Authors
Department of Geography and Urban Planning, Khaarazmi University, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
مفهوم عدالت و برابری، یکی از بحثبرانگیزترین مفاهیم در طول تاریخ اندیشۀ سیاسی است و در بارۀ آن تفاسیر و نظریهپردازیهای فراوانی انجام شده است. به عبارت دیگر از زمانی که نابرابری بین انسانها بهوجود آمده، اصطلاح برابری و کوشش برای برقراری عدالت نیز شکل گرفته است. اهمیت مسئلة عدالت اجتماعی، زمانی بیشتر میگردد که در فضاهای انسانی چون شهرها به کار گرفته شود.
امروزه، شهرها صرف نظر از موقعیت جغرافیایی و ساختار اقتصادی و سیاسی خود به صحنهای از تضادهای اجتماعی بدل شدهاند. طبقات متمایز اجتماعی کاملاً از یکدیگر فاصله گرفتهاند و پیوسته شکاف میان فقیر و غنی بیشتر میشود (حیدریان، 1389؛ 3). در کشورهای صنعتی، همة تسهیلات رفاهی اساسی با هزینههای مناسب در دسترس ساکنان شهری است. در مقابل در کشورهای در حال توسعه، بیشتر شهروندان دسترسی مناسبی به خدمات اساسی ندارند. در بسیاری از نواحی دارای رشد شهرنشینی شتابان در کشورهای جهان سوم، تقاضا برای خدمات عمومی خیلی بیشتر از ظرفیت عمومی و امکانات خصوصی وضع موجود است. بر اساس این، استدلال میشود که در بعضی از شهرها، وضعیت بحرانی بهسرعت در حال وقوع است. این موضوع، علاوه بر کمبود منابع، نتیجة رشد برنامهریزینشده و الگوی نامناسب توزیع خدمات است (Daniere & Takahashi, 1999: 272).
شهر، موجود زندهای است که زمینهساز رشد و تعالی ساکنان و یا موجب سقوط شخصیتی آنها میشود و خدمات و امکانات شهری در این راستا، نقش زیادی دارند. خدمات و امکانات، فرصتهایی هستند که باید در شهرها به صورت برابر و عادلانه توزیع شود تا عدالت اجتماعی، اقتصادی و فضایی در مناطق شهری برقرار شود. توزیع نامناسب خدمات نه تنها باعث بر هم خوردن جمعیت و توازن آن در شهر میشود، بلکه فضاهای شهری را متناقض با عدالت در ابعاد اجتماعی و اقتصادی شکل میدهد (وارثی و دیگران، 1387؛ 144). این نابرابری و نبود تعادل در شهرها طبیعی است و از بین بردن آن اگر اغراق نباشد غیرممکن است؛ ولی این امکان وجود دارد که به حداقل برسد (مثنوی، 1382؛ 90).
جمعیتپذیری شهر تهران با کشف منابع جدید درآمد شتاب گرفت و شهرها به گسترش فضایی ـ کالبدی گستردهای دست زدند؛ این در حالی بود که ارائة تسهیلات و خدمات شهری همپای رشد جمعیت و گسترش فضایی ـ کالبدی شهرها نبوده و به از همپاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی منجر شده است (نظریان، 1388؛ 127). این موضوع، زمینهساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از خدمات شده و مسایل حاد بهداشتی، آموزشی، مسکن و اشتغال در شهرهای پرجمعیت را به وجود آورده است؛ در نتیجه تعادل در روابط اجتماعی و انسانی بین ساکنان شهرها بر هم خورده است. همچنین شهرها با کمبود شدید خدمات آموزشی، بهداشتی و درمانی و غیره روبهرو شدهاند و در نهایت بیعدالتی در دسترسی به خدمات پیش روی شهروندان قرار گرفته است (قرهنژاد، 1376؛ 92).
منطقۀ 6 شهر تهران به دلیل آشفتگی در توزیع کاربریهای خدماتی، محیط نابرابری را برای شهروندان به وجود آورده است. این مسئله به ایجاد نابرابری فضایی و نابهسامانی در شیوۀ اسکان و استقرار جمعیت و فعالیت و توزیع ناعادلانۀ خدمات انجامیده است. با توجه به رشد سریع کالبدی و جمعیتی شهر، مدیریت شهری نیز به دلایلی از جمله کمبود منابع مالی، ظرفیت پایین نهادی شهرداری، قادر به تأمین تسهیلات عمومی برای شهروندان نبوده است. با نگاه کوتاهی به وضعیت توزیع کاربریها در سطح محلات، توزیع فضایی نابرابر از لحاظ شاخصهای اجتماعی، فرهنگی، کالبدی به چشم میخورد. از سوی دیگر به سبب قرارگرفتن این منطقه در مرکز شهر تهران، گرایش به استقرار فعالیتها و کاربریهای مقیاس فرامنطقه به حذف تدریجی کاربریهای محلهای منجر شده است (مهندسان مشاور نقش جهان - پارس، 1382؛ 39). بنابراین برای جلوگیری از ناپایداری و نابرابریهای فضایی باید ساختار فضایی محیطهای شهری را به سوی تعادل فضایی در ابعاد مختلف سوق داد. در این راستا نظام مدیریت شهری، مسئول توزیع خدمات است و باید با خدماترسانی بهتر رضایتمندی هر چه بیشتر شهروندان کشور را به دست آورد. مهمترین راه دستیابی به این هدف، آگاهی از وضعیت توزیع خدمات و وضعیت عدالت فضایی در سطح شهر است تا از این طریق، مدیریت شهری با عمل آگاهانۀ خود از نابرابریهای موجود در توزیع خدمات کاسته، زمینة رشد متوازن مناطق را فراهم آورد (دادشپور و رستمی، 1390؛ 3).
این پژوهش بر آن است که محلات 18 گانۀ منطقۀ 6 تهران را از لحاظ عدالت فضایی در توزیع خدمات، بررسی و برای کاهش نابرابریهای فضایی و ایجاد توازن منطقی از نظر برخورداری از امکانات مختلف در محلات منطقۀ 6 تهران کوشش کند. پرسشهای این پژوهش به شرح ذیل است.
- آیا عدالت فضایی درتوزیع خدمات و امکانات شهری در منطقۀ 6 شهر تهران وجود دارد؟
- آیا میزان رضایت از شیوۀ توزیع خدمات بین محلات متفاوت است؟
مبانی نظری
عدالت اجتماعی و عدالت فضایی
عدالت اجتماعی از جذابترین شعارهای مکاتب بشری در طول تاریخ بوده است؛ در دهههای اخیر نیز یکی از مهمترین موضوعاتی است که دانشمندان علوم اجتماعی به آن توجه دارند. این مسئله ناشی از رویکرد واقعبینانۀ همة رشتههای علوم انسانی به فرایند نابرابری در جهان میباشد. در عصر حاضر، اصلیترین دلیل بحرانهای جوامع بشری در نابرابری اجتماعی و بیعدالتی ریشه دارد (رفیعپور، 1376؛ 65). عدالت اجتماعی از جمله مفاهیمی است که در تاریخ زندگی بشر، کاربردها و برداشتهای مختلفی داشته است؛ به گونهای که فردی از طبقة پایین اجتماعی با فردی با پایگاه اقتصادی بالا، فردی مسلمان با فردی غیرمسلمان، شهروند ساکن در منطقة مرفّهنشین پایتخت با یک فرد ساکن در روستای دور افتاده و غیره هر یک دیدگاه متفاوتی از عدالت دارند. بنابراین عدالت نیز به زمان و مکان و نوع روابط نظام و ساختارهای اجتماعی وابسته است (حاتمینژاد و راستی، 1385؛ 39). گویا چشمانداز حیات بدون عدالت، تاریک جلوه میکند؛ از این رو جغرافیدانان نیز در دهههای پیشین بیش از گذشته به تأثیر عدالت اجتماعی و نابرابری در مورفولوژی و سازمانیابی فضایی شهرها توجه دارند (مرصوصی، 1383، 18). جان استوارت میل، نخستین کسی است که اصطلاح عدالت اجتماعی را به معنای امروزی به کار برد. طبق نظر او عدالت اجتماعی یعنی جامعه، رفتار یکسانی با همة کسانی داشته باشد که شایستگی دارند (Miller, 1999: 2). دیوید اسمیت نیز نخستین جغرافیدانی بود که دربارۀ رفاه و عدالت اجتماعی در جغرافیا سخن گفت (اسمیت، 1381؛ 169). دیوید هاروی بهکارگیری عدالت اجتماعی را در تحلیلهای جغرافیایی، انقلاب در اندیشههای جغرافیایی میداند (شکویی، 1391: 141). هاروی در تعریف عدالت و عدالت اجتماعی چنین میآورد: «عدالت به عنوان اصل (یا مجموعهای از اصول) در نظر گرفته میشود که برای حل و فصل دعاوی متضاد به وجود آمده است. عدالت اجتماعی نیز در واقع، کاربرد خاص این اصول برای غلبه بر تعارضاتی است که لازمۀ همکاری اجتماعی برای پیشرفت افراد است» (هاروی، 1376؛ 97). مفهوم عدالت اجتماعی برخلاف تصور رایج، مفهومی بهغایت ذهنی و سیال است؛ به طوری که مضمونی عینی، مشخص و قابل قبول برای همگان تصور نمیشود (غنینژاد، 1379؛ 13). آنچه در این بین، مهم مینماید نیاز به مفهوم عدالت فضایی به صورت نمود عینی عدالت اجتماعی است (soja, 2010: 9). به زبان ساده، عدالت فضایی ارتباطدهندة عدالت اجتماعی و فضا است؛ از این رو تجزیه و تحلیل برهمکنش بین فضا و اجتماع در فهم بیعدالتیهای اجتماعی و شیوة تنظیم سیاستهایی برای کاهش یا حل آنها ضروری است (Dufaux, 2008: 2). موضوع عدالت فضایی، طی دو دهۀ گذشته، توسعۀ زیادی یافته است؛ ولی تاکنون برنامهریزان از ارائة ارزیابی کامل و همهجانبه از عدالت فضایی ناتوان بودهاند؛ زیرا عدالت فضایی تا به حال بهآسانی عملی نبوده است (Kinman, 199 :663). از طرف دیگر، مطالعات علمی اندکی دربارة عدالت فضایی تسهیلات عمومی شهری صورت گرفته است و مطالعات انجامشده نیز بیشتر در موضوع واحد از تسهیلات متمرکز شده است (Tsou et al, 2005 :42).
از دیدگاه جغرافیایی، عدالت اجتماعی شهر مترادف با توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع، بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها است؛ زیرا توزیعنشدن عادلانۀ امکانات و منابع به بحران اجتماعی و مشکلات پیچیدة فضایی منجر میشود (حاتمینژاد، 1387؛ 72). بیعدالتی در دسترسی به خدمات، عملی است که نابرابریهای اجتماعی درون جامعه را افزایش میدهد. تالن و انسلین معتقدند برای تحلیل عدالت فضایی باید بر مقایسة توزیع مکانی تسهیلات و خدمات عمومی با توزیع مکانی گروههای مختلف اقتصادی ـ اجتماعی تأکید بیشتری صورت گیرد (Talen & Anselin, 1998: 598).
بهطور کلی، عدالت فضایی مرکز اصلی برنامهریزی تأسیسات شهری و شاخهای از عدالت اجتماعی است. دیوید هاروی معتقد است عدالت اجتماعی به عنوان یک مفهوم باید از طریق روشهای تجزیه و تحلیل جغرافیایی صورت پذیرد (Ebrahimabadi, 2008: 19).
کاربریها و خدمات شهری از جمله عوامل مؤثر و مفیدند که بین محلات، عدالت فضایی را برقرار میسازند. بنابراین، عدالت فضایی مبنای رسیدن به هدفی بزرگتر یعنی عدالت اجتماعی و اقتصادی و به عبارت دیگر لازمۀ رسیدن به عدالت اجتماعی است.
روش تحقیق
در این تحقیق، کوشش میشود با استفاده از روشهای مختلف، بررسی هر چه بهتر موضوع و زوایای مختلف آن، ارزیابی شود و در نتیجه دیگران آن را درک کنند. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر فضای تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است. علاوه بر این با در نظر گرفتن این که از روشهای کتابخانهای نیز در این تحقیق استفاده میشود، جزء تحقیقات اسنادی نیز به شمار میآید. بدین منظور در این پژوهش، ابتدا دادههای مورد نیاز از طریق مراکز، سازمانهای مربوط و همچنین مشاهدات و مطالعات میدانی جمعآوری شده است. بخش تحلیلی پژوهش به دو مرحله تقسیم میشود:
1- بخش اول: پس از انتخاب شاخصهای خدماتی مورد نظر با استفاده از مدل آنتروپی، شاخصها، امتیازدهی و از مدل ویکور (VIKOR) برای رتبهبندی و اولویتدهی توزیع امکانات و خدمات در سطح محلات استفاده شده است. همچنین برای تهیۀ جداول، نمودارها و نقشهها، نرمافزارهای مختلفی مانند ArcGIS و Excel به کار برده شده است.
2- بخش دوم: به منظور تحلیل رابطة رضایت شهروندان از شیوة توزیع خدمات و عملکرد مدیریت شهری در توزیع فضایی خدمات، تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمونهای واریانس یکراهه و در نرمافزار SPSS انجام شد. جامعة آماری، محلات 18گانۀ منطقۀ 6 شهرداری تهران است. برای برآورد حجم نمونه از رابطۀ کوکران استفاده شده است. جمعیت منطقۀ مطالعاتی 239965 نفر و بر اساس رابطۀ مذکور، حجم نمونه 328 پرسشنامه است. روایی پرسشنامه با استفاده از آزمون بارتلت 0.71 درصد و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ، مقدار 0.73 درصد تعیین شد. بر مبنای سهم درصدی محلات 18گانه از کل جمعیت منطقه، پرسشنامه بین افراد توزیع شده است.
جدول- 1: شاخصهای استفادهشده در پژوهش
خدمات آموزشی |
حمل و نقل و انبارداری |
خدمات ادراری ـ انتظامی |
خدمات فرهنگی و هنری |
خدمات تجهیزات شهری |
خدمات مذهبی |
خدمات تفریحی ـ ورزشی |
پارکینگ |
خدمات توریستی |
پارک و فضای سبز |
خدمات شهری |
خدمات تجاری |
خدمات درمانی |
|
معرفی محدودۀ مطالعهشده
منطقۀ ۶ شهرداری تهران با جمعیت 239024 نفر و وسعت 2144 هکتار از سمت شمال به بزرگراه همت، از سمت جنوب به محور انقلاب ـ آزادی، در مرز شرقی توسط بزرگراه مدرس و از سمت غرب به بزرگراه شهید چمران محدود شده است. این منطقه در وضع موجود با تراکم خالص جمعیتی 108 نفر در هکتار و با سطحی معادل درصد مساحت شهر تهران، یکی از مهمترین مناطق شهر تهران و جایگاه بالایی در تحولات شهری تهران داشته است و دارد (اژنگ، 1390؛ 69).
نقشه- 2: محدودۀ مطالعهشده
منطقۀ 6 با استقرار در مرکز پیکرة شهر تهران و همجواری با مناطق ۳، ۱۲، ۱۱، ۷، ۲ و 10 از موقعیت ویژهای در شهر تهران برخوردار است. مرکزیت مکانی منطقۀ 6 در شهر تهران و قرارگرفتن در قلب هستة جدید مرکز شهر از یکسو و موقعیت ارتباطی آن با مناطق شمالی (1 و 3)، مناطق جنوبی (10، 11 و 12)، مناطق شرقی (4 و 8) و مناطق غربی (2 و 5) موجب استقرار فعالیتهای مختلف با سطح و شعاع عملکرد گسترده و مرکزیت کارکردی آن شده است (کجوری، 1377؛ 28).
در حال حاضر، منطقۀ 6 به سبب غلبة نسبی فضاها و کاربریهای فرامنطقهای با کمبودهای شدید خدمات شهری و سرانههای کاربریهای فضای سبز، ورزشی و فرهنگی در سطح محلات روبهرو است. این موضوع از یکطرف، توزیع نابرابر کاربریهای خدماتی را در سطح محلات به وجود آورده و از طرف دیگر، موجب فضایی نابرابر در سطح منطقه شده است.
بحث و یافتهها
مرحلۀ عملیاتی تکنیک ویکور (VIKOR)
مرحلۀ اول: پس از جمعآوری دادهها و ترکیب آنها، ماتریس دادههای خام هر یک از معیارها در محدودۀ مطالعاتی تعریف شد. ماتریس تصمیمگیری، متشکل از گزینهها (سطرها) و معیارها (ستونها) است. گزینهها، مناطق 18گانۀ منطقۀ 6 شهر تهران و معیارها، 13 معیاری هستند که پیشتر به آنها اشاره شد.
جدول- 2: ماتریس دادههای خام (ماتریس تصمیمگیری)
منبع: شهرداری منطقۀ 6، 1390 |
مرحلۀ دوم: در این مرحله پس از تشکیل ماتریس تصمیمگیری، نرمالسازی این ماتریس از طریق رابطۀ ذیل انجام میشود؛ نتایج آن در جدول (3) آمده است.
|
جدول- 3: ماتریس نرمالشده
|
مرحلۀ سوم: در این مرحله پس از نرمالسازی ماتریس تصمیمگیری، وزندهی به معیارها (W) صورت گرفته است. بدین منظور، روشهای تلفیقی متعددی مانند AHP، ANP، آنتروپی شانون و غیره وجود دارد که متناسب با نیاز از آنها استفاده می شود. در این تحقیق، روش آنتروپی به کار برده شده است.
آنتروپی، نشاندهندۀ میزان نبود اطمینان از محتوای مورد انتظار اطلاعاتی از یک پیام است؛ به بیان دیگر، آنتروپی در نظریۀ اطلاعات، معیاری برای میزان نبود اطمینان بیانشده با یک توزیع احتمال گسسته است.
جدول- 4: آنتروپی (Ej)، انحراف معیار (Dj) و وزندهی به هریک از شاخصها
منبع: نگارندگان |
مرحلۀ چهارم: پس از وزندهی به معیارها، ماتریس نرمالشده در وزن حاصلشده ضرب میشود و ماتریس نرمال وزنی به دست میآید.
جدول- 5: ماتریس نرمال شده وزنی
منبع: نگارندگان |
مرحلۀ پنجم: در این مرحله، بالاترین ارزش fi+ و پایینترین ارزش fi- توابع معیار از ماتریس تصمیمگیری استخراج شده است.
جدول- 6: بالاترین و پایینترین ارزش معیارها
منبع: نگارندگان |
مرحلۀ ششم: بعد از تعیین بالاترین و پایینترین ارزش معیار، باید ارزش Sj(شاخص مطلوبیت) و Rj(شاخص نارضایتی) محاسبه شود. بدین منظور، ابتدا وزنهای حاصلشده در آنتروپی در ماتریس تصمیمگیری ضرب میشود سپس از طریق رابطۀ ذیل Sjو Rj به دست میآید.
جدول- 7: ضریب وزنهای معیارها در ماتریس تصمیمگیری و محاسبۀ SIو RI
مرحلۀ هفتم: در این مرحله، شاخص ویکور که همان امتیاز نهایی هر گزینه است، محاسبه میشود. کمتربودن مقدار آن به منزلۀ مطلوبیت بالای گزینه است که با استفاده از رابطۀ ذیل به دست آمده است.
جدول- 8: محاسبۀ مقدار Q و رتبهبندی نهایی
محلات |
مقدار Qi |
رتبۀ محلات |
محلات |
مقدار Qi |
رتبۀ محلات |
بهجتآباد |
0.438 |
7 |
قائم-سنایی |
0.589 |
9 |
آرژانتین - ساعی |
0.069 |
1 |
میدان ولیعصر |
0.083 |
2 |
یوسفآباد – امیرآباد |
0.832 |
16 |
فاطمی |
0.863 |
17 |
کشاورز |
0.713 |
12 |
شریعتی |
0.819 |
15 |
گاندی |
0.42 |
6 |
شیراز |
0.718 |
13 |
پارک لاله |
0.183 |
5 |
دانشگاه تهران |
0.143 |
3 |
نصرت |
0.695 |
11 |
عباس آباد |
0.542 |
8 |
قزل قلعه |
0.767 |
14 |
ایرانشهر |
0.155 |
4 |
میدان جهاد |
0.629 |
10 |
جنت - رفتگر |
1 |
18 |
منبع: نگارنده
نقشه- 2: رتبهبندی محلات بر اساس مدل ویکور
در پاسخ به سؤال دوم تحقیق با توجه به ماهیت آن از تحلیل واریانس یکراهه استفاده شده است. نتایج حاصل از اجرای آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی میزان رضایت از شیوۀ توزیع خدمات در محلات در جداول ذیل آورده شده است.
جدول- 9: تحلیل واریانس یکراهه برای میزان رضایت از شیوۀ توزیع خدمات در بین محلات
|
منبع تغییر |
Df |
میانگین مجذورات |
F |
Sig. |
|
میزان رضایت از شیوۀ توزیع خدمات |
بین گروهی درون گروهی کل |
27.682 53.988 81.669 |
17 309 326 |
1.628 0.175 |
9.320 |
.000 |
برای تفسیر نتیجۀ آزمون تحلیل واریانس مبنی بر معنیداربودن یا معنیدارنبودن تفاوت میانگین متغیر بررسیشده بین گروهها، باید بر اساس معنیداری مقدار F عمل شود. یعنی موقعی که سطح معنیداری (Sig.) آزمون F کوچکتر از 05/0 باشد، در آن صورت فرض تفاوت میانگین گروهها تأیید و در مقابل، فرض یکسانی آماری آنها رد میشود. بر اساس جدول بالا، متغیر «رضایت از شیوۀ توزیع خدمات» با سطح معنیداری (Sig.) (01/0p<) تفاوت معنیداری را بین محلات نشان داده است. یعنی مقدار آزمون فیشر در این متغیر در سطح خطای کوچکتر از 01/0 و با اطمینان 99% معنیدار است و نشان میدهد تفاوت میانگین این متغیر بین محلات از لحاظ آماری معنادار است؛ اما این تفاوت در میانگینها مشخص نیست. برای مشخصشدن تفاوت میانگینها در رضایت از نحوة توزیع خدمات از آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است.
با توجه به مقدار بهدستآمدۀ آزمون تعقیبی توکی در متغیر رضایت از نحوة توزیع خدمات، بیشترین تفاوت در میانگین نمرۀ رضایت از شیوۀ توزیع خدمات در بین محلات کشاورز ـ قزلقلعه (sig:0.000)، بهمیزان 1.102 و جهاد ـ قزلقلعه (sig: 0.000) بهمیزان 1.070 مشاهده شد که بهترتیب محلۀ کشاورز و جهاد نسبت به محلۀ قزلقلعه در سطح بالاتری از رضایت از شیوۀ توزیع خدمات برخوردار بودند. کمترین میزان رضایت از شیوۀ توزیع خدمات معنادار در بین محلات امیرآباد ـ فاطمی (sig: 0.034 ) بهمیزان 0.411 - و لاله ـ یوسفآباد (0.023) بهمیزان -0.441 است که بهترتیب محلات امیرآباد و لاله نسبت به یوسفآباد در سطح پایینتری از رضایت از شیوۀ توزیع خدمات قرار گرفتهاند.
جدول- 10: وضعیت میانگین رضایت شهروندان از شیوۀ توزیع خدمات |
||||||
محلات |
N |
Subset for alpha = 0.05 |
||||
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
||
قزلقلعه |
24 |
1.9744 |
|
|
|
|
دانشگاه تهران |
14 |
2.3791 |
2.3791 |
|
|
|
شریعتی |
14 |
2.4396 |
2.4396 |
|
|
|
قائم مقام ـ سنایی |
21 |
2.4396 |
2.4396 |
|
|
|
بهجتآباد |
14 |
2.4725 |
2.4725 |
2.4725 |
|
|
عباسآباد |
6 |
2.4744 |
2.4744 |
2.4744 |
|
|
امیرآباد |
30 |
2.4897 |
2.4897 |
2.4897 |
|
|
شیراز |
18 |
2.5171 |
2.5171 |
2.5171 |
2.5171 |
|
پارک لاله |
17 |
|
2.5566 |
2.5566 |
2.5566 |
2.5566 |
ایرانشهر |
13 |
|
2.5799 |
2.5799 |
2.5799 |
2.5799 |
آرژانتین ـ ساعی |
9 |
|
2.6325 |
2.6325 |
2.6325 |
2.6325 |
گاندی |
7 |
|
2.6593 |
2.6593 |
2.6593 |
2.6593 |
نصرت |
20 |
|
2.6808 |
2.6808 |
2.6808 |
2.6808 |
ولیعصر |
18 |
|
2.7094 |
2.7094 |
2.7094 |
2.7094 |
فاطمی |
25 |
|
2.9015 |
2.9015 |
2.9015 |
2.9015 |
یوسفآباد |
49 |
|
|
2.9984 |
2.9984 |
2.9984 |
میدان جهاد |
17 |
|
|
|
3.0452 |
3.0452 |
کشاورز غربی |
11 |
|
|
|
|
3.0769 |
Sig. |
|
.059 |
.087 |
.081 |
.078 |
.090 |
جدول بالا میانگینها را در ستون سوم به ستون هفتم از کمترین میانگین به بیشترین میانگین نشان میدهد. محلۀ کشاورز از دیدگاه شهروندان با میانگین 3.0769 بیشترین میانگین را در متغیر رضایت از نحوة توزیع خدمات و محلة قزلقلعه با میانگین 1.9744 کمترین میانگین را در این متغیر دارد.
نمودار- 1: وضعیت میانگین رضایت از شیوۀ توزیع خدمات در بین محلات 18گانۀ منطقۀ 6
نتیجهگیری
منطقۀ 6 تهران بین مناطق 22گانۀ این شهر با استقرار انبوهی از مراکز و فعالیتهای خدماتی، بیشترین سطح برخورداری از خدمات را دارد و از این لحاظ در وضعیت بهتری نسبت به سایر مناطق تهران است؛ اما زمانی که مقایسة برخورداری از خدمات و امکانات در مقیاس محلات مطرح شود، نوعی اختلاف و شکاف در توزیع سرانة خدمات این محلات آشکار میشود که گویای توزیع نامناسب خدمات در سطح محلات منطقۀ 6 است. بنابراین در این تحقیق به منظور سنجش وضعیت عدالت فضایی، شیوة توزیع خدمات از دو جنبۀ عینی و ذهنی بررسی شد. در بخش شاخصهای عینی، بررسیهای انجامشده نشان داد که امکانات و خدمات مختلف در سطح محلات منطقۀ 6 به صورت متعادل توزیع نشده است و شکاف زیادی بین محلات وجود دارد. محلات آرژانتین ـ ساعی و میدان ولیعصر، بیشترین سطح برخورداری را از امکانات و خدمات بررسیشده داشتند و محلات فاطمی و یوسفآباد در پایینترین سطح برخورداری از خدمات شهری هستند. محلة فاطمی با جمعیتی حدود 18990 نفر و یوسفآباد با جمعیت 20924 نفر از پرجمعیتترین محلات منطقۀ 6 است که حدود 17 درصد جمعیت کل منطقه را به خود اختصاص دادهاند. با وجود این کمترین امکانات و خدمات را در سطح محلات مذکور دارند. از سوی دیگر در بخش شاخصهای ذهنی برای سنجش وضعیت عدالت در توزیع خدمات و امکانات به طراحی پرسشنامه اقدام شد که در آن میزان رضایت شهروندان از توزیع خدمات در سطح محلات بررسی گردید. بررسیها نشان داد که وضعیت متغیرهای مذکور در محلات منطقۀ 6 از نظر شهروندان نیز تفاوتهایی دارد؛ به این صورت که شهروندان محلات کشاورز و میدان جهاد، رضایت بیشتری از شیوة توزیع خدمات داشتند و محلۀ قزلقلعه در بدترین وضعیت توزیع خدمات قرار دارد. معمولاً از لحاظ ماهیتی که خدمات شهری دارند، شهروندان به تنهایی از عهدۀ تأمین آن برنمیآیند؛ از این رو تأمین آن برای افرادی که در شهر ساکن هستند، به ساز وکار و برنامههایی نیازمند است که باید از سوی مدیریت شهری سازماندهی شود؛ بنابراین صرف نظر از ماهیت این خدمات، مدیریت شهری به سبب نگاه آمرانۀ از بالا به پایین از یکسو باعث توزیع ناعادلانۀ خدمات در سطح محلات و بیتوجهی به دیدگاه شهروندان از شیوة توزیع خدمات و از سوی دیگر موجب به وجود آوردن فرایند پیچیدهای شده است که درجة رضایتمندی شهروندان از شیوۀ توزیع خدمات متفاوت است؛ به طوری که محلۀ دانشگاه تهران و پارک لاله با وجود برخورداری بهتر از خدمات، رضایت کمتری از شیوة توزیع خدمات داشتهاند. بر خلاف این نیز در بسیاری از محلات دیده میشود؛ دلیل این مسئله در موضوعات ذیل آمده است:
الف) مشارکتندادن شهروندان و در نظر نگرفتن سلیقة مردم در توزیع خدمات؛
ب) نبود تعریف مشخص کاربریهای محلهای در نظام مدیریت شهری ایران؛
ج) نبود و نزول تسهیلات زیرساختی خدماتی؛
د) مشخصنبودن جایگاه شورایاریها که در جایگاه حلقة واسط بین شهروندان و مدیران شهری محسوب میشوند.
مسایل مذکور از مهمترین جنبههایی است که نابرابری را در سطح محلات شدیدتر کرده است.