Authors
1 Assistant prof, tourism faculty, Semnan University, Iran
2 Ph.D. Candidate, Geography and Rural Planning, Faculty of Geography, University of Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
سرمایة اجتماعی، یکی از شروط لازم برای پیشرفت و توسعة همهجانبة جامعه، گسترش انسجام اجتماعی، بسط مشارکت اجتماعی و اعتماد متقابل فرد - جامعه - دولت است (افراخته و همکاران، 1393: 28)؛ علاوه بر این، سرمایة اجتماعی، وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکههاست که با آسانکردن اقدامات هماهنگ، کارآیی جامعه را بهبود میبخشند (Ellison & All, 2011: 774)؛ به این ترتیب، سرمایة اجتماعی، معیاری برای سنجش قدرت اجتماعی و تعامل فعالانة بدنة جامعة مدنی با دو بخش دولتی و خصوصی است
(Gutiérrez, & All, 2011: 780) و بر این اساس از زمینهها و شرایط لازم برای حکمروایی خوب (روستایی) تلقی میشود.
سرمایة اجتماعی همزمان در جامعه دو نقش کلیدی دارد: نخست اینکه واحدها و بازیگران منفرد اجتماعی را در تعامل با یکدیگر قرار میدهد؛ یعنی آنان را از حالت انفرادی خارج میکند و به هم پیوند میدهد.
دوم اینکه تعامل و همکاری این افراد را آسان، سریع و کمهزینه میسازد (نجفی و همکاران، 1392: 167). این نقش سرمایة اجتماعی باعث شکلگیری جامعهای پویا، خلاق، پیگیر، مسئول، مطالبهگر و مشارکتجو میشود و همین عوامل از یک سو به استفادة بهینه، مطلوبتر و در مسیر پایداری و از سوی دیگر به توفیق چشمگیر در اجرای برنامههای مختلف اجتماعی و اقتصادی در جامعة محلی و حکمروایی مطلوب میانجامد (زنگنه و همکارن، 1393: 112).
از آنجا که یکی از رویکردهای حکمروایی، نظریة سیستمهاست - که در آن ویژگیهای حکمروایی خوب در قالب سیستمی از داده (درونداد)، فرآیند، خروجی (ستانده)، پیامد و اثر است (عظیمی آملی، 1390: 72) - به منظور دستیابی به سطحی پایدار از توسعة اقتصادی و اجتماعی، بیش از هر عامل دیگری به سرمایة اجتماعی، فرهنگی و فکری نیاز است.
نقش و جایگاه روستاها در فرآیند توسعة اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاسهای محلی، منطقهای، ملی و بینالمللی و پیامدهای توسعهنیافتگی مناطق روستایی، همچون: فقر گسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت و ...، موجب توجه به توسعة روستایی و حتی تقدم آن بر توسعة شهری شد (ازکیا، 1387: 33)؛ از این رو توسعة روستایی، فرآیندی چندبعدی و متضمن بهبود پیوستة زندگی و کیفیت آن در جامعة روستایی است. بر این اساس، همراه با افزایش درآمد روستاییان، به آموزش بهتر، کیفیت مناسب بهداشت، درمان و تغذیه، کاهش فقر، محیط زیست حفاظتشده و تساوی هرچه بیشتر فرصتها برای تحقق عدالت اجتماعی، اقتصادی و مکانی در محیط روستایی نیاز است (عظیمی آملی، 1390: 2).
از دهة 1980، به دلیل بحرانهای شدید زیستمحیطی (هاشمی، 1389: 172) به پارادایم توسعة پایدار با چشماندازی بلندمدت در بهرهبرداری از منابع در مجامع جهانی توجه شد (fitri amir & et all, 2015: 118) که مبتنی بر فلسفة عدالت بین نسلی در بهرهگیری از محیط و فرآیندی است که نیازهای حال حاضر را بدون بهخطرانداختن توانایی نسل آینده برای تأمین آنها برطرف میکند (Adriana ilutiu & et all, 2014: 403)؛ به بیان دیگر، یعنی ما محیط را از نسلهای آینده به عاریت گرفتهایم (فراهانی راد، 1389: 44) و باید همان ظرفیت محیط موجود را با لحاظکردن در برنامهریزیهای توسعه، پیداکردن منابع مصرف پایدار و جایگزینی منابع با الگوها و منابع منطقی به آیندگان تحویل دهیم (Sirbu & et all, 2014: 417)؛ این امر، مهمترین و مؤثرترین ابزار اقتصادی برای رسیدن به حد مطلوبی از رشد اقتصادی و حرکت به سوی اقتصادی مولد و مورد اعتماد است (عامری سیاهویی و همکاران، 1390: 160).
نکتة جالب توجه اینکه در ادبیات توسعة پایدار که عمدتا از جنبش زیستمحیطی ریشه گرفته، به جنبههای اجتماعی و اقتصادی پایداری کمتر توجه شده است و به منزلة ابزاری کمککننده برای رسیدن به توسعة پایدار در نظر گرفته میشوند؛ در حالی که پایداری حاصل نمیشود، مگر آنکه در ابعاد اجتماعی و اقتصادی نیز به سطحی پایه و پذیرفته از پایداری رسیده باشیم (mckenzi, 2004: 6)، به بیان دیگر، هرگاه در روند توسعه و تکامل سازمان فضایی سکونتگاهها وقفهای ایجاد شود، در نظام و عملکرد سازمان فضایی، نابسامانی به وجود میآید که منجر به ناپایداری سکونتگاههای روستایی میشود (شایان و همکارن، 1390: 102). بر این اساس توسعة پایدار، توازن میان مسائل زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی است همراه با پیوستگی ارگانیکی؛ به بیان دیگر، نقصان در یک بعد، به گونهای طبیعی و نهادمند مانع سامانیافتن ابعاد دیگر میشود (امیدی، 1392: 115) و تحقق آن در گرو حفظ و ارتقاء کمیت و کیفیت برخورد با منابع، مهارتها و جامعه (علی الحسابی و همکاران، 1390: 156)، همراه با کلنگری است که بنای بنیانی جدید برای روابط انسانی و تداوم حیات بشری به شمار میآید (فرجیراد و سید نصیری، 1389: 33).
در این راستا، امروزه برنامهریزان بر این باورند حکمروایی خوب برای دستیابی به توسعة انسانی پایدار ضرورتی اجتنابناپذیر است. درواقع حکمروایی خوب روستایی، شیوهای مدیریتی است که اگر براساس اصول علمی و اعتماد متقابل تدوین و اجرا شود، اهرمی مناسب برای تضمین پایداری منابع و معیشت جوامع محلی، ساماندهی جوامع، اقتصاد، محیطهای روستایی و توزیع قدرت در نواحی روستایی خواهد بود (Anders, 2005: 40).
ظرفیتسازی برای حکمروایی درست و مطلوب، ابزار اولیه برای ریشهکنکردن فقر، برخورداری عادلانه و برابر شهروندان از مواهب زندگی و مشارکت آنان در تمام امور تصمیمگیری و اجراست. این امر چرخش از رویکردهای سختافزاری را به رویکردهای نرمافزاری در برنامهریزی و مدیریت نشان میدهد. در دیدگاههای سنتی توسعه و مدیریت، سرمایة اقتصادی، فیزیکی و نیروی انسانی، مهمترین نقش را ایفا میکردند؛ اما در عصر حاضر، سرمایة اجتماعی و فرهنگی اهمیت دوچندانی یافتهاند (کماسی و حسینی، 1393: 136).
با توجه به مطالب گفتهشده، این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر سرمایة اجتماعی بر حکمروایی خوب و پایداری جوامع روستایی با نقش تعدیلگر سرمایة فرهنگی است. در این الگو، متغیر سرمایة اجتماعی به منزلة پیشآیند و متغیر پایداری (اجتماعی - اقتصادی) به منزلة پیامدهای حکمروایی خوب در نظر گرفته شدهاند. همچنین در این الگو فرض بر این است که ویژگی سرمایة فرهنگی، نقش تعدیلگری را در رابطة میان حکمروایی خوب روستایی با پایداری اقتصادی - اجتماعی ایفا میکند.
مبانی نظری پژوهش
به طور کلی ما عنوان سرمایه را برای هر موجودیتی (جالب توجه یا اطلاعاتی) که هر نوع مزیتی را برای دارندگان خود فراهم کند، اعم از: سرمایههای طبیعی، مالی، بیولوژیک (مانند حالت سلامت فردی)، سرمایة فرهنگی و اجتماعی به کار میبریم (Dinga, 2013: 247). در سه دهة گذشته، اندیشمندان به سرمایة اجتماعی به منزلة یکی از جذابترین منابع سرمایه توجه کردهاند (Paunescu & Raluca Badea, 2014: 563)؛ شامل مجموعهای از منابع بالقوه و بالفعل موجود در ساختار روابط اجتماعی میان کنشگران (Di Vincenz & Mascia, 2012: 8) یا شبکهای از روابط که موجب ایجاد ارزش برای کنشگران درون شبکهها با دسترسی به منابع موجود در شبکههای روابط فردی و اجتماعی میشود.
سرمایة اجتماعی، مفهومی پیچیده متشکل از ابعاد چندگانه است که به نتایج آثار مختلف درونشبکه اشاره دارد (Castro & et all, 2014: 3) و شامل هنجارهای اجتماعی و ارزشها در روابط متقابل موجود میان فرد و جامعه میشود که با عضویت در شبکههای بین فردی (اعم از رسمی و غیررسمی) و مناسبات اجتماعی و سپس تبدیل آن به اشکال دیگر سرمایه برای بهبود و حفظ جایگاه خود در جامعه نمود پیدا میکند (Prayitno & et all, 2014: 454)؛ بنابراین سرمایة اجتماعی، دارایی نهفته در روابط روزمره میان افراد جامعه: همسایگان، همکاران، دوستان و... است که پیامدهای مثبتی را به ارمغان میآورد؛ از جمله: رفاه خانواده، تقویت همسایگی، افزایش کیفیت زندگی و در سطوح بالاتر نیز پیامدهایی از قبیل کارآمدی اقتصادی و پویایی جامعه (Hamdan & et all, 2014: 170).
امروزه مسائل روستایی ازجمله: کاهش جمعیت، فقر روستاییان، نبود زمینههای اشتغال در روستا، ضعف و کمبود امکانات و خدمات در روستاها و مهاجرت سیلآسا و بیرویة روستاییان به سوی شهرها برای یافتن کار و زندگی بهتر، توجه برنامهریزان را به خود جلب کرده است. بنابراین برنامهریزی روستایی به منزلة یک مکانیسم بر اثر رشد نگرانیهای جهانی دربارة تداوم مسائلی مانند کمبود منابع طبیعی، تخریب محیط زیست، تعادل نابرابر سهام اجتماعی و رقابتهای شدید جهانی (Hami & et all, 2015: 191)، برای پایداری روستا و جلوگیری از انهدام منابع طبیعی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر بسیار ضرورت پیدا میکند (عامری سیاهویی و همکاران، 1390: 160). با توجه به چالشها و تنگناهای گریبانگیر کشورهای در حال توسعه، توجه به پایداری اجتماعی و اقتصادی روستاها در این جوامع ضرورت بیشتری مییابد؛ به دلیل اینکه سهم چشمگیری از ناپایداریهای روستایی به ناپایداریهای اجتماعی و اقتصادی بازمیگردد که گذشته از افزودن بر وخامت وضعیت اشتغال، درآمد، دسترسی به خدمات و نظایر آن، بر پایداری محیطی نیز تأثیر منفی میگذارد (توکلی، 1393: 72). در این راستا امروزه موضوع پایداری، سرلوحة تمامی فعالیتها و برنامههای توسعه، ازجمله توسعة روستایی است (نوریپور و شاهولی، 1390: 64).
فلسفة پایداری در گزارشهای کمیسیون برانتلند با عنوان «آیندة مشترک ما» دربارة محیط زیست و توسعه به طور جدیتری مطرح شد. کمیسیون برانتلند پایداری را برآوردن نیازهای امروز مردم بدون بهخطرانداختن نیازهای نسل آینده تعریف میکند (Hami & etall, 2014: 100). بنا بر گزارش سازمان ملل متحد انسان توانایی ایجاد و کاهش توسعه را دارد؛ بنابراین توسعة پایدار با برنامهریزی تحقق مییابد (Harun & et all, 2014: 607). بر همین اساس، پایداری شامل اصولی ازجمله: پایداری زیستمحیطی، توسعه با حفظ فرآیندهای محیطی، زیستی و منابع ذیربط سازگار است.
پایداری اجتماعی، مفهومی مجزا و نسبتا جدید دربارة نظریة توسعة پایدار است که در طول دهة گذشته به منزلة حوزة خطمشی و عمل ظهور کرده است و مجموعة وسیعی از ذینفعان را دربر میگیرد. برخلاف تفاسیر متعدد در زمینة اهداف پایداری اجتماعی، به نظر میرسد دربارة پایداری توافقی میان اندیشمندان وجود دارد؛ بر این مبنا، پایداری اجتماعی مجموعهای از موضوعات اساسی شامل سرمایة اجتماعی، انسجام اجتماعی، سرمایة انسانی
(Asefa & Frostell, 2007: 20)، ظرفیت اجتماعی و تمرکز بر نیازهای بیشتر مانند دسترسی به محصولات و خدمات لازم (Mani & et all, 2014: 65) و مستلزم پیششرطهای اجتماعی برای مدیریت خردمندانة زیستی - بیوفیزیکی از طریق توسعة اقتصادی است (Wallance & et all, 2011: 178). در این راستا باید توجه داشته باشیم که یکی از نگرانیهای اجتماعی محرک توسعة پایدار (گزارش برانتلند) این است که فقط هنگام برآوردن نیازهای اساسی به نگرانیهای زیستمحیطی - بیوفیزیکی به صورت فعالانه رسیدگی میشود.
پایداری اقتصادی به طور گستردهای به بهرهوری سیستمهای اقتصادی (نهادها، سیاستها و قواعد عملکردی) با تأکید بر پیشرفت اجتماعی عادلانه و توجه به عنصر تداوم اشاره دارد (Asefa & Frostell, 2007: 45). فرآیند توسعه به گونهای انجام میشود که نظارت و کنترل لازم بر منابع اعمال و برای نسلهای آینده حفظ شود (دانشنامه مدیریت شهری و روستایی، 1395: 193)؛ از این رو پایداری روستایی نیازمند سرمایة اجتماعی به منزلة مجموعهای از ویژگیهای سازمان اجتماعی مانند ارزشها، هنجارها، شبکهها و اعتماد است. با توجه به اینکه ریشههای سرمایة اجتماعی با قرنها تکامل فرهنگی در خون آدمیان حل شده است (پیران، 1392: 82)، نیازمند بسترها و سازوکارهای تازهای با عنوان حکمروایی خوب روستایی هستیم؛ زیرا حکمروایی خوب بر توانایی سیستمهای اجتماعی به منظور تعامل بین افراد و دولت (عظیمی آکلی، 1390: 78) و نیز مدیریت امور عمومی براساس حاکمیت قانون، دستگاههای قضایی کارآمد و عادلانه، شفافیت و پاسخگویی در فرآیند حکومتداری میافزاید (ابراهیمزاده و اسدیان، 1392: 20). درواقع اساس حکمروایی مبتنی بر روابط بین و درون نیروهای حکومتی و غیرحکومتی و نوعی تعامل بین قوانین رسمی و غیررسمی است که حوزة عمومی را تنظیم میکند؛ بر این اساس دولت به منظور گرفتن تصمیمات با کنشگران اقتصادی و اجتماعی تعامل برقرار میکند (پیری، 58: 1393 (و مردم از طریق آن، منافع خود را در نظر میگیرند و به وظایف و تعهدات خود نیز آگاهی مییابند؛ درنتیجه اختلافاتشان تعدیل و برطرف میشود (مکینی و موذن، 105: 1394).
حکمروایی خوب محلی، نگرشی نو است که ضمن نظریبودن، عملی نیز بوده و به منظور برونرفت از تنگناها و چالشها و گذار از نظام متمرکز به غیرمتمرکز، تحقق آن ضروری است (شریفزادگان و شمس کوشکی، 276: 1393)؛ بنابراین امروزه به نظر میرسد بیش از هرچیزی نیازمند فرآیند تصمیمگیری در سطح عمومی
(McCall & Dunn, 2012, 83) با تأکید بر اصولی همچون شفافیت، پاسخگویی، مشارکتمحوری در بخش عمومی است تا زمینه برای همکاری و کنش متقابل فراهم و در بلندمدت موجب افزایش کارایی سرمایة اجتماعی همسو با تحقق فرآیند پایداری شود (Griffin, 2010: 284).
رنر سرمایة فرهنگی را مجموعة نمادها، عادتوارهها، منشها، شیوههای زبانی، مدارک تحصیلی و آموزشی، ذوق و سلیقهها و شیوههای زندگی تعریف میکند که به طور غیررسمی بین افراد معمول و شایع است.
کالینز سرمایة فرهنگی را شامل منابعی چون مکالمات ازپیشاندوخته در حافظه، شیوة زبانی، انواع خاص دانش و مهارت، حق ویژة تصمیمگیری و حق دریافت احترام میداند؛ بنابراین سرمایة فرهنگی دربرگیرندة تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعیشدن در وی ایجاد و درونی شده است.
شکل- 1: الگوی مفهومی پژوهش
فرضیات پژوهش
1- سرمایة اجتماعی بر حکمروایی خوب روستایی در روستاهای بررسیشده تأثیر مثبتی دارد.
2- حکمروایی خوب بر پایداری اجتماعی - اقتصادی تأثیرمستقیم دارد.
3- سرمایة اجتماعی بر پایداری اجتماعی - اقتصادی تأثیر مستقیم دارد.
4- سرمایة اجتماعی غیرمستقیم با حکمروایی خوب بر پایداری اجتماعی - اقتصادی تأثیر مثبتی دارد.
5- سرمایة فرهنگی اثر حکمروایی خوب روستایی را بر پایداری اجتماعی - اقتصادی تعدیل میکند.
منطقة پژوهشی
شهرستان کنگاور از توابع استان کرمانشاه است که از شمال به اسدآباد، از مشرق به تویسرکان، از مغرب به صحنه، از جنوب غربی به هرسین و از جنوب به نهاوند منتهی میشود (نقشة 1). درواقع کنگاور، آخرین بخش شرقی استان کرمانشاه است که از سه طرف توسط استان همدان احاطه شده (تقیپور، 1374: 1) و مشتمل بر ۱۷ روستاست که درمجموع 9300 نفر جمعیت را براساس سرشماری سال ۱۳95 در خود جای دادهاند.
نقشة- 1: منطقة پژوهشی
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر اجرا پیمایشی، از نظر معیار زمان مقطعی، از نظر ماهیت کاربردی و از نظر وسعت پهنانگر است. جامعة آماری پژوهش، روستاییان دهستان گودین (با جمعیت 9300نفر) شهرستان کنگاور است. حجم نمونه با بهرهگیری از فرمول کوکران، 240 نفر برآورد و به علت هزینة زیاد، تعداد زیاد روستاها (17 روستا) و وسعت زیاد منطقة پژوهشی از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده شده است. ابتدا پرسشنامه به صورت پیشآزمون بین 40 نفر از روستاییان دهستان توزیع شد و پس از احراز اعتبار و روایی آن در مراحل مقدماتی پژوهش، برای گردآوری دادههای مورد نیاز در مرحلۀ نهایی به کار رفت. پرسشنامه ویژگیهای جمعیتشناختی، متغیر مستقل، میانجی، وابسته و تعدیلگر را سنجیده است.
- متغیر وابستة پژوهش که سرمایة اجتماعی است، 5 مؤلفه (اعتماد، مشارکت، امنیت، انسجام و آگاهی) دارد که با بهرهگیری از 20 گویه سنجیده شد.
- متغیر میانجی، پژوهش حکمروایی خوب روستایی است. این متغیر 8 مؤلفه (قانونمداری، مشارکت، پاسخگویی، اثربخشی، عدالت، شفافیت، مسئولیت و اجماعپذیری) دارد که با 30 گویه سنجیده شد.
- متغیر وابسته، پایداری اجتماعیاقتصادی است که با10 گویه و بهرهگیری از طیف لیکرت سنجیده شد.
- متغیر تعدیلگر پژوهش سرمایة فرهنگی است که با بهرهگیری از 6 گویه (ازجمله: میزان مطالعة کتاب و روزنامه، تماشای تلویزیون و...) سنجیده شد.
در این پژوهش برای تعیین پایایی مقیاسها، روش آلفای کرونباخ و تنصیف و برای بررسی روایی آنها نیز روش تحلیل عوامل تأییدی و همبستهکردن با یک پرسش پژوهشگرساخته به کار رفته است.
جدول- 1: ضریب پایایی پرسشنامه
آلفای کرونباخ |
ضریب متغیر |
79/0 |
سرمایة اجتماعی |
88/0 |
حکمروایی خوب |
79/0 |
پایداری اقتصادی- اجتماعی |
87/0 |
سرمایة فرهنگی |
یافتههای پژوهش
ویژگیهای فردی پاسخگویان
در قسمت آمـار توصیفی، توزیع فراوانـی پاسخگویان براساس متغیرهای مختلف، همچـون: جنـس، وضعیـت تأهـل و میزان تحصیـلات مشخص شده است. براساس دادههای استخراجشده از پرسشنامه، از کل نمونة آماری که بیش از 240 نفـرند، 100 نفـر زن و 140 نفر مرد هستند، 3/84 درصـد پاسخگویان را افراد متأهل و 8/15 درصـد پاسخگویان را افراد مجرد تشکیل میدهنـد، 59 درصـد پاسخگویان سیکل و دیپلم، 15 درصـد پاسخگویان فوق دیپلم و کارشناسی و 26 درصـد کارشناسی ارشد و بالاتر دارند.
همبستگی بین متغیرها
در این بخش به منظور بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همانطور که در جدول (2) مشخص است، ضریب همبستگی پیرسون بین سرمایة اجتماعی و حکمروایی خوب روستایی، 350/0 و در سطح 035/0 از لحاظ آماری معنادار است. درنتیجه بین سرمایة اجتماعی و حکمروایی خوب روستایی همبستگی و رابطة مثبتی وجود دارد.
ضریب همبستگی پیرسون بین سرمایة اجتماعی و پایداری اقتصادی - اجتماعی، 260/0 و در سطح 001/0 از لحاظ آماری معنادار است. درنتیجه بین سرمایة اجتماعی و پایداری اقتصادی - اجتماعی، رابطة معناداری وجود دارد.
همچنین ضریب همبستگی پیرسون بین حکمروایی خوب روستایی و پایداری اقتصادی- اجتماعی، 270/0 و در سطح 027/0 از لحاظ آماری معنادار است. درنتیجه بین حکمروایی خوب روستایی و پایداری اقتصادی - اجتماعی رابطة معناداری وجود دارد.
جدول- 2: ماتریس ضرایب همبستگی متغیرها در الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر
متغیرهای پژوهش |
سرمایة اجتماعی |
حکمروایی خوب |
پایداری اقتصادی - اجتماعی |
سرمایة اجتماعی |
1 |
*35/0 |
**26/0 |
حکمروایی خوب |
|
1 |
*27/0 |
پایداری اقتصادی - اجتماعی |
|
|
1 |
الگویابی معادلات ساختاری (SEM)
پیش از بررسی ضرایب ساختاری، برازندگی الگوی اصلی بررسی شد. برازش الگوی اولیه براساس شاخصهای برازندگی معرفیشده، ارزیابی شدند. مقادیر بعضی شاخصهای برازندگی همچون مقدار مجذور کای (c2)، شاخص هنجارشدة مجذور کای (c2/df)، شاخص نیکویی برازش (GFI)، شاخص نیکویی برازش تعدیلشده (AGFI)، شاخص برازندگی هنجارشده (NFI)، شاخص برازندگی تطبیقی (CFI)، شاخص برازندگی افزایشی (IFI)، شاخص توکر - لویس (TLI) و میانگین مجذورات خطای تقریب (RMSEA)، نشاندهندة برازش پذیرفتة الگوی پیشنهادی با دادهها هستند. جدول (3)، شاخصهای برازندگی الگوی پیشنهادی را نشان میدهد.
جدول- 3: شاخصهای برازندگی الگوی پیشنهادی
شاخص الگو |
c2 |
df |
c2/df |
GFI |
AGFI |
IFI |
TLI |
CFI |
NFI |
RMSEA |
الگوی پیشنهادی |
81/182 |
102 |
79/1 |
91/0 |
86/0 |
93/0 |
91/0 |
93/0 |
86/0 |
060/0 |
یافتههای مربوط به فرضیههای الگوی پیشنهادی
در این بخش، ابتدا به تشریح یافتههای مربوط به مسیرهای مستقیم الگو میپردازیم و در ادامه، یافتههای مربوط به مسیرهای غیرمستقیم (واسطهای) بررسی خواهند شد.
جدول- 3: ضرایب استاندارد و سطح معناداری مسیرهای مستقیم در الگوی نهایی پژوهش حاضر
مسیر |
ضریب اثر استاندارد (β) |
سطح معناداری (p) |
سرمایة اجتماعی حکمروایی خوب روستایی |
402/0 |
000/0 |
حکمروایی خوب روستایی پایداری اجتماعی اقتصادی |
350/0 |
005/0 |
سرمایة اجتماعی پایداری اجتماعی اقتصادی |
300/0 |
000/0 |
یافتههای مربوط به فرضیههای مستقیم الگوی پیشنهادی
با توجه به مندرجات جدول، یافتههای تکتک فرضیههای مستقیم بررسی و از میان 3 فرضیة مستقیم در این پژوهش، 3 فرضیه تأیید شدند.
1. سرمایة اجتماعی بر حکمروایی خوب اثر مثبت مستقیم دارد.
در این پژوهش، یافتهها حاکی از تأیید فرضیة 1 است. مطابق با مندرجات موجود در جدول (4) ضریب مسیر سرمایة اجتماعی به حکمروایی خوب روستایی، مثبت و معنادار است. (402/0=β، 00/0 =p).
2. حکمروایی خوب بر پایداری اجتماعی- اقتصادی اثر مثبت مستقیم دارد.
مطابق با اطلاعات موجود در جدول (4)، ضریب مسیر حکمروایی خوب روستایی به پایداری اجتماعی - اقتصادی، مثبت و معنادار است (350/0=β، 005/0 =p). این یافته، فرضیة 2 را تأیید میکند.
3. سرمایة اجتماعی بر پایداری اجتماعی - اقتصادی اثر مثبت مستقیم دارد.
با توجه به نتایج موجود در جدول (4)، ضریب مسیر سرمایة اجتماعی به پایداری اجتماعی - اقتصادی، مثبت و معنادار به دست آمد (300/0=β، 000/0 =p).
4. سرمایة اجتماعی از طریق حکمروایی خوب روستایی، اثر مثبت غیرمستقیم بر پایداری اجتماعی - اقتصادی دارد.
همانگونه که پیشتر گفته شد، برای بررسی مسیرهای غیرمستقیم از روش بوتاستراپ استفاده شد. نتایج بوتاستراپ دربارة فرضیة 5 در جدول دیده میشود.
جدول- 5: نتایج بوتاستراپ دربارة اثر سرمایة اجتماعی با حکمروایی خوب روستایی بر پایداری اجتماعی - اقتصادی در الگوی پیشنهادی پژوهش
اثر غیرمستقیم |
حد زیاد |
حد کم |
معناداری |
089/0 |
157/0 |
029/0 |
021/0 |
5. سرمایة فرهنگی رابطة حکمروایی خوب روستایی را با پایداری اجتماعی - اقتصادی تعدیل میکند.
جدول- 6: نتایج تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی حکمروایی خوب روستایی و پایداری اجتماعی - اقتصادی با درنظرگرفتن نقش تعدیلگری سرمایة فرهنگی
متغیر ملاک |
پایداری اقتصادی- اجتماعی |
||||
مراحل پیشبین |
گام اول |
گام دوم |
گام سوم |
R2 |
DR |
حکمروایی خوب روستایی |
**34/0β= |
**33/0β= |
002/0-β= |
12/0 |
041/0 |
سرمایة فرهنگی |
- |
**17/0 β= |
*14/0β= |
16/0 |
049/0 |
حکمروایی * سرمایة فرهنگی |
- |
- |
**40/0=β |
20/0 |
|
به منظور آزمون فرضیة پژوهش از رگرسیون چندمتغیره به شیوة سلسلهمراتبی استفاده شد. بنابراین در مرحلة اول متغیر حکمروایی خوب روستایی که بر پایداری اجتماعی - اقتصادی مؤثر بود به منزلة متغیرهای کنترل در نظر گرفته شد. در مرحلة دوم مقادیر رگرسیونی متغیر سرمایة فرهنگی نیز به عنوان متغیرهای پیشبین محاسبه شد. همچنین متغیرهای پایداری نیز به منزلة متغیر ملاک در نظر گرفته شد. نتایج این تحلیلها در جدول (6) دیده میشود.
در پیشبینی پایداری اقتصادی - اجتماعی، رگرسیون سلسلهمراتبی نشان داد اثر مرحلة اول (حکمروایی خوب روستایی) معنادار بود. در مرحلة دوم با اضافهشدن سرمایة فرهنگی که یکی از خردهمتغیرهای پییشبینی اصلی بود، توان پیشبینی 14درصد افزایش یافت. درنهایت این دو متغیر، 20درصد تغییرات پایداری اقتصادی - اجتماعی را پیشبینی میکنند.
مندرجات جدول (6) نشان میدهد تعامل حکمروایی خوب روستایی و سرمایة فرهنگی، واریانس تبیینشدة متغیر ملاک را ورای اثر هر دوی آنها افزایش داده است. ضریب رگرسیونی مربوط به این متغیر نشان میدهد این افزایش به لحاظ آماری معنادار است؛ بنابراین این فرضیه نیز تأیید میشود.
نتیجهگیری
بررسی تجارب در عرصة مدیریت محلی، حاکی است حفظ تعادل بین نیازهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی نسل حاضر و آینده با توسعة انسانی پایدار، تغییر پارادایمی را در ادارة امور ایجاد کرده است. این تغییر پارادایم به ورود مفاهیمی مانند مشارکت، جامعة مدنی، شفافیت، پاسخگویی در کنار کارآمدی و اثربخشی حکومت محلی انجامیده و حکمروایی خوب را به عنوان پیششرطی برای توسعة پایدار معرفی کرده است؛ به این دلیل که انسانها در ارتباط با یکدیگر، پدیدهای را به نام جامعه شکل میدهند. درواقع آنها با یکدیگر یک محیط انسانی را با تمامی ساختهای روانشناختی و اجتماعی - فرهنگی به وجود میآورند؛ از این رو تطور جوامع انسانی مستلزم تراکم و پیچیدگی روابط و تعاملات اجتماعی و به بیان دیگر شبکهایشدن آنهاست. در این راستا سرمایة اجتماعی شامل هنجارهای اعتماد و تعاملات اجتماعی پایدار شکلگرفته درون شبکههای اجتماعی اهمیت مییابد. از این رو در زمینة سرمایة اجتماعی، حکمروایی و پایداری اقتصادی - اجتماعی مطالعات دقیقی انجام گرفته است؛ همچون سنجش عوامل مؤثر بر حکمروایی روستایی، دکتر دربان آستانه و همکاران، 1389، حکمروایی خوب راهبردی برای کاهش فقر روستایی، دکتر خانی و همکاران،1390، نقش مدیریت در پایداری اقتصادی - اجتماعی، محمدرضا صمیمی، 1389 یا مطالعات بسیار دیگر. در این پژوهش مطلوبیت الگوی طراحیشده در منطقة پژوهشی و نیز رابطة سرمایة اجتماعی با متغیرهایی همچون حکمروایی و پایداری اقتصادی - اجتماعی بررسی شد. یافتههای پژوهش نشان داد سرمایة اجتماعی به منزلة متغیر بسترساز و ظرفیتساز دربارة حکمروایی مؤثر و به صورت غیرمستقیم در پایداری محیط تأثیر دارد و در این میان حکمروایی، تأثیر مستقیمی در پایداری نواحی روستایی بر جای میگذارد.
سرمایة اجتماعی به منزلة ویژگی فردی، ظرفیت افراد را برای فعالیت و مشارکت مؤثر در فعالیتها براساس شناخت متقابل در یک فضای اجتماعی و حفاظت از طریق مبادلات نمادی و مادی (بوردیو) را به منظور دستیابی به اهداف افزایش میدهد و به منزلة محرک مشارکت در جامعه نقشآفرینی میکند. متقابلا مشارکت ایجادشده در این فرآیند به مثابة کانالی عمل میکند که دسترسی به عرصههای کلانتر تصمیمگیری را فراهم میسازد و در این صورت است که میزان رابطه و تعامل مردم با دولت (نهادهای مدیریتی از بالاترین تا پایینترین سمت) بیشتر میشود. به بیان دیگر، شکاف بین مردم و نظام مدیریتی از این طریق کاهش مییابد و همین، عامل مهمی در تکوین کنش جمعی به منزلة باشکوهترین پیامد جامعة مدنی است که با تقویت آن، پاسخگویی نظام مدیریت به جامعة محلی الزام بیشتری مییابد.
از سوی دیگر سرمایة اجتماعی به منزلة یک مشخصة اجتماعی، کیفیت شبکهها و روابط افراد را برای همکاری و کنش جمعی فراهم میسازد (پاتنام)؛ بر این اساس سرمایة اجتماعی بر پایة اعتماد زیاد بین شخصی و به همان میزان ارزشمندی اعتماد نهادهای عمومی و سیاسی است که قواعد حقوقی را ایجاد و زمینة رعایت آنها را فراهم میکنند و همة مبادلات و تعاملات را شفاف و ایمن میسازند؛ زیرا پایداری جوامع در روابط و تعاملات اجتماعی و به بیانی دیگر شبکهایشدن آنهاست و چنین حجم تعاملاتی، بدون وجود اعتماد امکانپذیر نیست که خمیرمایهای برای شکلگیری و دوام روابط اجتماعی در مقیاسهای خرد، میانی و کلان است. بر این اساس میتوان گفت در جامعة بررسیشده سرمایة اجتماعی، بسترساز الزامات حکمروایی محلی است؛ به این دلیل که افراد جامعه به دنبال شکلگیری سرمایة اجتماعی (بهویژه اعتماد) و پیچیدگیهای جامعة مدرن، توانایی انجام همة کارها را به صورت شخصی و بدون برنامه ندارند. در صورت نهادینهشدن سرمایة اجتماعی، سیستم مدیریتی (محلی) به دلیل نیاز جامعة محلی از توانایی بیشتری برای حل مشکلات مردم برخوردار میشود.
با توجه به مطالب گفتهشده، در صورت تقویت سرمایة اجتماعی، جامعه، مسئولیتپذیر و متعهد پرورش مییابد که این خود موجب شکلگیری تعامل پایدار با نهادهای مدیریتی میشود. اولین پیامد مطلوب این رابطه (مردم با مدیران و بالعکس)، پاسخگویی و شفافسازی مدیران اجرایی در جامعه است؛ در این صورت مردم خود را صاحب جامعه و بدهکار به نظام مدیریت میبینند و متقابلا نظام مدیریتی موجود را پاسخگو در برابر فعالیتها و عملکردها میدانند که خود موجب مشروعیت و مقبولیت نهادهای مدیریتی در بین مردم میشود.
از سوی دیگر نتایج پژوهش نشان میدهد سرمایة فرهنگی جوامع روستایی نیز به منزلة متغیر تعدیلگر، نقش مؤثری در افزایش پایداری با توجه به متغیرهای اصلی پژوهش ایفا میکند؛ بنابراین با توجه به نتایج پژوهش، هرچه میزان سرمایة فرهنگی جامعة روستایی افزایش یابد، کارایی و اثربخشی سرمایة اجتماعی و سیاستهای حکمروایی خوب نیز ارتقا خواهد یافت.