Authors
1 Associated Professor, Urban planning Department, Art & architect
2 Master Student, Urban planning Department, Art & architect faculty, University of Kurdistan, Kurdistan, Iran
3 Ph. D. Urban Planning Department, Art university of Esfahan, Esfahan, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
در حالی در دوران پهلوی اول فرایند جدی نوسازی در کشور پای گرفت که هنوز بخش عمدة جمعیت کشور روستایی بودند و کشاورزی و نظام زمینداری پایة اصلی اقتصادی را تشکیل میداد. جوامع روستایی ایران طی سالهای 1304 تا 1339 دستخوش یک دوره تغییرات نسبتاً کند، اما ژرف شدند و پس از این، طی دهههای 40 و 50 دورهای از دگرگونی شتابان را تجربه کردند. در این دوره، نخست مناسبات روستایی سنتی (ارباب - رعیتی) با بعضی تعدیلها تداوم یافت؛ در حالی که در دورة دوم (همزمان با اصلاحات ارضی در دهة 1340) روابط سنتی برچیده و مناسبات روستایی جدیدی ظاهر شد (اشرف، 1383: 118).
بررسی دگرگونی چند دهة گذشته بیانکنندة این واقعیت است که نظام سکونتی، معیشتی و اقتصادی با دگرگونی شتابانی روبهرو بوده و بهتدریج شهرنشینی بهمثابة شکل اصلی سکونت درآمده و رشد شتابان شهرهای بزرگ و کاهش روزافزون نقاط روستایی بیشتر با مهاجرتهای روستا به شهر همراه بوده است. این آغاز یک دوره در ایران است که درنتیجة آن روستا و روستانشینی از نقش تاریخی خود فاصله گرفت (آسایش، 1382: 2).
بر پایة آمارهای جمعیتی در سال 1335 حدود 59/68درصد از جمعیت کشور در روستاها زندگی میکردند. در دهة 1350 این میزان به 97/52درصد کاهش یافت و در ادامة روند رو به کاهش خود در سال 1390، سهم جمعیت روستایی از کل جمعیت کشور فقط به 53/28درصد و در سال 1395 به 9/25درصد رسید. در ایران از هنگام درک ضرورت پیشرفت و برنامهریزی برای توسعة کشور، در برنامههای توسعة ملی همواره روستا و همگامسازی روستاها با فرایند توسعة ملی در مرکز توجه و این امر بهمنزلة بخشی از فرایند توسعه در مقیاس ملی و نوعی ضرورت ملی مطرح بوده و بخشی از سیاستهای توسعهای را تشکیل داده است؛ از این رو در چند دهة گذشته نظام برنامهریزی کشور تلاش کرده است با سرمایهگذاری و آوردن خدمات، رونق را به نقاط روستایی در حال افول بازگرداند و از کاهش چشمگیر سهم جمعیت روستایی از جمعیت کشور جلوگیری کند.
در این میان همواره دو پرسش مهم در موفقیت این رویکرد مطرح بوده که نظام برنامهریزی از پاسخدادن به آنها مغفول مانده است:
1- صرفاً تأمین خدمات باعث نگهداشت جمعیت در نقاط روستایی میشود؟
2- بیشتر کدام روستاها قابلیت تداوم ایفای نقش را بهمنزلة یک مرکز ایجاد خدمات برای نگهداشت جمعیت دارند؟
شهرستان بیجار در استان کردستان ازجمله مناطقی است که در چند دهة اخیر با روند خالیشدن سکونتگاههای روستایی و مهاجرت جمعیت از مناطق شهری به روستایی روبهرو بوده است. در این پژوهش سعی بر آن است با بررسی تحول جمعیتی و خدمات و شرایط نقاط روستایی شهرستان بیجار در دورههای مختلف آماری و همچنین قیاس تفاوتهای حوزههای روستایی به پاسخی برای پرسشهای یادشده دست یابیم. این مسئله به سیاستگذاری و برنامهریزی در سطوح منطقهای و آمایش درست جمعیت و تأمین بهینة خدمات و امکانات در سطوح مختلف سکونتگاهی کمک و تعادل را در سلسلهمراتب سکونتگاهها آسان میکند.
پیشینة پژوهش
مطالعات و پژوهشهای متعددی دربارة توسعة روستایی در ایران صورت گرفته است که در چند دهة گذشته در یک تقسیمبندی کلی عمدتاً در سطح اول بر مفهوم توسعة روستایی، توسعة پایدار روستایی و برنامهریزی در توسعة روستایی و در سطح دوم بر موانع و چالشها، عوامل مؤثر بر توسعة روستایی در ایران و ... تمرکز داشتهاند.
در سطح اول پژوهشها اینگونه اشاره شده است که نظام پراکنش جمعیت در ایران نامتعادل و نامتوازن است، الگوی استقرار جمعیت و کانونهای زیستی بر بهرهگیری متناسب از ظرفیتها و قابلیتهای موجود متکی نیست و پراکنش جمعیت در قلمرو فضایی روستا به زیان استقرار متوازن جمعیت روستایی، روندی ناپایدار و نامتعادل دارد (ارجمندنیا، 1373: 82)؛ با توجه به نگرش توسعة روستایی به توانمندیهای درونمنطقهای و استعدادهای بالقوه و اینکه توسعة روستایی راهبردی برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی روستاییان است، بنابراین باید اهدافی را از قبیل افزایش تولید و افزایش قدرت تولیدی، افزایش درآمد روستاییان و افزایش رفاه نسبی در پی داشته باشد (جواد، 1375: 201).
توسعة روستایی همهجانبه، هم یک هدف و هم یک روش است. هدف آن ممکن است وسیع یا محدود باشد (لهساییزاده، 1374: 90)؛ از این رو شناخت و درک شرایط و مقتضیات جوامع انسانی و نیازها و تقاضاهای آنان در ابعاد مادی و معنوی ازجمله اقدامات اساسی در مسیر پیشرفت و توسعه تلقی میشود. از آنجا که روستاها و مردم ساکن در آن شرایط و امکانات و مسائل خاص خود را دارند، بنابراین توسعة روستایی ضرورت و توجیه پیدا میکند (رضوانی، 1382: 262-265).
اساساً حوزههای روستایی بهمنزلة قاعدة نظام سکونت و فعالیت ملی نقشی اساسی در توسعه ایفا میکنند؛ زیرا توسعة پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی بهمثابة زیرنظام تشکیلدهندة نظام سرزمین است و پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف نقش مؤثری در توسعة منطقهای و ملی دارد (رضوانی، 1382).
توسعة روستایی دیگر صرفاً به معنی توسعة کشاورزی نیست؛ همچنین موردی از رفاه اجتماعی نیست که با تزریق پول به مناطق روستایی، نیازهای اولیه و اساسی انسانی مرتفع شود؛ بلکه طیف وسیعی از فعالیتهای گوناگون و بسیج انسانی را شامل میشود که مردم را به ایستادن روی پای خود و ازمیانبرداشتن ناتوانیهای ساختاری قادر میسازد (همان).
در سالهای اخیر توسعة روستایی تغییرات مهمی را پشت سر گذاشته و عمدتاً به معنای اعم خود در قالب توسعة پایدار و با دیدگاه سرزمینی بوده است. در دیدگاه سرزمینی که در مناطق روستایی بیشتر با عنوان سیاستهای توسعة یکپارچة روستایی شناخته میشود، به همة بخشهای اقتصادی و اجتماعی براساس بهرهبرداری از توانهای محلی توجه شده است (پورطاهری و نقوی، 1391: 54).
برمبنای ایدههای مطرحشده در توسعة پایدار، توسعه باید بومی و متکی بر فرد، یعنی هماهنگ با محیط و متکی بر نیرو و توان جامعهای باشد که پیشبرد امر توسعه را به عهده میگیرد (قدیری معصوم و همکاران، 1390)؛ از سوی دیگر توسعة پایدار روستایی به میزان چشمگیری به ابعاد نهادی وابسته است. جوامع روستایی شاید امکان تعیین سرنوشت خود را نداشته باشند، اما دولتها به میزان زیادی در توانمندسازی آنها در این زمینه نقش دارند (مرادی مسیحی و طالبی، 1396: 167).
در سطح دوم، پژوهشها عمدهترین موانع، چالشها و عوامل مؤثر بر توسعة روستایی را در ایران بررسی کردهاند. این پژوهشها در حوزة توسعة روستایی ایران از چالشهای اقتصادی، مدیریتی و برنامهریزی، محیطی، اجتماعی و فیزیکی - کالبدی (کلانتری و همکاران، 1386؛ کریم و همکاران، 1397: 149)، محدودیتهای ساختاری (بخشی جهرمی، 1385: 132)، مدیریت ضعیف دولتی، نبود ساختاری مناسب برای مدیریت توسعة روستایی، بیتوجهی به دانش بومی، بیتوجهی به مشارکت مردمی و سرمایة اجتماعی، نبود کشاورزی مکانیزه، ارتقانیافتن بهرهوری از منابع پایهای تولید، ضعف در خدمات ترویج کشاورزی، ضعف در گردشگری روستایی و گسترشنیافتن بخشهای نوین اقتصادی (فعلی و همکاران، 1389: 99؛ بهرامی، 1389: 127)، آموزشی و فرهنگی (کریم و همکاران، 1397: 149) بهمثابة اصلیترین چالشها و موانع پیش روی توسعة روستایی یاد کردهاند.
مبانی نظری پژوهش
در چند دهة گذشته با توجه به تنوع مفاهیم و دیدگاهها درزمینة توسعه، نظریهها و الگوهای متعددی دربارة توسعه و توسعهیافتگی مطرح شده و در هر دورهای یک یا چند الگو بهمنزلة الگوی مسلط عمل کرده است. در دهة 1950 الگوی رشد، در دهة 1960 الگوی ساختارگرا یا بازتوزیع منابع، در دهة 1970 الگوی تأمین نیازهای اساسی و از دهة 1980 به بعد الگوی توسعة پایدار بهمنزلة الگوی مسلط در رویکردهای توسعه طی نیمقرن اخیر مطرح بودهاند (رضوانی، 1390: 77). درواقع پیش از سالهای 1950- 1960، توسعه بیشتر بهمثابة تغییر و تحولی کمّی ارزیابی میشد و ناهمسانی چشمگیری میان دو مفهوم رشد و توسعه در متون اقتصادی به چشم نمیخورد (فطرس، 1390: 114). توسعه بهمنزلة فرایندی چندوجهی تأثیرات شگرفی بر چگونگی پراکنش جمعیت و نظام سلسلهمراتب سکونتگاهی دارد و تعادل نظام سکونتگاهی (شهری و روستایی) از جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی، شاخصی مهم در توسعه به شمار میرود (Qingjuan, 2011: 781).
توسعة روستایی
پیدایش مطالعات روستایی در سطح جهان و حتی ایران تا حد زیادی مرهون تلاشهای بعضی رشتهها بهویژه جغرافیا و تا حدی تاریخ است (طالب و همکاران، 1385: 38). زمینة پیدایش آنچه امروزه توسعة روستایی نامیده میشود، به اواخـر دهة ٤٠ برمیگردد؛ یعنی زمانی که دولت اردوگاههایی را برای پناهندگان پاکستان غربی در سال ١٩٤٧ بـرپا کـرد؛ علاوه بر این نخستین تغییر در تفکر برنامهریزی و توسعة روستایی پس از دهة ١٩٧٠ به چشم میخورد؛ یعنی هنگام بهشکستانجامیدن الگوهای توسعه به دلیل تخریب محیط زیست، رشد فزایندة شهرها، فقر و فلاکت روسـتاییان و ... (مهدوی و همکاران، 1388: 29).
بررسیهای مرتبط با توسعة روستایی غالباً در چهارچوب برنامهریزی ناحیهای و توسعة ناحیهای به بحث گذاشته میشود. نظریههای توسعة ناحیهای بهطور عام پس از جنگ جهانی دوم بهمنزلة نگرشهایی برای برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی، توزیع بهینه و مؤثرتر منابع و امکانات و رفاه و ثروت، تخصیص دوبارة منابع، رشد متوازنتر نواحی و کاهش نابرابریهای ناحیهای مطرح بود و روزبهروز توجه بیشتر برنامهریزان و سیاستگذاران توسعه را به خود جلب کرد. از پیشگامان نظریههای توسعة ناحیهای، افرادی چون والتر ایزارد، گونار میردال، فرانسوا پرو، هیرشمن، جان فریدمن[1] و ... را میتوان نام برد (قنبری هفتچشمه و همکاران، 1384: 4) که عموماً به دنبال تبیین روابط فضایی نقاط جمعیتی بودهاند.
در ایران نیز از دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ با تأثیرپذیری کشور از فرایند نوسازی بینالمللی، توجه دولت به تحولات مناطق روستایی معطوف و بحث «عمران و آبادانی» روستاها مطرح شده است (عنبری، 1387: 5).
توسعة روستایی تعاریف متعددی دارد. بانک جهانی توسعة روستایی را راهبردی تعریف میکند که برای بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه مشخصی از مردم - همان روستاییان فقیر - طراحی میشود و این راهبرد در پی گسترشدادن منافع توسعه در بین فقیرترین افرادی است که در نواحی روستایی به دنبال امرار معاش هستند (بهزادنسب، 1389: 57).
در تعریفی دیگر توسعة روستایی، فرایندی چندبعدی نگریسته شده که موضوع آن، بـهبود و ارتـقای کیفیت زندگی قشر فـقیر و آسیبپذیر اجتماع روستایی است؛ فرایندی که با بهرهگیری از سازوکارهایی چون برنامهریزی، سازماندهی، تـقویت خـوداتکایی فردی و جمعی و ایجاد دگرگونی مناسب در سـاختارهای ذهـنی و اجتماعی روسـتاییان تـلاش میکند در آنها قـدرت، توان و اختیار بهرهگیری از قابلیتها و منابع در اختیارشان را تقویت کند تا بهواسطة آن وضـعیت مـوجودشان را به وضعیت مناسب و مطلوبتر تـغییر دهـند. تـحقق چـنین توسعهای نیازمند دگرگونی در سـاختارهای نـهادی، فنی، شخصیتی و ارزشی است که به تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی روستاییان منجر میشود (مهدوی و همکاران، 1388: 30).
در حوزة پیشینة نظری توسعه و تغییرات اجتماعی در دورة معاصر، مباحث مربوط به توسعة روستایی با توجه به گسترش نظری و روششناسی در حال تبدیل به یک سازوکار بزرگمقیاس بین رشتهای است تا جایی که برخی نظریهپردازان مانند وندر پلاگ، هنک رنتینگ، کارل هینز کینکل، تری مارسدن و کیس دو روست[2] از ظهور مؤلفة توسعة پایدار روستایی بحث میکنند (وثوقی، 1389: 24).
توسعة پایدار روستایی
توسعة روستایی به معنای ارتقای سطح رفاه و معیشت روستاییان همواره دغدغة اندیشمندان و سیاستگذاران توسعه بوده است. در این زمینه تاکنون اندیشمندان رهیافتهای بسیاری بهمنظور افزایش سطح زندگی و رفاه روستاییان مطرح کردهاند. بررسی رویکردها و رهیافتهای توسعة روستایی تا دهههای اخیر نشان میدهد با وجود پیچیدگی مفهوم توسعه و توسعة روستایی، نظریههای مطرحشده از دهة 1950 تا 1980 به همة ابعاد مختلف توسعه بهصورت یکپارچه توجه نکردهاند (مسلمی، 1385: 128) و بیشتر بر یک یا چند جنبة خاص از زندگی روستایی تأکید کردهاند. عدهای بر جنبههای اقتصاد روستایی تأکید دارند و آن را محور اصلی دانستهاند و بقیة جنبهها را یا کمرنگ نشان دادهاند یا اساساً در نظر نگرفتهاند. بسیاری از آنان که اقتصاد روستایی را نیز محور قرار میدهند، زیرمجموعهای خاص از این نظام را (برای نمونه اقتصاد کشاورزی) بررسی کردهاند. درنتیجه همیشه این دیدگاه مطرح شده که تصویری ناقص از توسعة روستایی ارائه شده است (لهساییزاده، 1374: 90). درواقع در انگارههای گذشته بر اهدافی چون رشد اقتصادی، تأمین نیازهای اساسی، ریشهکنی فقر، رشد محصولات کشاورزی، بهبود کیفیت مسکن و ارتقای شاخصهای بهداشتی و ... تأکید (مسلمی، 1385: 128) و بهطورکلی توسعة روستایی، راهبردی برای بهبود زندگی اجـتماعی - اقـتصادی مـردم فقیر روستایی در نظر گرفته شـده اسـت.
جدول- 1: راهبردهای توسعة روستایی برمبنای نظریههای تدوینشده از دهة 1950 تا 1980
رویکرد |
راهبردهای تدوینشده برای دستیابی به رویکرد |
اهداف رویکرد |
اقتصادی -سیاسی |
انقلاب سبز، اصلاحات اراضی، صنعتیکردن روستاها، رفع نیازهای اساسی |
ماندگاری ساکنان در بافتهای روستایی و جلوگیری از مهاجرت روستاییان با فراهمکردن مناسبات لازم و تأمین تسهیلات برای زندگی متناسب با شرایط امروزی |
فرهنگی و اجتماعی |
آموزش، ایجاد نهادهای غیردولتی، سازماندهی فعالیتهای مشارکتی |
ارتقای تواناییهای روستاییان و جهتدادن به فعالیت آنها بهمنظور اصلاح وضعیت روستاها و کاهش مهاجرت از روستا به شهر |
کالبدی -فضایی |
تأمین آب، برق، تلفن و سایر امکانات همراه با بهسازی فیزیکی بافت روستا |
حل مسائل و مشکلات موجود در روستا که حاصل ضعفها و کمبودهای موجود درزمینة زیرساختها و ویژگیهای کالبدی تلقی میشود |
منبع: زندیه و همکاران، 1391: 68- 69 (جمعبندی)
اهداف توسعه که عموماً با نگرش حاکمیتی و متمرکز طراحی و اجرا شدهاند، بهصورت فراگیر در تمام سطوح جامعه اثربخشی لازم را نداشتهاند و خود موجب نامتعادلیهای جغرافیایی در سطوح مختلف محلی و منطقهای بودهاند (مسلمی، 1385: 128)؛ بنابراین با توجه به گستردگی و تفاوتهای آراء مختلف صاحبنظران در حیطة روستایی، رویکردهای گوناگونی درزمینة روستایی شکل گرفته است که از زوایای گوناگون امکان بررسی آنها وجود دارد.
کشورها و مناطق مختلف جهان متناسب با شرایط و اولویتها، رویکردها و راهبردهای توسعة روستایی متفاوتی را در پیش گرفتهاند. قطعاً بدون درنظرگرفتن تجربیات جهانی و با تمرکز صرف بر بعضی برنامههای خاص در روستا بیتوجه به راهبرد توسعة روستایی توفیق پایدار چندانی در این زمینه به دست نمیآید (نوروزی آورگانی، 1390: 39).
امروزه برخلاف مشکلات گوناگون و نبود آستانة جمعیتی ایجاد خدمات عمومی و ظهور چرخة باطل بهرهوری کم و درنتیجه مهاجرفرستی و تخلیة بسیاری از روستاها، بعضی نواحی روستایی برپایة داراییهای موجود مانند مطلوبیت مکانی، طبیعی و فرهنگی و سرمایههای فرهنگی و اجتماعی خود، نمونههای موفقی را ارائه کردهاند؛ اما گسترش این الگوهای موفق نیازمند توجه به مؤلفههای جدید سیاستی و حکمروایی مبتنی بر اصول حکمروایی خوب ازجمله شفافیت و مشارکت محلی و توجه به معیارهای توسعة پایدار روستایی است (سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، 1393).
جدول- 2: الگوها، رهیافتها و راهبردهای توسعة روستایی
الگوهای اصلی توسعة روستایی |
رهیافتها |
راهبردها |
الگوهای فنسالارانه و بازارمحور |
رهیافت نوسازی رهیافت رشد رهیافت بازار آزاد |
صنعتیسازی برنامهریزی مراکز رشد منطقهای |
الگوی رادیکال |
رهیافتهای سوسیالیستی و مائوئیستی رهیافتهای فمینیستی |
توزیع دوبارة منابع اسکان اجباری توانمندسازی زنان متمرکز و تعاونی مراکز جمعیتی و تولیدی جدید |
الگوی اصلاحگرا |
رهیافت نیازهای اساسی رهیافت مشارکتی (عاملمحور) رهیافت توسعة پایدار روستایی و رهیافت فائو |
توسعة فراگیر و همهجانبه سیستمی توسعة منطقهای روستایی توسعة جوامع محلی توسعة مشارکتی زیست منطقهگرایی توسعة اجتماعیمحور اگروپلی تن انقلاب سبز (مکانیکی– فیزیولوژیکی) |
منبع: مسلمی، 1385: 29
دربارة مفهوم توسعة پایدار روستایی تفاوتهای چشمگیری بین کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه وجود دارد. در کشورهای توسعهیافته توسعة پایدار روستایی بیشتر به جنبههای محیطی و اقتصادی توجه دارد و مباحث سیاسی بیشتر بر این مسئله تأکید دارد که چگونه هزینههای محیطی را در تصمیمگیریهای اقتصادی لحاظ کنیم؛ به گونهای که مشاغل و رقابتهای صنعتی حفظ شود؛ اما برداشت از مباحث سیاسی در کشورهای جنوب کاملا متفاوت است. کشورهای جنوب بر این امر تأکید دارند که تعاملات محیطی آنها چگونه به رشد اقتصادی و تأمین احتیاجات سیاسی کمک میکند (مسلمی، 1385: 130).
از دیدگاه توسعة پایدار، اگـر هدف از توسعه، گسترش امکانات و بـهبود شـرایط و کیفیت زندگی انسانهاست، ایـن امر گذشته از نسل کنونی برای نسلهای آینـده نیز میباید مدنظر قرار گیرد. معنای توسعة پایدار علاوه بر حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی، برداشتی نو از توسعه و رشد اقتصادی است؛ رشدی که بدون تخریب منابع طبیعی و برهمزدن تعادل زیستمحیطی، عدالت و امکانات زندگی را برای همة مـردم، اعـم از شهری، روستایی و عشایری ـ و نه فـقط قـشرهایی محدود از جامعه ـ فراهم میآورد (هاشمی، 1389: 185). روند و گرایش حاکم بر ابعاد شکلی و محتوایی الگوهای توسعه، نشاندهندة نوعی تکامل از حیث مفهومی آنهاست؛ به گونهای که از برداشت و باوری تکساختی (رشد اقتصادی) به برداشت و باوری چندساختی (توسعة پایدار) تغییر جهت داده است (علویزاده، 1386: 191).
جدول- 3: رویکردهای عمومی نظری پدیداری مؤلفة توسعة پایدار روستایی
رویکرد |
توضیحات |
جهانیشدن [3] |
اتکا بر ابداعات تکنولوژی و بحث جهانیشدن کشاورزی، تمرکز سرمایه و نابودی دهقانان خردهپا و کشاورزی محدود، تخصصیکردن تولید |
نوسازی[4]، پایداری و توسعة روستایی |
این رویکرد بهطور افراطی بر تولید و بهرهوری تأکید داشت. این امر به عقلانیت تولید و تخریب محیط و بنابراین لزوم توجه به ملاحظات اکولوژیکی منجر شد. نظریة نوسازی ملهم از نظریات تکاملگرایی و کارکردگرایی است. |
پسانوسازی و پایداری |
این رویکرد مبتنی بر نقد عمومی مارکسیستی از نوسازی و جهانیسازی است. به دنبال پیدایش پیامدهای مخرب مدرنیته مانند مشکلات زیستمحیطی، این رویکرد علم و عقل مدرن را نقد کرد. |
فمینیسم، پایداری و توسعة روستایی |
رویکردی که مشارکت بهویژه مشارکت زنان روستایی را به بحث توسعه وارد کرد. رویکرد فمینیستی در مکاتب مارکسیستی - پستمدرنیستی و تضاد ریشه دارد. |
منبع: وثوقی و همکاران، 1389: 28- 35 (جمعبندی)
توسعة پایدار روستایی، فرایندی است که در چهارچوب آن تواناییهای اجتماعات روستایی در راستای رفع نیازهای مادی و معنوی در عین برقراری توازن میان اجزای تشکیلدهندة نظام سکونت محلی (بومشناختی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی) رشد و تعالی مییابد (فعلی و همکاران، 1389: 101) و فرایندی چندبعدی است که باید دربرگیرندة فرایندهای توسعه مانند توسعة اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی و مشارکتی باشد (Shucksmith, 2000: 210). درحقیقت توسعة پایدار برمبنای درک عمیق از حقوق مردم، نقش اکوسیستم و منابع طبیعی بومی شکل میگیرد (حبیبی و همکاران، 1389: 6).
برای توسعة پایدار شش اصل عمومی برشمرده شده است؛ نخستین اصل بر ابعاد سهگانة اقتصادی، اجتماعی و محیطی بهمنزلة پایههای پایداری تأکید دارد. در اصل دوم از پیوند پایهها یاد شده است تا بر این مبنا اصل سوم و چهارم یعنی عدالت دروننسلی و عدالت بین نسلی با تأکید بر عدالت اجتماعی شکل یابد. اصل پنجم بر محوریت اصول پیشگیرانة پایداری و اصل ششم نیز بر حفظ تنوع بیولوژیکی تأکید دارد (Cameron, 2004: 16)؛ بنابراین اگر تعریف عام توسعة پایدار روستایی پذیرفته شود، بهبود وضعیت رفاهی تمامی اعضای جوامع روستایی با لحاظکردن ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی ملاک عمل است (Anriquez & Stamoulis, 2007: 24).
توسعة پایدار روستایی جزئی جدانشدنی از واژة توسعه است که به بهبود زندگی و دستیابی به عدالت اجتماعی میانجامد (Thompson, 1999: 8)؛ بنابراین سه اصل عدالت، انعطافپذیری و کارایی برای توسعه در نظر گرفته میشود (Tolba, 1997: 12). توسعة پایدار روستایی زمانی محقق خواهد شد که بین ابعاد آن تعامل وجود داشته باشد. بر این اساس مهمترین هدف توسعة پایدار روستایی، مدیریت پایدار و متوازن منابع طبیعی، ارتقای کیفیت زندگی و کاهش فقر، ارتقای بهرهوری کشاورزی، توسعه و ارتقای سرمایههای انسانی، استحکام رشد کشاورزی، گسترش مشارکت مؤثر و افزایش فرصتهای برابر برای انسانها و یکپارچگی موزون جامع روستایی با کلیت سرزمین است (پاداریامچی، 1384: 78).
روش پژوهش
رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی - تحلیلی بر پایة تحلیل ثانویة دادههاست. در این پژوهش نخست با استفاده از روش اسنادی و کتابخانهای بنیانهای نظری پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل، و سپس با بهرهگیری از دادههای نظری، چهارچوب مفهومی پژوهش ترسیم و در نمونه ارزیابی شد. اطلاعات لازم بر پایة آمارهای مرکز آمار ایران و سرشماریهای آبادیها استخراج شد. در این پژوهش برای تحلیلهای آماری نرمافزار excel و برای ترسیم نقشههای لازم نرمافزار ArcMap به کار رفت.
شکل- 1: چهارچوب مفهومی (شاخصهای استفادهشده در پژوهش)
معرفی محدودة پژوهش
شهرستان بیجار در شمال شرق استان کردستان قرار گرفته است. این شهرستان 7730 کیلومترمربع مساحت و 281 روستا دارد. بیجار امروز با تمام سابقة تاریخی و بهرهمندی از اماکن ارزشمند، پتانسیلهای موجود در حوزة گردشگری، زراعت و باغداری، دامداری، صنایع دستی، موقعیت لجستیکی و پل ارتباطی بین منطقهای، در دورة رکود جمعیتی و مهاجرت منفی قرار دارد؛ به گونهای که علاوه بر کاهش جمعیت روستاهای این شهرستان، 7 روستا خالی از سکنه شده است. این شهرستان از شمال شرقی به استان زنجان، از شمال غربی به شهرستان تکاب
(در آذربایجان غربی)، از جنوب به شهرستان قروه، از جنوب شرقی به قسمت کوچکی از استان همدان و از غرب به شهرستانهای دیواندره و سنندج محدود است. چنین موقعیت مکانی آن را ازلحاظ جغرافیایی در موقعیت مواجهة چهار استان آذربایجان غربی، همدان، زنجان و کردستان قرار داده است. بیجار منطقهای کوهستانی در امتداد سلسلهجبال غربی ایران است. یکسوم اراضی آن تقریباً کوهستانی است و در دامنة کوهها شکل گرفته است.
شکل- 2: موقعیت شهرستان بیجار در استان کردستان
منبع: سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کردستان، 1395
بررسی دادههای جمعیتی مناطق روستایی کشور در دهههای گذشته نشاندهندة کاهش میزان رشد جمعیت روستایی طی سالهای 1365 از 1.21 به 0.73- در سال 1395 است که حدود 25درصد از جمعیت کشور را در سال 1395 به خود اختصاص داده است. این نسبت در استان کردستان 2.01 است. در این بازة زمانی میزان رشد جمعیت روستایی در استان کردستان بهطور عام و شهرستان بیجار بهطور خاص نسبت به کشور بسیار کاهش یافته است؛ به گونهای که در سال 1395 میزان رشد جمعیت روستایی در کل استان کردستان 2.77- و شهرستان بیجار 2.09- بوده است. درنهایت میزان روستانشینی در سال 1395 در شهرستان بیجار به 36.23 رسیده است که نشان از کاهش وضعیت روستانشینی در شهرستان دارد.
یافتههای پژوهش
بررسی طبقهبندی جمعیتی روستاها نشان میدهد در سال 1365 بیشتر روستاها جمعیتی بین 100 تا 499 نفر داشتهاند (بیش از 70.3درصد از کل روستاها) که از این میان روستاهای دارای جمعیتی بین 100 تا 249 نفر با 36.09درصد از کل تعداد روستاها، بیشترین سهم را در میان روستاها به خود اختصاص داده بودند؛ این در حالی است که ازلحاظ جمعیتی روستاهای دارای جمعیتی بین 250 تا 499 نفر با اختصاص بیش از 37.76درصد از کل جمعیت روستایی به خود، بیشترین سهم را از جمعیت روستایی در این دورة آماری در خود جای داده بودند و فقط 1.5درصد از کل روستاها با 12.22درصد از کل جمعیت روستایی در این سال به روستاهایی با جمعیت بیش از 1000 نفر اختصاص داشته است.
جدول- 4: تغییرات جمعیتی و میزان رشد مناطق روستایی از 1365- 1395
جمعیت و میزان رشد |
سال 1365 |
سال 1375 |
سال 1385 |
سال 1390 |
سال 1395 |
|||||
کل کشور |
22600449 |
23237699 |
22235818 |
21446783 |
20730625 |
|||||
میزان رشد |
|
0.28 |
0.44- |
0.72- |
0.68- |
|||||
استان کردستان |
650202 |
640668 |
584337 |
507771 |
468778 |
|||||
میزان رشد |
|
0.15- |
0.92- |
2.77- |
1.59- |
|||||
شهرستان بیجار |
80450 |
65855 |
46039 |
41431 |
32205 |
|||||
میزان رشد |
|
1.98- |
3.52- |
2.09- |
4.85- |
|||||
منبع: سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1365- 1395، سالنامة آماری استان کردستان، 1365- 1395 و محاسبات نگارندگان
در سال 1375 نیز مانند سال 1365 روستاهایی با جمعیت بین 100 تا 499 نفر ازلحاظ تعداد، 64.57درصد از کل روستاهای موجود را به خود اختصاص دادند؛ این در حالی است که در این سال ازلحاظ درصد کل از جمعیت تغییراتی را شاهد بودهایم و روستاهایی با جمعیت بین 500 تا 999 نفر با 29.89درصد از جمعیت کل روستایی، بیشترین تعداد از جمعیت روستایی شهرستان را در خود جای داده بودند. در این سال روستاهایی با جمعیت بیش از 1000 نفر فقط 8.74درصد از کل جمعیت روستایی را به خود اختصاص داده بودند.
در سال 1385 در طبقهبندی جمعیتی روستایی تغییرات چشمگیری دیده میشود. بیشترین درصد روستاها به طبقة جمعیتی 100 تا 249 نفر با 38.52درصد از کل تعداد روستاها تغییر پیدا کرده است و همچنین این روستاها با اختصاص بیش از 34.51درصد از کل جمعیت روستایی شهرستان به خود، در این دورة آماری بیشترین تعداد جمعیت روستایی را به خود جذب کردند. در این سال روستاهای با جمعیت بیش از 1000 نفر فقط 1.64درصد از کل تعداد روستاها با جمعیتی نزدیک به 12.38درصد از کل جمعیت روستایی را به خود اختصاص دادند.
در سال 1395 از 229 روستای دارای سکنه، 35.8درصد در طبقة 100 تا 249 نفر و 24.4درصد در طبقة 50 تا 99 نفر قرار دارند که نشان از روند خالیشدن روستاها از سکنه دارد (جدول 5).
در سال 1390 بهطور عام روند کلی سال 1385 ادامه یافته است و روستاهای دارای جمعیت بین 100 تا 249 نفر، جمعیت با 40.77درصد از کل تعداد روستاها و همچنین 39.09درصد از کل جمعیت روستایی، بیشترین سهم را در جذب روستاییان به خود داشتهاند.
در سال 1395 نیز با اختلاف کاهشی بسیار شاهد چنین روندی در جمعیت روستاها هستیم؛ اما نکتة حائز اهمیت در این سال، کاهش تعداد روستاهای دارای بیش از 1000 نفر جمعیت به 0.86درصد از کل روستاها با جمعیت کلی 6.63درصد از کل جمعیت است.
جدول- 5: روند تغییرات جمعیت روستایی شهرستان در طبقات مختلف جمعیتی سالهای 1365-1395
طبقة جمعیتی |
سال 1365 |
سال 1375 |
سال 1385 |
سال 1390 |
سال 1395 |
|||||
تعداد روستا |
جمعیت |
تعداد روستا |
جمعیت |
تعداد روستا |
جمعیت |
تعداد روستا |
جمعیت |
تعداد روستا |
جمعیت |
|
1-24 |
11 |
153 |
21 |
214 |
25 |
157 |
13 |
211 |
28 |
237 |
25-49 |
7 |
227 |
8 |
309 |
26 |
570 |
27 |
973 |
32 |
1197 |
50-99 |
28 |
1993 |
23 |
1784 |
50 |
3875 |
57 |
4315 |
56 |
4004 |
100-249 |
96 |
15857 |
96 |
16065 |
94 |
15864 |
95 |
14547 |
82 |
12678 |
250-499 |
91 |
29038 |
48 |
16397 |
32 |
11038 |
28 |
8658 |
24 |
8493 |
500-999 |
29 |
20245 |
24 |
16935 |
13 |
8778 |
11 |
6041 |
7 |
5596 |
1000-2499 |
2 |
2669 |
2 |
2241 |
4 |
5689 |
2 |
2468 |
0 |
0 |
بیش از 2500 |
2 |
6728 |
1 |
2710 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
جمع کل |
226 |
76910 |
223 |
56655 |
244 |
45971 |
233 |
37213 |
229 |
32205 |
منبع: مرکز آمار ایران، فرهنگ آبادیهای استان کردستان، شهرستان بیجار، 1365- 1395 و محاسبات نگارندگان
شکل- 3: روند تغییرات تعداد روستاها در طبقهبندیهای مختلف جمعیت در دورههای مختلف آماری
با نگاهی دقیقتر روستاهای دارای جمعیت بین 100 تا 249 نفر در تمامی دورههای آماری از لحاظ تعداد، بیشترین درصد از کل روستاهای شهرستان بیجار را به خود اختصاص دادهاند؛ ولی ازلحاظ تعداد جمعیت ساکن در روستاها در دورههای مختلف آماری روستاهایی با جمعیت بین 100 تا 999 نفر، بیشترین درصد از کل جمعیت روستایی این شهرستان را در خود جای دادهاند.
علاوه بر درنظرگرفتن جمعیت نقاط روستایی شهرستان بیجار نیاز است تغییرات جمعیتی شهر حسنآباد یاسوکند بهصورت جداگانه بررسی شود؛ زیرا این شهر تا سال 1372 بهمنزلة یکی از نقاط روستایی این شهرستان و پس از این تاریخ بهمنزلة یک نقطة شهری در محاسبات جمعیتی این شهرستان آورده شده است.
جدول- 6: تغییرات جمعیتی شهر حسنآباد یاسوکند[5] در دورههای مختلف آماری
دورة آماری |
1355 |
1365 |
1370 |
1375 |
1385 |
1390 |
1395 |
جمعیت |
3660 |
4225 |
4115 |
4134 |
3846 |
3784 |
3490 |
منبع: سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1355- 1395
حال پس از بررسی روند کلی تغییرات جمعیت روستایی و تعداد روستاها براساس طبقات مختلف جمعیتی بهمنظور بررسی دقیقتر وضعیت سکونتگاههای روستایی شهرستان بیجار، در ادامه وضعیت روستاهایی را در این شهرستان بررسی خواهیم کرد که در بازة زمانی 1365 تا 1395 بیشترین کاهش و افزایش جمعیت را داشتهاند. بدینمنظور نخست روستاهای مدنظر را شناسایی و سپس ویژگیها و خدمات هرکدام از این روستاها را تحلیل خواهیم کرد. بررسیها دربارة روستاهای شهرستان بیجار نشان داد از 282 روستای شهرستان بیجار در گذار سال 1365 تا 1395، 53 روستا خالی از جمعیت شدهاند. از 53 روستای اشارهشده، 15 روستا با جمعیت زیاد به صفر رسیدهاند. از میان دیگر روستاها، 20 روستا افزایش جمعیت داشتهاند که بسیاری از افزایشها جزئی بوده است و فقط 3 روستا رشد چشمگیری را شاهد بودهاند. در این گذار روستای یاسوکند در سال 1372 به شهر تبدیل شده است.
بررسیها نشان داد در شهرستان بیجار 15 روستا بیشترین میزان کاهش جمعیت را داشتهاند (جدول 7). در این میان 12 روستا بهطورکلی خالی از سکنه شده و سه روستای چشمهخلیل با ازدستدادن بیش از 96درصد، قرهمحمدلو با ازدستدادن بیش از 88درصد و خسروآباد با ازدستدادن بیش از 59درصد از جمعیت خود در میان روستاهای شهرستان بیجار، بیشترین میزان کاهش جمعیت را در این شهرستان طی دورة آماری 1365 تا 1395 تجربه کردهاند.
جدول- 7: روستاهایی که در بازة زمانی 1365- 1395 بیشترین کاهش جمعیت را داشتهاند
دهستان |
نوع راه آبادی |
وضع طبیعی |
جمعیت سال 1395 |
جمعیت سال 1365 |
روستا |
سیاهمنصور |
آسفالته |
دشتی |
صفر |
247 |
اوغلان میراحمد |
سیاهمنصور |
خاکی |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
صفر |
125 |
علیسرخ |
نجفآباد |
خاکی |
دشتی |
صفر |
169 |
سلطانآباد |
بخش مرکزی |
خاکی |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
صفر |
168 |
نعمتآباد سفلی |
بابارشانی |
خاکی |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
صفر |
140 |
علیآباد |
پیر تاج |
خاکی |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
صفر |
143 |
حاجیآباد |
کرگین |
جادة مالرو |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
صفر |
164 |
قیچلو |
خورخوره |
خاکی |
دشتی |
صفر |
98 |
بابافقیه |
مرکزی |
خاکی |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
صفر |
157 |
قمدره |
نجفآباد |
آسفالت |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
صفر |
72 |
المه قلاغ |
سیلتان |
جادة مالرو |
دشتی |
صفر |
66 |
گلتپه سیلتان |
سیلتان |
خاکی |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
صفر |
53 |
قزلخاتون |
کرگین |
خاکی |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
21 |
390 |
قرهمحمدلو |
خسروآباد |
جادة شوسه |
دشتی |
6 |
376 |
چشمهخلیل |
خسروآباد |
آسفالت |
دشتی |
432 |
1266 |
خسروآباد |
منبع: مرکز آمار ایران، فرهنگ آبادیهای استان کردستان، شهرستان بیجار 1365- 1395 و محاسبات نگارندگان
ویژگیهای مشترک این روستاها عبارتاند از:
- نزدیک به 86درصد این روستاها به جادة آسفالت دسترسی نداشتهاند.
- نزدیک به 60درصد این روستاها، روستاهای کوهستانی، درهای یا تپهای بودهاند.
علاوه بر ویژگیهای کلی این روستاها، خدمات ارائهشده در هرکدام از روستاهای جدول (6) در جدول (7) بررسی شده است که دادههای این جدول نشان میدهد:
- دو روستای گلتپه سیلان و علیسرخ در سال 1365 خالی از جمعیت شدهاند. از لحاظ خدمات روستای علیسرخ در سال 1365 در میان خدمات اساسی فقط به آب لولهکشی و ازلحاظ خدمات آموزشی فقط به دبستان دسترسی داشته و سایر خدمات لازم ساکنان این روستا همانند خدمات بهداشتیدرمانی و ... تأمین نشده است؛ این در حالی است که روستای گلتپة سیلان وضعیت بدتری نسبت به روستای علیسرخ و فقط به مدرسة ابتدایی و مسجد از میان تمامی خدمات مورد نیاز ساکنان خود دسترسی داشته است و ساکنان این روستا به هیچکدام از سایر خدمات اساسی، آموزشی، بهداشتیدرمانی و ... دسترسی نداشتهاند.
- 9 روستای اوغلان میراحمد، نعمتآباد سفلی، علیآباد، حاجیآباد، سلطانآباد، قیچلو، بابافقیه، المه قلاع و قزلخاتون در سال 1375 خالی از جمعیت شدهاند. بهجز روستای حاجیآباد که علاوه بر آب لولهکشی به برق نیز دسترسی داشته است، سایر روستاها از خدمات اساسی فقط به آب لولهکشی دسترسی داشتهاند. ازلحاظ خدمات آموزشی همة روستاها فقط مدارس ابتدایی را داشتهاند و سایر مقاطع تحصیلی و مراکز آموزشی در این روستاها نبوده است. در میان تمام روستاها فقط روستای علیآباد خانة بهداشت و دامپزشکی و روستای قیچلو دامپزشکی داشتهاند و در سایر روستاها هیچیک از خدمات بهداشتیدرمانی ارائه نمیشده است. علاوه بر موارد بالا بعضی از روستاها مسجد و به شبکههای تلویزیونی و پوشش امواج رادیویی دسترسی داشتهاند. سایر خدمات اساسی و لازم در این نقاط روستایی نبوده است.
- روستای قمدره در سال 1385 خالی از جمعیت شده است. ازلحاظ دسترسی به خدمات این روستا نسبت به سایر روستاهای مطالعهشده وضعیت بهتری نداشته است و ساکنان این روستا فقط به آب لولهکشی، برق، دبستان و مسجد دسترسی داشتهاند.
- سه روستای چشمهخلیل، قرهمحمدلو و خسروآباد تا سال 1385 خالی از جمعیت نشده و همة جمعیت خود را از دست ندادهاند؛ اما در میان روستاهای رو به افول شهرستان بیجار، بیشترین میزان ازدستدادن جمعیت را به خود اختصاص دادهاند. ازلحاظ وضعیت خدمات بررسی این سه روستا نشان میدهد روستای قرهمحمدلو از سال 1360 خدماتی از قبیل آب لولهکشی، دبستان، مسجد، دامپزشکی و حمام عمومی داشته و در سال 1375 علاوه بر خدمات بالا، حمام عمومی و پوشش شبکههای رادیویی و تلویزیونی و در سال 1385 دفتر مخابراتی به خدمات ارائهشده در این روستا افزوده شده است. این روستا از سایر خدمات محروم بوده است. روستای چشمهخلیل از لحاظ خدمات وضعیت مشابهی نسبت به قرهمحمدلو داشته و تنها تفاوت، وجود این خدمات در سال 1365 در این روستا بوده است.
بررسی روستای خسروآباد نشان میدهد این روستا از سال 1375 به بعد به تمام خدمات لازم در یک نقطة روستایی دسترسی داشته و خدمات اساسی، آموزشی و بهداشتیدرمانی ساکنان این روستا در خود روستا تأمین میشده است. به این معنا که بیشتر خدمات مرکز دهستان در این روستا تأمین شده است. علاوه بر موارد اشارهشده در جدول 8 در سال 1385 روستای خسروآباد دبیرستان، کتابخانة عمومی، مکان ورزشی، نانوایی، بانک، بقالی، قصابی، تسهیلات زایمان و ماما و امکان دسترسی به اینترنت داشته است.
جدول- 8: روستاهایی که در بازة زمانی 1365-1395 افزایش جمعیت داشتهاند.[6]
دهستان |
نوع راه آبادی |
وضع طبیعی |
جمعیت سال 1395 |
جمعیت سال 1365 |
روستا |
خورخوره |
آسفالت |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
842 |
794 |
سیدان |
نجفآباد |
آسفالت |
کوهستانی، درهای یا تپهای |
967 |
207 |
زنیلخان |
سیلتان |
آسفالت |
دشتی |
2498 |
2503 |
توپآغاج |
منبع: مرکز آمار ایران، فرهنگ آبادیهای استان کردستان، شهرستان بیجار 1365- 1395 و محاسبات نگارندگان
شکل- 4: موقعیت روستاهای دارای رشد مثبت و منفی در شهرستان بیجار منبع: فرهنگ آبادیهای شهرستان بیجار، بازترسیم نگارندگان
جدول- 9: خدمات موجود در روستاهایی که در بازة زمانی 1365-1395 بیشترین کاهش جمعیت را داشتهاند.
روستا |
دورههای آماری |
شورای اسلامی روستا |
پایگاه نیروی انتظامی |
دبستان |
راهنمایی |
مسجد |
آب لولهکشی |
برق |
تلفن |
مرکز بهداشتیدرمانی |
خانة بهداشت |
دندانپزشک |
دامپزشکی |
پزشک، بهورز |
حمام عمومی |
داروخانه |
پوشش شبکههای تلویزیونی |
پوشش امواج رادیویی |
دفتر مخابراتی |
دسترسی به وسیلة نقلیة عمومی |
نمایندگی پست |
صندوق پست |
فروشگاه تعاونی |
مرکز جهاد کشاورزی |
تعمیرگاه ماشینآلات کشاورزی |
اوغلان میراحمد** |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
علیسرخ* |
65 |
||||||||||||||||||||||||
نعمتآباد سفلی** |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
علیآباد** |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
حاجیآباد** |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
سلطانآباد** |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
قیچلو** |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
بابافقیه** |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
المهقلاغ** |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
گلتپة سیلتان* |
65 |
||||||||||||||||||||||||
قزلخاتون** |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
قرهمحمدلو |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
85 |
|||||||||||||||||||||||||
چشمه خلیل |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
85 |
|||||||||||||||||||||||||
خسروآباد*** |
65 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
85 |
|||||||||||||||||||||||||
قمدره |
65 |
||||||||||||||||||||||||
75 |
|||||||||||||||||||||||||
85 |
منبع: فرهنگ آبادیهای کشور، استان کردستان (1365-1395)
درمجموع از میان تمام روستاهای شهرستان بیجار فقط دو روستا طی چند دهة گذشته روند افزایش جمعیت داشتهاند و یک روستا نیز تقریباً جمعیت ثابتی داشته است. نخستین ویژگی مشترک میان این روستاها، دسترسی به راه آسفالت است. سایر ویژگیها و سطح خدمات این سه روستا در ادامه بررسی شده است. اجرای طرح هادی، داشتن دبستان، تأسیسات زیرساختی و بعضی موارد دیگر ازجملة این ویژگیهاست که در جدول زیر مشخص شدهاند.
جدول- 10: خدمات موجود روستاهایی که در بازة زمانی 1365- 1395 افزایش جمعیت داشتهاند.
سیدان |
زینلخان |
توپآغاج* |
|||||||
دورة آماری |
65 |
85 |
95 |
65 |
85 |
95 |
65 |
85 |
95 |
طرح هادی |
|||||||||
شورای اسلامی روستا |
|||||||||
مسجد |
|||||||||
نهضت سوادآموزی |
|
||||||||
مهدکودک |
|
||||||||
ابتدایی |
|||||||||
راهنمایی |
|
||||||||
آب لولهکشی |
|||||||||
برق |
|||||||||
گاز |
|||||||||
نمایندگی پخش نفت |
|||||||||
سیستم تصفیة آب |
|||||||||
حمام عمومی |
|||||||||
داروخانه |
|||||||||
مرکز تسهیلات زایمان |
|||||||||
بهیار یا ماما |
|||||||||
بهداشتیار |
|||||||||
مرکز بهداشتیدرمانی |
|||||||||
خانة بهداشت |
|||||||||
پزشک |
|||||||||
بهورز |
|||||||||
غسالخانه |
|||||||||
صندوق پستی |
|||||||||
دفتر مخابرات |
|||||||||
دسترسی به وسیلة نقلیة عمومی |
|||||||||
دسترسی به روزنامه و مجله |
|||||||||
مرکز خدمات جهاد کشاورزی |
|||||||||
شرکت تعاونی روستایی |
منبع: مرکز آمار ایران (1365-1395)، فرهنگ آبادیهای کشور، استان کردستان (1365-1395)
درنهایت بررسیهای صورتگرفته نشان داد ازلحاظ وضعیت دسترسی خدمات روستای زینلخان، توپآغاج و سیدان با سایر روستاهای بررسیشده در بررسی میدانی تفاوت داشتهاند و ازلحاظ خدماتی نیز در وضعیت متقابلی قرار گرفتهاند. درحقیقت وضعیت راه در بسیاری از روستاهای این منطقه بهصورت خاکی بوده است که فقط چند روستا که وضعیت راه مناسبی داشتهاند، شاهد افزایش جمعیت بودهاند؛ به علاوه دسترسی به خانة بهداشت و وضعیت طبیعی روستا از عوامل اساسی افزایش جمعیت روستاها بوده است که به افزایش فعالیت کشاورزی نیز منجر میشود؛ به علاوه وضعیت آب و چاههای موجود در روستاهای یادشده برای انجام امور کشاورزی و خاک حاصلخیز به دلیل دشتی و درهایبودن این روستاها موجب افزایش توان کشاورزی در منطقه شده که همه و همه با افزایش توان مالی ساکنان این روستاها همراه بوده است. هرچند خدمات اساسی روستاها برای نگهداشت جمعیت امری ضروری به حساب میآید و در صورت دسترسینداشتن به خدمات پایهای زندگی موجب مهاجرت از منطقهای به سوی دیگر خواهد شد، اما بهبود وضعیت مالی در گروه ارتباط با شهر مادر و شهر درجه دوم، عاملی بسیار ضروری در نگهداشت جمعیت یک منطقه و روستا خواهد بود.
نتیجهگیری
توسعة روستایی در چند دهة اخیر بهمنزلة یکی از عوامل مهم در جذب جمعیت روستاها و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها مدنظر بوده است؛ اما بررسیها نشان میدهد در چند دهة گذشته با وجود افزایش خدمات و به اصطلاح توسعة افزونتر، بسیاری از سکونتگاههای روستایی در استانهای مختلف کشور ازجمله در استان کردستان و شهرستان بیجار یا خالی از جمعیت شدهاند یا بهشدت با کاهش جمعیت مواجه بودهاند.
بررسیهای انجامشده در این پژوهش نشان میدهد وجود خدمات پایهای در روستاها در نگهداشت جمعیت امری ضروری به حساب میآید. وضعیت تأسیسات زیربنایی، دسترسی به مراکز آموزشی و تأسیسات روبنایی که نیازهای امروز ساکنان را تأمین میکند، بهمنزلة اساسیترین نیازهای هر جمعیت برای نگهداشت، امری ضروری است. این بررسی نشان میدهد وضعیت خدمات پایه در میان تمامی روستاها ازجمله روستاهایی که خالی از سکنه شدهاند و روستاهایی که با افزایش جمعیت روبهرو بودهاند (بیشتر روستاهای 250 تا 499 نفر جمعیت)، یکسان نبوده است و ازلحاظ سطح دسترسی به خدمات در میان روستاهای شهرستان بیجار تفاوت چشمگیری وجود دارد. بسیاری از روستاهایی که خالی از جمعیت شدهاند، راه خاکی یا مالرو داشتهاند؛ اما بیشتر روستاهایی که جمعیت در آنها ثابت بوده است، راه آسفالت داشتهاند.
همانطور که اشاره شد مقایسة وضعیت روستاها نشان میدهد هرچند خدمات پایهای در روستاها برای نگهداشت جمعیت امری ضروری است، اما روستایی همچون یاسوکند که تمام خدمات پایه را دارد، با وجود شهرشدن در سال 1395 کاهش جمعیت داشته است. درحقیقت وضعیت دسترسی به مراکز جمعیتی چون مرکز استان و شهرستان (همچون سنندج، بیجار و زنجان) و خاک کشاورزی حاصلخیز (در ارتباط با وضعیت طبیعی روستا)، عوامل مهم دیگر نگهداشت جمعیتاند که باید به آنها توجه داشت. در این میان به نظر میرسد موقعیت روستا بهمثابة یک مکان مرکزی نیز، نقشی اساسی در رشد جمعیت ایفا میکند؛ چنانکه چنین اتفاقی برای روستای پیشین توپآغاج افتاد که اکنون شهر شده است.
شاید این واقعیت را باید پذیرفت که برنامهریزی منجر به رشد و نگهداشت جمعیت برای تمام روستاها امکانپذیر نخواهد بود و باید با کوشش بیشتر برای مشخصکردن روستاهای دارای توان بیشتر، این روستاها را تقویت کرد تا با پیدایش و تقویت همزمان صرفههای ناشی از مقیاس بهمنزلة مراکز جمعیتی پایدار آینده عمل کنند.
به نظر میرسد سیاست برنامة ششم توسعة کشور در قالب طرح توسعه و اشتغال روستایی، چنین رویکردی را در پیش گرفته است؛ توسعة روستایی باید در قالب توسعة مراکز دهستانها و مناطقی صورت گیرد که توان توسعه دارند و در بعضی مناطق این امر فقط موجب هدررفت سرمایه خواهد شد. این امر به معنای نادیدهگرفتن جمعیت نیست، بلکه به مفهوم تمرکز جمعیت در مراکزی است که خدمات اولیه و ظرفیت بهرهوری برای ایجاد خدمات دارند و شاید باید از این راه امیدوار بود که مکانهای مرکزی با خدمات مناسب برای نگهداشت جمعیت روستایی در سلسلهمراتبی سامانمندتر ایجاد شوند.
نتایج این پژوهش نشان میدهد فقط تعدادی از روستاها با توجه به شرایط خاص بررسیشده امکان توسعه دارند. به علاوه با توجه به وضعیت اعتبارات عمرانی توان خدماترسانی به تمام روستاها وجود ندارد؛ از این رو نیاز به ساماندهی و توجه به روستاها با توجه به مزایای نسبی و رقابتی از ضرورتهای ساماندهی برنامههای توسعة روستایی است که با توجه به شناسنامههای روستاها و ساماندهی مراکز دهستانها، امکان توسعه را فراهم خواهد کرد.
[1] Wizard, Myrdal, Perroux, Hirchman, Friedman
[2] Vander Plog, Henk Rtnting, Karlheinz Knickel, Tery Marsden, Kees De Roest
[3] Globalization
[4] Modernization
[5] شهر حسنآباد یاسوکند در تاریخ 30/11/1372 براساس مصوبة 58608/ت/191 به شهر تبدیل شد. پیش از این تاریخ بهمنزلة یکی از روستاهای شهرستان بیجار در آمار جمعیتی روستایی شهرستان بیجار آورده میشده است.
[6] جمعیت این روستاها در سال 1395 اندکی کاهش داشته است. جمعیت تمام نقاط روستایی شهرستان بیجار کاهش چشمگیری داشته است؛ اما چندین روستا به علاوة این روستاها جمعیت ثابتی داشتهاند.
** جمعیت روستاهای اوغلان میراحمد، المهقلاغ، سلطانآباد، قزلخاتون، بابافقیه، نعمتآباد سفلی، قیچلو، حاجیآباد و علیآباد در سال 1385 به صفر رسیده و اطلاعاتی دربارة آنها ثبت نشده است.
* جمعیت روستاهای علیسرخ و تپهگل سیلتان در سال 1375 به صفر رسیده و اطلاعاتی دربارة آنها ثبت نشده است.
*** در سال 1385 روستای خسروآباد علاوه بر موارد یادشده در جدول بالا دبیرستان، کتابخانة عمومی، مکان ورزشی، نانوایی، بانک، بقالی، قصابی، تسهیلات زایمان و ماما و امکان دسترسی به اینترنت داشته است.
* در سال 1390 روستای توپآغاج علاوه بر موارد یادشده در جدول بالا شورای حل اختلاف، آتشنشانی، زمین ورزشی، راهنمایی شبانهروزی، هنرستان، کتابخانة عمومی، نمایندگی سیلندر گاز، دندانپزشک، آزمایشگاه و رادیولوژی، دفتر پست، دفتر فناوری اطلاعات، نانوایی و بانک داشته است.