Authors
1 Professor of Geography and Rural Planning, Department of Geography, Faculty of Humanities, University of Mashhad, Iran
2 PhD. Student of Geography and Rural Planning, Department of Geography, Faculty of Humanities, University of Mashhad, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه و بیان مسئله
بررسی آمار جهانی نشاندهندۀ آن است که در سالهای 1998 میلادی حدود یک میلیارد و هشتصد میلیون کودک در کشورهای در حال توسعه (جز کشور چین) در اثر ابتلا به بیماریهای ناشی از آلودگیهای مواد غذایی جان خود را از دست دادهاند و در کشورهای توسعهیافته هرسال از هر سه نفر، یک نفر مبتلا به بیماریهای ناشی از آلودگیهای مواد غذایی میشود. در پی چنین شرایطی، برنامهریزان و توسعهگران به دنبال یافتن راهحلهای خروج از این بحران رفتند. یکی از مهمترین راهحلهایی که توجه آنها را جلب کرد، استفاده از ملزومات کارآفرینی سبز در کشاورزی به جای کشاورزی تجاری مبتنی بر سود بود؛ زیرا این نوع کشاورزی، اهداف توسعة پایدار کشاورزی را دنبال میکند و به کاهش مصرف نهادهای غیرطبیعی، کود و سموم شیمیایی، مواد نگهدارندة سنتزشده و داروهای شیمیایی منجر میشود (رضایی و همکاران، 1395: 36)؛ علاوه بر این توسعة کارآفرینی سبز، یکی از مهمترین راهکارهای کاهش فقر و توسعة روستایی به شمار میرود (Hall and et al, 2010: 15)؛ زیرا اشتغال و کارآفرینی، یکی از عوامل اصلی ثبات پایداری و نظم روستاهاست. کارآفرینی فرصتهای جدیدی را برای روستاییان ایجاد میکند تا درآمد و سرمایة خود را افزایش دهند؛ همچنین با ایجاد مؤسسات جدید و کسبوکارهای کوچک و متوسط، استانداردهای زندگی در جوامع روستایی بهبود مییابد. نقش کارآفرینی در توسعۀ اقتصادی روستاها در زمینههایی نظیر دستیابی روستاییان به کالاها و خدمات مورد نیاز، رشد اقتصادی روستاها، کاهش پدیدة مهاجرت به شهرها، تشویق به ایجاد کسبوکارهای جدید و ارتقای سطح امنیت اجتماعی و رفاه در روستاست (ابراهیمی و همکاران، 1393: 85-83). در همین زمینه مطالعات نشان میدهد نواحی روستایی ایران با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند و از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران کمبود فرصتهای کارآفرینانه، یکی از مهمترین موانع دستیابی به توسعة پایدار در این نواحی به شمار میرود. با وجود این پژوهشگران بر شناسایی موانع توسعۀ کارآفرینی در مناطق روستایی تأکید دارند؛ در حالی که نتایج و بررسیها نشان میدهد توجه جدی به مقولۀ کارآفرینی منجر به پیامدهایی مانند افزایش فرصتهای شغلی، گسترش رقابت سالم، رشد اقتصادی، افزایش بهرهوری و افزایش سطح رفاه اجتماعی ـ اقتصادی خواهد شد، وجود موانعی در نواحی روستایی کشور باعث دستنیافتن به پیامدهای یادشده میشود ( Oosterbeek et al, 2010: 450؛salleh, 2011: 575؛ قدیری معصوم و همکاران، 1393: 4).
حال با توجه به اینکه امروزه کارآفرینی سبز، راهبردی اثربخش برای توسعۀ اقتصادی ـ اجتماعی کشورها شناخته شده است و توسعة آن نقش مهمی در اشتغالزایی پایدار، کاهش مشکلات زیستمحیطی، کاهش بیماریهای ناشی از مصرف مواد غذایی ناسالم و باروری بیشتر زمینهای کشاورزی دارد، در چند سال گذشته گرایشها و پژوهشهای جالب توجهی به شناخت و آگاهی از عوامل تعیینکنندة رشد سبز اختصاص یافته است؛ اما مبحث مهم و ارزشمندی که در این زمینه وجود دارد، حمایت ویژه از کارآفرینان و فعالان اقتصادی است که با تبدیل الگوها و پیشنمونهها به محصولات ملموس تجاری، کارآفرینی سبز محقق میشود و تداوم فعالیت در عرصۀ اقتصاد سبز و ارائة محصولات سبز نیازمند این حمایتها و توجهات خاص است؛ بنابراین شناخت چالشها و موانع پیش روی توسعة کارآفرینی سبز ضروری به حساب میآید (رضایی و همکاران، 1395: 47). در همین راستا شناسایی و اولویتبندی محدودیتهای کارآفرینی سبز بهمنظور مقابله با مشکلات زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی زندگی روستاییان و سایر آحاد جامعه از ضروریات توسعة کارآفرینی سبز است.
خشکسالیهای دو دهة اخیر ایران باعث ازبینرفتن منابع مهم آبی کشور ازجمله دریاچة هامون شده است. دریاچة هامون، عامل مهم معیشتی بسیاری از روستاییان حاشیة آن بوده؛ اما اکنون که خشک شده است نیز مردمان روستایی توانستهاند با تکیه بر تواناییهای محیطی به نوعی کشاورزی ارگانیک در بستر خشک دریاچه اقدام کنند؛ بهطوریکه در این نوع کشاورزی هیچگونه سم، کود و آبیاری انجام نمیشود و کشاورزان با حفر گودال در بستر دریاچه، فقط بذر را در خاک فرومیبرند. این بذر از آب زیرزمینی (که سطح آن در بستر دریاچه بسیار زیاد است) تغذیه میکند و پس از رشد، محصول میدهد. محصول کشاورزی سبز دریاچهای فقط خربزة خارج از فصل (تیرماهی) است که توانسته علاوه بر تأمین نیازهای معیشتی روستاییان، زمینة اشتغال 6000 نفر را در منطقه (براساس گزارشهای جهاد کشاورزی سیستان) فراهم آورد. با وجود این هدف مقالة حاضر، شناسایی و اولویتبندی چالشهای کارآفرینی سبز دریاچهای است. امید است با واکاوی این موانع و محدودیتها، گامی مؤثر در جهت گسترش اهداف کارآفرینی سبز در بستر مطالعهشده و سایر نقاط کشور با شرایط مشابه برداشته شود. با توجه به مطالب بیانشده در پژوهش حاضر پرسش زیر مطرح میشود:
مهمترین چالشها و محدودیتهای پیش روی کارآفرینی سبز دریاچهای در روستاهای منطقة سیستان کداماند؟
پیشینة پژوهش
در این بخش مطالعاتی بیان شدهاند که بیشترین نزدیکی معنایی را با پژوهش حاضر دارند (جدول 1).
جدول- 1: مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش
پژوهشگر |
عنوان |
نتیجهگیری |
شاطریان و همکاران (1396) |
تحلیل موانع کارآفرینی زنان روستایی در شهرستان کاشان |
عوامل محیطی جغرافیایی، دسترسی به امکانات، موانع دانشی - مهارتی و حقوقی، مهمترین موانع توسعة کارآفرینی زنان است. |
رضایی و همکاران (1396) |
موانع و راهکارهای توسعة کارآفرینی سبز در شهرستان کرمانشاه |
نتایج نشان داد موانع اقتصادی، زیرساختی، ترویجی ـ آموزشی، فنی و مدیریتی و موانع حمایتی، عمدهترین موانع توسعة کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی است. |
رضایی و همکاران (1395) |
بررسی موانع و چالشهای توسعة کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی |
موانع اقتصادی، زیرساختی، ترویجی ـ آموزشی، فنی و مدیریتی و موانع حمایتی از عمدة موانع توسعة کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی است. |
پناهی و همکاران (1395) |
بررسی موانع کارآفرینی در مناطق روستایی شهرستان مرودشت بهمنظور کاهش بیکاری |
دو دسته عوامل درونی (ناتوانی مدیریتی کارآفرینان، ضعف ارائة آموزشهای اثربخش فنیوحرفهای، مشخصنبودن اولویتهای سرمایهگذاری، فراهمنبودن زیرساختهای فنی در روستا) و بیرونی (تورم و رکود) از موانع کارآفرینی است. |
قادرمرزی و همکاران (1394) |
شناسایی موانع توسعة کارآفرینی زنان روستایی (مطالعة موردی: دهستان شلیل- شهرستان اردل) |
نداشتن پشتوانة مالی و پسانداز کافی، نداشتن وثیقه و ضامن برای استفاده از اعتبارات دولتی و ناتوانی در رقابت با مردان در عرصة تجارت، مهمترین موانع کارآفرینی زنان است. |
یاسوری و همکاران (1394) |
تحلیل موانع و راهکارهای توسعۀ کارآفرینی زنان روستایی دهستان گورابپسفومن |
کمبود امکانات، عوامل فرهنگی، مالی، دولتی و عوامل خانوادگی و فردی ازجمله موانع کارآفرینی زنان است. |
قدیری معصوم و همکاران (1393) |
تحلیل موانع توسعۀ کارآفرینی در نواحی روستایی، مورد: دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان |
عامل اقتصادی، فردی و زیرساختی با توجیه 64/13درصد واریانس |
نجفی و صفا (1393) |
بررسی کسبوکارهای خانگی کارآفرینانه و موانع و چالشهای توسعۀ آنها در مناطق روستایی |
مهمترین چالشها عبارتاند از: نبود طرح کسبوکار مناسب، نبود تجربه و تخصص لازم در روستاییان، دسترسینداشتن مناسب روستاییان به بازار، دسترسینداشتن به اطلاعات و منابع اطلاعاتی، تأمیننشدن اعتبار مالی برای سرمایهگذاری کسبوکار خانگی و وجود موانع قانونی. |
باقری و نمازیان (1391) |
موانع کارآفرینی در ایران، نقش بومیسازی و راهکارها |
براساس نتایج پژوهش بیتوجهی به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بهویژه فرهنگی درزمینة کارآفرینی باعث کاهش کارایی و اثربخشی فعالیتهای کارآفرینی در ایران شده است. |
علیمیرزایی و همکاران (1390) |
موانع توسعۀ بنگاههای کوچک و متوسط کارآفرین روستایی در استان خوزستان (مطالعة موردی: صنایع تکمیلی خرما) |
بازدارندهها در چهار عامل زیرساختی، بازاریابی، مدیریتی و سیاستگذاری با مجموع 94/53درصد واریانس شناسایی شد. |
والینبرگ پچالی (2012) |
موانع و محرکهای کارآفرینی سبز: یک مطالعة اکتشافی |
نبود حمایتهای عمومی کافی ازجمله یارانههای مالی، مشوقهای مالیاتی و ... از مسائل بارز موانع کارآفرینی سبز است. |
پاراماشیوایا و همکاران (2013) |
کارآفرینی سبز: مطالعة ادراکی دربارة انگیزه و موانع با اشارة ویژه به دانشآموختگان مهندسی MBA |
نبود سرمایهگذاری مناسب و حمایتهای مالی ازجمله موانع کارآفرینی سبز است. |
گیلبرت و همکاران (2014) |
موانع فرصتهای شغلی برای جوانان کارآفرین در مناطق روستایی غنا |
کمبود سرمایه، نبود مهارت، نبود حمایت و فرصتهای بازار و خطر |
موروگانانسم و ناتاراجان (2015) |
موانع کارآفرینی در مناطق روستایی |
نبود مهارت، کمبود حمایتها، سرمایة ناکافی، ترس از شکست و ناآگاهی از موانع کارآفرینی روستایی به شمار میرود. |
چوسی و همکاران (2017) |
موانع کارآفرینی زنان روستایی عمان |
محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی ازجمله عوامل اصلی موانع کارآفرینی زنان در عمان است. |
جایاداتا (2017) |
چالشهای عمده و مشکلات کارآفرینی روستایی در هند |
نبود زمینههای مناسب بازاریابی، کمبود امکانات اولیه (مانند آب و برق و جادههای دسترسی) و مشکلات اقتصادی ازجمله چالشهای عمدة کارآفرینی روستایی در هند است. |
منبع: یافتههای اسنادی پژوهش، 1396
شواهد حاصل از بررسی مطالعات صورتگرفته در کارآفرینی حاکی از آن است که تاکنون مطالعات فراوانی درزمینة آثار و عوامل مؤثر بر کارآفرینی روستایی انجام شده است؛ اما موضوع حائز اهمیت، کارآفرینی سبز و چالشهای پیش روی آن در مناطق روستایی سیستان است که تاکنون بهطور مستقل بررسی نشده است.
دیدگاهها و مبانی نظری پژوهش
کارآفرینی روستایی، چالشها و محدودیتها
ظهور اندیشههای نوین در عرصة اقتصاد سبب شده است در نظریههای جدید اقتصادی، مقولة کارآفرینی بهطور جدی مدنظر قرار گیرد و از کارآفرینی بهمنزلة موتور محرک رشد و توسعة اقتصادی و اجتماعی یاد شود (حسینینیا و فلاحی، 1396: 25). با کارآفرینی فرایند ایجاد، ارزیابی و بهرهبرداری از فرصت بهمنظور تولید کالا و خدمات آتی همراه با صرف وقت، تلاش بسیار و پذیرش خطر مالی، روحی و اجتماعی برای به دستآوردن منابع مالی، رضایت شخصی و استقلال است (Askun et al, 2011: 221). مقولة کارآفرینی، یکی از ضرورتهای برنامههای توسعة روستایی، جایگاه و اعتبار ویژهای یافته است. همچنین پژوهشگران و دولتمردان کشورهای مختلف بر الزام سیاستگذاری هدفمند و برنامهریزی اندیشمندانه برای توسعة کارآفرینی بخش روستایی بهطور فزایندهای تأکید کردهاند (حسینینیا و فلاحی، 1396: 25).
مطالعۀ برنامهها و راهبردها، سیاستها و راهکارهای مختلف توسعه (در سطوح مختلف) درزمینۀ توسعۀ کارآفرینی در روستاها، درسها و نکات کلیدی بسیار مهمی را پیش روی ما گذاشته است که توجه به آنها و یادگیری نکات، باعث روشنشدن فضای کارآفرینی در روستاها و تسهیل و تسریع فرایند سیاستگذاری در این زمینه خواهد شد. در روستاها طبیعتاً محدودیتهایی برای راهاندازی فعالیتهای کارآفرینی سبز وجود دارد که شناسایی آنها به برنامهریزی بهتر، اشتغالزایی و حفظ محیط زیست کمک میکند (کیاکجوری و همکاران، 1391: 2). درواقع موضوع اساسی در مطالعة کارآفرینی، بررسی عناصر تشکیلدهنده و موانع و چالشهای پیش روی فرایند کارآفرینی است (Chell, 2001: 205). بررسی منابع مرتبط با کارآفرینی در رشتهها و جنبههای مختلف نشان میدهد کارآفرینی، کشف و بهرهبرداری از فرصتها، پیشبینی و ارزیابی ریسکها، تغییر و نوآوری در تولید کالاها و خدمات، ابتکار برای تغییر ساختارهای قدیمی و خلق ایدههای جدید، مقاومت، تلاش برای شکستن مرزها و موانع بهمنظور ایجاد مسیرهای جدید پویا و درنهایت تکامل تدریجی و خلق دانشی جدید برای الهامبخشیدن به دیگران است. (قدیری معصوم و همکاران، 1393: 5).
در مقابل این ادعا، بعضی منابع بیان میکنند دامنه و سرعت تحولات اجتماعی به طیف وسیعی از روستاها نیز رسیده است؛ بنابراین امروزه موانع ترویج و نوآوری در روستاها بهندرت به نگرشهای محافظهکارانۀ روستاییان نسبت داده میشود؛ از این رو بیشتر مشکلات در این زمینه به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی این جوامع است. از آنجا که پذیرش از جانب روستاییان از الزامات اصلی در انتشار نوآوری است، بنابراین باید نوآوریهایی در جوامع روستایی ترویج شود که با شرایط اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی این جوامع سازگار باشد (Barenkert, 2009: 460، Landstrom et al, 2012: 1170 و قدیری معصوم و همکاران، 1393: 5).
تعاونی کارآفرینی اروپا پس از پژوهشهای خود درزمینة موانع کارآفرینی، در گزارشی در سال 2003 عمدة موانع کارآفرینی را در اروپا به سه دستة کلی تقسیمبندی کرده است: 1- موانع اصلاحی و تعدیلی (مانند موانع اجرایی برای ورود)، 2- موانع فرهنگی و اجتماعی (مانند ترس از شکست، نداشتن مهارتها و دانش کارآفرینی) و 3- موانع مالی و اقتصادی (مانند استرس بیش از حد دربارة سرمایة مخاطرهای، تأمین مالی در مرحلة اولیه و تأمین مالی بلندمدتتر) (قادرمرزی و همکاران، 1394: 107).
کارآفرینی سبز، تعاریف، موانع و محدودیتها
ضرورت مطالعة کارآفرینی به علت نقش آن در رشد اقتصادی، ایجاد شغل، افزایش بهرهوری، نوآوری فنی و تغییرات ساختاری است. از دهۀ 1970 نیز بحث کارآفرینی سبز بهمنزلة یک هدف اجتماعی وسیع با تمرکز بر ضرورت تلفیق و پیگیری رفاه انسانی همراه با توقف تخریب محیط زیست مطرح شده است. درواقع در فرایند توسعة کارآفرینی سبز، کسبوکارها باید برای محیط زیستی و اجتماعی در مقابل اهداف اقتصادی اهمیت یکسانی قائل شوند. پیش از این اقتصاد و محیطزیست، دو جنبۀ رقابتکننده با یکدیگر شناخته میشدند و به نحوی رشد اقتصادی بدون تخریب محیطزیست امکانپذیر نبود؛ اما در کارآفرینی سبز فرصتهای اقتصادی باید به نحوی سازگار با دو هدف توسعه یابد (Hull and et al, 2018: 782).
با توجه به اینکه بخش کشاورزی مسئولیت تأمین امنیت غذایی جمعیت در حال افزایش را بر عهده دارد، با این وصف بسیاری از مواقع در اولویت قرارگرفتن تولید غذای کافی، موضوع سلامت محصولات کشاورزی تولیدشده را تحتالشعاع قرار میدهد. این عوامل سبب شده است حفظ محیطزیست و امنیت بهداشت غذایی به یکی از چالشهای بشر در عصر حاضر تبدیل شود و جوامع بینالمللی در پی یافتن راهبردهای مناسبی برای حل معضلات و دستیابی به نظامهای توسعة پایدار باشند. یکی از مهمترین راهبردها، توجه به جایگاه کارآفرینی سبز در کشاورزی است که هدف آن، ضمن حفاظت از حاصلخیزی خاک، افزایش سود، کاهش هزینهها و افزایش تولید محصول با کمترین تکیه بر استفاده از مواد شیمیایی است (رضایی و همکاران، 1396: 62). درواقع مشکلات زیستمحیطی، جهانیشدن و همچنین بهتازگی بحرانهای مالی در بیشتر کشورها منجر به شکلگیری محیطهای جدید کسبوکار شده است. زمینۀ شکلگیری کارآفرینی سبز نیز توجه به مسائل محیطزیستی و در بیشتر جوامع رو به افزایش است. به علت اینکه وجود کسبوکارها و فعالیتهای آنها، یکی از عوامل اصلی مسئول در بیشتر مشکلات محیطزیستی ایجادشده دانسته شده، بنابراین زمینههای توجه به کارآفرینی سبز بهمنزلة راهحل تعدیل پیامدهای منفی توسعة کسبوکار رو به افزایش بوده است (عبداللهزاده و شریفزاده، 1393: 44).
کارآفرینی سبز یعنی کسبوکاری که کالاها و خدماتی را فراهم میکند که به حرکت اقتصادی کمک کند و به کاهش کربن و راندمان بیشتر منابع منجر شود. کارآفرینی سبز شامل کسبوکارهایی در بخش محیطزیست (ازجمله بازیافت، مدیریت مواد زائد، مشاوره درزمینة کمک به محیطزیست و نظارت بر سازمانهای فعال در عرصة محیط زیست)، فناوریهای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر (ازجمله باد، موج، حرارت مرکزی زمین) و سوختهای جایگزین است. کسبوکارهای سبز مشاغلیاند که در فعالیتهای اقتصادی درگیرند و به حفاظت یا بازیابی محیط زیست یا حفظ منابع طبیعی کمک میکنند.
سازمان بینالمللی کار و برنامة محیطزیست ملل متحد کسبوکار سبز را چنین تعریف کردهاند: فرصتهای شغلی در کشاورزی، صنعت کارخانهای، ساختوساز، تأسیسات، تعمیر و نگهداری و فعالیتهای علمی و فنی، مدیریتی و خدماتی که بهطور اساسی در حفاظت و احیای محیط زیست نقش دارند (رضایی و همکاران، 1395: 38-37).
عموماً کارآفرینی سبز به دو طبقة اصلی تقسیمبندی میشود و رویکردهای متفاوتی دارد: الف- کسبوکارهای موجود که عملیات مدیریت محیط زیستی یا فرایند تولید پاک را میپذیرد و ب- کسبوکارهای جدید که برمبنای حفاظت منابع طبیعی و اکولوژیکی ایجاد میشود. گروه اول با نظریههای تفکیک محصول تبیین میشود. براساس این نظریهها، شرکتها عملیات مدیریت محیط زیست را با هدف ایجاد نوآوری و کسب مزیت رقابتی انتخاب میکنند. رابطة مثبت بین عملیات مدیریت محیط زیست (که در مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها با نظامهای مدیریت محیط زیست پذیرش و اجرا شده است) و کسب مزایای رقابتی و نوآوری در مطالعات مختلف ثابت شده است (Nill and Kemp, 2009: 670).
جمعبندی حاصل از نظریههای مختلف نشان میدهد کارآفرینی سبز نیز فواید بسیاری دارد؛ اما در این بین، بررسی حاصل از تجربیات جهانی نشان میدهد درزمینة کارآفرینی کشاورزی سبز، موانع و محدودیتهایی وجود دارد. بر این اساس در جدول (2) محدودیتها و موانع کارآفرینی سبز نیز بیان شده است؛ همچنین در شکل (1) مدل مفهومی مرتبط با موانع کارآفرینی سبز طراحی شده است.
جدول- 2: موانع و محدودیتهای کارآفرینی کشاورزی سبز
موانع |
عوامل |
منابع |
اقتصادی |
بستهبندی نامناسب محصولات سبز، نداشتن برندهای تجاری مشخص، نپرداختن هزینههای بیشتر برای خرید محصولات سبز، هزینة زیاد سرمایهگذاری برای تولید محصولات سبز، شرایط نابرابر رقابت در برابر کشت آبی، کاهش تولید و درآمد با کشت محصولات سبز، خرید محصولات سبز با قیمت کم توسط دلالان |
پارالوپز و کالاتراوا رگونا[1] (2005)، خالدی (1386)، نادعلی و رنجبر (1390)، |
زیرساختی |
نبود بازارهای مشخص برای فروش محصولات سبز، نبود سازمان یا شرکت مشخص برای نظارت و تأیید محصولات سبز، نخریدن تضمینی محصولات توسط دولت در سطح استان، نبود چهارچوبهای نهادی مناسب برای حمایت از کارآفرینی سبز، نبود مقررات و استانداردهای خاص برای کنترل محصولات سبز، وجود قوانین و نظارتهای سختگیرانه در فرایند کسب مارک محصولات سبز و وسایل مورد نیاز و کافی برای حملونقل و فروش محصولات تولیدشده در بازارهای بزرگتر، نبود سیستمهای مکانیزة بستهبندی |
پارالوپز و کالاتراوا رگونا (2005)، نارایانان[2] (2005)، نادعلی و رنجبر (1390)، استریت و همکاران[3] (2005)، خالدی و امجدی (1390) |
ترویجی- آموزشی |
دانش و اطلاعات اندک کارشناسان کشاورزی درزمینة کارآفرینی سبز، نبود آموزشهای رسمی و غیررسمی، آگاهی کم مصرفکنندگان از محصولات سبز و آشنایی اندک با آنها، ناآشنایی با فناوری تولید محصولات سالم، نبود اطلاعرسانی و تبلیغ مؤثر درزمینة تولید و مصرف محصولات سبز |
پدل و لامپکین[4] (1994)، خالدی (1386)، غفوری (1394)، لکاس و کامن[5] (2008)، ریموند و همکاران[6] (2013) |
فنی و مدیریتی |
مشکلات کنترل آفات و امراض محصولات، نیاز به مدیریت و نگهداری امراض بیشتر و مناسبتر نسبت به تولید محصولات سبز در کشاورزی، تولیدنشدن و عرضة ناکافی حشرات و موجودات مورد نیاز برای مبارزة بیولوژیک، تولید و عرضة ناکافی محصولات سبز به نسبت رشد جمعیت، نداشتن مهارت و دانش کافی برای تولید محصول سبز، دردسترسنبودن زمینهای حاصلخیز و مناسب برای کشاورزی سبز، کمبود نیروی ماهر |
سمایی (1387)، استریت و همکاران (2005)، نادعلی و رنجبر (1390)، خالدی و همکاران [7] (2007) |
حمایتی |
برگزارنشدن کلاسهای آموزشی - ترویجی درزمینة کارآفرینی سبز، ارائهنشدن خدمات مناسب توسط سازمان جهاد کشاورزی و سایر سازمانهای مرتبط، نبود حمایت کافی از طرحها و ایدههای دانشجویی از سوی دانشگاه، تمایلنداشتن تشکلهای تولیدی مانند اتحادیهها به تولید محصولات سبز، انجامندادن پژوهشهای کاربردی درزمینة توسعة کارآفرینی سبز |
کریمی و جوهری (1392)، خالدی و امجدی (1390)، میدمور و همکاران[8] (2001)، مرادی و همکاران (1390)، هاشمینژاد و رضوانفر (1389) |
منبع: یافتههای اسنادی پژوهش، 1396
چالشهای توسعۀ کارآفرینی سبز روستایی |
اقتصادی |
زیرساختی و فنی |
آموزشی - حمایتی |
اجتماعی - فرهنگی |
نفوذ دلالان، تورم، اختلاف قیمت، نداشتن برند تجاری، درآمد ناکافی |
کمبود تجهیرات انبارداری، کمبود نیروی ماهر، نداشتن امکانات سریع حمل و نقل |
نبود آموزشهای رسمی، عدم اطلاعرسانی و تبلیغ مناسب |
پایین بودن سطح سواد، اهمیت کم جامعه به تولید محصول سبز، نبود تعاونیهای حمایتی |
از بین رفتن دانش بومی کشاورزی سبز |
عدم استفاده از ظرفیتهای تولیدی محیط |
شکل- 1: چهارچوب مفهومی پژوهش
منبع: نگارندگان، 1397
روششناسی پژوهش
این پژوهش بر پایۀ روش توصیفی ـ پیمایشی استوار و ازنظر هدف کاربردی است. جستار حاضر همانند سایر پژوهشها دو بخش عمده دارد: بخش اول را مطالعات کتابخانهای و اسنادی (برای بررسی مواردی چون ادبیات نظری موضوع و پیشینة پژوهش) دربرمیگیرد و بخش دوم شامل پژوهشهای میدانی و پیمایشی (تکمیل پرسشنامه و مصاحبه) است.
اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامة 9 ارزشی توماس الساعتی[9] (جامعة هدف تعداد 11 نفر از کارشناسان و متخصصان) و پرسشنامة 5 طیفی لیکرت (جامعة هدف سرپرستان خانوارهای روستایی) گردآوری شده است. جامعة نمونة پژوهش در واحد روستا، روستاییان 7 روستای «ملادادی، گلهبچه، گمشاد، سراوانی، کوهکن، لورگ باغ و آل گرگ» از توابع منطقة سیستان است. دلیل انتخاب این روستاها، وجود نشانههایی از کارآفرینی سبز دریاچهای در بطن کشاورزی روستاییان ساکن در این مناطق است که در این بین، برای انتخاب جامعة نمونه در واحد روستا، نظر کارشناسان و خبرگان محلی نیز لحاظ شده است. برای برآورد حجم نمونه در سطح خانوارهای روستایی، از فرمول کوکران با احتمال خطای (8درصد) استفاده شده است (جدول 3). بر این اساس برای شناسایی و اولویتبندی موانع و محدودیتهای کارآفرینی سبز دریاچهای از بین 600 خانوار، 120 نفر از سرپرستان خانوارهای روستایی بهمنزلة جامعة نمونه انتخاب شدند و اطلاعات آنها در تحلیل نهایی لحاظ شد. روش نمونهگیری در این پژوهش تصادفی بوده است.
جدول- 3: روستاهای بررسیشده
نام روستا |
جمعیت |
خانوار |
تعداد نمونه |
لورگ باغ |
207 |
54 |
11 |
ملادادی |
895 |
197 |
39 |
آل گرگ |
120 |
29 |
6 |
گلهبچه |
361 |
77 |
15 |
گمشاد |
592 |
134 |
27 |
سراوانی |
289 |
65 |
13 |
کوهکن |
216 |
44 |
9 |
جمع |
2680 |
600 |
120 |
منبع، مرکز آمار ایران، 1390
برای برآورد اهداف پژوهش در چهارچوب مطالعات میدانی، طیف گستردهای از شاخصها در ابعاد اقتصادی، زیرساختی و فنی، آموزشی و فنی و اجتماعی - فرهنگی در قالب تلفیقی از دو نوع شاخصهای استاندارد و پژوهشگرساخته بررسی شده است (جدول 4). روایی صوری و محتوایی سازههای پرسشنامه براساس نظر کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و اعضای هیئت علمی دانشگاه (11 نفر) ارزیابی و تأیید شد؛ همچنین پایایی سازهها و همسانی درونی گویههای هر سازه با محاسبة ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی و برای موانع اقتصادی، زیرساختی و فنی، آموزشی و حمایتی و اجتماعی - فرهنگی به ترتیب 66/0، 69/0، 71/0 و 55/0 محاسبه شد. برای پردازش دادههای پژوهش آمارههای توصیفی، فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آزمون T تکنمونهای در نرمافزار SPSS به کار رفت؛ همچنین برای تجزیهوتحلیل دادههای کارشناسی (وزندهی معیارها و زیرمعیارها) از مقایسههای زوجی فازی (FAHP) که کارشناسان سازمانها، ادارات و استادان دانشگاه انجام دادند و برای رتبهبندی عوامل مؤثر از تکنیک تحلیل رابطۀ خاکستری (GRA) استفاده شد.
فرایند تحلیل سلسلهمراتبی فازی (FAHP) را در سال 1983 برای نخستین بار دو پژوهشگر هلندی به نام وان لارهوفن و پدریک[10] به دنبال آشکارشدن ایرادات و مشکلات تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) ازجمله وجود مقیاس نامتوازن در قضاوتها، عدم قطعیت، دقیقنبودن مقایسههای زوجی و بازتابنیافتن کامل سبک تفکر انسانی پیشنهاد کردند. این روش با جایگزینی اعداد فازی مثلثی در ماتریس مقایسههای زوجی و برمبنای کمترین مجذورات لگاریتمی بنا نهاده شده است (حبیبی و همکاران، 1393: 63؛ عنابستانی و وصال، 1395: 138).
FAHP، یک نظریة ریاضی طراحیشده برای مدلکردن ابهام فرایندهای وابسته به دانش بشری انسان است. تصمیمگیرنده آزادانه دامنة مقادیر مدنظر را انتخاب میکند. قضاوت مردد کارشناس با عدد فازی بیان میشود؛ بنابراین FAHP، دامنهای از مقادیر را برای بیان عدم قطعیت تصمیمگیرندگان به کار میگیرد. در این روش برای مقایسة زوجی گزینهها، از اعداد فازی و برای بهدستآوردن وزنها و برتریها از روش میانگین هندسی استفاده میشود؛ زیرا این روش بهسادگی به حالت فازی تعمیمیافتنی است و همچنین پاسخ یگانهای برای ماتریس مقایسات زوجی تعیین میکند. در این روش شخص تصمیمگیرنده مقایسات زوجی المانهای هر سطح را در قالب اعداد فازی ذوزنقهای بیان میکند (عیسوی و همکاران، 1391: 29).
در انجام روش (FAHP) مراحل زیر به اجرا گذاشته میشود:
1- رسم نمودار سلسلهمراتبی؛
2- تشکیل ماتریس مقایسة زوجی با بهکارگیری اعداد فازی؛
3- محاسبة وزن نرمالشدة فازی هر عنصر (Si) برای هریک از سطرهای ماتریس مقایسة زوجی؛
4- محاسبة درجة بزرگی (Si)ها نسبت به یکدیگر؛
5- محاسبة وزن معیارها و گزینهها در ماتریسهای مقایسة زوجی؛
6- محاسبة بردار وزن نهایی (عطایی، 1389: 108-106؛ عنابستانی و وصال، 1395: 138).
جدول- 4: مؤلفهها و شاخصهای پژوهش
موانع |
عوامل |
اقتصادی |
خرید محصولات سبز با قیمت کم توسط دلالان و واسطهها، نامناسببودن حمایتهای دولت درزمینۀ توسعۀ بازار محصول، اطلاعنداشتن از بازار تقاضای محصول، صادرنشدن محصول به استانهای مجاور، نداشتن نام و برند تجاری مشخص، شفافنبودن قیمت محصول، گرانی محصول در بازار، هزینة زیاد کارگر برای تولید محصول، تورم قیمت محصول، کاهش تولید و درآمد با کشت محصولات سبز، هزینة زیاد نگهداری محصول، واردات بیموقع محصولات مشابه از استانهای مجاور |
زیرساختی و فنی |
نبود بازار فروش مشخص، نبود سازمان یا شرکت مشخص برای نظارت و تأیید محصول سبز، نخریدن تضمینی محصول توسط دولت، نبود چهارچوبهای نهادی مناسب برای حمایت از کارآفرینی سبز، نبود مقررات و استانداردهای خاص برای کنترل محصول، نبود سردخانه و انبار برای نگهداری محصول، نبود امکانات حملونقل سریع برای توزیع محصول به بازارها، نبود امکانات ارتباطی نوین برای بازاریابی محصول، تولید و عرضة ناکافی محصولات سبز به نسبت رشد جمعیت، نداشتن مهارت و دانش کافی برای تولید محصول سبز، دردسترسنبودن زمینهای حاصلخیز و مناسب برای کشاورزی سبز، کمبود نیروی ماهر |
آموزشی- حمایتی |
دانش و اطلاعات اندک کارشناسان کشاورزی درزمینة کارآفرینی سبز، نبود آموزشهای رسمی و غیررسمی، آگاهی اندک مصرفکنندگان از محصولات سبز و آشنایی کم با آنها، ناآشنایی با فناوری تولید محصولات سالم، عدم اطلاعرسانی و تبلیغ مؤثر درزمینة تولید و مصرف محصولات سبز، ارائهنشدن خدمات مناسب توسط سازمان جهاد کشاورزی و سایر سازمانهای مرتبط، نبود طرحها و ایدههای علمی از سوی دانشگاه منطقه، تمایلنداشتن تشکلهای تولیدی مانند اتحادیهها به تولید محصولات سبز |
اجتماعی- فرهنگی |
سواد کم کشاورزی، همکارینکردن دهیاری و شورای روستا برای ایجاد بسترهای کارآفرینی سبز، علاقة کم روستاییان به تولید محصولات سبز، اهمیتندادن جامعه به تولید محصول سبز، نبود تعاونیهای خودجوش روستایی درزمینة تولید سبز |
معرفی محدودة پژوهش
دشت سیستان در شرق ایران و در شمال استان سیستان و بلوچستان با طول جغرافیایی 61 درجه و 31 دقیقة شرقی و عرض جغرافیایی 30 درجه و 55 دقیقة شمالی نسبت به نیمروز گرینویچ با ارتفاع از سطح دریای 478 متر و اقلیم گرم و خشک قرار دارد. میانگین بارش سالیانة آن 57 میلیمتر و دمای آن از 5/9- تا 49 درجة سانتیگراد متغیر است. از ویژگیهای شاخص دشت سیستان، وجود تالاب هامون است. این تالاب که به آن دریاچه نیز گفته میشود، در طول تاریخ به دلیل موقعیت جغرافیایی، موجودیت تقریباً همیشگی و نیز به علت شیرینبودن آبش، مهمترین تالاب بخش خاوری فلات ایران محسوب میشود. این تالاب سه ناحیه دارد: هامون در مغرب و جنوب غربی، هامون سابوری در شمال غربی و هامون پوزک در شمال شرقی سیستان و از لحاظ اقتصادی برای ساکنان سیستان بسیار مهم است و ازنظر زیستمحیطی نیز منبعی بزرگ و مهم به شمار میرود (پیری و انصاری، 1392: 65).
زندگی تعدادی از روستاهای واقع در حاشیة دریاچة هامون وابسته به این منبع آبی است. این دریاچه علاوه بر اینکه بستر کشاورزی ارگانیک و غیرفصلی محسوب میشود، باعث کارآفرینی جمعیتی بیش از 6000 هزار نفر در منطقه شده و بر معاش مردم محلی تأثیر مستقیم داشته است که خود نشان از مزایای کارآفرینی سبز دارد. با وجود این در این مقاله سعی بر آن بوده است چالشهای کارآفرینی سبز در روستاهایی سنجیده شود که کمترین معیارهای کارآفرینی در آنها وجود داشته باشد؛ بر این اساس تعداد 7 روستا (تعداد 3 روستا از توابع شهرستان هیرمند و
4 روستا از توابع شهرستان هامون) که ارتباط مستقیم با کارآفرینی سبز در منطقه دارند، بهمنزلة محدودة پژوهش انتخاب شدند.
شکل- 2: معرفی محدودة پژوهش
یافتههای پژوهش
بعضی از ویژگیهای پاسخگویان
در این پژوهش ترکیب سنی پاسخگویان در 5 گروه سنی طبقهبندی شده است. همانطور که در جدول (5) نشان داده شده است، 7/31درصد بین 40-31 سال و 8/20درصد در ردة سنی 50- 41 سال قرار دارند. از بین
120 نفری که در نظرسنجی شرکت کردهاند، تمامی 120 نفر معادل 100درصد را مردان تشکیل دادهاند؛ همچنین پاسخگویان برحسب سواد (تحصیلات) در چهار گروه طبقهبندی شدهاند. نتایج نشان میدهد بیشترین فراوانی در گروه ابتدایی 50درصد و کمترین فراوانی در گروههای دیپلم و بالاتر 7/6درصد است؛ همچنین در این پژوهش افراد به لحاظ شغل اصلی در 6 گروه تقسیمبندی شدهاند. از مجموع 120 پاسخگو، بیشترین فراوانی با 2/74درصد مربوط به کشاورزی است؛ همچنین در این پژوهش افراد از لحاظ درآمدی به چهار گروه تقسیم شدند که در این بین بیشترین فراوانی (7/51درصد) مربوط به دستة درآمدی 500 هزار تومان تا 1 میلیون تومان است.
جدول- 5: عضی از مهمترین ویژگیهای عمومی پاسخگویان
متغیر |
محدوده |
فراوانی |
درصد |
متغیر |
محدوده |
فراوانی |
درصد |
جنس |
مرد |
120 |
100 |
تحصیلات |
بیسواد |
31 |
8/25 |
زن |
0 |
0 |
ابتدایی |
60 |
50 |
||
سن |
30- 20 |
30 |
25 |
راهنمایی |
21 |
5/17 |
|
40- 31 |
38 |
7/31 |
دیپلم و بالاتر |
8 |
7/6 |
||
50- 41 |
25 |
8/20 |
وضعیت اشتغال |
کشاورزی |
89 |
2/74 |
|
60- 51 |
27 |
5/22 |
دامداری |
9 |
5/7 |
||
نوع پاسخگو |
کمتر از 500 هزار |
25 |
8/20 |
کارمند |
9 |
5/7 |
|
500 تا 1 میلیون |
62 |
7/51 |
مرغداری |
4 |
3/3 |
||
1 تا 2 میلیون |
25 |
9/20 |
صنایع دستی |
9 |
5/7 |
||
2 میلیون به بالا |
8 |
7/6 |
سایر |
1 |
4/2 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
با توجه به مطالعات اکتشافی، 4 بعد اقتصادی، زیرساختی - فنی، آموزشی و حمایتی و اجتماعی - فرهنگی در قالب محدودیتهای پیش روی کارآفرینی سبز در روستاهای منطقة سیستان نقشآفرینی میکنند.
موانع بعد اقتصادی
برای بعد اقتصادی 12 شاخص تعیین شده است. نتایج جدول (6) نشان میدهد ازنظر روستاییان، مؤلفههای خرید محصولات سبز با قیمت کم توسط دلالان با میانگین 55/4درصد، نامناسببودن حمایتهای دولت درزمینۀ توسعۀ بازار محصول با میانگین 35/4درصد و صادرنشدن محصول به استانهای مجاور با میانگین 30/4درصد، مهمترین موانع اقتصادی کارآفرینی سبز هستند.
شواهد عینی حاکی است روستاییان در امر بازاریابی محصولات سبز ضعیفاند و توانایی فروش محصول را با قیمت مناسب ندارند؛ بر همین اساس دلالان و واسطهها از این فرصت سوءاستفاده کرده و محصولات سبز را به قیمت کمتر میخرند و به بازار عرضه میکنند. در این بین دولت تاکنون درزمینۀ بازاریابی محصولات سبز دریاچهای هیچگونه برنامهای در منطقه نداشته و زمینههای قانونی حمایت از کشاورزان در دستورکار مسئولان مربوط قرار نگرفته است.
همچنین مؤلفههای واردات بیموقع محصولات مشابه از استانهای مجاور و هزینة زیاد نگهداری محصول به ترتیب با میانگینهای 75/1 و 92/1درصد، کمترین اثر را بر ایجاد محدودیتهای کارآفرینی سبز داشته است. این نکته جالب توجه است که هنگام برداشت محصول سبز دریاچهای (خربزه در فصل پاییز) در هیچ نقطهای از کشور خربزه برداشت نمیشود. این امر نشان از رقیبنداشتن محصول در بازارهای منطقه و حتی ملی دارد که لازم است بهمنزلة یک فرصت از مزایای اقتصادی آن استفاده کرد.
جدول- 6: فراوانی، میانگین وزنی و انحراف معیار شاخصهای بعد موانع اقتصادی
شاخص |
بسیار کم |
کم |
متوسط |
زیاد |
بسیار زیاد |
میانگین |
انحراف معیار |
رتبه |
خرید محصولات سبز با قیمت کم توسط دلالان |
0 |
0 |
0 |
2/44 |
8/55 |
55/4 |
49/0 |
1 |
نامناسببودن حمایتهای دولت درزمینۀ توسعۀ بازار محصول |
0 |
0 |
3/8 |
3/48 |
3/43 |
35/4 |
63/0 |
2 |
صادرنشدن محصول به استانهای مجاور |
0 |
0 |
7/11 |
8/45 |
5/42 |
30/4 |
67/0 |
3 |
نداشتن نام و برند تجاری مشخص |
0 |
5/2 |
45 |
3/43 |
2/9 |
59/3 |
69/0 |
4 |
اطلاعنداشتن از بازار تقاضای محصول |
0 |
8/20 |
7/51 |
8/20 |
7/6 |
13/3 |
81/0 |
5 |
شفافنبودن قیمت محصول |
0 |
15 |
65 |
7/16 |
3/3 |
08/3 |
66/0 |
6 |
قیمت زیاد محصول در بازار |
2/4 |
3/58 |
2/29 |
3/8 |
0 |
41/2 |
70/0 |
7 |
هزینة زیاد کارگر برای تولید محصول |
5/17 |
8/45 |
5/22 |
2/14 |
0 |
33/2 |
92/0 |
8 |
تورم قیمت محصول |
25 |
8/40 |
2/24 |
10 |
0 |
19/2 |
92/0 |
9 |
کاهش تولید و درآمد با کشت محصولات سبز |
3/28 |
3/48 |
7/6 |
7/16 |
0 |
11/2 |
93/0 |
10 |
هزینة زیاد نگهداری محصول |
3/38 |
5/42 |
5/7 |
7/11 |
0 |
92/1 |
96/0 |
11 |
واردات بیموقع محصولات مشابه از استانهای مجاور |
8/55 |
5/22 |
5/12 |
2/9 |
0 |
75/1 |
99/0 |
12 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
برای اولویتبندی شاخصهای بعد موانع اقتصادی براساس نظر کارشناسان، از روش مقایسة زوجی (FAHP) استفاده شده است. نتایج جدول (7) نشان میدهد در بین متغیرهای بررسیشده، شاخصهای وجود واسطهها و دلالان، صادرنشدن محصول به استانهای مجاور و اطلاعنداشتن از بازار تقاضای محصول به ترتیب با وزنهای 19/0، 16/0 و 12/0درصد، مهمترین محدودیتها هستند و شاخصهای هزینة زیاد نگهداری محصول، واردات بیموقع محصولات مشابه از استانهای مجاور و کاهش تولید و درآمد با کشت محصولات سبز به ترتیب با وزنهای 01/0، 02/0 و 04/0 درصد، کماهمیتترین محدودیتهای پیش روی کارآفرینی سبز دریاچهای هستند.
جدول- 7: وزن نهایی شاخصهای بعد موانع اقتصادی
شاخصها |
وزن کلی |
وزن نرمالشده |
رتبه |
خرید محصولات سبز با قیمت کم توسط دلالان و واسطهها |
19/0 |
0.032 |
1 |
صادرنشدن محصول به استانهای مجاور |
16/0 |
0.027 |
2 |
اطلاعنداشتن از بازار تقاضای محصول |
0.12 |
0.019 |
3 |
نامناسببودن حمایتهای دولت درزمینۀ توسعۀ بازار محصول |
11/0 |
0.017 |
4 |
نداشتن نام و برند تجاری مشخص |
0.10 |
0.015 |
5 |
شفافنبودن قیمت محصول |
0.09 |
0.013 |
6 |
قیمت زیاد محصول در بازار |
0.06 |
0.009 |
7 |
هزینة زیاد کارگر برای تولید محصول |
0.05 |
0.007 |
8 |
تورم قیمت محصول |
0.05 |
0.007 |
9 |
کاهش تولید و درآمد با کشت محصولات سبز |
04/0 |
0.005 |
10 |
واردات بیموقع محصولات مشابه از استانهای مجاور |
0.02 |
0.003 |
11 |
هزینة زیاد نگهداری محصول |
0.01 |
0.000 |
12 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
موانع بعد زیرساختی و فنی
موانع بعد زیرساختی و فنی 12 شاخص دارد. نتایج جدول 8 نشان میدهد ازنظر پاسخگویان، مؤلفههای نخریدن تضمینی محصول توسط دولت، نبود سردخانه و انبار برای نگهداری محصول و نبود امکانات حملونقل سریع برای توزیع محصول به بازار به ترتیب با میانگینهای 14/4، 12/4 و 88/3درصد، مهمترین محدودیتهای پیش روی کارآفرینی سبز هستند. در همین راستا در بیشتر جوامع دولتها به تولید و خرید محصولات سبز توجه دارند که این امر زمینة لازم را برای استفاده از این محصولات فراهم میآورد. از سوی دیگر محصول سبز دریاچهای (خربزه) به دلیل فسادپذیری زودرس، نیازمند سردخانه و انبار و سیستمهای حملونقل مناسب است؛ همچنین مؤلفههای کمبود نیروی ماهر، نداشتن مهارت و دانش کافی برای تولید محصول سبز و دردسترسنبودن زمینهای حاصلخیز و مناسب برای کشاورزی سبز به ترتیب با میانگینهای 84/1، 34/2 و 60/2درصد، نقش کماهمیتی در ایجاد چالشهای کارآفرینی سبز دارند.
جدول- 8: فراوانی، میانگین وزنی و انحراف معیار شاخصهای موانع زیرساختی و فنی
شاخص |
بسیار کم |
کم |
متوسط |
زیاد |
بسیار زیاد |
میانگین |
انحراف معیار |
رتبه |
نخریدن تضمینی محصول توسط دولت |
8 |
8 |
7/21 |
7/36 |
40 |
14/4 |
84/0 |
1 |
نبود سردخانه و انبار برای نگهداری محصول |
0 |
0 |
7/11 |
2/64 |
2/24 |
12/4 |
58/0 |
2 |
نبود امکانات حملونقل سریع برای توزیع محصول به بازار |
0 |
0 |
2/24 |
3/63 |
5/12 |
88/3 |
59/0 |
3 |
نبود بازار فروش مشخص |
0 |
15 |
3/43 |
2/19 |
5/22 |
49/3 |
56/0 |
4 |
نبود امکانات ارتباطی نوین برای بازاریابی محصول |
0 |
0 |
0 |
8/60 |
2/39 |
39/3 |
49/0 |
5 |
تولید و عرضة ناکافی محصولات سبز به نسبت رشد جمعیت |
0 |
15 |
2/49 |
8/35 |
0 |
20/3 |
68/0 |
6 |
نبود چهارچوبهای نهادی مناسب برای حمایت از کارآفرینی سبز |
0 |
2/29 |
50 |
8/20 |
0 |
91/2 |
70/0 |
7 |
نبود سازمان یا شرکت مشخص برای نظارت و تأیید محصول سبز |
5/12 |
2/34 |
3/13 |
7/36 |
3/3 |
84/2 |
45/0 |
8 |
نبود مقررات و استانداردهای خاص برای کنترل محصول |
0 |
40 |
7/41 |
3/18 |
0 |
78/2 |
73/0 |
9 |
دردسترسنبودن زمینهای حاصلخیز و مناسب برای کشاورزی سبز |
2/24 |
25 |
3/18 |
7/31 |
8 |
60/2 |
66/0 |
10 |
نداشتن مهارت و دانش کافی برای تولید محصول سبز |
40 |
2/29 |
5/2 |
3/13 |
15 |
34/2 |
48/0 |
11 |
کمبود نیروی ماهر |
7/31 |
5/52 |
8/15 |
0 |
0 |
84/1 |
67/0 |
12 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
نتایج حاصل از مقایسة زوجی (FAHP) شاخصهای مربوط به بعد محدودیتهای زیرساختی و فنی ازنظر کارشناسان در جدول 10 نشان میدهد شاخصهای نخریدن تضمینی محصول توسط دولت، نبود سردخانه و انبار برای نگهداری محصول و نبود امکانات حملونقل سریع برای توزیع محصول به بازارها به ترتیب با وزنهای 30/0، 19/0 و 14/0درصد، مهمترین محدودیتهای پیش روی کارآفرینی سبز و شاخصهای کمبود نیروی ماهر، نداشتن مهارت و دانش کافی برای تولید محصول سبز و دردسترسنبودن زمینهای حاصلخیز و مناسب برای کشاورزی سبز به ترتیب با وزنهای 01/0، 01/0 و 02/0درصد، کماهمیتترین محدودیتها ازنظر کارشناسان هستند.
جدول- 9: وزن نهایی شاخصهای بعد موانع زیرساختی و فنی
شاخصهای محدودیتهای زیرساختی و فنی |
وزن کلی |
وزن نرمالشده |
رتبه |
نخریدن تضمینی محصول توسط دولت |
0.30 |
0.032 |
1 |
نبود سردخانه و انبار برای نگهداری محصول |
0.19 |
0.017 |
2 |
نبود امکانات حملونقل سریع برای توزیع محصول به بازارها |
0.14 |
0.011 |
3 |
نبود امکانات ارتباطی نوین برای بازاریابی محصول |
0.08 |
0.008 |
4 |
نبود چهارچوبهای نهادی مناسب برای حمایت از کارآفرینی سبز |
0.07 |
0.008 |
5 |
تولید و عرضة ناکافی محصولات سبز به نسبت رشد جمعیت |
0.06 |
0.008 |
6 |
نبود بازار فروش مشخص |
0.05 |
0.007 |
7 |
نبود مقررات و استانداردهای خاص برای کنترل محصول |
0.04 |
0.007 |
8 |
نبود سازمان یا شرکت مشخص برای نظارت و تأیید محصول سبز |
0.03 |
0.006 |
9 |
دردسترسنبودن زمینهای حاصلخیز و مناسب برای کشاورزی سبز |
0.02 |
0.006 |
10 |
نداشتن مهارت و دانش کافی برای تولید محصول سبز |
0.01 |
0.005 |
11 |
کمبود نیروی ماهر |
0.01 |
0.005 |
12 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
موانع آموزشی و حمایتی
نتایج جدول (10) گویای این است که مؤلفههای ارائهنشدن خدمات مناسب توسط جهاد کشاورزی و سایر سازمانهای مرتبط با میانگین 64/3درصد، عدم اطلاعرسانی و تبلیغ مؤثر درزمینۀ تولید و مصرف محصولات سبز با میانگین 06/3درصد و نبود طرحها و ایدههای علمی دانشگاه منطقه با میانگین 85/2درصد به ترتیب بارزترین محدودیتهای کارآفرینی سبز و مؤلفههای آگاهی اندک مصرفکنندگان از محصولات سبز و آشنایی کم با آنها، ناآشنایی با فناوری تولید محصولات سالم و نبود آموزشهای رسمی و غیررسمی با میانگینهای 78/1، 81/1 و 84/1درصد، کماهمیتترین عوامل به حساب میآیند.
جدول- 10: فراوانی، میانگین وزنی و انحراف معیار شاخصهای بعد موانع آموزشی و حمایتی
شاخص |
بسیار کم |
کم |
متوسط |
زیاد |
بسیار زیاد |
میانگین |
انحراف معیار |
رتبه |
ارائهنشدن خدمات مناسب توسط جهاد کشاورزی و سایر سازمانهای مرتبط |
0 |
2/4 |
2/39 |
45 |
7/11 |
64/3 |
74/0 |
1 |
عدم اطلاعرسانی و تبلیغ مؤثر درزمینة تولید و مصرف محصولات سبز |
7/1 |
8/20 |
3/53 |
5/17 |
7/6 |
06/3 |
84/0 |
2 |
نبود طرحها و ایدههای علمی دانشگاه منطقه |
0 |
2/34 |
8/45 |
20 |
0 |
85/2 |
72/0 |
3 |
دانش و اطلاعات اندک کارشناسان کشاورزی درزمینة کارآفرینی سبز |
8/35 |
7/31 |
0 |
8/15 |
7/16 |
45/2 |
51/0 |
4 |
تمایلنداشتن تشکلهای تولیدی مانند اتحادیهها به تولید محصولات سبز |
8/25 |
50 |
5 |
19 |
2/9 |
26/2 |
21/0 |
5 |
نبود آموزشهای رسمی و غیررسمی |
2/54 |
3/18 |
5/17 |
2/9 |
8 |
84/1 |
66/0 |
6 |
ناآشنایی با فناوری تولید محصولات سالم |
8/70 |
7/6 |
0 |
15 |
5/7 |
81/1 |
40/0 |
7 |
آگاهی اندک مصرفکنندگان از محصولات سبز و آشنایی کم با آنها |
8/60 |
7/16 |
10 |
3/8 |
2/4 |
78/1 |
47/0 |
8 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
نتایج حاصل از اولویتبندی شاخصهای بعد موانع آموزشی و حمایتی در جدول (11) نشان میدهد شاخصهای عدم اطلاعرسانی و تبلیغ مؤثر درزمینة تولید و مصرف محصولات سبز و ارائهنشدن خدمات مناسب توسط سازمان جهاد کشاورزی و سایر سازمانهای مرتبط کشاورزی به ترتیب با وزنهای 29/0 و 19/0درصد، مهمترین چالشها هستند و شاخصهای آگاهی اندک مصرفکنندگان از محصولات سبز و آشنایی کم با آنها، ناآشنایی با فناوری تولید محصولات سالم و نبود آموزشهای رسمی و غیررسمی به ترتیب با وزنهای 04/0، 08/0 و 0.9درصد، کماهمیتترین چالشهای پیش روی کارآفرینی سبز به شمار میآیند.
جدول- 11: وزن نهایی شاخصهای بعد موانع آموزشی و حمایتی
شاخصهای موانع آموزشی و حمایتی |
وزن کلی |
وزن نرمالشده |
رتبه |
عدم اطلاعرسانی و تبلیغ مؤثر درزمینة تولید و مصرف محصولات سبز |
0.28 |
0.018 |
1 |
ارائهنشدن خدمات مناسب توسط سازمان جهاد کشاورزی و سایر سازمانهای مرتبط |
0.19 |
0.013 |
2 |
دانش و اطلاعات اندک کارشناسان کشاورزی درزمینة کارآفرینی سبز |
0.12 |
0.008 |
3 |
نبود طرحها و ایدههای علمی دانشگاه منطقه |
0.11 |
0.007 |
4 |
تمایلنداشتن تشکلهای تولیدی مانند اتحادیهها به تولید محصولات سبز |
0.10 |
0.007 |
5 |
نبود آموزشهای رسمی و غیررسمی |
0.9 |
0.006 |
6 |
ناآشنایی با فناوری تولید محصولات سالم |
0.08 |
0.005 |
7 |
آگاهی اندک مصرفکنندگان از محصولات سبز و آشنایی کم با آنها |
0.04 |
0.002 |
8 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
موانع اجتماعی و فرهنگی
نتایج جدول (12) نشان میدهد شاخصهای همکارینکردن دهیاری و شورای روستا برای ایجاد بسترهای کارآفرینی سبز و همکارینکردن دهیاری و شورای روستا برای ایجاد بسترهای کارآفرینی سبز به ترتیب با میانگینهای 69/2 و 45/2درصد، مهمترین چالشهای پیش روی کارآفرینی سبز هستند؛ همچنین شاخصهای علاقة کم روستاییان به تولید محصولات سبز، سواد کم کشاورزان و اهمیتندادن جامعه به تولید محصول سبز به ترتیب با میانگینهای 48/1، 49/1 و 50/1درصد، نقش اندکی در ایجاد چالشهای کارآفرینی سبز دارند.
جدول- 12: فراوانی، میانگین وزنی و انحراف معیار شاخصهای بعد موانع اجتماعی و فرهنگی
شاخص |
بسیار کم |
کم |
متوسط |
زیاد |
بسیار زیاد |
میانگین |
انحراف معیار |
رتبه |
همکارینکردن دهیاری و شورای روستا برای ایجاد بسترهای کارآفرینی سبز |
8 |
40 |
2/49 |
2/9 |
8 |
69/2 |
68/0 |
1 |
همکارینکردن دهیاری و شورای روستا برای ایجاد بسترهای کارآفرینی سبز |
15 |
5/32 |
45 |
5/7 |
0 |
45/2 |
83/0 |
2 |
اهمیتندادن جامعه به تولید محصول سبز |
7/51 |
7/46 |
7/1 |
0 |
0 |
50/1 |
53/0 |
3 |
سواد کم کشاورزان |
50 |
50 |
0 |
0 |
0 |
49/1 |
50/0 |
4 |
علاقة کم روستاییان به تولید محصولات سبز |
5/62 |
7/26 |
8/10 |
0 |
0 |
48/1 |
68/0 |
5 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
نتایج جدول (13) نشان میدهد شاخصهای نبود تعاونیهای خودجوش روستایی درزمینۀ تولید سبز، اهمیتندادن جامعه به تولید محصول سبز و همکارینکردن دهیاری و شورای روستا برای ایجاد بسترهای کارآفرینی سبز به ترتیب با ضریب تأثیر 0.33، 0.24 و 0.18درصد در رتبههای اول تا سوم قرار گرفتند و بیشترین اثرگذاری را بر ایجاد چالشهای کارآفرینی سبز دارند؛ همچنین شاخصهای سواد کم کشاورزان و علاقة کم روستاییان به تولید محصولات سبز به ترتیب با ضریب تأثیر 0.16 و 0.09درصد، اثرگذاری اندکی بر ایجاد چالشهای کارآفرینی سبز داشتند.
جدول- 13: وزن نهایی شاخصهای بعد موانع اجتماعی و فرهنگی
شاخصهای موانع اجتماعی و فرهنگی |
وزن کلی |
وزن نرمالشده |
رتبه |
نبود تعاونیهای خودجوش روستایی درزمینة تولید سبز |
0.33 |
0.046 |
1 |
اهمیتندادن جامعه به تولید محصول سبز |
0.24 |
0.033 |
2 |
همکارینکردن دهیاری و شورای روستا برای ایجاد بسترهای کارآفرینی سبز |
0.18 |
0.025 |
3 |
سواد کم کشاورزان |
0.16 |
0.022 |
4 |
علاقۀ کم روستاییان به تولید محصولات سبز |
0.09 |
0.010 |
5 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
شناسایی و اولویتبندی ضریب تأثیر ابعاد بررسیشده بر چالشهای پیش روی کارآفرینی سبز
در این بخش براساس نظر روستاییان و با استفاده از آزمون T تکنمونهای میزان چالشهای پیش روی کارآفرینی سبز در تمامی ابعاد مدنظر تعیین شده است. عدد 3، میانة نظری ارزیابی چالشهای پیش روی کارآفرینی سبز انتخاب شد. نتایج جدول (14) حاکی است در ابعاد زیرساختی و فنی (با میانگین 13/3) و اقتصادی (با میانگین 3)، چالشهای پیش روی کارآفرینی سبز بیشتر از میانگین نظری (3) است؛ درواقع این ابعاد جزو عوامل محدودکنندة کارآفرینی سبز در نقاط روستایی سیستاناند؛ همچنین ابعاد اجتماعی ـ فرهنگی (با میانگین 92/1) و آموزشی ـ حمایتی (با میانگین 46/2) به دلیل کسب میانگین کمتر از 3، اثرگذاری کمی بر ایجاد محدودیتهای پیش روی کارآفرینی سبز دارند.
جدول- 14: محدودیتهای پیش روی کارآفرینی سبز از دید کشاورزان
متغیر |
تعداد نمونه |
میانگین |
انحراف معیار |
خطای استاندارد |
رتبه |
زیرساختی و فنی |
120 |
13/3 |
27/0 |
02/0 |
1 |
اقتصادی |
120 |
3 |
48/0 |
02/0 |
2 |
آموزشی – حمایتی |
120 |
46/2 |
69/0 |
03/0 |
3 |
اجتماعی- فرهنگی |
120 |
92/1 |
32/0 |
02/0 |
4 |
منبع:یافتههای پژوهش، 1396
همچنین نتایج جدول (15) گویای این است که در بین ابعاد 4گانة بالا، عامل موانع زیرساختی و فنی با ضریب 0.41درصد رتبۀ اول و عامل موانع اقتصادی با ضریب تأثیر 0.39درصد رتبة دوم، عامل موانع آموزشی و حمایتی با ضریب 0.11درصد رتبۀ سوم و عامل موانع اجتماعی ـ فرهنگی با ضریب 09/0درصد رتبة چهارم را به خود اختصاص دادهاند.
جدول- 15: ضریب اثرگذاری ابعاد بررسیشده از دیدگاه کارشناسان
ابعاد |
تعداد نمونه |
وزن کلی هر بعد |
رتبه |
زیرساختی و فنی |
11 |
41/0 |
1 |
اقتصادی |
11 |
39/0 |
2 |
آموزشی و حمایتی |
11 |
11/0 |
3 |
اجتماعی و فرهنگی |
11 |
09/0 |
4 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
رتبهبندی روستاهای مطالعهشده ازنظر چالشهای کارآفرینی سبز
در این قسمت بهمنظور رتبهبندی روستاهای مطالعهشده از تحلیل رابطۀ خاکستری استفاده شده است. بر این اساس پس از ایجاد رابطۀ خاکستری، ارزشهای عملکردی بین صفر و یک درجهبندی شدند. در مرحلۀ بعد، ضریب رابطۀ خاکستری محاسبه شد. درنهایت پس از تعیین ضریب خاکستری، رتبۀ خاکستری محاسبه شد. نتایج نهایی حاصل از رتبهبندی خاکستری در جدول (16) ارائه شده است.
جدول- 16: رتبهبندی روستاهای مطالعهشده
نام روستا |
وزن |
رتبه |
آل گرگ |
0.910 |
1 |
لورگ باغ |
0.801 |
2 |
کوهکن |
0.755 |
3 |
سراوانی |
0.645 |
4 |
گلهبچه |
0.590 |
5 |
گمشاد |
0.550 |
6 |
ملادادی |
0.488 |
7 |
منبع: یافتههای پژوهش، 1396
نتایج جدول (16) نشان میدهد از بین 7 روستای مطالعهشده، تمامی روستاهای بالا به جز روستای ملادادی
(با ضریب 488/0)، ضریب بیش از 0.50درصد دارند. در این بین روستاهای آلگرگ، لورگ باغ و کوهکن با ضریب 0.910، 0.801 و 0.755درصد، بیشترین محدودیتهای کارآفرینی سبز را دارند. در طرف دیگر، دو روستای گمشاد و ملادادی به ترتیب به وزن 550/0 و 488/0درصد، محدودیتهای کمی نسبت به سایر روستاها دارند.
نتیجهگیری
سیر تحولات جهانی نشان میدهد وجود بیکاری از یک سو و شیوع بیش از حد بیماریهای ناشی از تغذیة ناسالم از سوی دیگر باعث شده است در عصر حاضر، جوامع مختلف توجه ویژهای به کارآفرینی سبز داشته باشند. کارآفرینی سبز بهمنزلة کلید حل معضل بیکاری در جامعه و بهویژه جوامع روستایی مطرح است که با توجه به مزایای بالقوة خود زمینههای گسترش استفاده از محصولات ارگانیک و سبز را افزایش میدهد. کشاورزی سبز دریاچهای منطقة سیستان نمونۀ بارز این امر است. در توصیف این مهم باید گفت خشکسالیهای اخیر باعث بیآبی دریاچة هامون سیستان و به موازات آن ازبینرفتن منبع مهم معیشتی روستاییان حاشیة دریاچه شده است؛ اما روستاییان منطقة سیستان با تکیه بر نبوغ ذهنی و دانستههای بومی خود توانستهاند وجود این بحران اکولوژیکی را به فرصت تبدیل کنند و با کشاورزی سبز در بستر دریاچه به تأمین معاش خود و همچنین اشتغالزایی روستاییان منطقه دست یابند. این نوع کشت بدین صورت است که قسمتی از بستر دریاچة هامون به نام «چونگه دراز»[11]، سطح آب زیرزمینی زیاد و زمین آن بهطور طبیعی نم نسبی مناسبی برای کشت گیاه دارد. با توجه به این مزیت، روستاییان حاشیة دریاچه با کاشتن بذر در بستر تعیینشده سالیانه حجم زیادی از خربزة محلی را برداشت میکنند. در این نوع کشاورزی هیچگونه عملیات آبیاری، سمپاشی و کوددهی انجام نمیشود و کشاورزان فقط با فروبردن بذر در سطح دریاچه به محصول سبز دست مییابند. مجموعة این مزایا باعث شده است علاوه بر دستیابی به محصول ارگانیک، اشتغال بسیاری از روستاییان فراهم شود؛ اما با وجود ایجاد چنین فرصتی، شواهد حاکی از آن است که در برابر کارآفرینی سبز دریاچهای، موانع و چالشهایی وجود دارد که در این مطالعه 4 بعد زیرساختی ـ فنی، اقتصادی، اجتماعی ـ فرهنگی و آموزشی ـ حمایتی درک و بررسی شدند؛ به نحوی که بر پایة دیدگاه کارشناسان و با توجه به ادبیات نظری پژوهش دو عامل موانع زیرساختی - فنی و موانع اقتصادی به ترتیب 41 و 39درصد از چالشهای موجود در منطقة مدنظر را برای ایجاد کارآفرینی سبز دریاچهای خواهند داشت.
نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد در بین ابعاد چهارگانة بررسیشده، نظرهای کارشناسان و روستاییان همسوست؛ بهطوری که هر دو گروه آزموده به ترتیب بعد زیرساختی ـ فنی را نخستین چالش، بعد اقتصادی را دومین چالش، بعد آموزشی ـ حمایتی را سومین چالش و بعد اجتماعی ـ فرهنگی را چهارمین چالش انتخاب کردند.
نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهشهای رضایی و همکاران (1395)، کریمی و جوهری (1392) و نادعلی و رنجبر (1390) همسوست؛ بنابراین لازم است تمهیدات خاصی برای توجه به کارآفرینی سبز بهویژه در مناطق روستایی حاشیۀ دریاچة هامون به کار گرفته شود. نیاز امروز جوامع انسانی به غذای سالم و اشتغال پایدار از نکات ضروری به شمار میآید و برنامهریزی دولتمردان را میطلبد. تکیه بر این توانمندیهای بومی علاوه بر اینکه نیازهای اجتماعی جامعه را برطرف میکند، نقش مهمی در حفظ محیط زیست و توسعة پایدار دارد.
کارآفرینی سبز دریاچهای منطقة سیستان در نوع خود بینظیر و الگویی برای سایر مناطق کشور است که با خشکسالی و کمآبی مواجه هستند؛ بر این اساس در این قسمت پیشنهادهایی بیان شده است:
1- کوتاهکردن دست دلالان و واسطهها و ایجاد تعاونی تولید محصول سبز توسط دولت برای حمایت هرچه بیشتر از کشاورزان؛
2- برندسازی محصول سبز دریاچهای و گسترش تبلیغات برای صادرکردن محصول به خارج از استان؛
3- گسترش حمایتهای مالی و غیرمالی دولت برای ترغیب روستاییان به کشت مداوم محصولات سبز؛
4- خرید محصول سبز توسط دولت برای حمایت مالی از روستاییان؛
5- ایجاد زیرساختها مانند سردخانه و انبار برای جلوگیری از فسادپذیری زودرس محصول؛
6- گسترش نقش سازمانهای مربوط ازجمله جهاد کشاورزی برای تولید محصول سبز؛
7- ارائة راهکارهای علمی مناسب توسط قطب علمی منطقة سیستان (دانشگاه) برای ایجاد زمینههای پیشرفت تولید محصول سبز در منطقه.