نویسنده
استادیار گروه معماری، دانشکده عمران، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Squares play an important role in improving the quality of urban environments, but most of current urban environments, including squares, especially central and historical squares, do lack of proper quality and desirability. This study aims at identifying the affective factors, on the squares' desirability, and offering solutions for increasing the desirability of current status of Tabriz's central and historical square, called Saa'at Square. The present study is a combination of qualitative and quantitative methods in data collection from a semi-structured interview with 50 residents of Tabriz city using purposeful sampling and data saturation method. To analyze the data obtained from the interview, the content analysis method has been used, and for the quantitative method, the TOPSIS method has been used. Results show that two factors of location attachment, and sociality, have the most and the least effect on the desirability of Tabriz Square. Among the threefold components affecting the attachment to the field, the component of the field's symbolism is the most significant indicator in this field. Therefore, results of the research to improve the desirability of this square, call for paying more attention to socializing factors -in particular the component of the sense of security in it, as well as the diversity of activities and uses, as well as the factors of visual attraction and creating collective memories in it, especially the component of the sense of survival in its space, and responsiveness to the needs of users by the urban authorities and planners. In this regard, solutions such as creating more green spaces and more pedestrians, creating recreational and cultural spaces, increasing the size of the square, preserving its historical texture, creating uses such as traditional market in order to preserve the city's culture and ..., are offered to promote the desirability of the Tabriz Saa'at Square. Innovational aspect of the present research, is in paying attention to the desirability of this historical square, using a quantitative-quantitative combinational research method.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
امروزه مسئلة یکنواختی و بیهویتی فضاهای شهری ازجمله مسائلی است که بهتازگی توجه کارشناسان و طراحان و متخصصان فضاهای شهری را به خود جلب کرده است. متأسفانه بیشتر فضاهای شهری امروزی ازجمله میدانها مطلوبیت و کیفیت لازم را ندارند و ازنظر بصری جذابیتی در بیننده ایجاد نمیکنند. فضای شهری در صورت داشتن مطلوبیت و جذابیت بصری میل و رغبت بیشتری را در افراد و بازدیدکنندگان برای ماندن در آن فضا ایجاد میکند؛ در غیر این صورت حضور در میدان نوعی حس بیگانگی برای حاضران به همراه خواهد داشت و تمایل به ماندن در فضا را از بین خواهد برد؛ درنتیجه فضا به عنصری بیهویت تبدیل خواهد شد که مردم هنگام حضور در آن عاری از حس تعلق خواهند بود.
این مقاله به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که عوامل تأثیرگذار بر مطلوبیت میدانهای شهری کداماند و تأثیر این عوامل بر مطلوبیت این فضاها چگونه است. در این راستا میدان ساعت، یکی از میدانهای مرکزی - تاریخی شهر تبریز، انتخاب شده است تا ضمن بررسی شاخصهای مطلوبیت مکان و تحلیل و بررسی آنها، الگوی مناسبی برای طراحی، ساماندهی و بهسازی آنها پیشنهاد داده شود؛ از این رو بررسی عوامل تأثیرگذار بر میزان مطلوبیت میدان شهری که میزان حضور ساکنان و بازدیدکنندگان را افزایش دهد و نوعی حس تعلق به میدان را بهمثابة فضایی جمعی در بافت تاریخی ایجاد کند، از اهداف این مقاله است. توجه به گونة گره و زیرمجموعة آن (میدان) در میان فضاهای شهری، حاصل دغدغة صاحبنظران مباحث شهری درزمینة افزایش کیفی و کمی حضور مردم در عرصة شهر است. در نگاه پژوهشگران دستکم پنج موضع زیر تشخیص داده میشود:
- رویکرد هنری و زیباییشناسی: توجه به میادین بهمنزلة گونهای لازم برای نیل به کیفیت مطلوب جسمی و روانی در شهر.
- رویکرد تاریخی: تحلیل و بررسی فضاهای شهری و میادین در بافتهای تاریخی و برشمردن کیفیتهای ناشی از آنها.
- رویکرد گونهشناسی: برمبنای معیارهای کالبدی، شکلی، عملکردی یا دیگر معیارها از میدانها.
- رویکرد تحلیلی: شناخت میدان بهوسیلة اجزایی که منجر به ارائة معیارهایی برای طراحی و ارزیابی آن میشود.
- رویکرد قیاسی: شناخت وضع موجود و قیاس نمونهای ایرانی با نمونهای غیرایرانی یا قیاس با نمونهها در دورههای زمانی و مطالعة روند تحول فضا (نژادستاری، 1390: 58).
رویکردی که در این مقاله به کار گرفته شده است، تاریخی - تحلیلی است. مصداق تقسیمات یادشده دیدگاه کامیلوزیته ، شهرساز اتریشی، است که با رویکردی زیباشناسانه، میدان و در کنار آن خیابان را دو گونهای میداند که هر شهری باید دستکم واجد چند نمونة مطلوب آنها باشد تا برای ساکنان لذت و افتخار بیافریند، روح بشر را زنده کند و احساسات پاک و بزرگ را در جوانان پرورش دهد. او مباحثی چون محصوربودن، ارتباط میان بناها، شکل و اندازة میدان، ترکیب میدانها و تشکیل میدانهای گروهی و موضوع حضور عناصر طبیعی در میدان را بررسی میکند (آسیابی، 1389: 46).
مبانی نظری پژوهش
میدان
واژة «میدان» در فارسی به معنای «پیالة می» است؛ همچنین عیش فراخ خوش، صفحه، زمین بیعمارت (دهخدا، 1378: 392). معنای این واژه مفهوم ظرفیت، جا و مکانی را برای بودن چیزی و محتوایی دربردارد. صاحبنظران در تعریف ماهیت میدان اذعان دارند مکان خوانا و آزاد که برای «عبور» و «قرار» استفاده میشود؛ مکانی که به «شخص پیاده» وجود میدهد؛ همان آگاهی از شهروندبودن نزد «هابرماس» و «آرنت». «ریچارد سنت» نیز آن را فضای آموزشی و پرورشی میداند که انسان بهواسطة آن مکالمه میآموزد و هویت شهری و شهروندی به دنبال برگزاری فعالیتهای جمعی در آن شکل میگیرد (بس، 1389: 24)؛ چنانکه میدان در طول شکلگیری شهرها تا دوران پیش از مدرنیته، عنصری حیاتی در تقویت هویت شهر به شمار میرود؛ آگورا ، فوروم ، بازار - میدان، پیاتزا و پلازا، اسـامی مختلفـی اسـت کـه در جوامع مختلف به این عملکرد مشابه شهری داده شده و با وجود تغییراتی در الگوی طراحی و سـنجههـای متفـاوت فرهنگـی هر جامعه همگی براساس همان نیاز و مفهوم واحد اولیه طراحی شدهاند.
در ایران نیز بررسی تعاریف صاحبنظران گوناگون از میدان و نیز پیشینة آن نشان میدهد این فضای شهری، مکان گردهمایی شهروندان و انجام فعالیتها و رویدادها بوده است. تاریخ میدان در ایران بهروشنی مطالعه نشده است. دربارة وجه تسمیة آن گفته شده به معنای «محل می» و مربوط به آیین کیش مهر بوده که در فضای شهری قرار میگرفته است. برخی گفتهاند سنگابهای نصبشده در جلوخان ورودی مساجد تاریخی ایران، تداوم این سنت و دگردیسی آن بهصورت آبخوری برای نمایش آیینی و معنویبودن فضا بوده است. در کتابهای تاریخی ایران از دوران قدیم تاکنون بارها از واژة «میدان» استفاده شده و معمولاً برای بیان فضاهایی به کار رفته که «بازبودن»، «عمومیبودن»، «مرکزیتداشتن»، «تعاملیبودن»، «پیامرسانبودن» و «حاوی عناصر نمادین طبیعتبودن» از صفات اصلی آنها بوده است (عادلوند و موسوی لر،1394: 15).
میدان در تمامی اعصار، محل برخورد انسانها و تعاملات اجتماعی و بهمنزلة فضایی عمومی جایگاه بروز ارزشهای گروههای مختلف انسانی بوده است (طهموری و حسینرضوی، 1389: 95) که مسیر دسترسی و نظام گردشی داخل آنها برای عابران پیاده طراحی شده بود (قبادیان، 1383: 83)؛ همچنین میدان اثرگذارترین فضای شهری در ذهنیت شهروندان است که در ذهن شهروندان حکم گرههای پررنگی را دارد (پاکزاد، 1384: 125).
کریر «میدان» را نخستین تمهید انسان برای بهرهمندی از فضای شهری برمیشمارد (Krier, 1979: 173).
ازنظر زوکر میدان و عناصر مربوط به آن از دید کالبدی، جزئی از ساخت فضای شهری و از دیدگاه اجتماعی، جایی برای تجمع مردم و امکان برقراری تعاملات اجتماعی است. او میدان را ساختار طراحیشدهای میدانست که چهارچوبی برای رشتهای از فعالیتهای انسانی است (Zucker, 1959: 287)؛ بنابراین مهمترین مشخصة میدان علاوه بر عمومیبودن آن، اهمیت نقش پیاده و تجمعات اجتماعی در آن است (عادلوند و موسوی لر، 1394: 15).
تبدیل مفهوم میدان به فلکه
از دوران مدرن و پس از آن به دنبال تأکید بیشازحد بر فردیت انسان و انزواطلبی شهروند، نقش میدان بهمنزلة بستر شکلگیری ارتباطات و مراودات اجتماعی کمرنگ شد و حتی از بین رفت. میدان در عهد مدرنیسم با انقطاع از زمینة تاریخی و جغرافیایی تغییر ماهیت داد؛ بهطوریکه جایگزینی عنصر سواره با پیاده باعث شد این فضاها همچون دیگر فضاهای این دوران عارضة بیهویتی را تجربه کنند. ویژگی تجمعپذیری میدان به این معنا که مردم و فعالیتهای مردمی را در خود جمع میآورد، از دست رفت و در یک دگردیسی ناخوشایند به عنصری به نام «فلکه» تبدیل شد که دیگر جنبة اجتماعی نداشت و اجازة عبور، قرار و نفوذ پیاده را نیز به فضا نمیداد و برخلاف میدان به فضایی بدل شد که توصیه به پراکندگی و بیقراری میکرد (عادلوند و موسوی لر، 1394: 16).
از پیدایش مفهوم «فلکه» کمتر از یک قرن میگذرد. در سال 1906 مفهوم فلکه را شهرسازی به نام «اوژن هنارد» برای آسانی تردد خودروها در تقاطعها ارائه داد. فلکه عبارت است از گشودگی در تقاطع محورها و جزیرهای در وسط این گشودگی. جزیرة میانی پوشش گیاهی، آبنما، فواره و گاه مجسمه دارد که معمولاً تقاطعی مدور و عملکرد اصلی آن، توزیع حرکت خودروهاست. آنچه در طرح فلکه مطرح نیست، حضور انسان است (پاکزاد، 1383: 51).
بهواسطة ورود وسایل نقلیة موتوری به درون میدان، حضور مردم ناامن و ناممکن شد و بهمرور زمان عملکرد میدان به فضاهای شهری دیگر واگذار شد؛ به بیان دیگر، میدانی که بهمنزلة یکی از کلیدیترین مکانهای جمعی در طول تاریخ بهخوبی ایفای نقش کرده بود، براساس نیازهای نوع بشر ماهیتش تغییر کرد و از مرکز تعاملات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دیروز به شکل امروزی خود در زندگی ماشینی درآمد (طهموری و حسینرضوی، 1389: 96). طی سالهای اخیر فرم و عملکرد میدانهای شهری ما دربرابر تغییرات و تحولات سریع و مخرب ناشی از ورود خودروی شخصی بهشدت تغییر کرده است. میادین امروزی تلفیقی از فرم فلکه به معنای میدان و عملکردی مختلط از این دو هستند (پاکزاد، 1383: 54).
بین میدان و فلکه تفاوتهای اساسی و عملکردی وجود دارد که این تفاوتها در جدول (1) نشان داده شده است.
جدول- 1: تفاوت ویژگیهای میدان و فلکه شهری؛ ماخذ: (رضویان و خدابخشی،1394)
ویژگی میدان |
ویژگی فلکه |
میدان از عناصر قدیمی شهری است. |
فلکه پس از توسعة وسایل نقلیة موتوری بهویژه خودرو مطرح شد. |
میدان به شکلهای مختلف ازجمله مدور، چهارگوش، مثلث یا بیشکل طراحی میشود. |
فلکه فقط شکل مدور یا بیضوی دارد. |
در میدان بر سکون و آرامش تأکید میشود. |
در فلکه بر روانی حرکت وسایل نقلیه تأکید میشود. |
میدان، محل تجمع افراد و به همین دلیل حق تقدم با افراد پیاده است. |
فلکه، محل توزیع و حرکت وسایل نقلیه و به همین دلیل حق تقدم با وسایط نقلیه است. |
در میدان فرصت درک جزئیات فضا برای افراد وجود دارد. |
در فلکه فرصت درک جزئیات فضا وجود ندارد یا اندک است. |
میدانها عموماً جداره دارند. |
فلکهها بهویژه در مبادی ورودی شهرها جداره ندارند. |
میدانها کارکردهای گوناگونی دارند. |
کارکرد غالب در فلکهها، کارکرد ارتباطی است. |
در میدان مردم به توقف تشویق میشوند. |
در فلکه تشویق به حرکت در اولویت است. |
در میدان بر ایمنبودن پیاده تأکید میشود. |
فلکه پس از توسعة وسایل نقلیة موتوری بهویژه خودرو مطرح شد. |
مطلوبیت میادین شهری
در فرهنگ فارسی معین از «مطلوبیت» به معنای خواستهشده، طلبشده، دلپسند و خوشایند یاد میشود. مفهوم مطلوبیت در معماری و شهرسازی، میزان پذیرفتهشدن فضای عمومی از جانب مردم و میزان تأثیرگذاری آن مکان بر کاربران است. میادین شهری به علت ماهیت خاص خود و عملکردشان در ساختار فضایی و کالبدی شهر و همچنین نقش بازتولید معنایی و ذهنی فضای عمومی شهری از اثرگذارترین فضاهای شهر در ذهنیت شهرونداناند. میادین بهطورکلی فضایی باز و وسیع دارند و کاربرد آنها عموماً از جنس مراودات اجتماعی، تجمع شهروندان و ارتباطات متقابل بین آنهاست.
میدان شهری، جزء اساسی طراحی شهر در نظر گرفته و اینگونه تعریف میشود: «منطقهای که از ساختمانها تشکیل شده و منطقهای طراحیشده است تا ساختمانها را به بهترین وجه به نمایش بگذارد» (Moughtin, 2003: 87).
هویت شهر و پسزمینههای فرهنگی جوامع با میدانهای شهری بازتاب مییابد. میدانهای شهری تصویر و شهرت شهر را نشان میدهد؛ زیرا میدان، یکی از اجزای اصلی ساختار شهر است.
با توجه به نظر لوی[1] تفاوت اصلی بین پارک عمومی و میدان عمومی این است که «در میدان، شهروندان به تظاهرات و مانیفست طبیعت متصل نیستند؛ بلکه به قلب فرهنگ، تاریخ و حافظة شهری متصلاند» (Murat Z. Memluk, 2013: 513)؛ بنابراین ایجاد فضاهایی مناسب و مطلوب برای تمامی گروههای اجتماعی، بخشی از وظایف مدیریت شهری در حوزة طراحی و برنامهریزی برای توسعة شهر محسوب میشود. کاهش مطلوبیت شاخصههای کیفی در فضاهای عمومی شهری، یکی از مشکلاتی است که شهرهای امروز ما با آن دست به گریباناند و از آنجا که فضاهای عمومی شهر، تجلی مکانی حیات شهری و حضور شهروندان در شهر هستند، اثر متقابل کاهش کیفیت فضاهای شهری بر تنزل کیفیت زندگی شهری، عمق و ابعاد این مشکل را روشنتر میسازد (رفیعی و همکاران، 1392: 1). در زیر به بعضی از عوامل مؤثر بر مطلوبیت میدان اشاره میشود:
- اجتماعپذیری در میدانهای شهری
میدانهای شهری از جنبة حضور و مشارکت اجتماعی مردم حائز اهمیتاند؛ اما آنچه این فضاها را به لحاظ اجتماعی فعال میسازد، در درجة اول عوامل کالبدی است که بتواند زمینهساز ورود و سپس توقف افراد درون فضا باشد؛ ازجمله دسترسیها، جاذبههای بصری، عوامل طبیعی و بسیاری عوامل دیگر؛ اما آنچه بیش از ابعاد کالبدی در حضور و تعامل اجتماعی افراد مؤثر است، پیشبینی و خلق رویدادهای اجتماعی است که در عین ایجاد فرصتهای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، زمینهساز ارتقاء حس تعلق به مکان است (دانشپور و چرخچیان، 1386: 20).
فضاهای عمومی، فضاهایی هستند که افراد و گروههای مختلف اجتماعی در آن سهیماند. این فضاها محل تبادل افکار و اطلاعات و مکانی برای شکلگیری شبکههای اجتماعیاند. چنین فضاهایی بیش از آنکه فضا باشند، تجربهاند که نتیجة چنین تعامل و تجاربی در میان افراد و گروههای مختلف، دریافت حس هویت جمعی، احترام به خود، ارتقاء مهارتهای جمعی و مشارکت اجتماعی خواهد بود (Hajer, 2001: 57). حمایت و حفاظت از فضا و خوشایندی بصری آن سبب میشود مردم به آن فضا جذب شوند و به آسایش ذهنی در آن دست یابند که این امر به توقف، قدمزدن و تجربة حیات جمعی مردم در آن فضا منجر خواهد شد.
میدان، فضای شهری تأمینکنندة بعضی از غرایز انسان ازجمله نیاز به در کنار جمع بودن و برقراری ارتباط با سایر افراد است. عوامل و ساختارهای اجتماعی شامل روابط همسایگی، آشنایی افراد، خاطرات تلخ و شیرین محله، وجود طبقات اجتماعی همسطح در کنار یکدیگر، برگزاری آیینهای جمعی و وجود سازمانها و نهادهای مردمی در محله و همچنین ساختارهای فضایی و کالبدی شامل وجود مرکز محله با سازمان فضایی خاص و عملکردهای متنوع و لازم، عناصر و نشانههای کالبدی نظیر بناهای تاریخی، فضاهای سبز و نامگذاری کوچهها و فضاها با اسامی هویتدار، بیشترین نقش را در ایجاد پیوند روحیروانی افراد بازی میکردند که در این میان نقش روابط همسایگی و آشنایی افراد و در کل عوامل و ساختارهای اجتماعی در ایجاد پیوندهای روحیروانی بیش از نقش ساختارهای فضایی و کالبدی در محله است (پیربابایی و سجادزاده، 1390: 20). فرایند اجتماعپذیری و ارتقاء حیات جمعی درون فضاهای عمومی مبتنی بر مراحل زیر است:
1. پذیرابودن فضا برای افراد و گروههای اجتماعی مختلف
2. تأمین آسایش روانی و فیزیکی
3. لذتبردن افراد و گروههای اجتماعی از حضور در فضا
در این صورت مابهازاهای فضایی چون 1- دعوتکنندگی، 2- امنیت و 3- مطلوبیت نامبردنی است که ابعاد مختلف آنها در نمودار (1) ارائه شده است.
نمودار- 1: عوامل تأثیرگذار بر اجتماعپذیری میدانهای شهری؛ منبع: با اقتباس از دانشپور و چرخچیان، 1386: 27
- دلبستگی به مکان در میدانهای شهری
مکان از سه مؤلفة مرتبط به هم تشکیل شده است که به آن معنا و مفهوم خاص میبخشد: محیط فیزیکی، روانشناختی درون افراد و فرایندهای اجتماعی (Canter, 1977: 159). حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم و احساسات کموبیش آگاهانة آنها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار میدهد؛ بهطوریکه فهم و احساس فرد با زمینة معنایی محیط پیوند میخورد و یکپارچه میشود. این حس عاملی است که موجب تبدیل فضا به مکانی با ویژگیهای حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص میشود (فلاحت، 1385: 64). حس مکان به معنای مرتبطشدن با مکان بهواسطة درک نمادها و فعالیتهای روزمره است. این حس ممکن است در مکان زندگی فرد به وجود آید و با گذر زمان عمق و گسترش یابد (Relph, 1976: 79). ارزشهای فردی و جسمی بر چگونگی حس مکان، و حس مکان نیز بر ارزشها، نگرشها و بهویژه رفتار فردی و اجتماعی افراد در مکان تأثیر میگذارد و افراد معمولاً در فعالیتهای اجتماعی با توجه به چگونگی حسشان به مکان شرکت میکنند (Canter, 1977: 173).
دلبستگی به میدان ضمن ناشیبودن از تجربهها، رفتارها و سازمان اجتماعی و احساسی افراد، محرک انگیزههای رفتاری افراد است و هدفمندی رفتاری را برقرار میسازد؛ بنابراین فرد با رفتار و کنشهای خود در میدان، سعی در توجه بیشتر به آن و مراقبت بیشتر از آن خواهد داشت. دلبستگی به مکان مبنای نحوة ارتباط و تعامل عاطفی مثبت انسان با میدان است و بهواسطة ویژگیهای فردی، جمعی، فرهنگی و اجتماعی ایجاد میشود (Altman & Low, 1992: 145).
دلبستگی به میدان، نقطة تلاقی عناصر کالبدی، فعالیتها و مفاهیم ذهنی دربارة مکان است. توجه به عوامل مؤثر بر دلبستگی افراد به میدانهای شهری نقش مؤثری در هویت و مطلوبیت میدانها دارد. معنا و دلبستگی از خواص مکان است و نبود آن، حس مکان و هویت آن را تضعیف میکند. دلبستگی به مکان بهمنزلة یک مفهوم رابطه و نقطة اتصال بین مردم و مکانها و زنجیرهای بین مردم و محیطهای معنادار است (سجادزاده، 1392: 69).
مفهوم دلبستگی به مکان در قلمرو تداعی معانی محیط تعریف میشود. معنا مربوط به جنبههای روانشناسی و ادراکی تجربة محیطی است و در این محدوده، دلبستگی به میدان بهمثابة نقطة اتصال فرد و محیط تعریف میشود(Hernandez, 2001: 121).
مطالعات «استدمن» نشان میدهد معانی نمادین میدان، نقش مهمی در دلبستگی به مکان ایفا میکند (Stedman, 2003: 682). عوامل عملکردی که مبتنی بر کیفیت مکان در پاسخگویی به نیازهای کاربران در مقایسه با سایر مکانهای مشابه موجود است، وابسته به تجارب قبلی فرد، نحوة دسترسی به میدان و الگوهای فعالیتی موجود در آن است (Williams & Vaske, 2003: 18).یکی دیگر از ویژگیهای دلبستگی به میدان، روابط احساسی نزدیک با میدان است؛ به این ترتیب دلبستگی به مکان، پیوندی مؤثر و ماندگار را با مکانهایی ایجاد کرده است که مردم از آنها استفاده میکنند و در آنجاست که آنها احساس آسایش و آرامش بیشتری دارند (Hernandez, 2001: 121). در نمودار (2) عوامل مؤثر بر دلبستگی به میدان ارائه میشود.
نمودار- 2: عوامل مؤثر بر دلبستگی به میدان؛ منبع: نگارندگان
- جذابیت بصری در مطلوبیت میدانهای شهری
کیفیت بصری فضا به علت تعامل دیداری مستقیم با چشم انسان، یکی از نخستین گامهای درک شهروندان از خوشایندی فضاست. در مبانی طراحی شهری، این موضوع با زیباییشناسی بصری فضاهای عمومی شهری همراه میشود و مفاهیم پایهای همچون تباین و تضاد، شگفتی و پیچیدگی در این زمینه مطرح میشوند (اربابزادگان و رنجبر، 1388: 49).
نیاز به زیبایی جزو ناشناختهترین نیازهاست. «مازلو»[2] معتقد است این نیاز در بعضی افراد وجود دارد. اینگونه افراد با دیدن زشتی بیمار میشوند و با قرارگرفتن در محیطی زیبا بهبود مییابند. این حالت تقریباً بهطور عام در کودکان سالم دیده میشود. در تعریف این نیاز سه موضوع ارزش، لذت و تعجب مهم است (متولی، 1389: 125). «لئو» برای چهارچوب نظری پژوهش خود در کپنهاگ، نظریة ابعاد انسانی را از عوامل فیزیکی و روانی ترکیب میکند و نشان میدهد مقیاس مطلق یک میدان به اندازة واقعی آن است؛ درحالیکه مقیاس نسبی نشاندهندة قدرت جذب میدان است که در تصور ذهنی مردم از مقیاس میدان تأثیر دارد (Liu, 2013: 2).
در این میان تباین و تضاد از ابهام بیشتری نسبت به بقیه برخوردار بوده است. با توجه به یکنواختی حاکم بر سیمای میادین شهری در شهرهای امروزی ایران به نظر میرسد امکان بهرهگیری بیشتر از پتانسیلهای تضاد در ایجاد تنوع بصری وجود دارد. تضاد یک نشانة شهری با بستر آن نقش مؤثرتری در ویژگی نشانهبودن آن دارد. نگاه به بیشتر میادین شهری شاخص، بیانکنندة این مطلب است که در عمدة این فضاها درجهای از تضاد وجود دارد. تباین و تفاوتها در فرم، تنوع در فعالیتها و... در میادین شهری در درجات مختلف تضاد بررسی میشود (اربابزادگان و رنجبر، 1388: 49). واژة تضاد زمانی معنا مییابد که رابطة یک عنصر خاص با دیگر عناصر بررسی شود. «تضاد» به این معناست که آنچه ساخته میشود، بهعمد خود را از محیط اطراف جدا کند و به شکل «چیز دیگر» نشان دهد. در نظریة اطلاعات، «چیز دیگر»بودن به معنی غیرمنتظرهبودن یا بداعت است. هر چیز بدیعی باید دستکم ارتباطی با چیزهای پیشین داشته باشد تا پیام آن درک شود. به این معنی که برخلاف کوشش طراح در چیز دیگر بودن نقش، بایستی عواملی از زمینه در نقش حفظ شده باشد (پاکزاد، 1385: 129).
پیچیدگی، یکی از مظاهر زیباییشناسی است که همواره در مقابل یکنواختی و سادگی در معماری و شهرسازی دربارة آن بحث شده است. بیشتر مطالعات در حوزة پیچیدگی، تضاد و یکنواختی در قالب زیباییشناسی فرم انجام شده است. بارزترین این مطالعات، کتاب پیچیدگی و تضاد رابرت ونتوری[3] است. پیچیدگی از چند راه اندازهگیری میشود که تعداد عناصر یک نظام، تازگی و شگفتآوربودن، الگوهای بافت و سطوح نظم عناصر از آن جملهاند. البته بیان این نکته ضروری است که یادگیری و تجربه در چگونگی ادراک سطوح و میزان پیچیدگی تأثیرگذار است (لنگ، 1383: 223).
راپاپورت[4] درزمینة رابطة بین پیچیدگی و سادگی و ارزشهای لذتبخش بیان میکند دستیافتن به آن دو راهحل دارد: یکی با ابهام (به مفهوم چندمعنایی، نه مشخصنبودن معانی) و دیگری با استفاده از محیطهای متنوع و غنی از یک منظر که بهطور کامل دیده نشوند؛ به گونهای که در عین آشکارکردن خود، ویژگیهای رمزی داشته باشند (ایروانی، 1371: 137).
شگفتی، یکی از عوامل تأثیرگذار در جذابیت بصری میدان، به تحریک حس اکتشاف در فضا با ایجاد جذابیت فضا برای ناظر اشاره میکند. این امر به نوعی فاشکردن یک راز است؛ حسی که هرچه بیشتر به آن دقت شود، مفاهیم بیشتری از آن آشکار میشود. در نمودار (3) عوامل مؤثر بر جذابیت بصری میدان ارائه میشود.
نمودار- 3: عوامل مؤثر بر جذابیت بصری میدان شهری؛ منبع: نگارندگان
- خاطرة جمعی در میدانهای شهری
بیشتر نظریهپردازان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که ایجاد پیوندهای عاطفی با مکان از پیشنیازهای تعادل روانی است که لازمة غلبه بر بحرانهای هویتی است و زمینة درگیری مردم را در فعالیتهای محلی فراهم میکند. خاطرة جمعی، خاطرة مشترک افراد از وقایع و رویدادهاست که با برقراری پیوند میان فرد بهمثابة عضوی از گروه و مکان، امکان درگیری او را در فعالیتهای محلی فراهم میکند و با ایجاد معنی در فضا به ایجاد هویت مکانی میانجامد(Lewicka, 2008: 211).
عناصر کالبدی بهتنهایی منجر به حفظ خاطرات جمعی نمیشوند؛ در کنار آن فعالیتها و عملکردهای متنوع با مقیاسهای گوناگون در فضا درمقایسه با فرم در اولویت قرار میگیرند. حفظ ساختار کالبدی - فضایی بهمنزلة ظرف شکلگیری خاطره، نقش مهمی در حفظ و تداوم خاطرة جمعی دارد. مکان صرفاً یک جا نیست، بلکه جایی خاص است. آنچه مکان را خاص میسازد، رویدادهایی است که در آن به وقوع میپیوندد و امتزاج آن با ارزشهای بصری است (پرتوی، 1387: 71). از آنجایی که میدان شهری، کریستالیسم تمدن مادی و معنوی است، با زندگی روزمرة مردم ارتباط دارد و آداب و رسوم محلی را بهمنزلة پنجرة فرهنگی نشان میدهد (Huang et al, 2017: 137).
الکساندر در کتاب راه بیزمان ساختن ارتباط بین مکان و رویداد را اینگونه معنا میکند: «هیچ الگوی رویدادی را بدون جایی تصور نمیکنم که در آن رخ میدهد» (الکساندر، 1381: 56). لینچ نیز مکانها را تکیهگاه مناسبی برای احساسات، ارزشها و خاطرات شخصی میداند (لینچ، 1376: 170).
میدان فضایی برای وقوع حوادث و رویدادها فراهم میکند و زمینهساز حفظ خاطرات است. میدان، مکان گردهمایی شهروندان و قرارگرفتن فعالیتها و رویدادهاست؛ بنابراین باید در درجة اول ویژگیهای ایجادکننده و تداومبخش خاطرات را در ساختار مکان جستوجو کرد. برای بررسی یک میدان شهری از جنبة شکلدهی و تداومبخشیدن به خاطرات جمعی باید به مؤلفههایی توجه کرد که به برقراری روابط اجتماعی، شکلگیری گروهها، وقوع رویدادها و شکلگیری تصویر ذهنی منجر میشود (براساس نمودار 4). این مؤلفهها شامل سکون، تجمعپذیری، یکپارچگی، تعین فضایی، انعطافپذیری، دیالکتیک درون و بیرون، شناسایی و جهتیابی است که هریک به نحوی سبب شکلگیری روابط اجتماعی و رویدادها و درنتیجه شکلگیری خاطره میشوند (آزاد و پرتوی، 1392: 1).
نمودار- 4: نحوة شکلگیری خاطرة جمعی؛ منبع: آزاد و پرتوی،1392: 4
روش پژوهش
پژوهش حاضر ترکیبی از روشهای کیفی و کمی است که عوامل مؤثر بر مطلوبیت میدان و ارائة راهکارهایی برای مطلوبیت وضعیت کنونی میدان مرکزی - تاریخی تبریز یعنی میدان ساعت تبریز را شناسایی کرده است. به این منظور با مرور عوامل مهم و شاخص در ارتباط با مفاهیم اجتماعپذیری، خاطرة جمعی، جذابیت بصری و دلبستگی به مکان برای استخراج چهارچوب نظری مطلوبیت فضایی میدان تلاش شده است.
این پژوهش ازلحاظ هدف جزو پژوهشهای کاربردی است و برای گردآوری دادهها از میان انواع مصاحبه، از مصاحبة نیمهساختیافته استفاده شده است. این نوع مصاحبه به دلیل انعطافپذیری و عمیقبودن، مناسب پژوهشهای کیفی است. دربارة اندازه و حجم نمونهها در پژوهش کیفی لازم است یادآوری شود قواعد دقیقی برای حجم نمونه وجود ندارد. زمانی به کار انتخاب نمونهها پایان داده میشود که انتخاب نمونهها اشباع شده باشد؛ یعنی دیگر امکان یافتن چیزهای جدید نباشد. در پژوهش حاضر برای انتخاب افراد مصاحبهشونده، از روش نمونهگیری هدفمند و به شیوة تدریجی استفاده شده است؛ بنابراین با استفاده از روش اشباع داده در پژوهش حاضر بهمثابة استاندارد طلایی پایان نمونهگیری، حدود 50 نفر از ساکنان شهر تبریز انتخاب شدند. برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه، روش تحلیل مضمون به کار رفته است. تحلیل مضمون، روشی برای شناخت تحلیل و گزارش الگوهای موجود در دادههای کیفی است. این روش فرایندی برای تحلیل دادههای متنی است و دادههای پراکنده و متنوع را به دادههای غنی و تفصیلی تبدیل میکند (Braun & Clark, 2006: 77)؛ همچنین پژوهش به روش کمی با استفاده از روش تاپسیس انجام شده است.
نمونة مطالعهشده در این پژوهش، میدان ساعت واقع در بافت تاریخی و مرکزی شهر تبریز است. درواقع این میدان، معروفترین میدان شهر تبریز و از حیث تاریخی حائز اهمیت است. به این منظور با مطالعات میدانی با کمک پرسشنامه و مصاحبه با ساکنان و بازدیدکنندگان این میدان بررسی و مطالعه شد. پرسشها شامل عوامل فرهنگی - اجتماعی و عوامل تأثیرگذار بر مطلوبیت میدان (اجتماعپذیری، دلبستگی به مکان، خاطرة جمعی و جذابیت بصری) است. در این راستا با روش نمونهگیری تصادفی با 50 نفر از ساکنان شهر تبریز در ردههای سنی 20 تا 80 سال مصاحبه شده و توزیع جنسیت در آنها تقریباً یکسان و متوسط دورة سکونت آنها 20 تا 90 سال بوده است. درنهایت به روش کیفی و کمی یافتههای حاصل از مصاحبهها تحلیل و استنتاج شد. در جدول (2) مدل عملیاتی پژوهش ارائه شده است. در این جدول پرسشهای پرسیدهشده از مصاحبهشوندگان براساس عوامل چهارگانه (اجتماعپذیری، خاطرة جمعی، حس دلبستگی و جذابیت بصری) تقسیمبندی شده است.
جدول- 2: مدل عملیاتی پژوهش؛ منبع: نگارندگان براساس نظریات
اجتماعپذیری |
خاطرة جمعی |
حس دلبستگی |
جذابیت بصری |
میزان تمایل به حضور در میدان (دعوتکنندگی) |
حس ماندگاری در فضا (ویژگی فضایی) |
میزان سمبلیکبودن میدان (معنایی) |
وجود تنوع و تضاد کالبدی در میدان (تضاد و تباین) |
حس امنیت در میدان (امنیت) |
وقوع رویدادهای تاریخی یا ملی در میدان (کاراکتر زمان) |
حس تعلق و وابستگی به مکان (احساسی) |
میزان منحصربهفردبودن میدان (شگفتی) |
تنوع کاربردها و فعالیتها (مطلوبیت) |
مطابقتداشتن با فرهنگ و تاریخچة شهر (کاراکتر زمان) |
میزان پاسخگویی به نیازهای کاربران (عملکردی) |
تنوع کاربردها و فعالیتها (پیچیدگی) |
معرفی محدودة پژوهش
شهر تبریز از گذشته به دلیل قرارگیری در مسیر جادة ابریشم و آبوهوای مساعد همیشه مرکز توجه و از دیرباز مهد تمدن بوده است. این شهر به دلیل اهمیت ویژهاش چندین بار در ادوار مختلف تاریخی پایتخت شده است و به همین دلیل آثار تاریخی و بناهایی شاخص دارد که هرچند در گذشته به دلیل زلزله بیشتر آنها زیر آوار مدفون شدند، ولی هماکنون نیز آثار ارزشمندی دارد که این شهر را شاخص کرده است.
شکل- 1: موقعیت قرارگیری میدان ساعت در شهر تبریز (شکل چپ)؛ تصویر میدان ساعت و ساختمان شهرداری تبریز
(شکل راست)؛ منبع: نگارندگان
میدان ساعت (شهرداری) در مقابل کاخ شهرداری تبریز معروف به «ساختمان ساعت» واقع شده است. مردم به این میدان «ساحات قاباغی» (جلوی ساعت) میگویند. این میدان در تقاطع خیابانهای ارتش جنوبی و امام خمینی قرار دارد. وجه تسمیة این میدان به سبب شهرت ساعت تعبیهشده روی عمارت شهرداری است. این میدان تا سال ۱۳۲۴ چهارراه بود. در زمان حکومت ملی آذربایجان، میدان آن ساخته شد و تندیس نیمتنة باقرخان، سالار ملی، در آنجا نصب شد. به این ترتیب میدان ساعت بهمنزلة یک میدان مرکزی - تاریخی و مهم بررسی شده که نماد شهر تبریز است.
یافتههای پژوهش (روش کیفی)
بهمنظور ارزیابی عوامل اثرگذار بر مطلوبیت میدانهای شهری، پرسشنامهها در چهار قالب تضاد بصری، اجتماعپذیری، خاطرة جمعی و دلبستگی به مکان و نیز پرسشهای فردی - اجتماعی طراحی و براساس آنها مصاحبههایی با 50 نفر شهروند انجام و سپس با تحلیلهای کیفی و آماری بررسی شد. در ارتباط با شاخص اجتماعپذیری و خاطرة جمعی، مؤلفههایی چون داشتن خاطره از میدان، اتفاقات مهم تاریخی در میدان، مطابقتداشتن با فرهنگ و تاریخچة شهر سنجیده شد. در ارتباط با شاخص دلبستگی به مکان و جذابیت بصری مؤلفههایی چون تضاد و تنوع کالبدی، حس هویت و تعلق، حس ماندن در فضا، تنوع کاربری و فعالیتها و تغییرات میدان تاکنون ارزیابی شد. در زیر یافتههای هر بخش کوتاه توضیح داده میشود:
- میزان تأثیر اجتماعپذیری بر مطلوبیت میدان ساعت
یافتههای میدانی پژوهش نشان میدهد رابطة نزدیکی میان عامل اجتماعپذیری و مطلوبیت در میدان وجود دارد. تمایل به حضور در میدان، تنوع فعالیتها و کاربریها و نیز حس امنیت از عواملی هستند که در این زمینه تأثیرگذارند. یافتهها نشان داد میدان ساعت بهمثابة فضایی جمعی در حد مطلوبی اجتماعپذیر نیست؛ زیرا همانطور که در جدول (3) مشهود است، میزان رضایت مردم از همة مؤلفههای مؤثر در اجتماعپذیری میدان در حد پذیرفتهای نیست. رضایت شهروندان از مؤلفة حس امنیت در میدان کمترین و از مؤلفة تنوع فعالیتها و کاربریها، بیشترین میزان است.
جدول- 3: تحلیل عوامل تأثیرگذار بر اجتماعپذیری میدان از منظر شهروندان
اجتماعپذیری |
درصد رضایت |
دلایل رضایت |
درصد نارضایتی |
دلایل نارضایتی |
میزان تمایل به حضور در میدان |
20% |
وجود ساختمان شهرداری بهمثابة فضایی دیدنی |
80% |
نبود فضای مکث و استراحت، فضای تفریحی و فضای سبز، ازدحام سوارهها در اطراف میدان |
تنوع فعالیتها و کاربریها |
40% |
تنوع کاربریهای تجاری و اداری |
60% |
کمبودن کاربریهای تفریحی، فرهنگی و ... |
حس امنیت در میدان |
15% |
حس امنیت به دلیل امنبودن شهر نه صرفاً میدان |
85% |
ازدحام سوارهها و اولویتداشتن سواره بر پیاده، نبود احساس آرامش و امنیت |
مصاحبهشوندگان پیشنهادهایی در راستای افزایش اجتماعپذیری میدان بیان کردند که به آنها اشاره میشود:
1- ایجاد فضای سبز و استراحت؛ 2- ایجاد فضاهای تفریحی، تجاری و فرهنگی؛ 3- ایجاد فضای توقف و مکث؛ 4- حذف سوارهها از میدان برای ایجاد حس آرامش، امنیت و ماندگاری بیشتر در میدان؛ 5- ایجاد کاربریهایی که نشاندهندة بافت قدیمی شهر باشند؛ مانند موزه و بازار سنتی مثل بازار فرش، سوغات و صنایع دستی، مسجد و... .
- میزان تأثیرگذاری خاطرة جمعی بر مطلوبیت میدان ساعت
میدان ساعت بهمثابة فضایی تاریخی و همچنین نماد و سنبل شهر تبریز، جایگاه خاصی در خاطرات و اذهان عمومی ساکنان دارد. رویدادهای تاریخی و ملی زیادی در این میدان در ادوار گوناگون اتفاق افتاده است که بیشتر مصاحبهشوندگان به آنها اشاره کردهاند؛ رویدادهایی از قبیل پیشهوری، انقلاب، جشنهای ملی و مذهبی و بهطورکلی تمامی تظاهرات و راهپیماییها در طول تاریخ. آمار ثبتشده در جدول (4) بیانکنندة این حقیقت است که میزان رضایت مردم و شهروندان بهجز یک عامل (حس ماندگاری در فضا) از دو عامل مؤثر در خاطرة جمعی (رویدادهای تاریخی و مطابقتداشتن با فرهنگ) زیاد بوده و بیشترین رضایت از عامل وقوع رویدادهای تاریخی یا ملی در میدان است. درنتیجه خاطرة جمعی در میدان ساعت تا حدودی از امتیازات آن محسوب میشود.
جدول- 4: تحلیل عوامل تأثیرگذار بر خاطرة جمعی میدان از منظر شهروندان
خاطرة جمعی |
درصد رضایت |
دلایل رضایت |
درصد نارضایتی |
دلایل نارضایتی |
حس ماندگاری در فضا |
20% |
وجود ساختمان شهرداری بهمثابة فضایی دیدنی |
80% |
نبود فضای مکث و استراحت، فضای تفریحی و فضای سبز، ازدحام سوارهها در اطراف میدان، نبود حس آرامش و امنیت |
وقوع رویدادهای تاریخی یا ملی در میدان |
70% |
رویدادهای پیشهوری، انقلاب و جشنهای ملی و مذهبی، تظاهرات و راهپیماییها |
30% |
نبود خاطره در میدان به دلیل جوانبودن |
مطابقتداشتن با فرهنگ و تاریخچة شهر |
60% |
قدمت تاریخی و وجود ساختمان شهرداری سنبل و نماد شهربودن که باید وضعیت کنونی آن حفظ شود تا در آینده نیز نماد شهر باقی بماند. |
40% |
به دلیل ازبینرفتن بافت قدیمی هماکنون بیانکنندة فرهنگ شهر نیست. به دلیل کاربری ساختمان شهرداری بهمنزلة شورای شهر بیانکنندة فرهنگ شهر نیست (موزه بهتر است)؛ نبود مطابقت بین ساختمانهای جدید با تاریخچة شهر |
- میزان تأثیرگذاری جذابیت بصری بر مطلوبیت میدان ساعت
عامل جذابیت بصری از سه دیدگاه بررسی شده است و جدول (5) نشان میدهد میزان رضایت مصاحبهشوندگان از دو عامل (تنوع و تضاد کالبدی، تنوع فعالیتها و کاربریها) زیر %50 است. بر این مبنا جذابیت بصری میدان ازنظر مردم در وضعیت نامناسبی است. بیشتر مصاحبهشوندگان بر این عقیده بودند بهجز بنای شهرداری که در یک سمت میدان قرار و غنای معماری زیادی دارد و منحصربهفرد است، بقیة کاربریها و ساختمانها و نیز خود میدان جذابیت بصری ندارند و برعکس تأثیر منفی بر چهرة میدان میگذارند. ساختمانهای مخروبه در اطراف میدان از عوامل دیگری هستند که تأثیر منفی بر جذابیت بصری میدان گذاشتهاند. تغییراتی که در طول سالهای گذشته در میدان اتفاق افتاده، آثار مطلوب و نامطلوب در میدان داشته است که در این میان بنا به عقیدة مصاحبهشوندگان میزان آثار نامطلوب آنها تا حدودی بیشتر بوده است. پیشنهادهای مصاحبهشوندگان برای بهبود جذابیت بصری میدان: 1- بازسازی ساختمانهای اطراف میدان و رسیدگی به نمای ساختمانها؛ 2- ایجاد فضای سبز و پارک در میدان برای بهبود دید و منظر؛ 3- احداث ساختمان دیگری مانند ساختمان شهرداری در سمت دیگر میدان برای ایجاد تقارن و هارمونی در میدان؛ 4- تغییر کاربریها از بانک و مغازه و ... به کاربریهای تفریحی و فرهنگی؛ 5- ایجاد یک المان شاخص در میدان.
جدول- 5: تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذابیت بصری میدان از منظر شهروندان
جذابیت بصری |
درصد رضایت |
دلایل رضایت |
درصد نارضایتی |
دلایل نارضایتی |
وجود تنوع و تضاد کالبدی در میدان |
43.5% |
وجود تضاد بصری بین ساختمان شهرداری و ساختمانهای اطراف ازلحاظ جدید و قدیمیبودن |
56.5% |
نبود تضاد و هیچگونه المان بصری در مرکز و بدنة میدان |
میزان منحصربهفردبودن میدان |
65% |
وجود ساختمان شهرداری، قرارگیری در بافت تاریخی، سمبلیکبودن میدان ازنظر شهروندان |
35% |
نبود المان شاخص در خود میدان، نبود زیبایی خود میدان |
تنوع کاربریها و فعالیتها |
40% |
تنوع کاربریهای تجاری و اداری |
60% |
کمبودن کاربریهای تفریحی، فرهنگی و... |
- تأثیرگذاری حس دلبستگی به مکان بر مطلوبیت میدان ساعت
میدان ساعت از فضاهای قدیمی شهر تبریز است؛ به همین دلیل بیشتر بومیان این شهر احساس تعلق و وابستگی خاصی به این میدان دارند. این حس تعلق در افراد مسن قویتر است که شاهد وقایع و رویدادهای بیشتری در این میدان بودهاند و شناخت بیشتری از میدان داشتهاند. براساس جدول (6)، درواقع از میان مؤلفههای سهگانة تأثیرگذار بر دلبستگی به میدان، مؤلفههای تعلق و وابستگی به میدان و میزان سمبلیکبودن، نقش مثبتی در ایجاد دلبستگی به میدان داشتهاند که از میان این دو نیز مؤلفة سمبلیکبودن میدان، تأثیر چشمگیری در رضایت شهروندان داشته است و نزدیک به 100% مصاحبهشوندگان در این زمینه اعلام رضایت کردهاند؛ اما میزان رضایت شهروندان از مؤلفة میزان پاسخگویی به نیازهای کاربران در حد پذیرفتهای نیست. پیشنهادهایی از طرف مصاحبهشوندگان بهمنظور تقویت عامل پاسخگویی به نیازهای کاربران ارائه شده است که از این میان به پیشنهادهای زیر اشاره میشود:
1- ایجاد فضای سبز، تفریح، استراحت و ...؛ 2- ایجاد کاربریهای فرهنگی؛ 3- ایجاد پارکینگ متناسب با نیازهای کاربران؛ 4- بزرگترشدن ابعاد میدان متناسب با نیازهای شهر؛ 5- ایجاد تمهیداتی برای رفع ترافیک شهری در میدان.
جدول- 6: تحلیل عوامل تأثیرگذار بر دلبستگی به میدان از منظر شهروندان
دلبستگی به مکان |
درصد رضایت |
دلایل رضایت |
درصد نارضایتی |
دلایل نارضایتی |
میزان سمبلیکبودن میدان |
98% |
وجود ساختمان شهرداری بهمنزلة فضایی تاریخی نماد فرهنگ شهر تبریز |
2% |
______ |
حس تعلق و وابستگی به مکان |
73.5% |
به دلیل تاریخیبودن میدان و نمادبودن شهر تبریز، حس تعلق به دلیل داشتن خاطرات درجه اول و خاطراتی که از دیگران منتقل شده است |
16.5% |
به دلیل غیربومیبودن و نداشتن خاطره از میدان، حفظنشدن بافت تاریخی میدان و پیرو آن کمشدن روح تاریخی میدان و درنتیجه کمشدن احساس تعلق |
میزان پاسخگویی به نیازهای کاربران |
28% |
وجود فضاهای اداری و تجاری |
72% |
نامناسببودن ابعاد میدان برای وضع کنونی شهر، وجود ترافیک سنگین، نبود پارکینگ، رفعنشدن نیازهای فرهنگی و تفریحی |
اجتماعپذیری
|
خاطره جمعی
|
جذابیت بصری
|
دلبستگی به مکان
|
نمودار- 5: میزان اثرگذاری عوامل اصلی مطلوبیت میدان و شاخصهای آن از منظر شهروندان
یافتههای حاصل از روش کمی تاپسیس
در این بخش دادههای حاصل از مصاحبه به روش تاپسیس در شش گام برای دستیابی به مطلوبیت ایدهآل ارائه میشود.
جدول- 7: معیارها و زیرمعیارها و اوزان هریک از مؤلفهها
معیار |
زیرمعیار |
نماد |
وزن |
اجتماعپذیری |
میزان تمایل به حضور در میدان |
X 1 |
0.149 |
تنوع فعالیتها و کاربریها |
X 2 |
0.168 |
|
حس امنیت در میدان |
X 3 |
0.082 |
|
خاطرة جمعی |
حس ماندگاری در فضا |
Y 1 |
0.033 |
وقوع رویدادهای تاریخی یا ملی در میدان |
Y 2 |
0.109 |
|
مطابقتداشتن با فرهنگ و تاریخچة شهر |
Y 3 |
0.060 |
|
جذابیت بصری |
وجود تنوع و تضاد کالبدی در میدان |
Z 1 |
0.046 |
میزان منحصربهفردبودن میدان |
Z 2 |
0.058 |
|
تنوع فعالیتها و کاربریها |
Z 3 |
0.139 |
|
دلبستگی به مکان |
میزان سمبلیکبودن میدان |
I 1 |
0.082 |
حس تعلق و وابستگی به مکان |
I 2 |
0.052 |
|
میزان پاسخگویی به نیازهای کاربران |
I 3 |
0.022 |
گام اول: ایجاد ماتریس تصمیمگیری
در این ماتریس شاخصی که مطلوبیت مثبت دارد، شاخص سود و شاخصی که مطلوبیت منفی دارد، شاخص هزینه است.
جدول- 8: ماتریس تصمیمگیری
ماتریس |
X1 |
X2 |
X3 |
Y1 |
Y2 |
Y3 |
Z1 |
Z2 |
Z3 |
I1 |
I2 |
I3 |
اجتماعپذیری |
20 |
40 |
15 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
خاطرة جمعی |
0 |
0 |
0 |
20 |
70 |
60 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
جذابیت بصری |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
43.5 |
65 |
40 |
0 |
0 |
0 |
دلبستگی به مکان |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
98 |
73.5 |
28 |
نوع معیار |
مثبت |
مثبت |
مثبت |
مثبت |
مثبت |
مثبت |
مثبت |
مثبت |
مثبت |
مثبت |
مثبت |
مثبت |
وزن معیار |
0.149 |
0.168 |
0.082 |
0.033 |
0.109 |
0.06 |
0.046 |
0.058 |
0.139 |
0.082 |
0.052 |
0.022 |
گام دوم: نرمالسازی یا بیمقیاسکردن ماتریس
جدول- 9: نرمالسازی
I3 |
I2 |
I1 |
Z3 |
Z2 |
Z1 |
Y3 |
Y2 |
Y1 |
X3 |
X2 |
X1 |
ماتریس |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
اجتماعپذیری |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
خاطرة جمعی |
0 |
0 |
0 |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
جذابیت بصری |
1 |
1 |
1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
دلبستگی به مکان |
در این گام مقیاسهای موجود در ماتریس تصمیم بدون مقیاس شده است؛ به بیان دیگر هرکدام از مقادیر بر اندازة بردار مربوط به همان شاخص تقسیم شده است.
گام سوم: وزندهی به ماتریس نرمالشده
جدول- 10: وزندهی به ماتریس نرمالشده
I3 |
I2 |
I1 |
Z3 |
Z2 |
Z1 |
Y3 |
Y2 |
Y1 |
X3 |
X2 |
X1 |
ماتریس |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0.082 |
0.168 |
0.149 |
اجتماعپذیری |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0.06 |
0.109 |
0.033 |
0 |
0 |
0 |
خاطرة جمعی |
0 |
0 |
0 |
0.139 |
0.058 |
0.046 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
جذابیت بصری |
0.022 |
0.052 |
0.082 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
دلبستگی به مکان |
در این گام ماتریس پارامتری تصمیم کمی شده است؛ به بیان دیگر، برای هر شاخص وزنی معین و مجموع وزنها در ماتریس نرمالیزهشده ضرب شده است.
گام چهارم: تعیین راهحل ایدهآل مثبت و ایدهآل منفی
جدول- 11: تعیین راهحل ایدهآل مثبت و ایدهآل منفی
I3 |
I2 |
I1 |
Z3 |
Z2 |
Z1 |
Y3 |
Y2 |
Y1 |
X3 |
X2 |
X1 |
راهحل بهینه |
0.022 |
0.052 |
0.082 |
0.139 |
0.058 |
0.046 |
0.06 |
0.109 |
0.033 |
0.082 |
0.168 |
0.149 |
مثبت |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
منفی |
در جدول بالا دو گزینة مجازی ایجادشده درواقع بهترین و بدترین راهحلاند.
گام پنجم: تعیین اندازة فاصله از راهحل ایدهآل مثبت و منفی
جدول- 12: تعیین اندازة فاصله از راهحلهای ایدهآل مثبت و منفی
منفی |
مثبت |
اندازة فاصله |
0.2391 |
0.2265 |
اجتماعپذیری |
0.1287 |
0.3031 |
خاطرة جمعی |
0.1575 |
0.2892 |
جذابیت بصری |
0.0996 |
0.3139 |
دلبستگی به مکان |
در جدول بالا فاصلة بین هر گزینه با استفاده از روش اقلیدسی سنجیده شده است؛ به بیان دیگر فاصلة گزینهها، از گزینههای ایدهآل مثبت و منفی محاسبه شده است.
گام ششم: محاسبة نزدیکی به راهحل ایدهآل مثبت و منفی و نیز رتبهبندی گزینهها
جدول- 13: محاسبة نزدیکی به راهحل ایدهآل و نیز رتبهبندی گزینهها
ضریب نزدیکی |
نتیجه |
0.5135 |
اجتماعپذیری |
0.3526 |
جذابیت بصری |
0.2981 |
خاطرة جمعی |
0.2408 |
دلبستگی به مکان |
نتیجهگیری
با تحلیل و بررسی مطالعات پژوهش، عوامل چهارگانة اجتماعپذیری، خاطرة جمعی، دلبستگی به مکان و جذابیت بصری بهمنزلة عوامل مطلوبیت میدان ارائه شد. نتایج تحلیل یافتهها نشان داد عامل دلبستگی به مکان، بیشترین تأثیرگذاری را بر مطلوبیت میدان دارد و دو عامل خاطرة جمعی و جذابیت بصری تأثیر به نسبت کمتری در این زمینه داشتهاند و عامل چهارم یعنی اجتماعپذیری، عاملی است که تأثیر ناچیزی در مطلوبیت میدان داشته است؛ همچنین بررسی مؤلفههای هریک از عوامل نشان میدهد مؤلفة سمبلیکبودن میدان که از زیرشاخههای عامل دلبستگی به میدان است، چشمگیرترین شاخص مؤثر در این زمینه است. برمبنای نتایج پژوهش ارتقاء مطلوبیت میدان مدنظر، توجه بیشتر مسئولان و برنامهریزان شهری را به عوامل اجتماعپذیری بهویژه مؤلفة حس امنیت در آن و نیز عوامل جذابیت بصری و خاطرة جمعی در میدان میطلبد.
راهکارها و پیشنهادهایی برای مطلوبیت وضعیت کنونی میدان ساعت:
- مرمت ساختمانهای قدیمی اطراف میدان و توجه به سیمای ساختمانها؛
- ایجاد فضای سبز و پارک در میدان برای بهبود دید و منظر و همچنین بهمنزلة فضایی برای تفریح و استراحت؛
- حذف ماشینها و اتوبوسها از میدان که جلوة زیبایی به میدان نمیدهند و موجب سلب آرامش و امنیت در فضای میدان میشوند؛
- ایجاد حس آرامش و امنیت در میدان؛
- حفظ آثار باستانی و بافت تاریخی میدان بهمنظور حفظ هویت تاریخی میدان که بیانکنندة تاریخچه و فرهنگ شهر است؛
- بزرگترشدن ابعاد میدان با درنظرگرفتن ساختمانهای تاریخی و ارزشمند اطراف میدان متناسب با نیازهای شهر؛
- ایجاد تمهیداتی برای رفع ترافیک شهری در میدان از قبیل احداث پارکینگ و کمترکردن حضور وسایل نقلیه تا حد امکان؛
- ایجاد فضاهای تفریحی، تجاری و فرهنگی؛
- ایجاد فضای توقف و مکث بهمنظور افزایش ماندگاری در میدان؛
- ایجاد کاربریهایی که نشاندهندة بافت تاریخی شهر باشند؛ مانند موزه، بازار سنتی مثل بازار فرش، سوغات و صنایع دستی و حذف فضاهایی مانند بانک، مغازه و ... .