Authors
Assistance Department of Social Science, Faculty Literature and Humanity, University of Isfahan, Isfahan, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
پایش نحوة توزیع جغرافیایی جرائم و آسیبهای اجتماعی، گامی مهم و ارزشمند در مسیر برنامهریزی و مدیریت شهری برای اجرای موفق برنامهها و اهداف و اقدامات توسعهای است. از سویی تأمین عدالت شهری که از مهمترین شاخصهای حکمرانی خوب در کلانشهرهاست، لزوم برنامهریزی و نظارت فرهنگی پیوسته بر کنترل و پیشگیری از گسترش آسیبهای اجتماعی و جرائم شهری را مطرح میسازد. امروزه تأمین بهداشت و سلامت روانی و اجتماعی شهروندان ازجمله دغدغهها و وظایف دولتهاست. مصرف، توزیع و تولید مواد مخدر سالهاست به یکی از مهمترین مسائل اجتماعی عمدة جامعة ایرانی تبدیل شده است. مواجهه با این موضوع مستلزم شناخت دقیق ابعاد این مسئله است. تحقق این شرایط به معنای آن است که پژوهش دربارة مسئلة آسیبهای اجتماعی، بخش تفکیکناپذیر راهبرد کارآمد مبارزه با آن است. این پژوهشها باید به ارزیابی بهموقع و واقعبینانة مسئلة مواد مخدر و تحولات آن در سطح ملی و محلی کمک و به ارزیابی مداوم برنامههای مبارزه با مواد مخدر در دو حوزة عرضه و تقاضا توجه کنند.
شناسایی دامنة بروز و شیوع آسیبهای اجتماعی و جرائم شهری، نخستین و مهمترین گام در مسیر کنترل و پیشگیری از آنهاست. سیاستگذاران عرصة آسیبهای اجتماعی و جرائم شهری برای روزآمدکردن اطلاعات و یافتههای خود بهمنظور طراحی برنامههای مؤثرتر در این حوزه نیازمند پژوهشهایی هستند که در اسرع وقت چشماندازی از وضعیت موجود آسیبهای اجتماعی و جرائم شهری را در اختیار آنان قرار دهد و از سوی دیگر پدیدة آسیبهای اجتماعی و جرائم شهری به سبب چندوجهیبودن و همچنین تغییرات پنهانی و سریع نیازمند مداخلات جامع، دقیق و در عین حال سریع و پویاست؛ به بیان دیگر پایه و اساس سیاستگذاری، برنامهریزی و انتخاب روشهای مقابله با آسیبهای اجتماعی و جرائم شهری، اطلاعات و آگاهی روزآمد از روند تغییرات پدیدة آسیبهای اجتماعی و جرائم شهری در طول زمان است. تغییرات اجتماعی و فرهنگی که در سالهای اخیر در اصفهان به وقوع پیوسته است، همچنین فرسایش شدید سرمایة اجتماعی و مهاجرت گستردة ساکنان شرق اصفهان و استانهای مجاور و جنوبی و تمرکز بخش مهمی از صنایع کشور در این شهر، سبب ایجاد نگرانی و دغدغههای جدی و روند عینی افزایش آسیبهای اجتماعی در اصفهان شده و اوج این نگرانیها به واسطة تغییرات منفی در شاخص اعتیاد و مصرف مواد مخدر محسوس است. تغییر الگوی آسیبهای اجتماعی و جرائم شهری و ویژگیهای افراد آسیبپذیر، ازجملة این تغییرات است که بدون علم به آنها سیاستگذاری ممکن نخواهد بود.
در این مقاله تلاش بر این است با استفاده از تحلیل ثانویة دادهها و مطالعات کتابخانهای و دادههای مراجع رسمی، آسیبهای اجتماعی، جرائم شهری و پراکنش جغرافیایی و ویژگیهای آنها به تفکیک جنسیت، سن، نوع، میزان و تیپولوژی آنها بررسی شوند.
پیشینة پژوهش
تاکنون در حوزة شیوعشناسی مصرف مواد مخدر و پراکنش و توزیع جغرافیایی آسیبهای اجتماعی کشور در ایران پژوهشهای متعددی انجام شده است و بعضی از آنها به گروههای خاص اجتماعی مانند دانشجویان، دانشآموزان، رانندگان و ... اختصاص دارد.
شماعی و همکاران (1392) در پژوهشی با نام «تحلیل فضایی جرائم سرقت در سطح شهر قروه» دریافتند بین موقعیت مکانی جرم با میزان وقوع آن رابطة معناداری وجود دارد؛ به این صورت که در فضاهای مسکونی بیشترین جرم مربوط به سرقت منازل، و در خیابانها و میدانهای شلوغ شهری از نوع سرقت با موتور است و نوع سرقت با فصل وقوع رابطة معناداری دارد.
نصیری و همکاران (1393) در پژوهشی جرم و مکانهای جرمخیز بزه سرقت را در شهر قزوین تحلیل فضایی کردند. نتایج نشان میدهد بیشترین جرائم امنیتی در محدودة کلانتری 17، بیشترین جرائم اقتصادی در محدودة کلانتری 11 و بیشترین جرائم اجتماعی در محدودة کلانتری 12 روی دادهاند.
احمدی و همکاران (1392) در پژوهش «تحلیل فضایی الگوهای بزهکاری در منطقة 17 شهرداری تهران» به این نتیجه دست یافتند که برمبنای نتایج شاخص نزدیکترین همسایه، توزیع فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر و سرقت در منطقة 17 شهرداری تهران از الگوی خوشهای پیروی میکند و محدودههای خاصی از سطح منطقة 17، محل تمرکز جرائم بررسیشده است؛ همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی است بین تراکم نسبی جمعیت و جرائم مواد مخدر و سرقت رابطة آماری معناداری وجود دارد.
کلانتری و همکاران (1389) در «تحلیل الگوهای فضایی بزهکاری در مناطق اسکان غیررسمی شهرها (مورد مطالعه: منطقة اسکان غیررسمی بیسیم در شهر زنجان)» به این نتیجه رسیدند که مهمترین کانون جرمخیز شهر زنجان بر منطقة اسکان غیررسمی بیسیم انطباق یافته است. بسیاری میزان کاربری مسکونی، کمبود بعضی کاربریهای مورد نیاز شهروندان ازجمله فضای سبز، آموزشی، درمانی و تأسیسات شهری، نبود بعضی کاربریهای ضروری ازجمله فرهنگی، ورزشی و گذران اوقات فراغت و نیز نبود کاربری انتظامی را در شکلگیری الگوهای فضایی بزهکاری در این منطقة اسکان غیررسمی مؤثر دانستهاند.
برمبنای پژوهش شاهیوندی و رئیسی (1388) از میان تعداد نمونة مدنظر جرائم، بیشترین نوع جرم بهصورت سرقت بوده، بیشترین تعداد جرائم در محلات مسکونی به وقوع پیوسته است و بین متغیرهای زمان وقوع جرم و نوع جرم، مناطق وقوع جرم و نوع جرم و تراکم جمعیت و تعداد جرائم رابطة معناداری وجود دارد.
زنگیآبادی و رحیمی نادر (1389) در پژوهش «تحلیل فضایی جرم در شهر کرج (با استفاده از GIS)» شرایط مکانی شهر و حوزههای جرم را در رفتارها و فعالیتهای غیرقانونی سطح شهر کرج ارزیابی کردهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد بین ارتکاب جرائم و ویژگیهای محل وقوع جرم مثل تاریکی و خلوتی محیط ارتباط معناداری وجود دارد؛ به علاوه تراکم جمعیت و افزایش تعداد مهاجران به کرج بهمنزلة عامل مؤثر در بروز جرم عمل میکند.
بارانی و همکاران (1389) در پژوهشی با نام «تحلیل الگوهای مکانی - زمانی بزهکاری در مناطق شهری» نشان میدهند مهمترین کانونهای جرمخیز بخش مرکزی تهران در قسمتهای مرکزی و شمال شرقی آن قرار دارد.
عباسی (1387) در پژوهشی با نام «تحلیل فضایی الگوهای بزهکاری با تکیه بر نگرش CPTED (مورد مطالعه: بزه قاچاق و سوءمصرف مواد در عمریمحلة شهر قزوین» تأکید میکند مهمترین کانونهای جرمخیز مواد مخدر در محلات هادیآباد، نواب و عمریمحله واقع شده است و بین عامل کاربری زمین و شکلگیری کانونهای جرمخیز جرائم مواد مخدر در شهر قزوین همسویی زیادی وجود دارد؛ بر این اساس بهینهسازی و ارتقای کیفیت زندگی، توجه به نوع و میزان کاربریها، توانمندسازی و جلب مشارکت مردمی در مدیریت و برنامهریزی این محدودهها در پیشگیری از وقوع جرم و ارتقای سطح امنیت آنها مؤثر خواهد بود.
مگان[1] (2004) با استفاده از مدلهای شهری جرائم شهری را در نواحی پورتلند، ارگان، توکسون و آریزونا بررسی جغرافیایی کرد؛ وی به این نتیجه رسید که برمبنای ویژگیهای کالبدی و محیطی و همچنین اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی، ساکنان کانونهای جرمخیز فرصت بیشتری برای وقوع جرم دارند.
آکرمن و موری[2] (2004) با استفاده از عوامل اجتماعی - اقتصادی، جمعیتی، کاربری زمین و ویژگیهای زیستمحیطی مرتبط با آنها نشان میدهند جرم و جنایت از عملکرد عوامل اجتماعی و اقتصادی در شهرهای کوچک بسیار تأثیرپذیر است که مانع بهبود شرایط اقتصادی میشود.
مبانی نظری پژوهش
مکتب جغرافیایی جرم که با اندیشههای کتلة[3] بلژیکی و گری[4] فرانسوی بهصورت مدون مطرح شد، یکی از مکاتب مهم در حوزة آسیبشناسی اجتماعی است. بروز جرائم متأثر از ساختار اجتماعی و فیزیکی شهرهاست (Sham, 2013: 13)؛ پژوهشها اثبات کردهاند مجرمان در انتخاب محل وقوع جرم کاملاً سنجیده و منطقی عمل میکنند و در حد امکان محدودههایی را بهمنظور ارتکاب جرم برمیگزینند که شرایط بهتر و مناسبتری را برای ارتکاب و فرار پس از آن داشته باشند.
در حوزة تأثیر فضاهای شهری بر جرم و انحراف اجتماعی نظریههای متعددی ارائه شده است؛ ازجمله برای نخستین بار «شرمن»[5]، «گارتین»[6] و «برگر»[7] بزهکاری را تحلیل مکانی کردند. کانون جرمخیز به معنای یک مکان یا محدودة جغرافیایی است که میزان بزهکاری در آن بسیار زیاد است. محدودة این مکان بخشی از یک شهر، محله، چند خیابان مجاور هم و حتی ممکن است یک خانه یا مجتمع مسکونی باشد (Kalantari, 2001: 859). برخی در تعریف مکانهای جرمخیز، آن را معادل مکانهای کوچک با تعداد جرم زیاد پیشبینیپذیر دستکم در یک دورة زمانی یکساله دانستهاند (Taylor, 1998: 30). براساس این تعریف، محدودة تحلیل جغرافیایی فضایی جرم و مکانهای جرمخیز با درنظرگرفتن بعضی نقاط خاص شهر به دلیل وجود بعضی عناصر کالبدی، اجتماعی و اقتصادی میزان جرم زیادی دارد؛ بعضی گذرها و حواشی شهر این ویژگی را دارند (Sherman, 1997: 25). فرایند بررسی و تعیین حدود مکانهای جرمخیز با استفاده از نرمافزارهای اختصاصی و به کمک سیستم و اطلاعات جغرافیایی صورت میگیرد. برمبنای این نگرش برای پیشگیری از جرم علاوه بر بزهکار باید بر مکان وقوع بزه نیز تأکید شود تا با حذف فرصتهای مجرمانه در محیط جغرافیایی، امکان بهحداقلرساندن میزان بزهکاری فراهم شود (Weisburd, 2004: 62)؛ از این رو چهارچوب نظری این مقاله تلفیقی از نظریههای بالاست.
براساس نظریة پنجرههای شکسته، غفلتهای کوچکمقیاس همچون برجایگذاشتن یک پنجرة شکسته و تعبیهنشده گویای پیام زوال و بیتفاوتی است که حتی موجب تشویق رفتارهای ضداجتماعی بسیار زیادی میشود و این مسئله سرانجام به جرائم و جنایات بزرگتر میانجامد.
«یک ناحیة جغرافیایی که در آن وقوع بزه از حد متوسط بیشتر است یا ناحیهای که وقوع بزهکاری در آن نسبت به توزیع جرم در کل ناحیه متمرکزتر است»؛ در این تعریف «کانونهای جرمخیز»، محدودههای مشخص و معینی هستند که سهم زیادی از کل جرائم را در کل محدودة مدنظر در خود جای دادهاند (کلانتری و صفری، 1387: 4).
نظریههای مکانی کانونهای جرمخیز این امر را تشریح و تبیین میکنند که چرا جرائم در مکانهای ویژهای اتفاق میافتند. آنها جرائمی را بررسی میکنند که در پایینترین سطوح تحلیل - مکانهای ویژه - اتفاق میافتند و به این پرسش پاسخ میدهند که در چه مکانهایی جرائم رخ میدهد و در چه مکانهایی رخ نمیدهد.
نظریههای خیابانی جرائمی را بررسی میکنند که در سطوح به نسبت بالاتر به جای مکانهای ویژه روی میدهند و مشتمل بر مکانهای گستردهتر نظیر خیابانها و بلوکها هستند. شناسایی مکانهای فساد و فحشا، نمونهای از این نوع است. تحلیلگران در این سطح به دنبال پاسخبه این پرسش هستند که در کدام خیابانها فساد و فحشا نمود بیشتری دارد و در کدام خیابانها به وجود آنها پی برده نمیشود.
براساس مدل اکولوژیکی - مناسباتی خشونت اجتماعی، بچهها و نوجوانانی که در محلات شهری فرسوده و نابسامان زندگی میکنند، بهطور روزافزونی در معرض خشونت و آزار و اذیت قرار دارند. پژوهشهای متعدد، پیوند مستمر و مستحکمی بین در معرض خشونت قراردادن و سازگاری برقرار کردهاند (Ozeretal, 2004: 44).
این مدل در پی آن است که تبیین کند چگونه آسیبهای اجتماعی بازتولید شده است و در مناطق حاشیهای و کانونهای جرمخیز با خود آسیبهای جدید به وجود میآورد یا آنها را به سایر مناطق اشاعه میدهد.
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر بهصورت توصیفی - تحلیلی است و برمبنای متون و منابع مرتبط با برآوردهای آسیبهای اجتماعی طی سالهای 1380 تا 1395، روش تحلیل دادههای موجود (و بهنوعی تحلیل ثانویه) مربوط به پژوهشهای سالهای 1376 تا 1393، گزارش شورای اجتماعی کشور از آسیبهای اجتماعی، گزارش دستگاههای مختلف از آسیبهای اجتماعی استان اصفهان، گزارش شورای اجتماعی و شورای رصد از آسیبهای اجتماعی کشور، پیمایشهای شیوعشناسی جهاد دانشگاهی (1392)، پیمایش هومن نارنجیها و رزاقی و پیمایشهای ملی در گروههای خاص (دانشآموزی، دانشجویی و ...) صورت گرفته است. همانطور که اشاره شد برای ارزیابی وضعیت اعتیاد از تحلیل ثانویة دادههای موجود استفاده شده است. یکی از مهمترین مشکلات در این زمینه امکان دسترسی به دادهها یا اطلاعات مناسب است؛ امکان دارد گاه مجموعة اطلاعات مناسب برای موضوع خاصی موجود نباشد و اگر هم باشد، مناسب نباشد. غالباً پرسشهای مطرحشده در پیمایشهای سال پایه با پرسشهای مطرحشده در پیمایشهای بعدی یکسان نیست.
نکتة مهم دیگر اینکه در تحلیل ثانویه تمام متغیرهای مدنظر پژوهشگر وجود ندارند و حتی هنگامی که این متغیرها هم وجود داشته باشند، معرفهای اندکی از یک مفهوم برای اندازهگیری معتبر وجود دارد؛ بنابراین پژوهشگران در این مواقع نیاز پیدا میکنند از چند پیمایش برای گردآوری دادههای ضروری بهره برند؛ اما استفاده از پیمایشهای چندگانه مشکل خطاهای بالقوه را پدید میآورد و حتی هنگامی که معیارهای یک مفهوم در پیمایشهای متفاوت کاملاً مشابه هم نباشند، موضوع قابلیت مقایسهپذیری دادهها نیز پیش میآید.
معرفی محدودة پژوهش
این مقاله براساس پژوهشهایی تنظیم و تدوین شده است که درزمینة آسیبهای اجتماعی در 20 سال اخیر، هم در استان اصفهان و هم در گسترة ملی، انجام شدهاند؛ از این رو همة پروژههای پژوهشی که در سازمانها و دستگاههای اجرایی در سطح استانی و ملی انجام شدهاند در محدودة پژوهش حاضر قرار دارند. بدیهی است پژوهشها و گزارشهای دستگاههای اجرایی استان اصفهان که آسیبهای اجتماعی ازجمله اعتیاد را رصد و پایش میکردهاند، در اولویت قرار دارند. براساس کاوشهای نویسندگان در این حوزه بیش از 55 پژوهش، گزارش و پایاننامه در مقطع دکتری و طرحهای پژوهشی در سطح شهرستان انجام شده که فقط به گزارشهای ملی و استانی توجه شده است.
یافتههای پژوهش
وضعیت و ویژگیهای آسیبهای اجتماعی در اصفهان به روایت پژوهشها و دادهها
برای ترسیم وضعیت فعلی آسیبهای اجتماعی و اعتیاد در اصفهان از چند دسته اطلاعات استفاده شده است:
1- پژوهشهای ملی شیوعشناسی؛
2- پژوهشهای ملی شیوعشناسی مصرف مواد مخدر در گروههای خاص مانند دانشآموزان و دانشجویان که در پیشینة موضوع نام 4 مورد از آنها یاد شده است؛
3- دادههای رسمی مراکز قانونی و دولتی ازجمله استانداری اصفهان، ستاد مبارزه با مواد مخدر، نیروی انتظامی، سازمان زندانها و... ؛
4- سایر منابع علمی از قبیل رسالههای دانشگاهی، پژوهشهای استانی، مصاحبه با مدیران ارشد دولتی مسئول (استانداران، وزیران و...).
با توجه به منابع یادشده، مهمترین ویژگیهای آسیبهای اجتماعی در اصفهان در گزارههای زیر دستهبندی میشود:
تغییر الگوی سوءمصرف مواد مخدر به سمت مواد صنعتی بهویژه شیشه (با 54درصد) در اصفهان رو به گسترش است. زمان دسترسی به مواد مخدر صنعتی در مناطق شرق و شمال شرقی اصفهان به 5 تا 7 دقیقه و در مناطق مرکزی و جنوب اصفهان به 10 تا 15 دقیقه رسیده است (محمدی، 1395: 18).
مشاهدات میدانی پژوهشگران و سایر منابع رسمی نشان میدهد تعداد زیادی از زنان و مردان اصفهان به استفاده از قلیان روی آوردهاند. در سه ماه ابتدای امسال نزدیک به 202 نقطة آلوده در شهر اصفهان پاکسازی شده است؛ در سال گذشته 711 نقطه پاکسازی شده بود (همان: 35).
در حال حاضر بیش از 124 هزار معتاد در اصفهان داریم که نزدیک به 10درصد این جمعیت را زنان تشکیل میدهند. آمار زنان معتاد در شهر اصفهان دو برابر میانگین کشوری است؛ یعنی میانگین اعتیاد زنان در کشور 1.6 است. میزان ابتلا به اعتیاد در کشور 2.14 درصد و در اصفهان 1.9 دهم درصد عنوان شده است. رتبة استان اصفهان در این حوزه 19 کشوری است؛ درحالیکه آمار زنان معتاد در کشور 16 درصد است، این آمار در استان اصفهان دو برابر میانگین کشوری است.
دادههای مراجع رسمی نشان میدهد وضعیت تجربة مصرف مواد در دانشآموزان متوسطة دوم و هنرستانهای استان اصفهان از میانگین کشور کمتر است و این جای خرسندی دارد که مربیان و مدرسان آموزش و پرورش توانستند شیوع مصرف را در بین دانشآموزان در سطح پایینتری نگه دارند. در حال حاضر ۷ هزار دانشآموز استان اعتیاد دارند (ستاد مبارزه با مواد مخدر اصفهان، 1396). از سویی حدود 63درصد مردم ایران به پیشگیری از اعتیاد علاقهمندند که این سهم در استان اصفهان 70درصد است؛ اما مشکل این است که این افراد الگو و مدل ندارند. آمارها نشان داده است 55درصد از پدران و مادران پس از گذشت 3 تا 5 سال از اعتیاد فرزندان خود آگاه میشوند (محمدی، 1395: 31).
کشفیات و دستگیرشدگان مواد مخدر در اصفهان
استانهای تهران، اصفهان و خراسان رضوی به ترتیب با ۴۰ هزار و ۲۴۶ نفر، ۲۵ هزار و ۸۱۶ نفر، ۱۸ هزار و ۹۶۷ نفر، بیشترین دستگیرشدگان را در کشور داشتهاند. آمار دستگیرشدگان معتاد و مصرفکنندة مواد مخدر نشان میدهد استان تهران با ۱۳ هزار و ۹۵۵ نفر، اصفهان با ۶ هزار و ۱۲۲ نفر و آذربایجان شرقی با ۴ هزار و ۴۳۴ نفر، بیشترین آمار دستگیرشده را در این حوزه داشتهاند (گزارش آسیبهای اجتماعی وزارت کشور، 1396).
میزان کشفیات در سال ۹۵ در اصفهان ۳۹ تن است که ۵.۵درصد از کل کشفیات کشور را تشکیل میدهد و این میزان نسبت به سال ۹۴، ۳درصد کاهش داشته است و اصفهان در رتبة چهارم کشور در میزان کشفیات قرار دارد. همچنین برمبنای پژوهشها، تعداد نقاط پاکسازیشدة اصفهان در سال ۹۵، ۱۴۴۷ نقطه برآورد شد و این میزان نسبت به سال ۹۴، ۲۵درصد افزایش داشته است. در 25 سال اخیر در استان اصفهان نیروی انتظامی 473 هزار و 660 نفر از مجرمان مواد مخدر را دستگیر کرده و این نیروی انسانی در این استان بسیار گسترده است.
نمودار- 1: برآورد مصرف و تفاوتهای استانی در میزان شیوع مصرف مواد (قنبری، 1392: 51)
جدول- 1: توزیع جغرافیایی اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی در شهرستانهای اصفهان (استانداری اصفهان، 1396)
نمودار- 2: وضعیت نقاط آسیبپذیر از اعتیاد در شهر اصفهان (استانداری اصفهان، 1396)
نقشة- 1: پراکنش وضعیت اعتیاد در شهرستانهای استان اصفهان
در نقشة بالا پراکنش اعتیاد در سطح استان اصفهان نشان داده شده است. شهرهای اصفهان، شاهینشهر، نجفآباد و سمیرم، بیشترین تعداد معتادان را دارند و کمترین میزان اعتیاد هم در فولادشهر، مبارکه، لنجان و آران و بیدگل دیده میشود.
نقشة- 2: پراکنش وضعیت تکدیگری در استان اصفهان؛ سازمان اجتماعی کشور 1396
نقشة- 3: پراکنش وضعیت دختران و زنان فراری از منزل در شهرستانهای استان اصفهان
نقشة- 4: توزیع جغرافیایی خیانت به همسر در استان اصفهان
نقشة- 5: پراکنش وضعیت روسپیگری در شهرستانهای استان اصفهان - سازمان اجتماعی کشور، 1396
نتیجهگیری
در دهة اخیر هجوم برنامهریزینشدة مهاجران از استانهای مجاور و عمدتاً توسعهنیافته و مردم با خردهفرهنگهای متفاوت به منطقة شهری کلانشهر اصفهان سبب پیدایش کانونهای جرمخیز جدید شده است که ماهیتاً با کانونهای جرمخیز پیشین متفاوتاند. کانون تمرکز آسیبهای اجتماعی در مناطق زینبیه، هفتون، دارک، حصه، جویآباد و قهجاورستان سبب شده است دیگر کنشگران اجتماعی که ظرفیتهای آسیبپذیری دارند، روانة این مناطق شوند و بهنوعی این آسیبها را در همة مناطق گسترش دهند. از سویی علاوه بر اصفهان در شهرکها و مراکز شهری مجاور آن (نجفآباد، بهارستان، شاهینشهر و...) این موضوع قابل تعمیم است؛ بهنحویکه به نظر میرسد محرومیت بزرگی در اصفهان در پشت نقاب زیبای چهارباغ پنهان شده است. این امر سبب شکلگیری طبقات اجتماعی جدیدی از جرائم شهری در پهنة اصفهان میشود که این بافتهای جدید شهری با مناطق مرکزی و اصیل شهری کاملاً ناهمخوان است. این ناهمخوانی با نفوذ مهاجران غیرماهر و آسیبزا و آسیبپذیر به لایههای اصیل شهری شتاب و سرعت بیشتری یافته است که به گسترش پراکنش جغرافیایی جرائم اجتماعی در منطقة شهری اصفهان خواهد انجامید.
پیدایش خانوادههای مجرم و بزهکار، الگوی جدید آسیبهای اجتماعی در مناطق و کانونهای جرمخیز اصفهان است. جرائم فردی به جرائم خانوادگی تبدیل شده است و شاهد آسیبهای اجتماعی خانوادگی هستیم؛ به بیان دیگر جرائم و آسیبهای اجتماعی در درون خانوادهها در کانونهای بحرانخیز ساماندهی و مدیریت میشوند.
تغییر ترکیب جنسی جرائم و آسیبهای اجتماعی
مروری بر پژوهشهای پیشین و اظهارات مسئولان نشان میدهد در پژوهشهای پیشین حداکثر 4 تا 5 درصد آسیبهای اجتماعی و جرائم به زنان مربوط میشود؛ اما در پژوهشهای جدیدتر در سالهای اخیر بهویژه در اصفهان این امر حدود 15درصد برآورد شده و این زنگ خطری برای تهدید نهاد خانواده و جامعه است.
تغییرات الگوی مصرف مواد مخدر در اصفهان همانند الگوی مصرف مواد مخدر در کل ایران است. تغییرات الگوی آسیبهای اجتماعی بهویژه مصرف مواد مخدر در اصفهان نشاندهندة گرایش بیشتر جوانان و زنان (نسبت به سالهای اخیر) و گرایش مصرف از مواد سنتی به صنعتی است. نتایج این پژوهش نشاندهندة این واقعیت است که جامعة ایرانی شاهد تغییر الگوی مصرف مواد بهویژه در میان گروه سنی جوانان است؛ به بیانی اگرچه هنوز تریاک بیشترین مواد مصرفشده و شناختهشدهترین و دردسترسترین مواد مخدر در ایران است، اما مقایسة تطبیقی الگوی مصرف نشان میدهد مواد صنعتی جدید به علت ارزانبودن و گرانترشدن تریاک بهتدریج جایگزین مواد مخدر سنتی، شیشه و کراک در بین گروه سنی جوان و در شهرهای بزرگ شیوة مسلط مصرف میشود (طارمیان، 1388: 21).
مطالعات کیفی انجامشده در این زمینه نشان میدهد دلیل مهم اعتیاد زنان به مصرف کراک و شیشه، استفاده از قرصهای لاغری و برطرفکنندة چین و چروک در بازار است؛ زیرا یکی از مواد تشکیلدهندة این داروها، مادة مخدر شیشه است (قنبری، 1392: 127). درواقع بخش مهمی از زنان مصرفکنندة شیشه و کراک از این مواد بهمنزلة نوعی درمان استفاده میکنند. در این پژوهش هم زنان بیشتر از مردان کراک و شیشه مصرف کردهاند. در پژوهشی که در میان دانشجویان دانشگاههای اصفهان (قنبری، 1392: 27) و همچنین دانشجویان دانشگاههای یزد (دهقانی، 1397: 16) انجام شده، این موضوع تأیید شده است که زنان بیش از مردان شیشه و کراک مصرف میکنند. در اصفهان 54درصد زنان مصرفکنندة مواد مخدر از شیشه و کراک استفاده کردهاند (ستاد مبارزه با مواد مخدر، 1394 و محمدی، 1395: 21).
راهکارها و پیشنهادها
راهکارهای سطح خرد
1- مدیریت قویتر چایخانهها و قهوهخانههای استان و شهر اصفهان، نظارت بیشتر نهادهای امنیتی و انتظامی استان بر مبادی ورودی و خروجی اصفهان، نظارت بیشتر نهادهای امنیتی و انتظامی استان بهویژه بر حاشیة رودخانة زایندهرود و پارکهای بزرگ شهر، تقویت سازمانهای مردمنهاد برای آموزش زوجین و ادامة پروسة آموزش پدران و مادران در مقاطع تحصیلی، بلوغ جسمی، ازدواج و... ، تمرکز بیشتر نیروهای انتظامی و امنیتی بر نقاط بحرانی و آلودة اصفهان (جویآباد، حصه، زینبیه، هفتون و...) و مدارس و دبیرستانهای این مناطق و آموزشهای آشنایی با مواد مخدر در گسترة محلات شهر با رویکرد اجتماعمحور.
راهکارهای سطح کلان
اقدامات پیشگیرانه
1- هماهنگکردن بخشهای عمومی و خصوصی که درزمینة پیشگیری از وقوع جرم فعالیت دارند؛ مانند نیروی انتظامی، کار و امور اجتماعی، آموزش و پرورش، شهرداریها، شوراها، امور جوانان، بهزیستی و... بهمنظور اجرای برنامة عملی پیشگیرانه و هماهنگی بیشتر، آگاهیدادن به خانوادهها برای نظارت و کنترل بیشتر آنان بر فرزندان و گوشزدکردن میزان مجازات جرائم در صورت ارتکاب جرم توسط آنان، اتخاذ تدابیر امنیتی بیشتر دولت در محلهای جرمخیز و اقداماتی بهمنظور کمک به خانوادهها بهویژه نوجوانان و جوانانی که در معرض آسیب قرار دارند، اطلاعرسانی شفاف رسانههای جمعی برای تشویق جوانان دربارة تسهیلات و فرصتهایی که جامعه در اختیار آنان قرار داده است و تجهیز پلیس برای مقابلة جدی با باندهای مخوف انواع گوناگون بزهکاری اجتماعی در جامعه.