونه ممکن است یک آینده براساس وضعیت کنونی و مجموعهای از فرضیهها دربارۀ نیروهای کلیدی پیشران شکل بگیرد (Geneletti, 2012, p. 4). نتیجۀ نهایی سناریو ارائۀ یک تصویر دقیق نیست، بلکه وسیلهای برای اتخاذ تصمیمهای بهتر در آینده است. اهمیت سناریوها در این است که تصاویر ممکن آینده را به نمایش میگذارند (سیاح مفضلی، 1395).
حوزۀ شمال غرب مشهد (منطقههای10، 12 و بخشی از منطقۀ 2 شهرداری مشهد) بهعنوان یک حوزۀ استراتژیک در مسیر ترانزیتی مشهد-قوچان قرار گرفته که عبور آزادراه مشهد-چناران از این حوزه، این محدوده را به اصلیترین ورودی از غرب تبدیل کرده است. همچنین، ظرفیتهای اقتصادی فراوان موجود در حاشیۀ مسیر ترانزیتی مشهد-قوچان جایگاه ویژه و پتانسیل توسعۀ بینظیری را برای حوزۀ شمال غرب به همراه داشته است. این محدوده در بخشهای مختلف شرایط متفاوتی را دارد. در بخشهایی از حوزۀ شمال غرب مشهد، یعنی در جنوب بزرگراه آزادی، منطقۀ 12و 10 شهرداری بیشتر طرحهای آمادهسازی و ازپیش اندیشیده را دارد. محدودۀ شمال بزرگراه آزادی و محور توس (بخشی از منطقـۀ 10و 2 شهرداری) جزء منطقههای خودرو و بدون طرح و برنامۀ قبلی است. نقش پررنگ این حوزه در اراضی پیراشهری با ارزش غرب مشهد که از سالهای گذشته تاکنون مسیر اصلی توسعه و مستعدترین موقعیت دربارۀ گسترش مباحث گردشگری بوده است، گویای جایگاه ویژه و اهمیت ساختاری این حوزه است. همچنین، میزان زیاد ساختوساز نشان از روند پرشتاب رشد و توسعه را در این حوزه دارد؛ بنابراین بررسی نحوه و چگونگی توسعۀ فرم شهری در آینده با رویکردی سناریومحور و آیندهنگر میتواند مدیریت شهری را در راستای برنامهریزی درستتر و هوشمندانهتر یاری کند.
بهطور مشخص، سؤال پژوهش «سناریوهای آتی توسعۀ فرم شهری در حوزۀ شمال غرب مشهد چیست؟» است. در این راستا، محققان در پژوهش حاضر کوشیدهاند تا با بهرهگیری از برنامهریزی سناریومحور و روشهای آن بهطور خاص سناریونگاری اسمیک پراب اکسپرت و آیندههای محتمل توسعۀ فرم شهری حوزۀ شمال غرب مشهد را شناسایی کنند؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر تولید سناریوهای توسعۀ فرم شهری حوزۀ شمال غرب مشهد است.
مبانی نظری پژوهش
سناریونویسی
در دنیای متلاطم و پر از تغییرات امروزی، پیشبینی و برنامهریزی برای آینده نقش مؤثری را در موفقیت آینده دارد (شاهی و همکاران، 1400). سناریوها از اطلاعات مربوط به احتمالات و روندهای متنوع، تصاویری باورپذیر از آینده را ایجاد و کمک میکنند که چالشها و فرصتهای بالقوه ولی غیرمنتظره شناسایی شود (دلانگیزان و همکاران، 1396). در سناریونگاری تعدادی از احتمالات در نتیجۀ تشریح وضعیت عدم قطعیت ظاهر میشود؛ درحالی که در پیشبینی (تحلیل روندها)، هدف شناسایی بیشتر مسیرها و تخمین عدم قطعیت است (Stoanovic et al., 2014). سناریو توصیفی از موقعیتهای آینده و یکی از اساسیترین مفاهیم مطالعات آینده است (Schoemaker, 1991; Hafezi et al., 2019). سناریو ابزاری مؤثر برای رویارویی با آیندههای احتمالی در دنیای پرمتلاطم است (Fontela & Hingel, 1993). بندیکت شناسایی پیشرانهای پیش روی آینده را از فواید کاربرد برنامهریزی مبتنی بر سناریو میداند (Benedict, 2017). وی در پژوهش خود با عنوان سناریونگاری، شناخت و تصمیمگیریهای سرمایهگذاری راهبردی در یک محیط آشفته از سناریونگاری بهعنوان دینامیکِ شناختی تصمیمگیریهای سرمایهگذاری راهبردی در یک محیط درحال تغییر نام میبرد (امیری و نیلیپور طباطبایی، 1399). ازمیان انواع روشها در تحلیل سناریو، بیشتر آنها با یکی از سه مکتب اصلی مرتبط هستند که بهطور معمول، با عنوان مکتب منطق شهودی، مکتب روندهای احتمالی / تغییریافته و آیندهنگر شناخته میشوند. منطق شهودی یک رویکرد استقرایی از بالا به پایین را در جستوجوی تدوین سناریوهای توصیفی که آیندههای احتمالی را نشان میدهند و درنتیجه، به ایجاد بینشهای عملی کمک میکنند، اتخاذ میکند. مکتب دوم متشکل از روشهایی مانند تحلیل تأثیر روند و تحلیل تأثیر متقابل است که در آن از تکنیکهایی برای تعیین کمّیت قضاوتهای خبره استفاده میشود (Bradfield et al., 2005). مکتب سوم، یعنی آیندهنگر میتوان بهعنوان «ترکیبی از تجزیهوتحلیل ابزارها و سیستمها» مطرح شده است. اسمیک پراب اکسپرت یکی از روشهای سناریونویسی در مکتب آیندهنگر است. در این روش از نظرهای نخبگان برای تخمین احتمالات وقوع گمانهها بهره گرفته میشود.
فرم شهری
تعریف لغوی فرم در لغتنامۀ دهخدا بـهصورت «شکل، صورت، رسم و طرز رفتار و قالب و نمونه» آمده است (دهخــدا، 1377). در فرهنگ عمید ایــن کلمه «ریخت، شکل، وضعیت، حالت، صورت، ظاهر، پیکر، کالبد» بیان شده است (عمیــد، 1381). در فرهنگ لغت آکسفورد تعریف فـرم «ظـاهر فیزیکی و بیرونی یک شی، شکل هـر چیـز» بیان شده است (Oxford English Dictionary, 2007) و در دایـرهالمعارف بریتانیا «شکل یـا ساختار یـک چیـز صرفنظر از محتوای آن» تعریف شده است (1978 Britannica,). فرم شهری را میتوان الگوی فضایی فعالیتهای انسانی دانست. این مفهوم اغلب شامل ویژگیهای کالبدی است که پیکربندی فیزیکی یک شهر را ازجمله شکل، اندازه، تراکم و پیکربندی سکونتگاه شکل میدهد (Williams, 2014). همچنین، فرم شهری شامل ارتباط بین پیکربندی فیزیکی یک شهر و روابط بین عناصر تشکیلدهنده آن مانند الگوهای کاربری زمین، تراکم جمعیت و مسکن، زیرساخت، حملونقل و شبکههاست (;Clifton et al., 2008 Abrantes et al., 2019; Camagni et al., 2002). این فرمها و روابط ناشی از عوامل چندبُعدی شکلدهندۀ یک شهر (ابعاد جمعیتی، اجتماعی–اقتصادی، برنامهریزی و فرآیندهای فرهنگی) است که در طول زمان و فضا توسعه یافته است (Schwarz, 2010 Williams et al., 2000; Banister et al., 1997; ). فرم فیزیکی شهرها ممکن است تغییرناپذیر و سفت و سخت باشد و ویژگیهای آن بر پویایی و بازخوردهای اجتماعی و اقتصادی شهر تأثیر بگذارد و از آن نیز تأثیر بپذیرد (Sharifi & Yamagata, 2018). دیمپسی و همکاران در کتاب اجزای فرم شهر اصطلاح «فرم شهری» را اینگونه تعریف میکنند که فرم شهری میتواند بهسادگی برای توصیف ویژگیهای فیزیکی شهر استفاده شود (Dempsey et al., 2010). فرم شهری را میتوان در مقیاسهای مختلف درنظر گرفت؛ مانند مقیاس منطقهای که به وسعت فضایی یک منطقه و پیکربندی روستایی-شهری اشاره دارد (Živkovi, 2019). مقیاس شهری که به پیکربندی فضایی انواع سکونتگاههای شهری اشاره دارد (Dempsey et al., 2010). مقیاس ناحیهای که به چگونگی سازماندهی خیابانها و شبکههای حملونقل و چگونگی توزیع امکانات شهری اشاره دارد (Živkovi´, 2019) و مقیاس همسایگی که به پیکربندی بلوکهای شهری مربوط میشود (Williams, 2014). فرم شهری جنبهای است که بهطور مداوم، با پاسخ به توسعۀ اقتصادی و تکنولوژیکی توسعه مییابد و اغلب سیاستهای برنامهریزی، مسکن و سیاست شهری، بهداشت، حمل ونقل و اقتصاد آن را هدایت میکند (Frenkel & Orenstein, 2012 ;Sharma, 2014). در جدول 1 اجزای فرم شهری براساس نظریههای نظریهپردازان جمعآوری شده است.
جدول1: اجزای فرم شهری ازمنظر نظریهپردازان مختلف
Table 1: Components of urban form from the point of view of different theorists
نظریهپرداز |
اجزا فرم شهری |
پیکربندی فیزیکی یک شهر |
|
ساختار / بافت، قطعه، ساختمان، بلوک و الگوی خیابان |
|
تراکم جمعیت و مسکن، زیرساخت، حملونقل |
|
تراکم ساختمانی، دسترسی به خردهفروشیها و ارتباطات خیابانی |
|
ساختار فیزیکی، اندازۀ بافت شهری |
|
روابط فضایی جنبههای فیزیکی (سایت، فرم مصنوع) |
|
اندازه، شکل و سازمان فضایی کاربریها |
|
ساختار، دانهبندی، تراکم و نمود ظاهری |
|
ساختمانها، خیابانها، میدانها |
|
آرایش کالبدی فعالیتها، خانوار و ادارهها و مؤسسههای شهری |
|
ساختمانها، الگوی قطعات تفکیکی و شبکۀ ارتباطی |
|
فضا / فرم فیزیکی، استفاده / تصرف / حرکت، ادراک |
|
عناصر کالبدی بزرگ و دائمی شهر و توزیع فضایی مردم در انجامدادن فعالیتها و جریانهای فضایی |
منبع: نگارندگان
براساس تعریفهای ارائهشده از نظریهپردازان اغلب وجه کالبدی، دسترسی و عملکردی فرم شهری مدنظر قرار گرفته است (جدول 2).
جدول2: وجههای فرم شهری ازمنظر نظریهپردازان مختلف
Table 2: Aspects of urban form from the point of view of different theorists
نظامها نظریهپرداز |
اقتصادی-اجتماعی |
کالبدی |
عملکردی |
حرکت و دسترسی |
منظر |
|
ü |
|
|
|
|
|
ü |
|
ü |
|
|
ü |
ü |
ü |
ü |
|
|
ü |
ü |
ü |
ü |
|
|
|
ü |
|
|
|
|
|
ü |
|
|
|
|
|
ü |
ü |
|
|
|
|
ü |
|
|
ü |
|
|
ü |
|
ü |
|
|
|
ü |
|
|
|
|
|
ü |
|
ü |
|
|
|
ü |
|
ü |
ü |
|
ü |
ü |
ü |
|
|
منبع: نگارندگان
براساس تعریفهای ارائهشده فرم شهری را میتوان در قالب پنج بُعد اجتماعی-اقتصادی، حرکت دسترسی، کالبدی، عملکردی و منظر تقسیم کرد (شکل 1).
شکل 1: چارچوب نظری پژوهش (منبع: نگارندگان)
Figure 1: Theoretical framework of the research
روششناسی پژوهش
روش پژوهش حاضر ازحیث هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش برای جمع آوری دادهها براساس روششناسیهای حوزۀ آیندهپژوهی مبتنی بر رویکرد سناریونویسی فرانسوی آیندهنگر (La Prospective) از روشهای اسنادی (کتابها، مقالهها، طرحهای توسعۀ شهری) و میدانی (مشاهده و روش دلفی، گروه مخاطب نخبگان) استفاده شده است. جامعۀ آماری برای گروه مخاطب 25 نفر بوده است. همچنین، برای انتخاب حجم نمونه از روش گلولهبرفی و برای تحلیل اطلاعات از روش سناریونویسی اسمیک پراب اکسپرت استفاده شده است. این روش برمبنای شش مرحله انجام میشود که در شکل 2 آمده است.
شکل 2: فرآیند پژوهش (منبع: نگارندگان)
Figure 2: The research process
محدودۀ مطالعهشده
حوزۀ شمال غرب مشهد مشتمل بر سه منطقۀ10، 12 و 2 شهرداری و ازجمله بافتهای جدید و متأخر شهر است. مساحت حوزه حدود 6072 هکتار است که جمعیتی معادل 600 هزار نفر در این محدوده سکونت دارد.
شکل 3: موقعیت جغرافیایی حوزۀ شمال غربی مشهد (منبع: نگارندگان)
Figure 3: Geographical location of the northwest area of Mashhad
از مهمترین ویژگیهای محدوده میتوان به میزان زیاد و شتابان ساختوساز اشاره کرد. بررسی اجمالی سیمای کلی هریک از منطقههای حوزه نشان میدهد که شرایط بهنسبت متفاوتی در منطقهها جاری است. منطقۀ ۱۲ کنونی در شمال محور میثاق، محدودهای درحال توسعه است که بهعنوان اولین منطقۀ شهرداری خصوصی در ایران با مشارکت بخش خصوصی اداره میشود. منطقۀ ۱۰ کنونی شهرداری مشهد بخش عمدۀ حوزه را شامل میشود که از جنوب به محور امام علی، از غرب به محور میثاق و از شرق به محور توس محدود شده است. این منطقه شامل طیف گستردهای از بافتهای شهری مانند محدودههای تفکیکی و مسئلهدار در حد فاصل محورهای توس و بزرگراه آزادی و نیز بافتهای آمادهسازی متعدّد با الگوهای متفاوت در جنوب محور آزادی است. صنایع و انبارهای حاشیهمحور آزادی نیز ازجمله عناصر مشخصۀ این منطقه است. اراضی شمال محور توس در حوزۀ شمال غرب جزء ناحیۀ ۳ شهرداری منطقۀ ۲ است. این محدوده بهعنوان محدودهای از تمرکز مراکز اسکان غیررسمی، کارگاههای صنعتی و انبارهای مرتبط با مراکز یادشده است که بهصورت غیرقانونی شکلگرفته و توسعه یافته است. درمجموع، در تقسیمات فعلی سه اقلیم متفاوت مانند منطقۀ ۱۲ (بهعنوان محدودهای روبه توسعه به همراه پتانسیلهای توسعۀ متعدّد است)، منطقۀ ۱۰ (بافت مسکونی بهنسبت پری دارد که نیازمند ارتقا کیفی و پتانسیلهای توسعۀ مراکز فعالیتی در حاشیۀ محور آزادی است) و ناحیۀ ۳ منطقۀ ۲ (بهعنوان محدودهای سراسر مسئلهدار که پتانسیلهای موجود در آن شامل اراضی بایر در جوار بافت مسئلهدار است) امکان تبدیل به مراکز بالفعل و کارا را ندارند.
شکل 4: فرآیند رشد حوزۀ شمال غرب در شهر مشهد (منبع: نگارندگان)
Figure 4: The growth process of the northwest area in the city of Mashhad
یافتههای پژوهش و تجزیهوتحلیل
در پژوهش حاضر ابتدا متغیرها و پیشرانهای اثرگذار بر توسعۀ فرم حوزۀ شمال غرب مشهد شناسایی میشود. این کار با استفاده از نظرهای خبرگان (10 نفر از استادان هئیتعلمی شهرسازی و 15 نفر پژوهشگر دکتری شهرسازی) و در قالب روش دلفی آنی به کاربرده شده است. براساس نظرهای بهدستآمده درمجموع، 12 پیشران توسعۀ فرم شهری در قالب نظامهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، عملکردی، حرکت و دسترسی و منظر استخراج شد (جدول 3).
جدول 3: پیشرانهای توسعۀ فرم شهری درحوزۀ شمال غرب مشهد
Table 3: Drivers affecting the development of urban form in the northwest area of Mashhad
نظام |
نیروهای اثرگذار (پیشران) |
کد |
اقتصادی |
رشد فراوان قیمت زمین و مسکن |
S1 |
افزایش روزافزون هزینۀ ساخت |
S2 |
|
رشد بسیار زیاد قیمت اجارۀ واحدهای مسکونی |
S3 |
|
وجود بورس بازی زمین در محدوده |
S4 |
|
اجتماعی |
وجود بافتهای حاشیهنشین در شمال محدوده |
E5 |
کالبدی |
تقاضای زیاد برای تفکیک اراضی و افزایش تراکم |
E2 |
خالیبودن بخش عمدهای از بافت |
E3 |
|
متأخر و جدیدبودن حوزه در فرآیند رشد شهر مشهد |
E4 |
|
عملکردی |
امکان پذیرش نقشهای کار، خدمات و فراغت |
F1 |
نمایشگاه بینالمللی بهمثابۀ مهمترین عنصر گردشگری کار در مشهد |
F2 |
|
حرکت و دسترسی |
پایگاه ورود به کلانشهر مشهد |
M1 |
برش و گسست فضایی با عبور محور ردۀ شهری (بزرگراه امام علی و پیامبر اعظم) |
M2 |
|
منظر (عینی و ذهنی) |
آلودگی بصری و زیستمحیطی ناشی از استقرار کارگاههای صنعتی در شمال محور سنتو |
L1 |
منبع: نگارندگان
پس از استخراج پیشرانها گمانههای خام توسعۀ فرم شهری در محدودۀ مطالعاتی تولید میشود. گمانههای حاصل، برگرفته از ترکیب چند پیشران است. در پژوهش حاضر برای تولید گمانهها از روش دلفی آنی (جامعۀ آماری مشابه مرحلۀ قبل) بهره گرفته شده است. مطابق با جدول 4 درمجموع، پنج گمانۀ خام تولید شده است.
جدول 4: گمانههای توسعۀ فرم شهری حوزۀ شمال غرب مشهد
Table 4: Hypotheses for the development of the urban form in the northwestern of Mashhad
ردیف |
گمانه |
متغیرها |
عنوان کوتاه |
1 |
بروز جابهجاییهای جمعیتی و مهاجرت گروههای با درآمد پایین به منطقههای دیگر درپی افزایش قیمت اجارهبها |
S1,S2,S3,S4,F1 |
تغییر ساختار سکونتی |
2 |
افزایش شدت بهرهبرداری از زمین (افزایش تراکم و فشردهسازی) و تغییر عملکرد در هماهنگی با وضعیت شبکۀ معابر و توسعۀ عملکردهای ویژه براساس قیمت زمین |
S1,S2,S3,E2,E4 |
افزایش شدت بهرهبرداری از زمین |
3 |
پذیرش عملکردهای با مقیاس شهری و فراشهری گردشگری و تجاری بهسبب گرایشهای بازار و وجود بافتهای خالی |
S1,S2,S4,E3,F1,F2,M1,L1 |
عملکردهای با مقیاس زیاد |
4 |
ازهمگسیختگی بافت و تقسیم محدوده به دو نوع بافت توسعهیافته (با محوریت مراکز شهری و فراشهری گردشگری و تجاری) و توسعهنیافته |
F1,M2 |
ازهمگسیختگی بافت |
5 |
بسط الگوهای ویژۀ اقامت و فعالیت در مراکز واقع در حریم شهر و جلوگیری از شکلگیری و گسترش حاشیهنشینی در کریدور توسعۀ شمال غرب |
S3,E1,F1 |
الگوهای ویژۀ اقامت |
منبع: نگارندگان
پس از استخراج گمانهها، در گام نخست نظرهای خبرگان (25نفر) دربارۀ احتمال وقوع 5 گمانه دریافت شد. سادهترین شیوۀ نمایش دستهبندی نظرهای خبرگان در قالب طیف 5 تایی شامل گزینههای خیلی محتمل، کمی محتمل، بهنسبت محتمل، محتمل و خیلی محتمل است (مولایی و همکاران، 1396).
در شکل 5 احتمال وقوع گمانۀ اول «بروز جابهجاییهای جمعیتی و مهاجرت قشر کمتر برخوردار به منطقههای دیگر درپی افزایش قیمت اجارهبها (تغییر ساختار سکونتی)» براساس دادههای خام نمایش داده شده است. بر این اساس، 30 درصد از گروه مخاطبان احتمال وقوع گمانۀ اول را محتمل ارزیابی کردهاند؛ بنابراین گمانۀ اول را میتوان گمانۀ محتملی ازنظر خبرگان درنظر گرفت.
شکل 5: احتمال وقوع گمانۀ اول (منبع: نگارندگان)
Figure 5: Probability of the first hypothesis
در شکل6 احتمال وقوع گمانۀ دوم «افزایش شدت بهرهبرداری از زمین (افزایش تراکم و فشردهسازی) و تغییر عملکرد در هماهنگی با وضعیت شبکۀ معابر و توسعۀ عملکردهای ویژه براساس قیمت زمین» براساس دادههای خام نمایش داده شده است. بر این اساس، 50 درصد از مخاطبان احتمال وقوع گمانۀ دوم را محتمل ارزیابی کرده اند؛ بنابراین گمانۀ دوم را میتوان گمانۀ محتملی ازنظر مخاطبان درنظر گرفت.
شکل 6: احتمال وقوع گمانۀ دوم (منبع: نگارندگان)
Figure 6: Probability of the second hypothesis
در شکل7 احتمال وقوع گمانۀ سوم «پذیرش عملکردهای با مقیاس شهری و فراشهری گردشگری و تجاری بهسبب گرایشهای بازار و وجود بافتهای خالی» براساس دادههای خام نمایش داده شده است. بر این اساس، 50 درصد از افراد احتمال وقوع گمانۀ سوم را محتمل ارزیابی کردهاند؛ بنابراین گمانۀ سوم را میتوان گمانۀ محتملی ازنظر خبرگان درنظر گرفت.
شکل 7: احتمال وقوع گمانۀ سوم (منبع: نگارندگان)
Figure7: Probability of the third hypothesis
در شکل 8 احتمال وقوع گمانۀ چهارم «ازهمگسیختگی بافت و تقسیم محدوده به دو نوع بافت توسعهیافته (با محوریت مراکز شهری و فراشهری گردشگری و تجاری) و توسعهنیافته» براساس دادههای خام نمایش داده شده است. بر این اساس، 35 درصد از افراد احتمال وقوع گمانۀ چهارم را محتمل ارزیابی کردهاند؛ بنابراین گمانۀ چهارم را میتوان گمانۀ محتملی ازنظر خبرگان درنظر گرفت.
شکل 8: احتمال وقوع گمانۀ چهارم (منبع: نگارندگان)
Figure 8: Probability of the fourth hypothesis
در شکل 9 احتمال وقوع گمانۀ پنجم «بسط الگوهای ویژۀ اقامت و فعالیت در مراکز واقع در حریم شهر و جلوگیری از شکلگیری و گسترش حاشیهنشینی در کریدور توسعۀ شمال غرب» براساس دادههای خام نمایش داده شده است. بر این اساس، 40 درصد از افراد احتمال وقوع گمانۀ پنجم را بهنسبت محتمل ارزیابی کردهاند؛ بنابراین گمانۀ پنجم را میتوان گمانۀ بهنسبت محتملی ازنظر خبرگان درنظر گرفت.
شکل 9: احتمال وقوع گمانۀ پنجم (منبع: نگارندگان)
Figure 9: Probability of the fift hypothesis
در مرحلۀ بعد نخبگان اثرهای متقابل گمانهها را بررسی کردند. خبرگان دو جدول وقوع و عدم وقوع اثرهای متقابل را بهطور مستقل پر کردند و سپس از امتیازها میانگین گرفته شد (جدول 5 و 6).
جدول 5: ماتریس دادههای خام اثرهای متقابل وقوع هر گمانه بر گمانههای دیگر
Table 5: The raw data matrix of the mutual effects of the occurrence of any hypotheses on other hypotheses
|
1- مهاجرت |
2- بهرهبرداری |
3- مقیاس عملکردی |
4- ازهمگسیختگی بافت |
5- حاشیهنشینی |
1- مهاجرت |
62/0 |
69/0 |
63/0 |
53/0 |
65/0 |
2- بهرهبرداری |
74/0 |
66/0 |
67/0 |
58/0 |
67/0 |
3- مقیاس عملکردی |
84/0 |
84/0 |
82/0 |
87/0 |
80/0 |
4- ازهمگسیختگی بافت |
55/0 |
56/0 |
67/0 |
64/0 |
50/0 |
5- حاشیهنشینی |
64/0 |
61/0 |
59/0 |
47/0 |
61/0 |
منبع: نگارندگان
جدول 6: ماتریس دادههای خام اثرهای متقابل عدم وقوع هر گمانه بر گمانههای دیگر
Table 6: The raw data matrix of mutual effects of non-occurrence of arbitrary hypotheses on other hypotheses
|
1- مهاجرت |
2- بهرهبرداری |
3- مقیاس عملکردی |
4- ازهمگسیختگی بافت |
5- حاشیهنشینی |
1- مهاجرت |
0 |
47/0 |
55/0 |
77/0 |
55/0 |
2- بهرهبرداری |
54/0 |
0 |
61/0 |
81/0 |
65/0 |
3- مقیاس عملکردی |
79/0 |
80/0 |
0 |
75/0 |
86/0 |
4- ازهمگسیختگی بافت |
79/0 |
80/0 |
49/0 |
0 |
87/0 |
5- حاشیهنشینی |
55/0 |
59/0 |
68/0 |
86/0 |
0 |
منبع: نگارندگان
همانطور که بدان اشاره شد، 5 گمانه برای توسعۀ فرم شهری در حوزۀ شمال غرب شهر مشهد درنظر گرفته شد. هریک از این گمانهها دو حالت وقوع یا عدم وقوع دارند. بدین ترتیب، سناریوهای حاصل از ترکیب این گمانهها 32 عدد است. برای نمایش سناریوها در نرمافزار از حالت صفر و یک استفاده میشود. صفر بهمعنای عدم وقوع و یک بهمعنای وقوع گمانه است. در شکل10، 15سناریو بیشترین احتمال وقوع نمایش را دارد.
شکل 10: سناریوها با بیشترین احتمال وقوع (منبع: نگارندگان)
Figure 10: Scenarios with the highest probability of occurrence
سناریوی سوم (11101) و سنایوی هجدهم (01110) بهترتیب با 17 و 10 درصد احتمال وقوع، بیشترین احتمال وقوع را دارند. سناریو دوم (11110)، سناریوی بیست و پنجم (00111)، سناریوی دهم (10110) و سناریو اول (111111) در رتبه سوم تا ششم قرار دارند. این 6 سناریو در جدول 7 آمده است.
جدول 7: سناریوها با بیشترین احتمال وقوع
Table 7: Scenarios with the highest probability of occurrence
سناریو |
احتمال وقوع |
گمانۀ اول |
گمانۀ دوم |
گمانۀ سوم |
گمانۀ چهارم |
گمانۀ پنجم |
3 |
175/0 |
ü |
ü |
ü |
û |
ü |
18 |
102/0 |
û |
ü |
ü |
ü |
û |
2 |
101/0 |
ü |
ü |
ü |
ü |
û |
25 |
082/0 |
û |
û |
ü |
ü |
ü |
10 |
081/0 |
ü |
û |
ü |
ü |
û |
1 |
074/0 |
ü |
ü |
ü |
ü |
ü |
منبع: نگارندگان
همانطور که بدان اشاره شد، در تست حساسیت به این موضوع پرداخته میشود که تغییر در احتمال وقوع یک گمانه چه اثری برروی وقوع سایر گمانهها میگذارد؟ در نرمافزار smic-prob expert تغییر در احتمال وقوع هریک از این گمانهها یا همان واریانس تغییرات برابر با 1/0 درنظر گرفته میشود؛ برای مثال، اگر احتمال وقوع گمانۀ اول، 1/0 بیشتر شود، احتمال وقوع گمانۀ دوم 15/0 درصد کاهش مییابد (جدول 8).
جدول 8: ماتریس کشش در تست حساسیت
Table 8: Stretch matrix in sensitivity test
شرح |
1- مهاجرت |
2- بهرهبرداری |
3- مقیاس عملکردی |
4- ازهمگسیختگی بافت |
5- حاشیهنشینی |
قدر مطلق |
1- مهاجرت |
1 |
15/0- |
21/0- |
31/0- |
18/0- |
85/0 |
2- بهرهبرداری |
14/0- |
1 |
23/0- |
38/0- |
24/0- |
97/0 |
3- مقیاس عملکردی |
27/0- |
29/0- |
1 |
19/0- |
37/0- |
12/1 |
4- ازهمگسیختگی بافت |
38/0- |
36/0- |
22/0- |
1 |
45/0- |
40/1 |
5- حاشیهنشینی |
20/0- |
23/0- |
25/0- |
38/0- |
1 |
06/1 |
قدر مطلق |
99/0 |
02/1 |
91/0 |
24/1 |
24/1 |
- |
منبع: نگارندگان
خروجیهای تست حساسیت در قالب دو نمودار هیستوگرام حساسیت نمایش داده شده است. نمودار هیستوگرام حساسیت تأثیر، نمایش مقدارهای قدر مطلق مجموع ستونها و سطرها در ماتریس است. از نمودارهای هیستوگرام حساسیت برای ردیابی سریع گمانههای با بیشترین تأثیرگذاری و وابستگی استفاده میشود.
شکل 11: هیستوگرام حساسیت تأثیر (منبع: نگارندگان)
Figure 11: Histogram of sensitivity of influence
نمودار هیستوگرام حساسیت تأثیرگذاری را نشان میدهد که بیشترین مقدار مربوط به گمانۀ چهارم «ازهمگسیختگی بافت و تقسیم محدوده به دو نوع بافت توسعهیافته (با محوریت مراکز شهری و فراشهری گردشگری و تجاری) و توسعهنیافته» است. مقدار تأثیرگذاری این گمانه بر گمانههای دیگر برابر با 403/1 است که از جمع سطری هریک از فرضها به دست آمده است. جمع سطری نشان میدهد که تأثیر تغییر در احتمال وقوع گمانۀ چهارم چه مقدار به تغییر در احتمال وقوع فرضهای دیگر منجر میشود. به همین شکل، میتوان جمع سطری دیگر متغیرها را نیز محاسبه کرد که نشاندهنده تأثیرگذاری است. معنای تأثیرگذاری آن است که یک واحد تغییر در احتمال وقوع فرض «ازهمگسیختگی بافت و تقسیم محدوده به دو نوع بافت توسعهیافته (با محوریت مراکز شهری و فراشهری گردشگری و تجاری) و توسعهنیافته» سبب تغییر در احتمال وقوع فرضهای دیگر میشود؛ بنابراین گمانۀ چهارم تأثیرگذارترین فرض است.
شکل 12: هیستوگرام حساسیت وابستگی (منبع: نگارندگان)
Figure 12: Histogram of dependency sensitivity
نمودار هیستوگرام حساسیت وابستگی را نشان میدهد که بیشترین مقدار مربوط به گمانههای چهارم «ازهمگسیختگی بافت و تقسیم محدوده به دو نوع بافت توسعهیافته (با محوریت مراکز شهری و فراشهری گردشگری و تجاری) و توسعهنیافته » و پنجم «بسط الگوهای ویژۀ اقامت و فعالیت در مراکز واقع در حریم شهر و جلوگیری از شکلگیری و گسترش حاشیهنشینی در کریدور توسعه شمال غرب» است. مقدار تأثیرپذیری این دو گمانه از سایر گمانهها برابر با 243/1 و 242/1 است؛ بنابراین گمانۀ چهار و پنج تأثیرپذیرترین فرضهاست.
نتیجهگیری
بسیاری از نظریهپردازان و مدیران شهری فارغ از تحولات عظیم سیستمهای شهری و با بهرهگیری از نگاهی جبرگرا درپی دستیابی به مطلوب خود هستند. حال آنکه واقعیتی که رخ میدهد بسیار متفاوتتر از آن چیزی است که با آن روبهرو هستیم. برنامهریزان شهری با بهرهگیری از رویکرد سناریونویسی میتوانند دیدی گستردهتر و رویکردی خاضعانه و محتملگرایانهتر به آینده داشته باشند و در راستای افزایش تحققپذیری پیشنهادهای خود در دنیای واقعی قدم بردارند. پژوهش حاضر تلاشی در پاسخ به سؤال «سناریوهای آتی توسعۀ فرم شهری در حوزۀ شمال غرب مشهد چیست؟» بود. در این راستا، سعی شد تا با بهرهگیری از روششناسی سناریونویسی و بهطور خاص، اسمیک پراب اکسپرت انواع آیندههای محتمل توسعۀ فرم شهری حوزۀ شمال غرب مشهد شناسایی شود. وجه تمایز پژوهش حاضر نسبت به مطالعات پیشین بهرهگیری از یک روش سناریومبنا و آیندهنگر (بهطور خاص روش جدید اسمیک پراب اکسپرت) در راستای شناسایی آیندههای محتمل در یک مقیاس میانی فرم شهری است. عمدۀ مطالعات گذشته ناظر بر مقیاس منطقهای و بهرهمندی از روشهای بهنسبت قدیمی سناریونویسی بوده است. گفتنی است که هدف اصلی سناریونویسی تنها پیشبینی نیست، بلکه گسترش دید و بصیرت یافتن به آیندۀ پیش رو برای اتخاذ تصمیمات کارآمدتر است. برمبنای نتایج بهدستآمده ابتدا سناریوی سوم با بیش از 17 درصد و پس از آن سناریوی هجدهم با بیش از 10 درصد بیشترین احتمال وقوع را دارند. سناریو دوم، سناریوی بیست و پنجم، سناریوی دهم و سناریو اول در رتبۀ سوم تا ششم قرار دارند. براساس سناریو سوم گمانۀ اول «بروز جابهجاییهای جمعیتی و مهاجرت قشر کمتر برخوردار به منطقههای دیگر درپی افزایش قیمت اجارهبها»، گمانۀ دوم «افزایش شدت بهرهبرداری از زمین (افزایش تراکم و فشرده سازی) و تغییر عملکرد در هماهنگی با وضعیت شبکۀ معابر و توسعۀ عملکردهای ویژه براساس قیمت زمین»، گمانۀ سوم «پذیرش عملکردهای با مقیاس شهری و فراشهری گردشگری و تجاری بهسبب گرایشهای بازار و وجود بافتهای خالی» و گمانۀ پنجم «بسط الگوهای ویژۀ اقامت و فعالیت در مراکز واقع در حریم شهر و جلوگیری از شکلگیری و گسترش حاشیهنشینی در کریدور توسعۀ شمال غرب» در آیندۀ محتمل به وقوع پیوسته است و تنها گمانۀ چهارم «ازهمگسیختگی بافت و تقسیم محدوده به دو نوع بافت توسعهیافته (با محوریت مراکز شهری و فراشهری گردشگری و تجاری) و توسعهنیافته» در آیندۀ محتمل رخ نمیدهد. به عبارت دیگر، آیندۀ محتمل توسعۀ فرم شهری حوزۀ شمال غرب آیندهای «نهچندان مطلوب اما امیدوارنه» است. در آیندۀ محتملِ محدوده بهسبب افزایش قیمت زمین و مسکن و جریانهای بازار و وجود اراضی خالی درشتدانه گرایش به سمت سرمایهگذاری عملکردهای فراشهری و شهری گردشگری و تجاری افزایش پیدا کرده است که در این صورت باتوجه به روند رشد جمعیت با کمبود مسکن روبهرو خواهیم شد؛ بنابراین پیشبینی میشود که میزان اجارهبها در محدوده افزایش چشمگیری پیدا کند و بهدنبال آن قشر ساکن و مستأجر محدوده که ازلحاظ درآمدی درسطحهای میانی جامعه هستند با مشکلات فراوانی روبهرو شوند؛ اما نکتۀ امیدوارکننده عدم رشد سکونتگاههای غیررسمی واقع در شمال محدوده است که دلیل عمدۀ آن توسعۀ الگوهای خاصی از سکونت (باغ ویلاها) بوده است که درعمل، امکان رشد حاشیهنشینی را سلب میکند.