Document Type : Original Article
Authors
1 Assistant Professor, Department of Architecture and Urban Planning, Technical and Vocational University (TVU), Tehran, Iran
2 PhD Candidate, Department of Geography and Rural Planning, Tabriz University, Tabriz, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
شناخت مکان را میتوان به شناخت هویت تعبیر کرد؛ به این معنا که با شکل بخشیدن و تعریف مکان، شناخت آن قابل درک میشود و بهدنبال آن انسان جایگاه خود را در عالم پیدا میکند و درنهایت، هویت ظاهر میشود (حبیبی و همکاران، 1397: 41). یکی از مهمترین شاخصهای ارتباط انسان با مکان، حس مکان است که در تداوم حضور شخص در آن مکان نقش مؤثری دارد (احمدی و همکاران، 1393: 73؛ حقپرست و همکاران، 1398: 304). تعلق به مکان جایگاه و نقش مؤثری در مباحث جغرافیای انسانی دارد (Ujang, 2012: 158). احساس تعلق به مکان بر حفاظت از محیط و بازگشت به مکان و ماندن در آنجا اثرگذار است (Trell et al., 2012: 141). حس مکان پیوندی زنده و پویاست که شخص بهدنبال تعلق و دلبستگی به مکان، رضایتمندی از مکان و تعهد به مکان آن را گسترش میدهد (Shamai, 1991: 349). این حس سبب تبدیل فضا به مکانی با ویژگیهای حسی و رفتاری خاص برای شخص میشود که علاوهبر فراهمکردن زمینۀ راحتی برای مکان، از روابط اجتماعی و مفاهیم فرهنگی مدنظر افراد در یک مکان برجسته و مشخص پشتیبانی میکند که ازطرفی، موجب یادآوری تجربههای گذشته و از طرف دیگر، وسیلهای برای حصول هویت میشود. در دنیای امروز حس مکان کمرنگتر شده و حس لامکانی همچون مسئلهای نو مورد توجه انسان است؛ زیرا گذر زمان و گسترش فناوری علاوهبر آنکه چالشهای زیادی را در نحوۀ زندگی به وجود آورده، محیط را نیز تحتتأثیر خود قرار داده است. سکونتگاههای روستایی مانند هر پدیدهای بهطور مستمر، دستخوش تغییر و تحول است. سکونتگاههای روستایی ایران نیز با مشکلات فراوانی روبهروست که فهم و ادراک نیازهای ساکنان روستاها و شناسایی آنها موجب بهبود زندگی و حصول توسعۀ پایدار در مناطق روستایی میشود (عیسیلو و همکاران، 1393: 108). طی دهههای اخیر اقدامهای متعدّد سازمانها و ارگانهای گوناگون از یکطرف و روندهای نوجویی درزمینههای اجتماعی-اقتصادی از طرفی دیگر، موجب تغییرات و دگرگونیهایی در مناطق روستایی شده است؛ بهطوری که نمودهای متعدّد این تغییرات و دگرگونیها بهصورتها و زمینههای گوناگون بهخصوص در ابعاد کالبدی، نمود یافته و قابلردیابی است (سرتیپیپور، 1388: 48). نگرشی نو به روستاها و مسائل آن دربارۀ منابع قابلبرداشت، امکانات تولیدی و زیربنایی در چارچوب سیاستهای کلان و هدفهای آشکار در بستر آیندهنگری، این قابلیت را دارد که مشکلات روستاییان را حل کند (موسوی و همکاران، 1393: 2)؛ بنابراین داراییها و تواناییهای کنونی و آینده میتواند روستاییان را به استفادۀ طولانیمدت از منابع طبیعی توانمند و زمینۀ پیشرفت روستا را تقویت کند (Faiz et al., 2012: 3). زیرا در موقعیت کنونی، عوامل طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی علاوهبر تضمین پایداری و بقا روستاها، موجبات ماندگاری و جذب جمعیت آن را فراهم میکنند (Argent et al., 2009: 15). یکی از پایههای اساسی پایداری سکونت در نواحی روستایی، تعلق خاطر روستاییان به محیط روستاست. در روستاها تاریخ، خاطرۀ جمعی، فرهنگ و پیشینه موجب شده است که موضوع هویت و حس مکان اهمیت ویژهای داشته باشد. یکی از مشکلات گریبانگیر جوامع روستایی ایران، دلکندن از روستا، مهاجرت و تخلیۀ روستاست. آمار سرشماریهای نفوس و مسکن نیز تأییدکنندۀ این موضوع است؛ بنابراین شناسایی عواملی که زمینۀ وابستگی و پیوند مکانی روستاییان را افزایش و توسعه دهد و بهعنوان راهنما در اختیار برنامهریزان روستایی، طراحان و نهادهای تصمیمگیرنده قرار گیرد، میتواند راهگشا باشد. این روش شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر حس مکان است که بهکارگیری آن موجب کاربست مؤلفههای تأثیرگذار درحوزههای گوناگون میشود؛ از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی این عوامل و متغیرها در روستای کندوان با علم آیندهپژوهی است؛ زیرا مطالعات مربوط به آیندهنگاری در ایران باوجود گسترش آن در دهههای اخیر در اغلب حوزهها، هنوز نیاز به فعالیتهای بنیادین برای ارتقای نگرش مدیران در راستای تفکر آیندهپژوهانه و آشنایی آنها با مفاهیم، اصول و روشهای آیندهنگاری دارد. متخصصان به آیندهنگاری درزمینۀ هویت و حس مکان در مناطق روستایی کمتر توجه کردهاند. به همین دلیل، محدودیت مطالعات صورتگرفته درزمینۀ موضوع مطالعهشده، عامل اصلی برای بررسی موضوع حاضر بوده است.
پیشینۀ پژوهش
جوان فروزنده و مطلبی (1390) پژوهشی با عنوان «مفهوم حس تعلق به مکان و عوامل تشکیلدهندۀ آن» انجام دادهاند. محققان در این پژوهش عوامل تشکیلدهندۀ حس تعلق به مکان را بررسی کردند. نتایج نشان داد که حس تعلق بهعنوان ملاکهای سنجش مکانهای باکیفیت است و خصوصیات کالبدی، روابط اجزا و فعالیتهای اجتماعی نقش اساسی در ایجاد حس تعلق به مکان دارند.
افراسیابی و همکاران (1393) در پژوهشی با عنوان «بررسی حس تعلق به مکان در محلات شهر خرمآباد» به بررسی این موضوع پرداختند که حس تعلق به مکان در محلههای شهر خرمآباد در چه وضعیتی قرار دارد. نتایج نشان داد که وجهه مکان، قدمت مکان، دسترسی به خدمات در مکان، نمای خیابانها، بافت مکان، پوشش گیاهی، وجود و یا نزدیکی اماکن تفریحی و گذراندن اوقات فراغت در مکان از عواملی است که بر حس تعلق به مکان اثرگذار بوده است.
احمدی و همکاران (1393) پژوهشی با عنوان «عوامل تأثیرگذار بر حس تعلق در فرآیند بازآفرینی در بافت مسکونی اطراف حرم حضرت امام رضا (ع)، محلۀ نوغان» انجام دادهاند. فرضیۀ مطرحشده در این پژوهش آن بود که در فرآیند بازآفرینی بافت مسکونی اطراف حرم امام رضا (ع) چه عواملی بر حس تعلق اثرگذار است. محققان عوامل مؤثر بر شکلگیری حس تعلق به مکان را متأثر از شخص و مکان اطراف او دانستهاند؛ بهگونهای که عوامل محیطی شامل عوامل کالبدی، اجتماعی و فعالیتهای موجود و عوامل فردی شامل خصوصیات فردی و تصورات ذهنی است.
حاتمی خانقاه و همکاران (1398) در پژوهشی با عنوان «سنجش حس مکان در روستاهای جابهجاشده پس از سانحه (مطالعۀ موردی: روستای کنزق، استان اردبیل» سنجش حس مکان را در روستاهای جابهجا پس از سانحه بررسی کردند. محققان به این نتیجه رسیدند که حس مکان و رضایت ساکنان از روستای جدید بهعلت برخورداری از امکانات بیشتر رفاهی افزایش یافته و تنها مؤلفۀ هویت کاهش یافته است.
حیدری و جمشیدی (1400) پژوهشی با عنوان «تحلیل ارتباط میان دو مفهوم هویت مکان و دلبستگی به مکان در فضاهای باز شهری (نمونۀ موردی: باغ ارم شیراز» انجام دادهاند. محققان درزمینۀ ارتباط میان دو مفهوم هویت مکان و دلبستگی به مکان در فضاهای باز شهری با تحلیل ارتباط میان دو هویت مکان و دلبستگی به مکان، چگونگی ارتباط نظری و تجربی میان دو مفهوم هویت مکان و دلبستگی به مکان را درسطح فضای باز شهری بررسی کردهاند. نتایج پژوهش نشان داد که احساسات فردی، پیکرهبندی فضایی و زمان در شکلگیری دلبستگی به مکان و هویت مکان اولویت بیشتری دارند. همچنین، خاطرهها و رویدادها در دلبستگی مکان و کنشهای اجتماعی، تأثیر بیشتری در شکلگیری هویت مکانی دارند.
Scanell & Gifford (2010) در پژوهشی با عنوان «تعریف پیوست مکانی: یک چارچوب سازماندهی سهجانبه» مدل سه وجهی از حس تعلق به مکان ارائه را کردهاند که شامل ابعاد شخصی، روانشناسانه و مکانی است. ابعاد شخصی بهمعانی فردی و مشخص است و ابعاد روانشناسانه شامل اجزا محرک، رفتاری و شناختی است و ابعاد مکانی تأکید بر خصوصیات مکانی حس تعلق دارد که شامل سطحهای فضایی و بهطور برجسته، مؤلفههای کالبدی و اجتماعی میشود. همچنین، در این پژوهش به کاربردهای بالقوۀ تعلق مکانی نیز توجه شده است.
Tan et al. (2018) پژوهشی با عنوان «حس مکان و پایداری میراث فرهنگی ناملموس - مورد جورج تاون و ملاکا» انجام دادهاند. محققان برای بررسی حس مکان و پایداری میراث فرهنگی ناملموس دریافتند که احساس از دست دادن، احساس عدالت و رسالت بهعنوان سه عامل اصلی در پیوند شخص به مکان اثرگذار است؛ زیرا موجبات مشارکت جامعه و فرد را در حفاظت میراث فرهنگی فراهم میکند.
Newell & Canessa (2018) در پژوهشی با عنوان «از حس مکان تا تجسم مکان: بررسی روابط افراد-مکان برای بینش در مورد توسعۀ ژئو تجسمها» روابط افراد-مکان را بررسی کردند تا به بینش دربارۀ ژئو تجسمها دست یابند. هدف محققان در این پژوهش بررسی سطحهای حس مکان و تجسم آن در روابط بین مردم و مکان بوده است. آنها به این نتیجه دست یافتند که جنبههای گوناگون حس مکان و نگرانی دربارۀ مکان بر عناصر مکان (تجسم ذهنی از مکان) و بر چشمانداز اشخاص در این تجسمها مؤثر است.
Masterson et al. (2019) در پژوهشی با عنوان «احساس مکان در سیستمهای اجتماعی-بوم شناختی: از نظریه تا تجربی» احساس مکان را در سیستمهای اجتماعی-بومشناسی شناسایی و بررسی کردند. نتایج پژوهش نشان داد که محدودیت محیطی همچون تغییرات اقلیمی موجب کاهش حس تعلق به مکان میشود.
Grenni et al. (2020) در پژوهشی با عنوان «بُعد درونی تحول پایداری: حس مکان و ارزشها چگونه از شکلدهی به مکان پایدار پشتیبانی میکنند؟» چگونگی پشتیبانی از مکان پایدار را با حس مکان و ارزش ها برررسی کردند. نتایج نشان داد که حس مکان ازجمله عوامل کلیدی مؤثر در پایداری محلات است و با تقویت آن میتوان موجبات پایداری محلات را فراهم آورد.
Vink &Varro (2021) در پژوهشی با عنوان «دویدن روتردام: در مورد اینکه چگونه مشارکت مردم محلی در رویدادهای دویدن حس مکان را در آنها تقویت میکند؟» چگونگی اثرگذاری مشارکت مردم را در رویدادهایی مانند دویدن بر حس مکان بررسی کردند. نتایج پژوهش نشان داد که نوآوری و تحولات مثبت در فضـــای زندگی روزمره با توجه ویژه به مشارکت فعّال افراد در امور متعدّد شــهری میتواند بهعنوان عامل مؤثر در ارتقای ســطح حس تعلق به مکان مورد توجه قرار گیرد.
بررسی پژوهشهای انجامشده بیانگر این است که اغلب تمرکز پژوهشگران بر جوامع شهری بوده است و خلأ پـژوهش در روستاها بهشدت وجود دارد و تاکنون پژوهشی مبنی بر بررسی پیشرانهای مؤثر بر هویت و حس مکان در روستاها با رویکرد آیندهپژوهی، صورت نگرفته است. یکـی از مشـکلات معاصـر محیطهای روستایی ایران، مهـاجرت و تخلیۀ روستاهاست. به همین خاطر، درک عمیق نیازهای مخاطبان و شناسایی پیشرانهای مؤثر بر حس مکان و درهمتنیدگی آنها بهعنوان ایدهای نو ازطرفی، موجب ایجاد پویایی و ماندگاری در نواحی روستایی بهعنوان یکی از ارزشمندترین میراث طبیعی شده و از طرف دیگر، موجبات دستیابی به توسعۀ پایدار را فراهم کرده است.
مبانی نظری پژوهش
رویکرد آیندهپژوهی از اوایل دهۀ 70 میلادی بهعنوان ابزار سیاستگذاری در ژاپن استفاده و در اوایل دهۀ 90 میلادی بهصورت گسترده با مشارکت نهادهای بینالمللی به کار گرفته شد (زالی و عطریان، 1395: 111). این روش ملاحظه، طیفی از آیندههای باورکردنی را برای تصمیمسازان میسر کرد (دلانگیزان و همکاران، 1396: 503). بهطور کلی، رویکردهای فلسفی به آینده شامل اولین رویکرد ازجمله دادههایی از گذشته و حال است که از نیاز به شناخت، آگاهی از مقصد جهان و تغییرات شتابان به وجود میآید و راههای احتمالی بهسوی آیندۀ ممکن را تصویرسازی میکند (Godet, 2011: 2). دومین رویکرد به این معناست که آینده با اموری به وجود آمده است که اشخاص رویای شکلگیری آن را دارند و متأثر از انعکاس پرطنین آرمانشهرهاست. رویکرد سوم ترکیبی از دو رویکرد قبلی است که در آن دیدگاه اشخاص به آینده را یک پروژه تلقی میکند (فاتحراد و همکاران، 1392: 31). یکی از عناصری که در آیندهپژوهی میتواند اهمیت زیادی داشته باشد، حس مکان است؛ زیرا تغییرات آن با روند شهرنشینی و گسترش شتابان آن در اوایل قرن بیستم متحول شده است. بر این اساس، سیاستگذاران پیوسته به مسائل زیربنایی و اصولی دربارۀ رشد و آثار آن در آینده توجه میکنند.
حس مکان با ادراک معنادار به وجود میآید که در آن به سطحهای مختلف تعامل میان انسان و محیط توجه میشود. ادراک معنا شامل ابعاد فیزیکی، شخصی و اجتماعی است که با تمرکز بر ساختار کالبدی، احساسات و ارزشگذاریهای فردی، فعالیتها و روابط اجتماعی تبیین میشود. معانی آنی و ابتدایی، معانی کارکردی و ابزاری و نیز معانی ارزشی و نمادین، سلسلهمراتبی از سطحهای مکان در این چارچوب است (کلالی و مدیری، 1391: 45). ازنظر Fritz Steele (1981) اصلیترین عوامل کالبدی مؤثر بر حس مکان دربردارندۀ اندازه، درجۀ محصوریت، تضاد، فاصله، مقیاس، بافت، صدا، رنگ، بو و تنوع بصری است (رضایی و همکاران، 1395: 34). همچنین، ویژگیهایی همچون تاریخ، هویت، توهم و تخیل، رمز و راز، لذت و شگفتی، امنیت، شور و سرزندگی و خاطره نیز سبب برقراری ارتباط متمرکز با مکان میشود (محفوظی، 1391: 3). طبق بررسیهای Shamai (1991) سطحهای گوناگون حس مکان، شامل سه مرحلۀ اصلی تعلق به مکان، دلبستگی به مکان و تعهد به مکان است (Shamai, 1991). Shamai این حس را در هفت سطح: 1- بیتفاوتبودن به مکان؛ 2- آگاهی از قرارگیری در یک مکان؛ 3- تعلق به مکان؛ 4- دلبستگی به مکان؛ 5- یکیشدن با هدفهای مکان؛ 6- حضور در مکان؛ 7- فداکاری برای مکان، طبقهبندی میکند (جوانفروزنده و مطلبی، 1390: 21). حس مکان از مهمترین مفاهیم مرتبط با مکان است که زمینۀ ایجاد محیطهای باکیفیت را فراهم میکند (Zetter & Boano, 2010: 207) و در آن اشخاص تمایل به مکان و حفاظت فیزیکی را در خود درک میکنند (Hidalgo & Hernandez, 2001: 274). ازدیدگاه Relph وابستگی مکانی بهطور ناخودآگاه ایجاد میشود و آشنایی و مؤانست با مکان از قسمت هوشیار آگاهی زدوده میشود. از نظر Relph این سطح وابستگی، ریشهداری تلقی شده و برای حس مکان هفت سطح از بیرونیت و درونیت تبیین شده است (Relph, 1976: 11; Falahat, 2006: 55) که بیخانمانی و ازخودبیگانگی تا تعلق مکانی و هویت کامل و عمیق با مکان را شامل میشود. بهطور کلی حس مکان ناشی از معانی و مشخصکنندۀ نوع ارتباط مخاطب با مکان و استمرار فعالیتهای آن است (فلاحت و نوحی، 1391: 19).
حس مکان ازنظر پیشینۀ مطالعات انجامشده درحوزههای علوم انسانی با دیدگاهها و روشهای مختلف علمی، توصیفی و پدیدارشناختی تعریف و تبیین شده است. درواقع، دربارۀ این مفهوم دو دیدگاه اصلی وجود دارد: 1- دیدگاه فلسفی: این دیدگاه بر رویکرد پدیدارشناسی استوار است. از نظرگاه پدیدارشناسان، حس تعلق به مکان به مفهوم ارتباط با مکان و فهم آن با گذشت زمان گسترش و عمق پیدا میکند. دیدگاه دوم (روانشناسی محیطی) برپایۀ ارتباط تعاملی شخص با مکان است (Devin Wright & Howes, 2010: 562). در دیدگاه دوم، مکان قسمتی از محیط جغرافیایی است که متأثر از خصوصیات ذهنی و معنایی است و در روندی همچون شناخت، احساس و ادراک معنا مییابد و درنهایت، به فرآیند شناختی، عاطفی و رفتاری در شخص منتج میشود (Gifford, 2002: 5). باتوجه به ویژگی بینرشتهای حس مکان، علوم متعدّدی ازجمله علوم اجتماعی، روانشناسی، معماری، جغرافیا، علوم سیاسی، علوم محیطی و شهرسازی به ارائۀ نظریه و پژوهش در این زمینه پرداختهاند. باوجود مفهوم بینرشتهای و چندوجهی حس مکان، بیشتر محققان بهصورت تکرشتهای و دانش تخصصی خود به این موضوع توجه کردهاند. با بررسی پژوهشهای انجامگرفته درزمینههای متعدّد و ازدید جامعنگر، زمینۀ پژوهشها در ارتباط با حس مکان را میتوان در ابعاد عملکردی-فعالیتی، انسانی-اجتماعی و محیطی-کالبدی دستهبندی کرد.
محدودۀ مطالعهشده
روستای کندوان در فاصلۀ 52 کیلومتری جنوب غربی تبریز و 25 کیلومتری جنوب اسکو و در بخش اسکو (در ضلع غربی کوه اسکو) واقع شده است. این روستا از توابع شهرستان اسکو در استان آذربایجان شرقی است. براساس آمار سال 1395 در مرکز آمار ایران، این روستا 450 نفر و 155 خانوار دارد که شامل 222 نفر مرد و 228 زن است. شکل 1 بیانگر منطقۀ مطالعهشده است. کندوان در ارتفاع 2200 متری قرار دارد که متوسط روزهای یخبندان در سال 156 روز است. بیشترین میزان یخبندان در آذر، دی، بهمن بوده و کمترین آن در اردیبهشت و شهریور است و ماههای خرداد، تیر و مرداد بدون یخبندان است. براساس دادههای دانشگاه تهران میزان زلزلههای اخیر در منطقۀ سهند بیش از 5/4 ریشتر نبوده است. روستای کندوان 120 هکتار زمین آبی و 200 هکتار زمین دیمی دارد که این میزان بیشتر مربوط به کشت گندم است. سهم کشاورزی بهطور متوسط، 1 هکتار زمین آبی و 6/1 هکتار زمین دیمی است.
شکل 1: معرفی منطقۀ مطالعهشده (منبع: ترسیم نگارندگان)
Figure 1: Introduction of the Studied Area
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر براساس روش علم آیندهپژوهی، تحلیلی و اکتشافی و براساس هدف کاربردی است. همچنین، دادهها به روش اسنادی و کتابخانهای جمعآوری شده است. دادههای کیفی با پرسشنامۀ باز و بررسی اسناد به دست آمد و دادههای کمّی نیز بهصورت عددی و وزندهی پرسشنامههای دلفی استخراج شد؛ بهگونهای که در ابتدا شاخصها و مؤلفهها در ابعاد مختلف جمعآوری و در اختیار 30 نفر از نخبگان اجرایی و دانشگاهی که درزمینۀ مدنظر تخصص داشتند، قرار داده شد. برای انتخاب حجم نمونه در ابتدا از روش نمونهگیری گلولهبرفی و سپس از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شده است. در این پژوهش، پژوهشگر بنابر زمینۀ فعالیتی و تخصص افراد، اشخاص خبره را انتخاب و سپس از آنها درخواست میکند تا براساس تخصص خود عواملی را شناسایی کنند که بیشتر از بقیۀ عوامل اثرگذار هستند. بر این اساس در مرحلۀ اول 72 متغیر انتخاب و درقالب 14 عامل در اختیار متخصصان قرار داده شد. در مرحله دوم پس از بررسی نظرهای آنها 59 متغیر درقالب 13 عامل بهعنوان فهرست نهایی انتخاب شد. جدول 1 فهرست نهایی این عوامل و متغیرها را نشان میدهد.
جدول 1: عوامل و متغیرهای مؤثر هویت و حس مکان
Table 1: Factors and Changes in Identity and Sense of Place
عامل |
متغیر |
کد |
عامل |
متغیر |
کد |
شناخت |
داشتن تصویر ذهنی خوب |
R1 |
بیتفاوتبودن به مکان |
بیتفاوتی از حرکت در مسیرها و کرانها |
In1 |
آگاهی از موقعیت مکانی |
R2 |
بیتفاوتبودن به مردم، روستاییان، رویدادها و تعاملات در روستا. |
In2 |
||
آشنایی با اهالی روستا |
R3 |
بیتفاوتبودن به ویژگیهای کالبدی و اجتماعی روستا. |
In3 |
||
احساس نزدیکی به بناها و فضاها |
R4 |
بیتقاوتبودن به تخریب روستا. |
In4 |
||
احساس نزدیکی به ساکنان و گروههای اجتماعی |
R5 |
آگاهی از قرارگیری در مکان |
آگاهی از بناها و عناصر معماری روستا |
A1 |
|
خوانایی |
بااهمیتبودن به سایر مکانها |
Re1 |
داشتن نقشۀ ذهنی مناسب از روستا. |
A2 |
|
داشتن مقبولیت اجتماعی |
Re2 |
توصیف ویژگیها و فضاهای روستا. |
A3 |
||
پیوستگی خوب و قابلدرک میان فضا و مکان |
Re3 |
تعلق به مکان |
تعلق به فضاها و مکانهای مختلف روستا. |
B1 |
|
داشتن ترکیب متنوع از فرم و فعالیت |
Re4 |
پیوند و احساس تعلق به ویژگیهای مکانی. |
B2 |
||
برخورداری از ویژگیهای ساختاری و عناصر خاص |
Re5 |
پیوند و احساس تعلق به ویژگیهای معماری و تاریخی. |
B3 |
||
تناسب محیطی |
تناسب و سازگاری با نیازها |
E1 |
احساس تعلق و احترام به تمام بخشهای روستا و حفاظت از آن. |
B4 |
|
احساس امنیت و اطمینان خاطر |
E2 |
دلبستگی به مکان
|
احساس لذت از حضور در روستا |
At1 |
|
دارابودن امکانات متنوع برای تمام افراد و گروهها |
E3 |
یک مجموعۀ تاریخی ویژه |
At2 |
||
داشتن کیفیت و تنوع پذیرفتنی دربارۀ فضاهای جمعی و عمومی |
E4 |
حس زیبابودن حرکت در روستا |
At3 |
||
تعامل اجتماعی
|
دارابودن ارتباطات اجتماعی |
I1 |
ریشهداری و تعلق |
At4 |
|
وجود اطمینان، دوستی و علاقه |
I2 |
تمایل به ادامۀ حضور در روستا |
At5 |
||
تداوم برقراری ارتباطات اجتماعی |
I3 |
علاقهمندنبودن به ترک روستا |
At6 |
||
برگزاری مشارکت در مراسم سنتی و اصیل روستا |
I4 |
احساس تعهد به روستا برای حفظ و دفاع از آن |
At7 |
||
خاطرهانگیزی |
یادآوری رویدادهای خاطرهانگیز |
M1 |
یکیشدن با هدفهای مکان
|
القاکنندۀ هویت و اصالت |
U1 |
شکلگیری وقایع و رویدادهای تاریخی |
M2 |
ایجاد یک مجموعۀ بینظیر از فضای زنده و پویا بههمراه ساختار کالبدی |
U2 |
||
پیوستگی با گذشته توسط خانههای سنگی و نمادهای خاص |
M3 |
پاسخگویی همزمان به تمام نیازهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی |
U3 |
||
وجود فعالیتهای ویژه |
M4 |
ساختار انسانمحور روستا |
U4 |
||
احیا مشاغل سنتی |
M5 |
حضور در مکان
|
احساس تعهد به حفاظت از روستا |
P1 |
|
مرمت ساختمانهای آسیبدیدۀ تاریخی |
M6 |
مشارکت در نگهداری و حفاظت از روستا |
P2 |
||
خاطرهانگیزی در اثر گذشت زمان |
M7 |
تشکیل گروههای محلی برای بهترشدن کیفیت فضای روستایی |
P3 |
||
وجود گردشگران |
M8 |
تمایل به ماندگاری در روستا |
P4 |
||
رضایتمندی |
احساس راحتی، آسایش و آرامش |
S1 |
فداکاری برای مکان |
جلوگیری از مخدوش و نابودکردن روستا |
Sa1 |
مناسببودن ازلحاظ کسبوکار، رفاه و مطلوبیت |
S2 |
اصالت و هویت داشتن روستا |
Sa2 |
||
پاسخگویی به نیازها، علایق و توقعات |
S3 |
داشتن جایگاه برجسته در معماری نسبت به بناهای معاصر و تعهد در نگهداری از آن. |
Sa3 |
||
رضایتمندی کلی از روستا |
S4 |
|
|
|
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
در مرحلۀ بعد پرسشنامهای در چارچوب ماتریس اثرهای متقاطع بین عوامل، برمبنای میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری تشکل شد و از متخصصان درخواست شد تا به هریک از متغیرها با اعداد صفر تا سه امتیاز دهند. عدد صفر بیانکنندۀ نبود تأثیر، عدد یک گویای اثر ضعیف، عدد دو بیانکنندۀ اثرهای متوسط و عدد سه گویای تأثیر زیاد است. ارتباط بالقوه بین متغیرها با حرف (p) نشان داده شد. درنهایت، امتیازهای اعضای پانل در ماتریس متقاطع وارد و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هریک از عوامل و متغیرهای آن در چارچوب نرمافزار آیندهنگاری میکمک سنجیده شد. نرمافزار میکمک با هدف تسهیل فرآیند تحلیل ساختاری (برای محاسبههای پیچیدۀ ماتریس تحلیل اثرهای متقاطع) طراحی شد. در این نرمافزار شیوۀ سنجش ارتباط بین متغیرها از عدد صفر تا سه است. در این تکنیک اگر n میزان متغیرهای شناساییشده باشد از ارتباط بین متغیرها، ماتریس n×n ایجاد میشود. ماتریس ایجادشده را میتوان با نمودار متناظر آن نیز به شکلی نشان داد که اثرگذاری هر متغیر بر متغیر دیگر با پیکانها نشان داده شود. همچنین، این امکان وجود دارد که میزان تأثیرگذاری را در بالای پیکان بهصورت عددی نشان داد. نرمافزار میتواند باتوجه به توپولوژی متغیرها، عوامل کلیدی را استخراج و آنها را رتبهبندی کند. نرمافزار میکمک روابط بین متغیرها را به نمودارها و اشکال ویژه تبدیل میکند و آنها را در خروجی نهایی نشان دهد. بهصورت کلی، میتوان بیان کرد که ماتریسهای خروجی نرمافزار و نمودارهای آن شامل دو دسته است: 1- ماتریس روابط غیرمستقیم بین متغیرها (MII) (Matrix of Indirect Influences) و نمودارهای مربوط با آن؛ 2- ماتریس اثرهای مستقیم متغیرها (MDI) (Matrix of Direct Influences). نمودارهای آن نرمافزار در ماتریس اولیه، ماتریس روابط بالقوۀ مستقیم بین متغیرها (MPDI) (Matrix of Potential Direct Influences) و ماتریس روابط بالقوۀ غیرمستقیم بین متغیرها (MPII) (Matrix of Potential Indirect Influences) را درصورتی محاسبه میکند که روابط بالقوه بین متغیرها مشخص شده باشد. در پژوهش حاضر برای بررسی دیدگاه روستاییان دربارۀ عوامل مؤثر بر هویت و حس مکان از نظرهای 155 سرپرست خانوار بهصورت تمامشماری استفاده شد؛ بدین گونه که براساس 59 متغیر استخراجشده از پنل، پرسشنامهای براساس طیف لیکرت طراحی شد. همچنین، برای تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه از آزمون فریدمن در نرمافزار spss 26 بهرهگرفته شد.
یافتههای پژوهش و تجزیهوتحلیل
در پژوهش حاضر که برای شناسایی پیشرانهای کلیدی هویت و حس مکان در روستای کندوان انجام شده با استفاده از روش دلفی از نظرهای 30 نفر از کارشناسان در بخشهای مختلف بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از نمونۀ مطالعهشده (اعضای پنل) نشان میدهد که بیشتر اعضای پنل را زنان تشکیل دادند که 60 درصد از اعضا را شامل میشود. ازلحاظ میزان تحصیلات ازبین سه مقطع کارشناسی، کارشناسیارشد، دانشجوی دکتری و دکتری، بیشترین اعضای پنل (13 نفر) مدرک کارشناسی ارشد داشتند (جدول 2).
جدول 2: ویژگیهای فردی اعضای پانل
Table 2: Individual Characteristics of Panel Members
درصد |
تعداد |
میزان تحصیلات |
درصد |
تعداد |
جنسیت |
33/13 |
4 |
کارشناسی |
40 |
12 |
مرد |
33/43 |
13 |
کارشناسیارشد |
60 |
18 |
زن |
30 |
9 |
دانشجوی دکتری |
درصد |
تعداد |
رشتۀ تحصیلی |
33/13 |
4 |
دکتری |
66/36 |
11 |
برنامهریزی روستایی |
درصد |
تعداد |
سن |
44/63 |
19 |
معماری |
30 |
9 |
30-20 سال |
درصد |
تعداد |
سِمت سازمانی |
33/63 |
19 |
40-31 سال |
30 |
9 |
مدرس دانشگاه |
67/6 |
2 |
50-41 سال |
70 |
21 |
کارمند[1] |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
برای تحلیل موضوع پس از واردکردن پرسشنامهها، میزان ارزش بهدستآمده برای هریک از شاخصها در نرمافزار میکمک وارد شد. نتایج پس از چهار بار چرخش دادهای اثرهای متقاطع، مطلوبیت 100 درصد داشت که بیانگر روایی مطلوب پرسشنامه است. مقدار پرشدگی ماتریس 73/91 درصد است و این موضوع نشاندهندۀ این است که بیش از 90 درصد، عوامل بر یکدیگر اثرگذار هستند. از سوی دیگر ازمجموع 3083 رابطه که در این ماتریس قابلیت ارزیابی را داشت، 278 رابطه اثرگذاری صفر داشت که نشان میدهد عوامل بر یکدیگر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری نداشته است. همچنین، عدد یک که بهمعنای تأثیرگذاری ضعیف است، شامل 642 رابطه، عدد دو که بهمعنای تأثیر متوسط عوامل است، شامل 1361 رابطه و درنهایت، عدد سه که بیانگر تأثیر زیاد عوامل است، شامل 1083 رابطه میشود (جدول 3).
جدول 3: تحلیل ماتریس اولیۀ دادهها و تأثیرات متقاطع آنها
Table 3: Initial Matrix Analysis of Data and Their Cross Effects
شاخص |
ماتریس |
تعداد تکرار |
تعداد صفر |
تعداد یک |
تعداد دو |
تعداد سه |
تعداد p |
کل |
درجۀ پرشدگی |
مقدار |
59 |
4 |
278 |
642 |
1361 |
1083 |
0 |
3083 |
73/91 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
درادامۀ پژوهش رابطۀ بین متغیرها با استفاده از نرمافزار میکمک محاسبه و براساس آن برای هر متغیر یک امتیاز درنظر گرفته شد. بهدنبال آن براساس امتیازهای بهدستآمده متغیرها براساس تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بهصورت مستقیم و غیرمستقیم رتبهبندی میشود و دو نوع گراف تأثیرهای مستقیم و غیرمستقیم را ارائه میدهد. درواقع، در ماتریس تحلیل ساختاری، میزان تأثیرگذاری براساس جمع سطرهای هر نماگر است و بررسی میزان تأثیرپذیری متغیرها با جمع ستونهای هر نماگر نشان داده میشود (جدول 4).
جدول 4: میزان اثرگذاری و اثرپذیری مستقیم متغیرها
Table 4: The Degree of Influence and Direct Effectiveness of the Variables
تأثیر گذاری |
تأثیر پذیری |
متغیر |
تأثیر گذاری |
تأثیر پذیری |
|
داشتن تصویر ذهنی خوب |
113 |
144 |
رضایتمندی کلی از روستا |
103 |
116 |
آگاهی از موقعیت مکانی |
95 |
142 |
بیتفاوتی از حرکت در مسیرها و کرانها |
80 |
119 |
آشنایی با اهالی روستا |
122 |
145 |
بیتفاوتبودن به مردم، روستاییان، رویدادها و تعاملات در روستا |
28 |
110 |
احساس نزدیکی به بناها و فضاها |
115 |
135 |
بیتفاوتبودن به ویژگیهای کالبدی و اجتماعی روستا |
22 |
145 |
احساس نزدیکی به ساکنان و گروههای اجتماعی |
96 |
132 |
بیتفاوتبودن به تخریب روستا |
77 |
134 |
بااهمیتبودن نسبت به سایر مکانها |
118 |
132 |
آگاهی از بناها و عناصر معماری روستا |
106 |
95 |
داشتن مقبولیت اجتماعی |
112 |
135 |
داشتن نقشۀ ذهنی مناسب از روستا |
99 |
114 |
پیوستگی خوب و قابلدرک میان فضا و مکان |
136 |
126 |
توصیف ویژگیها و فضاهای روستا |
97 |
112 |
داشتن ترکیب متنوع از فرم و فعالیت |
148 |
129 |
تعلق به فضاها و مکانهای مختلف روستا |
127 |
119 |
برخورداری از ویژگیهای ساختاری و عناصر خاص |
100 |
130 |
پیوند و احساس تعلق به ویژگیهای مکانی |
114 |
118 |
تناسب و سازگاری با نیازها |
74 |
119 |
پیوند و احساس تعلق به ویژگیهای معماری و تاریخی |
126 |
118 |
احساس امنیت و اطمینان خاطر |
100 |
134 |
احساس تعلق و احترام به تمام بخشهای روستا و حفاظت از آن |
123 |
105 |
دارابودن امکانات متنوع برای تمام افراد و گروهها |
91 |
127 |
احساس لذت از حضور در روستا |
119 |
111 |
داشتن کیفیت و تنوع پذیرفتنی دربارۀ فضاهای جمعی و عمومی |
94 |
126 |
یک مجموعۀ تاریخی ویژه |
157 |
139 |
دارابودن ارتباطات اجتماعی |
120 |
120 |
حس زیبابودن حرکت در روستا |
151 |
133 |
وجود اطمینان، دوستی و علاقه |
126 |
104 |
ریشهداری و تعلق |
149 |
86 |
تداوم برقراری ارتباطات اجتماعی |
114 |
122 |
تمایل به ادامۀ حضور در روستا |
135 |
78 |
برگزاری مشارکت در مراسم سنتی و اصیل روستا |
109 |
130 |
علاقهمندنبودن به ترک روستا |
141 |
79 |
یادآوری رویدادهای خاطرهانگیز |
127 |
121 |
احساس تعهد به روستا برای حفظ و دفاع از آن |
74 |
80 |
شکلگیری وقایع و رویدادهای تاریخی |
88 |
113 |
القاکنندۀ هویت و اصالت |
119 |
99 |
پیوستگی با گذشته توسط خانههای سنگی و نمادهای خاص |
93 |
108 |
ایجاد یک مجموعۀ بینظیر از فضای زنده و پویا بههمراه ساختار کالبدی |
114 |
116 |
وجود فعالیتهای ویژه |
131 |
107 |
پاسخگویی همزمان به تمام نیازهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی |
148 |
131 |
احیا مشاغل سنتی |
132 |
118 |
ساختار انسانمحور روستا |
122 |
111 |
مرمت ساختمانهای آسیبدیدۀ تاریخی |
122 |
110 |
احساس تعهد به حفاظت از روستا |
123 |
92 |
خاطرهانگیزی در اثر گذشت زمان |
145 |
135 |
مشارکت در نگهداری و حفاظت از روستا |
131 |
80 |
وجود گردشگران |
105 |
80 |
تشکیل گروههای محلی برای بهترشدن کیفیت فضای روستایی |
137 |
101 |
احساس راحتی، آسایش و آرامش |
103 |
111 |
جلوگیری از مخدوش و نابودکردن روستا |
143 |
78 |
مناسببودن ازلحاظ کسبوکار، رفاه و مطلوبیت |
78 |
98 |
اصالت و هویتداشتن روستا |
168 |
76 |
پاسخگویی به نیازها، علایق و توقعات |
119 |
101 |
داشتن جایگاه برجسته در معماری نسبت به بناهای معاصر و تعهد نگهداری از آن |
154 |
84 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
حالت پایداری و ناپایداری سیستم، برآمده از نحوۀ پراکنش متغیرها در صفحۀ پراکندگی است. در سیستمهای ناپایدار وضعیت پیچیدهای برقرار است؛ زیرا متغیرها در اطراف محور قطری پراکنده است و حالت بینابینی از تأثیرپذیری و تأثیرگذاری را به نمایش میگذارند که این خود شناسایی عوامل کلیدی را مشکل میکند؛ اما در سیستم پایدار، توزیع متغیرها بهصورت L در زبان انگلیسی است؛ بدین معنا که برخی از عوامل تأثیرگذاری زیاد و برخی نیز تأثیرپذیری زیاد دارند. مطابق با نتایج بهدستآمده تا این مرحله، وضعیت هر متغیر و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها بر هویت و حس مکان در صفحۀ پراکندگی ترسیم شد. درنهایت، میتوان دریافت که وضعیت سیستم درحالت ناپایدار است و بیشتر متغیرها در اطراف محور قطری پراکنده شدهاند، وضعیت مشابهی نسبت به یکدیگر دارند و ضعف و شدت آنها نسبت به یکدیگر متفاوت است.
شکل 2: پایداری و ناپایداری سیستم (منبع: یافتههای پژوهش، 1401)
Figure 2: Stability and Instability of the System
متغیرها براساس نحوۀ قرارگیری به چهار نوع تقسیم میشوند که هریک در نواحی چهارگانۀ پلانِ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری قرار دارند. متغیرهای تأثیرگذار بهعنوان متغیرهای ورودی مطرح هستند که در آنها تأثیرگذاری نسبت به تأثیرپذیری درسطحی بالاتر قرار دارد و اصلیترین متغیرهای تأثیرگذار هستند. موقعیت این متغیرها در قسمت شمال غربی نمودار است که بیانگر تأثیرگذاری کلان آنها بر کل سیستم است. در پژوهش حاضر 17 متغیر در گروه متغیرهای تأثیرگذار قرار دارند (جدول 5).
جدول 5: متغیرهای تأثیرگذار بر هویت و حس مکان با استفاده از روش میکمک
Table 5: Variables Affecting Identity and Sense of Place Using the Meek Meek Method
عامل |
متغیر |
تعامل اجتماعی |
I2: وجود اطمینان، دوستی و علاقه. |
خاطرهانگیزی |
M4: وجود فعالیتهای ویژه، m6: مرمت ساختمانهای آسیبدیدۀ تاریخی، M8: وجود گردشگران. |
رضایتمندی |
S3: پاسخگویی به نیازها، علایق و توقعات. |
آگاهی از قرارگیری در مکان |
A1: آگاهی از بناها و عناصر معماری روستا. |
تعلق به مکان |
B4: احساس تعلق و احترام به تمام بخشهای روستا و حفاظت از آن. |
دلبستگی به مکان |
At4: ریشهداری و تعلق، At5: تمایل به ادامۀ حضور در روستا، At6: علاقهمندنبودن به ترک روستا. |
یکیشدن با هدفهای مکان |
U1: القاکنندۀ هویت و اصالت. |
حضور در مکان |
P1: احساس تعهد به حفاظت از روستا، P2: مشارکت در نگهداری و حفاظت از روستا، P3: تشکیل گروههای محلی برای بهترشدن کیفیت فضای روستایی. |
فداکاری برای مکان |
Sa1: جلوگیری از مخدوش و نابودکردن روستا، Sa2: اصالت و هویتداشتن روستا، Sa3: داشتن جایگاه برجسته در معماری نسبت به بناهای معاصر و تعهد نگهداری از آن. |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
متغیرهای دووجهی به دو گروه تقسیم میشود و شامل خطر (در قسمت شمال شرقی نمودار اطراف خط قطری قرار دارند) و هدف (در پایین شمال شرقی قطر صفحه واقع هستند) است که تأثیرگذاری و تأثیرپذیری فراوانی دارد و هر تغییری که برروی این متغیرها انجام گیرد، سایر متغیرها را نیز تحتتأثیر خود قرار میدهد. در پژوهش حاضر ازبین 59 متغیر بررسیشده 23 متغیر در دستۀ دو وجهی قرار داشت (جدول 6).
جدول 6: متغیرهای دووجهی هویت و حس مکان با استفاده از روش میکمک
Table 6: Dichotomous Variables of Identity and Sense of Place Using the Mik-Mik Method
عامل |
متغیر |
شناخت |
R1: داشتن تصویر ذهنی خوب، R3: آشنایی با اهالی روستا، R4: احساس نزدیکی به بناها و فضاها. |
خوانایی |
Re1: بااهمیتبودن به سایر مکانها، Re2: داشتن مقبولیت اجتماعی، Re3: پیوستگی خوب و قابلدرک میان فضا و مکان، Re4: داشتن ترکیب متنوع از فرم و فعالیت، Re5: برخورداری از ویژگیهای ساختاری و عناصر خاص. |
تناسب محیطی |
E2: احساس امنیت و اطمینان خاطر |
تعامل اجتماعی |
I1: دارابودن ارتباطات اجتماعی، I3: تداوم برقراری ارتباطات اجتماعی، I4: برگزاری مشارکت در مراسم سنتی و اصیل روستا. |
خاطرهانگیزی |
M1: یادآوری رویدادهای خاطرهانگیز، M5: احیا مشاغل سنتی، M7: خاطرهانگیزی در اثر گذشت زمان. |
تعلق به مکان |
B1: تعلق به فضاها و مکانهای مختلف روستا، B2: پیوند و احساس تعلق به ویژگیهای مکانی، B3: پیوند و احساس تعلق به ویژگیهای معماری و تاریخی. |
دلبستگی به مکان |
At1: احساس لذت از حضور در روستا، At2: یک مجموعۀ تاریخی ویژه، At3: حس زیبابودن حرکت در روستا. |
یکیشدن با هدفهای مکان |
U2: ایجاد یک مجموعۀ بینظیر از فضای زنده و پویا بههمراه ساختار کالبدی، U4: ساختار انسانمحور روستا. |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
گروه دیگری از متغیرها، متغیرهای مستقل است که میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها درسطح پایینی قرار دارد. جایگاه آنها در پراکنش سیستم، در قسمت جنوب غربی صفحۀ پراکندگی است. این متغیرها هیچگونه واکنشی در دیگر متغیرها ایجاد نمیکند. در پژوهش حاضر سه متغیر از 59 متغیر مطالعهشده در گروه متغیرهای مستقل قرار دارد (جدول 7).
جدول 7: متغیرهای مستقل هویت و حس مکان با استفاده از روش میکمک
Table 7: Changes of Identity, Identity and Sense of Place Using the Meek Meek Method
عامل |
متغیر |
رضایتمندی |
S2: مناسببودن ازلحاظ کسبوکار، رفاه و مطلوبیت. |
بیتفاوتبودن به مکان |
In2: بیتفاوتبودن به مردم، روستاییان، رویدادها و تعاملات در روستا. |
دلبستگی به مکان |
At7: احساس تعهد به روستا برای حفظ و دفاع از آن |
متغیرهای تأثیرپذیر یا وابسته که عامل نتیجه نیز است، تأثیرگذاری پایین و تأثیرپذیری بسیار بالا دارد. جایگاه آنها در قسمت جنوب شرقی نمودار است. در پژوهش حاضر 7 متغیر در گروه متغیرهای وابسته قرار دارد که در جدول 8 ذکر شده است.
جدول 8: متغیرهای تأثیرپذیر هویت و حس مکان با استفاده از روش میکمک
Table 8: Affecting Variables of Identity and Sense of Place Using the Meek Meek Method
عامل |
متغیر |
شناخت |
R2: آگاهی از موقعیت مکانی |
تناسب محیطی |
E1: تناسب و سازگاری با نیازها، E3: دارابودن امکانات متنوع برای تمام افراد و گروهها، E4: داشتن کیفیت و تنوع پذیرفتنی دربارۀ فضاهای جمعی و عمومی. |
بیتفاوتیبودن به مکان |
In1: بیتفاوتی از حرکت در مسیرها و کرانها، In3: بیتفاوتبودن به ویژگیهای کالبدی و اجتماعی روستا، In4: بیتقاوتبودن به تخریب روستا. |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
آخرین گروه از متغیرها، متغیرهای تنظیمی است که در اطراف مرکز نمودار واقع است و در برخی مواقع بهعنوان متغیرهای اهرمی ثانویه (ضعیف هدف و خطر) عمل میکند. این متغیرها قابلیت ارتقا به متغیرهای تأثیرگذار و یا دووجهی را دارد. در پژوهش حاضر نیز 6 متغیر با وضعیت تنظیمی در صفحۀ پراکنش متغیرها قرار داشت (جدول 9).
جدول 9: متغیرهای تنظیمی هویت و حس مکان با استفاده از روش میکمک
Table 9: Regulating Variables of Identity and Sense of Place Using the Meek Meek Method
عامل |
متغیر |
خاطرهانگیزی |
M2: شکلگیری وقایع و رویدادهای تاریخی، M3: پیوستگی با گذشته توسط خانههای سنگی و نمادهای خاص. |
رضایتمندی |
S1: احساس راحتی، آسایش و آرامش، S4: رضایتمندی کلی از روستا. |
آگاهی از قرارگیری به مکان |
A2: داشتن نقشۀ ذهنی مناسب از روستا، A3: توصیف ویژگیها و فضاهای روستا. |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
در پژوهش حاضر بهدنبال تعیین جایگاه متغیرها در نمودار تأثیرگذاری و تأثیرپذیری و مشخصشدن پایداری و ناپایداری سیستم، نمودار تعیین تأثیرات مستقیم متغیرها بر یکدیگر ترسیم شد. در این نمودار انتهای هر خط با یک پیکان نشان داده شده است که بیانگر جهت اثرگذاری متغیر است. شکل 3 گراف تأثیرگذاری بسیارقوی بین متغیرها را نمایش میدهد.
شکل 3: اثرهای مستقیم متغیرها (MDI) بر یکدیگر (تأثیرهای بسیار قوی) (منبع: یافتههای پژوهش، 1401)
Figure 3: Direct Effects of Variables (MDI) on Each Other (Very Strong Effects)
نرمافزار میکمک برای محاسبات اثرهای مستقیم، ماتریس را چند بار به توان میرساند. پس از امتیازدهی و تحلیل با مدل میکمک ازبین عوامل انتخابشده که برای بررسی هویت و حس مکان استفاده شد، 39 متغیر بهعنوان عوامل کلیدی انتخاب شد. همانگونه که جدول 10 نشان میدهد ازبین 39 متغیر استخراجشده، 13 متغیر اصالت و هویتداشتن روستا، داشتن جایگاه برجسته در معماری نسبت به بناهای معاصر و تعهد در نگهداری از آن، حس زیبابودن حرکت در روستا، ریشهداری و تعلق، داشتن ترکیب متنوع از فرم و فعالیت، پاسخگویی همزمان به تمام نیازهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، خاطرهانگیزی در اثر گذشت زمان، جلوگیری از مخدوش و نابودکردن روستا، علاقهمندنبودن به ترک روستا، تشکیل گروههای محلی برای بهترشدن کیفیت فضای روستایی، پیوستگی خوب و قابل درک میان فضا و مکان و تمایل به ادامۀ حضور در روستا بیشترین تأثیر را بر هویت و حس مکان داشته است (جدول 10).
جدول 10: فهرست 39 عامل برتر با بیشترین میزان اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم
Table 10: List of the Top 39 Factors with the Highest Direct and Indirect Effects
اثر غیرمستقیم |
عامل کلیدی |
اثر مستقیم |
عامل کلیدی |
رتبه |
253 |
اصالت و هویتداشتن روستا |
254 |
اصالت و هویتداشتن روستا |
1 |
236 |
داشتن جایگاه برجسته در معماری نسبت به بناهای معاصر و تعهد در نگهداری از آن |
237 |
یک مجموعۀ تاریخی ویژه |
2 |
234 |
یک مجموعۀ تاریخی ویژه |
232 |
داشتن جایگاه برجسته در معماری نسبت به بناهای معاصر و تعهد در نگهداری آن |
3 |
229 |
ریشهداری و تعلق |
228 |
حس زیبابودن حرکت در روستا |
4 |
225 |
حس زیبابودن حرکت در روستا |
225 |
ریشهداری و تعلق |
5 |
223 |
داشتن ترکیب متنوع از فرم و فعالیت |
223 |
داشتن ترکیب متنوع از فرم و فعالیت |
6 |
221 |
پاسخگویی همزمان به تمام نیازهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی |
223 |
پاسخگویی همزمان به تمام نیازهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی |
7 |
218 |
جلوگیری از مخدوش و نابودکردن روستا |
219 |
خاطرهانگیزی در اثر گذشت زمان |
8 |
214 |
خاطرهانگیزی در اثر گذشت زمان |
216 |
جلوگیری از مخدوش و نابودکردن روستا |
9 |
209 |
تشکیل گروههای محلی برای بهترشدن کیفیت فضای روستایی |
213 |
علاقهمندنبودن به ترک روستا |
10 |
208 |
علاقهمندنبودن به ترک روستا |
207 |
تشکیل گروههای محلی برای بهترشدن کیفیت فضای روستایی |
11 |
202 |
تمایل به ادامۀ حضور در روستا |
205 |
پیوستگی خوب و قابلدرک میان فضا و مکان |
12 |
201 |
پیوستگی خوب و قابلدرک میان فضا و مکان |
204 |
تمایل به ادامۀ حضور در روستا |
13 |
197 |
مشارکت در نگهداری و حفاظت از روستا |
199 |
احیا مشاغل سنتی |
14 |
195 |
احیا مشاغل سنتی |
198 |
وجود فعالیتهای ویژه |
15 |
195 |
وجود فعالیتهای ویژه |
198 |
مشارکت در نگهداری و حفاظت از روستا |
16 |
190 |
یادآوری رویدادهای خاطرهانگیز |
192 |
یادآوری رویدادهای خاطرهانگیز |
17 |
190 |
تعلق به فضاها و مکانهای مختلف روستا |
192 |
تعلق به فضاها و مکانهای مختلف روستا |
18 |
188 |
وجود اطمینان، دوستی و علاقه |
190 |
وجود اطمینان، دوستی و علاقه |
19 |
187 |
پیوند و احساس تعلق به ویژگیهای معماری و تاریخی |
190 |
پیوند و احساس تعلق به ویژگیهای معماری و تاریخی |
20 |
187 |
احساس تعلق و احترام به تمام بخشهای روستا و حفاظت |
185 |
احساس تعلق و احترام به تمام بخشهای روستا و حفاظت از آن |
21 |
186 |
احساس تعهد به حفاظت از روستا |
185 |
احساس تعهد به حفاظت از روستا |
22 |
184 |
مرمت ساختمانهای آسیبدیدۀ تاریخی |
184 |
آشنایی با اهالی روستا |
23 |
184 |
آشنایی با اهالی روستا |
184 |
مرمت ساختمانهای آسیبدیدۀ تاریخی |
24 |
182 |
القاکنندۀ هویت و اصالت |
184 |
ساختار انسانمحور روستا |
25 |
181 |
احساس لذت از حضور در روستا |
181 |
دارابودن ارتباطات اجتماعی |
26 |
181 |
ساختار انسانمحور روستا |
179 |
پاسخگویی به نیازها، علایق و توقعات |
27 |
178 |
دارابودن ارتباطات اجتماعی |
179 |
احساس لذت از حضور در روستا |
28 |
178 |
پاسخگویی به نیازها، علایق و توقعات |
179 |
القاکنندۀ هویت و اصالت |
29 |
178 |
بااهمیتبودن نسبت به سایر مکانها |
178 |
بااهمیت بودن نسبت به سایر مکانها |
30 |
175 |
تداوم برقراری ارتباطات اجتماعی |
173 |
احساس نزدیکی به بناها و فضاها |
31 |
173 |
احساس نزدیکی به بناها و فضاها |
172 |
تداوم برقراری ارتباطات اجتماعی |
32 |
172 |
داشتن تصویر ذهنی خوب |
172 |
پیوند و احساس تعلق به ویژگیهای مکانی |
33 |
172 |
ایجاد مجموعۀ بینظیر از فضای زنده و پویا بههمراه ساختار کالبدی |
172 |
ایجاد مجموعۀ بینظیر از فضای زنده و پویا بههمراه ساختار کالبدی |
34 |
169 |
پیوند و احساس تعلق به ویژگیهای مکانی |
170 |
داشتن تصویر ذهنی خوب |
35 |
167 |
داشتن مقبولیت اجتماعی |
169 |
داشتن مقبولیت اجتماعی |
36 |
165 |
برگزاری مشارکت در مراسم سنتی و اصیل روستا |
164 |
برگزاری مشارکت در مراسم سنتی و اصیل روستا |
37 |
165 |
آگاهی از بناها و عناصر معماری روستا |
160 |
آگاهی از بناها و عناصر معماری روستا |
38 |
157 |
وجود گردشگران |
158 |
وجود گردشگران |
39 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
باتوجه به 155 پرسشنامۀ توزیعشده دربین سرپرستان خانوار روستای کندوان، 140 نفر از پاسخگویان را مرد و 15 نفر را زنان تشکیل میدادند. ازلحاظ میزان تحصیلات ازبین مقاطع تحصیلی درنظر گرفتهشده، 63 نفر تحصیلات زیر دیپلم و دیپلم، 42 نفر تحصیلات فوق دیپلم، 27 نفر بیسواد و 23 نفر تحصیلات لیسانس و بالاتر داشتند. بررسیها نشان داد که ازبین چهار ردۀ سنی درنظر گرفتهشده (30-20 سال، 40-31 سال، 50-41 سال و بالای 50 سال) بیشترین تعداد پاسخگویان با 75 نفر در ردۀ سنی 50-41 قرار داشتند. برای بررسی دیدگاه روستاییان با پیشرانهای مؤثر بر هویت و حس مکان از آزمون فریدمن بهره گرفته شد. این آزمون نشان داد که اهمیت و رتبۀ پیشرانهای مطرحشده ازنظر روستاییان با یکدیگر متفاوت است؛ بهگونهای که دربین 13 عامل درنظر گرفتهشده، عوامل تعامل اجتماعی با میانگین رتبۀ 33/9 و شناخت با رتبۀ 27/9 در بالاترین سطح قرار داشتند. بر این اساس، دارابودن ارتباطات جمعی، برگزاری و مشارکت در مراسم روستا و اطمینانی که بین روستاییان وجود دارد، زمینۀ تداوم و برقراری ارتباط و تعامل اجتماعی، ایجاد یک تصویر ذهنی خوب و احساس نزدیکی به بناها و مکانها را دربین روستاییان ایجاد کرده است تا روستاییان با آگاهی از موقعیت مکانی، شناخت کاملی از روستا داشته باشند. از سوی دیگر، بررسی نظرهای سرپرستان خانوار بیانگر این موضوع است که بیتفاوتبودن به مکان با رتبۀ 40/3 در پایینترین سطح ارزیابی شد. این امر نشان میدهد که روستاییان به حرکت در مسیرها و کرانهای موجود در روستا احساس تعلق دارند. همچنین، آنها به حفظ ویژگیهای کالبدی-اجتماعی و جلوگیری از تخریب روستا وابستگی دارند. بررسی نتایج معناداری این آزمون نشان میدهد که مقدار کای دو با 816/432 کمتر از 05/0 و سطح معناداری 000/0 است. این آمار بیانگر این است که بین فراوانیهای گروه، تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوتها ازنظر آماری تأیید شده است.
جدول 11: نتایج آزمون فریدمن براساس نظر جامعۀ محلی
Table 11: The Results of Friedman's Test Based on the Opinion of the Local Community
معناداری |
کای دو |
تعداد |
رتبه |
حداکثر |
حداقل |
انحراف معیار |
|
میانگین |
عامل |
000/0 |
816/432 |
155 |
27/9 |
00/5 |
80/1 |
713/0 |
|
67/3 |
شناخت |
16/7 |
60/4 |
60/1 |
692/0 |
|
40/3 |
خوانایی |
|||
85/8 |
75/4 |
75/1 |
594/0 |
|
62/3 |
تناسب محیطی |
|||
33/9 |
00/5 |
75/1 |
709/0 |
|
70/3 |
تعامل اجتماعی |
|||
87/6 |
75/4 |
63/1 |
621/0 |
|
36/3 |
خاطرهانگیزی |
|||
85/6 |
75/4 |
00/1 |
754/0 |
|
31/3 |
رضایتمندی |
|||
40/3 |
00/4 |
50/1 |
489/0 |
|
80/2 |
بیتفاوتبودن به مکان |
|||
80/3 |
33/4 |
00/1 |
914/0 |
|
57/2 |
آگاهی از قرارگیری در مکان |
|||
44/5 |
50/4 |
50/1 |
608/0 |
|
143 |
تعلق به مکان |
|||
78/6 |
71/4 |
43/1 |
678/0 |
|
31/3 |
دلبستگی به مکان |
|||
69/7 |
00/5 |
50/1 |
777/0 |
|
45/3 |
یکیشدن با هدفهای مکان |
|||
80/7 |
75/4 |
75/1 |
675/0 |
|
48/3 |
حضور در مکان |
|||
76/7 |
00/5 |
33/1 |
680/0 |
|
45/3 |
فداکاری برای مکان |
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
نتیجهگیری
وجود حس مکان در روستا یکی از پیششرطهای پایداری آن است که برای دستیابی به این پایداری باید عوامل اصلی تأثیرگذار بر آن را برای تداوم این حس درطول زمان شناسایی کرد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشرانهای هویت و حس مکان در روستای تاریخی کندوان به روش آیندهپژوهی انجام شده است؛ زیرا روند جلوگیری از تخلیۀ روستاها درحال حاضر و در آینده اهمیت زیادی دارد.
نتایج حاصل از یافتههای پژوهش براساس نظر متخصصان نشان داد که از 39 متغیر بهعنوان پیشرانهای مؤثر بر هویت و حس مکان در روستای کندوان، سه متغیر مربوط به عامل «فداکاری برای مکان» بود. همچنین، شش متغیر از عامل دلبستگی به مکان دربین عوامل پیشران قرار داشت؛ بنابراین زمانی که احساس عاطفی در فرد نسبت به یک مکان شکل میگیرد، زمینۀ ریشهدارشدن آن مکان برای روستا مهیا میشود؛ از این رو زمینۀ هویتمندشدن مکان با شکلگیری احساس دلبستگی به یک مکان در ذهن فرد شکل میگیرد. بر این اساس، به هر میزان حضور فرد در روستا و برخورد او با آن مکان بیشتر باشد، دلبستگی به آن مکان در فرد نیز بیشتر میشود. نتایج این بخش از پژوهش با یافتههای حیدری و جمشیدی (1400) مبنی بر ارتباط و تحلیل هویت و دلبستگی به مکان همخوانی دارد. شش متغیر از عامل خاطرهانگیزی جزء متغیرهای پیشران هویت و حس مکان در روستای کندوان بود. وضعیت متغیرهای خاطرهانگیزی دربین دو گروه مطالعهشده نشان میدهد که این عامل ازجمله عوامل مهمی است که هویت و حس مکان را ارتقا میبخشد. وجود فعالیتهای ویژه در این روستا و وقایع و رویدادهای تاریخی که در آن وجود دارد، زمینۀ وقایع خاطرهانگیز را در گذشت زمان فراهم میکند. درواقع، پیوستگی با گذشته توسط خانههای سنگی و نمادهای خاص نشان میدهد که خاطرهانگیزی پدیدهای اجتماعی-فضایی است که در تعامل بین روستاییان و روستا شکل میگیرد. همچنین، مناسببودن ازلحاظ کسبوکار، احساس راحتی، آسایش، آرامش و پاسخگویی به نیازها و علایق روستاییان ازجمله عواملی است که بر رضایتمندی از مکان در روستای کندوان اثرگذار است. ساختار انسانمحور روستا که متناسب با نیازهای انسان شکل گرفته است، ازجمله عوامل اثرگذار بر هویت و حس مکان است؛ زیرا این ساختار ازطرفی، القاکنندۀ هویت و حس مکان است و از طرف دیگر، منجر به ایجاد یک مجموعۀ بینظیر از فضای پویا شده است که پاسخگوی نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستاییان است. تمایل به ماندگاری جمعیت در روستا ازطرفی، منجر به احساس تعلق به مکان در فرد روستایی میشود و از طرف دیگر، باعث برتری تعلق اجتماعی بر تعلق کالبدی میشود. این موضوع بیانگر برتری تعلق اجتماعی بر تعلق کالبدی است؛ زیرا زمینۀ احساس تعلق به مکان را در فرد روستایی فراهم میکند. تعلق به ویژگیهای تاریخی، مکانی و معماری بر حس تعلق به مکان اثرگذار است. بر این اساس، روستاییان با دارابودن احساس تعلق و احترام به تمام بخشهای روستا و حفاظت از آن بر هویت و حس مکان اثرگذار هستند. خوانایی یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر هویت و حس مکان است. مطابق با یافتههای پژوهش حاضر برخورداری از ویژگیهای ساختاری و عناصر خاص ازجمله عواملی است که بر خوانایی روستای کندوان اثرگذار است؛ زیرا ازطرفی، زمینۀ ترکیب متنوعی از فرم و فعالیت فراهم میشود و از طرف دیگر بر پیوستگی فضا و مکان نیز اثرگذار بوده است. خوانایی از سوی دیگر بر عامل آگاهی از قرارگیری در مکان نیز اثرگذار است؛ زیرا خوانایی بر داشتن نقشۀ ذهنی مناسب، توصیف ویژگیها و فضاهای روستا مؤثر است. نتایج حاصل از یافتههای این پژوهش با مطالعات لک و غلامپور (1394) مبنی بر درک معنای حس مکان در بازسازی مسکونی مطابقت دارد. همچنین، بررسیها نشان داد که نتایج پژوهش حاضر با مطالعات صمدپور و همکاران (1398) که با هدف تبیین عوامل مؤثر بر حس مکان در جامعه روستایی انجام شده است، همخوانی دارد. از سوی دیگر مرور مطالعات و مقایسۀ نتایج بیانگر این موضوع است که پژوهش حاضر با مطالعۀ حاتمی خانقاهی و همکاران (1398) (با هدف سنجش حس مکان در روستاهای جابهجاشده پس از سانحه انجام شد) مطابقت دارد.
باتوجه به آنچه ذکر شد، میتوان گفت مواردی که بهعنوان پیشرانهای تأثیرگذار بر حس مکان انتخاب شدند، این حس را بهصورت آگاهانه و ناآگاهانه دربین افراد به وجود میآورند و موجب پایداری و دوام روستا درطول قرنها و سالیان متمادی میشوند ودرنهایت، با ایجاد محیطی مطلوب، زندگی اجتماعی را در این روستا ایجاد میکنند. تأکید بر ارزشها و هویت موجود در روستا منجر به خلق فضایی باکیفیت و خاطرهانگیز شده است که بر کیفیت ادراکی معماری، خاطرۀ جمعی و حس مکان اثرگذار است. روستاییان با برقراری تعامل اجتماعی، لذتبخشبودن زندگی در روستا را احساس کردهاند و این امر بستر و زمینۀ مناسب را برای زندگی آنها فراهم کرده است که این خود حاصل ارتباطات درونی و خصوصیات محیطی است و نقش مهمی در دلبستگی به روستا و حفظ حس مکان دارد. احساس نزدیکی، انس و پیوند با گروههای روستایی موجب مقبولیت اجتماعی آنها شده است؛ زیرا حضور روستاییان علاوهبر اینکه در گذشتۀ روستا دخیل است در اتفاقات رویداده در محیط روستا و حفظ آن نیز اثر دارد. یکی دیگر از عوامل مهم و تأثیرگذار بر هویت و حس مکان در این روستا، وجود دوستی، امنیت و اطمینان خاطر است که از عوامل مهم در شکلگیری معماری روستای کندوان است و درطول زمان نیز تداوم دارد. وجود ترکیبهای متنوع از فرمها و فعالیتها باعث شده است که یکسانی و یکنواختی فضاها کاهش پیدا کند و بهدنبال آن روستاها بهدلیل برخورداری از ویژگیهای ساختاری-کالبدی عناصر خاص برجستگی خاصی نسبت به سایر مکانها پیدا کنند. درنهایت، میتوان بیان کرد که وجود خانههای سنگی و نمادهای خاص در روستا بر خاطرهانگیزی مکان افزوده است. وجود ارزشهای بومی و منطقهای، فعالیتها و مشاغل سنتی ازطرفی، ارزش خاصی را به روستای کندوان داده و از طرف دیگر آن را ازلحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی واجد اهمیت کرده است تا از این طریق درقالب نظام اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مدیریتی به ساماندهی کالبدی کنونی روستا اقدام شود و درنهایت، با گسترش ارزشهای بومی و منطقهای، فعالیتها و مشاغل سنتی این روستا بهبود پیدا کند. همچنین، توجه به این ارزشها و فعالیتها بهعنوان بخشی از نظام مدیرتی کشور منجر به ایجاد فرصتی برای ساماندهی و احیا روستاها بهعنوان یک میراث زنده و پویا میشود.
[1]. شاغل درزمینۀ سازمان شهرداری، مهندس ناظر، کارشناس GIS، میراث فرهنگی