تحلیل فضایی فقر شهری با روش تحلیل عاملی؛ نمونة مطالعه: قائمشهر

نویسندگان

1 استادیار گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران

2 استاد گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران

3 گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران

چکیده

طرح مسئله: یکی از مهم‌ترین معضلات شهری، شکل‌گیری و تمرکز پدیدة فقر است که از عوامل اصلی ناپایداری شهرها به شمار می‌رود.
هدف: هدف از این پژوهش، تحلیل پراکنش فضایی شاخص‌ها و نماگرهای فقر شهری در قائمشهر است.
روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی - تحلیلی است. داده‌های مربوط به مبانی نظری پژوهش به شیوة کتابخانه‌ای و اسنادی گردآوری شده و داده‌های خام پژوهش از بلوک‌های آماری شهر است که براساس سرشماری مرکز آمار ایران تهیه شده است. برای بی‌مقیاس‌سازی شاخص‌ها از روش فازی و برای سنجش وضعیت فقر از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. محاسبة شاخص‌های فقر با کمک نرم‌افزار Excel و تحلیل عاملی با کمک نرم‌افزار Spss صورت گرفته است. برای انجام تحلیل فضایی، روش‌های لکه‌های داغ و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرم‌افزار Gis به کار رفته است.
نتایج: نشان می‌دهد فقر در قائمشهر الگوی توزیع خوشه‌ای و خودهمبستگی فضایی دارد. بیشترین لکه‌های داغ در نواحی بیرونی و حاشیه‌ای شهر و بیشترین لکه‌های سرد در نواحی مرکزی، شرقی و همچنین قسمت‌هایی از جنوب غربی شهر دیده می‌شود. براساس یافته‌ها 7/46درصد مساحت و 1/35درصد جمعیت قائمشهر در پهنة فقیر و بسیار فقیر قرار دارند. براساس نتایج، قسمت‌های مرکزی شهر را بلوک‌های بسیار مرفه و مرفه دربرمی‌گیرد و قسمت‌های بیرونی و حاشیه‌ای با بلوک‌های فقیر و بسیار فقیر احاطه شده است که این امر شکاف جغرافیایی چشمگیری را در سطح قائمشهر نشان می‌دهد.
نوآوری: ازجمله نوآوری‌های این پژوهش، استفاده از شاخص‌های جدید نظیر درصد افراد بدون همسر، درصد مهاجران واردشده و درصد واحدهای مسکونی با یک اتاق و همچنین استفاده از روش فازی برای بی‌مقیاس‌سازی فازی شاخص‌های فقر شهری است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Urban-Poverty Spatial Analysis, Using Factor-Analysis Method (Case Study: Qaa'emshahr City)

نویسندگان [English]

  • Amer Nikpour 1
  • Sedigheh Lotfi 2
  • Milad Hasanalizadeh 3
1 Department of Geography and Urban Planning, Faculty of Humanities and Social Sciences, University of Mazandaran, Babolsar, Iran
2 Department of Geography and Urban Planning, Faculty of Humanities and Social Sciences, University of Mazandaran, Babolsar, Iran
3 Department of Geography and Urban Planning, Faculty of Humanities and Social Sciences, University of Mazandaran, Babolsar, Iran
چکیده [English]

problem statement: One of the greatest Urban challenges, is the formation and focusing of poverty phenomenon.
Purpose: The purpose of this research is to analyze the spatial distribution of indicators and measures of urban poverty, in the Qaa'emshahr city.
Methodology: The method of the present research is descriptive-analytic, and in terms purpose, is applied. The data related to the theoretical foundations of the research, were prepared using documentary sources; while, the raw data of the research were extracted from the statistical urban blocks, based on the 1390 National Census. We benefited from Fuzzy Method for unscaling the indicators of urban poverty, and factor analysis method, to measure the poverty situation in Qaa'emshahr. We used Excel software, to measure urban poverty indicators. Then, we used in SPSS software for factor analysis. For Spatial Analysis, we used hot spots Method and Moran spatial autocorrelation in Gis software environment.
Results: results show that poverty in the city of Qaa'emshahr has cluster distribution and spatial autocorrelation. Most of hot spots are in outer and peripheral parts of Qaa'emshahr city, and most of cold spots are in the central, east, as well as parts of the south west parts of the city to parts of the city. Based on the foundings, 46.7% of the area, and 35.1% of the population of the city of Qaa'emshahr, are discerned as poor and very poor. Also, the central parts of the city are covered by the very affluent and affluent blocks, and in the outer and peripheral parts of the city, there are blocks of poor and very poor; showing a massive gap in different parts of the Qaemshehr city.
Innovation: Among the innovations of this research, are the use of new indicators such as the percentage of unmarried people, the percentage of immigrants entered, and the percentage of sigle-room residential units; as well as using fuzzy method for non-scaling of urban poverty indicators.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Spatial Analysis
  • Urban Poverty
  • Factor Analysis
  • Qaa'emshahr city

مقدمه

جهان به‌سرعت در حال شهری‌شدن است (بزرگوار و همکاران، 1396: 6). در دهه‌های گذشته رشد شهرنشینی و شهرگرایی در کشورهای در حال ‌توسعه شتابان بوده است (Masika et al, 2001: 3). بنا بر پیش‌بینی‌های صورت‌پذیرفته در سال 2020، بیش از نیمی از جمعیت کشورهای در حال توسعه در شهرها زندگی خواهند کرد (Christiaensen et al, 2013: 2). شهرنشینی، یکی از دستاوردهای بزرگ فرهنگ و تمدن و یکی از پدیده‌های فراگیر اجتماعی در عصر حاضر به شمار می‌رود که پیامدهایی ازجمله نابرابری‌های اجتماعی، فقر، افزایش فساد و جرم و جنایت، بحران‌های زیست‌محیطی، نابرابری و اختلاف طبقاتی، نبود رفاه اجتماعی، مرگ‌ومیر زودرس در کودکان و مادران، بدمسکنی و بی‌مسکنی، اسکان غیررسمی و... در این مقوله جای بررسی دارد. شهرنشینی سریع با مسائل و مشکلات بی‌شماری همراه است؛ یکی از مهم‌ترین معضلات شهری، شکل‌گیری پدیده‌ای به نام «فقر شهری» است (زنگنه، 1389: 1). یکی از مهم‌ترین چالش‌های شهرهای قرن بیست‌ویکم، تمرکز فقر در آنهاست (Simler et al, 2003: 1). شهری‌شدن فقر از بزرگ‌ترین چالش‌های توسعة جهانی است که در صورت تداوم روند نامطلوب کنونی، طی سه دهة آتی دو میلیارد نفر ساکن نواحی فقیرنشین خواهند شد (روستایی و همکاران، 1395: 125). پدیدة فقر شهری با وجود تمام برنامه‌های جهانی و ملی برای مبارزه با آن، هنوز به‌مثابة نیرویی قاهر و معضلی اجتماعی جوامع شهری را تهدید می‌کند، انسان‌ها را به ورطة نابودی می‌کشاند و شهرها را با جلوه‌های ناکارآمد و درهم‌ریخته سازمان می‌دهد (طارمی، 1387: 2).

فقر شهری، معضلی چندبعدی است که افراد را با مشکلاتی ازجمله دسترسی محدود به فرصت‌های شغلی و درآمدی، محرومیت از مسکن و خدمات مناسب، محیط‌های ناسالم و خشن و محرومیت از خدمات تأمین اجتماعی و سازوکارهای حمایتی بهداشتی و آموزشی مواجه می‌کند (Duclos and Araar, 2006: 29). فقر و پیامدهای منفی آن، توسعة انسانی را محدود و بیشتر فقرا را نیز با درجاتی از آسیب‌پذیری در حوزة سلامت، آشفتگی اقتصادی و بیماری‌های طبیعی مواجه‌ می‌سازد.

در حال حاضر اندیشمندان، سیاست‌گذاران و مدیران شهری به این نکته کاملاً اذعان دارند که ریشة بیشتر مسائل اجتماعی شهرها، تمرکز فقر است؛ بنابراین توجه بسیاری از مطالعات تجربی به نواحی شهری فقیر (جایی که فقر حضوری پیوسته و مداوم دارد) معطوف شده است (Ren, 2011: 1).

آسیب‌های ناشی از فقر بسیار گسترده و طولانی‌مدت است. فقر پایداری شهرها را در ابعاد اقتصادی - اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی و امنیتی تهدید می‌کند. مالتوس[1] به ‌گونه‌ای غیرمستقیم بیان می‌کند بیشتر فقرا در رفتارهای زیان‌آور برای محیط‌ زیست شرکت می‌کنند؛ زیرا آنها حتی از فکرکردن به وعدة غذایی بعدی خود ناتوان‌اند
(Gray and Moseley, 2005: 10).

در حال حاضر سهم بخش شهری از کل فقرا در حال افزایش (Ravallion, 1998: 1) و مسئلة فقر، یکی از مهم‌ترین مسائل جهان و یکی از مهم‌ترین مسائل و مشکلات داخلی همة جوامع، چه ثروتمند و چه فقیر، است. براساس آمارهای ارائه‌شده، جوامع فقیر آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین که حدود 60درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، فقط حدود 12درصد از درآمد جهان را تصاحب کرده‌اند؛ البته باید توجه داشت در خود جوامع ثروتمند هم مسئلة فقر به‌صورت یک مسئلة حاد اجتماعی و اقتصادی وجود دارد.

همواره فقر به‌منزلة مسئله‌ای جهانی مطرح بوده است؛ اما از اواخر دهة ٧٠ و به‌ویژه با شروع دهة ٨٠ به دلیل پذیرش برنامة اصلاح ساختاری، آزادسازی و خصوصی‌سازی بسیاری از کشورهای جهان، فقر و حمایت از گروههای آسیب‌پذیر با شدت بیشتری در مرکز توجه قرار گرفت (عزیزی و همکاران، 1393: 60). جدیدترین گزارش بانک جهانی حاکی است یک نفر از چهار نفر جمعیت کشورهای در حال ‌توسعه گرفتار فقر شدید است (روستایی و همکاران، 1391: 18).

در ایران نیز شهرنشینی با روندی شتابان همراه بوده و این رشد شتابان، مسائل و معضلات بسیاری را برای شهرهای ایران به دنبال داشته است (روستایی و همکاران، 1394: 140)؛ این امر پدیدة فقر شهری و نابرابری‌های اجتماعی و اختلاف شدید طبقاتی را به‌مثابة یکی از ویژگی‌های زندگی شهرهای جهان‌سومی بر زندگی شهری عارض کرده است؛ به‌طوری‌که مبارزه با آن یکی از سیاست‌های کلان نظام برنامه‌ریزی کشور هم در برنامه‌های کوتاه‌مدت و هم در راهبردهای درازمدت قلمداد می‌شود (Simler et al, 2003: 1).

قائمشهر نیز با توجه به رشد سریع جمعیت و مهاجرت‌های گسترده طی دهه‌های گذشته، ناتوانی در ارائة خدمات و امکانات مناسب به شهروندان و همچنین رکود فعالیت‌های صنعتی همچون نساجی، شاهد شکل‌گیری مناطق فقیرنشین در بعضی فضاهای شهری بوده است. برای مدیریت و ساماندهی بهتر، نخست باید موقعیت و پراکنش فضایی لکه‌های فقر شناسایی و سپس با برنامه‌ریزی دقیق این معضل حل شود تا بتوان از عوارض و پیامدهای منفی گسترش پدیدة فقر در سطح شهر جلوگیری یا آنها را برطرف کرد.

 

مبانی نظری پژوهش

فقر شهری، پدیده‌ای چندبعدی است و شهرنشینان به دلیل بسیاری از محرومیت‌ها ازجمله دسترسی‌نداشتن به فرصت‌های اشتغال، مسکن و زیرساخت‌های مناسب، نبود تأمین اجتماعی و دسترسی به بهداشت، آموزش و امنیت فردی در رنج و مضیقه‌اند. فقر شهری فقط محدود به ویژگی‌های نام‌برده نیست و به شرایط ناپایدار منجر به آسیب‌پذیری و ناتوانی در مقابل آسیب‌ها نیز اشاره دارد (Baharoglu and Kessides, 2002: 2). فقر شهری ضرورتاً به معنای ناتوانی در انجام فعالیت‌های اقتصادی نیست و شهرها فرصت‌های اقتصادی بیشتری برای مهاجران کم‌درآمد فراهم می‌آورند؛ ولی درمقابل فرصت‌های محدودی را در مشارکت برای ادارة شهری، برخورداری از خدمات و فرصت‌های توسعه مهیا می‌سازند (محمدی، 1385: 138).

زندگی در شهرهای فقرزده به معنی اقتصادی است که تولید آن برای زنده‌ماندن است. فقر شهری، انتقال شوک اقتصادی کلانی است که معمولاً از طریق بازار کار و ازدست‌دادن کار رخ می‌دهد (Fay, 2005: 2). فقر شهری افراد را با بسیاری از محدودیت‌های زندگی مواجه می‌سازد. چالش‌های پیش رو ممکن است شامل دسترسی محدود به فرصت‌های شغلی و درآمدی، محرومیت از مسکن و خدمات، محیط‌های ناسالم و خشن، محرومیت از خدمات تأمین اجتماعی و سازوکارهای حمایتی، بهداشتی و آموزشی باشد (Duclos and Araar, 2006: 218).

به دنبال اهمیت موضوع فقر شهری در سال 1997، اجلاس جهانی فلورانس با عنوان «روند رو به گسترش فقر شهری» برگزار و نهاد جهانی جدیدی به نام «همایش جهانی دربارة فقر شهری یا ایفاپ 1» تأسیس شد. هدف از برگزاری این همایش، ایجاد چهارچوب و بستری برای ایجاد آگاهی و مبادلة تجربه درزمینة مبارزه با فقر شهری بوده است (جواهری‌پور و داورپناه، 1381: 90). فقر شهری ویژگی‌هایی دارد؛ ازجمله: در شهر فقیر مهارت کم، دستمزد کم و بیکاری زیاد است؛ محل کار بیشتر در بخش غیررسمی و بدون بیمه‌های اجتماعی است؛ بیکاری جوانان مشکل بزرگی است که با مسائل اجتماعی مرتبط است و امنیت اجتماعی وجود ندارد. به‌طورمعمول زندگی در زاغه‌های پرازدحام، نبود زیرساخت، کیفیت کم ابنیه، دسترسی محدود به خدمات و تصرف زمین‌های غیرقانونی، از ویژگی‌های شهرهای فقیر است (Baker, 2009: 7).

از دیگر مشخصه‌های فقیران درآمد کم، کمبود بهداشت و بی‌سوادی و دسترسی به امکانات کم بهداشتی است که از مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ریشه گرفته است (Moser et al, 1996: 9). آنچه در مقولة فقر در حوزة مطالعات شهری اهمیت می‌یابد، «تبلور فضایی فقر» در شهرهاست. تبلور فضایی فقر در قالب شکل‌گیری و بسط گستره‌های فقر، بافت‌های فرسوده، بافت‌های ناکارآمد، اسکان غیررسمی و حاشیه‌نشینی با مشکلات حاد مهاجران فقیر، بیکاری، اشتغال کاذب، بار سنگین تکفل، خشونت و ناامنی و نمونه‌هایی از این ‌دست دیده می‌شود (رضایی و همکاران، 1393: 678).

شناخت الگوها و کشف روندهای موجود در داده‌های فضایی در پژوهش‌های مختلف اهمیت زیادی دارد. در بسیاری از نمونه‌ها پژوهشگران مایل‌اند بدانند داده‌های آنها چگونه در فضا توزیع شده‌اند و آیا توزیع آنها در فضا از الگو یا قاعدة خاصی پیروی می‌کند یا خیر. تشخیص اینکه چنین الگوها و روندهایی وجود دارد یا نه، به آنها کمک می‌کند تا دلایل وجود الگوهای مدنظر را بررسی کنند (عسکری، 1390: 39). دربارة بررسی فضایی فقر شهری نیز این موضوع صادق است. درواقع آگاهی از نوع پراکنش فقر شهری براساس شاخص‌هایی که به نحوی بازگوکنندة آن است، سیاستمداران و مدیران شهری را در اتخاذ سیاست‌هایی یاری می‌رساند که موجب کاهش فقر شهری می‌شود؛ به ‌بیان ‌دیگر پراکنش فقر، بازنمود فضایی مکانی فقر در پهنه‌های شهری تعریف می‌شود (پاتر و ایوانز، 1384: 16).

 

پیشینة پژوهش

در ایران به پدیدة فقر شهری کمتر به‌صورت یک مسئله نگریسته شده و بیشتر در حوزه‌های اقتصادی و بهداشتی مطرح بوده است تا در عرصة جغرافیایی یا در حوزه‌های شهری؛ البته از بعضی پژوهش‌های مربوط مطالبی دربارة فقر شهری به دست می‌آید. بررسی گسترش فضایی فقر در برنامه‌ریزی شهری با استفاده از Gis در کشور سابقة چندانی ندارد و این امر به‌شدت در مرکز توجه گروههای دانشگاهی جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری قرار گرفته است. با توجه به آنچه مطرح ‌شد و بنا بر اطلاعات موجود، در این زمینه فقط تعداد محدودی مطالعة جامع و دقیق انجام شده است که ازجملة آنها به پژوهش‌های زیر اشاره می‌شود:

بزرگوار و همکاران (1396) پژوهشی با عنوان «سنجش مکانی پهنه‌های فقر شهری در شهرهای جدید (نمونة مطالعه: شهر جدید هشتگرد)» و با هدف ارزیابی فقر شهری در شهر جدید هشتگرد برای برنامه‌ریزی بهتر به‌منظور ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی و مکانی آن انجام دادند. آنها با استفاده از بلوک‌های آماری شهر هشتگرد در سال 1390 در نرم‌افزار Gis و به‌کارگیری مدل تحلیل عاملی به این نتیجه رسیدند که در شهر جدید هشتگرد 9/85درصد از بلوک‌های شهری متعلق به طبقة بسیار فقیر است و پایگاه اقتصادی ‌ـ اجتماعی بیشتر جمعیت شهر جدید هشتگرد در زمرة قشر فقیر و تهیدست قرار دارد. همچنین بین فقر و محدوده‌های مسکن قشر کم‌درآمد رابطة مستقیمی وجود دارد.

روستایی و همکاران (1395) در مقاله‌ای با ‌عنوان «بررسی تحلیل فضایی گسترش فقر شهری در شهر تبریز طی سال‌های 1385-1375» با استفاده از 30 شاخص اقتصادی، اجتماعی و کالبدی و به‌کارگیری روش‌های موران، لکه‌های داغ و Crosstab دریافتند توزیع فقر شهری در فضاهای شهر تبریز از مدل خوشه‌ای پیروی می‌کند؛ خوشه‌های مرفه به مرکز شهر گرایش دارند و خوشه‌های فقیر در حاشیة شهر پراکنده شده‌اند که اختلاف و شکاف طبقاتی در برخورداری از این شاخص‌ها را نشان می‌دهد.

موحد و همکاران (1395) در مقاله‌ای با عنوان «تحلیل فضایی فقر شهری در کلان‌شهر تهران» و با هدف شناسایی و تحلیل فضایی پهنه‌های فقر شهری، ضمن استفاده از 43 شاخص در قالب چهار عامل اصلی مسکن، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی- آموزشی با کاربست مدل‌های AHP و خودهمبستگی فضایی موران دریافتند الگوی فقر در کلان‌شهر تهران به‌صورت خوشه‌ای است و مناطق 17، 19، 18 و 16 بیشترین میزان فقر را داشته‌اند.

روستایی و همکاران (1394) در مقاله‌ای با عنوان «ارزیابی فقر شهری در محلات اسکان غیررسمی شهر کرمانشاه با استفاده از مدل تحلیل عاملی (نمونة موردی: محلة دولت‌آباد و شاطرآباد سال 1385)» با استفاده از بلوک‌های آماری سال 1385 شهر کرمانشاه و همچنین 30 شاخص که با روش‌های آماری به 3 عامل ترکیبی تبدیل شده است و با بهره‌گیری از مدل تحلیل آماری در Gis پی بردند وجود نواحی نابرابر در فضای شهر کرمانشاه به جدایی‌گزینی فضایی، اجتماعی و اقتصادی منجر شده است.

زنگانه و همکاران (1394) در مقاله‌ای با عنوان «گستره‌های فضایی فقر شهری اراک» و با هدف شناسایی و سطح‌بندی گستره‌های فقر شهری در شهر اراک، با استفاده از شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و به‌کارگیری مدل‌های کمّی ELECTRE و AHP درزمینة سطح‌بندی گستره‌های شناسایی‌شده به این نتیجه رسیدند که با توجه به تلفیق شاخص‌های چندگانة اجتماعی، اقتصادی و کالبدی، هفت گسترة اصلی در شهر شناسایی شدند که به‌جز بخش مرکزی، عمدتاً در حاشیة شهر قرار دارند. نتایج سطح‌بندی گستره‌های شناسایی‌شده حاکی است به‌لحاظ برخورداری و شرایط مطلوب زیستی بخش مرکزی در رتبة اول، محور 20متری میقان و محلات رودکی و باغ‌ خلج در رتبة دوم، محلة داوران و کشتارگاه، محلة فوتبال و کوی ولی‌عصر در رتبة سوم و سرانجام کوی قنات ناصری در رتبة چهارم قرار دارند.

 

روش‌شناسی پژوهش

پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. جامعة آماری این پژوهش، بلوک‌های آماری قائمشهر در سال 1390 است. داده‌های مربوط به مبانی نظری پژوهش به شیوة کتابخانه‌ای و اسنادی تهیه و داده‌های خام پژوهش از بلوک‌های آماری قائمشهر استخراج شده است. به دلیل آماده‌نبودن بلوک‌های آماری سال 1395 در زمان نگارش مقاله، از داده‌های بلوک‌های آماری سال 1390 استفاده شده است. نخست 36 شاخص فقر شهری تعریف و محاسبه و با روش فازی در محیط نرم‌افزار Excel بی‌مقیاس و به محیط نرم‌افزار Spss انتقال داده شد. با به‌کارگیری روش تحلیل عاملی 36 شاخص به 4 عامل طبقه‌بندی شد. با ترکیب چهار عامل، عامل تلفیقی فقر به دست آمد. نخست برای هر 4 عامل و عامل تلفیقی تحلیل لکه‌های داغ صورت گرفت؛ سپس با تبدیل نقشة لکه‌های داغ هریک از عوامل به لایة رستر، نقشة پهنه‌بندی فقر ترسیم شد. در انتها نیز برای آگاهی از نوع الگوی پراکنش هرکدام از 4 عامل و عامل تلفیقی، مدل تحلیل خودهمبستگی فضایی موران به کار رفت.

شاخص‌های استفاده‌شده در این پژوهش در جدول (1) ارائه شده‌اند.

جدول- 1: شاخص‌های استفاده‌شده در پژوهش

ابعاد فقر شهری

شاخص‌ها

منبع

اقتصادی

میزان فعالیت عمومی

بزرگوار و همکاران، 1396

درصد تعداد افراد شاغل در هر خانوار

نگارندگان

بار اقتصادی (بار جمعیتی)

بزرگوار و همکاران، 1396

بار تکفل واقعی

بمانیان و همکاران، 1390

درصد اشتغال کل

رضایی و همکاران، 1393

درصد اشتغال مردان

زبردست و رمضانی، 1395

درصد اشتغال زنان

زبردست و رمضانی، 1395

درصد بیکاری کل

رضایی و همکاران، 1393

درصد بیکاری مردان

روستایی و همکاران، 1395

درصد بیکاری زنان

روستایی و همکاران، 1395

بار معیشت

بزرگوار و همکاران، 1396

مشارکت زنان در فعالیت‌های اقتصادی

رضایی و همکاران، 1393

اجتماعی

نسبت جوانی

رضایی و همکاران، 1393

نسبت سالخوردگی

بزرگوار و همکاران، 1396

نسبت جنسی

بمانیان و همکاران، 1390

متوسط بعد خانوار

بزرگوار و همکاران، 1396

درصد مهاجران واردشده

نگارندگان

درصد افراد بدون همسر

نگارندگان

درصد خانوارهای بدون خودرو

موحد و همکاران، 1395

درصد خانوارهای بدون رایانه

موحد و همکاران، 1395

درصد خانوارهای دارای معلول

نگارندگان

درصد بی‌سوادی کل

روستایی و همکاران، 1394

درصد بی‌سوادی جمعیت لازم‌التعلیم

روستایی و همکاران، 1391

درصد اشتغال به تحصیل

رضایی و همکاران، 1393

کالبدی

تراکم نفر در واحد مسکونی

بزرگوار و همکاران، 1396

تراکم خانوار در واحد مسکونی

رضایی و همکاران، 1393

تراکم نفر در اتاق

موحد و همکاران، 1395

تراکم اتاق در واحد مسکونی

موحد و همکاران، 1395

درصد واحدهای مسکونی محروم از امکانات بهداشتی

نگارندگان

درصد واحدهای مسکونی محروم از امکانات زیرساختی

نگارندگان

درصد واحد­های مسکونی با مساحت کمتر از 50 مترمربع

زبردست و رمضانی، 1395

درصد واحدهای مسکونی استیجاری

صدر موسوی و همکاران، 1394

درصد واحدهای مسکونی با مصالح کم‌دوام

نگارندگان

درصد واحدهای مسکونی با بیش از یک خانوار

نگارندگان

درصد واحدهای مسکونی با یک اتاق

نگارندگان

درصد واحدهای مسکونی فرسوده

نگارندگان

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

 

معرفی محدودة پژوهش

محدودة پژوهش حاضر، قائمشهر است. قائمشهر، مرکز شهرستان قائمشهر و یکی از شهرهای استان مازندران در شمال ایران است. این شهر در ۳۶ درجه و ۲8 دقیقه عرض شمالی تا ۵۲ درجه و ۵3 دقیقه طول شرقی واقع شده است. قائمشهر از سمت شمال به شهرستان‌های جویبار و سیمرغ، از سمت جنوب به شهرستان سوادکوه شمالی، از سمت غرب به شهرستان بابل و از سمت شرق به شهرستان ساری محدود است (شکل 1). این شهر ازنظر ارتباطی موقعیت مهمی در استان مازندران دارد. شهرداری قائمشهر در سال 1314 تأسیس شد. این شهر در سال 1390، 20 محله داشته است. جمعیت این شهر در سال 1390 برابر با 196050 نفر و در سال 1395 برابر با 204953 نفر بوده است (ghaemshahr.ir, 2017).

 

شکل- 1: قلمرو جغرافیایی محدودة پژوهش

منبع: ترسیم نگارندگان براساس نقشه‌های پایة وزارت کشور، 1394

تجزیه و تحلیل یافته‌های پژوهش

با تحلیل عاملی، 36 شاخص بی‌مقیاس‌شده با روش فازی به 4 عامل طبقه‌بندی و برای هریک از عوامل، مقدار ویژه، درصد واریانس و واریانس تجمعی تبیین شد. با توجه به هریک از عوامل استخراجی، بلوک‌های شهر در 5 گروه بسیار مرفه، مرفه، متوسط، فقیر و بسیار فقیر قرار گرفت. نخست به‌منظور تعیین مناسب‌بودن شاخص‌های گردآوری‌شده برای تحلیل عاملی از آزمون KMO و بارتلتاستفاده شد. نتایج نشان داد مقادیر این شاخص‌ها در سطح پذیرفته‌ای برای تحلیل عاملی قرار دارند و مقدار آزمون KMO برابر با 813/0 و مقدار آزمون بارتلت برابر با 584/1732 با میزان خطای 000/0 به دست آمده است. جدول (2) مقادیر این آزمون‌ها را نشان می‌دهد.

جدول- 2: مقادیر آزمون KMO و بارتلت برای شاخص‌های فقر شهری قائمشهر

آزمون

مقدار KMO

مقدار بارتلت

میزان خطا (sig)

مقادیر

813/0

584/1732

000/0

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

سپس با توجه به ترتیب بالا، مجموع شاخص‌های به‌کاررفته در این پژوهش عامل‌سازی شد. بدین ترتیب شاخص‌های بارگذاری‌شده در هر عامل که بیش از 5/0 است، یک عامل را تشکیل می‌دهد. شاخص‌هایی که امکان تجمیع با این‌ها را ندارند، عامل دیگری را تشکیل می‌دهند. نتیجه، تقلیل 36 شاخص به 4 عامل بوده است. مجموع چهار عامل 79/50درصد از واریانس را تبیین می‌کند که نشان از رضایت‌بخش‌بودن تحلیل عاملی و متغیرهای مطالعه‌شده دارد. در جدول (3) مقدار ویژه و درصد واریانس هریک از عوامل آمده است.

جدول- 3: عوامل، مقادیر ویژه و درصد واریانس در تحلیل شاخص‌های فقر شهری قائمشهر

نام عوامل

مقدار ویژه

درصد واریانس

درصد واریانس تجمعی

عامل اول

03/6

75/16

75/16

عامل دوم

29/4

91/11

66/28

عامل سوم

29/4

91/11

58/40

عامل چهارم

68/3

22/10

79/50

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

شاخص‌های بارگذاری‌شده در این 4 عامل و مقادیر بار عاملی به‌دست‌آمده در جدول (4) ارائه شده است. براساس شاخص‌های بارگذاری‌شده، عوامل اول و چهارم عوامل اقتصادی و عوامل دوم و سوم عوامل اجتماعی - کالبدی نامیده می‌شود.

جدول- 4: شاخص‌های بارگذاری‌شده در 4 عامل فقر و مقدار بار عاملی به‌دست‌آمده از ماتریس دوران‌یافته

عامل اول

ردیف

شاخص

بار عاملی

1

درصد اشتغال کل

974/0

2

درصد بیکاری کل

974/0

3

درصد اشتغال مردان

974/0

4

درصد بیکاری مردان

823/0

5

درصد اشتغال زنان

788/0

6

درصد بیکاری زنان

788/0

7

بار تکفل واقعی

568/0

عامل دوم

ردیف

شاخص

بار عاملی

1

درصد خانوارهای بدون رایانه

773/0

2

درصد بی‌سوادی

73/0

3

درصد خانوارهای بدون خودرو

727/0

4

درصد واحدهای مسکونی با یک اتاق

71/0

5

درصد واحدهای مسکونی با مصالح کم‌دوام

584/0

6

درصد واحدهای مسکونی با مساحت کمتر از 50 مترمربع

575/0

عامل سوم

ردیف

شاخص

بار عاملی

1

تراکم نفر در اتاق

882/0

2

تراکم نفر در واحد مسکونی

774/0

3

متوسط بعد خانوار

773/0

4

نسبت سالخوردگی

738/0-

5

نسبت جوانی

61/0

6

تراکم اتاق در واحد مسکونی

506/0

عامل چهارم

ردیف

شاخص

بار عاملی

1

میزان فعالیت عمومی

947/0

2

بار اقتصادی

934/0

3

بار معیشت

696/0

4

درصد تعداد افراد شاغل در هر خانوار

644/0

5

مشارکت زنان در فعالیت‌های اقتصادی

56/0

تحلیل فضایی 4 عامل فقر

نخست تحلیل لکه‌های داغ را برای هر 4 عامل فقر انجام دادیم. این تحلیل آمارة گتیس - آرد جی را برای همة عوارض موجود در داده‌ها محاسبه می‌کند. همچنین با توجه به امتیاز z محاسبه‌شده می‌توان نشان داد در کجا داده‌ها با مقادیر زیاد یا کم خوشه‌بندی شده‌اند. درواقع هرچه امتیاز z بیشتر باشد، لکه‌های داغ با رنگ قرمز نشان داده می‌شوند که نشان‌دهندة خوشه‌ای‌بودن مقادیر زیاد یک شاخص است. دربارة z منفی و معنادار ازنظر آماری، هرچه امتیاز z کمتر باشد، لکه‌های سرد با رنگ آبی نشان داده می‌شوند که نشان‌دهندة خوشه‌ای‌بودن مقادیر کم یک شاخص است. همچنین لکه‌های بی‌تفاوت با رنگ زرد نشان داده می‌شوند که بیان‌کنندة نبود خوشة مقادیر زیاد یا کم یک شاخص است (عسکری، 1390: 80). شکل (2) تحلیل لکه‌های داغ 4 عامل فقر را در قائمشهر نشان می‌دهد. لکه‌های داغ عامل اول بیشتر در قسمت‌هایی از مرکز و شرق شهر دیده می‌شود. لکه‌های داغ عوامل دوم و سوم در حواشی شمالی، جنوبی، غربی و همچنین بخش‌هایی از نواحی شرقی شهر دیده می‌شود و لکه‌های داغ عامل چهارم در قسمت جنوب شهر متمرکزند.

 

 

شکل- 2: تحلیل لکه‌های داغ در قائمشهر برمبنای 4 عامل فقر

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

سپس با تبدیل نقشه‌های لکه‌های داغ 4 عامل فقر به لایة رستر، نقشة پهنه‌بندی فقر برمبنای 4 عامل فقر ترسیم شد. شکل (3) پهنه‌بندی فقر را برمبنای 4 عامل فقر نشان می‌دهد. در این نقشه 685 بلوک شهری با توجه به شاخص موریس در 5 سطح طبقه‌بندی شده است.

در عامل اول شامل 7 شاخص اقتصادی درصد اشتغال کل، درصد بیکاری کل، درصد اشتغال مردان، درصد بیکاری مردان، درصد اشتغال زنان، درصد بیکاری زنان و بار تکفل واقعی، پهنه‌های فقیر و بسیار فقیر در قسمت‌هایی از مرکز، جنوب، شرق و شمال شهر دیده می‌شوند که 7/15درصد مساحت و 57/17درصد جمعیت را دربرمی‌گیرند.

در عامل دوم شامل 6 شاخص اجتماعی - کالبدی درصد خانوارهای بدون رایانه، درصد بی‌سوادی، درصد خانوارهای بدون خودرو، درصد واحدهای مسکونی با یک اتاق، درصد واحدهای مسکونی با مصالح کم‌دوام و درصد واحدهای مسکونی با مساحت کمتر از 50مترمربع، پهنه‌های فقیر و بسیار فقیر در قسمت‌هایی از جنوب، غرب، شرق و شمال شهر دیده می‌شوند که 95/27درصد مساحت و 92/22درصد جمعیت را دربرمی‌گیرند.

در عامل سوم شامل 6 شاخص اجتماعی - کالبدی تراکم نفر در اتاق، تراکم نفر در واحد مسکونی، متوسط بعد خانوار، نسبت سالخوردگی، نسبت جوانی و تراکم اتاق در واحد مسکونی، پهنه‌های فقیر و بسیار فقیر در قسمت‌های حاشیه‌ای شهر دیده می‌شوند که 02/47درصد مساحت و 72/38درصد جمعیت را دربرمی‌گیرند.

در عامل چهارم شامل 5 شاخص اقتصادی میزان فعالیت عمومی، بار اقتصادی، بار معیشت، درصد تعداد افراد شاغل در هر خانوار و مشارکت زنان در فعالیت‌های اقتصادی، پهنه‌های فقیر و بسیار فقیر در قسمت‌هایی از جنوب، شمال غرب و شرق شهر دیده می‌شوند که 52/31درصد مساحت و 35/26درصد جمعیت را دربرمی‌گیرند.

 

 

شکل- 3: پهنه‌بندی فقر در قائمشهر برمبنای 4 عامل فقر

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

جدول (5) و شکل (4)، درصد پراکنش فضایی پهنه‌های فقر را در قائمشهر برمبنای 4 عامل فقر نشان می‌دهند.

جدول- 5: تعداد و درصد پراکنش فضایی پهنه‌های فقر در سطح قائمشهر برمبنای 4 عامل فقر

عامل اول

پهنه‌ها

بلوک

مساحت (هکتار)

جمعیت

خانوار

تعداد

درصد

مقدار

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

بسیار مرفه

145

17/21

85/485

64/22

52106

71/26

16030

69/26

مرفه

239

89/34

72/720

58/33

59488

49/30

18355

56/30

متوسط

150

9/21

67/602

08/28

49210

22/25

15085

12/25

فقیر

96

01/14

49/196

16/9

21598

07/11

6631

04/11

بسیار فقیر

55

03/8

35/140

54/6

12683

5/6

3955

59/6

عامل دوم

پهنه‌ها

بلوک

مساحت (هکتار)

جمعیت

خانوار

تعداد

درصد

مقدار

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

بسیار مرفه

137

20

65/269

57/12

51347

32/26

16106

82/26

مرفه

162

65/23

19/593

64/27

60702

12/31

18681

11/31

متوسط

176

69/25

49/683

85/31

38326

65/19

11604

32/19

فقیر

177

84/25

19/553

78/25

40559

79/20

12394

64/20

بسیار فقیر

33

82/4

5/465

17/2

4151

13/2

1271

12/2

عامل سوم

پهنه‌ها

بلوک

مساحت (هکتار)

جمعیت

خانوار

تعداد

درصد

مقدار

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

بسیار مرفه

116

93/16

4/148

91/6

18462

46/9

6066

1/10

مرفه

145

17/21

54/310

47/14

41357

2/21

13132

87/21

متوسط

202

49/29

02/678

59/31

59730

62/30

18252

39/30

فقیر

176

69/25

92/807

65/37

62557

07/32

18827

35/31

بسیار فقیر

46

72/6

18/201

37/9

12979

65/6

3779

29/6

عامل چهارم

پهنه‌ها

بلوک

مساحت (هکتار)

جمعیت

خانوار

تعداد

درصد

مقدار

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

بسیار مرفه

93

58/13

4/165

71/7

27920

31/14

8843

72/14

مرفه

169

67/24

24/437

37/20

51143

22/26

15813

33/26

متوسط

223

55/32

07/867

4/40

64621

12/33

19816

33

فقیر

140

44/20

04/535

93/24

39207

1/20

11875

77/19

بسیار فقیر

60

76/8

32/141

59/6

12194

25/6

3709

18/6

                         

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

 

شکل- 4: درصد پراکنش فضایی پهنه‌های فقر در قائمشهر برمبنای 4 عامل فقر

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

برای آگاهی از نوع الگوی پراکنش 4 عامل فقر از مدل تحلیل خودهمبستگی فضایی موران استفاده و نتایج آن در جدول (6) ارائه شده است. ابزار تحلیل خودهمبستگی فضایی موران، خودهمبستگی فضایی را براساس مکان دو مقدار و خصیصة مدنظر عوارض جغرافیایی بررسی می‌کند. این تحلیل الگوی توزیع عوارض در فضا را با ملاحظة همزمان موقعیت مکانی و خصیصه ارزیابی می‌کند. این ابزار نشان می‌دهد الگوی پراکنش این عوارض با درنظرگرفتن مقادیر خصیصة مطالعه‌شده با الگوی تصادفی، خوشه‌ای یا پراکندة برخوردار در فضا توزیع شده‌اند (عسکری، 1390: 61). با توجه به اینکه شاخص موران برای عامل اول برابر با 109608/0، برای عامل دوم برابر با 461436/0، برای عامل سوم برابر با 253372/0 و برای عامل چهارم برابر با 067762/0 شده است که مقدار آنها مثبت و نزدیک به یک است و همچنین با توجه به اینکه سطح معناداری هر 4 عامل صددرصد و میزان خطای آنها (p-value) صفر است، هر 4 عامل فقر به میزان بسیار زیادی توزیع خوشه‌ای در سطح بلوک‌های آماری قائمشهر دارند. خوشه‌ای‌بودن 4 عامل فقر نشان‌دهندة این است که مقادیر این عامل خودهمبستگی فضایی دارند.

جدول- 6: جدول خودهمبستگی فضایی موران در قائمشهر برمبنای 4 عامل فقر

نام عوامل

Moran`s Index

z-score

p-value

الگوی پراکنش

عامل اول

109608/0

905111/6

0/0

خوشه‌ای

عامل دوم

461436/0

726335/28

0/0

خوشه‌ای

عامل سوم

253372/0

829980/15

0/0

خوشه‌ای

عامل چهارم

067762/0

308662/4

0/0

خوشه‌ای

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

شکل (5) مدل موران را برای 4 عامل فقر قائمشهر به‌صورت گرافیکی نشان می‌دهد. این شکل نحوة پراکنش مقادیر 4 عامل فقر را به شکل خوشه‌ای نشان می‌دهد.

 

شکل- 5: شکل گرافیکی تحلیل خودهمبستگی فضایی موران در قائمشهر برمبنای 4 عامل فقر

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

تحلیل فضایی عامل تلفیقی

با جمع‌بندی چهار عامل بالا، عامل تلفیقی به دست می‌آید. شکل (6) تحلیل لکه‌های داغ عامل تلفیقی را در قائمشهر نشان می‌دهد. همان‌طور که در این شکل دیده می‌شود، در قسمت‌هایی از جنوب، جنوب شرق، شرق، شمال شرق، شمال و غرب قائمشهر لکه‌های داغ بیشتری دیده می‌شود که مقادیر بیشتری از عامل تلفیقی را دارند و خوشه‌های فضایی داغ را تشکیل داده‌اند. در قسمت‌های مرکزی شهر تا قسمت‌هایی از شرق و همچنین قسمت‌هایی از جنوب غرب قائمشهر نیز لکه‌های سرد بیشتری دیده می‌شود که مقادیر کمتری از عامل تلفیقی را دارند و خوشه‌های فضایی سرد را تشکیل داده‌اند.

 

شکل- 6: تحلیل لکه‌های داغ در قائمشهر برمبنای عامل تلفیقی

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

 

سپس با تبدیل نقشة لکه‌های داغ عامل تلفیقی به لایة رستر، نقشة پهنه‌بندی فقر برمبنای عامل تلفیقی ترسیم شد. شکل 7 پهنه‌بندی نهایی فقر را در قائمشهر نشان می‌دهد. در این نقشه 685 بلوک شهری با توجه به شاخص موریس در 5 سطح طبقه‌بندی شده است. پهنه‌های بسیار فقیر با رنگ قرمز مشخص شده است که به‌صورت خوشه‌هایی در جنوب شامل محلات 19 (شهدا محله)، 18، 17 (آبندانسر و قائم‌محله) و 12، شرق شامل محلة 20 (اسلام‌آباد) و شمال شهر شامل محلة 8 (کوچک‌سرا) دیده می‌شوند و 76/8درصد بلوک‌ها، 2/8درصد مساحت، 9/6درصد جمعیت و 73/6درصد خانوار را دربرمی‌گیرند.

پهنه‌های فقیر نیز با رنگ نارنجی مشخص شده است که 66/30درصد بلوک‌ها، 52/38درصد مساحت، 2/28درصد جمعیت و 58/27درصد خانوار را شامل می‌شوند و بیشتر در محلات بیرونی و حاشیه‌ای شهر شامل محلات 20، 19، 18، 17، 16، 12، 10، 9 و 8 تمرکز دارند.

پهنه‌های متوسط نیز با رنگ زرد مشخص شده است که 55/25درصد بلوک‌ها، 02/30درصد مساحت، 78/24درصد جمعیت و 53/24درصد خانوار را شامل و تقریباً در تمام قسمت‌های شهر به‌صورت پراکنده دیده می‌شوند.

پهنه‌های مرفه با رنگ سبز روشن مشخص شده است که 07/23درصد بلوک‌ها، 08/16درصد مساحت، 99/23درصد جمعیت و 44/24درصد خانوار را دربرمی‌گیرند که در قسمت مرکز، شرق و جنوب غرب شهر به‌ویژه محلات 2، 3، 4، 6 و 11 تمرکز دارند.

پهنه‌های بسیار مرفه در قسمت مرکز، شرق و جنوب غرب شهر و به‌ویژه محلات 7 (شهید دهقان) و 15 تمرکز دارند که با رنگ سبز تیره مشخص شده است و 97/11درصد بلوک‌ها، 18/7درصد مساحت، 14/16درصد جمعیت و 72/16درصد خانوار را شامل می‌شوند. جدول (7) و شکل (8)، درصد پراکنش فضایی پهنه‌های فقر را در قائمشهر برمبنای عامل تلفیقی نشان می‌دهد.

 

شکل- 7: پهنه‌بندی نهایی فقر در قائمشهر

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

جدول- 7: تعداد و درصد پراکنش فضایی پهنه‌های فقر در سطح قائمشهر

پهنه‌ها

بلوک

مساحت (هکتار)

جمعیت

خانوار

تعداد

درصد

مقدار

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

بسیار مرفه

82

97/11

16/154

18/7

31487

14/16

10039

72/16

مرفه

158

07/23

16/345

08/16

46794

99/23

14679

44/24

متوسط

175

55/25

16/644

02/30

48341

78/24

14730

53/24

فقیر

210

66/30

65/826

52/38

55010

2/28

16566

58/27

بسیار فقیر

60

76/8

94/175

2/8

13453

9/6

4042

73/6

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

 

شکل- 8: درصد پراکنش فضایی پهنه‌های فقر در قائمشهر

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

 

برای آگاهی از نوع الگوی پراکنش عامل تلفیقی از مدل تحلیل خودهمبستگی فضایی موران استفاده و نتایج آن در جدول (8) ارائه شده است. با توجه به اینکه شاخص موران برای عامل تلفیقی برابر با 303011/0 شده که مقدار آن مثبت و نزدیک به یک است و همچنین با توجه به اینکه سطح معناداری این عامل صددرصد و میزان خطای آن (p-value) صفر است، می‌توان بیان داشت عامل تلفیقی به میزان بسیار زیادی توزیع خوشه‌ای در سطح بلوک‌های آماری قائمشهر دارد. خوشه‌ای‌بودن عامل تلفیقی نشان‌دهندة این است که مقادیر این عامل خودهمبستگی فضایی دارند. شکل (9) مدل موران را برای عامل تلفیقی قائمشهر به‌صورت گرافیکی نشان می‌دهد. این شکل نحوة پراکنش مقادیر عامل تلفیقی را به شکل خوشه‌ای نشان می‌دهد.

جدول- 8: خودهمبستگی فضایی موران در قائمشهر برمبنای عامل تلفیقی

Global Moran’s I summary

303011/0

Moran’s Index

001462/0-

Expected Index

000259/0

Variance

908244/18

z-score

000000/0

p-value

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

 

 

شکل- 9: شکل گرافیکی تحلیل خودهمبستگی فضایی موران در قائمشهر برمبنای عامل تلفیقی فقر

منبع: یافته‌های پژوهش، 1397

نتیجه‌گیری

امروزه در تلاش برای تحقق توسعۀ انسانی، سنجش و تعیین فقر شهری، موضوعی است که در سیاست‌گذاری و مدیریت توسعۀ انسانی در بسیاری از کشورهای مواجه با آن دنبال می‌شود و این امر نیازمند اتخاذ روش‌های علمی به‌ویژه در تعیین جغرافیایی پهنه‌های فقیرنشین شهری با کاربرد مدل‌ها و تعریف شاخص‌های مناسب به‌منظور تعیین ابعاد متفاوت فقر شهری است. بدیهی است اجرای سیاست‌های کاهش فقر بدون تعیین گستره و ابعاد آنها، موفقیت چندانی نخواهد داشت و اصولاً یکی از مسائل مهم در تدوین برنامه‌های کاهش فقر، اطلاع از گستردگی فقر حاکم بر جامعه و عوامل مؤثر بر آن است. پس از تعیین گسترة فقر و اطلاع از عوامل تعیین‌کنندة آن می‌توان با بصیرت بیشتری برای تصریح اهداف و گزینش روش‌های عملی اجرای برنامه‌های کاهش فقر و بهبود توزیع درآمد اقدام کرد.

هدف از این پژوهش، تحلیل فضایی فقر در قائمشهر بوده است و در این راستا 36 شاخص فقر شهری با روش تحلیل عاملی به 4 عامل طبقه‌بندی شدند. با تلفیق این 4 عامل، عامل تلفیقی فقر به دست آمد و براساس آن تحلیل فضایی صورت گرفت. براساس روش لکه‌های داغ در قسمت‌های بیرونی و حاشیه‌ای قائمشهر لکه‌های داغ بیشتری دیده می‌شود که مقادیر بیشتری از فقر را دارند و خوشه‌های فضایی داغ را تشکیل داده‌اند که به معنای متمرکزبودن فقر در این قسمت‌هاست. در قسمت‌های مرکزی شهر تا قسمت‌هایی از شرق و همچنین قسمت‌هایی از جنوب غرب قائمشهر نیز لکه‌های سرد بیشتری دیده می‌شود که مقادیر کمتری از عامل فقر را دارند و خوشه‌های فضایی سرد را تشکیل داده‌اند که به معنای کم‌بودن میزان فقر در این قسمت‌هاست. براساس شاخص نهایی فقر، 4/39درصد بلوک‌ها، 7/46درصد مساحت، 1/35درصد جمعیت و 3/34درصد خانوار قائمشهر در پهنة فقیر و بسیار فقیر قرار دارند. از مهم‌ترین پهنه‌های فقر شهدامحله، آبندانسر، قائم‌محله، اسلام‌آباد و کوچک‌سراست. براساس روش تحلیل خودهمبستگی موران با توجه به اینکه مقدار این شاخص مثبت و نزدیک به یک است، مقادیر فقر در سطح بلوک‌های آماری قائمشهر الگوی توزیع خوشه‌ای دارد.

با توجه به پیامدهای منفی پدیدة فقر شهری ازجمله انواع و اقسام ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی، جرم و جنایت و ... که باعث ایجاد ناامنی در سطح شهر و کاهش سطح کیفیت زندگی برای سایر شهروندان قائمشهر می‌شود، ضروری است مدیران و مسئولان شهری به نتایج پژوهش حاضر برای آگاهی جامع و دقیق‌تر از وضعیت فقر در سطح قائمشهر توجه داشته باشند تا بتوانند گام‌های مؤثر و عملی برای ساماندهی وضعیت فقر بردارند.

مهم‌ترین پیشنهادها برای برون‌رفت از مشکل فقر بنا بر شرایط کنونی در قائمشهر به شرح زیر توصیه می‌شود:

- بررسی‌های انجام‌گرفته نشان‌دهندة نوعی شکاف طبقاتی در سطح قائمشهر است که طبقات مرفه در قسمت مرکزی و طبقات فقیر در قسمت‌های بیرونی و حاشیه‌ای شهر استقرار یافته‌اند؛ بنابراین برنامه‌ریزان باید برای این امر چاره‌جویی کنند.

- برنامه‌های فقرزدایی باوجود مبتنی‌بودن بر سیاست‌های کلان و برنامه‌ریزی‌های فراگیر، باید به‌صورت محلی و منطقه‌ای اجرا شوند. محلی و منطقه‌ای‌کردن برنامه‌های کلان کشوری به انعطاف‌پذیری برنامه‌ها برای هماهنگی با امکانات، استعدادها و نیازهای منطقه و محلات منجر خواهد شد؛ بنابراین ضروری است در مناطق مختلف سطح قائمشهر برنامه‌های مختلف و همسو با آن مناطق به اجرا درآید.

- برنامه‌های فقرزدایی باید به سمتی حرکت کنند که از تمرکزگرایی موجود بپرهیزند و زمینة مشارکت گروه‌های هدف را فراهم آورند. ماهیت مشارکتی برنامه‌ها باعث می‌شود در مرحلة تدوین نیازها شناخته شوند، در مرحلة تنظیم اولویت‌ها برجسته شوند و اجرای آنها با سرعت و کیفیت زیادی صورت گیرد.

- مهاجرت‌هایی که به محلات اسکان غیررسمی قائمشهر به‌ویژه در قسمت‌های حاشیه‌ای آن صورت می‌گیرد، اقدام هوشمندانه‌ای است که مهاجران برای ارتقای سطح زندگی‌شان انجام می‌دهند؛ بنابراین باید مشکلاتی را که باعث مهاجرت می‌شود، ریشه‌یابی کرد و در پی ازبین‌بردن این مشکلات برآمد.



[1] Malthus

1- بزرگوار، علیرضا، زیاری، کرامت‌الله و تقوایی، مسعود، (1396)، سنجش مکانی پهنه‌های فقر شهری در شهرهای جدید (مورد مطالعه: شهر جدید هشتگرد)، فصلنامة علمی - پژوهشی مجلس و راهبرد، دورة 24، شمارة 92، تهران، 27-5.
2- بمانیان، محمدرضا، رضایی راد، هادی، منصور رضایی، مجید، (1390)، ارزیابی خصیصه‌های اقتصادی در شناسایی گستره‌های فقر شهری با استفاده از تکنیک Delph و AHP (شهر کاشمر)، فصلنامة مدیریت شهری، دورة 9، شمارة ویژه‌نامه، تهران، 166-153.
3- پاتر، رابرت و ایوانز، سلی‌لوید، (1384)، شهر در جهان در حال ‌توسعه، ترجمة کیومرث ایراندوست و میترا احمدی، انتشارات سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور، چاپ اول، تهران، 361 ص.
4- جواهری‌پور، مهرداد و داورپناه، بابک، (1381)، سکونتگاههای ناپایدار قشر کم‌درآمد شهری (بازبینی سیاست‌گذاری‌های دوران اخیر درزمینة اسکان غیررسمی یا نابسامان)، نشریة معماری و شهرسازی هفت شهر، دورة 1، شمارة 8، تهران، 82-97.
5- رضایی، محمدرضا، علیان، مهدی، خاوریان، امیررضا، (1393)، شناسایی و ارزیابی گستره‌های فضایی فقر شهری در شهر یزد، مجلة پژوهش‌های جغرافیای انسانی، دورة 46، شمارة 3، تهران، 695-677.
6- روستایی، شهریور، احدنژاد، محسن، اصغری زمانی، اکبر و زنگنه، علیرضا، (1391)، الگوی تطبیقی گسترش فقر در شهر کرمانشاه در دورة 85-1375، فصلنامة مطالعات و پژوهش‌های شهری و منطقه‌ای، دورة 3، شمارة 12، اصفهان، 40-17.
7- روستایی، شهریور، احدنژاد، محسن، اصغری زمانی، اکبر، زنگنه، علیرضا و سعیدی، شهرام، (1394)، ارزیابی فقر شهری در محلات اسکان غیررسمی شهر کرمانشاه با استفاده از مدل تحلیل عاملی (نمونة موردی: محلة دولت‌آباد و شاطرآباد سال 1385)، نشریة جغرافیا و برنامه‌ریزی، دورة 19، شمارة 53، تبریز، 166-137.
8- روستایی، شهریور، کریم‌زاده، حسین و زاد ولی، فاطمه، (1395)، بررسی تحلیل فضایی گسترش فقر شهری در شهر تبریز طی سال‌های 1385-1375، مجلة آمایش جغرافیایی فضا، دورة 6، شمارة 22، گرگان، 136-125.
9- زبردست، اسفندیار، رمضانی، راضیه، (1395)، سنجش فقر شهری و ارتباط آن با دسترسی به خدمات شهری در شهر قزوین، نشریة هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی، دورة ۲۱، شمارة ۲، تهران، 54-45.
10- زنگانه، احمد، تلخابی، حمیدرضا، گازرانی، فریدون و یوسفی فشکی، محسن، (1394)، گستره‌های فضایی فقر شهری اراک، نشریة تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، دورة 2، شمارة 1، تهران، 107-93.
11- زنگنه، علیرضا، (1389)، شناخت الگوی فضایی گسترش فقر شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در شهر کرمانشاه طی سال‌های (1385-1375)، پایان‌نامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: روستایی، شهریور، دانشگاه زنجان، دانشکدة علوم انسانی، گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری.
12- طارمی، علی، (1387)، سنجش فقر شهری در محلة اسلام‌آباد زنجان با استفاده از GIS، پایان‌نامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: روستایی، شهریور، دانشگاه زنجان، دانشکدة علوم انسانی، گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری.
13- صدر موسوی، میراستار، عابدینی، اصغر، خضرنژاد، پخشان، (1394)، تحلیل فضایی و رتبه‌بندی شهرهای استان آذربایجان غربی براساس شاخص‌های فقر شهری، فصلنامة آمایش محیط، دورة 10، شمارة 37، ملایر، 148-123.
14- عزیزی، منصور، موحد، علی، ساسان‌پور، فرزانه و کرده، نعمت، (1393)، تحلیلی بر وضعیت فقر شهری (مطالعة موردی: شهر مهاباد)، فصلنامة اطلاعات جغرافیایی سپهر، دورة 23، شمارة 90، تهران، 69-60.
15- عسکری، علی، (1390)، تحلیل‌های آمار فضایی با ARC GIS، انتشارات سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران، چاپ اول، تهران، 127 ص.
16- محمدی، زهرا، (1385)، زنان سرپرست خانوار، انتشارات روابط عمومی شورای فرهنگی - اجتماعی زنان، چاپ اول، تهران، 144 ص.
17- مرکز آمار ایران، (1396)، بلوک‌های آماری شهر قائمشهر در سال 1390.
18- موحد، علی، ولی نوری، سامان، حاتمی‌نژاد، حسین، زنگانه، احمد و کمان‌رودی کجوری، موسی، (1395)، تحلیل فضایی فقر شهری در کلان‌شهر تهران، فصلنامة علمی - ‌پژوهشی اقتصاد و مدیریت شهری، دورة 4، شمارة 3 (پیاپی 15)، تهران، 36-19.
19- Baharoglu, Kessides, (2002). Urban Poverty, A Sourcebook for Poverty Reduction Strategies, Chapter 16, Macroeconomic and Sectoral Approaches, USA, Vol 2, Pp 123-159.
20- Baker, Judy, (2009). Meeting the Challenge of Urban poverty and Slums, The World Bank, UK, 53 p.
21- Christiaensen, Luc., De Weerdt, Joachim., Todo, Yasuyuki, (2013). Urbanization and Poverty Reduction – The Role of Rural Diversification and Secondary Towns, Fourth International Conference, Hammamet, Tunisia, African Association of Agricultural Economists (AAAE), 35 p.
22- Duclos, Jean-Yves., Araar, Abdelkrim, (2006). Poverty and equity: measurement, policy and estimation with DAD, Springer Science & Business Media, Vol 4, New York, 416 p.
23- Fay, Marianna, (2005). The Urban Poor in Latin America the World Bank, Directions in Development, World Bank, Washington, DC, 284 p.
24- Gray, L. C., Moseley, W. G, (2005). A geographical perspective on poverty-environment interactions,The Geographical Journal, Vol 171, No 1, UK, Pp 9-23.
25- Masika, Rachel, Dehaan, Arjan, Baden, Sally, (2001). Urbanization and Urban Poverty: A Gender Analaysis, Institute of Development Studies, University of Sussex, Brighton of UK, 18 p.
26- Moser, Caroline, Gate, Micheat, (1996). House and Helen Cireia, Working Paper, No. 5, Washington, D.C.
27- Ravallion, Martin, (1998). Poverty Lines in Theory and Practice, Living standards measurement study (LSMS) Working Paper, No 133, Washington, D.C, The World Bank.
28- Ren, Chunhui, (2011). Modeling poverty dynamics in moderate-poverty neighborhoods: a multi-level approach, Ph.D dissertation of Sciences City and Regional Planning with guidance Dr. Hazel A. Morrow-Jones, Ohio State University, 202 p.
29- Simler, K., Harrower, S., Massingarela, C., (2003). Estimating poverty indices from simple indicator surveys, In conference on Growth, poverty reduction and human development in Africa, Centre for the Study of African Economies, University of Oxford.
30- www.ghaemshahr.ir, (2017).