Authors
1 Geography and Ecotourism, University Kashan, Kashan, Iran
2 Geography and Urban Planning, University Kashan, Kashan, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
جمعیت جهان بهطور روزافزونی بهسوی شهریشدن گام برمیدارد؛ بهطوریکه از سال 2008 به بعـد بـیش از نصف جمعیت جهان در نواحی شهری زنـدگی میکنند (Wong and Yuen, 2011:1). این روند سریع شهرنشینی، مشکلات زیاد را در شهرها باعث شده است. تجارب نشان دادهاند «مدیریت محلهمحور» یکی از بهترین راهکارها برای کاهش مشکلات شهری اسـت (اورعی و فیاض، 1391: 8). در چند دهـة گذشته، بسیاری از سازمانها و نهادهای دخیل در مسئلة مدیریت و برنامهریزی شهری در سطح جهـانی بـر تـرویج نگـرش مشـارکتی بـرای تشویق روش مـدیریت و برنامهریزی از پــایین بــه بــالا و توانمندکردن برای نظارت بر اقـدامات توسعهای تأکید داشتهاند (حاجیپـور، 1385: 35). همچنـین بـرای حل مشکلات شهرنشینی، رهیافـت توسعة اجتماعـات محلهای بــا تأکید بــر پایــداری شــهری بــا رویکــردی مردممحور و توانمندکردن محـلات در مـدیریت شـهری، جایگاه ویژهای یافته است (توکلی نیــا و سیســی، 1388: 30). رویکردی که درحالحاضر طرحهای ساماندهی سکونتگاههای نابهسامان در شهرهای کشور به دنبال تحقق آن هستند، رویکرد توانمندکردن است. رویکرد توانمندکردن با سیاستهای ارتقاء و بهسازی محیط، بهدنبال ایجاد تغییراتی اصولی در فرایند اسکان گروههای کمدرآمد شهری است. این فرایند برپایة منابع و ظرفیتهای موجود در اجتماعات محلی و در پیوند با سیاستهای کلان توسعة ملی ایجاد میشود (رفیعیان، 271:1382). ساماندهی و توانمندکردن این سکونتگاهها باید فراتر از دیدگاه پروژهمحوری باشد (پیران، 1387: 16). ساماندهی و توانمندکردن مستلزم شکلگیری روابط بین ساکنان و محیط محله با نهاد دولتی، مسئولان، نهادهای مردمی و سمنها (سازمانهای مردمنهاد) است. ازآنجاکه توانمندکردن محـلات شهری به بهبود وضعیت مناطق شهری منجر میشود، این مهم نیازمند توجه جدی برنامـهریـزان و مسـئولان شهری است (تقوایی و همکاران، 1394 :127). بافتهای قدیمی و تاریخی شهرها تجلیگاه آداب و سنن نیاکان، اندیشه و باورهای ملی و سنتی ما و منبع نمادین خاطرات، تعلقات و تصورات ما هستند که میتوانند نقشی بیبدیل در هویتسازی جوامع شهری در عصر پیشرفته ایفا کنند؛ زیرا فرایند جهانیشدن و یکسانکردن فرهنگی در پیش رو، باوجود همة عوامل مثبت، بحرانآفرین است و ازخودبیگانگی جوامع را نیز به ارمغان میآورد. برایناساس، احیاء و بازگرداندن زندگی و ایجاد شرایط مناسب زیست در بافتهای تاریخی که با گذر زمان به بافت فرسوده تغییر نام دادهاند، بهدلیل وجود ارزشهای اجتماعی - کالبدی اهمیت و ارزش والایی دارد (ریبک و گانگلر،1383: 72). محدودة بافت تاریخی شهر کاشان به شش محلة قدیمی شامل محلات پشت مشهد بالا، بازار، طاهر و منصور، سلطان امیراحمد و درب اصـفهان، محتشـم و پشـت مشـهد پایین تقسیم میشوند. مساحت بافت تاریخی شهر کاشـان 5/482 هکتـار بـا جمعیـت 44552 نفر است که از شمال به خیابانهای طالقانی و کاشانی، از جنوب به خیابانهای یثربی و غیاثالدین جمشید، از غرب به خیابان ملامحسن و از شـرق بـه بلـوار خلـیج فارس محدود شده است. محدودة بافت تاریخی از نخسـتین سـالهـای قـرن حاضـر، مداخلات وسیع و بعضاً ویرانگری را تجربه کرده است که در کنار تغییر مناسـبات اجتمـاعی، اقتصادی و فرهنگی 50 سال گذشته و معاصرنشدن باتوجهبـه ارزشهـای ذاتـی و نیازهای زندگی امروزی، موجبات فرسودگی کالبدی و عملکـردی آن را فـراهم کرده است (مهندسین مشاور باغ اندیشه، 1389: 3). این بافتها همچنین با چالشهایی ازجمله بیمسکنی یا مسـکن نامنـاسب، کاربریهای ناسـازگـار، دسترسینداشتـن به امکانـات و خدمـات، کمبــود فضــای سبــز و نبـود زیرساختهای مناسب مواجه هسـتند کـه مهاجرت افراد ساکن آن را موجب شده و محله را کاملا بهصورت بافت فرسودة شهری نمایان کرده است؛ درنتیجه نیازمنـد توجه جدی مدیران و برنامهریزان شهری است. در این میان، مشکلات و معضلات یادشده در محلة بازار، یکی از محلات مرکزی شهر کاشان، پررنگتر است و بر کیفیت زندگی شهروندان تأثیر میگذارد؛ بنابراین، پرسش اصلی پژوهش حاضر اینست که معیارهای اجتماعی و کالبدی چه تأثیری بر توانمندکردن محلة بازار دارند؟
پیشینة پژوهش
برنامهریزی و پژوهشهای توانمندکردن در ایران بسیار جدید و کمســابقه هستند و از سال 1380 وارد مراحل ساماندهی محلات فقیرنشــین شــهری ایران شــد. ابتدا بررسیهایی بهصورت راهنما در شــهرهای زاهدان، بندرعباس و کرمانشاه انجام شــد و ســپس الگوهای این پژوهشها بــا تغییراتی دربارة ســایر مراکز استانها و شــهرهای بزرگ به کار گرفته شد. چارچوب اصلی و اولیة ایــن پژوهشها از تجارب بســیاری از کشورهای آسیای شرقی و جنوب شرقی، آفریقا و آمریکای لاتین در شــرایط بحرانــی و رویارویی با فقر و نابهســامانی شــهری اســت که با نظریات جدید برنامهریزی شــهری با آژانسهای بینالمللی و بانک جهانی از سال های 1980میلادی سازمان داده شده است (پورموسوی و معصومی، 1389: 37). بخشی از پژوهشهای انجامشدة داخلی وخارجی دربارة توانمندکردن اجتماعات محلی عبارتاند از:
1- موحد و حیدریان (1387)، در مقالهای با عنوان «بررسی نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توانمندکردن بافتهای فرسودة شهری»، به بازنگری اساسی در شیوة عملکرد نسبت به بافتهای قدیمی و تاریخی پرداختند. نتایج این پژوهش نشان دادند بـا پیونـد اقتصـاد و فرهنگ و حرکت بهسوی ایجاد ظرفیتهای رفاهی، فرهنگ ویـژة مردم ایـن سکونتگاهها زنده نگه داشته میشود. پور موسوی و معصومی (1389) در پژوهشی با عنوان ساماندهی و توانمندکردن محلههای آسیبپذیر، با تأکید بر نقش مدیریت شهری، به بسترسازی برای ارتقای پایــدار شــرایط محیطــی و رشد ســلامت، امنیت، امید، ایمان و کرامت انسانی در سکونتگاههای غیررسمی پرداختند. نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان میدهند که بهترین وســیله بــرای راهاندازی فرایند نوین توســعه در ایــن اجتماعات، ســاماندهی کالبدی آنها اســت که در جریان آن راهبرد توانمندکردن، اجراشدنی است. رستمزاده (1391) در مقالهای با عنوان ساماندهی و توانمندکردن سکونتگاههای غیررسمی در محلات شهری، با بررسی نگرش ساکنان محلی، به موردپژوهی محلة توحیدشهر بندرعباس، به دیدگاهها و نگرش ساکنان محلی در فرایند ساماندهی و توانمندکردن سکونتگاههای غیررسمی توجه کرده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهند مشکل اسکان غیررسمی و نداشتن سند مالکیت و فاضلاب معابر از مشکلات مهم موجود در محله است. تقوایی و همکاران (1394) در پژوهشی با عنوان «استراتژی توسعة شهری با تأکید بر توانمندکردن محلات شهری؛ مطالعة موردی: محلة اکبرآباد یزد» توانمندکردن را در این محله بررسی کرده و به این نتیجه رسیدهاند بـین سـرانة کاربریها در وضع موجود با سرانة استاندارد در مقیاس محلهای اخـتلاف وجـود دارد. همچنـین محلـة اکبرآبـاد بـا چالشها و مشکلات زیادی روبرو است که از مهمترین این چالشها میتوان بـه وضـعیت نامناسـب و درحـالتخریـب کاربریها، نفوذناپذیری کوچهها و معابر، از بین رفتن هویت محلهای و غیره اشاره کـرد. مجیدی (1393) پژوهشی با عنوان «توانمندکردن بافتهای کهن شهری با تأکید بر سرمایة اجتماعی در بافت فرسودة شهر بوکان» باهدف ارتقاء سرمایة اجتماعی در راستای توانمندکردن اجتماعات محلی و بهبود کیفیت زندگی و ایجاد آرامش و آسایش بین شهروندان محله انجام داد. نتایج این پژوهش بیان میکند روشنفکرانِ محلی میتوانند در توانمندکردن اجتماعات محلی تأثیر مثبت داشته باشند و عوامل قوت و فرصت بهتر از عوامل ضعف و تهدید در ایفای نقش روشنفکران در توانمندکردن اجتماعات محله تأثیر دارند. در این راستا مدیران شهری و شهروندان بیشتر از روشنفکران به حل مسائل بافت فرسوده تأکید دارند. مشهدی زاده دهاقانی و رستمی(1393) در مقالهای با عنوان «ساماندهی و توانمندکردن محلات نابهسامان با رویکرد ارزشگرایی»، به بررسی نقش ارزشگرایی در محلات نابهسامان پرداختهاند. حرکت از تفکر پروژهمحوری به سمت اجتماعمحوری نیازمند رویکردی است که با اصول محلههای این بافتها و برنامهریزی محلهمبنا برای آنها تطابق داشته باشد؛ ازاینرو رویکرد ارزشگرایی در برخورد با این محلات میتواند راهگشا برای تضمین مسیر برنامهریزیشده برای ساماندهی و توانمندکردن محلات نابهسامان باشد.
از نمونههای خارجی نیز، پژوهشی در جاوا و اندونزی نشان داد افزایش سرمایههای اجتماعی با افزایش احتمال موفقیت پروژههای اجتماعمحور برای دستیابی به آب بهداشتی همراه اسـت (Isham and Kahkonen, 1999). مطالعهای در تانزانیا بیانکنندة آنست که ظرفیتهای اجتماع محلی در پایداری محلی اثرگذار است. مشارکت فراوان خانوارها، بر کیفیت آموزشی و توسعة اجتماعی مؤثر است. ضمناً سرمایة اجتماعی فراوان، در توسعة محیطی و موفقیت پروژههای شهرسازی نقش بسزایی دارد (Narayan and pirtchett, 1999). در پژوهش دیگری در بنگلادش مشخص شد ظرفیت اجتماعی بهتر ساکنان با پایداری محیطی و توسعة بهتر مجموعة دفع زباله همراه است (Bhuiyan, 2004). پژوهشی در بخشهای فقیرنشین آفریقا نشان داد مؤلفههای محیطی و اجتماعی توسعة پایدار، از مؤلفههای مشارکتپذیری و سرمایة اجتماعی و آموزش اجتماعی از مفهوم ظرفیت اجتماعی اثرپذیر است (Mathenge et al, 2007). بررسیهای انجامشده در بخشهای فقیرنشین ایران نشان دادند سرمایة اجتماعی، در ترمیم فقر و توسعة پایدار، موثر است (Asadi et al, 2008). مــورگان (2011) در مقالــهای با عنــوان «ســهم ســازمانهای دولتــی بنــگلادش در توســعة ســرمایة اجتماعــی و توانمندکردن جامعــه» بــه بررســی ســازمانهای دولتــی بهویژه آمــوزش و پــرورش پرداخــت و بــه ایــن نتیجــه رســید کــه ظرفیــت ســازمانهای غیردولتــی بــرای توســعة ســرمایة اجتماعــی و توانمندکردن، بهدلیــل شــرایط اجتماعــی، اقتصــادی و سیاســی کشــور محــدود اســت. در پژوهش دیگری در بنگلادش توانمندکردن، بین نمونهای از 3500 زن روستایی در 128 روستای بنگلادش با پنج شاخص بررسی شده است. نتایج نشان میدهند قرارگرفتن در معرض تلویزیون، پیشبینی مهم سه مورد از پنج شاخص است. سالهای تحصیل زن بهطور چشمگیری با شاخص اعتمادبهنفس و آزادی تحرک ارتباط دارد و ثروت خانوار رابطهای مثبت و معقول با کنترل منابع زن دارد (Simeen et al, 2012). به نقل از (Whetten&Comeron, 1998)، نولر (1991) الگویی چهاربعدی برای توانمندکردن ارائه کرده است و آن را الگوی ایدئال وبری مینامد. وی معتقد است «ما از توانمندکردن فرد یا گروهی از افراد در موقعیتی معیّن و دارای شرایط زیر، سخن میگوییم: 1- توانایی کامل تصمیمگیری را دارند؛ 2- مسئولیت کامل اجرای هر نوع تصمیم را بر عهده دارند؛ 3- دسترسی کامل به ابزارهای مرتبط با تصمیمگیری و اجرای آن را دارند؛ 4- مسئولیت کامل پذیرش پیامدهای هر نوع تصمیم گرفتهشده را دارند. این حالتی مطلوب است که بهطور مداوم در سازمانها مشاهده نمیشود.» تأکید این تعریف بر تمایل شخصی به قبول مسئولیت پیامدهای عمل انجامشده و تصمیمات گرفتهشده نکتة حیاتی آن است. به اعتقاد اسپریتزر (1995 میلادی) برخلاف گرایش روزافزون منابع علمی مدیریت به توانمندکردن، نبود توانمندکردن روانشناختی در جامعه، جلوی بررسیهای بیشتر را میگیرد. به نظر وی توانمندکردن، متغیری مستمر و پیوسته است که افراد ممکن است درجات مختلف آن را تجربه کنند
(Moy and Henkin, 2006, pp 101-117). اسپریترز در پژوهشهای خود در ایالت کالیفرنیا به بررسی ابعاد و چگونگی سنجش توانمندکردن روانشناختی در محیط پرداخت و الگویی ارائه کرد که در آن به تبیین عوامل مؤثر بر توانمندکردن روانشناختی و پیامدهای آن پرداخت (Spritzer et al, 1995, pp 1442-1465). رایلی، بنتلی و لین (2003میلادی) با اعتقاد به اهمیت توانمندکردن و نقش آن در موفقیت، به جنبههایی از توانمندکردن پرداختهاند که معمولا نادیده گرفته میشوند. این سه پژوهشگر، ارتباط بین توانمندکردن و موفقیت را در پروژههای تکمیل محصول جدید در 212 پروژه، تحلیل و همواره دو پرسش اساسی مطرح کردهاند: الف- آیا توانمندکردن در همة انواع پروژههای تکوین محصول جدید مطلوب است؛ ب- آیا توانمندکردن بیشتر، میتواند لزوما مؤثرتر باشد؟ این سه پژوهشگر با اشاره به پژوهشهای پیشین، سه ویژگی اصلی توانمندکردن را کارایی (سرعت)، نوآوری و تعهد میدانستند (Reily and Lynn, 2003) اولیو و همکاران (2004 میلادی) پژوهشی دربارة نقش واسطهای توانمندکردن روانشناختی بین رهبری و تعهد اجتماع انجام دادهاند. آنان در این پژوهش، علاوه بر موضوع بالا، نقش فاصلة رهبر - اجتماع (رهبری مستقیم و غیرمستقیم) و اثر آن را بر تعهد سازمانی نیز بررسی کردهاند و با تأکید بر نقش مثبت واسطهای توانمندکردن روانشناختی در نظریة رهبری گشتالی و ارتقاء تعهد سازمانی در افراد، توانمندکردن روانشناختی را اینچنین تعریف کردند: «توانمندکردن، انگیزش ذاتی در قالب یک مجموعة معرفت چهارگانه، شامل توانش، انگیزش (اثرگذاری)، معنیداری و خود مختاری، در راستای عکسالعمل فردی نسبت به نقش فرد در جامعه است.» به عقیدة آولیو توانش به معنای احساس دانستن و توان انجامدادن موفقیتآمیز کار، اثرگذاری به معنای میزان مؤثر واقعشدن فعالیت شخص در پیشبرد اهداف سازمانی، معنیداری به معنای وزنی که افراد برای کاری در استاندارد خود قائل هستند و خودمختاری نیز به معنای حس استقلال در تصمیمگیری است (Avolio et al ,2004,951-968). نتایج پژوهش باندورا (1987میلادی) درروانشناسی، معرفی چهار ابزار برای توانمندکردن دیگران است(Bandura, 2004): 1- استفاده از حمایت احساسی مثبت[1] در فشارها و هیجانات؛
2- استفاده از ترغیب و تشویق مثبتها[2]؛ 3- داشتن الگو از افراد موفقی که میشناسند؛ 4- تجارب واقعی از تسلط بر اجرای موفق (تجربة موفق). بنابراین، پژوهش حاضر با بهرهگیری از این نتایج و سایر پژوهشهای انجامشده، عوامل کالبدی و اجتماعی تأثیرگذار را در محلة بازار برای توانمندکردن این محله بررسی کرده است. تأکید میشود تأثیر عامل کالبدی بر توانمندکردن، بهندرت در پژوهشهای پیشین بررسی شده است.
مبانی نظری پژوهش
واژة «EMPOWER» در فرهنگ فشردة آکسفورد؛ «قدرتمندشدن»، «مجوزدادن»، «ارائة قدرت» و «تواناشدن» معنی شده است (قاسمی،1382:24). تاریخچة نخستین تعریف اصطلاح «توانمندکردن» به سال ١٧٨٨ برمیگردد که در آن توانمندکردن را تفویض اختیار در نقش سازمانی خود میدانستند که این اختیار بایستی به فرد اعطا یا در نقش سازمانی او دیده شود. این توانمندکردن بهمعنی اشتیاق فرد برای پذیرش مسئولیت، واژهای بود که برای نخستین بار بهطور رسمی بهمعنی پاسخگویی تفسیر شد. گرو (١٩٧١) به تعاریف رایج فرهنگ لغت از توانمندکردن اشاره میکند که شامل تفویض قدرت قانونی، تفویضاختیارکردن، مأموریتدادن و قدرتبخشی است. در سال ١٩٩٠ گاندز توانمندکردن را با واگذاری قدرت تصمیم به کارکنان مفهومسازی کرد؛ اما زایمرمن (1995) به ارائة تعریفی آسان از آن تأکید کرد و معتقد است زمانی ارائة تعریفی از توانمندکردن آسان است که به آن بدون در نظر گرفتن واژههایی مانند «درماندگی»، «بیقدرتی» و «بیگانگی» توجه کنیم. هرگاه بخواهیم آن را باتوجهبه افراد گوناگون تعریف کنیم بسیار مشکل است. ادبیات توانمندکردن تاکنون بسیار دگرگون شده است تا اینکه لی (2000) توانمندکردن را زمینهای برای افزایش گفتگوها، تفکر انتقادی و فعالیت در گروههای کوچک میداند و اشاره میکند که اجازهدادن به فعالیتهایی برای حرکت به فراسوی تسهیم، تقسیم و پالایش تجربیات، تفکر، دیدن و گفتگوها از اجزای اصلی توانمندکردن است (نادری و همکاران، 1386:66). توانمندکردن فرایندی از پایین به بالا و مشارکت همه اقشار محروم جامعه در سرنوشت خود است و از مفاهیم اساسی توسعة اجتماعی و از راهبردهای مهم توسعة منطقهای به شمار میرود. راهبرد اصلی این الگو، اعتقاد به مردم است. اعتقاد به اینکه مسائل میتواند به بهترین شکل ممکن بهدست مردمی که با آن مسائل بهطور روزانه زندگی میکنند و بهعبارتی گروههای ذینفع حل شود. توانمندکردن به اقشار محروم و گروههای حاشیهای اشاره دارد و مؤلفههایی مانند آموزش، عدالت، توزیع عادلانة درآمد و امکانات و زمینة این توزیع عادلانه، زیرمجموعة آن هستند. توانمندکردن از مفاهیم توسعة پایدار است. در توسعة پایدار بر مشارکت همة گروههای اجتماعی در فرایند توسعه و پیشرفت تأکید میشود (http://www.hastia.org)؛ البتـه چارچوب نظری ارزشیابی توانمندکردن، برپایة نظریة زیمرمن قرار دارد. ارزشیابی توانمندکردن بـه فراینـدهای توانمند کردن و پیامدهای آن توجـه دارد. زیمرمن برای ارائـة تعریفـی آشـکار از نظریـة توانمندکردن، از تمـایز بـین فرایندهای توانمندکردن و پیامدهای آن انتقاد کرده است. اساس فرایند توانمنـدشـدن بـر تلاشهایی برای در اختیار گرفتن کنترل، نقدکردن منابع و فهم انتقادی محیط اجتماعی پیرامون افراد گذاشته شده اسـت (http://www.moein.net). همچنین فیترمن ازجمله کسانی است که دربارة توانمندکردن نظریـه دارد. وی قبلا در مقالهای در سـال 1988 برای الگوی ارزشیابی توانمندکردن بهجای سه مرحله، پنج مرحله بر شمرده است که از جنبة محتـوایی مشـابه سـه مرحلة معرفیشده در مقالة ایشان در سال 2000 است. این پنج مرحله عبارتاند از:
1-بررسـی موجـودی؛ 2- تعیـین اهداف؛ 3- گسترش راهبردها؛ 4- فرایند مستندسازی؛ 5- اجتماعپویایی یادگیران. فیترمن در این مقالـه ضمن اشاره به نظریة توانمندکردن زیمرمن، پنج سطح برای الگوی ارزشـیابی توانمندکردن معرفـی کـرده اسـت کـه عبارتند از : آموزش، تسهیلکنندگی، حمایت، آشکارسازی و آزادسازی.
آموزش (Training): در آموزش، به مردم آموخته میشود که خود، مجری ارزشیابیهای خـود باشـند و بـرعکس ارزشیابیهایی کـه افراد ذینفع در برنامه اجرا میکنند؛ بهعبـارتی مقولـة آمـوزش، نحوة بروز توانمندیهای افراد است؛ بهنوعیکه خود ضمن مشارکت در طرحها و برنامهها، طـراح و اجراکننده نیز باشند.
تسهیلکنندگی (facilitation): در این الگو تلاش میشود به بازیگران (مردان محلی) کمک شود خود، طرحی پیاده کنند و نقش ارزشیاب (آموزشدهنده) که مربــی است، ارائــة راهنماییهای عمــومی و جهــتدادن بــه تلاشهاست(http://www.moein.net) . در این سطح، تأکید بر نقش مردم در اجرای طـرح اسـت؛ البتـه بـه کمک آموزشدهندگانی که مشکلات را آسان میکنند.
حمایت (Advocacy): بر دفاع از مردم در اجرای طرحهای توسعهای تأکید میشود و مربیان بـرای دسـتیابی بـه اهـداف و پیشرفت، درواقع اعتمادبهنفس به مردم میدهند.
آشکارسازی (Illumination): در این الگو ارزشیاب توانمندکردن، تجربیات خود را در اختیار مردم قرار میدهد. ایـن تجربیـات، چشماندازهای متفاوتی برای مردم ایجاد میکند که پویایی جامعه و بهبود برنامه را باعث میشود؛ بهعبـارتی آشکارسـازی، نوعی بازکردن چشم است و به مردم جهت میدهد تا بتوانند مسائل را ببیننـد، طـرح بدهنـد و اجرا کنند.
آزادسازی (liberation): در این الگو، ارزش توانمندکردن، بروزدهندة استعدادهای مردم است و نوعی زمینه را برای بروز استعدادهای مردم برای تصمیمگیری فراهم میکند تا دربارة چگونه زندگیکردن و استفاده از امکانات و منابع، یافتن راههای مفید برای مشارکت و فرصتهای جدید تلاش کنند (موحد و حیدریان، 1387: 69).
برابری در توزیع منافع اقتصادی، دسترسی مناسب به نیازهای اساسی انسانی، عدالت اجتماعی و حقوق بشر و درک الزامات محیطزیست اهداف بااهمیتی هستند که برای دستیابی به شهری پایدار، باید لحاظ شوند (کاظمی و محمدی،1380: 95). توسعة پایدار، کوچکترین پارة شهری، منوط به بهرهبرداری و استفاده از منابع طبیعی، انسانی و اکولوژیک بهگونهای است که همة ساکنان حال و آینده سطح مناسبی از بهداشت، امنیت و انسجام اجتماعی داشته باشند و محیطزیست مطلوب و اقتصادی پویا را تجربه کنند (kline, 2005:126). توسعة پایدار محلی، برپایة توسعة اجتماعات محلی بنا میشود و حل مشکلات از درون محله با ترکیب سرمایههای طبیعی، کالبدی، انسانی و اجتماعی مقدور خواهد شد. به بیان دیگر، توسعة پایدار محلی رویکردی به اجتماعات محلی دارد و ایــن عنصر بیشترین نقش را بــرای دستیابی به ایــن مهم دارد (خاکپور و همکاران، 62:1388). مرور پژوهشها نشاندهندة تفاوت بسیار زیادی بین پژوهشهای غربی و ایرانی است که ریشة آن در دسترس بودن آمار در سطح محله است. شارما در دانشگاه فلوریدا به استخراج شاخصهای پایداری برای واحدهای همسایگی پرداخت و سه جنبة محیطی، اقتصادی و اجتماعی را برای کار خود انتخاب کــرد (2003 ,Sharma). ایالت اوکلند غربی با تأکید بر سلامت اجتماعی، حملونقل و اصالتبخشی فضا به استخراج شاخصهای پایدار محلی پرداخت و ابعاد محیطی و اجتماعی را مدنظر قرار داد (West Oakland neighborhood groups and the pacific institute, 2001). جوزسا و بــروان از دانشگاه مک گیلدر، اقدامی کاربردی به انتخاب شاخصهای پایداری در سطح محلههای شهر مونترال پرداخت و بهدلیل نزدیکی به آمار سطح محلی، بر بخش مدیریت زباله و سرویسهای اجتماعی تأکید ویژهای کردند
(Jozsa and Brown, 2005). در جمعبندی پژوهشهای خارجی مطالعه شده، تأکید ویژه بر در دسترس بودن فضاهای آزاد و آموزشی، شاغلبودن درون محله و میزان آشنایی و همبستگی میان همسایهها به چشم میخورد.
شکل- 1: الگوی مفهومی پژوهش (منبع: نگارندگان)
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی است. برای جمعآوری اطلاعات و دادههای لازم، از روش میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش، 4633 نفر جمعیت ساکن در محلة بازار کاشان است. برای سنجش اطلاعات براساس آزمون مقدماتی پرسشنامه، شناخت کافی از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی همگن جمعیت ساکن و انتخاب درصد p و q، حجم نمونه در رابطة کوکران انتخاب شد و تعداد 150 پرسشنامة حاوی 70 گویه بهصورت تصادفی ساده بین خانوا های ساکن در محله پخش شد؛ سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار آماری Spss و برای تهیة الگوی ساختاری، نتیجهگیری از دادهها و تحلیل نهایی از نرمافزار Amos استفاده شد. روایی این پرسشنامه با نظر کارشناسان و پایایی آن با انجام آلفای کرونباخ و به دست آمدن مقدار 658/0 تأیید شد.
محدودة بررسیشده
شهر کاشان با جمعیت 275325 نفر (مرکز آمار ایران، سالهای 1335 تا 1390) و با ارتفاعی حدود 955 متر از سطح دریا در فلات مرکزی ایران و در شمال استان اصفهان واقع است. در شرق و شمال شرقی این شهر دشت کویر و در جنوب آن ارتفاعات ایران مرکزی با روند شمال غرب بهسوی جنوب شرقی امتداد دارند. محدودة بافت تاریخی شهر کاشان به شش محلة قدیمی شامل محلات پشت مشهد بالا، بازار، طاهر و منصور، سلطان امیراحمد و درب اصفهان، محتشم و پشت مشهد پایین تقسیمشدنی است. محدودة محلات قدیمی که بخش اعظم محدودة بافت فرسودة شهر کاشان را نیز شامل میشود، مساحت 5/482 هکتار دارد که از شمال به خیابانهای طالقانی و کاشانی، از جنوب به خیابانهای یثربی و غیاثالدین جمشید، از غرب به خیابان ملاحسن و از شرق به خیابان ملامحسن محدودشده است. این محلات، همة شهر در دوران قاجار و بخش اصلی توسعة شهر را تا سال 1300 در برگرفته است. یکی از این محلات محله بازار است. محله بازار حدفاصل خیابان رجایی در شمال، خیابان بابا افضل در غرب، محتشم در جنوب و خیابان اباذر در شرق است. این محله 4633 هزار نفر جمعیت و 4/76 هکتار مساحت دارد (مهندسین مشاور باغ اندیشه، 1389: 45).
شکل- 2: نقشة موقعیت جغرافیایی شهر کاشان و محلة بازار (ترسیم: نگارندگان)
یافتههای پژوهش
در پژوهش حاضر، پس از توصیف یافتهها به بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمندکردن محلة بازار پرداخته شده است.
توصیف یافتهها
از کل تعداد پاسخدهندگان به سؤالات عمومی، 26 درصد زن و 74 درصد مرد و پاسخدهندگان، بیشتر در ردة سنی 21 تا 40 سال بودهاند. 7/68 درصد متأهل و 3/31 درصد مجرد بودهاند و بیشترین پاسخگویان با 7/98 درصد، ملیت ایرانی و 3/1 درصد، ملیت افغانی داشتند. بیشترین پاسخدهندگان دیپلم با 7/38 درصد و زیر دیپلم با
3/25 درصد بوده است. درزمینة اشتغال، بیشترین فراوانی مربوط به شاغلان با 3/83 درصد و کمترین آن افراد دانشجو و بیکار با 3/1 بودهاند. بیشترین فراوانی درآمدها، 7/38 درصد و به میزان یک تا دو میلیون تومان و کمترین آن 4 درصد با درآمد سه تا چهار میلیون تومان بودهاند.
تأثیر معیارهای اجتماعی بر توانمندکردن
برای پاسخ به پرسش تأثیر معیارهای اجتماعی بر توانمندکردن محلة بازار، براساس جدول (1)، متغیرهای مشارکت اجتماعی، کیفیت زندگی، اعتماد به مسئولان و امنیت در نظر گرفته شدهاند. باتوجهبه دادههای بهدستآمده از پرسشنامه، میانگین پاسخ پاسخدهندگان بهترتیب مشارکت اجتماعی، 29/2 است که مشارکت کم شهروندان در فعالیتهای محلی را نشان میدهد. بین شاخصهای مشارکت، مراجعه به شورایاریها برای حل مشکلات با
47/1 کمترین نزدیکی را به حد متوسط نشان میدهد و میزان برگزاری مراسم مذهبی و فرهنگی با 22/3 بیشتر از مقدار متوسط، بیشترین متوسط را نسبت به سایر شاخصهای مشارکت نشان میدهد. کیفیت زندگی، 77/2 است که وضعیت پایین روبه متوسط را نشان میدهد. میزان اعتماد به مسئولان، 54/2، وضعیت کم روبه متوسط است و میزان امنیت، 14/3 است که نشاندهندة میزان امنیت در حد متوسط است. میزان ناهنجاری در محله با 42/1، کمترین مقدار را بین سایر شاخصها نشان میدهد و احساس امنیت در شب با 33/3، بیشترین میزان را بین شاخصهای مربوط به امنیت نشان میدهد. ازآنجاکه کاشان، شهر تاریخی، سنتی و مذهبی است، سرمایة اجتماعی شهروندان کاشانی بیش از آنکه متاثر از فرایندهای دموکراتیک باشد، ریشه در ذخایر مذهبی و سنتی دارد. نتایج بهدستآمده نشان میدهند بیشترین میزان مشارکت مربوط به شرکت در مراسم مذهبی است. میزان چشمگیر مشارکت در کارهای مذهبی باتوجهبه اعتماد کم و آگاهی نیز میتواند از آداب و رسوم سنتی جامعة کاشان متاثر باشد. زیادبودن میانگین مربوط به احساس امنیت، موید این موضوع است. دادههای پیمایش نشان میدهند میانگین مشارکت اجتماعی شهروندان در امور شورایاریها و اعتماد به مسئولان شهری و مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی نسبت به امور مذهبی، میزان کمتری دارند؛ یعنی شهروندان کاشانی قابلیت مشارکت اجتماعی زیادی دارند که نهادهای مذهبی بهخوبی از آن استفاده کردهاند؛ اما به نظر میرسد نهادهای سیاسی - اجتماعی نتوانستهاند در جلب آن چندان موفق عمل کنند. شهروندان نیز احساس میکنند امکان مشارکت مؤثر آنان در این زمینهها کمتر وجود دارد. این مسئله میتواند یکی از عواملی باشد که از افزایش میزان احساس شهروندی در شهر کاشان جلوگیری میکند.
جدول- 1: میانگین و درصد گویههای مربوط به بعد اجتماعی
شاخص |
زیرشاخص |
گویههای مربوط به بعد اجتماعی |
خیلی کم |
کم |
متوسط |
زیاد |
خیلی زیاد |
میانگین گونهها |
اجتماعی |
مشارکت |
میزان مراجعه به شورایاری برای حل مشکلات |
66 |
3/23 |
8 |
7/2 |
0 |
47/1 |
نقش نهادهای محلی در رفع نیاز |
38 |
3/29 |
7/22 |
7/8 |
3/1 |
06/2 |
||
میزان علاقه به مشارکت و عضویت در نهادهای محلی |
22 |
7/34 |
7/26 |
6 |
7/10 |
48/2 |
||
میزان علاقه به مشارکت در طرحهای نوسازی بهسازی |
18 |
7/2 |
7/32 |
28 |
7/18 |
2/3 |
||
وجود کمیتههای آموزش عمومی |
3/57 |
24 |
3/15 |
3/2 |
3/1 |
66/1 |
||
وجود کمیتههای حرفهآموزی |
54 |
18 |
3/23 |
2 |
7/2 |
8/1 |
||
میزان برگزاری مراسم فرهنگی-مذهبی در محله |
7/16 |
3/9 |
7/26 |
3/29 |
18 |
22/3 |
||
میزان مشارکت افراد محله در برگزاری مراسم |
3/27 |
7/22 |
7/32 |
3/13 |
4 |
44/2 |
||
کیفیت زندگی |
میزان رضایت از کیفیت زندگی |
3/19 |
3/13 |
3/43 |
22 |
2 |
74/2 |
|
میزان رضایت از شرایط زندگی |
7/24 |
7/6 |
7/38 |
3/23 |
7/6 |
8/2 |
||
اعتماد به مسئولین |
میزان اعتماد به مسئولان |
28 |
24 |
3/31 |
14 |
7/2 |
39/2 |
|
میزان اعتماد متقابل مردم و مسئولان محلی |
7/14 |
3/25 |
3/41 |
12 |
7/6 |
7/2 |
||
امنیت |
میزان احساس ناامنی در محله |
44 |
3/11 |
3/31 |
7/10 |
7/2 |
1/2 |
|
میزان اعتماد به همسایگان خود |
7/8 |
8 |
3/53 |
7/20 |
3/9 |
14/3 |
||
میزان ارتباط با همسایگان خود |
20 |
3/9 |
48 |
3/15 |
3/7 |
8/2 |
||
میزان عواطف مردم محله نسبت به هم |
7/14 |
12 |
7/54 |
3/13 |
3/5 |
82/2 |
||
میزان سرقت از منازل در محله |
44 |
24 |
7/18 |
8 |
3/5 |
06/2 |
||
تعداد اراذل و اوباش در محله |
7/54 |
3/23 |
3/11 |
7/6 |
4 |
82/1 |
||
میزان ناهنجاری در محله |
64 |
3/17 |
12 |
4 |
7/2 |
42/1 |
||
میزان امنیت محله هنگام پیادهروی |
14 |
8 |
7/24 |
3/29 |
24 |
41/3 |
||
میزان احساس امنیت در شب |
3/9 |
12 |
3/37 |
7/18 |
7/22 |
33/3 |
||
توانایی خانواده در تأمین هزینة نیازهای اساسی |
7/14 |
3/15 |
7/44 |
7/20 |
7/4 |
85/2 |
جدول (2) مقادیر متغیرهای شاخص اجتماعی را نشان میدهد. بین متغیرهای بررسیشده، کمترین میزان میانگین مربوط به متغیر مشارکت اجتماعی در محله با مقدار 29/2 است و بیشترین میزان مربوط به متغیر امنیت اجتماعی با میانگین 14/3 است که از میانگین متوسط بیشتر است. درمجموع، شاخص اجتماعی میانگین 68/2 دارد که نشان میدهد از میانگین نظری و متوسط کمتر است.
جدول- 2: مقادیر مربوط به بعد اجتماعی
شاخص |
زیرشاخص |
فراوانی گویهها |
میانگین گویهها |
اجتماعی |
مشارکت |
8 |
29/2 |
کیفیت زندگی |
2 |
77/2 |
|
اعتماد به مسئولان |
2 |
54/2 |
|
امنیت |
10 |
14/3 |
|
مجموع |
22 |
68/2 |
تأثیر معیارهای کالبدی در توانمندکردن
در پاسخ به پرسش تأثیر معیارهای کالبدی بر توانمندکردن محلة بازار، براساس جدول (3)، شاخص کالبدی به چهار زیرشاخص کیفیت معابر، وضعیت کاربریها و ناسازگاری، دسترسی و وضعیت خدمات تقسیم شده است. باتوجهبه دادههای پرسشنامه، میانگین پاسخ کیفیت معابر، 34/2 است که نشاندهندة راضینبودن ساکنان از وضعیت معابر است. وضعیت کاربریها 77/2 است که نشاندهندة وضعیت نامناسب کاربریها و ناسازگاری است که تعداد زمینهای کوچک با قطعات کم با 40/2، کمترین میزان را نسبت به حد متوسط نشان میدهند و میزان وجود ساختمانهای مرمتی و تخریبی با 59/3، بیشترین میزان را نسبت به حد متوسط نشان میدهند. دسترسی 61/2 که دسترسی کم روبه متوسط محله را نشان میدهد، بین شاخصهای دسترسی، دسترسی به پارک و فضای سبز با متوسط 93/1، کمترین مقدار متوسط را دارد و دسترسی به مراکز خرید روزانه با متوسط 26/3، بیشترین حد متوسط را نشان میدهد. وضعیت خدمات کالبدی، 26/2 است که نشاندهندة کمکیفیتبودن خدمات کالبدی است. باتوجهبهاینکه بافتهای تاریخی و قدیمی شهر کاشان بهویژه محلة بازار از یکسو بهعلت بیتوجهی مسئولان محلی و ازسویدیگر، تمایل ساکنان بر ترک این محلهها و ساکنشدن در بافتهای جدید شهر، به ورود افراد غیربومی و غیرکاشانی بهویژه مهاجران افغان به این محلات منجر شده است. دسترسینداشتن این محلات به وسایل حملونقل عمومی و نداشتن زیرساختهای مناسب و دسترسی نامناسب معابر، نبود امکانات و خدمات عمومی مانند پارک و فضای سبز، روزبهروز بر نامناسبترشدن فضاها و کاربریها افزوده و خالیشدن قسمتهای زیادی از جمعیت این محلات و تخریب فضاهای مسکونی را موجب شده است. وجود ساکنان غیربومی بهویژه مهاجران افغانی در بافتهای قدیمی و مرکزی شهر نهتنها بر این محلات بلکه درسایر محلات شهری اثر گذار بوده است و علاوهبرتخریب بیشتر فضاهای کالبدی در این محلات بهوجودآمدن آسیبهای اجتماعی و فرهنگی را در سطح شهر باعث می شود.
جدول- 3: درصد گویههای مربوط به بعد کالبدی
شاخص |
زیرشاخص |
گویههای مربوط به بعد اجتماعی |
خیلی کم |
کم |
متوسط |
زیاد |
خیلی زیاد |
میانگین گونهها |
کالبدی |
کیفیت معابر |
میزان رضایت از کفپوش کوچهها و خیابانها |
3/49 |
7/18 |
32 |
- |
- |
82/1 |
زباله و مصالح ساختمانی در معابر محله |
7/24 |
3/25 |
3/33 |
3/15 |
3/1 |
86/2 |
||
کاربریها |
تعداد زمینهای خالی و توسعهنیافته و متروکه در محله |
28 |
3/33 |
3/19 |
7/6 |
7/12 |
42/2 |
|
همجواری کاربریهای ناهماهنگ و ناسازگار در محله |
7/34 |
20 |
3/21 |
10 |
14 |
48/2 |
||
تعداد مناطق بدون خدمات و تسهیلات در محله |
10 |
3/33 |
7/26 |
7/20 |
3/9 |
74/2 |
||
میزان قطعات زمین کوچک و با مساحت کم در محله |
7/24 |
7/14 |
7/34 |
14 |
12 |
40/2 |
||
میزان قطعات زمین با چند مالک در محله |
3/29 |
24 |
7/28 |
7/12 |
3/5 |
04/3 |
||
میزان واحدهای ساختمانی مرمتی و تخریبی در محله |
7/12 |
26 |
3/21 |
24 |
16 |
59/3 |
||
دسترسی |
میزان دسترسی محله به نانوایی، سوپرمارکت، میوهفروشی |
8 |
7/12 |
7/24 |
3/21 |
3/33 |
26/3 |
|
میزان دسترسی محله به داروخانه و درمانگاه |
7/10 |
14 |
3/31 |
26 |
18 |
94/2 |
||
میزان دسترسی محله به خودپرداز و بانک |
3/25 |
12 |
7/24 |
3/19 |
7/18 |
36/2 |
||
میزان دسترسی محله به پارک و فضای سبز |
3/35 |
7/20 |
22 |
7/16 |
3/5 |
93/1 |
||
میزان دسترسی محله به مراکز فرهنگی |
7/44 |
7/24 |
7/24 |
7/4 |
3/1 |
08/2 |
||
میزان دسترسی محله به مراکز ورزشی |
7/36 |
34 |
20 |
7/2 |
7/6 |
47/2 |
||
میزان دسترسی محله به مراکز آموزشی |
7/32 |
16 |
3/29 |
3/15 |
7/6 |
8/2 |
||
وضعیت دسترسی شما از نظر حملونقل عمومی |
3/27 |
3/13 |
7/24 |
7/20 |
14 |
06/3 |
||
خدمات |
میزان کمبودهای محله از نظر خدمات |
3/23 |
7/6 |
32 |
16 |
22 |
14/2 |
|
میزان کیفیت فعالیت خدماتی سازمانهای شهری |
3/33 |
3/27 |
32 |
6 |
3/1 |
78/2 |
||
رضایت از جمعآوری زباله در محله |
16 |
18 |
7/46 |
7/10 |
7/8 |
86/1 |
درمجموع، شاخص کالبدی میانگین 49/2 دارد که نشان میدهد نظر بیشتر پاسخگویان در جواب گویههای مربوط به این شاخص، متناسب با طیف لیکرتی کمتر از حد وسط بوده است. جدول (4)، مقادیر متغیرهای شاخص کالبدی را نشان میدهد. بین متغیرهای بررسیشده، کمترین میزان میانگین مربوط به متغیر خدمات شهری در محله با مقدار 26/2 است و بیشترین میزان مربوط به متغیر کاربریهای سازگار محله با میانگین 77/2 است که از میانگین متوسط کمتراست. درمجموع، شاخص کالبدی میانگین 49/2 دارد که نشان میدهد از میانگین نظری و متوسط کمتر است.
جدول- 4: مقادیر مربوط به بعد کالبدی
شاخص |
زیرشاخص |
فراوانی گویهها |
میانگین گویهها |
کالبدی |
کیفیت معابر |
2 |
34/2 |
کاربریها |
6 |
77/2 |
|
دسترسی |
8 |
61/2 |
|
خدمات |
3 |
26/2 |
|
مجموع |
19 |
49/2 |
پس از بررسی و تحلیل دادهها در نرمافزار Spss، بهدنبال برقراری ارتباط معناداری بین معیار اجتماعی - کالبدی و تأثیر آن بر توانمندکردن محلة بازار کاشان هستیم. بدینمنظور با نرمافزار Amos و الگوسازی معادلات ساختاری، بهترین الگویی که نتایج پذیرفتنی نیز داشته باشد برای این ارتباط عوامل رسم شد. در ادامه به تشریح این الگو و تفسیر نتایج میپردازیم.
شکل- 3: الگوی ساختاری توصیفی آثار کالبدی اجتماعی بر توانمندکردن
باتوجهبه این الگو رابطة دوسویه و مثبتی بین بعد کالبدی و اجتماعی توانمندکردن وجود دارد و هرکدام از این دو شاخص هم بهصورت جداگانه رابطة مثبت و معناداری با توانمندکردن دارند. بعد کالبدی با 78/0، معناداری بیشتری نسبت به بعد اجتماعی نشان میدهد. بین زیرشاخصهای کالبدی، بعد رضایت از کفپوشها و خدمات کالبدی شهرداری با 89/0، بیشترین سطح معناداری را دارد و دسترسی به مراکز فرهنگی، کمترین سطح معناداری را دارد. در بعد اجتماعی اعتماد به همسایگان و نقش سازمانهای محلی و مردمنهاد در رفع نیازهای محلی با 56/0، بیشترین سطح معناداری را دارند و رضایت از شرایط زندگی با 28/0، کمترین سطح معناداری را دارد.
جدول- 5: شاخصهای برازش نکویی
|
یرازش پذیرفتنی |
علائم اختصاری |
نام شاخص |
||
مستقل |
اشباع |
پیشفرض |
|||
10 |
55 |
21 |
|
NPAR |
شاخصهای آزادشده برای تدوین الگو |
795/279 |
|
544/105 |
2df ≤X2 <3 df |
CMIN |
خی دو(کای اسکوئر) |
45 |
0 |
34 |
|
DF |
درجة آزادی |
000/0 |
|
000/0 |
01.< p < 05. |
P |
سطح معنیداری |
2/6 |
|
1/3 |
2< X2/df <3 |
CMIN/DF |
کای اسکوئر نسبی (بههنجارشده) |
719/0 |
1 |
9/0 |
90.< GFI ≤ 95 |
GFI |
شاخص نیکویی برازش |
65/0 |
|
80/0 |
85.< AGFI < 90., Close to GFI |
AGFI |
شاخص نیکوئی برازش اصلاحشده |
000/0 |
000/0 |
5/0 |
(>= 6/0) |
PNFI |
شاخص برازش هنجارشدة مقتصد |
000/0 |
000/0 |
5/0 |
(>= 5/0) |
PCFI |
شاخص برازش تطبیقی مقتصد |
187/0 |
|
08/0 |
05.<RMSEA< 08. |
RMSEA |
ریشة میانگین مربعات خطای برآورد |
از نظر گروه کارشناسان آمار دانشگاه ایالتی کالیفرنیای شمالی، به چند دلیل قضاوت دربارة برازش الگو، اگر تنها برمبنای مقدار مربع کا و سطح معناداری آن انجام شده باشد، میتواند گمراهکننده باشد؛ بنابراین پژوهشگر اغلب نیازمند توجه به شاخصهای برازش دیگری برای تصمیمگیری نهایی است (قاسمی، 1388: 146). در تحلیل شاخصهای یادشده باید گفت تعداد شاخصهای آزاد برای تدوین الگوی (NPAR) با مقدار 21 برای الگوی پیشفرض نشان میدهد، پژوهشگر در تدوین الگو بهراحتی به هزینهکردن درجات آزادی نپرداخته و این وضعیت، پذیرفتنی است.
شاخص کای اسکوئر غیرمعنادار (CMIN) برابر با 544/105 و سطح معنیداری صفر نتیجهای پذیرفتنی به نمایش میگذارند. باتوجهبهاینکه درجة آزادی الگوی پژوهش، از صفر، دور و به درجة آزادی الگوی مستقل نزدیک میشود، باید تلقی مطلوب از الگو داشت. نسبت کای اسکوئر به درجات آزادی که کای اسکوئر نسبی (CMIN/DF) خوانده میشود و بهدلیل قضاوت دربارة الگوی تدوینشده و حمایت دادهها از آن، شاخص مناسبتری است. شاخص مربع کای نسبی (CMIN/DF) یکی از شاخصها برای پذیرفتنیبودن است. شوماخر و لومکس (1388) مقادیر بین 1 تا 5 و حتی گاهی منابع سختگیرتر، مقادیر بین 1 تا 2 و گاهی بین 1 تا 3 را نیز پذیرفتنی دانستهاند. در الگوی مد نظر ما این مقدار برابر 1/3، بیانکنندة وضعیتی پذیرفتنی برای الگو است. مقدار شاخص RMSEA که ریشة دوم میانگین مربعات باقیمانده است برابر با 08/0 است که برازشی پذیرفتنی برای الگو دارد. شاخص نیکویی برازش اصلاحشدة AGFI که برابر با 8/0 است، برازشی خوب دارد. همچنین شاخص برازش هنجارشدة مقتصد PNFI که مقدار آن 5/0 است نیز برازشی پذیرفتنی دارد. شاخص برازش تطبیقی مقتصد PCFI که مقدار آن 5/0 است، برازشی پذیرفتنی است. شاخص نیکویی برازش GFI برابر است با 9/0 که وضعیتی خوب دارد.
جدول- 6: مقادیر رگرسیون وزنی الگوی پیشفرض
سطح معنیداری |
نسبت بحرانی |
خطای معیار |
تخمین غیراستاندارد |
متغیرها |
جهت تحلیل مسیر |
شاخصها |
- |
- |
- |
000/1 |
میزان دسترسی به نانوایی، سوپرمارکت، میوهفروشی و.. |
S53 |
توانمندکردن |
049/0 |
846/1 |
115/0 |
212/0 |
تعداد مناطق فاقد خدمات و تسهیلات در محله |
S55 |
|
*** |
502/4 |
190/0 |
856/0 |
نیاز به بهسازی و نوسازی یا بازسازی |
S54 |
|
051/0 |
767/1 |
80/0 |
141/0 |
میزان دسترسی به مراکز فرهنگی |
S57 |
|
045/0 |
101/1 |
078/0 |
086/0 |
میزان رضایت از فعالیت سازمانها (شهرداری، نیروی انتظامی، آموزش و پروش، شورای شهر) |
S62 |
|
*** |
664/3 |
222/0 |
814/0 |
تعداد کمیتههای آموزش عمومی |
S17 |
|
016/0 |
410/2 |
185/0 |
445/0 |
میزان اعتماد به همسایگان خود |
S24 |
|
02/0 |
159/3 |
212/0 |
670/0 |
رضایت از شرایط زندگی |
S22 |
|
- |
- |
- |
000/1 |
کالبدی |
توانمندکردن |
|
- |
- |
- |
000/1 |
اجتماعی |
توانمندکردن |
جدول (6) سطح معنیداری، خطای استاندارد و نسبت بحرانی زیرمتغیرهای توانمندکردن را نشان میدهد و بیانکنندة نسبت بحرانی (CR) مناسب (بیشتر از 96/1)، خطای استاندارد (SE) کم و درنهایت، سطح معنیداری (P) کمتر از 05/0 برای سایر متغیرها است. درنهایت، فرضیة یادشده تأیید میشود. در الگویی که برای سنجش میزان اثرگذاری عوامل کالبدی و اجتماعی بر توانمندکردن محلة بازار با نرمافزار Amos و الگوسازی معادلات ساختاری به دست آمد، باتوجهبه نتایج بهدستآمده و ارائهشده در جدول (3) میتوان گفت همة شاخصهای برازش نیکویی الگو، مقادیر خوب و پذیرفتنی دارند که نشاندهندة معناداربودن این رابطه و اثرگذاری زیرمعیارهای آنها شامل دسترسی، امکانات، نوسازی برای معیار کالبدی و موارد اعتماد، رضایت و امنیت برای موارد اجتماعی است؛ بنابراین نتیجهگیری میشود با بهترشدن هرچه بیشتر شرایط کالبدی و اجتماعی این محله و افزایش رضایت و اعتماد مردم بهدنبال آن، میتوان برای توانمندکردن هرچه بیشتر این محله کوشید.
نتیجهگیری
توانمندکردن فرایندی از پایین به بالا و مشارکت همة اقشار محروم جامعه در سرنوشت خود است و از مفاهیم اساسی توسعة اجتماعی و از راهبردهای مهم توسعة منطقهای به شمار میرود. راهبرد اصلی این الگو، اعتقاد به مردم است. اعتقاد به اینکه مسائل میتواند به بهترین شکل ممکن بهدست مردمی که با آن مسائل بهطور روزانه زندگی میکنند و بهعبارتی گروههای ذینفع حل شوند. توانمندکردن اشاره به اقشار محروم و گروههای حاشیهای دارد و مؤلفههایی مانند آموزش، عدالت، توزیع عادلانة درآمد و امکانات و زمینة این توزیع عادلانه، زیرمجموعة آن هستند. باتوجهبه دادههای بهدستآمده از پرسشنامه، میانگین پاسخ پاسخدهندگان بهترتیب مشارکت 29/2، است که مشارکت کم شهروندان را در فعالیتهای محلی نشان میدهد. کیفیت زندگی، 77/2 است که وضعیت کم روبه متوسط را نشان میدهد. میزان اعتماد به مسئولان 54/2 است؛ یعنی وضعیت آن بهصورت کم روبه متوسط است و میزان امنیت 14/3 است که نشاندهندة میزان امنیت در حد متوسط است. باتوجهبه دادههای کالبدی، میانگین پاسخ کیفیت معابر 34/2، است که نشاندهندة نارضایتی ساکنان از وضعیت معابر است. وضعیت کاربریها 77/2 است که نشاندهندة وضعیت مناسب کاربریها و سازگاری است. دسترسی 66/2 که دسترسی کم روبه متوسط محله را نشان میدهد و وضعیت خدمات کالبدی 26/2 است که نشاندهندة کمکیفیتبودن خدمات کالبدی است. توانمندکردن اجتماعی بدون توجه به بعد کالبدی ممکن نیست. شهرداریها و نهادهای مسئول در امور شهری میتوانند بیشترین نقش را در توانمندکردن کالبدی جامعه ایفا کنند. باتوجهبه الگوی ساختاری، رابطة دوسویه و مثبتی بین بعد کالبدی و اجتماعی توانمندکردن وجود دارد و هرکدام از این دو شاخص هم بهصورت جداگانه، رابطة مثبت و معناداری با توانمندکردن دارند که بعد کالبدی با 78/0، معناداری بیشتری نسبت به بعد اجتماعی نشان میدهد. در بیشتر پژوهشهای پیشین به جنبة اجتماعی بیشتر تأکید شده است و به بعد کالبدی بیتوجهی شده است. اما در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن بعد کالبدی و اجتماعی، در پایان، توانمندکردن محلات به این نتیجه رسید که بعد کالبدی نقش مهم و تأثیر بسزایی در توانمندکردن محلة بازار کاشان دارد و رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ایــن محله در گرو ســاماندهی کالبدی آنها اســت که در جریان آن راهبرد توانمندکردن اجراشدنی است.