Authors
1 Associate Professor, Department of Urban and Rural Planning, University of Mohaghegh Ardabili,Ardabil, Iran
2 Assistant of Professor of Political of Geography, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
3 MA Student of Rural Planning, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
بیان مسئله
طی دههها مناطق روستایی در سراسر جهان با چالشهای کاهش فعالیت اقتصادی، تجدید ساختار صنایع سنتی کشاورزی، پیرشدن جمعیت و مهاجرت جوانان با تحصیلات بالاتر به شهرها و کاهش شهرهای کوچک و روستاها مواجه شدهاند (Liu et al., 2020: 178). تلاش برای بازآفرینی روستاها به پذیرش گردشگری بهمثابة ابزاری جایگزین برای دستیابی به احیای دوبارة اقتصادی و اجتماعی منجر شده است. گردشگری روستایی، محرکی برای توسعة اقتصادی است و در کیفیتبخشی به زندگی ساکنان روستاها نقشی برجسته دارد (Su et al., 2018: 1040).
امروزه گردشگری در دنیا به یکی از منابع مهم درآمد و از عوامل مؤثر در تبادلات فرهنگی بین کشورها تبدیل شده است و بهمثابة گستردهترین صنعت خدماتی جهان اهمیت ویژهای دارد (Hwang and Lee, 2015: 20). گردشگری و توسعة آن، ابزاری برای برنامهریزی توسعه و روستاها به شمار میآید (Condesso, 2011: 5) و مدتزمان درازی است که در بخشهای خاصی از اروپا، شتابدهندهای مؤثر برای بازسازی اجتماعیاقتصادی مناطق روستایی دانسته شده است (خانی، 1393: 2).
جامعة روستایی بهمنزلة یک سیستم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، بخشی از جامعة ملی هر کشوری است و هرگونه تحول در آن یا جامعة ملی بر یکدیگر تأثیر میگذارد (اروجی، ۱۳۹۶: ۱۵). در فرایند جهانیشدن اقتصاد که با شتاب بسیاری در حال انجام است و بر اقتصاد تمامی کشورهای جهان تأثیر گذاشته، برای رهایی از اقتصاد تکمحصولی و رسیدن به توسعة پایدار و بادوام، گردشگری روستایی، یکی از مهمترین محورهای رشد و توسعة اقتصادی کشورهاست؛ زیرا علاوه بر افزایش درآمدهای ارزی، اشتغال مولد و متنوع در روستاها ایجاد میکند و با فراهمکردن فرصتهای شغلی مانع مهاجرت جمعیت روستایی میشود (جعفری و همکاران، 1396: 5). در چنین شرایطی مناطق روستایی به مقصد اصلی پاسخگویی به تقاضای روزافزون ساکنان شهری برای تفریح و گردشگری تبدیل شدهاند (Shen et al., 2019: 99). گردشگری روستایی، سیاست بازساخت اقتصاد روستایی و مکمل سایر فعالیتهای اقتصادی روستاست (طوافی، ۱۳۹۴: ۲۷). گردشگری در نواحی روستایی لزوماً راهحلی جادویی برای توسعة نواحی روستایی نیست، بلکه باید مکمل و نه نقطة اتکا برای اقتصاد شکوفا و متنوع باشد (خانی و همکاران، ۱۳۹۳: ۴۵).
با روند جهانیشدن و شهرنشینی، مناطق روستایی از جنبههای اجتماعی و اقتصادی دستخوش تحول شدهاند (Situmorang et al., 2019: 21). در ایران نیز با توجه به گسترش بیرویة شهرها و افزایش مشکلات ناشی از شهرنشینی جدید و همچنین خالیشدن روستاها و سرازیرشدن جمعیت این سکونتگاهها به شهرها میتوان با رونقدادن و گسترش نواحی گردشگرپذیر روستایی به پویایی جمعیت و اقتصاد این نواحی کمک کرد و با ایجاد اماکن تفریحی و استراحتگاهی در آنها تا اندازهای از بار مشکلات و مسائل شهرها و روستاها کاست (مولایی و همکاران، 1397: 3)؛ اما با وجود زمینههای طبیعی، فرهنگی و تاریخی، ایران هنوز نتوانسته است جایگاه خود را بهمثابة یک کشور پذیرندة گردشگر در بازار جهانی گردشگری پیدا کند و این مسئله درزمینة گردشگری داخلی بهویژه گردشگری روستایی نیز صدق میکند (رمضانیایی، 1395: 27).
با توجه به اهمیت و اعتبار دو مقولة گردشگری و روستا، مدیران و مسئولان این دو بخش برای دستیابی به اهداف خود (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) به گردشگری روستایی متوسل شدهاند و این صنعت را بُعدی در نظر گرفتهاند که میتوان با آن علاوه بر ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی به پیشرفت کشور نیز کمک کرد. در این بین برنامهریزی مناسب، دقیق و منطقی درزمینة گردشگری نیازمند شناسایی مسائل و مشکلاتی است که توسعة آن را تهدید و حرکت در مسیر توسعه را کند میکند. این امر بر اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر صحه میگذارد و از این همین روست که شناخت دقیق و تحلیل علمی این پدیدهها و چالشها را بهمثابة چهارچوب مطمئنی برای برنامهریزیهای گردشگری مطرح میکند؛ بنابراین با توجه به ظرفیتهای گردشگری در شهر اردبیل بهویژه روستاهای هدف گردشگری در شهرستان نیر و وجود موانع و مشکلات بر سر راه توسعة این صنعت، شناسایی ظرفیتها و موانع و رفع موانع موجود بهمنظور تدوین برنامهریزیهای مدون و منطقی ضروری است. محدودیتها در حوزة تأمین اعتبارات زیرساختی، ضعف برنامهریزی، نبود ضمانت اجرایی دولت و رغبتنداشتن بخش خصوصی به سرمایهگذاری، سیاست توسعة گردشگری روستایی را در روستاهای شهرستان نیر با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است. این مشکلات در چهار بخش کلی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، زیستمحیطی و ساختارینهادی بررسی میشود. این پژوهش در این زمینه به برنامهریزان و مدیران این حوزه با توجه به محدودبودن پژوهشهای انجامشده کمک میکند.
پیشینة پژوهش
پژوهشهای داخلی و خارجی متعددی با موضوع گردشگری روستایی انجام شده است؛ ازجمله لطیفی و همکاران (۱۳۹۲) در مقالهای به قصد بررسی موانع مؤثر بر توسعة فعالیتهای گردشگری در نواحی روستایی همدان با تأکید بر روستاهای هدف گردشگری نشان دادند عوامل زیرساختی، فرهنگی، برنامهریزی و مدیریتی و همچنین اطلاعرسانی و تبلیغات، مهمترین عوامل تأثیرگذار بر توسعة گردشگری است.
تقویفرد و اسعدیان (1395) در پژوهشی به قصد ارائة مدل توسعة گردشگری الکترونیکی با رویکرد مدلسازی ساختاریتفسیری دریافتند اساسیترین عامل در مدل توسعة گردشگری الکترونیکی، توانایی مالی و امکانات است.
شوکتی آمقانی و همکاران (1395) در پژوهشی با بررسی موانع توسعة گردشگری در مناطق روستایی شهرستان اسکو در روستای ساحلی آقگنبد به این نتیجه رسیدند که سه عامل زیرساختاریرفاهی، اجتماعیفرهنگی و سازمانیساختاری، مهمترین موانع توسعة گردشگری در روستای آقگنبد است.
در پژوهشی دیگر، حیدری ساربان (1396) آثار گردشگری را بر توسعة اجتماعی مناطق روستایی شهرستان مشکینشهر بررسی کرد و دریافت در دو گروه مطالعهشده بین متغیرهای عدالت اجتماعی، کاهش تعارضات و اختلافات، تعاون اجتماعی، مسئولیتپذیری اجتماعی و مشارکت اجتماعی با متغیر وابسته ارتباط معنادار وجود ندارد؛ اما بین متغیرهای تقویت زیرساختهای آموزشی، توانمندسازی، انسجام اجتماعی، رضایت از زندگی، دسترسی به خدمات اجتماعی، وضعیت اشتغال، وضعیت تحصیلات، عضویت در تشکلهای مدنی، کیفیت زندگی و امنیت شغلی با متغیر وابسته ارتباط معنادار وجود دارد.
یاریحصار و همکاران (۱۳۹6) در مقالهای با هدف پایش چرخة حیات گردشگری پایدار، مطالعه در روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل، دریافتند موضوعات مطالعهشده هنوز در مراحل آغازین چرخة تکاملی گردشگری پایدار قرار گرفته است و تا رسیدن به مرحلة بلوغ و تثبیت فاصلة زیادی وجود دارد و شاخص نقطة تکاملی منطقة مطالعهشده دورة آغاز گردشگری را نشان میدهد.
مولایی و همکاران (1397) در پژوهشی شناسایی و سنجش پیشرانهای کلیدی مؤثر بر تعیین حس مکان مقاصد گردشگری در اصفهان را مدنظر قرار دادند. نتایج بررسی آنها نشان داد سه پیشران صنایع دستی و هنرهای سنتی، جاذبههای تاریخی و سابقة تاریخی و تمدنی، بیشترین امتیاز و از بین عوامل معنایی، تصویر و ذهنیت شکلگرفته از مقصد، میراث فرهنگی ناملموس و کیفیت ادراکشده از محیط و زندگی در مقصد شهر اصفهان، کمترین اثرگذاری را در بین عوامل تعیینکنندة حس مکان مقصد گردشگری اصفهان دارند.
ایمانی و رضوی (1399) در پژوهشی پیشرانهای مؤثر بر گردشگری روستایی را در بخش مرکزی سرعین شناسایی کردند. نتایج پژوهش آنها نشان داد از بین 50 عامل در نظر گرفته شده، 23 عامل بیشترین تأثیرگذاری را داشتند و دو عامل بهبود وضعیت معابر و راههای روستایی و امنیت و بازسازی آثار گردشگری از اهمیت بیشتری برخوردار بودند.
راسور[1] (2012) نیز تأثیر گردشگری روستایی، چالشها و فرصتهای آن را بررسی کرد. وی نبود آموزشهای مرتبط برای افراد محلی، مشکلات مربوط به زبان افراد محلی و ناتوانی آنها در برقراری ارتباط مناسب با گردشگران، نارسایی قوانین و مقررات در حوضة گردشگری روستایی، ضعف زیرساختها و کمبود منابع مالی، ضعف زیرساختهای ارتباطی در روستاها و کمبود افراد راهنما در سطح مناطق روستایی برای هدایت گردشگران را از مهمترین موانع فراروی توسعة گردشگری روستایی در کشورهای آسیایی عنوان کرد.
ریچارد[2] (2013) نیز در پژوهشی با هدف بررسی گردشگری و کیفیت زندگی روستاییان دریافت گردشگری باعث بهبود کیفیت زندگی روستاییان درزمینة توسعة محلی، کاهش فقر، بهبود آموزش و سلامتی روستاییان شده و درمقابل آثار منفی درزمینة افزایش قیمتها، آلودگی محیط و... داشته است.
سینگلا[3] (2014) در پژوهشی با هدف بررسی آثار اجتماعی و فرهنگی گردشگری بر زندگی مردم دریافت گردشگری از دیدگاه آنان آثار مثبت و منفی داشته است و آنان به آینده خوشبین هستند.
وسنام و همکاران[4] (2015) در پژوهشی که بهمنظور بررسی آثار گردشگری بر امنیت و احساس همبستگی بین ساکنان در دو ایالت مکزیکو انجام دادند، دریافتند پیوند عاطفی و همبستگی در احساس امنیت گردشگران تأثیر مثبت داشته است.
کولائول و همکاران[5] (2017) در پژوهشی که با هدف تأثیرات فرهنگی و اجتماعی گردشگری بر زندگی روستاییان انجام دادند، دریافتند زندگی مردم در منطقة مائون از مزایای فراوان گردشگری ازجمله فرهنگی و اجتماعی متأثر است.
دینیس و همکاران[6] (2019) در پژوهشی اهداف دولت محلی پرتغال را در اتخاذ شیوههای توسعة گردشگری روستایی بررسی کردند. برای این منظور یک مدل تجربی تخمین زدند و نشان دادند که هدف مهم است، اما برای عمل کافی نیست. در کنار آن عواملی مانند محل اسکان، موفقیت در کسب و کار، محل سکونت، سطح تحصیلات و تجربة شغلی برای توسعة گردشگری روستایی بسیار مهم است.
لئو و همکاران[7] (2020) نقش دولت را در توسعة گردشگری روستایی در چین تحلیل کردند. نتایج نشان داد دولت مرکزی در جهتدهی گردشگری روستایی به سمت مسیرهای مدنظر نقش هدایتکننده و دولت محلی با مدیریت مستقیم شیوههای گردشگری و هماهنگی با مشاغل و ساکنان برای ارائة خدمات و حل مشکلات، نقش خدماتی را ایفا میکند.
وانگ و همکاران[8] (2021) در پژوهشی آثار گردشگری را بر رضایت و احساس خوشبختی روستاییان بررسی کردند. نتایج پژوهش آنها نشان داد روستاییان در سه بعد بهزیستی مادی، عاطفی و رشد فردی احساس رضایت داشتند؛ همچنین مشارکت جامعه بهمثابة متغیر پیشبین نقش مهمی در این سه متغیر داشت.
مرور پژوهشها نشان میدهد تاکنون پژوهشی دربارة عوامل بازدارنده و پیشبرندة گردشگری در سطح روستاهای مدنظر انجام نشده است؛ بنابراین انجام این پژوهش در حوزة توسعة گردشگری و رونق اقتصادی محدودههای مطالعهشده و یافتن راهکاری برای جلوگیری از مهاجرت ساکنان این روستاها به شهرها کاربرد زیادی دارد؛ زیرا با شناسایی نوع قابلیتها و موانع گردشگری در این محدوده مسیر دستیابی به توسعه هموارتر خواهد شد.
مبانی نظری پژوهش
گردشگری روستایی در سراسر جهان بهسرعت در حال توسعه است. در این راستا پژوهشهای دانشگاهی مرتبط نیز افزایش مییابد که عمدتاً بر گردشگران روستایی و بازاریابی، برنامهریزی و سیاست توسعة گردشگری روستایی و عملیات و پیشبینی گردشگری روستایی متمرکزند (Huang et al., 2016: 1388)؛ زیرا گردشگری، یکی از مهمترین عوامل توسعة اقتصادی و رشد اشتغال محسوب میشود (El-Gohary, 2016: 125) و به دلیل داشتن ویژگیهای بارز و منحصربهفرد بهمنزلة یک رویکرد اقتصادی پویا نقش مهمی در بهبود زندگی ساکنان دارد (Karar, 2017: 100)؛ بر این اساس سیاستگذاران دربارة رشد آثار این صنعت در آینده پیوسته به مسائل زیربنایی و اصولی توجه، و پیشبینی میکنند در قرن 21 میلادی همچنان گردشگری بزرگترین صنعت جهان باشد و یکی از ابزارهای مهم توسعه در جهان شناخته شود؛ بنابراین بسیاری از کشورهای جهان بیتردید در رقابت نزدیک بهدنبال کسب منافع و مزایای بیشتر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشورهای متبوع هستند و سازمانهای غیردولتی توجه به گردشگری روستایی را روش مفیدی برای کاهش بخشی از فشار ناشی از مشکلات کنونی جوامع روستایی میدانند (Ertuna and Kirbas, 2012: 19).
گردشگری روستایی ازجمله شاخههای گردشگری است که در قرن 21 از اهمیت ویژه و توسعة چشمگیری برخوردار و به یکی از مهمترین مباحث در مجامع علمی جهان تبدیل شده است (یاری حصار و باختر، 1395: 123). این موضوع در سالهای اخیر در بیشتر کشورهای جهان مدنظر قرار گرفته و در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه در طول چند دهة گذشته، یکی از محرکهای اصلی رشد اقتصادی دانسته شده است (Alam and Paramati, 2016: 112)؛ همچنین در عمل مطابق با اصول توسعة پایدار است و به برابری بین نسلی و درون نسلی رویکردی جامع و اخلاقی دارد که به سمت توسعه و مبتنی بر اصول زیستمحیطی، فرهنگیاجتماعی، اقتصادی و کالبدی است (Torres-Delgado & Saarinen, 2014: 39).
به عقیدة باور لن[9] (1994) اشکال گوناگون گردشگری زمانی در چهارچوب مفهوم گردشگری روستایی جای میگیرند که بیانکنندة ویژگیهای کارکردی نواحی روستایی باشند، با مردم و کسب و کارهای روستایی پیوند یابند، در سطح نواحی روستایی واقع شوند، در مقیاس مکانی و سکونتگاهی نواحی روستایی رخ دهند و بر ویژگیهای گوناگون نواحی روستایی از قبیل تاریخ، محیط، اجتماع، فرهنگ، اقتصاد و موقعیت مکانی آنها تأکید کنند (بیات و بدری، 1397: 169)؛ بر این اساس تشویق و پیشبرد گردشگری روستایی، هم در کشورهای توسعهیافته و هم در کشورهای در حال توسعه، به راهکاری رایج تبدیل شده است؛ زیرا گسترش گردشگری در نواحی روستایی پیامدهای مثبتی دارد؛ ازجمله تثبیت و متنوعسازی نواحی روستایی از طریق اشتغالزایی در کسب و کارهای گردشگری، ارتقای رشد اقتصادی، صنعت و خدمات، ایجاد درآمد مکمل در کنار فعالیت زراعی، بهسازی ساختمانهای متروکه و بدون استفاده و خلق فرصت در بازارزیابی میراث و نمادها و هویت (حیدری ساربان و ملکی، 1394: 39).
در گردشگری روستایی سه دیدگاه مهم وجود دارد؛ در دیدگاه اول گردشگری روستایی، راهبردی برای توسعة روستایی است. این رهیافت گردشگری روستایی را راهبردی برای نواحی روستایی در نظر میگیرد که با توجه به روند روزافزون تخریب روستاها و افول کشاورزی سعی در ارائة راهبردهای جدید برای نواحی روستایی دارد؛ در دیدگاه دوم گردشگری روستایی، سیاست بازساخت سکونتگاههای روستایی محسوب میشود. در این راهبرد بر گردشگری بهمثابة یک بخش اصلی برای بازسازی دوبارة روستاها پس از افول کشاورزی تأکید میشود؛ بازساخت روستایی حتی در نواحیای به کار میرود که از گذشته فعالیتهای گردشگری در آنها رونق چندانی نیافته است. دیدگاه سوم، گردشگری روستایی را ابزاری برای توسعة پایدار و حفاظت از منابع طبیعی میداند. در این رویکرد علاوه بر آنکه نیازهای بازار مدنظر است، به نیازها و ضروریات جامعه و محیطزیست نیز توجه میشود (رکنالدین افتخاری و مهدوی، 1385: 8؛ تقیلو و همکاران، 1397: 106-105).
گردشگری روستایی با بهرهگیری از منابع طبیعی و انسانی علاوه بر امکان رشد اقتصادی با ترویج بخش کشاورزی و تولید صنایع دستی محلی، راهکاری برای بهبود شرایط محیط، فرهنگ و آداب و رسوم بومی و محلی محسوب میشود و بهبود فزایندة توسعة روستایی را با ایجاد فعالیت مکمل بخش کشاورزی، اشتغالزایی و افزایش درآمد خانوارهای روستایی در بستر مشارکتسازی روستایی در فرایند جذب گردشگری در پی دارد (اعظمی و همکاران، 1395: 28).
محدودة پژوهش
شهرستان نیر در 38 درجه و 2 دقیقه عرض شمالی و 47 درجه و 59 دقیقه طول شرقی قرار دارد و از طرف شمال و شرق به شهرستان اردبیل، از جنوب به شهرستان کوثر و از مغرب به شهرستان سراب و میانه محدود میشود. این شهرستان در ناحیة غربی و کوهستانی استان اردبیل قرار دارد؛ به طوری که در شمال غربی آن تودة آتشفشان سبلان و در جنوب آن کوه بزقوش واقع است که در گردنة صائین به هم پیوستهاند و با یکدیگر مجاور شدهاند.
استان اردبیل درمجموع 17800 کیلومترمربع مساحت دارد و شهرستان نیر با مساحت 1224 کیلومترمربع، 87/6 درصد از مساحت استان را تشکیل داده است. شهرستان نیر 2 شهر (نیر و کوراییم)، 2 بخش (مرکزی و کوراییم)، 5 دهستان (دورسون خواجه، رضا قلی قشلاق، یورتچی شرقی، یورتچی غربی و مهماندوست) و 97 آبادی با سکنه دارد (سایت فرمانداری شهرستان نیر، 1398). توزیع جمعیت در آبادیهای شهرستان متفاوت است؛ به طوری که 37 آبادی کمتر از 100 نفر، 35 آبادی 100 تا 249 نفر، 21 آبادی 250 تا 499 نفر و 5 آبادی بین 500 تا 999 نفر جمعیت دارند. در بخش گردشگری، وجود آبگرمهای بورجلو، قینرجه، ایلانجیق، سقزچی و قرهشیران، دژ قدیمی، طبیعت زیبا و باصفای روستای گلستان و همچنین منطقة زیبای بولاخلار در مجاورت شهر، از قابلیتهای زیبای شهرستان برای جذب گردشگر است (گزارش سالانة استانداری اردبیل، 1395).
شکل- 1: منطقة پژوهش
روش پژوهش
پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و با توجه به مؤلفههای بررسیشده رویکرد حاکم بر آن توصیفیتحلیلی است. تکنیک لازم برای بهدستآوردن دادههای مورد نیاز کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) است. جامعة آماری پژوهش حاضر، 10 روستای گردشگرپذیر در بخش مرکزی شهرستان نیر با 1157 خانوار است. در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 289 نفر برآورد شد که برای دستیابی به نتایج بهتر به 300 نفر ارتقا یافت. پراکندگی تعداد نمونهها در روستاها متناسب با تعداد خانوار آنها توزیع شد (جدول 1).
جدول- 1: جامعة آماری و تعداد نمونههای پژوهش
نام روستا |
خانوار |
تعداد نمونه |
نام روستا |
خانوار |
تعداد نمونه |
سرخاب |
69 |
18 |
خانه شیر |
68 |
18 |
ویرسق |
265 |
69 |
قورتولموش |
99 |
26 |
یامچی علیا |
69 |
17 |
سایین |
53 |
13 |
گلستان |
126 |
33 |
کورعباسلو |
168 |
44 |
بوسجین |
143 |
37 |
ایلانجوق |
97 |
25 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
برای تکمیل پرسشنامه از نمونهگیری تصادفی ساده بهره گرفته شد. با توجه به اهداف در نظر گرفته شده برای پژوهش، انتخاب چهارچوب شاخصهای پایهای پژوهش اهمیت زیادی دارد؛ بنابراین از شاخصهای طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و مدیریتی (نهادی) در دو بُعد پیشبرنده و بازدارنده بهره گرفته شد. براساس تحلیل محتوای کیفی دادههای گردآوریشده با بررسی منابع موجود و مصاحبهها، مفاهیم کلیدی از متن یادداشتها و مصاحبهها استخراج و طی انجام کدگذاری باز، 30 عامل بازدارنده و 22 عامل پیشبرنده در قالب چهار گروه اصلی عوامل زیربناییکالبدی، محیطی، اقتصادیاجتماعی و مدیریتی شناسایی شد (جدول 2).
جدول- 2: فهرست شاخصها و نماگرهای مطالعهشده
نماگر |
نوع اثر |
شاخص |
فاصلة نسبی مناسب با مرکز استان، وجود بسترهای زیرساختی مناسب نظیر آب، برق، تلفن و... |
پیشبرنده |
زیربناییکالبدی |
ضعف در حوزة راه و ترابری و رتبة کم در ایمنی راهها، نبود معابر مناسب در داخل روستا برای رسیدن به نقاط دیدنی، نامناسببودن تسهیلات اقامتی و پذیرایی برای گردشگران، کمبود امکانات بهداشتی و درمانی روستا، عدم زیباسازی محوطههای گردشگری متناسب با شرایط تاریخی و فرهنگی |
بازدارنده |
|
برخورداری از چشماندازها و آثار فرهنگیتاریخی با ارزش و اعتبار تاریخی، معماری و هنری، مستعدبودن برای توسعۀ گردشگری و معرفی بهمنزلة قطب طبیعتگردی، برخورداری از چشماندازهای زیبا و بدیع طبیعی (کوهها، جنگل و پوشش گیاهی و...)، وجود ارتفاعات و قلههای زیبا برای کوهنوردی و فعالیتهای ورزشی، محیطی آرام و بدون آلودگی با آبوهوای مناسب برای استراحت شهروندان بهویژه در فصل بهار و تابستان |
پیشبرنده |
محیطی |
وجود فرایندهای تخریبی در بهرهبرداری و استفاده از منابع طبیعی و محیط زیست، بیتوجهی به ظرفیت تحمل گردشگری جاذبههای طبیعی و مشکلات زیستمحیطی، توسعة سریع جاذبههای گردشگرپسند سایر شهرها و استانهای همجوار، نزدیکنبودن به مراکز بزرگ برای استفاده از خدمات و امکانات، فصلیبودن حضور گردشگران و تراکم آنها در فصل کار در روستا |
بازدارنده |
|
وجود آداب و رسوم و فرهنگ محلی و سنتی در روستا، برخورداری مردم از روحیة مهماننوازی و داشتن علاقة زیاد به گردشگران، تنوع صنایع دستی (قالیبافی، جاجیمبافی، نمدبافی، لباس، صنایع چوبی و خراطی و...)، برگزاری جشنها و مراسم سنتی در روستا، وجود تنوع زندگی (روستایی و عشایری) |
پیشبرنده |
اقتصادیاجتماعی |
وجود تبلیغات منفی دربارة رفتار مردم روستایی با گردشگران، مشارکت و همکاری نداشتن مردم محلی در توسعة گردشگری، نبود سیاستگذاری و توسعهنیافتن فرهنگ گردشگری، سیستم اطلاعرسانی ناقص و روابط عمومی ضعیف در گردشگری، نبود سازوکار قانونی در برقراری نظم و امنیت عمومی به دلیل فقدان کلانتری و پاسگاه نیروی انتظامی، موانع ساختاری فرهنگی ناشی از بافتهای قبیلهای و تضادهای فرهنگی مردم محلی با گردشگران، نبود مدیریت و برنامهریزی مناسب برای استفادة مطلوب از اعتبارات ارزی و ریالی اختصاص دادهشده، مهاجرت روستاییان به نقاط شهری به دلیل افزایش بیکاری و درآمد کم در روستا، پایینبودن سطح آگاهی و ادراک ساکنان بومی از منافع توسعة گردشگری روستایی |
بازدارنده |
|
افزایش نیروهای متخصص و باتجربه در بخش گردشگری کشور، افزایش تبلیغات و بازاریابی گردشگری آژانسهای مسافرتی و تورگردانها، افزایش نهادها و سازمانهای غیردولتی گردشگری، وجود قوانین و مقررات لازم برای گسترش گردشگری روستایی، تلاش سازمان میراث برای بهسازی، مرمت و حفظ ابنیههای تاریخی و فرهنگی مهم، شناسایی روستاهای هدف گردشگری و تهیة طرح برای توسعة آنها توسط سازمان میراث فرهنگی |
پیشبرنده |
مدیریتینهادی |
فقدان مدیریتی توانمند، کارا و هماهنگ در استان و منطقه، مشکلات موجود در سرمایهگذاری (بخش دولتی و خصوصی) در بخش گردشگری روستایی، فقدان هماهنگی کافی بین سازمانها و وزارتخانههای متصدی در امر گردشگری (بهویژه گردشگری روستایی)، نبود برنامة اقدام اجرایی مناسب در سطح استان برای توسعة همپیوند در اشکال مختلف گردشگری و گردشگری روستایی، خلأ علمی و تخصصی به دلیل نبود ارتباط مستمر و مؤثر با منابع و مراکز علمی و پژوهشی در اتخاذ و اجرای سیاستها، نبود مطالعات جامع امکانسنجی و نیازسنجی توسعة روستایی و مطالعات باستانشناسی به دلیل ضعف اعتبارات مالی و ریالی |
بازدارنده |
یافتههای پژوهش
نتایج حاصل از یافتههای توصیفی پژوهش نشان میدهد از 300 سرپرست خانوار روستایی پاسخگو به پرسشنامههای توزیعشده، 191 نفر مرد و 109 نفر زن بودند. در رابطه با وضعیت تأهل پاسخگویان، 185 پاسخگو متأهل و 115 نفر مجرد بودند. از بین پنج ردة سنی در نظر گرفته شده، بیشترین تعداد (129 نفر) در ردة سنی 31 تا 49 قرار داشتند. میزان تحصیلات 149 نفر از پاسخگویان زیر دیپلم بود و 9 نفر با کمترین میزان در سطح دکتری بودند.
یافتههای پژوهش با توجه به رتبهبندی موانع توسعة گردشگری روستایی ازنظر ساکنان محلی برحسب ضریب تغییرات نشان میدهد معیارهای زیربناییکالبدی، مدیریتی، نهادی، محیطی و اقتصادیاجتماعی از موانع عمدة توسعة گردشگری روستایی محسوب میشوند. براساس نتایج بهدستآمده، همة نشانگرها بار عاملی استانداردشدة بیش از 4/0 دارند و مقدار آمارة T دربارة همة نشانگرها بیش از 96/1 است که وجود رابطة معنادار بین نشانگرها و عوامل را نشان میدهد؛ بنابراین همة نشانگرها دقت لازم را برای اندازهگیری سازة مربوط به خود داشتند؛ همچنین مقدار شاخص میانگین واریانس استخراجشده برای هر چهار سازه بیش از 05/0 است؛ بنابراین هر نشانگر فقط سازة مربوط به خود را اندازهگیری کرده است و نشانگرها بهدرستی در قالب موانع کلیدی طبقهبندی شدهاند. برای بررسی پایایی مدل اندازهگیری از شاخص پایایی ترکیبی استفاده شد. مقادیر ضریب پایایی ترکیبی برای هریک از سازههای مدل بیش از 7/0 به دست آمد؛ بنابراین برداشت یکسانی از نشانگرها در بین پاسخگویان در زمان پاسخگویی به پرسشنامه وجود داشته است که نشان میدهد نشانگرها بهخوبی توانستهاند متغیرهای پنهان را اندازهگیری کنند. بارهای عاملی در حالت تخمین استاندارد، میزان تأثیر هریک از نشانگرها را در تبیین واریانس نمرات عوامل بازدارندة اصلی نشان میدهد. براساس تخمینهای این بخش بیشترین بار عاملی در بین نشانگرهای عامل زیربناییکالبدی به گویة ضعف در حوزة راه و ترابری (بار عاملی 84/0)، در بین نشانگرهای عامل محیطی به گویة تخریبهای صورتگرفته در استفاده از منابع طبیعی روستا (بار عاملی 77/0)، در بین نشانگرهای عامل اقتصادیاجتماعی به گویة اختصاصنیافتن اعتبارات بانکی به بخش گردشگری روستا (بار عاملی 81/0) و در بین نشانگرهای عامل مدیریتینهادی به گویة ضعف هماهنگی بین سازمانها و وزارتخانههای متصدی در امر گردشگری (بهویژه گردشگری روستایی) (بار عاملی 87/0) مربوط بوده است و این نشانگرها بیشترین نقش را در تبیین تغییرات متغیرهای پنهان (عوامل بازدارنده) داشتهاند (جدول 3).
جدول- 3: رتبهبندی موانع توسعة گردشگری روستایی ازنظر ساکنان محلی برحسب ضریب تغییرات
AVE |
CR |
R2 |
آمارة T |
بار عاملی |
نماگر |
معیار |
0.658 |
0.923 |
0.70 |
13.42 |
0.84 |
ضعف در حوزة راه و ترابری (BZ1) |
زیربناییکالبدی (BZ) |
0.65 |
12.23 |
0.79 |
رتبة کم در ایمنی راهها (BZ2) |
|||
0.67 |
13.27 |
0.82 |
کمبود معابر مناسب در داخل روستا برای رسیدن به نقاط دیدنی (BZ3) |
|||
0.75 |
14.11 |
0.87 |
نامناسببودن تسهیلات اقامتی گردشگران (BZ4) |
|||
0.61 |
11.98 |
0.76 |
نامناسببودن تسهیلات پذیرایی گردشگران (BZ5) |
|||
0.55 |
11.74 |
0.73 |
کمبود امکانات بهداشتی و درمانی روستا (BZ6) |
|||
0.51 |
11.18 |
0.71 |
عدم زیباسازی محوطههای گردشگری متناسب با شرایط تاریخی و فرهنگی (BZ7) |
|||
0.601 |
0.902 |
0.68 |
12.63 |
0.77 |
تخریبهای صورتگرفته در استفاده از منابع طبیعی روستا (BM1) |
محیطی (BM) |
0.45 |
11.01 |
0.67 |
آلودگی زیستمحیطی (آلودگی آب، خاک و هوا) (BM2) |
|||
0.46 |
11.87 |
0.69 |
محدودبودن ظرفیتهای پذیرش گردشگر در روستا (BM3) |
|||
0.41 |
10.29 |
0.61 |
توسعة سریع جاذبههای گردشگرپسند سایر شهرها و استانهای همجوار (BM4) |
|||
0.59 |
12.04 |
0.72 |
نزدیکنبودن به مراکز بزرگ برای استفاده از خدمات و امکانات (BM5) |
|||
0.57 |
12.01 |
0.71 |
فصلیبودن فعالیتهای گردشگری (BM6) |
|||
0.43 |
10.32 |
0.62 |
تداخل فعالیتهای گردشگری و فصل کشت و کار روستایی (BM7) |
|||
0.524 |
0.913 |
0.45 |
10.41 |
0.63 |
داشتن نگرش منفی به اهالی روستاها (BE1) |
اقتصادیاجتماعی (BE) |
0.69 |
12.41 |
0.74 |
ضعف سیاستگذاری دولت (BE2) |
|||
0.69 |
12.89 |
0.78 |
ضعف فرهنگ پذیرش گردشگر اهالی روستا (BE3) |
|||
0.53 |
12.22 |
0.72 |
نبود سیاستگذاری و توسعهنیافتن فرهنگ گردشگری (BE4) |
|||
0.64 |
12.47 |
0.75 |
ضعف در معرفی جاذبههای گردشگری در روستا (BE5) |
|||
0.51 |
12.03 |
0.70 |
ضعف نظارت نهادهای امنیتی مانند کلانتری و پاسگاههای نیروی انتظامی (BE6) |
|||
0.49 |
11.09 |
0.67 |
وجود تفاوت و تضاد بین فرهنگ جامعة روستایی با جامعة گردشگران (BE7) |
|||
0.71 |
13.58 |
0.81 |
اختصاصنیافتن اعتبارات بانکی به بخش گردشگری روستا (BE8) |
|||
0.68 |
13.52 |
0.80 |
مهاجرت ساکنان اصیل و بومی از روستا (BE9) |
|||
0.55 |
12.13 |
0.73 |
پایینبودن سطح آگاهی و ادراک ساکنان بومی از منافع توسعة گردشگری روستایی (BE10) |
|||
0.634 |
0.912 |
0.62 |
13.01 |
0.79 |
ضعف مدیران بخش گردشگری روستایی (N1) |
مدیریتینهادی (N) |
0.67 |
13.54 |
0.82 |
وجود موانع و مشکلات بر سر راه سرمایهگذاری در بخش گردشگری روستا (N2) |
|||
0.74 |
14.28 |
0.87 |
ضعف هماهنگی بین سازمانها و وزارتخانههای متصدی در امر گردشگری (N3) |
|||
0.59 |
12.54 |
0.75 |
فقدان برنامهای عملیاتی و اجرایی در بخش گردشگری روستایی (N4) |
|||
0.45 |
11.08 |
0.67 |
فقدان مراکز علمی و آموزشی مرتبط با گردشگری روستایی (N5) |
|||
0.54 |
12.51 |
0.74 |
ضعف در تهیة مطالعات جامع امکانسنجی و نیازسنجی توسعة روستایی و مطالعات باستانشناسی به دلیل ضعف اعتبارات مالی و ریالی (N6) |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
شکل- 2: مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم عوامل بازدارندة توسعة گردشگری روستایی براساس بارهای عاملی استانداردشده
بهمنظور تأیید مدل حاصل از بخش اول پژوهش و بررسی برازش الگوی اندازهگیری مربوط به موانع توسعة گردشگری روستایی، از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. در حالت ایدئال مقدار مربع کای باید سطح معناداری بیش از 05/0 داشته باشد تا بتوان گفت مدل از برازش کامل برخوردار است؛ اما از آنجا که مقدار آمارة مربع کای به حجم نمونه بسیار حساس است، معمولاً از شاخص نسبت مربع کای به درجة آزادی برای ارزیابی برازش مدل استفاده میشود که حد مطلوب آن کمتر از 3 است. براساس نتایج بهدستآمده مقدار مربع کای برابر با 30/2010 با درجة آزادی 1027 است که در سطح خطای یک درصد ((p<0/01 معنادار شده است؛ اما مقدار نسبت کای اسکویر به درجة آزادی برابر با 96/1 است که برازش قابل قبول مدل را نشان میدهد. نتایج شاخصهای بررسی باقیماندة کوواریانس و واریانس در بافت دادهها (SRMR=0/05 و RMR=0/05) نشان میدهد کوواریانس و واریانس خطا بهخوبی کنترل شده است. شاخص GFI نشاندهندة مقدار نسبی واریانسها و کوواریانسهایی است که با مدل تبیین میشوند. مقدار بهدستآمده برای این شاخص (GFI=0.85) تأییدکنندة نتایج مربع کای است. نتایج شاخصهای بررسی الگوهای جایگزین نیز نشان میدهد مقادیر این شاخصها برای مدل بالاتر از 9/0 محاسبه شده که مقدار قابل قبولی است. مقدار شاخص RMSEA برای مدلهای با برازش مطلوب 05/0 و کمتر است. مقدار این شاخص برای مدل موانع توسعة گردشگری روستایی برابر با 063/0 به دست آمده است که برازش نسبتاً مناسب مدل را نشان میدهد. درمجموع مدل معیارهای برازش کلی قابل قبولی دارد و بیانکنندة این موضوع است که دادههای میدانی گردآوریشده تأییدکنندة موانع شناساییشدهاند (جدول 4).
جدول- 4: نتایج میزان انطباق مدل اندازهگیری با شاخصهای برازندگی
شاخصهای برازش مدل |
حد مطلوب |
گزارششده |
مقدار کای اسکویر (X2) |
- |
2010.30 |
درجة آزادی (df) |
- |
1027 |
نسبت کای اسکویر به درجة آزادی (x2/df) |
≤3 |
1.96 |
ریشة میانگین توان دوم خطای تقریب (RMSEA)) |
≤ 0/08 |
0.063 |
مجذور مقادیر باقیمانده (RMR)) |
RBMR ≤0/05 |
0.05 |
مجذور مقادیر باقیماندة استانداردشده (SRMR)) |
SRBMR ≤0/05 |
0.5 |
شاخص برازندگی (GFI)) |
0/80 ≤ GFI |
0.83 |
شاخص برازش تطبیقی (CFI)) |
0/90 ≤ CFI |
0.92 |
شاخص برازش نرمشده (NFI)) |
0/90 ≤ NFI |
0.95 |
شاخص برازش نرمنشده (NNFI)) |
0/90 ≤ NNFI |
0.94 |
شاخص برازندگی فزاینده (IFI)) |
0/90 ≤ IFI |
0.95 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
براساس نتایج بهدستآمده دربارة عوامل پیشبرندة گردشگری روستایی، همة نشانگرها بار عاملی استانداردشدة بیش از 4/0 دارند و مقدار آمارةT دربارة همة نشانگرها بیش از 96/1 است که وجود رابطهای معنادار را بین عوامل نشان میدهد و همچنین از دقت لازم برای اندازهگیری سازة مربوط به خود برخوردارند. همچنین مقدار شاخص میانگین واریانس استخراجشده برای هر چهار سازة مطالعهشده بیش از 05/0 است و هر نشانگر فقط سازة مربوط به خود را اندازهگیری میکند و نشانگرها بهدرستی در قالب موانع کلیدی طبقهبندی شدهاند. براساس تخمینهای این بخش، بیشترین بار عاملی در بین نشانگرهای عامل زیربناییکالبدی به گویة زیباییهای موجود در مساکن روستایی (بار عاملی 87/0)، در بین نشانگرهای عامل محیطی به گویة برخورداری از چشماندازهای زیبا و بدیع طبیعی (بار عاملی 87/0)، در بین نشانگرهای عامل اقتصادیاجتماعی به گویة وجود تنوع معیشت (بار عاملی 87/0) و در بین نشانگرهای عامل مدیریتینهادی به گویة افزایش نهادها و سازمانهای غیردولتی درزمینة گردشگری (بار عاملی 87/0) مربوط است. این نتایج نشان میدهد این نشانگرها بیشترین نقش را در تبیین تغییرات متغیرهای پنهان (عوامل پیشبرنده) مرتبط داشتهاند (جدول 5).
جدول- 5: رتبهبندی عوامل پیشبرندة توسعة گردشگری روستایی ازنظر ساکنان محلی برحسب ضریب تغییرات
AVE |
CR |
R2 |
آمارة T |
بار عاملی |
نماگر |
معیار |
0.584 |
0.901 |
0.67 |
12.40 |
0.73 |
فاصلة نسبی مناسب با مرکز استان (PZ1) |
زیربناییکالبدی (PZ) |
0.59 |
12.52 |
0.78 |
وجود بسترهای زیرساختی مناسب نظیر آب، برق، تلفن و... (PZ2) |
|||
0.53 |
12.22 |
0.72 |
وجود معماری سازگار با طبیعت (PZ3) |
|||
0.75 |
14.11 |
0.87 |
زیباییهای موجود در مساکن روستایی (PZ4) |
|||
0.689 |
0.932 |
0.66 |
12.62 |
0.77 |
برخورداری از چشماندازها و آثار فرهنگیتاریخی با ارزش و اعتبار تاریخی (PM1) |
محیطی (PM) |
0.45 |
11.12 |
0.65 |
نزدیکی به قلة سبلان (PM2) |
|||
0.46 |
11.87 |
0.68 |
وجود چشمههای آب گرم معدنی (PM3) |
|||
0.41 |
10.29 |
0.61 |
جذابیتهای موجود در فعالیتهای کشاورزی (PM4) |
|||
0.75 |
14.11 |
0.87 |
برخورداری از چشماندازهای زیبا و بدیع طبیعی (جنگل و پوشش گیاهی و...) (PM5) |
|||
0.68 |
12.63 |
0.77 |
وجود فعالیتهای ورزشی (کوهنوردی و...) (PM6) |
|||
0.45 |
11.01 |
0.67 |
آبوهوای پاک روستا (PM7) |
|||
0.630 |
0.913 |
0.75 |
13.54 |
0.87 |
آداب و رسوم و فرهنگ محلی روستا (PE1) |
اقتصادیاجتماعی (PE) |
0.69 |
12.41 |
0.74 |
روحیة مهماننوازی اهالی روستا (PE2) |
|||
0.67 |
13.27 |
0.82 |
تنوع صنایع دستی (قالیبافی، جاجیمبافی، نمدبافی، لباس، صنایع چوبی و خراطی و...) (PE3) |
|||
0.75 |
14.21 |
0.87 |
وجود تنوع معیشت (روستایی و عشایری) (PE4) |
|||
0.674 |
0.919 |
0.67 |
13.27 |
0.82 |
افزایش تعداد افراد تحصیلکرده و متخصص درزمینة گردشگری در شهرستان نیر (PN1) |
مدیریتینهادی (PN) |
0.65 |
12.23 |
0.79 |
معرفی جاذبههای گردشگری و تبلیغات در این زمینه (PN2) |
|||
0.67 |
13.27 |
0.82 |
استفاده از روشهای بازاریابی گردشگری (PN3) |
|||
0.75 |
14.11 |
0.87 |
افزایش نهادها و سازمانهای غیردولتی درزمینة گردشگری (PN4) |
|||
0.68 |
12.63 |
0.77 |
وجود قوانین و مقررات لازم برای گسترش گردشگری روستایی (PN5) |
|||
0.70 |
13.42 |
0.84 |
انجام وظایف سازمانی ارگانهای دولتی مانند سازمان میراث فرهنگی (PN6) |
|||
0.65 |
12.23 |
0.79 |
شناسایی روستاهای هدف گردشگری توسط سازمان میراث فرهنگی (PN7) |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
شکل- 3: مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم عوامل پیشبرندة توسعة گردشگری روستایی براساس ضرایب معناداری
بهمنظور بررسی برازش الگوی اندازهگیری مربوط به عوامل پیشبرندة توسعة گردشگری روستایی، براساس نتایج بهدستآمده مقدار مربع کای برابر با 22/1087 با درجة آزادی 947 است که در سطح خطای یک درصد ((p<0/01 معنادار شده است؛ اما مقدار نسبت کای اسکویر به درجة آزادی برابر با 1.96 است که برازش قابل قبول مدل را نشان میدهد. نتایج شاخصهای بررسی باقیماندة کوواریانس و واریانس در بافت دادهها (SRMR=0/05 و RMR=0/05) نشان میدهد کوواریانس و واریانس خطا بهخوبی کنترل شده است. شاخص GFI نشاندهندة مقدار نسبی واریانسها و کوواریانسهایی است که با مدل تبیین میشوند. مقدار بهدستآمده برای این شاخص (GFI=0.85) تأییدکنندة نتایج مربع کای است. نتایج شاخصهای بررسی الگوهای جایگزین نیز نشان میدهد مقادیر این شاخصها برای مدل بالاتر از 9/0 محاسبه شده که مقدار قابل قبولی است. مقدار شاخص RMSEAبرای مدلهای با برازش مطلوب 05/0 و کمتر است. مقدار این شاخص برای مدل موانع توسعة گردشگری روستایی برابر با 061/0 به دست آمده که حاکی از برازش نسبتاً مناسب مدل است. درمجموع مدل از معیارهای برازش کلی مناسبی برخوردار است؛ بدین معنی که دادههای میدانی گردآوریشده تأییدکنندة موانع شناساییشده در مرحلة کیفی پژوهش هستند (جدول 6).
جدول- 6: نتایج میزان انطباق مدل اندازهگیری با شاخصهای برازندگی
شاخصهای برازش مدل |
حد مطلوب |
گزارششده |
مقدار کای اسکویر (X2) |
- |
1087.22 |
درجة آزادی (df) |
- |
947 |
نسبت کای اسکویر به درجة آزادی (x2/df) |
≤3 |
1.96 |
ریشة میانگین توان دوم خطای تقریب (RMSEA)) |
≤ 0/08 |
0.061 |
مجذور مقادیر باقیمانده (RMR)) |
RBMR ≤0/05 |
0.05 |
مجذور مقادیر باقیماندة استانداردشده (SRMR)) |
SRBMR ≤0/05 |
0.05 |
شاخص برازندگی (GFI)) |
0/80 ≤ GFI |
0.85 |
شاخص برازش تطبیقی (CFI)) |
0/90 ≤ CFI |
0.91 |
شاخص برازش نرمشده (NFI)) |
0/90 ≤ NFI |
0.95 |
شاخص برازش نرمنشده (NNFI)) |
0/90 ≤ NNFI |
0.94 |
شاخص برازندگی فزاینده (IFI)) |
0/90 ≤ IFI |
0.95 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
نتیجهگیری
در سالهای اخیر در پی بعضی تحولات جهانی، بسیاری از مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه در شالودههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تحولات اساسی یافتهاند که به تخلیة روزافزون روستاها، کاهش تولیدات کشاورزی و از سویی رشد سریع شهرنشینی و افزایش مشکلات شهری منجر شده است. با توجه به ناکامیهای برنامهریزیهای مختلف درزمینة توسعة مناطق روستایی ضروری است راهکارهای جدیدی در این زمینه ارائه شود تا از توان بالقوة اینگونه مکانها به شکلی اصولی و عقلایی استفاده شود. در این زمینه توسعة صنعت گردشگری در نواحی روستایی بهمثابة راهکاری جدید مورد توجه جوامع محلی، عوامل سیاسی و برنامهریزان قرار گرفت؛ زیرا به اعتقاد آنان گردشگری نقشی مهم در توسعة مناطق روستایی دارد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر درزمینة بررسی عوامل بازدارنده و پیشبرندة توسعة گردشگری روستایی در شهرستان نیر انجام شده است. براساس تحلیل محتوای کیفی دادههای گردآوریشده با بررسی منابع موجود و مصاحبهها، مفاهیم کلیدی از متن یادداشتها و مصاحبهها استخراج و طی انجام کدگذاری باز، 30 عامل بازدارنده و 22 عامل پیشبرنده در قالب چهار گروه اصلی عوامل زیربناییکالبدی، محیطی، اقتصادیاجتماعی و مدیریتی شناسایی و برای رتبهبندی این عوامل از نظرات ساکنان روستاهای انتخابی شهرستان نیر در قالب پرسشنامه استفاده شد.
نتایج بررسی عوامل بازدارندة توسعة گردشگری روستایی در روستاهای بخش شهرستان نیر نشان میدهد براساس ضریب تغییرات کلی به ترتیب معیارهای زیربناییکالبدی (ضریب تغییرات 23/0)، مدیریتینهادی (ضریب تغییرات 25/0)، محیطی (ضریب تغییرات 258/0) و اقتصادیاجتماعی (ضریب تغییرات 271/0)، موانع عمدة توسعة گردشگری روستایی محسوب میشوند؛ همچنین براساس نتایج بهدستآمده از بین عوامل زیربناییکالبدی گویة کمبود امکانات بهداشتی و درمانی روستا (ضریب تغییرات 222/0)، از بین عوامل محیطی فصلیبودن فعالیتهای گردشگری (ضریب تغییرات 208/0)، از بین عوامل اقتصادیاجتماعی گویة مهاجرت ساکنان اصیل و بومی از روستا (ضریب تغییرات 202/0) و از بین عوامل نهادی گویة وجود موانع و مشکلات بر سر راه سرمایهگذاری در بخش گردشگری روستا (ضریب تغییرات 217/0) بهلحاظ اهمیت در رتبة نخست قرار دارند؛ همچنین براساس تخمینها، بیشترین بار عاملی در بین نشانگرهای عامل زیربناییکالبدی به گویة ضعف در حوزة راه و ترابری (بار عاملی 84/0)، در بین نشانگرهای عامل محیطی به گویة تخریبهای صورتگرفته در استفاده از منابع طبیعی روستا (بار عاملی 77/0)، در بین نشانگرهای عامل اقتصادیاجتماعی به گویة اختصاصنیافتن اعتبارات بانکی به بخش گردشگری روستا (بار عاملی 81/0) و در بین نشانگرهای عامل مدیریتینهادی به گویة ضعف هماهنگی بین سازمانها و وزارتخانههای متصدی در امر گردشگری (بهویژه گردشگری روستایی) (بار عاملی 87/0) مربوط بوده است؛ به بیانی این نشانگرها بیشترین نقش را در تبیین تغییرات متغیرهای پنهان (عوامل بازدارنده) مرتبط داشتهاند.
در بررسی عوامل پیشبرندة توسعة گردشگری روستایی، نتایج نشان میدهد براساس ضریب تغییرات کلی به ترتیب معیار محیطی (ضریب تغییرات 228/0)، مدیریتینهادی (ضریب تغییرات 236/0)، اقتصادیاجتماعی (ضریب تغییرات 256/0) و زیربناییکالبدی (ضریب تغییرات 265/0)، عوامل پیشبرندة توسعة گردشگری روستایی محسوب میشوند؛ همچنین براساس نتایج بهدستآمده از بین عوامل پیشبرندة زیربناییکالبدی گویة وجود معماری سازگار با طبیعت (ضریب تغییرات 251/0)، از بین عوامل محیطی گویة برخورداری از چشماندازهای زیبا و بدیع طبیعی (جنگل و پوشش گیاهی و...) (ضریب تغییرات 201/0)، از بین عوامل اقتصادیاجتماعی گویة روحیة مهماننوازی اهالی روستا (ضریب تغییرات 214/0) و از بین عوامل مدیریتینهادی گویة افزایش نهادها و سازمانهای غیردولتی درزمینة گردشگری (ضریب تغییرات 203/0) بهلحاظ اهمیت در رتبة نخست قرار دارند. براساس تخمینهای تحلیل عاملی، بیشترین بار عاملی از بین نشانگرهای عامل زیربناییکالبدی به گویة ضعف در حوزة راه و ترابری (بار عاملی 84/0)، از بین نشانگرهای عامل محیطی به گویة تخریبهای صورتگرفته در استفاده از منابع طبیعی روستا (بار عاملی 77/0)، از بین نشانگرهای عامل اقتصادیاجتماعی به گویة اختصاصنیافتن اعتبارات بانکی به بخش گردشگری روستا (بار عاملی 81/0) و از بین نشانگرهای عامل مدیریتینهادی به گویة ضعف هماهنگی بین سازمانها و وزارتخانههای متصدی در امر گردشگری (بهویژه گردشگری روستایی) (بار عاملی 87/0) مربوط بوده است و بیشترین نقش را در تبیین تغییرات متغیرهای پنهان (عوامل پیشبرنده) مرتبط داشتهاند.
براساس نتایج پژوهش حاضر مقولة گردشگری را بهصورت جامع بررسی و آن را از ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیرساختی در دو مقولة پیشبرندگی و بازدارندگی ارزیابی کرده است. این نتایج در بخش عوامل بازدارنده با مطالعات لطیفی و همکاران (1392)، شوکتی آمقانی و همکاران (1395)، حیدری ساربان (1396) و درنهایت راسور[10] (2012) مطابقت دارد که موانع و مشکلات توسعة گردشگری را بررسی کرده بودند.
نتایج پژوهش حاضر در بخش عوامل پیشبرندة گردشگری روستایی با مطالعات تقویفرد و اسعدیان (1395)، مولایی و همکاران (1397) و ایمانی و رضوی (1399) همخوانی دارد. این پژوهشگران پیشرانهای کلیدی و عوامل اثرگذار بر توسعة گردشگری روستایی را شناسایی و بررسی کرده بودند.
در بخش مطالعات خارجی نیز نتایج پژوهش حاضر با یافتههای راسور (2012)، وسنام و همکاران[11] (2015)، کولائول و همکاران[12] (2017) و وانگ و همکاران[13] (2021) مبنی بر آثار گردشگری بر رضایت و کیفیت زندگی همخوانی دارد.
با توجه به یافتهها و نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر، عوامل متعددی در موفقیت گردشگری روستایی نقش دارند که از سویی ارتباط و تعامل بین آنها به توسعة گردشگری خواهد انجامید و از سوی دیگر نبود ارتباط یا همسویی بین آنها از این توسعه ممانعت خواهد کرد. وجود تأسیسات رفاهی و امکانات برای روستاها، برنامهریزی مناسب درزمینة گردشگری و فضاهای اقامتی و گردشگری نیز از متغیرهای تأثیرگذار بر موفقیت گردشگری روستایی است که همراه با پسانداز و سرمایهگذاری به جذب نیروی مازاد کشاورزی و بازاریابی تولیدات روستایی منجر میشود؛ همچنین بین نیروی متخصص گردشگری و آموزش مردم بومی و دسترسی آنها به خدمات اجتماعی و تعدد مراکز تصمیمگیری با موفقیت گردشگری روستایی ارتباط مستقیم وجود دارد؛ زیرا استفاده از وجود عشایر، توجه به صنایع بومی، بازار هفتگی و روزانه در روستا و معرفی آداب و رسوم سنتی روستا از دستاوردهای موفقیت توسعة گردشگری روستایی محسوب میشود که بهواسطة آموزش مردم و افزایش آگاهیهای آنها میسر است؛ بنابراین اجتماعمحوری برای برنامهریزی و پیشبرد گردشگری روستایی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا توسعة گردشگری روستایی باید با امیال و اهداف جامعه سازگار باشد و علایق و سلایق افراد خارج از جامعه بر گردشگری محلی حکمفرما نباشد تا به رکود گردشگری منجر نشود و همچنین مردم روستایی و بومی در توسعة فعالیتهای گردشگری که سود و زیان را برای آنها به همراه دارد، مشارکت داشته باشند.
با توجه به نتایج متناسب با یافتهها، پیشنهادهایی برای رفع عوامل بازدارنده و بهبود عوامل پیشبرندة توسعة گردشگری روستایی ارائه میشود:
[1]. Rathore
[2]. Richard
[3]. Singla
[4]. Woosnam et al.
[5]. Kolawole et al.
[6]. Dinis et al.
[7]. Liu et al.
[8]. Wang et al.
[9]. Lane
[10]. Rathore
[11]. Woosnam et al.
[12]. Kolawole et al.
[13]. Wang et al.