نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه جغرافیای انسانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 استاد گروه جغرافیای انسانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abstract
The aim of the current research is to analyze the spatial status of the subjective indicators of resilience in the informal settlements of Zahedan. The statistical population includes residents of three neighborhoods: Karimabad, Qasimabad, and Shirabad. The reason for choosing these neighborhoods is their high vulnerability to natural and human hazards. In order to realize the spatial dimension of the research, spatial sampling was used in such a way that the studied neighborhoods were divided into small zones using the sampling tool set and the create fishnet tool in GIS software, and a number of questionnaires were assigned to each zone depending on its population. The sample size was estimated to be 384 people, which was distributed according to the population of each neighborhood and each zone. Factor analysis tests and techniques, Pearson's correlation, one-way analysis of variance (ANOVA), and Sheffe's post hoc test were used to analyze the questionnaire data, and GIS was used to prepare the maps. The research results indicate that there is a significant difference in the researched neighborhoods in terms of resilience indicators. In addition, the spatial sense of belonging index has the greatest effect on the resilience of the studied area. The results of Pearson’s correlation show that in the two neighborhoods of Karimabad and Shirabad, the highest correlation was between the two variables of safety and health and the sense of belonging to the place. In the neighborhood of Qasimabad, the highest correlation was between the two variables of knowledge and individual skill and the improvement of the economic situation.
Keywords: Urban Resilience, Spatial Sampling, Informal Settlement, Zahedan.
Introduction
The issue of informal settlements is a form of settlement in which the optimal living function is at a low level compared to other urban areas. Due to the fragility and high vulnerability of these settlements against natural threats and social harms, their resilience (as one of the four goals of regeneration) should be given serious attention. Most of these settlements are located in high-risk areas such as rivers and mountain slopes where there is a possibility of landslides. This study investigates the spatial status of the subjective indicators of resilience in the informal settlements of District 4 of Zahedan City.
Materials and Methods
The present research is applied in terms of its purpose. In terms of nature and method, it is among descriptive-analytical studies. In order to realize the spatial dimension of the research, spatial sampling was used in such a way that the studied neighborhoods were divided into small zones using the sampling tool set and the fishnet tool in GIS software, and a number of questionnaires belonged to each zone depending on its population. The statistical population of the present study, which is considered among the informal settlements of Zahedan City, includes the residents of three neighborhoods: Karimabad, Qasimabad, and Shirabad. The reason for choosing these neighborhoods is their high vulnerability to all kinds of natural and human hazards (the passage of the fundamental fault near Mahdowa and the passage of the main roads of the city through the middle). It is one of the natural and human hazards that threaten the area and its residents. The sample size was estimated to be 384 people, which was distributed according to the population of each neighborhood and each zone. The validity of the questionnaire was evaluated using the opinions of supervisors, consultants, and other experts in the urban area, and their corrective opinions were applied and finally confirmed. The reliability of the questionnaire results was also measured using Cronbach's alpha, the value of which was 0.814, which indicates the good reliability of the questionnaire. Also, factor analysis tests and techniques, Pearson’s correlation, one-way analysis of variance (ANOVA), and Sheffe's post hoc test were used to analyze the questionnaire data, and GIS was used to prepare the maps.
Research Findings
The results of the factor analysis show that the most important component affecting resilience in the studied area is the sense of place belonging. On the other hand, the results obtained from Pearson's correlation show that in the Karimabad neighborhood, the highest relationship exists between the two variables of security and environmental health and the sense of place belonging. Also, in the Qasimabad neighborhood, the relationship between the components of individual knowledge and skill and the improvement of the economic situation is the strongest. In the Shirabad neighborhood, like Karimabad, the relationship between the two variables of security and health and the sense of belonging to the place is the most intense. The result of the analysis of variance, which was done to compare the neighborhoods in terms of resilience indicators, shows that there is a significant difference between the neighborhoods under the study in terms of the three variables of access, place belonging, and security and environmental health. Thus, the neighborhood of Karimabad, compared to the two neighborhoods, has a more favorable relative situation.
Discussion of Results and Conclusion
The results of the spatial analysis indicate that the Karimabad neighborhood has a better condition than the other two neighborhoods (Qasimabad and Shirabad). The reason for this can be found in the implementation of regeneration programs. For example, if we look at the descriptive statistics, this neighborhood has fewer residents who do not have ownership documents. Therefore, by granting ownership documents and recognizing these neighborhoods, and on the other hand, by carrying out regeneration measures in different dimensions, it is possible to improve the resilience of the target neighborhoods.
کلیدواژهها [English]
سکونتگاههای غیررسمی شکلی از اسکان است که در آن کارکرد زیست مطلوب در حدی نازل درمقایسه با سایر نقاط شهری قرار دارد. تصرف غیرقانونی زمین، نداشتن سند مالکیت، فقر شهری، توسعۀ بدون برنامه و خودانگیخته، نبود یا ضعف خدمات شهری، تراکم زیاد جمعیت، جرم و آسیبهای اجتماعی و ... از مهمترین ویژگیهای این نوع از سکونتگاههاست. در اینگونه از سکونتگاهها عواملی نظیر توزیع نامتوارن و نامتعادل ثروت، منابع درآمدی و نیز رشد سریع شهرنشینی مؤثر بوده است.
در این سکونتگاهها بهدلیل شکنندگی و آسیبپذیری زیاد آنها دربرابر تهدیدات طبیعی و آسیبهای اجتماعی باید به تابآوری آنها (بهعنوان یکی از هدفهای چهارگانۀ بازآفرینی) توجه و اهتمام جدّی شود؛ زیرا اغلب مکانگزینی این سکونتگاهها در پهنههای پرخطر مانند مسیلها و دامنۀ کوهستانها (جایی که احتمال ریزش وجود دارد) است. کشور ایران یکی از ده کشور بلاخیز دنیاست که زلزله سبب بیشترین تلفات انسانی در شهرهای آن میشود؛ بهطوری که تلفات ناشی از زلزله در ایران 6 درصد تلفات دنیاست که بهطور قطع، سهم چشمگیری از تلفات مربوط به سکونتگاههای غیررسمی است. در این سکونتگاهها مسائلی مانند رعایتنکردن استانداردها و ضوابط ساختمانی، مصالح نامقاوم و تراکم زیاد جمعیت در آن آسیبپذیری را بههنگام سوانح افرایش میدهد.
علاوه بر این، محیط سکونتگاههای غیررسمی زمینۀ مناسبی برای ظهور انواع آسیبهای اجتماعی مانند فقر، تکدّیگری، جرم، خشونت، وندالیسم، اعتیاد و ... است. افرادی که در چنین محیطهای نابهنجاری رشد میکنند، بهطور قطع ازلحاظ ابتلا به مسائل مذکور بسیار آسیبپذیر هستند؛ درنتیجه درکنار تابآوری کالبدی باید به تابآوری اجتماعی درمقابل آسیبهای یادشده نیز توجه شود تا افرادی که در این سکونتگاهها هستند بهخصوص جوانان کمترین آسیب را ببینند یا به تعبیری دیگر تابآور شوند.
شهر زاهدان بهعنوان بزرگترین شهر جنوب شرقی ایران در دهههای اخیر رشد سریع و چشمگیری داشته است؛ بهگونهایی که جمعیت آن از 17495 نفر در سال 1335 به 587730 نفر تا سال 1395 افزایش یافته است؛ یعنی جمعیت شهر طی این مدت بهطور تقریبی، 33 برابر شده است (مرکز آمار ایران، 1395). ویژگی خدماتی-تجاری، موقعیت مکانی و چهارراهی این شهر برای دسترسی به استانهای مجاور و شهرهای داخل استان و همچنین، همجواری آن با کشورهای افعانستان و پاکستان که با اقوام ساکن این کشورها اشتراکات مذهبی، قومی و نژادی دارد، موجب مهاجرپذیری فراوان این شهر از داخل استان، استانهای همجوار و کشورهای همسایه شده است. جمعیت فراوانی از مهاجران بهسبب کمیابی و گرانی زمین و مسکن و پایینبودن سطح سواد و مهارت، توانایی جذب را در متن شهر ندارند. به همین خاطر، ازطرفی در بخش غیررسمی اقتصاد جذب شده و از طرف دیگر، بهعلت ارزانی زمین و اجارۀ مسکن، در حاشیۀ شهر سکونت پیدا کردهاند و درنهایت، موجب شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی شدهاند تا جایی که درحال حاضر یکسوم بافت شهر را اسکان غیررسمی تشکیل داده و 43 درصد جمعیت شهر زاهدان را در خود جای داده است (مهندسین مشاور آرمانشهر، 1396). به جرئت میتوان ادعا کرد که مسئلۀ سکونتگاههای غیررسمی در صدر مسائل این شهر قرار دارد. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، سکونتگاههای غیررسمی شهر زاهدان یعنی ساکنان سه محلۀ کریمآباد، قاسمآباد و شیرآباد است. دلیل انتخاب این محلهها آسیبپذیری زیاد آنها دربرابر انواع مخاطرهها طبیعی و انسانی است. عبور گسل بنیادین از مجاور محدوه، گذر مسیلهای اصلی شهر از میانه و مجاور محدوده، تراکم زیاد جمعیت و انباشت انواع آسیبهای اجتماعی و محیطی مانند فقر گسترده، معضلهای بهداشتی و آلودگی زیاد، اعتیاد، وجود مشاغل کاذب و غیررسمی، کمسوادی و بیسوادی وسیع و باروری و موالید زیاد ازجمله مخاطرههای طبیعی و انسانی است که محدوده و ساکنان شهر را تهدید میکند؛ بنابراین وسعت مسئلۀ مدنظر در شهر زاهدان و آسیبپذیری فراوان این سکونتگاهها دربرابر کمترین خطر ضرورت پژوهش را برای تحلیل وضعیت تابآوری و دستیابی به عوامل تابآور در زمان حادثه دوچندان میکند.
|
|
شکل 1: موقعیت گسل و مسیل محدودۀ مطالعهشده (نگارندگان، 1401) Figure 1: The location of the fault and the channel of the study area
|
شکل 2: سکونتگاههای غیررسمی شهر زاهدان (نگارندگان، 1401) Figure 2: Informal settlements of Zahedan city
|
بهطور کلی تابآوری «Resilience» اصطلاحی است که درحوزۀ پیشینۀ مربوط به سوانح و مخاطرهها ( اعم از طبیعی و انسانی) به کار گرفته میشود. این واژه از ریشۀ لاتین «Resilio» بهمعنای «بازگشت به حالت اول، بازیابی یا بهبود سریع» است (پوراحمد و همکاران، 1398؛ شماعی، ساسان پور و علی حسینی، 1398؛Norris et al., 2008; Meerow & Newell, 2015) که البته این واژهها، رسایی و گویایی لازم را برای انتقال مفهوم ندارد. به همین دلیل، ترجمۀ «تابآوری» بهعنوان معادل فارسی این واژه، اصطلاح بهتر و مناسبتری است (رضایی، ۱۳۸۹).
محققان دربارۀ خاستگاه تابآوری و اینکه اولینبار در چه رشتۀ علمی مطرح شده و یا چه کسی آن را مطرح کرده است به اتفاق نظر نرسیدهاند و در منابع مختلف دیدگاههای متفاوتی در این زمینه ارائه شده است. به هر حال، شاید بتوان با یک تقسیمبندی کلی یک داوری منصفانه بین دیدگاههای مختلف ارائه داد؛ بنابراین میتوان گفت که در رشتۀ روانپزشکی افرادی چون گرمزی[1]، ورنر[2] و روث اسمیت[3] (1940) از اولین کسانی بودند که گفتمان تابآوری را درزمینۀ مسائل مربوط به کودکانی که مبتلا به مشکلاتی نظیر بیماری روانی والدین، مشکلات زمان تولد، درگیری بین والدین، فقر، طلاق والدین و ... بودند، مطرح کردهاند (نقل در زیاری و حسینی، 1395).
در رشتۀ اکولوژی نخستین بار هلینگ[4] این اصطلاح را (حسینی و همکاران، 1399؛ پوراحمد و همکاران، 1398؛ زیاری و حسینی، 1395) که از وی بهعنوان پدر تابآوری یاد میشود (روستا، ابراهیم زاده و ایستگلدی، 1396)، در سال 1973 میلادی پس از انتشار پژوهشی با عنوان «تابآوری و پایداری سیستمهای اکولوژیکی» (نقدیپور بیرگانی، 1391) برای توصیف دو جنبۀ متفاوت در یک اکوسیستم با گذشت زمان مطرح (شماعی و همکاران، 1398) و پیشنهاد کرد که تابآوری «تداوم رابطه در داخل یک سیستم» و «توانایی سیستمها در جذب تغییرات متغیرهای ثابت، متغرهای متحرک و پارامترهاست که همچنان ادامه دارد» (Holling, 1973).
بعضی دیگر از محققان ازجمله نوریس[5] و همکاران (2008) معتقدند که از اصطلاح تابآوری برای اولینبار در فیزیک و ریاضیات برای توصیف توانایی یک ماده یا سیستم و برای بازگشت به حالت تعادل پس از جابهجایی یا حرکت استفاده شد (شماعی و همکاران، 1398؛ پوراحمد و همکاران، 1398؛ روستا و همکاران، 1396; Norris et al., 2008).
آدگر[6] (2000) برای اولین بار اصطلاح تابآوری اجتماعی را در علوماجتماعی مطرح کرد. وی تابآوری اجتماعی را بهعنوان توانایی گروهها و یا جوامع و نهادها برای مقابله با تنشهای خارجی و اختلالات بیرونی در مواجهه با تغییرات اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی تعریف میکند (حسینی و همکاران، 1399؛Adger et al., 2005; Adger, 2000; Keck & Sakdapolrak, 2013).
تیمرمن[7] (1981) درحوزۀ مخاطرهها و بلایا نخستین فردی بود که مفهوم تابآوری را مطرح کرد (سلمانی مقدم، امیراحمدی و کاویان، ۱۳۹۳) و آن را میزان ظرفیت یک سیستم یا بخشی از آن برای جذب حوادث مخاطرهانگیز و بازتوانی سریع تعریف میکند (پوراحمد و همکاران، 1398).
تابآوری شهری ابتدا در دهۀ 1990 میلادی در برنامهریزی فضایی و در پژوهشی برای ارائۀ راهحلها درزمینۀ چگونگی حفظ عملکردها در جوامع تابآور و بعدها در شهرهای تابآور برای فشار ایجادشده در فجایع، دیده شد (Baud & Hordijk, 2009). گادشاک[8] (2003) از پیشگامان گفتمان تابآوری شهری است و ادعا میکند که اگر بخواهیم بهطور جدّی، به مقولۀ تابآوری شهری بپردازیم، باید هدف یک شهر تابآور را بهصورت چندرشتهای تعریف کنیم (جبارین، 1398).
درنهایت، باتوجه به آنچه گفته شد، تابآوری اصطلاحی است که در پاسخگویی به تغییرات سریع و ناگهانی (و گاهی کُند) درحوزههای مختلف علمی اعم از روانپزشکی، اکولوژی، ریاضی و فیزیک، علوماجتماعی و برنامهریزی محیطی و شهری متداول شده است؛ البته گفتنی است که دربین دیدگاههای مختلف دربارۀ خاستگاه تابآوری، دیدگاه اکولوژیکی فراوانی بیشتری دارد؛ به این معنا که محققان در بیشتر منابع هلینگ را اولین نظریهپرداز در این زمینه میدانند. در جدول 1 خاستگاه تابآوری درحوزههای علمی مختلف و نیز محققان هر رشته آمده است.
دربارۀ این اصطلاح تاکنون محققان دیدگاههای متفاوتی را ارائه کردهاند که در غالب این دیدگاهها به یک یا چند بُعد محدود از تابآوری توجه شده است. باتوجه به مرور پیشینه، تعریف کارپنتر[9] و همکاران (2001) را شاید بتوان گفت کاملترین تعریف از تابآوری باشد. براساس نظر کارپنتر و همکاران تابآوری مقدار آشفتگیای است که یک سیستم بتواند جذب کند و همچنان در همان حوزه و وضعیت قبلی باقی بماند. همچنین، میزان توانایی سیستم در خودسازماندهی و ایجاد و افزایش یادگیری سازگاری است (Carpenter et al., 2001). تابآوری در تعریف قانون جدید سازمان مدیریت بحران کشور بهمعنای توانایی یک نظام یا جامعۀ درمعرض مخاطرهها برای ایستادگی، تحمل و سازگاری دربرابر حوادٍث، سوانح و بازتوانی و بازسازی مؤثر و بهموقع جامعۀ آسیبدیده، است (بشیری و همکاران، 1400).
به عبارتی سادهتر، تابآوری یعنی توانایی تحمل فشارهای بیرونی بهنحوی که هویت سیستم (سیستم شهری) به یک هویت جدید تبدیل نشود و ساختار و عملکرد اصلی سیستم حفظ شود. علاوه بر این، در صورت ایجاد تغییرات جزئی، سیستم توانایی بازیابی و بهبود سریع را داشته باشد؛ بدین معنا که یک شهر (سیستم) درهنگام مواجهه با سوانح و مخاطرههای طبیعی و انسانی ظرفیت و توانایی جذب خطر را داشته باشد. بهنحوی که آن خطر تبدیل به سانحه نشود. درادامه، در جدول 1 بهصورت جامع به تعریفها و دیدگاههای تابآوری به تفکیک رشتۀ علمی و صاحبنظران/ محققان مرتبط اشاره شده است.
جدول 1: تعریفها و دیدگاههای مرتبط با تابآوری
Table 1: Definitions and perspectives related to resilience
خاستگاه علمی |
نظریهپرداز / محقق |
عنوان آثار/ پژوهشها |
تعریفهای تابآوری |
روانپزشکی و روانشناسی |
|
«تابآوری و آسیبشناسی درمقابل پیامدهای رشد همراه با فقر کودکان در فقر: تابآوری با وجود خطر» |
تابآوری یک فرآیند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیتآمیز با شرایط تهدیدکننده است. |
اکولوژی |
«تابآوری و پایداری سیستمهای اکولوژیکی» |
تابآوری تداوم ارتباط در داخل یک سیستم و توانایی سیستمها در جذب تغییرات متغیرهای ثابت، متغیرهای متحرک و پارامترهاست. |
|
علوماجتماعی |
«تابآوری اجتماعی و اکولوژیکی: آیا آنها باهم مرتبط هستند؟» |
تابآوری اجتماعی، توانایی گروهها و یا جوامع و نهادها برای مقابله با تنشهای خارجی و اختلالات بیرونی در مواجهه با تغییرات اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی است. |
|
تابآوری شهری |
«کاهش خطرات شهری: ایجاد شهرهای مقاوم» |
Godschalk تابآوری شهری را اصطلاحی میداند که جهت اندازهگیری توانایی یک شهر برای بهبود از یک بلا به کار میرود. |
|
مخاطرهها و بلایا |
آسیبپذیری، تابآوری و فروپاشی جامعه: بررسی مدلها و کاربردهای اقلیم احتمالی |
تابآوری میزان ظرفیت یک سیستم یا بخشی از آن برای جذب حوادث مخاطرهانگیز و بازتوانی سریع است. |
|
ریاضی و فیزیک |
«تابآوری جامعه بهعنوان یک نظریۀ استعاره مجموعهای از ظرفیتها و استراتژی برای آمادگی دربرابر بلایا» |
تابآوری توانایی و قابلیت یک ماده یا سیستم برای بازگشت به حالت تعادل پس از جابهجایی یا حرکت است. |
منبع: نگارندگان، 1401
پژوهش حاضر به لحاظ هدف از دستۀ پژوهشهای کاربردی و ازنظر ماهیت و روش جزء پژوهشهای توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده بهصورت پیمایشی (حضور در محله و تکمیل پرسشنامه بهصورت طیف 5 تایی لیکرت) و نیز اسنادی بوده است. در این پژوهش برای تحقق بُعد مکانی پژوهش از نمونهگیری فضایی استفاده شد. بدین ترتیب که با بهرهگیری از مجموعه ابزار sampling و create fishnet در نرمافزار جی آی اس محلههای مطالعهشده به زونهای کوچک تقسیمبندی شد؛ بهطوری که به هر زون بسته به جمعیت آن تعدادی پرسشنامه تعلق گرفت. جامعۀ آماری شامل ساکنان سه محلۀ کریمآباد، قاسمآباد و شیرآباد است. دلیل انتخاب این محلهها آسیبپذیری زیاد آنها دربرابر انواع مخاطههای طبیعی و انسانی است. عبور گسل بنیادین از مجاور محدوده، گذر مسیلهای اصلی شهر از میانه و مجاور محدوده، تراکم زیاد جمعیت و انباشت انواع آسیبهای اجتماعی و محیطی مانند فقر گسترده، معضلهای بهداشتی و آلودگی زیاد، اعتیاد، وجود مشاغل کاذب و غیررسمی، کمسوادی و بیسوادی وسیع و باروری و موالید زیاد ازجمله مخاطرههای طبیعی و انسانی است که محدوده و ساکنان را تهدید میکند. حجم نمونه 384 نفر برآورد شد که متناسب با جمعیت هر محله و هر زون توزیع شد. روایی و اعتبار پرسشنامه با استفاده از نظرهای استادان راهنما و مشاور و سایر متخصصان حوزۀ شهری ارزیابی و نظرهای اصلاحی آنان اعمال و درنهایت، تأیید شد. پایایی و قابلیت تکرار نتایج پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد که مقدار آن 814/0 بود و نشان از پایایی مطلوب پرسشنامه داشت. در پژوهش حاضر برای تجزیهوتحلیل دادههای پرسشنامه از آزمونها و تکنیکهای تحلیل عامل، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی شفه استفاده و برای تهیه نقشهها نیز از Gis بهره گرفته شد.
جدول 2: آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
Table 2: Descriptive statistics of research variables
متغیر |
خیلیکم |
کم |
متوسط |
زیاد |
خیلیزیاد |
بدون پاسخ |
میانگین |
انحراف از معیار |
واریانس |
افتخار به سکونت در محله |
17.1 |
5.9 |
43.7 |
21.2 |
12.0 |
0 |
3.05 |
1.199 |
1.438 |
ناراحتی درصورت اجبار به ترک محله |
27.1 |
24.0 |
16.1 |
19.4 |
13.3 |
0 |
2.68 |
1.397 |
1.952 |
روابط گرم و صمیمی با افراد محله |
15.6 |
11.8 |
25.8 |
31.7 |
15.1 |
0 |
3.19 |
1.277 |
1.631 |
تمایل به ادامۀ سکونت با هر شرایط در محله |
13.3 |
21.5 |
31.7 |
22.0 |
11.5 |
0 |
2.97 |
1.196 |
1.430 |
مراجعه به سازمانهای شهری برای مطرحکردن مشکلات محله |
42.7 |
22.5 |
13.8 |
15.1 |
5.9 |
0 |
2.19 |
1.291 |
1.667 |
تمایل به همکاری برای حل مشکلات و توسعۀ محله |
4.9 |
9.2 |
19.4 |
41.4 |
24.0 |
1.0 |
3.71 |
1.084 |
1.174 |
آگاهی از نحوۀ رفتار درست در زمان حوادث |
11.3 |
21.0 |
43.2 |
19.4 |
4.6 |
5. |
2.85 |
1.012 |
1.024 |
آگاهی از ضوابط ایمنی مسکن دربرابر حوادث |
14.3 |
28.4 |
27.4 |
22.5 |
6.9 |
5. |
2.79 |
1.151 |
1.325 |
مهارت در ارائۀ کمکهای اولیه |
15.3 |
26.9 |
36.8 |
13.8 |
5.9 |
1.3 |
2.68 |
1.082 |
1.170 |
هزینه برای رشد فردی و تحصیلی |
2.0 |
1.08 |
13.6 |
38.6 |
44.0 |
0 |
4.21 |
889. |
790. |
رضایت از سکونت در محله |
11.5 |
10.5 |
33.2 |
27.9 |
16.9 |
0 |
3.28 |
1.202 |
1.444 |
سکونت اجباری و تمایل به تغییر محل سکونت درصورت امکان |
18.2 |
16.4 |
14.3 |
33.0 |
17.9 |
3. |
3.16 |
1.386 |
1.920 |
امنیت محله |
19.2 |
18.7 |
34.0 |
17.4 |
10.7 |
0 |
2.82 |
1.236 |
1.528 |
شرکت در دورۀ مهارتآموزی |
30.4 |
33.8 |
17.4 |
12.0 |
6.1 |
3. |
2.29 |
1.197 |
1.432 |
وجود فرصتهای شغلی به اندازۀ لازم |
34.8 |
41.7 |
16.6 |
5.4 |
1.3 |
3. |
1.96 |
920. |
847. |
توانایی استفاده از تسهیلات بانکی (وام) و بازپرداخت آن |
38.9 |
28.6 |
19.7 |
8.7 |
3.6 |
5. |
2.09 |
1.121 |
1.257 |
افزایش درآمد ماهیانه |
34.5 |
33.5 |
27.9 |
3.6 |
3. |
3. |
2.01 |
891. |
794. |
پسانداز ماهیانه |
65.7 |
22.3 |
11.0 |
8. |
0 |
3. |
1.47 |
719. |
517. |
نظارت شهرداری بر ساختوسازۀ محله |
42.5 |
27.9 |
16.9 |
10.2 |
1.5 |
1.0 |
1.99 |
1.075 |
1.155 |
هماهنگی سازمانهای شهری در محله |
41.4 |
29.4 |
19.4 |
5.6 |
1.5 |
2.6 |
1.94 |
998. |
996. |
نظرخواهی از مردم در ارائۀ خدمات |
60.1 |
28.6 |
6.4 |
2.6 |
1.0 |
1.3 |
1.54 |
812. |
660. |
سهولتگرفتن مجوزهای ساختوساز |
55.5 |
28.4 |
13.3 |
1.3 |
0 |
1.5 |
1.60 |
768. |
590. |
رضایت از نهادهای شهری |
35.0 |
30.4 |
28.9 |
4.6 |
1.0 |
0 |
2.06 |
956. |
914. |
رضایت از دسترسی به فضای باز و سبز |
46.3 |
31.2 |
14.8 |
5.4 |
1.8 |
5. |
1.85 |
985. |
971. |
رضایت از دسترسی به شبکۀ معابر |
7.4 |
24.6 |
35.8 |
27.6 |
4.3 |
3. |
2.97 |
998. |
996. |
رضایت از دسترسی به مراکز درمانی |
11.8 |
21.2 |
32.7 |
25.6 |
7.9 |
8. |
2.97 |
1.126 |
1.268 |
رضایت از دسترسی به مراکز مدیریت بحران و امداد و نجات |
20.2 |
29.2 |
30.4 |
14.8 |
4.6 |
8. |
2.54 |
1.112 |
1.236 |
رضایت از دسترسی به اتوبوس همگانی |
39.1 |
26.9 |
21.0 |
11.0 |
2.0 |
0 |
2.10 |
1.104 |
1.218 |
رضایت از دسترسی به مراکز آموزشی |
10.0 |
17.4 |
38.1 |
24.0 |
9.7 |
8. |
3.06 |
1.100 |
1.211 |
پاکیزگی و بهداشت محله |
60.6 |
19.9 |
13.3 |
4.3 |
1.0 |
8 |
1.64 |
942. |
887. |
مقاومت ساختمان مسکونی دربرابر سیل و زلزله |
35.5 |
22.3 |
37.3 |
14.6 |
2.3 |
0 |
2.50 |
1.074 |
1.153 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
براساس تقسیمات فضایی جدید، تعداد مناطق شهر زاهدان از سه منطقه به پنج منطقه افزایش یافته است و محلههای هدف پژوهش (شیرآباد، قاسمآباد و کریمآباد) در منطقه 4 شهرداری زاهدان و در شمال شرقی و شرق شهر واقع شده است. محلۀ شیرآباد در شمال شرق زاهدان و در قسمت انتهایی شیب دشت زاهدان قرار دارد و از غرب به ارتفاعات شمال شهر، از شرق به گسل معروف زاهدان و از شمال به تپههای بزرگ ماسههای روان محدود میشود (مهندسین مشاور شهر و خانه، 1382).
محلۀ قاسمآباد در بخش شمال شرقی شهر است که از شمال به محلۀ کلات کامبوزیا، از غرب به شیرآباد و از جنوب به محلههای مرادقلی و کریمآباد محدود میشود (مهندسین مشاور آرمانشهر، 1398). همچنین، محلۀ کریمآباد که در شرق زاهدان واقع شده است از شرق در مجاورت فرودگاه این شهر قرار دارد (اکبری و قربانی، 1399) و از غرب نیز به بلوار جام جم محدود میشود.
جدول 3: مشخصات جمعیتی محدودههای مطالعهشده و شهر زاهدان
Table 3: Population characteristics of the studied areas and Zahedan city
محدوده |
جمعیت |
بُعد خانوار |
مساحت (هکتار) |
تراکم (نفر در هکتار) |
شهر |
579018 |
3.9 |
6866.56 |
84.32 |
شیرآباد |
44135 |
4.3 |
289.09 |
152.66 |
قاسمآباد |
12044 |
4.4 |
211.82 |
56.85 |
کریمآباد |
24394 |
4.2 |
146.43 |
166.58 |
منبع: مرکز آمار ایران، 1395
|
|
شکل 3: موقعیت محدودۀ مطالعهشده (منبع: نگارندگان، 1401)
Figure 3: Location of the Study Area
نتایج حاصل از اطلاعات توصیفی بهدستآمده در جدول 4 نشان میدهد که در محلۀ کریمآباد از تعداد 110 نفر پاسخدهنده بیشترین تعداد در ردۀ 15 تا 30 سال بوده که از این تعداد 5/64 درصد مرد و 5/40 درصد زن بوده است. ازنظر تحصیلات بیشترین گروه پاسخدهندگان با 4/54 درصد مدرک زیردیپلم داشتند. در محلۀ قاسمآباد نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که از تعداد 58 نفر پرسششوندگان بیشترین تعداد مربوط به گروه سنی 31 تا 45 است که 2/55 درصد کل پرسششوندگان را تشکیل میدهد. در این محله ازنظر جنسیت، مردان با 2/82 درصد نسبت به زنان با 2/17درصد سهم بیشتری را تشکیل میدهند و ازنظر تحصیلات نیز افراد در محلۀ قاسمآباد با 9/56 درصد مدرک زیردیپلم بیشترین گروه پاسخدهندگان را تشکیل میدهند. نتایج بهدستآمده در محلۀ شیرآباد گویای آن است که از تعداد 223 پاسخدهنده بیشترین تعداد در گروه سنی 30 تا 15 بوده است که 1/60 درصد از پاسخدهندگان را شامل میشود. در این محله مردان با 4/66 درصد بیشترین فراوانی را بین تعداد پاسخدهندگان داشتهاند. همچنین، افراد ازنظر تحصیلات با 63 درصد مدرک زیردیپلم بیشترین سهم را درمیان پاسخدهندگان داشتهاند.
جدول 4: اطلاعات توصیفی (سن، جنسیت و تحصیلات) محلههای مطالعهشدۀ شهر
Table 4: Descriptive information (age, gender and education) of the studied neighborhoods of the city
محله |
سن |
درصد |
جنسیت |
درصد |
تحصیلات |
درصد |
کریمآباد |
30-15 |
53.6 |
مرد |
64.5 |
بیسواد |
3.6 |
31-45 |
33.6 |
زن |
35.5 |
زیردیپلم |
56.4 |
|
46-60 |
10.9 |
مجموع |
100 |
دیپلم |
26.4 |
|
بیشتر از 60 |
1.8 |
کارشناسی |
11.8 |
|||
مجموع |
100 |
کارشناسیارشد و بیشتر |
9. |
|||
مجموع |
100 |
|||||
قاسمآباد |
30-15 |
43.1 |
مرد |
82.8 |
بیسواد |
3.7 |
31-45 |
55.2 |
زن |
17.2 |
زیردیپلم |
56.9 |
|
46-60 |
1.7 |
مجموع |
100 |
دیپلم |
26.6 |
|
بیشتر از 60 |
0 |
کارشناسی |
11.9 |
|||
مجموع |
100 |
کارشناسیارشد و بیشتر |
9. |
|||
مجموع |
100 |
|||||
شیرآباد |
30-15 |
60.1 |
مرد |
66.4 |
بیسواد |
12 |
31-45 |
33.6 |
زن |
33.6 |
زیردیپلم |
63 |
|
46-60 |
5.4 |
مجموع |
100 |
دیپلم |
13.4 |
|
بیشتر از 60 |
4. |
کارشناسی |
8.8 |
|||
مجموع |
100 |
کارشناسیارشد و بیشتر از |
2.8 |
|||
مجموع |
100 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
باتوجه به جدول 5 اطلاعات توصیفیِ (شغل، سند مالکیت و نوع مالکیت) حاصلشده بیانگر آن است که در محلۀ کریمآباد افراد ازنظر اشتغالِ شغل آزاد با 40 درصد بیشترین فراوانی را دارند. در محلههای قاسمآباد و شیرآباد نیز افراد با شغل آزاد بهترتیب با 6/56 و 8/35 درصد بیشترین فراوانی را دربین پاسخدهندگان دارند. همچنین، افراد ازنظر دارابودن سند رسمی مالکیت 9/63 درصد سند مالکیت و 8/35 درصد فاقد سند مالکیت بودند. در محلۀ قاسمآباد 2/17 درصد از افراد پرسششونده سند مالکیت و 8/28 درصد فاقد سند مالکیت بودند و در محلۀ شیرآباد نیز 3/46 درصد از افراد پاسخدهنده سند مالکیت و 7/53 درصد فاقد سند رسمی مالکیت بودند. سهم ملکی در محلههای هدف پژوهش ازنظر نوع مالکیت مسکن بیشتر از رهن و اجاره است. هرچند که در محلۀ شیرآباد سهم اجارهنشینی با 7/40 درصد بیشتر از دو محلۀ دیگر است.
جدول 5: اطلاعات توصیفی (شغل، سند مالکیت و مالکیت) محلههای مطالعهشدۀ شهر زاهدان
Table 5: Descriptive information (occupation, ownership and ownership documents) of the studied neighborhoods
محله |
شغل |
درصد |
سند مالکیت |
درصد |
مالکیت مسکن |
درصد |
کریمآباد |
کارمند |
8.2 |
بله |
63.9 |
ملکی |
61.8 |
کارگر |
10 |
|||||
خانهدار |
27.3 |
رهن |
3.6 |
|||
آزاد |
40 |
خیر |
36.1 |
|||
بازنشسته |
2.7 |
اجاره |
34.5 |
|||
محصل |
7.3 |
|||||
بیکار |
4.5 |
مجموع |
100 |
مجموع |
100 |
|
مجموع |
100 |
|||||
قاسمآباد |
کارمند |
5.3 |
بله |
17.2 |
ملکی |
81 |
کارگر |
15.8 |
|||||
خانهدار |
12.3 |
رهن |
0 |
|||
آزاد |
52.6 |
خیر |
82.8 |
|||
بازنشسته |
0 |
اجاره |
19 |
|||
محصل |
3.5 |
|||||
بیکار |
10.5 |
مجموع |
100 |
مجموع |
100 |
|
مجموع |
100 |
|||||
شیرآباد |
کارمند |
3.7 |
بله |
46.3 |
ملکی |
56.1 |
کارگر |
15.6 |
|||||
خانهدار |
28.9 |
رهن |
3.2 |
|||
آزاد |
35.8 |
خیر |
53.7 |
|||
بازنشسته |
2.8 |
اجاره |
40.7 |
|||
محصل |
6.9 |
|||||
بیکار |
6.4 |
مجموع |
100 |
مجموع |
100 |
|
مجموع |
100 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
در پژوهش حاضر برای خلاصهکردن متغیرها از تحلیل عامل اکتشافی استفاده شده است. در این تکنیک متغیرهای یک پژوهش به ابعاد کلیتر تقلیل داده میشود. به عبارتی دیگر، عوامل پنهانی درون متغیرها با استفاده از روش تحلیل عامل استخراج میشود و هریک از متغیرهای پژوهش در ذیل یک عامل قرار میگیرد و با چندین متغیر همبسته یک شاخص درست و از آن شاخص در آزمونهای بعدی استفاده میشود. در این پژوهش از تحلیل عامل برای استخراج عوامل و مؤلفههای پنهان در متغیرها استفاده شده است. یکی از مفاهیم مهم در این تکنیک چرخش عاملهاست که برای افزایش ارتباط بین متغیرها، عاملها و نمرۀ عامل (بار عامل) استفاده میشود. همچنین، در این پژوهش از آزمون (KMO) جهت سنجش مناسببودن دادهها برای تحلیل عامل استفاده شده است. کایسر[10] (1997) حداقل آزمون KMO را 60/0تعیین میکند؛ یعنی چنانچه نمره60/0KMO ≥ باشد، اجرای تحلیل عامل برای متغیرها بیمانع است. همچنین، از آنجایی که برای معناداربودن یک مدل عاملی لازم است متغیرها همبسته باشند، برای اطمینان از اینکه ماتریس همبستگی در جامعه برابر با صفر نیست از آزمون بارتلت استفاده میشود. در پژوهش حاضر نیز از آنجایی که مقدار شاخص KMO برابر با 771/0 و آزمون بارتلت 850/1147 با سطح معناداری 000/0 است، مناسببودن متغیرها را برای تحلیل عاملی نشان میدهد. بارهای عامل، همبستگی متغیرها با عامل است. بار عاملی زیاد نشان میدهد که عوامل و متغیرها بحرانی هسـتند.
بـرای انتخاب تعداد عاملها، براساس آزمون Kaiser از دو شاخص مقدار ویژه و درصد واریانس استفاده شد. در این پژوهش تنها عاملهایی انتخاب و حفظ میشـود کـه مقـدار ویژۀ آنها بیشتر از 1 باشد. همچنین، درصد واریانس عوامل استخراجشده باید حداقل 60 درصد از کل واریانس را داشته باشند (Ghosh & Jintanapakanont, 2004). عوامل خارجشده از تحلیل عواملی هستند که باعث تبیین بیشتر واریانس نمیشوند. در این پژوهش تعداد مؤلفهها و عاملهای استخراجشده باتوجه به مقدار ویژه، 9 مؤلفه هستند که در همۀ این عوامل 077/60 درصد کل واریانس موضوع پژوهششده تبیین میشود.
جدول 6: کل واریانس تبیینشده با مقدار ویژه برحسب مجموع چرخشهای بار عاملها
Table 6: The total variance explained along with the eigenvalue in terms of the sum of rotations of factor loadings
مؤلفه |
مقدار ویژه |
مجموع ضرایب بار عاملهای استخراجشده |
مجموع ضرایب بار عاملهای چرخشی |
||||||
کل |
درصد واریانس |
درصد تجمعی |
کل |
واریانس (%) |
واریانس تجمعی (%) |
کل |
واریانس (%) |
واریانس تجمعی (%) |
|
1 |
4.969 |
21.606 |
21.606 |
4.969 |
21.606 |
21.606 |
3.363 |
14.621 |
14.621 |
2 |
2.500 |
10.870 |
32.476 |
2.500 |
10.870 |
32.476 |
3.179 |
13.824 |
28.445 |
3 |
2.162 |
9.401 |
41.877 |
2.162 |
9.401 |
41.877 |
2.379 |
10.342 |
38.787 |
4 |
1.671 |
7.267 |
49.144 |
1.671 |
7.267 |
49.144 |
2.052 |
8.921 |
47.708 |
5 |
1.316 |
5.721 |
54.865 |
1.316 |
5.721 |
54.875 |
1.646 |
7.157 |
54.865 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
برای اینکه ارتباط بین آیتمها و عاملها به نهایت برسد، باید محورها چرخانده شود. عمدهترین هدف در چرخش عاملها، تحول ساختار عاملی به یک ساختار ساده از بار عاملی است که بهسادگی بتوان تفسیر کرد. همانطور که تباچیک[11]، فیدل[12] و اولمن[13] (2013) و سلسترند[14] و گرسنس[15] (2014) اظهار میکنند بعید است که در علوماجتماعی، عوامل جداشده هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند؛ با این حال برای اغلب تحلیلهای آماری از چرخش واریمکس استفاده و سپس در این مجموعه به کار گرفته میشود؛ زیرا این چرخش موجب تقویت بارهای شدید میشود و بارهای ضعیف را به حداقل میرساند (Tabachnick, Fidell, & Ullman., 2013; Solstrand, & Gressnes, 2014). در روش چرخش واریمکس متعامد (Orthogonal) فرض بر این است که سازههای زیربنایی، مستقل هستند و همبستگی ندارند؛ اما در روش چرخش متمایل (Oblique) فرض بر این است که سازههای زیربنایی، مستقل نیستند و همبستگی بیشتری با یکدیگر دارند؛ بنابراین در پژوهش حاضر برای تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) (Principal Component Analysis) از چرخش واریمکس متعامد بهدلیل جذب بیشترین مقدار واریانس مشترک و اختصاصی استفاده شده است. با این چرخش عاملها به محورهای جدید انتقال داده میشوند.
در پژوهش حاضر وضعیت متغیرها باتوجه به عوامل استخراجشده و با فرض واقعشدن متغیرهایی با بار عاملی بزرگتر از 4/0 پس از چرخش عاملها به روش واریمکس متعامد بررسی شده است. نتایج حاصل از چرخش واریمکس در جدول 7 نشان داده شده است. هر متغیر در عاملی قرار میگیرد که با آن عامل همبستگی زیاد معناداری داشته باشد. در پژوهش حاضر باتوجه به ماهیت همبستهها 5 عامل استخراج شده است. نامگذاری عاملها باتوجه به ویژگیهای استخراجشده بدین صورت است: عامل اول تعلق مکانی، عامل دوم دسترسی، عامل سوم سرمایۀ اجتماعی، عامل چهارم توانمندی اقتصادی، عامل پنجم عملکرد نهادی-مدیریتی.
جدول 7: تحلیل عاملی میزان بارهای عاملی بهدستآمده از ماتریس
Table 7: Factor analysis of the amount of factor loadings obtained from the matrix
|
مؤلفه |
||||
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
|
رضایت از سکونت در محله |
835. |
|
|
|
|
تمایل به ادامۀ سکونت با هر شرایط در محله |
804. |
|
|
|
|
افتخار به سکونت در محله |
773. |
|
|
|
|
ناراحتی درصورت اجبار به ترک محله |
681. |
|
|
|
|
سکونت اجباری و تمایل به تغییر محله درصورت امکان |
592. |
|
|
|
|
روابط گرم و صمیمی با افراد محله |
559. |
|
|
|
|
رضایت از دسترسی به اتوبوس همگانی |
|
737. |
|
|
|
رضایت از دسترسی به شبکۀ معابر |
|
698. |
|
|
|
رضایت از دسترسی به مراکز درمانی |
|
675. |
|
|
|
رضایت از دسترسی به مراکز آموزشی |
|
592. |
|
|
|
رضایت از دسترسی به مراکز مدیریت بحران و امداد و نجات |
|
592. |
|
|
|
رضایت از دسترسی به فضای باز و سبز |
|
583. |
|
|
|
مهارت در ارائۀ کمکهای اولیه |
|
|
779. |
|
|
آگاهی از ضوابط ایمنی مسکن دربرابر حوادث |
|
|
771. |
|
|
مراجعه به سازمانهای شهری برای مطرحکردن مشکلات محله |
|
|
578. |
|
|
آگاهی از نحوۀ رفتار درست در زمان حوادث |
|
|
560. |
|
|
پسانداز ماهیانه |
|
|
|
734. |
|
افزایش درآمد ماهیانه |
|
|
|
714. |
|
وجود فرصتهای شغلی به اندازۀ لازم |
|
|
|
640. |
|
توانایی استفاده از تسهیلات بانکی (وام) و بازپرداخت آن |
|
|
|
486. |
|
نظرخواهی از مردم در ارائۀ خدمات |
|
|
|
|
760. |
هماهنگی سازمانهای شهری در محله |
|
|
|
|
692. |
رضایت از نهادهای شهری |
|
|
|
|
546. |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
طبق جدول 8 نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون در محلۀ کریمآباد نشان میدهد که بیشترین ارتباط و همبستگی بین شاخص امنیت و بهداشت با شاخص حس تعلق مکانی است که بین این دو متغیر با ضریب همبستگی 48/0 و سطح معناداری 000/0 ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. باتوجه به اهمیت احساس تعلق مکانی در بازتوانی و احیا بعد از حوادث میتوان با ارتقا امنیت و بهداشت در محله حس تعلق را افزایش داد. از دیگر شاخصهایی که با متغیر تعلق مکانی ارتباط معناداری دارند، شاخصهای دسترسی، وضعیت اقتصادی و عملکرد مدیریتی است که میتوان با بهبودبخشی به این مؤلفهها موجبات دلبستگی و تعلق مکانی را فراهم کرد. شاخص آگاهی و مهارت و مشارکت با یکدیگر ارتباط ندارند و معنادار نیستند. در محلۀ کریمآباد ارتباط دو متغیر عملکرد مدیریتی و دسترسی نیز با ضریب 42/. و سطح معناداری 000/0 درخور توجه است و این نشان از اهمیت بُعد مدیریتی در بهبود و ارتقای مؤلفههای تابآوری دارد که باید به آن توجه شود.
جدول 8: تحلیل همبستگی پیرسون محلۀ کریمآباد شهر زاهدان
Table 8: Pearson correlation analysis of Karimabad neighborhood of Zahedan city
|
|
تعلق مکانی |
آگاهی و مهارت |
عملکرد مدیریتی |
وضعیت اقتصادی |
دسترسی |
امنیت و بهداشت |
مشارکت |
تعلق مکانی |
همبستگی پیرسون |
1 |
038. |
*195. |
*190. |
*191. |
**480. |
154. |
سطح معناداری |
|
697. |
041. |
047. |
045. |
000. |
108. |
|
آگاهی و مهارت |
همبستگی پیرسون |
038. |
1 |
077. |
**302. |
149. |
170. |
**296. |
سطح معناداری |
697. |
|
422. |
001. |
121. |
075. |
002. |
|
عملکرد مدیریتی |
همبستگی پیرسون |
*195. |
077. |
1 |
173. |
**426. |
*242. |
*243. |
سطح معناداری |
041. |
422. |
|
071. |
000. |
011. |
011. |
|
وضعیت اقتصادی |
همبستگی پیرسون |
*190. |
**302. |
173. |
1 |
032. |
**267. |
**369. |
سطح معناداری |
047. |
001. |
071. |
|
736. |
005. |
000. |
|
دسترسی |
همبستگی پیرسون |
*191. |
149. |
**426. |
032. |
1 |
**384. |
169. |
سطح معناداری |
054. |
121. |
000. |
736. |
|
000. |
078. |
|
امنیت و بهداشت |
همبستگی پیرسون |
**480. |
170. |
*242. |
**267. |
**384. |
1 |
141. |
سطح معناداری |
000. |
075. |
011. |
005. |
000. |
|
143. |
|
مشارکت |
همبستگی پیرسون |
154. |
**296. |
*243. |
**369. |
169. |
141. |
1 |
سطح معناداری |
108. |
002. |
011. |
000. |
078. |
143. |
|
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
براساس نتایج حاصل از جدول 9 در محلۀ قاسمآباد بیشترین ارتباط بین متغیرهای آگاهی و مهارت با وضعیت اقتصادی است. بعد از آن ارتباط دو متغیر دسترسی و عملکرد مدیریتی مهم است. شدت و نوع ارتباط این دو متغیر، مشابه ارتباط این دو در محلۀ کریمآباد است که حاکی از اهمیت افزایش دسترسیها در رضایت از عملکرد مدیریتی و بهتبع آن افزایش انعطاف و کاهش میزان آسیبپذیری در مواقع بحرانی است. درمجموع، واقعیت استنباطشده از نتایج جدول مذکور نشاندهندۀ آن است که در هر مکانی که یکی از شاخصهای تابآوری در وضعیت نسبی مطلوبی باشد، سایر معیارها نیز به همان اندازه بهبود خواهند یافت؛ برای مثال، همانطور که در جدول ذیل مشاهده میشود آگاهی و مهارت در بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش میل به مشارکت مؤثر بوده که بهدنبال آن دسترسی بیشتر حس تعلق به مکان را ارتقا داده و موجب بهبود نسبی امنیت و بهداشت در نقاطی شده که این مؤلفه وضعیت بهتری داشته است.
جدول 9: تحلیل همبستگی پیرسون محلۀ قاسمآباد شهر زاهدان
Table 9: Pearson correlation analysis of qasim abad district, Zahedan city
|
|
تعلق مکانی |
آگاهی و مهارت |
عملکرد مدیریتی |
وضعیت اقتصادی |
دسترسی |
امنیت و بهداشت |
مشارکت |
تعلق مکانی |
همبستگی پیرسون |
1 |
106.- |
*347. |
104.- |
**340. |
224. |
041. |
سطح معناداری |
|
430. |
008. |
437. |
009. |
091. |
758. |
|
آگاهی و مهارت |
همبستگی پیرسون |
106.- |
1 |
008.- |
**459. |
160. |
242. |
**354. |
سطح معناداری |
430. |
|
950. |
000. |
230. |
068. |
006. |
|
عملکرد مدیریتی |
همبستگی پیرسون |
**347. |
008.- |
1 |
169. |
**418. |
**343. |
241. |
سطح معناداری |
008. |
950. |
|
205. |
001. |
008. |
068. |
|
وضعیت اقتصادی |
همبستگی پیرسون |
104.- |
**459. |
169. |
1 |
021.- |
*331. |
158. |
سطح معناداری |
437. |
000. |
205. |
|
875. |
011. |
237. |
|
دسترسی |
همبستگی پیرسون |
**340. |
160. |
**418. |
021.- |
1 |
*262. |
010. |
سطح معناداری |
009. |
230. |
001. |
875. |
|
047. |
941. |
|
امنیت و بهداشت |
همبستگی پیرسون |
224. |
242. |
**343. |
*331. |
*262. |
1 |
107 |
سطح معناداری |
091. |
068. |
008. |
011. |
047. |
|
424. |
|
مشارکت |
همبستگی پیرسون |
041. |
**354. |
241. |
158. |
010. |
107. |
1 |
سطح معناداری |
758. |
006. |
068. |
237. |
941. |
424. |
|
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
مطابق جدول 10 نکتۀ مهم در محلۀ شیرآباد ارتباط زیاد و مثبت متغیر امنیت و بهداشت با متغیر افزایش حس تعلق به مکان است؛ یعنی هرجایی که ساکنان از وضعیت بهداشت و امنیت محله رضایت بیشتری داشته باشند، تعلق آنها به محله نیز بیشتر است. از دیگر متغیرهایی که با شاخص تعلق مکانی در این محله ارتباط معنادار و مثبتی داشته است، میتوان به مؤلفههای دسترسی و وضعیت اقتصادی اشاره کرد. درمقابل، فرض صفر دربارۀ بیارتباطی متغیرهای آگاهی و مهارت، عملکرد مدیریتی و مشارکت با متغیر تعلق مکانی تأیید میشود. خلاصه آنکه باتوجه به نتایج جدول مذکور و جدولهای پیشگفته چنانچه شاخص تعلق مکانی، معیار تابآوری (بهخصوص تابآوری اجتماعی) و سایر شاخصها بهعنوان مجموعه اقدامهای بازآفرینی درنظر گرفته شود، میتوان نتیجه گرفت که اقدامهای بازآفرینی نقش مؤثری در بهبود مؤلفههای تابآوری ازجمله افزایش حس تعلق به مکان دارند و باتوجه به اهمیت تعلق به مکان در مواقع بحرانی که از یکسو محرکی برای احیا و بازتوانی بوده و از سوی دیگر، میل به مشارکت را در مواجه با مخاطرهها افزایش داده است، توجه به این مقوله و افزایش آن با بهبود متغیرهای مذکور ضروری است.
جدول 10: تحلیل همبستگی پیرسون محلۀ شیرآباد شهر زاهدان
Table 10: pearson correlation analysis of shirabad district of Zahedan city
تعلق مکانی |
آگاهی و مهارت |
عملکرد مدیریتی |
وضعیت اقتصادی |
دسترسی |
امنیت و بهداشت |
مشارکت |
||
تعلق مکانی |
همبستگی پیرسون |
1 |
089. |
097. |
**180. |
**325. |
**461. |
033.- |
سطح معناداری |
|
184. |
148. |
007. |
000. |
000. |
624. |
|
آگاهی و مهارت |
همبستگی پیرسون |
089. |
1 |
**265. |
**270. |
084. |
**223. |
**217. |
سطح معناداری |
184. |
|
000. |
000. |
213. |
001. |
001. |
|
عملکرد مدیریتی |
همبستگی پیرسون |
097. |
**265. |
1 |
129. |
**248. |
**331. |
014. |
سطح معناداری |
148. |
000. |
|
054. |
000. |
000. |
836. |
|
وضعیت اقتصادی |
همبستگی پیرسون |
**180. |
**270. |
129. |
1 |
**277. |
**187. |
093. |
سطح معناداری |
007. |
000. |
054. |
|
000. |
005. |
167. |
|
دسترسی |
همبستگی پیرسون |
**325. |
084. |
**248. |
**277. |
1 |
**330. |
036.- |
سطح معناداری |
000. |
213. |
000. |
000. |
|
000. |
596. |
|
امنیت و بهداشت |
همبستگی پیرسون |
**461. |
**223. |
**331. |
**187. |
**330. |
1 |
087. |
سطح معناداری |
000. |
001. |
000. |
005. |
000. |
|
197. |
|
مشارکت |
همبستگی پیرسون |
033.- |
**217. |
014. |
093. |
036.- |
087. |
1 |
سطح معناداری |
624. |
001. |
836. |
167. |
596. |
197. |
|
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
برای مقایسۀ میانگین شاخصها در محلههای پژوهششده و پاسخ اینکه آیا در این محلهها (کریمآباد، قاسمآباد و شیرآباد) ازلحاظ داشتن مؤلفههای تابآوری تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) استفاده شده است. نتایج حاصل از این آزمون که در جدول 11 نشان داده شده حاکی از آن است که در این محلهها ازلحاظ داشتن سه شاخص تعلق مکانی، میزان دسترسی و امنیت و بهداشت محیطی تفات معناداری وجود دارد؛ اما برای دیگر متغیرها این تفاوت معنادار نیست.
جدول 11: تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) برای مقایسۀ میانگین متغیرها در محلههای هدف
Table 11: One-Way analysis of variance (Anova) to compare mean variables in target neighborhoods
|
Sum of Squares |
df |
Mean Square |
F |
sig |
||
تعلق مکانی |
بین گروهها |
8.721 |
2 |
4.361 |
5.148 |
006. |
|
درون گروهها |
328.652 |
388 |
847. |
|
|
|
|
آگاهی و مهارت |
بین گروهها |
1.444 |
2 |
722. |
1.316 |
269. |
|
درون گروهها |
212.863 |
388 |
549. |
|
|
|
|
عملکرد مدیریتی |
بین گروهها |
671. |
2 |
336. |
956. |
385. |
|
درون گروهها |
136.127 |
388 |
351. |
|
|
|
|
وضعیت اقتصادی |
بین گروهها |
1.482 |
2 |
741. |
2.036 |
132. |
|
درون گروهها |
141.238 |
388 |
364. |
|
|
|
|
دسترسی |
بین گروهها |
47.372 |
2 |
23.686 |
56.317 |
000. |
|
درون گروهها |
160.340 |
388 |
413. |
|
|
|
|
امنیت و بهداشت |
بین گروهها |
7.887 |
2 |
3.943 |
8.153 |
000. |
|
درون گروهها |
187.671 |
388 |
484. |
|
|
|
|
مشارکت |
بین گروهها |
2.346 |
2 |
1.173 |
2.301 |
102. |
|
درون گروهها |
197.866 |
388 |
510 |
|
|
|
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
آزمون تحلیل واریانس یکطرفه تنها وجود تفاوت را ازلحاظ متغیرها نشان میدهد و تفاوت بین گروهها (محلهها) را نشان نمیدهد. در پژوهش حاضر ازطرفی برای نمایش بهتر متغیرها و مقایسۀ دوبهدو بین گروهها و از طرف دیگر، بهدلیل متفاوتبودن حجم نمونه گروهها از آزمون تعقیبی شقه و نیز تنها از سه متغیر دسترسی، تعلق مکانی، و امنیت و بهداشت محیطی استفاده و از سایر متغیرها صرفنظر شد. همچنین، برای اختصار جدول ضرایب معناداری (برای نشاندادن تفاوت میان محلهها بهلحاظ شاخصهای مدنظر) نمایش داده شده است. نتیجۀ کلی این آزمون بیانگر آن است که عمدۀ تفاوت بین محلۀ کریمآباد و دو محلۀ دیگر (قاسمآباد و شیرآباد) بهلحاظ شاخص دسترسی است و محلۀ کریمآباد بهلحاظ شاخصهای بررسیشده وضعیت نسبی مطلوبتری دارد.
جدول 12: آزمون تعقیبی شفه
Table 12: Scheffe post hoc test
شاخصها |
محلهها |
کریمآباد |
قاسمآباد |
شیرآباد |
دسترسی |
کریمآباد |
|
000. |
000. |
قاسمآباد |
000. |
|
619. |
|
شیرآباد |
000. |
619. |
|
|
تعلق مکانی |
کریمآباد |
|
486. |
007. |
قاسمآباد |
486. |
|
490. |
|
شیرآباد |
007. |
490. |
|
|
امنیت و بهداشت |
کریمآباد |
|
161. |
000. |
قاسمآباد |
161. |
|
558. |
|
شیرآباد |
000. |
558. |
|
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
در پژوهش حاضر برای تعیین وضعیت محدودۀ مطالعهشده بهلحاظ شاخصهای ذهنی تابآوری از نمونهگیری فضایی بهره گرفته شده است. بدین ترتیب که کل محدوده به زونهای مساوی تقسیمبندی و سپس به نسبت جمعیت هر زون تعدادی پرسشنامه برای آن اختصاص داده و توزیع شد. نتایج تحلیل فضایی حکایت از آن دارد که محلۀ کریمآباد وضعیت بهتری نسبت به دو محلۀ دیگر، یعنی قاسمآباد و شیرآباد دارد که دلیل آن را میتوان در اجرای برنامههای بازآفرینی ازجمله افزایش دسترسیهای مختلف در محلۀ مذکور جستوجو کرد.
|
|
شکل 4: وضعیت تابآوری محدودۀ مطالعهشده (منبع: یافتههای پژوهش، 1401)
Figure 4: Resilience status of study area
در این پژوهش شاخصهای ذهنی تابآوری در سکونتگاههای غیررسمی زاهدان (محلههای کریمآباد، قاسمآباد و شیرآباد) تحلیل و ارزیابیِ مکانی و برای تحقق بُعد مکانی پژوهش نیز از نمونهگیری فضایی استفاده شده است. بدین ترتیب که با بهرهگیری از مجموعه ابزار sampling و create fishnet در نرمافزار جی آی اس محلههای مطالعهشده به زونهای کوچک تقسیمبندی شد و به هر زون بسته به جمعیت آن تعدادی پرسشنامه تعلق گرفت. همچنین، برای تجزیهوتحلیل دادههای پرسشنامه از آزمونها و تکنیکهای تحلیل عامل، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی شفه و برای تهیۀ نقشهها نیز از Gis بهره گرفته شد. در ادامه، پژوهش حاضر با پژوهشهای مشابه مقایسه میشود تا صحت نتایج این پژوهش مشخص شود.
روستا و همکاران (1396) پژوهشی با عنوان «تحلیل تابآوری کالبدی دربرابر زلزله (مطالعۀ موردی: بافت فرسودۀ شهر مرزی زاهدان)» انجام دادهاند. محققان تابآوری اجتماعی مناطق پنجگانۀ زاهدان را ارزیابی کردند. نتایج نشان داد که مناطق 3 و 4 بدترین وضعیت را بهلحاظ شاخصهای تابآوری دارند؛ بنابراین ادعای پژوهش حاضر مبنی بر آسیبپذیری زیاد سکونتگاههای غیررسمی منطقۀ 4 شهر زاهدان با پژوهش آنها همسوست.
نقدی، مافی و وطن پرست (1399) پژوهشی با عنوان «ارزیابی بازآفرینی محلههای فرسودة شهری درجهت ارتقا تابآوری کالبدی (نمونۀ موردی: بافت فرسوده شهر فاروج)» انجام دادهاند. نتایج نشان داد که اتخاذ راهکارهای اجتماعی درکنار اقدامهای کالبدی با رویکرد بازآفرینی موجب افزایش تابآوری بافت فرسوده میشود؛ بنابراین نتایج دو پژوهش همراستای یکدیگر است.
باستانی و حنایی (1399) پژوهشی با عنوان «مطالعۀ تطبیقی تابآوری اجتماعی در راستای اهداف بازآفرینی شهری (نمونۀ موردی: محلات ایران، فیلیپین و مالزی)» انجام دادهاند. آنان اقدامهای همهجانبه و یکپارچه (بازآفرینی) را برای تابآورسازی ضروری میدانند. درنهایت، نتایج این پژوهش همسو با پژوهش حاضر است. علاوه بر این، از بدو فراگیری و شیوع ویروس COVID-19 پژوهشهای متعدّدی درسطح جهان دربارۀ وضعیت سکونتگاههای غیررسمی در برخورد با این ویروس از جنبههای مختلف انجام شد که بسیاری از آنها درحوزۀ تابآوری ساکنان این سکونتگاهها دربرابر کرونا و همراستا با پژوهش حاضر است که درادامه، پس از بیان تعدادی از این پژوهشها، نتایج آنها بهصورت خلاصه آورده میشود. ازجمله پژوهشهای انجامشده در این خصوص میتوان به پژوهش Parikh et al., (2020) ، Wilkinson et al., (2020) Kang et al., (2020) ، ... اشاره کرد. ساتروایت[16] (2020) در پژوهشی با عنوان «تابآوری دربرابر تغییرات اقلیمی در سکونتگاههای غیررسمی» به چگونگی ایجاد تابآوری دربرابر تأثیرات تغییر اقلیم و بررسی راهکارهای مقابله با تغییرات اقلیمی برای ایجاد تابآوری در سکونتگاههای غیررسمی پرداختند و درنهایت، پیشنهاد کردند که با اقدامهایی که زیرنظر مدیریت و مشارکت دولت و جامعه است میتوان برای ارتقا سکونتگاههای غیررسمی، مقاومت در برابر خطرهای ناشی از تغییر آبوهوا را افزایش داد و به گروههای آسیبپذیر نیز کمک کرد؛ بنابراین نتایج پژوهش آنها یافتههای پژوهش حاضر را دربارۀ مطلوبیت نسبی وضعیت تابآوری در محدودههایی که اقدامهای همهجانبۀ دولتی با مشارکت جامعه صورتگرفته توجیه میکند. محلۀ کریمآباد بهدلیل توجه بیشتر بخش عمومی و خصوصی امتیاز بیشتری بهلحاظ برخورداری از شاخصهای ذهنی تابآوری دارد.
نتیجهگیری
نتایج حاصل از تحلیل عامل گویای آن است که مهمترین مؤلفۀ تأثیرگذار بر تابآوری در محدودۀ مطالعهشده حس تعلق مکانی است؛ بهطوری که باوجود پایینبودن وضعیت سایر متغیرها از میانگین، این متغیر وضعیت مطلوبی دارد؛ بنابراین میتوان با بهرهگیری از این خصیصه بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی، مشارکت مردم را برای بهبود شرایط زندگی در محدوده جلب کرد. از آنجایی که حس تعلق به مکان بعد از هر بحران موجب افزایش توان بازیابی و احیا میشود، باید به تقویت این ویژگی با بهبود سایر شاخصهای تأثیرگذار پرداخت. نتایج استخراجشده از همبستگی پیرسون نشان میدهد که در محلۀ کریمآباد بیشترین ارتباط بین متغیرهای امنیت و بهداشت محیطی، و حس تعلق مکانی برقرار است؛ بدان معنا که هر نقطهای از محله که امنیت و بهداشت آن در وضعیت مطلوبتری قرار داشته باشد، حس تعلق به آنجا نیز بیشتر است. همچنین، در محلۀ قاسمآباد نیز بیشترین شدت ارتباط بین مؤلفههای آگاهی و مهارت فردی و بهبود وضعیت اقتصادی برقرار است که بیانگر نقش و اهمیت مهارت و آگاهی فردی در بهبود وضعیت اقتصادی است؛ درنتیجه میتوان با درپیشگرفتن رویکرد توانمندسازی به ارتقای مهارتهای شغلی پرداخت که خود در جذب بازار رسمی کار و افزایش درآمد مؤثر است. در محلۀ شیرآباد نیز مانند کریمآباد بیشترین شدت ارتباط بین دو متغیر امنیت و بهداشت و حس تعلق به مکان است که این نشاندهندۀ اهمیت بهداشت محیطی و امنیت ازنظر ساکنان این محلههاست. گفتنی است هرچند بین این دو متغیر ارتباط زیادی وجود دارد، بهیقین، بهمعنای این نیست که وضعیت بهداشت و امنیت محدوده مناسب و مطلوب است، بلکه گویای آن است که در نقاطی که این شاخص وضعیت نسبی بهتری داشته در آنجا حس تعلق نیز به همان نسبت بیشتر است. نتیجۀ حاصل از تحلیل واریانس نیز که برای مقایسۀ محلهها ازلحاظ داشتن شاخصهای تابآوری انجام گرفت، بیانگر آن است که بین محلههای پژوهششده ازنظر سه متغیر دسترسی، تعلق مکانی، و امنیت و بهداشت محیطی تفاوت معناداری وجود دارد؛ بهطوری که محلۀ کریمآباد نسبت به دو محلۀ دیگر وضعیت نسبی مطلوبتری دارد و این به سبب آن است که در این محله اقدامهای بازآفرینی بیشتری در ابعاد مختلف انجام گرفته است؛ برای نمونه، چنانچه به آمار توصیفی توجه شود این محله میزان کمتری از ساکنانی را دارد که فاقد سند مالکیت هستند؛ اما بیش از 80 درصد ساکنان محلۀ قاسمآباد و نیز حدود 46 درصد از ساکنان محلۀ شیرآباد فاقد سند رسمی مالکیت بودند؛ درحالی که این رقم برای محلۀ کریمآباد 36 درصد است؛ بنابراین ازطرفی، با اعطای سند مالکیت و بهرسمیتشناختن این محلهها و از طرفی دیگر، با انجامدادن اقدامهای بازآفرینی در ابعاد مختلف میتوان میزان تابآوری محلههای هدف را ارتقا داد.
علاوه بر این، باتوجه به یافتههای بهدستآمدۀ حاصل از مشاهدههای میدانی دربارۀ مسائل گریبانگیر محدودۀ مطالعهشده که به سهم خود آسیبپذیری محدوده را افزایش داده است، پیشنهادهایی عملی برای ارتقای وضعیت تابآوری محلههای هدف پژوهش به شرح ذیل ارائه میشود:
[1]. Garmzey
[2]. Werner
[3]. Ruth Smith
[4]. Holling
[5]. Norris
[6]. Adger
[7]. Timmerman
[8]. Godschalk
[9]. Carpenter
[10]. Kaiser
[11]. Tabachnick
[12]. Fidell
[13]. Ullman
[14]. Solstrand
[15]. Gressnes
[16]. Satterthwaite