نویسندگان
1 استادیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
2 دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
3 دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
One of the most important issues of sustainable urban development is the study and forecast of land use change patterns that are directly related to climate pollution, soil erosion and demographic and economic changes. The city of tomorrow is the result of today's decisions. Therefore, it cannot be prepared for future issues and future challenges, notably in the field of land use in metropolises, irrespective of future and futures studies. Therefore, this research with the approach of future study sought to investigate and identify the factors affecting land use change in Tabriz metropolitan area from 2018 (1397 AH) to 2028 (1407AH). The research method was an exploratory analytical type. The required information was collected from a survey of documents and a researcher-made questionnaire. To analyze the results, Cross Impact Analysis technique has been used in MicMac software. The results indicated that urban development, economic dependence, dominant economic role of the city, urban development plans, housing market development, manufacturing relations, capital accumulation, urban change, economic reconstruction, land prices, and migration respectively had the most effect on land use changes in Tabriz metropolitan area.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
شهرنشینی نتیجة اجتنابناپذیر توسعة سریع جوامع انسانی در جهان است. این امر نخست در کشورهای غربی گسترش یافت و سپس از دهة 1950 در کشورهای در حال توسعه آغاز شد (Zhang et al., 2018: 247). در اوایل دهة 1900، جمعیت شهرنشین فقط شامل 15درصد جمعیت جهان میشد. این رقم در سال 2007 به بیش از 50درصد رسید. پیشبینی شده است حدود 64درصد از جمعیت کشورهای در حال توسعه و 86درصد از جمعیت کشورهای توسعهیافته تا سال 2050، شهرنشین خواهند شد (United Nations, 2014). فرم شهری نتیجة نیروهای تأثیرگذار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی، سازمانی و زیستمحیطی است که در مسیری همزمان و گاه متناقض باعث شکلگیری فرم شهر میشوند (Rocha Campos et al., 2018: 774).
وقوع انقلاب صنعتی در پایان قرن هجدهم، نقطة آغازی برای توسعه و رشد قارچی کالبد شهرها و پیرو آن، افزایش تراکم جمعیتی، حاشیهنشینی، تخریب حومههای سبز شهری و... بود که همگی ارتباط مستقیمی با بحث زمین و کاربری آن دارند (جدیدیان، 1391: 3). موضوع کاربری زمین، چگونگی استفاده، توزیع و حفاظت از اراضی در توسعه و عمران شهری است. در کشورهای جنوب ازجمله ایران، هنوز استفاده از اراضی شهری تا حدود زیادی پیرو عوامل غیربرنامهای مانند نیروهای اقتصاد بازار، منافع بخش خصوصی و حقوق سنتی مالکان است؛ این در حالی است که برخی برنامهریزان شهری در کشورهای پیشرفته، آن را با برنامهریزی شهری یکی میدانند (قربانی و همکاران، 1394: 74)؛ بنابراین به دلیل رشد سریع شهرنشینی در دهههای اخیر، توجهات ویژهای به تغییرات کاربری زمین معطوف شده است؛ زیرا اکوسیستم در نواحی شهری شدیداً متأثر از فعالیتهای بشری است و زندگی نیمی از جمعیت جهان وابستگی زیادی به فعالیتهای بشر در نواحی شهری دارد (Stow & Chen, 2002: 298، به نقل از صدر موسوی و همکاران، 1394: 190).
تغییر کاربری زمین، فرایند پویا و پیچیدهای است که سیستمهای طبیعی و انسانی را به هم مرتبط میکند (Koomen et al., 2007: 2) و نتیجة شبکهای پیچیده، تعامل بین نیروهای بیوفیزیکی و اجتماعیاقتصادی در فضا و زمان است (بریاسولیس، 1389: 162)؛ از یک سو با آلودگی هوا، آب و فرسایش خاک مرتبط است و از سوی دیگر با تغییر جمعیتی و اقتصادی پیوند دارد؛ همچنین بسیاری از مسائل محیطی را هم در سطح جهانی و هم در سطح محلی به وجود میآورد؛ ازجمله انتشار گازهای گلخانهای، کاهش تنوع زیستی، رسوبگذاری دریاچهها و رودخانهها، جنگلزدایی و بیابانزایی (Walker, 2004: 247)؛ به همین دلیل بهمثابة یکی از مهمترین مباحث توسعة پایدار مطرح است (Rimal, 2005: 80).
تغییرات کاربری زمین و پوشش زمین ذاتاً حالتی فضایی و پویا دارد (Aspinall & Hill, 2008: 5). مطالعات فراتحلیلی انجامشده بر نقش سیاستهای استفاده از زمین و برنامهریزی فضایی بهمثابة عامل اصلی فرایندهای مختلف تغییر کاربری زمین تأکید کردهاند (VanVliet et al., 2016: 178; Hersperger et al., 2018: 32)؛ از این رو برای مدیریت بهینة مناطق شهری، آگاهی از نسبت تغییرات کاربری اراضی از ضروریات محسوب میشود. در این میان بهمنظور شناسایی آسیبهای ناشی از تغییرات کاربری زمین، الگوهای آتی کاربری زمین با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی ارزیابی میشود. آیندهپژوهی، بهترین وسیله برای شناسایی و ارزیابی نیروهای پیشران مؤثر بر الگوهای آتی تغییر کاربری زمین است و نقشی مکمل در تحلیلهای توصیفی، برنامهریزی و ارزیابی الگوهای آتی تغییر کاربری زمین دارد. برنامهریزی شهری و پیرو آن، برنامهریزی کاربری اراضی شهری که هستة اصلی برنامهریزی شهری را تشکیل میدهد، تاکنون در فرایند مقابله با چالشها و مسائل جامعه مشکلاتی را حل نکرده است. موضوع آینده و شناخت بلندمدت آن در برنامهریزی شهری اهمیت فراوانی دارد و مدت زیادی است که برنامهریزان بهویژه دانشگاهیان از آن غفلت کردهاند (Myers, 2000: 1).
واقعیت امر این است که در رویکردهای جدید برنامهریزی، پیشرانهای توسعه و تحولات آینده براساس روندهای ناپیوسته سناریوسازی شده است. در مفهوم دیگر، امروز ادبیات برنامهریزی از مفاهیم پیشبینی و آیندهنگری عبور کرده و به حوزة آیندهپژوهی و آیندهنگاری رسیده است که وظیفهاش، تدوین و ساخت آینده است (Bell, 2003: 45). وضعیت موجود شهرهای کشور خطرناک است؛ زیرا نسخة موجود، امکان حل مشکلات و مسائل را ندارد (عیوضی و همکاران، 1394: 8)؛ بنابراین با وجود روند تکامل برنامهریزی شهری و بعضی دستاوردها، ضرورت توجه به آسیبشناسی الگوهای آتی کاربری اراضی شهری برای حل مشکلات روزافزون جامعة شهری اهمیت افزونتری یافته است؛ از همین رو مسئلة اصلی، مشخصکردن عوامل مؤثر بر سیستم تغییر کاربری اراضی شهر تبریز طی افق زمانی 1397 تا 1407 با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی است. در این میان، گسترش افقی و بیبرنامة شهر تبریز با افزایش جمعیت و رشد روزافزون شهرنشینی به تغییر کاربریها و پراکنش و رشد شهر در اراضی اطراف شهر و در شیبهای تند و تخریب باغها و زمینهای زراعی به نفع ساختوسازها منجر شده است؛ بنابراین برای به حداقل رساندن آثار نامطلوب زیستمحیطی حاصل از تغییر کاربری زمین، شناخت نیروهای تأثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی شهر تبریز ضروری به نظر میرسد؛ بهطوری که مساحت شهر طی سالهای اخیر از 1770 هکتار در سال 1335 به 26939 هکتار در سال 1397 رسیده است. فرض مسلّم بر این است که شهر به هر جهتی که توسعه یابد، با تغییراتی در کاربری اراضی همراه خواهد بود؛ در این بین، توسعة شهر تبریز با تغییراتی در کاربری اراضی باغها و کشاورزی و افزایش شهرکسازی در قسمتهای شمالی شهر (شهرکهای باغمیشه، رشدیه، ولیعصر و...) همراه بوده است.
بررسی پژوهشهای انجامشده درزمینة موضوع پژوهش نشان میدهد دربارة آیندهپژوهی تغییرات کاربری اراضی شهری تاکنون مطالعهای صورت نگرفته و بیشتر پژوهشهای انجامشده دربارة سایر حوزههای شهری مانند توسعة شهری، توسعة منطقهای و نظام شهری بوده است. به بعضی از این پژوهشها در جدول (1) اشاره میشود. این پژوهشها تأثیر عوامل مختلف را با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی بررسی کردهاند.
جدول- 1: پژوهشهای انجامشده دربارة موضوع پژوهش
نگارنده و سال |
بحث و نتیجهگیری |
کیانی و ابراهیمی (1397) |
در «ارزیابی تغییرات پوشش اراضی شهرکرد و پیشبینی آیندة آن با بهرهگیری از دادههای دورسنجی» نتایج حاکی است میزان اراضی شهری در سال 1395، 113درصد نسبت به سال 1382 افزایش یافته است. میزان تغییرات اراضی برای 10 سال آینده پیشبینی شده است که نتایج نشان از رشد اراضی شهری دارد. |
زالی و پورسهراب (1396) |
16 عامل کلیدی در توسعة منطقهای استان گیلان نقش دارند که 48 وضعیت محتمل در آینده برای آنها در نظر گرفته شده است؛ سپس با استفاده از نظر کارشناسان و براساس تحلیلهای سناریو ویزارد[1]، 17 سناریوی باورکردنی و 5 سناریوی قوی استخراج شده است. |
پورمحمدی و همکاران (1394) |
28 عامل بهمثابة عوامل کلیدی مؤثر بر توسعة یکپارچة ناحیهای مشخص شده و این نتیجه به دست آمده که راهبرد تهاجمی، بهینهترین راهبرد است. |
بزاززاده و همکاران (1393) |
معیارهای توسعه در شش گروه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیستمحیطی، علم و فناوری سازمان فضایی طبقهبندی و درنهایت سه مؤلفة کشاورزی، شیوة مدیریت و زیرساختهای ارتباطی بهمثابة مؤلفههای کلیدی توسعة منطقهای در آذربایجان غربی تشکیل شده و از بین 8 سناریو، سناریوی منطبق بر کشاورزی صنعتی، شیوة مدیریت خصوصی و زیرساختهایی با الگوی شبکهای، ملاک تدوین چشمانداز توسعة منطقه قرار گرفته است. |
هرس پرگر و همکاران[2] (2018) |
دربارة تأثیر برنامهریزی فضایی بر تغییر زمینهای شهری برای اینکه نقش برنامهریزی فضایی در توسعة شهری بهتر تحلیل شود، باید تمایز بیشتری بین مسائل زیر قائل شد: 1. اهداف بیانشده در برنامهها؛ 2. ابزار اجرای برنامهها با پروسههای حکمرانی و 3. نقش شرایط خارجی در روند اجرای آن. |
جاهل و همکاران[3] (2018) |
در تحلیل الگوهای آیندة احتمالی تغییر کاربری اراضی، نخست چند سناریوی آینده برای ارزیابی آثار تغییر کاربری اراضی شامل تحولات جمعیتی مختلف (رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت و تنظیم جمعیتشناسی)، اجرای مناطق حفاظتشده در هر منطقه و تشدید سیستمهای کشاورزی تجزیه و تحلیل و در ادامه دو راهحل ممکن برای کاهش آثار تغییر کاربری اراضی در منطقه بررسی میشود: مهاجرت به مناطق دیگر یا مقررات جمعیتشناسی همراه با تشدید سیستمهای کشاورزی. |
کوی و وانگ[4] (2015) |
در بررسی تأثیر متابولیسم اجتماعی بر تغییرات کاربری اراضی شهری، زمینهای سبز شهری نقش مهمی در کنترل مقدار متابولیسم دارند. برای بهرهوری استفاده از اراضی شهری، شدت و کارایی متابولیسم اجتماعی از بهرهوری استفاده از زمین متأثر میشود. |
گوده و دویانس[5] (2011) |
«تجربة آیندهنگری سازمان ملی فرانسه در ارتباط با بهبود وضعیت مسکن فرانسه برای سال 2010»؛ نخست 40 عامل مؤثر بر وضعیت مسکن فرانسه فهرست شده است. درنهایت با تحلیل آثار متقاطع عوامل، 10 عامل بهمثابة عوامل کلیدی مؤثر شناسایی شدهاند. این عوامل شامل نوسازی شهری، حس آرامش و آسایش، کیفیت عایق صوتی، گواهینامة کیفیت و ... هستند. |
وربوگ و همکاران[6] (2006) |
با بهکارگیری شبیهسازی دینامیکی و قیاس سناریوهای تغییر در 25 کشور اروپا، تأثیر تغییر کاربری اراضی بر منظر و روستاهای اروپا بررسی شده است. در این پژوهش عوامل کلیدی تغییر کاربری اراضی معرفی شدهاند؛ شامل تغییر در ساخت جمعیتی، تجارت جهانی، فناوری و بزرگشدن اتحادیة اروپا. |
منبع: مطالعات اسنادی و کتابخانهای نویسندگان، 1397
مبانی نظری پژوهش
به نحوة استفاده از زمین و کارکردی که به آن تعلق میگیرد، کاربری زمین گویند. این کارکرد ممکن است در مقیاس منطقه یا سکونتگاههای انسانی و شهری باشد که در این پژوهش، محور دوم مدنظر است. اصطلاح و مفهوم کاربری زمین، نخست در غرب بهمنظور نظارت دولتها بر نحوة استفاده از زمین و حفظ حقوق مالکیت مطرح شد؛ ولی با گسترش سریع شهرنشینی و تحول در برنامهریزی شهری و منطقهای، ابعاد و محتوای آن روزبهروز وسیعتر و غنیتر شد (مهدیزاده، 1379: 71).
تغییرات کاربری و پوشش زمین ذاتاً حالتی فضایی و پویا دارد (Aspinall & Hill, 2008: 5). درحقیقت توان و امکان رشد شهر و شهرنشینی، مهمترین شاخص توصیفکنندة تغییر کاربری اراضی محسوب میشود (Hoshino, 2001: 1). تحلیل تغییر کاربری زمین شامل دو پرسش اصلی و مرتبط است؛ «چه علل و محرکهایی باعث تغییر کاربری زمین میشود؟» و «آثار تغییر کاربری زمین چیست؟»
معنی دقیق محرکها یا عوامل تعیینکننده یا نیروهای محرک تغییر کاربری زمین همیشه مشخص نیست. برای تحلیل این امر، بیشتر اوقات بر نیروهای محرک اصلی به نسبت سایر عوامل عمومی تأکید میشود (بریاسولیس، 1389: 44-45).
دربارة مهمترین عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی تاکنون مطالعات جامعی صورت گرفته که در جدول (2) به آنها اشاره شده است.
جدول- 2: مطالعات نظریهپردازان حوزة تغییر کاربری زمین
پژوهشگر |
عوامل تغییر کاربری زمین |
مک لاهین[7] (1973) |
عوارض طبیعی، پیشینة فعالیت قبلی، ارتباطات و حملونقل، بورسبازی زمین و ضوابط و مقررات |
کی ول[8] (1993) |
نیروهای بازار؛ شامل رقابت میان فعالیتهای مختلف شهری، نیازهای جابهجایی مکانی صنعت و تجارت، ارزشهای طبیعی زمین، تغییرات فناوری و حملونقل، سیستمهای برنامهریزی کاربری زمین و تأثیر سیاستهای دولتی بر استفاده از زمین شهری و توسعة آن. |
مولیگان و وایت[9] (1999) |
عواملی که بر تقاضا تأثیر میگذارند، عواملی که شدت استفاده از زمین را کنترل میکنند، عواملی که به دسترسی یا کنترل منابع زمین مربوط میشود، عواملی که انگیزههایی برای تحریک تصمیمسازان خود ایجاد میکنند. |
موزر[10] (1996) |
نیروهای محرک انسانی، نیروهای تعدیلکنندة انسانی، نیروهای محرک تخمینی |
ما و ژو[11] (2009) |
عوامل توپوگرافیک، عوامل اقتصادی، عوامل جمعیتی (رشد و تراکم)، عوامل مسکونی (درآمد مسکونی)، مالکیت، زیرساختهای شهری، طرحهای شهری و سیاستهای کاربری زمین |
دیلمن و وگنر[12] (2004) |
عوامل سیاسی و کنترل توسعه با طرحهای توسعه و دولت |
سر نیل و لامبین[13] (2007) |
فاصله از مرکز شهری، فاصله از معابر، دسترسی به آب، توپوگرافی، شیب، تراکم جمعیتی، منطقهبندی کاربری زمین |
وربرگ[14] (2004) |
عوامل بیوفیزیکی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تعامل فضایی و ویژگیهای همسایگی |
وان تونن[15] نخستین نظریه را دربارة تغییر کاربری اراضی در مفهوم وسیع ارائه کرد (بریاسولیس، 1389: 66). براساس معیار سنت نظریهپردازی، یک گونهشناسی سه وجهی برای طبقهبندی نظریههای موجود تغییر کاربری زمین در سه قلمرو اصلی استفاده میشود:
1. شیوة نظریهپردازی اقتصاد شهری و منطقهای؛
2. سنت نظریهپردازی جامعهشناسی (و اقتصاد سیاسی)؛
3. سنت نظریهپردازی طبیعت- جامعه (انسان- طبیعت).
جدول- 3: طبقهبندی نظریههای تغییر کاربری زمین
رویکردهای معرف |
طبقهبندی نظریههای متداول |
* رویکرد نظریههای اقتصادی خرد * رویکرد نظریههای اقتصادی کلان * رویکردهای دیگر نظریهای در علوم منطقهای |
اقتصاد شهری و منطقهای |
* رویکردهای نظری رفتارگرا - کارکردگرا * رویکردهای نظری ساختارگرا - نهادگرا * نظریههای مرکز - پیرامون * نظریههای مبادلة نابرابر * نظریههای منطق سرمایه - توسعة نامتوازن |
جامعهشناختی و اقتصاد سیاسی |
* نظریههای انسانمحور * نظریههای مبتنی بر علوم طبیعی * نظریههای مبتنی بر علوم طبیعی - اجتماعی |
طبیعی - اجتماعی (انسان- سرشت یا انسان- محیط) |
منبع: بریاسولیس، 1389: 88
در این بین سرعت پرشتاب علم و آگاهی سبب بروز تحولات گستردة اقتصادی و اجتماعی، افزایش رقابت در عرصههای گوناگون و ضرورت پیشرفت همهجانبة جوامع شده و تلاشهای آیندهنگرانه را ضروری ساخته است. از آنجا که شهر نیز سیستمی پویا و پیچیده، آشوبناک و همراه با نبود قطعیتهای فراوان محسوب میشود، دور از انتظار است که با رویکردی صرفاً عقلانی و برپایة فرایندهای خطی برای آن برنامهریزی کرد (فنی و کاظمی، 1395: 16).
در آیندهپژوهی همواره صحبت از آیندههاست. آیندهپژوهان معتقدند چندین آیندة متفاوت ممکن است شکل بگیرد. آیندهپژوهی بازتابدهندة چگونگی زایش واقعیت فردا از دل تغییر (ثبات) امروز است. آیندهپژوهی برابر عبارت لاتین Futures Study است. واژة جمع Futures به این دلیل استفاده شده است که با بهرهگیری از طیف وسیعی از روشها و بهجای تصور فقط یک آینده، به گمانهزنیهای نظاممند و خردورزانه دربارة چندین آیندة متصور در آن مبادرت میشود. واژة آیندهپژوهی با برنامهریزی راهبردی تفاوت دارد. این دو در سطوحی با یکدیگر همپوشانی دارند، اما نباید به جای یکدیگر به کار گرفته شوند. در آیندهپژوهی افزون بر شناسایی روندها و چالشهای آینده، معمولاً سه حالت متفاوت برای آیندة بلندمدت در نظر میگیرند (آیندة ممکن، آیندة محتمل، آیندة مطلوب)؛ حال آنکه در برنامهریزی راهبردی به کمک دانش مدیریت و با استفاده از شیوة شناسایی محیطی، برای رسیدن به یک آینده برنامهریزی میکنند. آیندهپژوه به برنامهریزی کمک میکند، اما خود در مقام برنامهریزی نیست. آیندهپژوه آینده را ترسیم میکند؛ در حالی که برنامهریزان راهبردی با توجه به موقعیت، راه رسیدن به آن را طراحی میکنند.
روششناسی پژوهش
این پژوهش از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت براساس روشهای علم آیندهپژوهی هنجاری - تحلیلی است که با ترکیبی از روشهای اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. برای گردآوری دادههای لازم از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نخست مجموعهای از عوامل تأثیرگذار بر تغییر کاربری زمین، شامل 24 عامل با استفاده ازنظر کارشناسان شناسایی و استخراج شد؛ در مرحلة دوم با بهرهگیری از روش دلفی، پرسشنامهای بین 25 نفر از متخصصان و کارشناسان برنامهریزی در سطوح مختلف با تخصصهای علوم اقتصادی، برنامهریزی اجتماعی، جامعهشناسی گرایش اقتصاد و برنامهریزی شهری و منطقهای توزیع شد. افق زمانی این پژوهش 10ساله یعنی از 1397 تا 1407 است؛ در ادامه متغیرهای راهبردی در تغییر کاربری زمین با استفاده از روش تحلیل آثار متقاطع عوامل در نرمافزار میکمک به کار گرفته شد. تکنیکهای تجزیه و تحلیل متقاطع برای مشخصکردن زنجیرههای مهم وقایع احتمالی و این امر استفاده میشوند که تا چه حد وقوع هر رویداد احتمالی به تغییر در احتمال وقوع بقیه میانجامد. روش این نرمافزار به گونهای است که متغیرهای شناساییشده در فاز اول را در ماتریس تحلیل آثار وارد میکند و خبرگان میزان ارتباط این متغیرها را با حوزة مربوط تشخیص میدهند (Asan & Asan, 2007: 628). نرمافزار میکمک، همة متغیرها را در یک نمودار مفهومی، معرف پراکندگی متغیرها در نواحی تعریفشده براساس میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها نمایش میدهد. همانطور که در شکل (3) مشاهده میشود، پنج دسته از متغیرها در این روش مطرحاند.
شکل- 1: انواع متغیرها متناسب با تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها
منابع: Arcade et al., 2003: 18؛ محمدپور و همکاران، 1395: 7
روشهای مدنظر در بحث آیندهپژوهی، تلفیقی از روشهای کمّی تا روشهای خلاقانه یا ترکیبی از این دو را دربرمیگیرد؛ این روشها عبارتاند از:
1. روش دلفی؛ 2. روش سناریونویسی؛ 3. روش پیمایش محیطی؛ 4. روش ذهنانگیزی؛ 5. روش تحلیل ثبت اختراع؛ 6. روش درخت وابستگی؛ 7. روش تحلیل ریختشناسی؛ 8. روش تأثیرات متقابل و 9. روش چرخة آینده.
در زیر سه روش از پرکاربردترین این روشها یعنی دلفی، سناریونویسی و تأثیرات متقابل توضیح داده میشوند.
روش دلفی
دلفی از گردآوری نظرات کارشناسان در دفعات متعدد با استفادة متوالی از پرسشنامهها به دست میآید و برای نمایاندن همگرایی نظرات و تشخیص اختلاف عقیدهها یا واگرایی آرا به کار میآید (بزرگی، 1388: 15).
سناریوسازی
سناریوها تصویر روشنی از آیندهاند که برنامهریزی به کمک آنها شناخت خوبی از مسائل، چالشها و فرصتهای محیطی به دست میدهد. یک سناریو فقط پیشبینی یک آیندة خاص نیست؛ بلکه توصیف همة احتمالات است. درواقع سناریو، تصویری از آیندة ممکن و محتمل است (Peterson et al., 2003: 359).
شکل- 2: فرایند سناریونویسی در پنج مرحله
منبع: کوزو و گاسنر، 1396: 35 به نقل از محمدپور و همکاران، 1395: 5
روش تأثیرات متقابل
تأثیرات متقابل، روشی برای تحلیل احتمال وقوع یک موضوع در مجموعهای مورد پیشبینی است. روند اجرایی این روش در گامهای مختلف بهاجمال به قرار زیر است: در گام اول، مجموعة رخدادها و در گام دوم، نخستین احتمالات ابتدایی هر رخداد تعیین میشود؛ این احتمالات بیانکنندة شانس وقوع هریک از رخدادها تا سالهای آتی است؛ در گام سوم، تأثیرات متقابل برآورد احتمالات شرطی تحلیل میشود.
محدودة پژوهش
شهر تبریز روی اراضی با شیب تند در شمال و جنوب و شیب ملایم در مرکز شکل گرفته است. رودخانة آجیچای با عبور از درة شمالی از وسط این دشت میگذرد و خطالقعر دره را تشکیل میدهد. براساس نخستین سرشماری رسمی نفوس و مسکن شهر کشور در سال 1335، شهر تبریز 289 هزار نفر جمعیت داشته که بر این اساس پس از تهران، دومین شهر پرجمعیت کشور محسوب میشده است. برمبنای آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال 1395، جمعیت شهر به 1558693 نفر و با میزان رشد 83/0 رسیده است (مرکز آمار ایران، 1395).
شکل- 3: نقشة محدودة پژوهش
توسعة شهری تبریز و تغییرات کاربری زمین در آن در مقایسه با افزایش جمعیتی این شهر سرعت و شدت بیشتری داشته است؛ بهطوری که مساحت شهر از 1770 هکتار در سال 1335 به 26939 هکتار در سال 1397 رسیده است (مهندسین مشاور نقش محیط، 1395 و پورتال شهرداری تبریز، 1397). با وجود توسعة عمودی شهر تبریز در دهههای اخیر، میزان افزایش سطح شهر نزدیک به سه برابر افزایش جمعیت شهری بوده است. مدیریت نامناسب زمین شهری و تغییر مداوم کاربریها در دهههای اخیر، باعث رشد نامعقول و ناموزون شهر و تخریب اراضی و باغهای شهر تبریز شده است. برنامهریزی نادرست در شهر به ایجاد نارساییهای فراوانی نظیر تغییر کاربریهای عمومی و کاهش آنها درمقابل افزایش جمعیت شهری انجامیده است (رحیمی، 1394: 74).
تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش
شناسایی اولیة شاخصهای مؤثر بر تغییر کاربری اراضی شهری
بهمنظور استخراج کلی عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی شهر تبریز، ضمن مشاوره با کارشناسان و متخصصان برنامهریزی و مدیریت شهری، متون و اسناد فرادست شامل مطالعات طرح جامع و تفصیلی شهر، برنامۀ آمایش استان آذربایجان شرقی و همچنین کتب و مقالات درزمینۀ تغییر کاربری اراضی شهری بررسی و درنهایت عوامل مؤثر بر الگوهای آتی تغییر کاربری اراضی شهری در 4 شاخص اصلی و 24 بعد به شرح جدول (4) تنظیم شدند. در نخستین مرحلۀ پیادهسازی مدل در پژوهش حاضر، تمامی 24 شاخص مؤثر بر تغییر کاربری اراضی شهری در شهر تبریز وارد نرمافزار میکمک و برای هریک نشانگر کوتاه[16] در نظر گرفته شد. جدول (4)، شاخصهای استفادهشده در این پژوهش را نشان میدهد.
جدول- 4: طبقهبندی شاخصهای پژوهش
ردیف |
شاخص |
ابعاد |
عنوان کوتاه |
1 |
اقتصادی |
نقش اقتصادی غالب شهر نظیر حملونقل، صنعتی و کارخانهای، خدماتی، گردشگری، عمدهفروشی، معدنی، نظامی، فرهنگی و درمانی |
نقش اقتصادی غالب شهر |
بورسبازی زمین، سیاست عمومی دولتها و تناقضات قانونی |
بورسبازی زمین |
||
انباشت سرمایه و ایجاد قطبهای رشد |
انباشت سرمایه و قطب رشد |
||
مشکلات مالی و اقتصادی شهرداریها |
مشکلات مالی شهرداری |
||
قیمت زیاد اراضی با کاربریهای مسکونی و تجاری و ارزش افزودة ناشی از تغییر کاربری آنها |
قیمت زیاد اراضی |
||
سیاستهای اقتصادی دولت و بازساخت اقتصادی |
بازساخت اقتصادی |
||
تغییر عملکرد شهری (برجستهشدن بخش خدمات) |
تغییر عملکرد شهری |
||
2 |
کالبدی و زیستمحیطی |
پستیوبلندی زمین بهمثابة یک عامل محدودیت برای توسعة شهری و پیرو آن، تغییر کاربری زمین |
پستیوبلندی زمین |
مباحث زلزلهخیزی، زمینلغزشها، سیلخیزی، فرونشست و... |
زلزلهخیزی |
||
ایجاد زیرساختهای لازم از قبیل آب و برق، گاز، جاده و... برای توسعة شهر |
زیرساختها |
||
ایجاد و توسعة سیستم حملونقل پیشرفته |
توسعة سیستم حملونقل |
||
رشد شهرنشینی و افزایش میزان توسعة شهری |
رشد و توسعة شهر |
||
نبود تعادل ناحیهای و منطقهای |
نبود تعادل ناحیهای |
||
پیشنهادهای طرحهای توسعة شهری برای تغییر کاربری اراضی |
طرحهای توسعة شهری |
||
گسترش بازار مسکن و بخش خصوصی |
گسترش بازار مسکن |
||
3 |
اجتماعی |
توپوگرافی اجتماعی و جداییگزینی قشرهای مختلف ساکن شهرها از یکدیگر به دلایل قومی، نژادی، دینی و مذهبی |
جداییگزینی اکولوژیکی |
مهاجرت و رشد روزافزون جمعیت شهری |
مهاجرت |
||
جنبشهای اجتماعی شهر |
جنبشهای اجتماعی |
||
تغییر ترکیب ساختار اقتصادی و اجتماعی ساکنان در نواحی شهری |
ساختار اقتصادی و اجتماعی ساکنان |
||
سیاست دولت دربارة اقدامات رفاهی (توجه به بخش خصوصی یا طرفداری از منافع عامه و سرمایهگذاری در بخشهای مربوط به رفاه عمومی در شهرها نظیر سیاستهای مربوط به مسکن، خدمات رفاهی، آموزشی و نظایر آن) |
رفاه اجتماعی |
||
4 |
سیاسی |
روابط تولید حاکم بر جامعه و بهوجودآمدن زاغهنشینی، حومهنشینی، فرسودگی شهر مرکزی و تشکیل حومهنشینی در رابطه با سرمایهداری منافع طبقة سرمایهدار |
روابط تولید حاکم |
ایجاد بانک زمین و کنترل فرم توسعة شهرها از این راه و استفادة بهینه از زمینهای شهری |
بانک زمین |
||
نظریات اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه |
نظریات اجتماعی |
||
وابستگی اقتصادی شهرهای جهان سوم (اقتصاد سیاسی) |
وابستگی اقتصادی |
منبع: مطالعات نگارندگان و استفاده از نظر کارشناسان، 1397
براساس نتایج مستخرج از نشستهای دلفی مدیران (25 نفر)، میزان تأثیر هریک از عوامل بر سایر عوامل تغییر کاربری زمین سنجیده شده است. انواع شدت و میزان تأثیر در این الگو در چهار گروه بدون تأثیر (عدد صفر)، تأثیر ضعیف (عدد یک)، تأثیر متوسط (عدد دو) و تأثیر قوی (عدد سه) است. در تشکیل ماتریس نهایی، قدر مطلق میانگین در نظر گرفته شده است.
در ماتریس عوامل توسعة آثار متقابل، عوامل با دو بار چرخش دادهای از مطلوبیت صددرصد برخوردار شدهاند که حاکی از روایی زیاد پرسشنامه است. درجۀ پرشدگی ماتریس، 92.70834درصد، نشان میدهد در بیش از 92درصد موارد، عوامل بر یکدیگر تأثیر داشتهاند. از مجموع 534 رابطۀ ممکن، 42 رابطه بدون تأثیر (صفر)،
125 رابطه تأثیر ضعیف (یک)، 331 رابطه تأثیر متوسط (دو) و 78 رابطه تأثیر زیاد (سه) دارد. در جدول (5)، ویژگیهای آثار مستقیم یا MDI[17] مشخص شده است.
جدول- 5: ویژگیهای آثار مستقیم (MDI)
شاخص |
اندازۀ ماتریس |
تعداد چرخش دادهای |
بدون تأثیر (صفر) |
تأثیرگذار (یک) |
تقویتکننده (دو) |
توانمندساز (سه) |
مجموع |
میزان پرشدگی |
مقدار |
24*24 |
2 |
42 |
125 |
331 |
78 |
534 |
92.70834% |
منبع: یافتههای پژوهش، 1397
نرمافزار میکمک درمجموع دو نوع تحلیل و نمودار و گراف تحلیلی را نشان میدهد؛ یکی، آثار مستقیم و دیگری، آثار غیرمستقیم. تحلیل آثار مستقیم درواقع نتیجۀ برهمکنش دادههای ماتریس اولیه و تحلیل آثار غیرمستقیم، نتیجة محاسبۀ توانهای بیشتر و تکرار ماتریس اولیه است که در این پژوهش براساس پیشنهاد اولیه، نرمافزار تکرار دو انتخاب شده است.
شکل- 4: تحلیل تأثیرات متقابل عوامل تأثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی شهر تبریز
ارزیابی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری
تحلیل آثار مستقیم، ویژگیهای ذاتی هریک از عوامل را در محیط شکلگرفته از همة عوامل تبیین میکند و درنهایت بهمنظور تحلیل کلیدیترین و اثرگذارترین عامل باید از مقایسۀ دو تحلیل آثار مستقیم و غیرمستقیم بهره برد. در شکل (4)، نتایج حاصل از تحلیل آثار مستقیم با نرمافزار میکمک، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری یا به تعبیر دیگر فعالیت یا انفعال متغیرها به تصویر کشیده شده است. عوامل بهطور کلی یا اثرگذارند یا اثرپذیر و در گروه سوم، عوامل دوگانه با ویژگی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری قرار دارند؛ اما نتیجۀ تحلیل آثار مستقیم با نرمافزار میکمک نشان میدهد فقط عامل «وابستگی اقتصادی» امتیاز تأثیرگذاری زیاد و رتبهبندی تأثیرپذیری نسبتاً کم داشته و عامل تأثیرگذار در تغییر کاربری اراضی کلانشهر تبریز است.
جدول- 6: رتبهبندی عوامل براساس تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها در تغییر کاربری اراضی شهر تبریز
عامل تأثیر |
میزان تأثیرگذاری |
رتبۀ تأثیرگذاری (فعالیت) |
عامل تأثیر |
میزان تأثیرپذیری |
رتبۀ تأثیرپذیری (انفعال) |
رشد و توسعة شهری |
519 |
1 |
زیرساختها |
519 |
1 |
وابستگی اقتصادی |
509 |
2 |
طرحهای توسعة شهری |
519 |
2 |
نقش اقتصادی غالب شهر |
479 |
3 |
جداییگزینی اکولوژیکی |
509 |
3 |
طرحهای توسعة شهری |
450 |
4 |
تغییر عملکرد شهری |
499 |
4 |
گسترش بازار مسکن |
450 |
5 |
قیمت زیاد اراضی |
489 |
5 |
روابط تولید حاکم |
450 |
6 |
گسترش بازار مسکن |
489 |
6 |
انباشت سرمایه |
440 |
7 |
ساختار اجتماعیاقتصادی ساکنان |
489 |
7 |
تغییر عملکرد شهری |
440 |
8 |
رشد و توسعة شهر |
479 |
8 |
بازساخت اقتصادی |
430 |
9 |
بورسبازی زمین |
460 |
9 |
قیمت زیاد اراضی |
421 |
10 |
نبود تعادل ناحیهای |
460 |
10 |
مهاجرت |
421 |
11 |
بانک زمین |
460 |
11 |
ساختار اجتماعیاقتصادی ساکنان |
411 |
12 |
توسعة سیستم حملونقل |
450 |
12 |
بانک زمین |
411 |
13 |
مهاجرت |
450 |
13 |
بورسبازی |
401 |
14 |
رفاه اجتماعی |
440 |
14 |
زلزلهخیزی |
401 |
15 |
بازساخت اقتصادی |
421 |
15 |
نبود تعادل ناحیهای |
401 |
16 |
نقش غالب اقتصاد شهر |
411 |
16 |
نظریات اجتماعی |
401 |
17 |
مشکلات مالی شهرداری |
401 |
17 |
جداییگزینی اکولوژیکی |
391 |
18 |
جنبشهای اجتماعی |
372 |
18 |
مشکلات مالی شهرداری |
381 |
19 |
انباشت سرمایه |
352 |
19 |
زیرساختها |
381 |
20 |
روابط تولید حاکم |
352 |
20 |
پستیوبلندی زمین |
362 |
21 |
وابستگی اقتصادی |
333 |
21 |
توسعة سیستم حملونقل شهری |
362 |
22 |
نظریات اجتماعی |
313 |
22 |
رفاه اجتماعی |
362 |
23 |
پستیوبلندی زمین |
166 |
23 |
جنبشهای اجتماعی |
313 |
24 |
زلزلهخیزی |
156 |
24 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1397
افزون بر این، بعضی عوامل الگوی تغییر کاربری اراضی شهری تبریز با تأثیر دوگانه در میان عوامل شناسایی شدهاند که همزمان امتیازات تأثیرگذاری و تأثیرپذیری زیادی دارند. این عوامل شامل رشد و توسعة شهر، نقش اقتصادی غالب شهر، طرحهای توسعة شهری، گسترش بازار مسکن، تغییر عملکرد شهری، قیمت زیاد اراضی، بازساخت اقتصادی، مهاجرت، نظام فعالیتها، روابط تولید حاکم و انباشت سرمایه بوده است. این عوامل ظرفیت زیادی برای تبدیل به عوامل کلیدی و حساسیت زیادی دارند و ضمن تأثیرپذیری، بر سایر عوامل تأثیرگذارند.
شکل- 5: چگونگی تأثیرگذاری عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی شهر تبریز
همچنین بعضی عوامل بهمثابة عوامل خروجی یا نتیجة با تأثیر دوگانه در میان عوامل شناسایی شدهاند که امتیازات تأثیرگذاری کم و تأثیرپذیری زیادی دارند. این عوامل عبارتاند از: ساختار اجتماعی و اقتصادی ساکنان، بورسبازی زمین، جداییگزینی اکولوژیکی، نبود تعادل ناحیهای، بانک زمین، زیرساختها، مشکلات مالی شهرداری، توسعة سیستم حملونقل، رفاه اجتماعی و جنبشهای اجتماعی. این عوامل نتیجة سیاستگذاریها و اجرای برنامهها هستند و خود آنها فینفسه تأثیرگذاری زیادی ندارند؛ بلکه درنتیجة شکلگیری و تقویت سایر عوامل پدید آمدهاند که با برنامهریزی و اعمال تغییرات روی آنها، اهداف مدنظر الگوی مناسب کاربری اراضی تحقق مییابد.
جدول- 7: جایگاه هریک از عوامل در نقشة تأثیرگذاری - تأثیرپذیری
ردیف |
طبقهبندی |
عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی |
1 |
عوامل تعیینکننده یا تأثیرگذار |
وابستگی اقتصادی |
2 |
عوامل دووجهی |
رشد و توسعة شهر، نقش اقتصادی غالب شهر، طرحهای توسعة شهری، گسترش بازار مسکن، تغییر عملکرد شهری، قیمت زیاد اراضی، بازساخت اقتصادی، مهاجرت، روابط تولید حاکم، انباشت سرمایه |
3 |
عوامل تأثیرپذیر یا نتیجه |
ساختار اجتماعی و اقتصادی ساکنان، بورسبازی زمین، جداییگزینی اکولوژیکی، نبود تعادل ناحیهای، بانک زمین، زیرساختها، مشکلات مالی شهرداری، توسعة سیستم حملونقل، رفاه اجتماعی، جنبشهای اجتماعی |
4 |
عوامل مستقل |
نظریات اجتماعی، پستیوبلندی زمین، زلزلهخیزی |
منبع: یافتههای پژوهش، 1397
عوامل باقیماندۀ دیگر شامل نظریات اجتماعی، پستیوبلندی زمین و زلزلهخیزی، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اندک و استقلال بیشتری نسبت به سایر مؤلفهها دارند. این عوامل بهمثابة عوامل پابرجایی الگوی کاربری اراضی شهر تبریز در نظر گرفته میشوند. در جدول (7)، عوامل بررسیشده براساس میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها در سیستم رتبهبندی شدهاند. پیشتر نیز عنوان شده است توانهای دوم به بعد تا درجۀ پایداری ماتریس که در این پژوهش دو بار تکرار شده است، در محاسبۀ نرمافزار میکمک، تشکیل ماتریس آثار غیرمستقیم میدهد.
شکل- 6: تأثیرات غیرمستقیم بین عوامل
شکل- 7: میزان جابهجایی عوامل براساس آثار مستقیم و غیرمستقیم
انتخاب عوامل کلیدی مؤثر بر تغییر کاربری اراضی شهری تبریز
از میان 24 عامل بررسیشده در این پژوهش، 11 عامل بهمثابة عوامل کلیدی مؤثر بر تغییر کاربری اراضی شهر تبریز انتخاب شدهاند. این عوامل درواقع آثار مستقیم دارند که در نیمة بالایی شکل (7) نشان داده شدهاند و شامل عواملی میشوند که براساس امتیاز عامل اول، حداکثر در 45درصد پایینتر از آن قرار دارند. البته در انتخاب این عوامل باید علاوه بر تأثیرات مستقیم به تأثیرات غیرمستقیم نیز توجه کرد که در جدول (4) با هم مقایسه شدهاند. از میان 11 عامل انتخابشده، 5 عامل نقش غالب اقتصاد شهر، انباشت سرمایه، تغییر عملکرد شهری، بازساخت اقتصادی و قیمت زیاد اراضی، در هر دو تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم، با تغییر کمی در رتبه تکرار شدهاند. شاخصهای بورسبازی زمین، مشکلات مالی شهرداری و پستیوبلندی زمین در تأثیرات غیرمستقیم به ترتیب جایگزین وابستگی اقتصادی، طرحهای توسعة شهری و تغییر عملکرد شهری شدهاند. همچنین شاخصهای زلزلهخیزی، زیرساختها و توسعة سیستم حملونقل عمومی در تأثیرات غیرمستقیم، جایگزین بازساخت اقتصادی، قیمت زیاد اراضی و مهاجرت شدهاند.
جدول- 8: رتبهبندی عوامل کلیدی الگوی آتی کاربری اراضی شهر تبریز ازنظر میزان اثرگذاری
تحلیل ماتریس آثار مستقیم (MDI) |
تحلیل ماتریس آثار غیرمستقیم (MII) |
رشد و توسعة شهر |
نقش اقتصاد غالب شهر |
وابستگی اقتصادی |
بورسبازی زمین |
نقش اقتصاد غالب شهر |
انباشت سرمایه |
طرحهای توسعة شهری |
مشکلات مالی شهرداری |
گسترش بازار مسکن |
قیمت زیاد اراضی |
روابط تولید حاکم |
بازساخت اقتصادی |
انباشت سرمایه |
تغییر عملکرد شهری |
تغییر عملکرد شهری |
پستیوبلندی زمین |
بازساخت اقتصادی |
زلزلهخیزی |
قیمت زیاد اراضی |
زیرساختها |
مهاجرت |
توسعة سیستم حملونقل عمومی |
منبع: یافتههای پژوهش، 1397
جدول (7) نشاندهندۀ جابهجایی عوامل در دو گروه تحلیل آثار مستقیم و غیرمستقیم است که به ترتیب میزان اثرگذاری مرتب شدهاند. بر این اساس، رشد و توسعة شهر، وابستگی اقتصادی، نقش اقتصاد غالب شهر، طرحهای توسعة شهری، گسترش بازار مسکن، روابط تولید حاکم، انباشت سرمایه، تغییر عملکرد شهری، بازساخت اقتصادی، قیمت زیاد اراضی و مهاجرت بهمثابة عوامل کلیدی مطرح شدهاند و بیشترین میزان تأثیرگذاری را در میان عوامل مؤثر بر الگوی آتی کاربری اراضی شهر تبریز خواهند داشت.
توسعة شهری نقش مهمی در تغییرات کاربری اراضی شهری دارد. مسلماً شهرها به هر جهتی که توسعه مییابند، همراه با تغییراتی در کاربری اراضی است؛ این تغییرات ممکن است هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی باشد. هر چقدر میزان گسترش و توسعة شهر بیشتر باشد، تغییرات ایجادشده در کاربری اراضی نیز پیرو آن بیشتر خواهد شد. شهر تبریز نیز در سالهای اخیر رشد و توسعة بیشتری داشته و مساحت آن در طول 60 سال اخیر از 1770 هکتار به 27000 هکتار رسیده است؛ جمعیت شهر نیز از 289 هزار نفر در سال 1335 به 1558693 نفر در سال 1335 رسیده است؛ مسلماً این افزایش جمعیت به فضا برای سکونت و فعالیت نیاز دارد. از سوی دیگر توسعة شهرها از عملکرد اقتصاد حاکم بر آنها تأثیر میپذیرد؛ ازجمله عملکرد مرکزیت مکانی، نقش اقتصادی غالب نظیر حملونقل، صنعتی و کارخانهای، خدماتی، گردشگری، عمدهفروشی، معدنی، نظامی، فرهنگی و درمانی که نقش اقتصادی و میزان تخصص این عملکردها، نقش شهر را در اقتصاد ملی و منطقهای تعیین میکند. این توسعه و تغییر در نقش اقتصادی غالب شهر سبب مهاجرت از شهرهای اطراف به شهر تبریز شده است. جمعیت مهاجر بهمنظور تأمین زمین مورد نیاز خود برای سکونت، قسمتهای اطراف شهر را انتخاب کردهاند؛ به گونهای که در سالهای اخیر شاهد گسترش پدیدة حاشیهنشینی از یک سو و توسعة شهرکسازی در قسمتهای شمالی شهر ازجمله باغمیشه، رشدیه، ولیعصر، نصر و مرزداران از سوی دیگر بودهایم. این تغییر کاربری زمین نیز خود باعث بروز مشکلات زیادی در شهر ازجمله کمبود خدمات زیربنایی، آلودگی زیستمحیطی و ... میشود.
نتیجهگیری و پیشنهادها
تعدد و تنوع عوامل مؤثر بر پویایی شهری، مکانیسم پیچیدة روابط علی و معلولی حاکم بر آنها و تحولات این روابط در طول زمان، مانع از آن میشود تا نظریه و الگویی باثبات فراگیر و قابل تعمیم در فهم و تحلیل این عوامل ارائه شود. آنچه مسلّم است مجموعهای از عوامل طبیعی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی، شهرها را در ابعاد مختلف جمعیتی، فیزیکی و ساخت اجتماعی دگرگون میسازد. هریک از این عوامل با توجه به مقتضیات زمان ممکن است در سطوح مختلف ملی، منطقهای و محلی و حتی جهانی با قدرت و نفوذ بیشتری نسبت به سایر عوامل در تحولات شهری نقش داشته باشند. کاربری اراضی و پیرو آن تغییر کاربری اراضی شهری، یکی از مباحث مهم در توسعة کالبدی شهر محسوب میشود. تحلیل تغییر کاربری زمین همیشه دو پرسش اصلی و مرتبط به هم دارد؛ «چه علل و محرکهایی باعث تغییر کاربری زمین میشود؟» و «آثار تغییر کاربری زمین چیست؟».
در این پژوهش سعی کردیم به نخستین پرسش، یعنی «چه علل و محرکهایی باعث تغییر کاربری زمین میشود؟»، پاسخ دهیم. برای پاسخگویی به این پرسش، از رویکرد آیندهپژوهی بهره بردیم.
شهر تبریز بهواسطۀ تحولات بسیار زیاد در بستر زمان، با مجموعهای از عوامل ازجمله نیروهای پیشران درونی و دگرگونساز شهر (جمعیت، اقتصاد و فناوری)، نیروهای پیشران برونی و دگرگونساز شهر (جهانیشدن در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی)، ناپایداری محیطزیست و منابع طبیعی در شرایط کنونی و در چشمانداز آتی، پیشیگرفتن رشد بر توسعة شهری و ضعف کنترل و هدایت مدیریت شهری مواجه است. درمجموع توسعة گسترده و ناپیوستة این شهر موجب افزایش سطح شهر و تغییر کاربری اراضی شهر خارج از حد استانداردهای متعارف شده که خود مشکلاتی برای شهر و مدیریت شهری به همراه داشته است؛ بنابراین با استفاده از روش دلفی، شاخصهای تأثیرگذار بر الگوهای آتی تغییر کاربری اراضی شهر تبریز گردآوری و با نظرات کارشناسان، استادان دانشگاه و متخصصان برنامهریزی شهری به تعداد 25 نفر تکمیل و پس از میانگینگیری از وزنها، با استفاده از نرمافزار میکمک تحلیل شد؛ نرمافزاری که برای محاسبات سنگین ماتریس تأثیرات متقابل طراحی شده است. در تحلیل،
24 متغیر انتخابشده با استفاده از نرمافزار میکمک و تعداد 11 عامل با توجه به میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم که بیشترین مقدار را داشتهاند، بهمثابة عوامل کلیدی انتخاب شدهاند. تأثیرگذارترین عامل در الگوهای آتی تغییر کاربری اراضی شهر تبریز، رشد و توسعة شهر است. وابستگی اقتصادی، نقش اقتصادی غالب شهر، طرحهای توسعة شهری، گسترش بازار مسکن، روابط تولیدی حاکم، انباشت سرمایه و تغییر عملکرد شهری، بازساخت اقتصادی، قیمت زیاد اراضی و مهاجرت نیز، به ترتیب در ردههای بعدی قرار دارند.
همانطور که از تحلیل کارشناسی، زمینهای و مطالعات ضمنی استنباط میشود، وضعیت عوامل و عوامل مؤثر بر الگوهای آتی تغییر کاربری اراضی شهر تبریز ناپایدار است. بخش عمدهای از این عوامل در قسمت مرکز و شرق نقشة تأثیرگذاری - تأثیرپذیری تمرکز یافتهاند که حاکی از انفعال بعضی عوامل مهم مانند وابستگی اقتصادی شهرهای جهان سوم در مجموعة عوامل است. به نظر میرسد وابستگی اقتصادی شهرهای جهان سوم از عوامل مهم در الگوهای آتی تغییر کاربری زمین در شهر تبریز است که ضرورت دارد در تدوین برنامهها به این عامل توجه جدی و تمامی برنامههای توسعة شهری و کاربری زمین در سطح شهر در مقیاسی محلی در ارتباط با برنامههای منطقهای و ملی و حتی جهانی تدوین شود. این امر لزوم توجه به مدیریت یکپارچة فضایی شهری را نیز ضروری میسازد.
برای نیل به این هدف پیشنهاد میشود مدیریت یکپارچة فضایی شهری بهمنظور هماهنگی بیشتر درزمینة استفادة اصولی از زمینهای اطراف و داخل شهر تبریز تشکیل شود؛ همچنین بسیج امکانات اجرایی دستگاههای دولتی و غیردولتی بهمنظور پیشگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی و منابع طبیعی و جلوگیری از ساختوسازهای غیرمجاز برای جلوگیری از تغییر کاربری زمین مؤثر واقع میشود. از سوی دیگر، طرحهای توسعة شهری ازجمله طرح جامع و تفصیلی که مراحل توسعة شهر و نحوة استفاده از زمین را در محلات مختلف در طول سالهای آینده نشان میدهد، باید برمبنای ضوابط و مقررات شهرسازی تهیه شوند و هنگام اجرا نیز نباید هیچگونه دخل و تصرفی در مفاد این طرحها صورت گیرد که باعث تغییر کاربری اراضی شهر تبریز شود؛ اما همانطور که گفته شد، مهاجرت، یکی از دلایل اصلی تغییر کاربری زمین در شهرهای بزرگ کشور ازجمله تبریز است. در این زمینه محرومیتزدایی و ایجاد راهبردهای مناسب برای اشتغال و کارآفرینی در مناطق روستایی و امکانات و خدمات زیربنایی مناسب در شهرهای کوچک، به تثبیت جمعیت در این نواحی و جلوگیری از مهاجرت جمعیت به شهرهای بزرگ ازجمله تبریز میانجامد. این امر نیز کاهش تغییر کاربری زمین را در پی دارد.
[1] Scenario Wizard
[2] Hersperger et al
[3] Jahel et al
[4] Cui & Wang
[5] Godet & Durance
[6] Verburg et al
[7] McLoughlin
[8] kivell
[9] Mulligan & Vias
[10] Moser
[11] Ma & Xu
[12] Dieleman & Wegener
[13] Serneels & Lambin
[14] Verburg
[15] Von Thunen
[16] Short Label
[17] Matrix of Direct Influences Characteristics (MDI)