Role of Islamic–Iranian progress pattern in Strengthening Urban–Rural linkages (Case Study: Shahreza Township)

Authors

1 Candidate of Geography and Rural Planning, University of Isfahan, Isfahan, Iran

2 Geography and Rural Planning Department, University of Isfahan, Isfahan, Iran

Abstract

The Strengthening of rural-urban linkages calls for a proper method and model of development and regional development. Each country pursues to employ appropriate and local patterns of development, that be compatible with its local culture, ideological basics, as well as social, economic, geographical and political conditions. Therefore, in order to create a favorable society and establish an Islamic-Iranian civilization, authorities have proposed Islamic-Iranian progress pattern for planning in Iran. The present study has been conducted in Shahreza Township, with the aim of Strengthening the rural-urban linkages, and based on Islamic-Iranian progress pattern, and with a new view and an approach compatible with the theoretical framework of the Islamic-Iranian progress pattern, is to introduce a local model compatible with geographical, economic, sociocultural, ideological, environmental, and physical conditions of the villages in this township. The present study is applied, in terms of the aim, and descriptive-analytical survey, in terms of nature and method. The population of the study includes all authorities and managers related to the subject in the township, which due to the low population size, all members of the population were counted totally. The instrument and methods of data collection were documentary and librarian, also interviews, and questionnaires. Using SPSS software, all data of the research were analyzed and to answer the research questions and testing the hypotheses, we benefited one sample t-test, paired sample mean-test, and Chi-square test. Findings indicated that the status quo of the rural-urban linkages will change, after realization of the Islamic-Iranian progress pattern and more favorable conditions will appear. It will result in reducing poverty rate, and inequalities available between cities and villages. Therefore, regarding the affectedness of rural-urban linkages from the realization of Islamic-Iranian progress pattern, and improvement of the present condition, it can be said that the realization of Islamic-Iranian progress pattern, may result in the Strengthening of rural-urban linkages in Shahreza.

Keywords

Main Subjects


مقدمه

پیوندهای روستایی - شهری که در قالب شبکه‌های منطقه‌ای بروز فضایی می‌یابند، از مقوله‌های نوین در مباحث جغرافیای امروز و پژوهش‌های منطقه‌ای است. پیوند روستایی - شهری پدیده‌ای حاصل از تعامل دو سویة[1] سکونتگاه‌های روستایی و کانون‌های شهری در عرصة منطقه‌ای است که به سبب جریان‌های مختلف - ازجمله جریان افراد، کالاها، اطلاعات، فناوری، نوآوری و مانند آن پدید می‌آید. از جنبة نظری، تحقق اینگونه جریان‌ها در بستر دگرگونی‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جاری، به‌ویژه در کشورهای درحال‌توسعه، با تنوع و تقویت اشتغال در محیط‌های روستایی همراه است. از این‌رو، کارشناسان توسعه بر پیوندهای روستایی - شهری در تنظیم و بیان سیاست‌های توسعه با هدف کاهش فقر و حمایت از نقش مثبت مراکز شهری در توسعة نواحی روستایی پیرامونی تأکید می‌کنند. این پیوندها، برخلاف روابط سنتی شهر و روستا که بیشتر گویای نوعی روابط سلطه بود، به واسطة تعامل دوسویه و مجموعه‌ای از جریان‌های مکمل تبیین می‌شوند (سعیدی، 1390، 170-169).

در حال حاضر تأثیر شهرها بر توسعة مناطق روستایی و پیرامون آن‌ها مسئله‌ای مستلزم و پذیرفته‌شده‌ است. این اثرگذاری بیشتر با پیوندهای روستا - شهری محقق می‌شود. از این‌رو سازمان ملل در سال 2004 موضوع روز جهانی اسکان را چنین نام‌گذاری کرد: "شهرها، موتورهای توسعه روستایی" (UN Habitat, 2004)، زیرا هر منطقه تنها متشکل از سامانة سکونتگاهی پراکنده و بی‌ارتباط نیست، بلکه شبکه‌ای به‌هم‌پیوسته از روابط اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی است که با روابط بین نقاط روستایی و شبکة شهری شکل می‌گیرد (خوبفکر بر آبادی و قریشی، 1391، 120).

پیوندهای روستایی - شهری در فضای جغرافیایی با ویژگی‌های خاص جریان دارد. این پیوندها جریان‌های فضایی را با ماهیت جمعیتی و اقتصادی در ناحیه شکل می‌دهند که به صورت دو سویه بین این نواحی در جریان است و در قالب روندهای تأثیرگذار و تأثیرپذیر مطرح هستند. در این راستا کانون‌های روستایی و شهری از یکدیگر متأثر شده‌اند و پیرو این تأثیرپذیری تحولاتی در سکونتگاه‌ها انجام می‌شود که با بازساخت روندهای ناحیه‌ای را همراه است (سلطانی مقدس، 1386، 209). سکونتگاه‌های روستایی و شهری بیش از آنکه از ویژگی‌های درونی‌شان تأثیر بپذیرند، کم و کیف پیوندهایی که در زمینه‌های مختلف بین آنها وجود دارد به‌شدت بر آن‌ها تاثیر می‌گذارد و بدون شناخت عمیق این پیوندها امکان سامان‌دهی و توسعة پایدار شهر و روستا میسر نیست (لینچ، 1386، 15).

الگوی پیوندهای روستایی - شهری با تأکید بر کاهش فقر و نابرابری‌های فضایی میان شهر و عرصه‌های پیرامونی آن، توسعة منطقه‌ای را در قالب چارچوب استوار بر پیوندهای متقابل و مکمل میان عرصه‌های شهری و روستایی پیگیری می‌کند و معتقد است که با این روش علاوه‌بر توسعة منطقه‌ای، اهداف توسعة ملی نیز به‌طور پایدار محقق می‌شوند. باتوجه‌به سامانه‌های متفاوت اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، محیطی، سیاسی و نهادی مناطق مختلف جغرافیایی، پیوندهای روستایی - شهری تأثیرگذاری‌های متفاوتی را بر روندهای ناحیه‌ای نشان می‌دهند. بنابراین، پیوندهای روستایی - شهری نیازمند بررسی‌های جامع برای درک تغییر در ماهیت و شدت این تعاملات با گذشت زمان است (Kaur, 2007, 6). از این‌رو، پژوهش و تحلیل پیوندهای روستایی - شهری و جریان‌های به‌وجودآورندة آن‌ها، باتوجه‌به ویژگی‌های خاص هر منطقه، ضروری به نظر می‌رسد؛ اما باتوجه‌به بسترهای ویژة محیطی - بوم‌شناختی (اکولوژیک)، اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، سیاسی، نهادی و کالبدی هر منطقه، گاهی این پیوندها به‌درستی شکل نگرفته‌اند و بسترساز توسعة روستایی و تعادل منطقه‌ای نیستند. در دوران حاکمیت دانش توسعه، الگوهای گوناگونی از توسعه معرفی شده‌اند، هر کشوری به‌دنبال الگوی مطلوب و بومی توسعه است که با فرهنگ بومی و مبانی اعتقادی و شرایط اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و سیاسی خود تطابق داشته باشد. مسئولان نظام برای ایجاد جامعة مطلوب و برقراری تمدنی اسلامی-ایرانی، الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت را برای برنامه‌ریزی کشور مطرح کردند.

در این مقاله کوشش شده است پیوندهای روستایی - شهری با نگاهی نو و رویکردی منطبق بر مبانی نظری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بررسی شود. ازآنجاکه الگوی توسعه و برنامه‌ریزی روستایی کشور بیشتر براساس الگوی کشورهای غربی و غیربومی تدوین شده بود و متناسب با شرایط جغرافیایی و مقتضیات اقتصادی، اعتقادی، فرهنگی - اجتماعی، محیطی و کالبدی روستاهای کشور نبوده و بر اساس نیازهای روستاییان تدوین نشده است، بنابراین ارائة الگویی بومی و اتکاءپذیر که بتواند با حقایق، واقعیت‌ها و خواسته‌های روستاییان سازگار باشد و همچنین در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات روستاها در برنامه‌های کشور، ضروری است. پژوهش حاضر ضمن بررسی پیوندهای موجود روستایی - شهری شهرستان شهرضا، کوشش می‌کند این پیوندها را در صورت تحقق طرح الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بررسی و تبیین کند تا با مقایسة وضعیت موجود و در صورت تحقق الگو، میزان اثرگذاری الگو در پیوندهای روستایی - شهری مشخص شود. بر این اساس هدف اصلی این مقاله تقویت پیوندهای روستایی - شهری در شهرستان شهرضا برمبنای الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت است. بدین‌منظور، پرسش‌های زیر در راستای پژوهش مطرح می‌شوند:

1- مؤلفه‌ها و معیارهای الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت برای تقویت پیوندهای شهری - روستایی کدام است؟

2- تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت چه تأثیری می‌تواند بر تقویت پیوندهای روستایی - شهری شهرستان داشته باشد؟

پیرامون پیوندهای روستایی - شهری، پژوهش‌های متعددی داخل و خارج انجام شده‌اند. دربارة طرح الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت درزمینة توسعة روستایی و شهری، پژوهش‌هایی به‌صورت کلی انجام شده است که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- مایک داگلاس (1998) در پژوهشی با عنوان "استراتژی شبکه منطقه‌ای برای پیوندهای دو سویة روستایی-شهری" در اندونزی، موضوع‌های پیشین مرتبط با روابط شهر و روستا را در قالب نگرش قطب رشد، مطرح می‌کند و با نگاهی به نگرش‌های قطب رشد به‌ویژه در مقایسه با رویکرد شبکة منطقه‌ای، در فرایند توسعة منطقه‌ای-روستایی بر تغییر ساختاری و توسعة روستایی با نقش‌ها و عملکردهای شهری، با مجموعه‌ای از جریانات روستایی-شهری تأکید دارد. وی در این فرایند ضمن تبیین عملکردها و نقش‌های روستایی و شهری، 5 نوع جریان مردم، تولید، کالاها، سرمایه و اطلاعات و ایده‌ها را شناسایی می‌کند و اعتقاد دارد که پیوند مکمل و دو سویة روستایی- شهری را باعث می‌شوند؛

2- اهلرس (1380) به بررسی و تحلیل رابطة شهر و ده و وقف و آثار این دو در توسعة شهرهای اسلامی پرداخته است. وی با دید غربی خود، این رابطه را یک ارتباط استعماری بین شهر و روستا و نیز استفاده از بهرة مالکانه و اجاره در چارچوب نظام سرمایه‌داری بهره‌بری از روستا می‌داند، درواقع اهلرس و سایر پژوهشگران غربی (شرق‌شناسان) یک دید غربی (سرمایه‌داری) نسبت به این رابطه و شهرهای اسلامی دارند؛

3- سعیدی و تقی‌زاده (1384)، در مقاله‌ای با عنوان "پیوندهای روستایی - و توسعق منطقه‌ای (بررسی تطبیفی شهرستان‌های باغملک و اردکان)، به این نتیجه رسیده‌اند، تا زمانی‌که پیوندهای روستایی - شهری به‌صورت جزء اصلی نظام فضایی و در ارتباط منظم و سازمان‌یافته با سایر اجزاء این نظام قرار نگیرند، توسعة متعادل منطقه‌ای دربرگیرندة توسعة هم‌زمان شهر و روستا تحقق نخواهد یافت؛ زیرا از یک سو، توسعه نتیجة فرایند درهم‌تنیدة پیوندهای گوناگون و از سوی دیگر، توسعه‌نیافتگی معلول گسست در برقراری پیوندهاست؛

4- سلطانی مقدس (1386) در رسالة دکتری خود با عنوان "نقش پیوندهای کلان شهری در تحول کالبدی -فضایی روستاهای پیرامون، نمونه: روستای حصار در حوزة کلانشهر مشهد"، به این نتیجه رسیده است که گسترش سرمایه، به‌نوعی پیوند میان کلانشهر مشهد و سکونتگاه‌های روستایی پیرامون را منجر شده است. ضمن برقراری این‌گونه پیوندهای فضایی، سایر جریان‌ها ازجمله جریان اطلاعات، افراد و ... نیز مطرح می‌شوند و سرانجام تحول در ساختار و عملکردهای فضایی سکونتگاه‌های روستایی را موجب می‌شوند؛

5- شریف‌زاده (1388) پژوهشی دربارة پیوندهای روستایی - شهری پژوهشی با عنوان "موانع شکل‌گیری پیوندهای روستایی - شهری در راستای توسعة روستایی بر روی بخش مرکزی شهرستان بروجرد" انجام داده است. نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش گویای این است که ساختارها و عملکردهای نظام سکونتگاهی در بخش مرکزی شهرستان بروجرد به‌گونه‌ای است که مانع از به‌وجود‌آمدن پیوندهای دوسویه و سازنده شده است و این جریان‌ها و پیوندهای به‌دست‌آمده از آن‌ها را به نفع کانون شهری منطقه (بروجرد) به‌صورت یک‌سویه‌ای در آورده است؛

6- بادی‌وند (1390) در پایان‌نامة کارشناسی‌ارشد به تبیین الگوی اسلامی - ایرانی توسعه در مناطق روستایی ایران پرداخته است و نتایج آن گویای این واقعیت است که الگوی اسلامی - ایرانی توسعه، روستایی بومی بوده و مبتنی بر فرهنگ و اعتقادات اسلامی مردم و مجریان و سازگار با شرایط محیطی و اجتماعی روستاها است، همچنین الگوی غالب و رایج موجود درزمینة برنامه‌ریزی توسعة روستایی در ایران با الگوی اسلامی - ایرانی مطابقت ندارد.

از مقایسة پیشینة پژوهش با ویژگی‌های یادشده، نتیجه می‌گیریم که پژوهش‌های انجام‌شده، بیشتر مربوط به روابط متقابل شهر و روستا و پیوندهای روستایی - شهری هستند. همچنین دربارة الگوی اسلامی - ایرانی نیز تنها به پژوهش‌های کلی درزمینة مناطق روستایی کشور بسنده شده است. تفاوت پژوهش حاضر با سایر بررسی‌های انجام‌شده در این است که تاکنون دربارة نقش الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در پیوندهای روستایی - شهری، هیچ پژوهشی با این مضمون در سطح کشور انجام نشده است و پژوهش حاضر از این نظر، نخستین پژوهش به شمار می‌رود.

 

مبانی نظری پژوهش

در بررسی روابط متقابل شهر و روستا برای تعادل‌بخشی به زندگی شهری و روستایی نیاز به شناخت عوامل متعددی است که از جملة آن‌ها زمینه‌های اصولی و مبانی نظری هستند و در کنار روش‌های دیگر پژوهش می‌توانند مؤثر باشند (رضوانی، 1382، 86). برای تبیین رابطة شهر و روستا، باتوجه‌به تنوع و پیچیدگی آن در مناطق مختلف جغرافیایی، نظریه‌های متفاوتی ارائه شده است که بررسی آن‌ها یکی از اصولی است که پژوهشگران بررسی‌های شهری - روستایی را یاری می‌دهد.

شیوه و دامنة روابط موجود میان شهر و روستا به‌صورت‌های گوناگون بر شکل‌پذیری، رشد و توسعة سکونتگاه‌های روستایی و همچنین بر روابط درونی و بیرونی آ‌ن‌ها اثر می‌گذارد. دربارة شیوة این تأثیرپذیری یا تأثیرگذاری، مفاهیم و نظرهای مختلفی مطرح شده‌اند. جدا از برداشت‌های گوناگون نظری، آنچه پیش از هر چیز باید در نظر گرفته شود، ویژگی‌های زمانی و مکانی است؛ یعنی توجه به شکل روابط در مکان‌های مختلف که بنابر مقتضیات زمانی و روندهای تعیین‌کنندة نوع و دامنة دگرگونی روابط، تغییر می‌یابد. این ویژگی‌ها در چگونگی تجلی فضایی روابط شهر و روستا نقش بارزی دارند و مایة اصلی پژوهش‌های جغرافیایی این نوع روابط را تشکیل می‌دهند (سعیدی، 1383، 123).

جایگاه نظری پیوندهای روستایی - شهری به دهة 1950 باز می‌گردد. در دهة 1950، موضوع، متمرکز بر نقش شهرها بود. به‌طوری‌که کانون‌های شهری در کشورهای درحال‌توسعه نقش‌های مولد یا انگلی دربارة منطقة پیرامونی شناخته پیدا می‌کردند. برای مثال، سینگر در 1964، بر تأثیر نقش استثماری (انگلی) این شهرها بر نواحی روستایی تأکید داشت. در این راستا الگوها و نظریه‌هایی برای برنامه‌ریزی از قبیل قطب رشد ارائه شدند که اساس آن‌ها انتقال مازاد از بخش کشاورزی به بخش صنعتی - شهری بود؛ زیرا رشد اقتصادی و پیشرفته‌شدن، نیازمند انتقال مازاد به کانون‌های شهری است. بنابراین، منابع، نیروی کار و سرمایة نواحی روستایی با عنوان توسعة اقتصادی بلندمدت به کانون‌های شهری انتقال یافتند (Fei and Ranis, 1964, 23). سیاست کلی این الگو‌ها شامل الگوی لوئیس و الگو‌های وابسته، سرعت‌بخشیدن به رشد صنعتی - شهری و گذار به جامعة شهرمدار بود. در بسیاری از کشورهای آسیایی از دهة 1970، سطوح شهرنشینی و فقر شهری افزایش یافت که پیامد آن مهاجرت روستایی - شهری به‌دلیل نارسایی‌های سطوح خدمات در نواحی روستایی بود؛ زیرا پس از دهة 1950، دیدگاه‌های ناحیه‌ای نوینی شکل گرفتند که روند برنامه‌ریزی را متحول کرد. الگو‌های قطب رشد فضایی و مرکز - پیرامون از نظریه‌های جدیدی بودند که متضاد با رویکردهای اقتصادی دهة 50 مطرح شدند. نتایج عملی به‌دست‌آمده از رشد اقتصادی در یک یا چند ناحیة شهری مرکزی در کشورهای درحال‌توسعه، توسعة این نظریه‌ها را باعث شدند.

محور اصلی این الگو‌ها فواید رشد اقتصادی در شهرها به ضرر کانون‌های روستایی پیرامونی بود. شهرها شکل‌گیری جریان‌های سرمایه، فرار مغزها و انتقال سایر منابع از نواحی روستایی به شهرها را باعث شدند. منابعی که در نواحی روستایی، پایه و بستر فرایند توسعه بودند. شهرها، معضلات فقر روستایی و مهاجرت‌های روستایی -شهری را به نواحی روستایی آوردند. این مشکلات از پیوندهای روستایی - شهری ناشی بود؛ به‌طوری‌که همبستگی نواحی روستایی و شهری، اثرگذاری و اثرپذیری این نواحی را از یکدیگر باعث شده بود؛ به‌طوری‌که روستاها به نواحی دارای کشت ویژه یا منابع طبیعی تحول پیدا کردند. این تحولات همگی به نفع شهر بودند. همانند روندی که در نظریة وابستگی بیان شده بود. نتیجه‌گیری این نظریه این بود که دولت‌های کانونی شمال عقب‌ماندگی کشورهای جنوب را باعث می‌شوند. پیوندهای روستایی - شهری، این‌گونه قسمتی از زنجیرة جهانی قدرت و کنترل قرار می‌گیرند که در عقب‌ماندگی و فقر نواحی روستایی نقش دارند. باوجودی‌که بعضی شهرها محل انباشت هستند که می‌توانند در توسعة نواحی روستایی نقش مؤثری داشته باشند، برخی پژوهشگران هنوز بر نقش انگلی شهرها تأکید دارند (Armstrong and McGee, 1985, 52). البته بیشتر پژوهشگران به آثار واپس‌گرایانة شهرگرایی نواحی روستایی اعتقاد دارند؛ ولی به نظر می‌رسد این اقدامات، کوتاه‌مدت باشند و تنها در مراحل ابتدایی توسعه به وقوع بپیوندند (Bah and Others, 2003, 36 )؛ به‌طوری‌که روند توسعه در سامانه‌های فضایی در مقابل آن، فراتر از قلمرو مکانی حرکت کنند و از فرایندهای قطبی جلوگیری کنند که تأثیرات روندهای بیرونی مانند شهرگرایی تداوم فرایند قطبی‌شدن شهرها را سبب شد و این شهرگرایی تحمیلی در ناحیة پیرامونی از آثار الگوی قطب رشد با رویکرد ایجاد مراکز رشد و توسعه‌های ناحیه‌ای بود (Friedmann, 1966, 76). استدلال علمی، راهبردی است که نشان می‌دهد، تنها رشد شهرهای محلی - ناحیه‌ای در منطقة روستایی می‌تواند با رشد مراکز شهری هسته‌ای مقابله کند. بنابراین، پس از آن در رویکردهای توسعة ناحیه‌ای بر نقش شهرهای محلی در فرایند توسعه تأکید شد؛ به‌طوری‌که در دهة 1970، رویکرد نقش اساسی شهرها در توسعة روستایی گسترش یافت (Lipton, 1982, 16). سمت‌گیری برنامه‌ریزی برای ارتقاء و تقویت کارکردهای این شهرها بدون نتایج عملی انجام شد که در مدتی جدایی برنامه‌ریزی‌های روستایی و شهری را موجب شد؛ به‌طوری‌که برنامه‌ریزان در راهبردهای خود بر توسعة شهری تأکید داشتند و کمتر به توان‌های بالقوة توسعة کشاورزی و روستایی توجه داشتند و بیشتر بر نقش استثماری شهرها در جذب سود و ارزش افزودة کانون‌های روستایی تأکید داشته‌اند. باتوجه‌به تناقض‌های نظریه‌های پیشین و رویکرد یک‌جانبة آن‌ها، الگوی پیوندهای روستایی - شهری پیشنهاد شد که در چارچوبی عینی - ادراکی، جریان‌های متقابل فضایی بین روستا و شهر را بررسی کرده است.

در سال 1981، جان فریدمن و مایک داگلاس رویکرد آگروپلیتن را ارائه کردند. در این رویکرد، توسعة روستایی و شهری با هم در نظر گرفته می‌شوند؛ به‌طوری‌که در منطقه، کانون‌های روستایی و شهری در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته و کارکردهای آن‌ها با یکدیگر مرتبط هستند. پس از بررسی‌های فراوان، نظریة بالا تکمیل و اصلاح شد و در سال 1988 توسط مایک داگلاس با عنوان "پیوندهای روستایی - شهری" ارائه شد ((Douglass, 1998, 1-3. پیوندهای روستایی - شهری، جریان‌های فضایی بین سکونتگاه‌ها را شکل می‌دهد. این جریان‌ها متأثر از ساختارها و کارکردهای سکونتگاه‌های روستایی هستند. در این راستا داگلاس دربارةجایگاه جریان‌های روستایی - شهری معتقد است که "تحولات ساختاری و توسعة روستایی به کارکردهای شهری وابسته است و نقش پیوندها، هدایت جریان‌ها بین نواحی شهری و روستایی است" (Douglass, 1998, 14). پیوندهای روستایی - شهری مؤید این واقعیت است که توسعة شهری و روستایی به‌صورت متقابل و یکپارچه همبسته و به یکدیگر وابسته هستند. البته این تصور، نادرست است که این پیوندها در همة شرایط الزاماً با منافع متقابل برای شهرها و روستاها همراه خواهند بود؛ زیرا در شرایط متفاوت، ممکن است به نابرابری فضایی و آسیب‌پذیری بیشتر گروه‌های کم‌بهره‌مند (روستایی) منجر شوند. از سوی دیگر، باید توجه داشت که الگو و دامنة پیوندهای روستایی - شهری به‌شدتً متاثر از تحولات کلان، ازجمله روند جهانی‌شدن، تعدیل ساختاری و اصلاحات اقتصادی است که بر هر دو جوامع شهری و روستایی اثرگذار است (سعیدی، 1390، 171). پیرو این نظریه، مایک داگلاس طرح‌های فراوانی را در اندونزی، تایلند و ویتنام دربارة پیوندهای روستایی - شهری با نظارت سازمان ملل انجام داد و این نظریه را به‌صورت عملی گسترش داد. او در این طرح‌ها پیوندهای بومی را بررسی کرد و آن را راهبرد برنامه‌ریزی پیشنهاد کرد (سلطانی مقدّس، 1386، 80). بدیهی است که مسائل مرتبط با روابط شهر و ورستا و دامنة پیوندهای روستایی - شهری از یک کشور یا منطقه به کشور یا منطقة دیگر، با تنوع بسترهای اجتماعی - اقتصادی به‌شکلی متفاوت نمایان می‌شوند؛ اما ویژگی عمومی و مشترک آن‌ها این است که در راه توسعه، گذر از تأکید بر روابط سلطه‌جو به سوی پیوندهای مکمل و سازنده، حرکتی الزامی به شمار می‌رود. وینهویزن (2002) ضمن توصیة توجه و ارزیابی آثار پیوندهای روستایی - شهری، عنایت ویژة برنامه‌ریزان را در چارچوب‌ سیاست‌ها به دو نکتة اساسی جلب می‌کند:

الف) توجه به واقعیت‌های نوظهور جهانی - محلی مرتبط با یکپارچگی و هماهنگی عرصه‌های روستایی -شهری؛

ب) توجه به تعدیل فقر، بهبود سطح درآمدی، رفاه و توسعة پایدار مناطق.

بر این مبنا نوشتار حاضر، با درآمیختن پیوندهای روستایی - شهری و مبانی الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت به‌دنبال یافتن پیوند بومی و راه حل مناسب برای تقویت پیوندهای روستایی - شهری است.

تدوین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت از ابعاد گوناگون، یک اتفاق نیک، مهم و بی‌سابقه در مسئلة برنامه‌ریزی توسعه در کشور به شمار می‌رود. این نقطة عطف تاریخی در ایران اسلامی، البته پدیده‌ای نوپاست که تاکنون به آن پرداخته نشده بود و ازاین‌رو، تبیین ابعاد مختلف آن برای ایجاد درکی مشترک، هماهنگ، روشن و شفاف از موضوع، ضروری است. این کار دست کم به ترویج ادبیات مربوط به این موضوع‌ها در فضای فکری و فرهنگی کشور می‌انجامد و مسیر اندیشه‌ورزی، تفکر سیاسی و اجتماعی برنامه‌ریزی توسعة اقتصادی را به این سو، رهنمون می‌کند (قاضی‌زاده، 1389، 32). جمهوری اسلامی ایران به‌دنبال ایجاد جامعة مطلوب و برقراری تمدنی اسلامی -ایرانی است. بی‌تردید الزامات چنین آرمانی، تبیین الگوی مربوط به خود یعنی الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت است. این موضوع به‌دلیل برخورداری از مؤلفه‌های کلان بنیادی (یعنی جامعة آرمانی) و هدف راهبردی و کلان، ازجمله شئونات مرتبط با رهبری نظام است که به‌دنبال آن، تعیین اهداف مشخص کمّی، اهداف میانی و هدف‌های جزئی ازجمله وظایف سطوح سامانة سیاست‌گذاری (قانون‌گذاری) برنامه‌ریزی انجام می‌شود. الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت جمهوری اسلامی ایران طبق تبیین و تأکید رهبر معظم انقلاب در راستای تحقق پیشرفتی پایدار در عرصة کلان ملّی است که الگوی آن مبتنی است بر کلیدی‌ترین و مهم‌ترین عناصر تشکیل‌دهندة آن، که براساس معرفت‌شناسی و به‌ویژه انسان‌شناختی انسان است. این خود با اعمال تفکر و ابتکار ایرانی و باتوجه‌به مقتضیات بومی و توانمندی‌های ملی شکل می‌گیرد. این الگو می‌تواند راهنمای پیشرفت و توسعه کشور باشد (خوش‌چهره و حبیبی، 1391، 220). یکی از مهم‌ترین وجوه گفتمان پیشرفت ملی، تأکید بر درون‌زایی، بومی و سازگاربودن الگوی پیشنهادی با حقایق، خواسته‌ها و آرمان‌های ملی منعکس‌شده و برخاسته از متن راهبردی قانون اساسی خود است؛ زیرا هر کشوری واقعیاتی و هر ملتی خواسته‌هایی دارد که می‌توانند از واقعیات کنونی و آرمان‌های آیندة ملّت‌ها و کشورهای دیگر متمایز باشند و همین اصل تردیدناپذیر ایجاب خواهد کرد که هر کشور و ملّتی به‌دنبال الگوی ویژه و رویکرد سازگار و متناسب با گزینة مناسب خویش باشد و با بهره‌گیری از تجارب دیگر دولت‌ها و ملت‌های کنونی و گذشته، به طرح‌ریزی، برنامه‌ریزی و راه‌نگاری پیشرفت و دادگری برای آیندة خویش بر پایة واقعیات انحصاری خود و در راستای آرمان‌های ویژة خود بپردازد.

الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در مرتبت سندی راهبردی، بر بخش‌های گوناگون سیاستگذاری و برنامه‌ریزی‌های ملی کشور تا سطوح گوناگون اسناد کوتاه‌مدت و میان‌مدت، تأثیرگذار خواهد بود (کیوان‌حسینی و جمعه‌زاده، 1390، 1).

رهبر انقلاب اسلامی هفت مسئله را دربارة مبانی و محتوای الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بیان کردند:
1- مسئلة مبدأ؛ 2- مسئلة معاد؛ 3- مسئلة تفکیک‌نکردن دنیا و آخرت؛ 4- مسئلة انسان و نگاه اسلام به انسان؛
5- مسئلة حکومت؛ 6- مسئلة عدالت، 7- نگاه غیرمادی به اقتصاد. درحقیقت، نکات بیان‌شدة رهبری دربارة محتوای اسلامی الگو نشان می‌دهند که الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت و کل پیشرفت مد نظر رهبری از جنبة ماهیت، با آنچه کشورهای غربی، پیشرفته می‌دانند و نزد مدرنیست‌های غربی و مقلّدان سکولاریست‌ها یا لیبرالیست و گروه تکنوکرات‌ها ترقّی و توسعه دانسته می‌شود، تفاوت زیادی دارد. الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت مد نظر رهبری منظومه‌ای فراگیر است که به‌طور کامل ریشه در هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی اسلامی دارد و رکن اول آن توجه به مبدأ و رکن دوم آن توجه به معاد است. همچنین نکته‌ای که مقام معظّم رهبری با عنوان محور‌بودن انسان در این الگو عنوان کرده‌اند با تأکید صریحشان، با تعریف غربی انسان در مدرنیسم به‌کلی تفاوت است. رهبر انقلاب به عدالت را معیار حق و باطل حکومت‌ها می‌دانند؛ یعنی در اسلام اگر شاخص عدالت وجود نداشت، دربارةحقانیت و مشروعیت تردید وجود خواهد داشت. ایشان به یک نکتة مهم دربارة الگوی اسلامی -ایرانی اشاره کردند که از دیدگاهی دیگر، تایید‌کنندة ماهیت کاملاً متفاوت این الگو با مفهوم ترقّی مدرنیستی است و آن تأکید بر نگاه غیرمادی به اقتصاد است که به این ماهوی و الگوی پیشرفت برخاسته از میراث اسلامی، مفهوم مدرنیستی ترقی و توسعه را از جنبه‌ای دیگر نشان می‌دهد (جوانپور و عباسی، 1390، 88-87). همچنین رهبر معظّم انقلاب دربارة الگو به چهار عرصة فکر، علم، زندگی و معنویت بسیار تأکید داشته‌اند (صفرلکی، 1390، 37). الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، چارچوب و جهت‌گیری‌های کشور برای دستیابی به پیشرفت را تعیین می‌کند. تدوین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت درزمینة توسعة روستایی نیز با این موضوع، ارتباط دارد که پس از تدوین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت کشور، تهیه و تدوین آن در راستای سند چشم‌انداز توسعة کشور و سند چشم‌انداز توسعة روستایی ضروری است (رضوانی، 1390، 267- 265).

 

الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت و برنامه‌ریزی روستایی

شواهد و تجربیات نشان می‌دهند که به حق و وظیفة توسعة جوامع و فضاهای روستایی، به تناسب سهم، جایگاه و کارکرد آن در اقتصاد ملّی، کم‌توجهی شده است و مناطق روستایی در شرایطی کاملاً نابرابر از جنبة دسترسی به فرصت‌ها و منافع به‌دست‌آمده از رشد و توسعه قرار گرفته‌اند (رضوانی، 1390، 1). دلیل این نابرابری‌ها و به فراموشی‌سپردن روستاها به برنامه‌های عمرانی کشور برمی‌گردد؛ زیرا تشکیل سازمان برنامه و بودجة کشور از آغاز با حضور و ارشادهای آمریکا آغاز شد و از سال 1327 برنامة اول عمرانی را در کشور آغاز کردند و زمینه‌های لازم برای طراحی و اجرای برنامه‌های بعدی را پایه‌گذاری کردند. بنابراین، الگوی توسعة کشور براساس الگوی نوسازی آغاز شد و کم‌وبیش نیز ادامه دارد. درمجموع راه‌هایی را رفتند که خواسته‌های کشورهای غربی را برآورده می‌کرد. در برنامه‌های قبلی متأسفانه هیچ‌گاه به ابعاد مختلف و پیش‌نیازهای پیشرفت، توجه ویژه نشده است و حتّی برعکس، خواسته یا ناخواسته به کارهایی پرداخته شده که موجب تغییر سبک زندگی و به عبارت دیگر مشمول هجوم فرهنگی به کشور شده است.

الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت از مهم‌ترین اسناد بالادستی و درازمدت کشور است که پس از تدوین و نهایی‌شدن بر بسیاری از تصمیم‌های کلان کشور حاکم خواهد بود. ازآنجاکه الگوی جدید پیشرفت بر درون‌زایی، بومی‌بودن و سازگاری آن با حقایق، واقعیت‌ها، خواسته‌ها و آرمان‌های ملی تأکید دارد و همچنین منطبق با شرایط جغرافیایی، اقلیمی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی، سیاسی، امنیتی، امکانات و توانایی‌های کشور است، باید شرایط و مقتضیات روستاهای کشور و نیازهای روستاییان به‌صورت زیرمجموعه‌ای از مجموعة ملّی در نظر گرفته شود تا با برقراری عدالت و توزیع عادلانة منابع، ایجاد شغل و درآمد، کاهش فقر و کاهش نابرابری‌های موجود بین روستا و شهر را موجب شود و چهرة فقر و محرومیتی که روستاها از الگوی توسعة غربی به ارث برده‌اند را از خود دور کنند و جایگاه اصلی خود را بازیابند.

 

روش‌شناسی پژوهش

پژوهش پیش‌رو باتوجه‌به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. مراحل پژوهش بر پایة گردآوری داده‌ها و اطلاعات، طبقه‌بندی و سازمان‌دهی داده‌ها، تجزیه و تحلیل و نتیجه‌گیری است. روش گردآوری اطلاعات و داده‌ها به دو صورت پژوهش‌های کتابخانه‌ای و میدانی است. در روش کتابخانه‌ای از اسناد، مدارک، آمار و ارقام سرشماری‌ها و سالنامه‌های آماری استفاده شده است و در روش میدانی، اطلاعات لازم با تکمیل پرسش‌نامة کارشناسان، مصاحبه و همچنین مراجعة مستقیم به اداره‌های مرتبط استان اصفهان و شهرستان شهرضا اطلاعات جامعی دربارة موضوع پژوهش تهیه شده است. جامعة آماری پژوهش شامل مسئولان و مدیران مرتبط با موضوع در سطح شهرستان است (جدول 1) که به‌دلیل حجم کم جامعه، همة جامعة آماری (36 کارشناس) با روش تمام‌شماری انتخاب شدند.

در پژوهش حاضر پیوندهای روستایی - شهری در چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، محیطی و کالبدی و در 71 گویه در قبل از الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت (وضعیت موجود) و در صورت تحقق الگو بررسی شده‌اند (جدول 2). ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در این پژوهش، متغیرهای مستقل پژوهش هستند و متغیرهای وابسته شامل پیوندهای روستایی - شهری در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی هستند. آثار الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در پیوندهای روستایی - شهری در قالب الگوی مفهومی پژوهش در شکل (1) نمایش داده شده‌اند

جدول- 1: کارشناسان مرتبط در جامعة آماری پژوهش

نهادها، سازمان‌ها و دانشگاه‌ها

تخصص

تعداد

استانداری اصفهان

کارشناسان دفتر تقسیمات کشوری

جغرافیا (برنامه‌ریزی روستایی و شهری)، علوم سیاسی، علوم اجتماعی

4

کارشناسان ادارة کل امور روستایی

جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، علوم سیاسی، توسعة روستایی،

3

سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان اصفهان

کارشناسان معاونت توسعه و برنامه‌ریزی

اقتصاد توسعه، جغرافیا، جامعه‌شناسی، آمایش سرزمین

4

سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان

کارشناسان بخش ترویج و توسعة روستایی

توسعة روستایی، جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، کشاورزی

3

ادارة جهاد کشاورزی شهرستان شهرضا

کارشناسان بخش ترویج و توسعة روستایی

توسعة روستایی، جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، کشاورزی

3

بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان اصفهان و شهرستان

کارشناسان معاونت عمران روستایی

جغرافیا، معماری، عمران

4

فرمانداری شهرستان شهرضا

کارشناسان توسعه و برنامه‌ریزی شهرستان

اقتصاد، جغرافیا، علوم سیاسی، مدیریت و علوم اجتماعی

4

بخشداری شهرضا

کارشناسان امور دهیاری‌ها

جغرافیا، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی

3

دانشگاه اصفهان

دانشکدة علوم جغرافیایی و برنامه‌ریزی

جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، برنامه‌ریزی شهری و جغرافیای سیاسی

4

دانشکدة علوم اقتصادی

اقتصاد

2

دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا

دانشکدة علوم انسانی

علوم سیاسی

2

منبع: نگارندگان، 1395

روایی صوری و محتوایی پرسش‌نامه با کسب نظر چند تن از اساتید دانشگاه، گروهی از صاحبنظران و کارشناسان مرتبط با موضوع به تأیید نهایی رسیده است. برای برآورد پایایی ابزار پژوهش از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار آلفای محاسبه‌شده برای گویه‌های بعد اقتصادی، 939/0؛ بعد اجتماعی و فرهنگی، 965/0؛ بعد محیطی، (844/0)؛ بعد کالبدی، (812/0) و برای کل گویه‌های پرسش‌نامه (976/0) به دست آمد که نشان‌دهندة معتبر‌بودن توصیف و روابط بین گویه‌ها از نظر علمی است. با بهره‌گیری از نرم‌افزار SPSS، داده‌های پژوهش تجزیه و تحلیل شدند و برای پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و آزمون فرضیات از آزمون T تک‌نمونه‌ای، آزمون میانگین نمونة زوجی و آزمون خی‌دو (Chi-Square) استفاده شده است.

جدول- 2: شاخص‌های بررسی‌شده در وضعیت موجود پیوندهای روستایی - شهری و در صورت تحقق الگوی
اسلامی - ایرانی پیشرفت

بعد

گویه

اقتصادی

ایجاد فرصت‌های شغلی و تنوع شغلی در روستا، درآمدزایی در سطح روستا، سرمایه‌گذاری بخش دولتی در سطح روستا، سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در سطح روستا، مازاد تولید در روستا، بهره‌وری و سود در سطح روستا، کاهش شکاف اقتصادی و طبقاتی بین شهر و روستا، کاهش میزان بیکاری در سطح روستا، توزیع عادلانة منابع و ثروت بین شهر و روستا، رفع فقر و محرومیت در سطح روستا، الگوی مصرف میان ساکنان روستا، رعایت توازن و تعادل میان ساکنان روستا، صرفه‌جویی در زندگی، دسترسی به بازارهای مناسب برای فروش محصولات کشاورزی، کاهش مهاجرت به شهرها میان ساکنان روستایی، توانمندکردن ساکنان روستا، نقش روستا در منافع ملّی کشور، برخورداری روستاییان از رفاه و کیفیت زندگی، توجه به اقتصاد اسلامی، توجه به کیفیت زندگی در سطح روستا، توجه خانوارهای روستایی به قناعت در زندگی، برابری و نبود تبعیض در سطح روستا

اجتماعی-فرهنگی

کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی در روستا، شیوة زندگی، تبعیت ساکنان از الگوی اسلامی، تبعیت ساکنان از سبک زندگی و الگوی غربی، رعایت نظم و انضباط بین ساکنان روستایی، رعایت حقوق دیگران بین روستاییان، تشویق جوانان به تفریح و ورزش‌های سالم، استفاده از دانش بومی، میزان احساس آزادی بین ساکنان روستا، افزایش انگیزة پیشرفت بین ساکنان روستا، ارتقاء امنیت و سلامت در روستا، وجود مدیریت کارآمد در روستا، افزایش آگاهی روستاییان، پایبندی به ارزش‌ها، باورها و اعتقادات روستایی، کرامت انسانی و توجه به ارزش‌های دینی و انسانی، توجّه به ارزش‌های انقلاب و دفاع مقدّس، شرکت در مراسم و آداب و رسوم مذهبی، پایبندی به اخلاق، نگاه غیرمادی به انسان، توجه به هویت ایرانی و داشتن عرق ملّی، توجه به هویت دینی و حفظ میراث فرهنگی، توجه به فرهنگ بومی و احیای سنّت‌های محلی، توجه به فکر و اندیشه در سطح روستا، توجه به علم و دانش محوری در سطح روستا، توجه به معنویت میان ساکنان روستا، احترام به قانون بین ساکنان روستا، راست‌گویی و امانت‌داری بین ساکنان روستا، وجود نیکی و احسان بین ساکنان روستا، وجود عدل و انصاف میان روستاییان، احساس تعلّق به روستا، احترام به بزرگان و ریش‌سفیدان روستا، افزایش روحیة کمک به هم‌نوع و دستگیری از دیگران، افزایش وحدت، همبستگی و اتحاد بین ساکنان روستا، تعاون و همکاری بین ساکنان روستا، مشورت در تصمیم‌گیری‌ها و انجام کارهای مربوط به روستا، وجود نزاع و کشمکش میان ساکنان روستا، تعامل سازندة روستاییان با ساکنان شهری، اعتماد روستاییان به مسئولان نهادها و سازمان‌ها، اعتماد روستاییان به ساکنان شهری

محیطی

استفاده از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های محیطی و انسانی، بهره‌برداری بهینه از منابع روستا، تمیز و پاکیزه نگه‌داشتن محل زندگی

کالبدی

برخورداری از امکانات و تسهیلات عمومی مانند آب، برق، گاز لوله‌کشی، برخورداری از خدمات بهداشت و درمان، برخورداری از خدمات آموزشی و فرهنگی، برخورداری از حمل‌ونقل و ارتباطات و راه‌های مناسب، نوع خدمت‌رسانی به روستاها، وجود مدیریت کارآمد در روستا، بافت و الگوی معماری مساکن، وجود مشارکت محلّی بین ساکنان روستا در طرح‌های آبادانی روستا

منبع: نگارندگان، 1395

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل- 1: الگوی مفهومی آثار الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در پیوندهای روستایی - شهری

 

قلمروی جغرافیایی پژوهش

شهرستان شهرضا یکی از شهرستان‌‌های استان اصفهان است که با وسعتی معادل 2796 کیلومتر مربع در جنوب استان واقع شده است و حدود 61/2 درصد مساحت استان را در بر گرفته است. از نظر مختصات جغرافیایی در عرض شمالی ´24 °31 تا ´24 °32 و در طول شرقی´37 °51 تا ´12 °52 قرار گرفته است. این شهرستان از سمت شمال و شرق به شهرستان اصفهان، از جنوب به شهرستان آباده، از جنوب غرب به شهرستان سمیرم، از غرب به شهرستان‌های دهاقان و مبارکه محدود می‌شود (استانداری اصفهان، 1392، 5-1). شهرستان شهرضا به مرکزیت شهرضا، طبق آخرین تقسیمات سیاسی؛ یک بخش، 4 دهستان، 2 شهر و 91 پهنه روستایی دارد که 60 آبادی آن دارای سکنه و 31 آبادی خالی از سکنه است (شکل 2). جمعیت شهرستان براساس نتایج آخرین سرشماری در سال 1390 حدود 149555 نفر بوده است. این جمعیت حدود 07/3 درصد از کل جمعیت استان را شامل می‌شود. سهم جمعیت شهری از این رقم، 94/86 و سهم جمعیت روستایی 03/13 درصد است. در سال 1390 سهم شهرستان از جمعیت شهری استان 1/3 درصد و سهم جمعیت روستایی شهرستان از جمعیت روستایی استان 74/2 درصد بود (مرکز آمار ایران، 1392، 61-57). مروری بر روند گذشتة این آمار گویای آن است که در 25 سال (1390-1365) جمعیت استان درحال‌افزایش بوده است و جمعیت شهری به‌شدّت افزایش یافته است؛ درحالی‌که سهم جمعیت روستایی کاهش چشمگیری یافته است.

 

 

 

شکل- 2: نقشة موقعیت جغرافیایی شهرستان شهرضا در کشور و استان اصفهان

یافته‌های پژوهش

در این بخش با بهره‌گیری از روش‌های آماری، پیوندهای روستایی - شهری طبق گویه‌های جمع‌آوری‌ و براساس متغیرهای پژوهش در چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، محیطی و کالبدی و همچنین شاخص ترکیبی تجزیه و تحلیل شدند. هرکدام از شاخص‌ها در وضعیت موجود (قبل از طرح الگوی اسلامی - ایرانی) و در صورت تحقق الگوی اسلامی - ایرانی بررسی شدند و با مقایسة این دو وضعیت، میزان اثرگذاری طرح الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در شاخص‌های پیوندهای روستایی - شهری ارزیابی شدند.

بررسی وضعیت موجود پیوندهای روستایی - شهری

برای بررسی وضعیت موجود ابعاد پیوندهای روستایی - شهری از آزمون تی ‌تک‌نمونه‌ای استفاده شده است. با این آزمون، فرضیه به صورت زیر بررسی می‌شود:

H0: میانگین شاخص‌های مد نظر برابر 3 است؛

H1: میانگین شاخص‌های مد نظر برابر 3 نیست.

همان‌گونه‌که در جدول (3) مشاهده می‌شود، میانگین وضعیت موجود در بعدهای اجتماعی - فرهنگی، محیطی، کالبدی و شاخص‌های ترکیبی بیشتر از مقدار آزمون است و p_مقدار، کمتر از 05/0 است و ازآنجاکه حد بالا و پایین فاصلة اطمینان، مثبت است، فرض صفر مبنی بر برابری میانگین با عدد 3 رد می‌شود. بنابراین می‌توان گفت که وضعیت موجود پیوندهای روستایی-شهری در ابعاد اجتماعی - فرهنگی، محیطی، کالبدی و شاخص ترکیبی بیش از حد متوسط است.

باتوجه‌به‌اینکه میانگین وضعیت موجود اقتصادی برابر 9299/2 و p_مقدار، بیشتر از 05/0 است و حد پایین فاصلة اطمینان آن منفی است. بنابراین، استنباط می‌شود که میانگین جامعه در این شاخص با مقدار آزمون برابر است و فرض صفر مبنی بر برابری میانگین با عدد 3 پذیرفته می‌شود. بنابراین می‌توان گفت، وضعیت موجود اقتصادی در حد متوسط است.

جدول- 3: نتایج آزمون t تک‌نمونه‌ای در وضعیت موجود پیوندهای روستایی - شهری

وضعیت موجود

مقدار آزمون = 3

میانگین

انحراف استاندارد

آماره t

درجة آزادی

P_مقدار دوطرفه

میانگین اختلاف

فاصلة اطمینان
95 درصد اختلاف

حد پایین

حد بالا

اقتصادی

9299/2

31903/0

318/1-

35

196/0

07011/0-

1780/0-

0378/0

اجتماعی - فرهنگی

9615/3

32465/0

770/17

35

000/0

96154/0

8517/0

0714/1

محیطی

2593/3

60742/0

561/2

35

015/0

25926/0

0537/0

4648/0

کالبدی

6215/3

33606/0

097/11

35

000/0

62153/0

5078/0

7352/0

شاخص ترکیبی

5884/3

24302/0

528/14

35

000/0

58842/0

5062/0

6706/0

منبع: یافته‌های پژوهش، 1395

بررسی وضعیت پیوندهای روستایی - شهری در صورت تحقق الگوی اسلامی - ایرانی

همان‌گونه‌که در جدول (4) مشاهده می‌شود، میانگین وضعیت همة ابعاد پیوندهای روستایی - شهری در صورت تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، بیشتر از مقدار آزمون است و p_مقدار کمتر از 05/0 است و ازآنجاکه حد بالا و پایین فاصلة اطمینان، مثبت است، فرض صفر مبنی بر برابری میانگین با عدد 3 رد می‌شود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که وضعیت پیوندهای روستایی - شهری در صورت تحقق الگو در حد بیش از متوسط خواهد بود.

جدول- 4: نتایج آزمون t تک‌نمونه‌ای وضعیت پیوندهای روستایی - شهری در صورت تحقق الگو

وضعیت در صورت تحقق الگو

مقدار آزمون = 3

میانگین

انحراف استاندارد

آماره t

درجه آزادی

P_مقدار دو طرفه

میانگین اختلاف

فاصله اطمینان
95 درصد اختلاف

حد پایین

حد بالا

اقتصادی

6578/3

63752/0

191/6

35

000/0

65783/0

4421/0

8735/0

اجتماعی-فرهنگی

0697/4

49346/0

007/13

35

000/0

06973/1

9028/0

2367/1

محیطی

0119/4

52392/0

589/11

35

000/0

01190/1

8346/0

1892/1

کالبدی

8981/3

70292/0

666/7

35

000/0

89815/0

6603/0

1360/1

شاخص ترکیبی

9291/3

50415/0

058/11

35

000/0

92910/0

7585/0

0997/1

منبع: یافته‌های پژوهش، 1395

 

مقایسة وضعیت موجود پیوندهای روستایی - شهری با وضعیت پیوندها در صورت تحقق الگوی اسلامی -ایرانی پیشرفت

برای مقایسه از آزمون میانگین نمونة زوجی (مقایسة زوجی) استفاده شده است که در این آزمون بررسی میانگین نمونه در دو حالت وضعیت موجود (قبل از تحقق الگو) و وضعیت آینده در صورت تحقق الگو به صورت زیر انجام می‌گشود.

H0: میانگین شاخص‌های مد نظر در وضعیت موجود برابر با میانگین شاخص در صورت تحقق الگو است.

H1: میانگین شاخص‌های مد نظر در وضعیت موجود برابر با میانگین شاخص در صورت تحقق الگو نیست.

میانگین به‌دست‌آمدة شاخص‌های پیوندهای روستایی - شهری در دو وضعیت موجود و وضعیت تحقق الگو (جدول 3 و 4) نشان‌دهندة اختلاف میانگین دو حالت مقایسه‌ای هستند. اختلاف میانگین در شاخص‌های اقتصادی، محیطی، کالبدی و شاخص‌های ترکیبی به‌ترتیب برابر با 73/0، 75/0، 28/0 و 34/0 هستند. طبق جدول (5) در شاخص‌های یادشده p_مقدار کمتر از 05/0 است. بنابراین، فرض صفر مبنی بر برابری میانگین شاخص‌های مد نظر در وضعیت موجود با میانگین شاخص‌ها در صورت تحقق الگو رد می‌شود؛ یعنی وضعیت موجود پیوندهای روستایی - شهری در بعدهای اقتصادی، محیطی، کالبدی و شاخص‌های ترکیبی با تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت تغییر خواهد کرد.

جدول- 5: نتایج آزمون t نمونه‌های زوجی وضعیت پیوندهای روستایی-شهری

مقایسة وضعیت موجود با وضعیت در صورت تحقق الگو

اختلافات زوجی

آماره t

درجة آزادی

P_مقدار
دو طرفه

میانگین

انحراف استاندارد

خطای استاندارد میانگین

فاصلة اطمینان 95 درصد اختلاف

حد پایین

حد بالا

اقتصادی

72793/0

68393/0

11399/0

49652/0

95934/0

386/6

35

000/0

اجتماعی-فرهنگی

10819/0

43881/0

07314/0

04029/0-

25666/0

479/1

35

148/0

محیطی

75265/0

70141/0

11690/0

51532/0

98997/0

438/6

35

000/0

کالبدی

27662/0

72581/0

12097/0

03104/0

52220/0

287/2

35

028/0

شاخص ترکیبی

34068/0

47466/0

07911/0

18008/0

50128/0

306/4

35

000/0

منبع: یافته‌های پژوهش، 1395

در بعد اجتماعی و فرهنگی اختلاف میانگین دو حالت مقایسه‌ای برابر 11/0 است و p_مقدار بیشتر از 05/0 به دست آمده است (جدول 3). بنابراین فرض صفر رد نمی‌شود؛ یعنی وضعیت موجود بعد اجتماعی و فرهنگی پیوندهای روستایی - شهری با تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، تغییر زیادی نخواهد کرد (تا حدودی تغییر خواهد کرد).

 

میزان اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر پیوندهای روستایی - شهری

برای بررسی میزان اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و محیطی از آزمون خی‌دو استفاده شده است. همان‌طور‌که در جدول (6) مشاهده می‌شود، از دیدگاه پاسخ‌دهندگان، اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر بعدهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و محیطی در حد متوسط تا خیلی زیاد است.

جدول- 6: فراوانی مشاهده‌شده و انتظاررفتة هریک از بعدهای پیوندهای روستایی - شهری

میزان اثرگذاری الگو

فراوانی مشاهده شده

فراوانی انتظاررفته

باقیمانده

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

کل

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

اقتصادی

10

13

13

36

12

12

12

2-

1

1

اجتماعی - فرهنگی

4

19

13

36

12

12

12

8-

7

1

محیطی

7

18

11

36

12

12

12

5-

6

1-

منبع: یافته‌های پژوهش، 1395

در جدول (7) مشاهده می‌شود که در بعدهای اقتصادی و محیطی پیوندهای روستایی - شهری p_مقدار بیشتر از 05/0 است. بنابراین، فرض برابری نسبت نظرها پذیرفته می‌شود و میزان اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر بعد اقتصادی و محیطی در حد متوسط تا خیلی زیاد است. در بعد اجتماعی - فرهنگی، p_مقدار کمتر از 05/0 است. بنابراین، فرض برابری نسبت نظرها رد می‌شود و میزان اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر بعد اجتماعی و فرهنگی در حد زیاد تا خیلی زیاد است.

جدول- 7: نتایج آزمون کای‌دو

اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر ابعاد پیوندهای روستایی - شهری

آمارة کای‌دو

درجة آزادی

P_مقدار تقریبی

اقتصادی

a500/0

2

779/0

اجتماعی - فرهنگی

a500/9

2

009/0

محیطی

a167/5

2

076/0

منبع: یافته‌های پژوهش، 1395

برای بررسی میزان اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر بعد کالبدی و شاخص‌های ترکیبی پیوندهای روستایی - شهری از آزمون تی ‌تک‌نمونه‌ای به‌صورت زیر استفاده شده است.

H0: میانگین اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر بعد کالبدی و شاخص‌های ترکیبی پیوندهای روستایی - شهری در حد متوسط 3 است.

H1: میانگین اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر بعد کالبدی و شاخص‌های ترکیبی پیوندهای روستایی - شهری در حد متوسط 3 نیست.

همان‌گونه‌که در جدول (8) مشاهده می‌شود، میانگین اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر بعد کالبدی و شاخص‌های ترکیبی پیوندهای روستایی - شهری به‌ترتیب برابر 22/4 و 17/4 و p_ مقدار آن‌ها کمتر از 05/0 است. بنابراین چنین استنباط می‌شود که میانگین جامعه در این شاخص‌ها بیشتر از مقدار آزمون است و فرض صفر مبنی بر برابری میانگین با عدد 3 رد می‌شود. بنابراین می‌توان گفت اثرگذاری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر این شاخص‌ها بیش از متوسط خواهد شد.

جدول- 8: نتایج آزمون t تک‌نمونه‌ای برای ارزیابی الگو بر پیوندهای روستایی - شهری

اثرگذاری الگوی
اسلامی - ایرانی

مقدار آزمون = 3

میانگین

انحراف استاندارد

آماره t

درجة آزادی

P_مقدار دوطرفه

میانگین اختلاف

فاصلة اطمینان
95 درصد اختلاف

حد پایین

حد بالا

کالبدی

2222/4

61464/0

931/11

35

000/0

22222/1

0143/1

4302/1

شاخص ترکیبی

1778/4

59671/0

843/11

35

000/0

17778/1

9759/0

3797/1

منبع: یافته‌های پژوهش، 1395

نتایج تحقیق نشان دادند که تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر پیوندهای روستایی - شهری اثرگذار خواهد بود و وضعیت موجود پیوندهای روستایی - شهری با تحقق الگو تغییر خواهد کرد و شرایط مطلوب‌تری به خود خواهد گرفتو بنابراین می‌توان گفت که پیوندهای روستایی - شهری می‌توانند برمبنای الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، طراحی شود و تحقق آن تقویت پیوندهای روستایی - شهری را در شهرستان شهرضا موجب خواهد شد.

 

جمع‌بندی و پیشنهادها

در چندین دهه برنامه‌ریزی کشور، الگوها و روش‌های گوناگونی از توسعه معرفی شده‌اند که در زمان خود در همة سطوح برنامه‌ریزی رسوخ یافته‌اند و پیامدهای ویژة مکانی - فضایی در عرصة ملّی، منطقه‌ای، شهری و روستایی داشته‌اند. الگوهای به‌کاررفته در کشور بیشتر براساس الگوهای توسعة غربی بوده‌اند و متناسب با شرایط جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و سیاسی کشور نبوده‌اند. به‌ویژه این الگوهای تقلیدی با فرهنگ بومی و اعتقادی روستاهای کشور همخوانی نداشته‌اند و مشکلاتی را بر سر راه توسعة منطقه‌ای و توسعة روستایی ایجاد کرده‌اند. با نگاهی نو و رویکردی منطبق بر مبانی نظری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت می‌توان الگوی بومی متناسب با شرایط جغرافیایی و مقتضیات اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، اعتقادی، محیطی و کالبدی روستاها را معرفی کرد. در این پژوهش نقش الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در تقویت پیوندهای روستایی - شهری شهرستان بررسی شد.

همان‌طورکه در ادبیات پژوهش بیان شد، تدوین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت از ابعاد گوناگون، یک اتفاق نیک، مهم و بی‌سابقه در برنامه‌ریزی کشور به شمار می‌رود و نقطة عطف تاریخی در ایران اسلامی و پدیده‌ای نوپاست؛ زیرا این الگو طبق تبیین و تأکید رهبر معظم انقلاب در راستای تحقق پیشرفتی پایدار در عرصة کلان ملّی است و الگوی آن مبتنی بر کلیدی‌ترین عناصر تشکیل‌دهندة آن و براساس معرفت‌شناسی و به‌ویژه انسان‌شناختی انسان است که خود با اعمال تفکر و ابتکار ایرانی و باتوجه‌به مقتضیات بومی و توانمندی‌های ملی شکل می‌گیرد. این الگو یک الگوی بهینه‌سازی‌شده است که با هدف کمک به برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران کلان کشور در فرایند تصمیم‌گیری طراحی شده است و به پیشرفت در چهار عرصة فکر، علم، زندگی و معنویت توجه کرده است. هرکدام از عرصه‌ها، معیارها و مؤلفه‌هایی دارند که با انسجام همة بخش‌های الگو، مدل الگو در فضای ملّی عملیاتی می‌شود. این مؤلفه‌ها عبارتند از: پیشرفت، نوآوری، استقلال، امنیت، عدالت، عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی، عدالت جغرافیایی، توزیع عادلانة ثروت و منابع، رفاه، عزّت ملّی، مردم‌سالاری، آزادی، وحدت، اتّحاد، تعاون، مشارکت مردم، مدیریت کارآمد، هویت، اخلاق، معنویت، دین‌داری، جهان‌بینی دینی، اقتصاد اسلامی، کرامت انسان، نگاه متعالی به انسان، انضباط، انضباط اجتماعی، سلامت، توانمندی‌ها و ظرفیت‌های کشور، ملاحظات جغرافیایی و فضایی، منافع ملّی، منابع سرزمینی، مقتضیات بومی، ایرانی‌بودن، اسلامی‌بودن، دانش بومی، فرهنگ بومی، ارزش‌های دینی و انسانی، روحیة مهرورزی، همبستگی، انصاف، نیکی، راست‌گویی و امانت‌داری، برابری، توانمندسازی، پراکنش فضایی تولید، توزیع فضایی درآمد، بهره‌گیری از امکانات و فرصت‌های توزیع‌شده در فضای جغرافیایی، جریان‌های بین منطقه‌ای (مردم، کالا، تولید، سرمایه و فناوری)، رفع فقر و محرومیت، کاهش شکاف طبقاتی، رشد، تعالی، حیات طیببه و جامعة مطلوب

پیشرفت در هر کشوری مستلزم داشتن الگو است و هر ملتی باید از الگوی پیشرفت متناسب با خود بهره ببرد. الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت با جهت‌گیری اسلامی به‌منزلة "جامعیت" و ایرانی به‌منزلة "واقعیت" برای دستیابی به جامعة مطلوب تدوین شده است. حرکت جامعه به سمت هدف مد نظر با طرح‌ریزی جامع و مبتنی بر مؤلفه‌های پویا و انعطاف‌پذیر ممکن است. بی‌تردید، طرح نباید برگرفته از کشورهای بیگانه باشد، بلکه طرح‌ریزی الگوی جامعه باید مبتنی بر عقاید، فرهنگ و مقتضیات بومی آن ارائه شود.

پیوندهای روستایی - شهری در قالب برنامه‌ریزی فضایی، پدیده‌ای به‌دست‌آمده از تعامل دو سویة سکونتگاه‌های روستایی و کانون‌های شهری در عرصة منطقه‌ای است که برنامه‌ریزان با هدف کاهش فقر و حمایت از نقش مثبت مراکز شهری در توسعة نواحی روستایی پیرامونی بر آن تأکید می‌کنند. از مطالب یادشده می‌توان چنین استنباط کرد که اهداف مطرح‌شدة الگوی اسلامی - ایرانی و مؤلفه‌های آن، از اهداف برنامه‌ریزی فضایی جدا نیست و درواقع می‌تواند تکمیل‌کنندة آن باشد. الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت سندی بالادستی خواهد بود که همة برنامه‌های کشور براساس آن تدوین خواهد شد. بنابراین، همة اهداف و موضوعات برنامه‌ریزی فضایی را می‌توان در دل این الگو جای داد و آن ها را پیاده کرد. بنابراین، دربارة پرسش نخست پژوهش مبنی بر اینکه «مؤلفه‌ها و معیارهای الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت برای تقویت پیوندهای شهری - روستایی کدام است؟» می‌توان بیان کرد که مؤلفه‌های الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در قالب برنامه‌ریزی فضایی و دربارة سازمان‌دهی فضای جغرافیایی، تقویت پیوندهای شهری - روستایی را موجب می‌شوند.

جمع‌بندی نتایج پژوهش نشان می‌دهد که وضعیت موجود پیوندهای روستایی - شهری منطقة بررسی‌شده، در شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، محیطی و کالبدی در حد متوسط و تا حدودی بیش از متوسط است. بررسی وضعیت این شاخص‌ها بیان‌کنندة این است که در صورت تحقق طرح الگوی اسلامی - ایرانی، بیش از حد متوسط و بالاتر خواهد بود. مقایسة وضعیت موجود با وضعیت تحقق الگو نیز نشان می‌دهد که وضعیت شاخص‌های پیوندهای روستایی - شهری شهرستان با تحقق طرح الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت تغییر خواهد کرد و شرایط مطلوب‌تری را به دست خواهد آورد. ارزیابی اثرگذاری طرح الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت بر شاخص‌های پیوندهای روستایی - شهری نشان می‌دهد که در صورت تحقق الگوی اسلامی - ایرانی، میزان اثرگذاری آن بر شاخص‌های اقتصادی و محیطی در حد متوسط تا خیلی زیاد خواهد بود. همچنین میزان اثرگذاری طرح الگوی اسلامی - ایرانی بر شاخص‌های اجتماعی - فرهنگی و کالبدی در حد زیاد تا خیلی زیاد خواهد شد.

یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که درمجموع، وضعیت موجود پیوندهای روستایی - شهری با تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت تغییر خواهد کرد و به شرایط مطلوب‌تری دست خواهد یافت. ارزیابی میزان اثرگذاری طرح الگوی اسلامی - ایرانی بر پیوندهای روستایی-شهری در حد زیاد و خیلی زیاد خواهد شد. بنابراین باتوجه‌به اثرپذیری پیوندهای روستایی - شهری از تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت و بهبود شرایط وضعیت موجود می‌توان گفت که تحقق الگوی اسلامی - ایرانی تقویت پیوندهای روستایی - شهری را در شهرستان شهرضا موجب خواهد شد و این مسئله علاوه‌بر کاهش فقر، نابرابری‌های موجود بین شهر و روستا و شکاف طبقاتی، می‌تواند روستاها را درزمینة اشتغال‌زایی توانمند کند و دوام جمعیت، سلامتی، نظم، امنیت و پویایی را به سکونتگاه‌های روستایی ارمغان دهد و آسایش و رفاه ساکنان را در پی داشته باشد. درواقع در صورت تحقق الگوی اسلامی -ایرانی، سکونتگاه‌های روستایی به روستاهای سبز، پاک، سالم و مولّد تبدیل خواهند شد. برای رفع مشکلات و موانع موجود و پیش‌ روی پیوندهای روستایی - شهری و همچنین ازبین‌بردن نبود تعادل‌ بین نواحی شهری و روستایی پیشنهادهایی به شرح زیر ارائه می‌شوند:

1- هویت‌بخشی به سیمای روستاهای شهرستان، بازآفرینی و روزآمدسازی معماری ایرانی - اسلامی آن‌ها؛

2- ارتقاء کیفیت معماری روستاها با سامان‌دهی نماها و سیما و منظر روستا با اعمال اصول ایمنی، زیبایی و انسجام‌بخشی به کالبد محله‌ها و ایجاد ترکیبات شکلی و حجمی مناسب برای ابنیة ویژة روستا؛

3- استفاده از دانش بومی و امکان تلفیق آن با روش‌های نوین تولید در روستاهای شهرستان؛

4- حفظ آداب و سنن محلی، جلوگیری از تغییر سبک زندگی روستاها و پرهیز از شهرزدگی و مصرف‌گرایی در روستاهای شهرستان؛

5- پرهیز از هرگونه تقلید از الگوهای وارداتی درزمینة اشتغال‌زایی در روستاها و اتکا به دانش بومی و ارائة الگوی جامع اشتغال روستایی برای شهرستان؛

6- گسترش فرصت‌های شغلی جدید و متنوع در راستای بهره‌گیری از توانمندی‌ها و مزیت‌های نسبی روستاها برای ماندگاری جمعیت در نواحی روستایی شهرستان؛

7- افزایش سرمایه‌گذاری‌های دولتی و بخش خصوصی با هدف رونق و شکوفایی بخش کشاورزی در روستاهای مستعد شهرستان شهرضا سازگار با شرایط اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی؛

8- ارج‌نهادن به الگوهای بومی و مبانی اعتقادی و بهره‌گیری از ارزش‌های اصیل فرهنگ بومی روستاهای شهرستان در برنامه‌ریزی توسعة روستایی؛

9- تقویت شهر منظریه که شهر کوچک محلی برای تعادل‌بخشی به سامانة سکونتگاه‌ها است و ایجاد سلسله‌مراتب در خدمت‌رسانی به جامعة روستایی با اولویت‌بندی و تجهیز مراکز برتر روستایی به خدمات ضروری؛

10- توجه بیش از پیش برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران استان و شهرستان به پیوندهای روستایی - شهری دربارة پیشرفت منطقه برمبنای الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت؛

11- استفاده از معیارها و مؤلفه‌های الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در برنامه‌های توسعه و تصمیم‌گیری‌های شهرستان متناسب با موضوع.



[1] Reciprocal Interactions

1- استانداری اصفهان (1392) سالنامة آماری 1391 شهرستان شهرضا، معاونت برنامه‌ریزی و اشتغال استانداری، نشر دفتر آمار و اطلاعات و GIS، اصفهان.
2- اهلرس، اکارت (1380) ایران - شهر و روستا، عشایر، ترجمة عبّاس سعیدی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، چاپ اول، تهران، صص 196-1.
3- بادی‌وند، سعید (1390) تبیین الگوی اسلامی - ایرانی توسعه در مناطق روستایی ایران، پایان‌نامة کارشناسی‌ارشد رشتة جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، دانشگاه زابل، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی.
4- جوانپور، عزیز و عباسی، مهدی (1390) درآمدی بر بازشناسی ماهیت الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، مجموعة مقالات همایش ملی الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، انتشارات دانشگاه صنعتی سهند تبریز، چاپ اول، تبریز، صص 94-85.
5- خوبفکر برآبادی، صلاح‌الدین و قریشی، حبیب‌الله (1391) پیوندهای روستایی - شهری زاهدان و توسعة نواحی روستایی (مطالعة موردی: شهرستان زاهدان)، فصلنامة پژوهش‌های روستایی، سال سوم، شمارة یکم، صص 146-119.
6- خوش‌چهره، محمد و حبیبی، نیک‌بخش (1391) اصول پایه‌ای و عناصر کلیدی الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت از منظر اسناد فرادستی نظام ج.ا.ایران، فصلنامة راهبرد، سال بیست و یکم، شمارة 62، صص 244-219.
7- رضوانی، علی‌اصغر (1382) رابطة شهر و روستا، نشر ماکان، چاپ اوّل، تهران، صص 197-1.
8- رضوانی، محمدرضا (1390) برنامه‌ریزی توسعة روستایی در ایران، نشر قومس، چاپ چهارم، تهران، 291-1.
9- سعیدی، عبّاس (1383) مبانی جغرافیای روستایی، انتشارات سمت، چاپ پنجم، تهران، صص 114-1.
10- سعیدی، عبّاس (1390) روابط و پیوندهای روستایی - شهری در ایران، نشر مهر مینو، چاپ اوّل، تهران، صص 237-1.
11- سعیدی، عبّاس و تقی‌زاده، فاطمه (1384) پیوندهای روستایی - شهری و توسعة منطقه‌ای «بررسی تطبیقی شهرستان‌های باغملک و اردکان»، نشریة علمی - پژوهشی انجمن جغرافیایی ایران، دورة جدید، سال سوم، شمارة 6 و 7، صص 47-33.
12- سلطانی مقدّس، ریحانه (1386) نقش پیوندهای روستایی - شهری در تحولات فضای روستایی با تأکید بر سرمایه‌گذاری‌های ناحیه‌ای نمونة موردی: محدودة رستایی طرقبه (استان خراسان رضوی)، رسالة دکتری، رشتة جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، دانشکدة علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
13- شریف‌زاده، مریم (1388) موانع شکل‌گیری پیوندهای روستایی - شهری در راستای توسعة روستایی، مورد: بخش مرکزی شهرستان بروجرد، پایان‌نامة کارشناسی‌ارشد رشتة جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، اساتید راهنما: عبّاس سعیدی و مصطفی مؤمنی، استاد مشاور: سیّد حسن مطیعی لنگرودی، دانشکدة علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
14- صفرلکی، ابراهیم (1390) درآمدی بر نقش و کارکرد روابط عمومی در تدوین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، نشریة تحقیقات روابط عمومی، سال دهم، شمارة 61، صص 39-33.
15- قاضی‌زاده، سیدضیاءالدین (1389) الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت و نقش نیروهای مسلّح، فصلنامة راهبرد دفاعی، سال هشتم، شمارة 31، صص 62-31.
16- کیوان‌حسینی، سید اصغر و جمعه‌زاده، راحله (1390) پیوندبخشی میان رویکرد دفاع همه‌جانبه و الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت؛ چارچوب پیشنهادی، فصلنامة راهبرد دفاعی، سال نهم، شمارة 34، صص 25-1.
17- لینچ، کنت (1386) روابط متقابل شهر و روستا در کشورهای درحال‌توسعه، ترجمة محمدرضا رضوانی و داود شیخی، انتشارات پیام، چاپ اول، تهران، صص 240-1.
18- مرکز آمار ایران (1392) نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 شهرستان شهرضا، استانداری اصفهان، نشر دفتر آمار و اطلاعات، اصفهان.
19- Armstrong, w. and McGee, T. G. (1985) Theatres of accumulation, Methuen.
20- Bah, M., Cisse, S., Diyamett, B., Diallo, G., Lerise, F., Okali, D., Okpara, E., Olawoye, J. and Tacoli, C. (2003) Changing rural–urban linkages in Mali, Nigeria and Tanzania. Journal of Environment and Urbanization 15(1): 13-24.
21- Douglass, M. (1998) A regional network strategy for reciprocal rural-urban linkages: An agenda for policy research with reference to Indonesia, Third World Planning Review, University of Hawaii.U.S.A, 20(1): 1-33.
22- Fei, J. C. and Ranis, G. (1964) Development of the labor surplus economy.
23- Friedmann, John. (1966) Regional development policy: A case study of venezuela, MIT Press, Cambridge, Mass.
24- Habitat, Un. (2004) Regional conference on urban-rural linkages. 1-4 October. Un office in Nairobi, Kenya. http://www.unchs.org.
25- Kaur, R. (2007) Urban-rural relations and regional development. Changing nature, intensity and interaction mechanisms. Regal Publication, New Delhi.
26- Lipton, M. (1982) Why poor people stay poor in Harriss (ed), Rural Development, Hutchinson.
27- Veenhuizen, V. (2002) The rural urban interface, Leusden (The Netherlands).