Meta-analysis of the scientific articles in Iranian Geographical during 2009- 2013 (Case Study: Journals of Geography and Development, Geographical Research, geographical space)

Author

Mazandaran

Abstract

aaa

Keywords

Main Subjects


مقدمه

نشریات، یکی از مهم‌ترین شریان‌های زندة بخش علمی هر کشور است و در زمرۀ بااهمیت‌ترین منابع اطلاعاتی قرار دارد (مهراد و همکار، 1389: 251). در دهه‌های اخیر، تحولات مثبتی در کشور ما در زمینة تولید علم و انتشار یافته‌ها و تحقیقات علمی در مجلات معتبر رخ داده است؛ به طوری که طبق آخرین مصوبۀ کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، تعداد 613 نشریه در حوزة علوم انسانی به فعالیت مشغولند که از این تعداد، 37 عنوان مجله به جغرافیا تعلق دارد (کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور، خردادماه 1394). اما ضروری است این افزایش در تعداد مجلات و مقاله‌های آنها همراه با توسعۀ علمی باشد. «توسعۀ علمی به معنای استمداد از روش و دانش عقلانی برای حل مسایل زندگی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که زمینۀ نظری و پایه‌ای دارد» (قانعی‌راد، ۱۳۷۹: ۱۵). نبود زمینه‌های نظری بومی از سوی محققان و اندیشمندان داخلی، باعث انجام پژوهش‌هایی است که مسایل و مشکلات را یا ناقص رفع می‌کنند یا آن را پیچیده‌تر می‌سازند.

بررسی پژوهش‌های جغرافیایی مشتمل بر پایان‌نامه‌های دانشجویی، مقاله‌های علمی - پژوهشی و حتی طرح‌های پژوهشی بیانگر آن است که بیشتر تحقیقات جغرافی‌دانان و دانشجویان دوره‌های تحصیلات تکمیلی دربارۀ جغرافیای کمّی و آماری انجام شده است. گرفتارشدن در موضوعات پیچیدۀ جغرافیای کمّی مشکلی است که امروزه جغرافیای ایران با آن روبه‌رو است. پارادایم جغرافیای کمّی گرچه در دوره‌هایی از تاریخ معاصر اهمیت بسیاری در تحقیقات داشته و به‌ویژه در اروپا از اواخر دهۀ 1960 و اوایل دهۀ 1970 در کانون توجه جغرافی‌دانان بوده است، نگاهی به موضوعات چاپ‌شده در مجلات معتبر علمی دنیای غرب در زمان حاضر، نشان می‌دهد آن‌ها از جغرافیای کمّی فاصله گرفته‌اند و جغرافیای نظریه‌ای و تفکر دربارۀ عمق مسایل جامعه را ‌در نظر داشته‌اند.

پژوهش حاضر به دنبال دست‌یافتن به اهداف ذیل است:

-           بررسی نقش نشریه‌های جغرافیایی مطالعه‌شده در تولید و نشر علوم جغرافیایی در ایران؛

-            بررسی وضعیت مقاله‌های جغرافیایی چاپ‌شده در ایران (طبق جامعۀ نمونه) از نظر کمّی؛

-           بررسی وضعیت مقاله‌های جغرافیایی چاپ‌شده در ایران (طبق جامعۀ نمونه) از نظر توزیع جغرافیایی کانون‌های مطالعه؛

-           ارزیابی سبک و روش تحقیق مقالات چاپ‌شده در مجلات جغرافیایی کشور (طبق جامعۀ نمونه)؛

-           بررسی مقاله‌های چاپ‌شده بر اساس موضوع تحقیق و گرایش‌های موجود جغرافیا در ایران؛

-           بررسی مقاله‌های چاپ‌شده بر اساس روش آماری استفاده‌شده؛

-           بررسی مقاله‌های چاپ‌شده بر اساس شیوۀ جمع‌آوری داده‌ها.

طرح مسئله و مبانی نظری

مجلات جغرافیایی علمی – پژوهشی در ایران، نمایندة مبانی غالب در تفکرات جغرافیایی کشور است. نگاهی به محتوا و موضوعات مطرح‌شده در این مجلات به‌خوبی نشان می‌دهد که اندیشة جغرافی‌دانان کشور برای بررسی مسایل طبیعی و انسانی شهرها و روستاهای کشور از بعد کمّی و آماری است.

پرداختن به مسایل در جامعة در حال توسعه‌ای مانند ایران که با معضلات و مشکلات متعدد روبه‌رو است، اجتناب‌ناپذیر است؛ اما غافل‌ماندن از موضوعات بنیادی جامعه و این که در آن سوی این وقایع اجتماعی و اقتصادی چه می‌گذرد، ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر خواهد بود. بیشتر موضوعات امروزی در واقع تحلیل وضع موجود است؛ یعنی دیگران برنامه‌ریزی می‌کنند و منافع برخی مناطق و افراد در این برنامه‌ریزی‌ها پایمال می‌شود. با این حال، این قبیل جغرافی‌دانان رو بنا را در نظر گرفته، از اصل قضیه غافل مانده‌اند. امروزه، این فضا بر علم جغرافیای کشور حاکم است و بیشتر پایان‌نامه‌های دانشجویان در مقاطع تحصیلات تکمیلی و نیز محتوای مجلات علمی کشور را دربردارد؛ به طوری که کسی قادر نیست خارج از این حیطه کار کند. در چنین وضعی با وجود برخی کوشش‌های پراکنده در دانشگاه‌ها و مجامع علمی که در نوع خود ظهور پارادایم جدیدی را نوید می‌دهد، راه برون‌رفتی از این حالت دیده نمی‌شود.

یادآوری این نکته لازم است که «جغرافی‌دان در جامعة امروزی به رسالت خود در زمینة حل مسایل اقتصادی و اجتماعی، توجه به علل فقر و ثروت در دنیا و نواحی جغرافیایی، رهبری برنامه‌های اقتصادی و تهیه و تنظیم برنامه‌ریزی‌های شهری و روستایی، انتخاب نواحی صنعتی، تفریحی و استراحتگاهی، مؤمن و معتقد است» (شکوئی، ۱۳۹۲: ۵۵).

به منظور بررسی دیدگاه‌های مطرح‌شده در بیان مسئلۀ تحقیق حاضر، ضروری است نکاتی دربارۀ دیدگاه پوزیتیویستی و جغرافیای کمّی متأثر از آن، بیان شود.

آگوست کنت، فیلسوف و جامعه‌شناس فرانسوی برای نخستین بار در تاریخ علوم، اصطلاح «پوزیتیویسم» را به ‌کار برد. کنت بر این باور بود که جبر تاریخی، بشریت را به سمتی خواهد برد که نگرش دینی و فلسفی از بین می‌رود و اندیشة قطعی (Positive) و تجربه، یعنی علم باقی می‌ماند. از نظر کنت، الگوهای نظری و روش‌های مطالعه از علوم طبیعی فراگرفته و در علوم اجتماعی به کار بسته می‌شوند؛ به این معنا که در علوم اجتماعی هم به مثابه علوم طبیعی باید از کشف، شهود و قضاوت‌های ارزشی و هنجاری پرهیز کرد (ساعی، ۱۳۹۰:‌ ۸۴). در واقع، پوزیتیویسم، نگرشی فلسفی است که بر اساس آن، روش علمی مبتنی بر تجربه، تنها روش معتبر پژوهش است. خاستگاه‌های فکری پوزیتیویسم را باید در تحولات عصر روشنگری در اروپا جستجو کرد که شاهد ایمان به خرد انسان بود.

پوزیتیویسم، تعمیم تجربه‌گرایی از علوم طبیعی به علوم اجتماعی است. پوزیتیویسم، در مقابل عقل‌گرایی هگل ظهور کرد. عقل‌گرایی هگل به ذات عقلانی و مجرد، اصالت می‌داد و بر هستی انضمامی، تأکید می‌کرد. پوزیتیویسم از نظر پیش‌فرض معرفت‌شناسی، بر گزاره‌های معرفتی - تجربی بنا شده است؛ این نوع گزاره‌های معرفتی، ماهیت اثبات‌پذیری دارند. در افق معرفتی پوزیتیویستی، اصل اثبات‌پذیری، حد فاصل علم و غیرعلم (نظریه‌های علمی از غیرعلمی) است (خرمشاهی، 1361: 32).

در دهۀ 1920، گروهی از فیلسوفان آلمانی و انگلیسی برای آن که خود را از پوزیتیویست‌های فرانسوی متمایز کنند، نگرش خود را حلقۀ وین یا پوزیتیویسم منطقی نامیدند. پوزیتیویست‌های منطقی، معیار صدق گزاره‌ها را در امکان تجربه و آزمایش آنها قرار دادند. پوزیتیویسم کلاسیک و منطقی هر دو بر تعمیم روش علوم طبیعی در علوم اجتماعی استوارند (ساعی، ۱۳۹۰: ۸۵). پوزیتیویسم منطقی یا اثبات‌گرایی منطقی نوعی از پوزیتیویسم جدید است که اثبات‌گرایی را می‌پذیرد. این دیدگاه، نظریه‌ای معرفت‌شناسانه است که تجربه‌گرایی قوی را که در آن حواس تجربی، منشأ همة شناخت‌ها محسوب می‌شود، با منطق ریاضی ترکیب می‌کند و معتقد است درستی هر گزارۀ علمی صادق، باید قابل اثبات باشد. اثبات‌گرایی منطقی به طور جدایی‌ناپذیر با مدل قانونی عام برای تبیین علمی گره خورده‌ است. پوزیتیویسم مدتی طولانی، سنت رایج در فلسفۀ علم بود؛ اما با ظهور نگرش‌های جدید و عقیدة متفکرانی مانند کوهن و کواین کم‌کم به حاشیه رانده شد. برخی تحقیقات جدید نشان می‌دهد که تصور شایع دربارۀ پوزیتیویسم منطقی ساده‌نگرانه و غلط است.

با توجه به این که شاخه‌های متعدد علوم از یک دیدگاه فلسفی محض سرچشمه می‌گیرد، در جغرافیا نیز نگرش کمّی در تحقیقات از دیدگاه پوزیتیویستی حاکم در آن زمان متأثر بود. غلبة نگرش کمّی در تحقیقات که از آن به نام «انقلاب کمّی» یاد می‌شود، ابتدا در ایالات متحده و بعد در انگلستان آغاز شد. زمینۀ انقلاب کمّی از مکتب پوزیتیویسم منطقی وین (دهۀ 1920) فراهم شده بود. بر اساس این نظریه، جغرافیای علمی باید با استفاده از روش‌های کمّی در جغرافیا به مسیرهای تازه‌ای به این شرح دست یابد (شکوئی، ۱۳۷۳: ۵۴-۵۵):

-     هدف علم جغرافیا، بررسی تفاوت‌های مکانی (آن‌طور که هارتشورن مطرح می‌کند) نیست؛ هدف اصلی آن تدوین قوانینی است که بتواند بر پراکندگی چهره‌های مشخص در فضای سطح زمین صادق شود.

-     علم جغرافیا در پیروی از منطق پوزیتیویستی باید بر پایة نظریه‌های مطمئن علمی قرار گیرد و پس‌آیند آن از طریق مشاهدات تجربی قابل آزمایش باشد.

-     این نظریه‌ها باید با دقت ریاضی همراه باشد و از طریق مدل‌ها و محاسبات ریاضی ارائه شود؛ بنابراین روش‌های آماری در اینجا نقش اساسی را بر عهده دارد.

روش‌های کمّی و پوزیتیویستی در اوایل دهۀ 1955-1965 بیش از روش‌های دیگر در جغرافیای شهری و جغرافیای اقتصادی به کار گرفته شد. از این زمان به بعد، نظریه‌های مکان اقتصادی و فاصلة فیزیکی به‌ویژه در جغرافیای شهری، اعتبار علمی یافت. در جغرافیای شهری، نظام فضایی در فضایابی شهرها، الگوهای کاربری زمین، پراکندگی آمد و شدهای روزانۀ درون شهرها و میان شهرها، قوانین مشترک و عمومی در تنظیم فضایی پدیده‌ها و نظام رفتاری شهروندان از جمله مسایلی بود که با روش‌های کمّی و نظریه‌ای تحلیل شد؛ بدین ترتیب از این دوره به بعد، جغرافیای انسانی از علوم زمین، دور و به علوم اجتماعی نزدیک‌تر می‌شود.

بین سال‌های 1955-1970، این تحقیقات و نوآوری‌ها، عصر شکوفایی و پیشگامی علم جغرافیا را در شناخت پدیده‌های فضای زندگی به وجود آورد؛ اما هر چند این تحقیقات جدید با الگوها و محاسبات ریاضی، بعد تازه‌ای به علم جغرافیا بخشید، به سؤال‌ها و مسایل مهم جوامع انسانی پاسخ نداد و راه حل‌هایی ارائه نکرد. برای مثال، چرا شهرها به صورت دو قطبی (فقیر و غنی) در می‌آید؟ چرا بیشتر نواحی دنیا، غنی و فقیر از هم فاصله می‌گیرند؟ چرا دور و تسلسل فقر در خانواده‌های شهری ادامه می‌یابد و هیچ‌وقت این دور باطل نمی‌شکند؟ چرا در یک شهر با چهره‌های متفاوتی برخورد می‌کنیم؟ چرا روز به روز بر مسایل و گرفتاری‌های شهرهای جهان سوم افزوده می‌شود؟ (شکوئی، ۱۳۷۳: ۵۶).

تأکید بیش از حد بر روش‌های کمّی و پوزیتیویستی، باعث تثبیت وضع موجود جامعه می‌شود و جامعه را از حرکت‌ها و تحولات برای ساخت محیط زندگی مناسب باز می‌دارد؛ زیرا روش‌های کمّی، تنها بر قوانین پراکندگی پدیده‌ها تأکید می‌کند، بدون این که علل نارسایی‌ها و کم‌وکاستی‌ها را ریشه‌یابی کند. جنگ ویتنام و تأثیر آن در جامعة آمریکا و دانشگاه‌های این کشور و همچنین تحولات اجتماعی اروپا در سال 1968، این مسیر را دگرگون کرد (همان: 57).

با وجود این انتقادها و به حاشیه رفتن روش‌های کمّی و پوزیتیویستی در اروپا بعد از دهۀ 1970 در جامعۀ جغرافیایی کشور در همة زمینه‌های تحقیقی از جمله مجلات علمی – پژوهشی و پایان‌نامه‌های جغرافیایی، همچنان بر روش‌های کمّی تأکید می‌شود و مقاله یا پایان‌نامه خارج از این چهارچوب، بدون ارزش علمی به حساب می‌آید. آیا وقت آن نرسیده است که جغرافی‌دانان ایران، جغرافیای کمّی دهۀ 70 میلادی را کنار بگذارند، به مسایل جامعه با دید عمیق‌تر و جامع‌تر و با نگاه سیستمی آن‌گونه که وظیفۀ یک جغرافی‌دان است، بنگرند و با در نظر گرفتن همة جوانب، مسایل را ریشه‌یابی کنند؟ به تأمل و اندیشه دربارۀ مسایل جدّی جامعه روی‌آورند و از کارهای کلیشه‌ای و پرکردن چند پرسش‌نامه و فشاردادن چند دکمة رایانه دست بردارند؟

 

پیشینۀ تحقیق

در این بخش به برخی تحقیقات که در زمینة بررسی محتوایی مجلات جغرافیایی انجام شده است، اشاره می‌شود.

- سارینن[1] در تحقیقی با عنوان «تفسیر: گردشگری و گذران اوقات فراغت به عنوان موضوع تحقیق در مجلات جغرافیایی فنلاند» وضعیت و محتوای تحقیقات جغرافیایی در موضوع گردشگری و گذران اوقات فراغت را در مجلات جغرافیایی فنلاند بررسی کرده است. او دو مجله با نام‌های «ترا»[2] و « فنیا»[3] را برای مطالعه انتخاب کرده و آن‌ها را از لحاظ محتوا و تعداد مقاله‌ها بررسی کرده است. نتایج نشان داده است که از سال 1994 مقدار تحقیقات و نیز کیفیت مقاله‌ها افزایش و بهبود یافته است. همچنین نتایج این تحقیق، تأکیدی بر جایگاه جغرافیا به صورت یک رشتۀ توانمند در مقابله با مشکلات جدید فراروی جامعه در حوزۀ تحقیقات دانشگاهی بود (Saarinen, 2003: 222).

- جمالی(1375) در پژوهشی با عنوان «کارنامۀ ده سال تلاش و تکاپو در گذار از فراز و نشیب‌ها» 39 شمارۀ چاپ‌شده از نشریة تحقیقات جغرافیایی را از سال 1365 تا 1375 بررسی کرده است. او با مطالعۀ شرایط و اتفاقات هر شماره به این نتیجه رسیده است که نشریه پس از 39 شماره به چهارچوب محکمی دست یافته است.

- مهرشاهی (1382) در مقاله‌ای با عنوان «بررسی تحلیلی پیشرفت ساختار نگارش مقاله‌های جغرافیایی نشریۀ تحقیقات جغرافیایی، (81-1365)» ساختار نگارش مقاله‌های پنج شمارۀ نخست و پنج شمارۀ 58 تا 64 نشریه را مطالعه کرده است. او به این نتیجه رسید که در مجموع در پنج شمارة نخست از نظر ساختاری و ارائة روش مشخص علمی و رعایت چهارچوب مقاله‌های علمی، کاستی‌هایی دیده می‌شود و با گذشت زمان در پنج شمارۀ 58 تا 64، مقاله‌ها از نظم و انسجام نوشتاری و طرز ارائۀ به‌مراتب علمی‌تری برخوردار شده‌اند.

- زنگی‌آبادی و همکار (1388) در پژوهشی با عنوان «تحلیل فضایی نشریۀ تحقیقات جغرافیایی از تولد تا کنون» نشریه را از شمارۀ 1 تا 95 بررسی کرده‌اند. ایشان با مطالعه و تحلیل توزیع مکانی مقاله‌ها و روند آن طی سال‌های 1365 تا 1388 و همچنین تحلیل گرایش‌های مختلف جغرافیا و توزیع زمانی و مکانی آن‌ها در نشریه به این نتیجه رسیده‌اند که در مقاله‌ها تعادل چندانی در میان گرایش‌های مختلف جغرافیا دیده نمی‌شود و توزیع جغرافیایی متعادلی نسبت به پیروی از کانون‌های علم در کشور وجود ندارد.

- حبیب‌اللهیان (1390) در تحقیقی با عنوان «ربع قرن جغرافیای ایران در آینۀ نشریة جغرافیا و توسعه» که در همان نشریه به مناسبت چاپ یک‌صدمین شمارۀ آن چاپ شده است، ضمن اشاره به توفیقات و اهمیت این نشریه در نشر علوم جغرافیایی و تحقیقات اندیشمندان جغرافیا در ایران به نتایج ذیل دست می‌یابد:

در مقاله‌‌های چاپ‌شده در نشریه، تعادل چندانی میان گرایش‌های مختلف دیده نمی‌‌شود. مقاله‌های چاپ‌شده در نشریه، توزیع جغرافیایی مطلوبی ندارد؛ پس در نظر گرفتن مجموعه‌ای از معیارها در توزیع متعادل مکانی مقاله‌‌ها مؤثر است. مقاله‌‌های نشریه میان کانون‌های تولید علم جغرافیایی نیز توزیع مطلوبی نداشته است. اشکال اساسی به نگارش‌نیافتن مقاله در کانون‌های مورد نظر برمی‌گردد. سهم مطالعات فرا ملی در این نشریه اندک است.

- نیک‌سیرت و بدری (1392) در مقالۀ چاپ‌شده‌ای در مجلة پژوهش‌های جغرافیای انسانی با عنوان «بررسی روند موضوعی پایان‌نامه‌های (رساله‌های) رشتة جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی طی سال‌های 88-1379 (مورد مطالعه: دانشگاه‌های تهران، شهید بهشتی و تربیت مدرس)» به این نتیجه رسیدند که پایان‌نامه‌های دانشجویان بیشتر به موضوعات اقتصادی و کمتر به موضوعات زیست محیطی گرایش داشته‌اند. همچنین از بین موضوعات مرتبط با شاخص‌های توسعۀ پایدار در گرایش به دو موضوع کالبدی - فضایی و نهادی - مدیریتی بین دانشگاه‌های مطالعه‌شده تفاوت معناداری وجود دارد.

- لطیفی و همکار (1392) در مقاله‌ای با عنوان «فراتحلیلی بر روش و محتوای مقاله‌های نشریة علوم اجتماعی» محتوای 58 شماره از نشریة مذکور را طی 22 سال بررسی کرده‌اند. آن‌ها با بازبینی محتوای 332 مقاله به این نتیجه رسیدند که از لحاظ روشی، رویکرد اغلب مقاله‌ها به سمت و سوی تحقیقات تجربی، کمّی و به ‌طور خلاصه پوزیتیویستی گرایش دارد. روش‌های تفهیمی، ذهنی و انتقادی پژوهش به دفعات کمتری استفاده شده است و نیز اگرچه موضوع نسبتاً زیادی از مقاله‌ها مسایل داخلی است، یکی از مهم‌ترین معرفت‌های بومی‌گرایی در علوم اجتماعی یعنی نظریه‌سازی، جایگاه بسیار پایینی دارد و بیشتر مقاله‌ها نوعی نظریه‌آزمایی است.

پرسش‌ها و فرضیه‌ها

با توجه به موضوع‌هایی که در بیان مسئله مطرح شد، سؤالی که این پژوهش در پی یافتن پاسخ آن است این است که رویکرد غالب محتوایی در مقاله‌های چاپ‌شده در مجله‌های جغرافیایی کشور چیست؟ فرض کلی حاکم بر این تحقیق بر این بینش استوار است که در جغرافیا و توسعة کشور، رویکرد غالب از نوع جغرافیای کمّی است و جغرافیای اثبات‌گرایی (پوزیتیویستی) بر سایر جنبه‌های تحقیق غلبه دارد؛ بنابراین فرضیه‌های تحقیق این‌گونه مطرح می‌شود:

فرضیۀ اول: رویکرد غالب در حوزة مطالعات جغرافیایی کشور در دهه‌های اخیر، رویکرد پوزیتیویستی است و مقالات نظری و انتقادی جایگاه اندکی داشته‌اند.

فرضیۀ دوم: در دورة مطالعه‌شده، بیشترین مقالات در موضوعات شهری و به شیوۀ میدانی صورت گرفته است.

 

محدوده و قلمرو پژوهش

جامعۀ آماری، 37 مجلۀ جغرافیایی با اعتبار علمی - پژوهشی مصوب خرداد ماه 1394 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور (زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) است. واحد تحلیل مقالات چاپ‌شده در 3 مجلۀ «فضای جغرافیایی»، «جغرافیا و توسعه» و «تحقیقات جغرافیایی» از ابتدای سال 1388 تا پایان سال 1392 (5 سال) به شرح ذیل است:

-          فضای جغرافیایی (دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر) از شمارۀ 25 (بهار 1388) تا شمارۀ 44 (زمستان 1392) و در مجموع، 205 مقاله.

-           جغرافیا و توسعه (دانشگاه سیستان و بلوچستان) از شمارۀ 13 (بهار 1388) تا شمارۀ 33 (زمستان 1392) و در مجموع، 204 مقاله.

-          تحقیقات جغرافیایی (دانشگاه اصفهان) از شمارۀ 92 (بهار 1388) تا شمارۀ 111 (زمستان 1392) و در مجموع، 187 مقاله.

مجموع مقاله‌های مطالعه‌شده در سه نشریه، 596 مقاله است. مشخصات نشریه‌ها در جدول شمارۀ 1 آمده است.

جدول- 1: مشخصات نشریه‌های مطالعه‌شده

سابقه انتشار

وبگاه

امتیاز

سردبیر

مدیر مسئول

صاحب امتیاز

نام نشریه

13

gdij.usb.ac.ir

علمی - پژوهشی

حسنعلی غیور

عیسی ابراهیم‌زاده

دانشگاه سیستان و بلوچستان

جغرافیا و توسعه

30

http://uijs.ui.ac.ir/jgr

علمی - پژوهشی

حسنعلی غیور

محمدحسین پاپلی یزدی

محمدحسین پاپلی یزدی

تحقیقات جغرافیایی

15

www.geographic-space.ir

علمی - پژوهشی

علی محمد خورشید دوست

علی دلال اوغلی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر

فضای جغرافیایی

-                     مأخذ: سایت اختصاصی مجلات:  www.geographic-space.ir  , http://uijs.ui.ac.ir/jgr , www.gdij.usb.ac.ir

داده‌ها و روش‌ها

روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل است. اصطلاح «فراتحلیل» را نخستین بار Glass، رئیس انجمن تحقیقات آموزشی آمریکا در سال 1976 به‌ کار برد. «تحلیل» یعنی شکستن یک کل به قسمت‌های مختلف به منظور تعیین ماهیت آن کل و «فرا» یعنی قراردادن اجزا و قسمت‌ها درون ترکیب‌ها برای نشان‌دادن عوامل پژوهش (Borenstein: 2009). در روش فراتحلیل، این دو عمل با هم انجام می‌شود؛ ابتدا از طریق شکستن کل به فراتر از کل ابتدایی دست یافته می‌شود. سپس تحلیل اول انجام می‌گیرد و سرانجام تحلیل‌های حاصل‌شده، ترکیب می‌شود و اطلاعات ثانویه و نو به دست می‌آید (دلاور، ۱۳۶۶: ۱۰). فراتحلیل، تجمع کمّی از یافته‌های تحقیقاتی است. به ‌دلیل وجود برخی نتایج ناهمگن که در بسیاری از زمینه‌های تحقیقاتی وجود دارد، یک کنش از شواهد موجود ممکن است به ارزیابی منتقدانه در یک حوزة پژوهش خاص کمک می‌کند. چنین روشی به یک درک قوی از شرایط نظریة یادگیری و تمرین‌های آموزشی منجر می‌شود (Gegenfurtner, 2011: 169). روش فرا تحلیل، یکی از روش‌های توصیفی است که تحقیقات را ارزیابی می‌کند و در واقع تحلیل تحلیل‌ها است (صفری، ۱۳۸۳: ۲۰).

در این تحقیق نیز برای تحلیل یافته‌های مقاله‌های نشریه‌های «جغرافیا و توسعه»، «تحقیقات جغرافیایی» و «فضای جغرافیایی» از روش فراتحلیل استفاده شده است تا نتایج تحقیقات، ترکیب و یکپارچه‌سازی و از آن‌ها استفادة علمی و کاربردی شود. در جمع‌‌آوری اطلاعات مورد نیاز، روش اسنادی - کتابخانه‌ای به کار برده شده است. جمع‌آوری اطلاعات از طریق استخراج اطلاعات 596 مقالۀ چاپ‌شده در نشریه‌های «جغرافیا و توسعه»، «تحقیقات جغرافیایی» و «فضای جغرافیایی» طی 5 سال (92-1388) انجام شد؛ شاخص‌های بررسی عبارتند از:

  1. تعداد و میانگین مقالات؛
  2. موضوع مقاله‌های چاپ‌شده بر اساس گرایش‌های موجود جغرافیا در ایران؛
  3. ماهیت و هدف تحقیق (بنیادی - کاربردی)؛
  4. شیوة استفاده از نظریه‌ها (نظریه‌سازی ـ نظریه‌آزمایی)؛
  5. سبک و روش تحقیق مقاله‌های چاپ‌شده در مجلات مطالعه‌شده (توصیفی، تحلیلی، تطبیقی یا ترکیبی)؛
  6. روش جمع‌‌آوری اطلاعات (اسنادی - کتابخانه‌ای، میدانی، پیمایشی یا ترکیبی)؛
  7. زبان کاربردی در ارجاع مقالات (فارسی، لاتین یا ترکیبی)؛
  8. رویکرد مقالات چاپ‌‌شده (پوزیتیویستی و غیرپوزیتیویستی)؛
  9. شیوۀ توزیع جغرافیایی مقاله‌ها در کانون‌های مطالعه و نواحی کشور؛
  10. مقاله‌های چاپ‌شده بر اساس روش آماری استفاده‌شده.

مراحل تحقیق به‌ترتیب به شرح ذیل است:

در مرحلة اول، داده‌های مورد نیاز تحقیق یعنی 596 مقاله چاپ‌شده در نشریه با روش اسنادی - کتابخانه‌ای تهیه شد؛ در مرحلة دوم با تدوین پرسش‌نامه‌های معکوس، محتوای مقالات با روش تمام‌شماری استخراج و بازبینی شد؛

در مرحلۀ سوم، نمودارهای مربوط، تهیه و از طریق آن‌ها نتایج، تحلیل شد؛

در مرحلۀ چهارم، نتایج داده‌ها تجزیه و تحلیل و جمع‌بندی نهایی انجام شد؛

در مرحلۀ نهایی نیز متن، تنظیم و تدوین یافت.

 

بحث

نتیجة مطالعات در روند کلی چاپ مقاله در سه نشریه نشان داده است که چاپ مقالات در طول 5 سال مطالعه‌شده، روندی صعودی داشته و از 92 مقاله در سال 1388 به 148 مقاله در سال 1392 افزایش یافته است. میانگین مقاله‌های چاپ‌شده در هر شماره از این مجلات نیز از روندی صعودی برخوردار بوده و از 6/7 مقاله در هر شماره به 3/12 مقاله افزایش یافته است.

بر اساس جدول (2) از نظر تعداد مقاله‌های چاپ‌شده در طول 5 سال مطالعه‌شده، مجلة «فضای جغرافیایی» با 205 مقاله در جایگاه اول و پس از آن با اندک تفاوتی مجلۀ «جغرافیا و توسعه» با 204 مقاله و «تحقیقات جغرافیایی» با 187 مقاله در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند. بیشترین تعداد مقالة چاپ‌شده در یک سال را مجلة «تحقیقات جغرافیایی» در سال 1392 با 52 مقاله از آن خود کرده است. بررسی روند کلی چاپ مقالات، نشان می‌دهد مجلة «تحقیقات جغرافیایی» در طول سال‌های مطالعه‌شده، روند صعودی منظم داشته و مجلة «فضای جغرافیایی» نیز با اندکی اختلال، این روند را ادامه داده است؛ ولی مجلة «جغرافیا و توسعه» در طول این سال‌ها دارای نوسان و گاهی با کاهش و زمانی با افزایش تعداد مقاله‌های چاپ‌شده روبه‌رو بوده است (جدول 2 و شکل 1).

جدول- 2: تعداد و میانگین مقاله‌ها به تفکیک نشریه‌های مطالعه‌شده طی سال‌های 92-1388

سال

تحقیقات جغرافیایی

فضای جغرافیایی

جغرافیا و توسعه

تعداد

میانگین در هر شماره

تعداد

میانگین در هر شماره

تعداد

میانگین در هر شماره

1388

29

7.2

31

7.7

32

8

1389

28

7

32

8

35

8.7

1390

38

9.5

43

10.7

50

10

1391

40

10

50

12.5

40

10

1392

52

13

49

12.2

47

11.7

جمع

187

9.3

205

10.2

204

9.6

مأخذ: مطالعات نگارنده

شکل- 1: تعداد مقاله‌هابه تفکیک نشریه‌های مطالعه‌شده طی سال‌های 92-1388

 مأخذ: مطالعات نگارنده

مقاله‌هایچاپ‌شده بر اساس هدف تحقیق

- از میان 596 مقاله، 574 مقاله یعنی 3/96 درصد از کل مقاله‌ها، هدف تحقیق خود را کاربردی اعلام کرده‌اند. این موضوع اهمیت زیادی دارد؛ زیرا بیانگر کوشش جغرافی‌دانان و محققان حوزه‌های جغرافیایی کشور در حل موضوعات جامعه و نیز تمایل آنان به استفاده از نتایج تحقیقات خود در دستگاه‌های اجرایی جامعه است. تنها 22 مقاله هدف خود را بنیادی اعلام کرده‌اند. به طور کلی، بین مجلات از این منظر تفاوت درخور ملاحظه‌ای به چشم نمی‌خورد (جدول 3).

 

جدول- 3: فراوانی و نسبت مقاله‌هابر اساس هدف تحقیق به تفکیک نشریه‌های مطالعه‌شده

سال

تحقیقات جغرافیایی

فضای جغرافیایی

جغرافیا و توسعه

بنیادی

کاربردی

بنیادی

کاربردی

بنیادی

کاربردی

1388

1

28

5

26

0

32

1389

0

28

0

32

2

33

1390

3

35

6

37

1

49

1391

3

37

0

50

0

40

1392

1

51

0

49

0

47

جمع

8

179

11

194

3

201

نسبت

4.2

95.7

5.3

94.6

1.4

98.5

مأخذ: مطالعات نگارنده

 

بررسی مقاله‌هایچاپ‌شده بر اساس شیوۀ استفاده از نظریه

مقایسة مجلات از نظر شاخص استفاده از نظریه نشان می‌دهد در هر سه مجله همة مقاله‌ها در قالب نظریه‌‌آزمایی تهیه شده و هیچ‌‌کدام آن‌ها نظریة جدید یا نظریه‌سازی را ارائه نکرده است.

بررسی مقاله‌هایچاپ‌شده بر اساس سبک و روش تحقیق

بررسی سبک و روش تحقیق مقاله‌ها، بیانگر آن است که روش تحلیلی با 8/48 درصد، بیشترین نسبت را در کل مقاله‌های چاپ‌شده در طول 5 سال دارد. روش ترکیبی که شامل ترکیبی از روش‌های توصیفی - تحلیلی یا توصیفی - تطبیقی و غیره است با 4/34 درصد در جایگاه دوم قرار می‌گیرد. مقاله‌های تطبیقی با 7/9 درصد و مقاله‌های توصیفی با 6 درصد از مقاله‌های منتشر‌شده در 5 سال در جایگاه‌های بعدی هستند. به طور کلّی، مجله‌ها در این زمینه ویژگی مشترک و مشابهی داشته‌اند؛ بدین معنی که روش تحلیلی به‌ترتیب در سه مجله با داشتن 54، 9/43 و 49 درصد از روش تحقیق در مقاله‌های سه مجله، بیشترین کاربرد را یافته است (جدول 4 و شکل 2).

 

جدول- 4:‌ فراوانی و نسبت مقاله‌ها بر اساس سبک و روش تحقیق به تفکیک نشریه‌های مطالعه‌شده

سال

تحقیقات جغرافیایی

فضای جغرافیایی

جغرافیا وتوسعه

توصیفی

تحلیلی

تطبیقی

ترکیبی

توصیفی

تحلیلی

تطبیقی

ترکیبی

توصیفی

تحلیلی

تطبیقی

ترکیبی

1388

2

15

2

10

4

12

4

11

6

17

3

6

1389

1

16

3

8

0

14

9

9

2

16

3

14

1390

5

15

0

18

8

15

4

16

2

13

6

29

1391

2

27

1

10

0

28

3

19

0

25

9

6

1392

3

28

3

18

1

21

6

21

0

29

2

16

جمع

13

101

9

64

13

90

26

76

10

100

23

71

نسبت

6.9

54

4.8

34.2

6.3

43.9

12.6

37

4.9

49

11.2

34.8

مأخذ: مطالعات نگارنده

 

شکل- 2: تعداد مقاله‌ها بر اساس سبک و روش تحقیق به تفکیک نشریه‌های مطالعه‌شده طی 5 سال

 

مأخذ: مطالعات نگارنده

 

بررسی مقاله‌های چاپ شده بر اساس روش جمع‌آوری اطلاعات

در جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز برای تدوین مقالات، 319 مقاله که 5/53 درصد از کل مقالات را شامل می‌شود از روش اسنادی استفاده کرده‌اند. این موضوع تا حدود زیادی با بالابودن تعداد مقالات اقلیم‌شناسی مرتبط است؛ چون در این مبحث، اطلاعات مورد نیاز از طریق داده‌های ایستگاه‌های هواشناسی به ‌دست می‌آید. مقالاتی که از روش ترکیبی (میدانی و اسنادی) استفاده کرده‌اند 162 مقاله (1/27 درصد) و در جایگاه دوم و از روش میدانی (پیمایشی)، 115 مقاله (2/19 درصد) و در رتبة سوم قرار می‌گیرند. بدین ترتیب، بخشی از فرضیة دوم تحقیق که بیشترین تعداد مقالات چاپ‌شده را با استفاده از روش میدانی بیان می‌کرد، تأیید نشد. در مجلة «تحقیقات جغرافیایی» طی سال‌های مطالعه‌شده، مقالات با روش اسنادی از روند صعودی برخوردار بوده است؛ ولی در مجله‌های «فضای جغرافیایی» و «جغرافیا و توسعه» روش میدانی، روند صعودی داشته است (جدول 5).

 

جدول- 5: فراوانی و نسبت مقالات بر اساس روش جمع‌آوری اطلاعات به تفکیک نشریه‌های مطالعه‌شده

سال

تحقیقات جغرافیایی

فضای جغرافیایی

جغرافیا و توسعه

اسنادی

میدانی

(پیمایشی)

ترکیبی

(اسنادی - میدانی)

اسنادی

میدانی

(پیمایشی)

ترکیبی

(اسنادی - میدانی)

اسنادی

میدانی

(پیمایشی)

ترکیبی

(اسنادی - میدانی)

1388

16

3

10

15

8

8

14

7

11

1389

18

8

2

17

7

8

17

6

12

1390

26

7

5

21

6

16

29

7

14

1391

23

4

13

27

10

13

22

6

12

1392

33

7

12

20

14

15

21

15

11

جمع

116

29

42

100

45

60

103

41

60

نسبت

62

15.5

22.4

48.7

21.9

29.2

50.4

20

29.4

مأخذ: مطالعات نگارنده

 

بررسی مقاله‌های چاپ شده بر اساس ارجاع مقاله‌ها

عمده‌ترین زبان استفاده‌شده در منابع ارجاعی نه زبان فارسی و نه زبان لاتین بوده است؛ بلکه ترکیبی از هر دو زبان فارسی و لاتین است. در سه مجلۀ مطالعه‌شده بین 95 تا 97 درصد از مقالات از این شیوة ارجاع استفاده کرده‌اند. تنها 4/2 تا 7/3 درصد از کل مقاله‌ها در ارجاع منابع خود فقط زبان فارسی به کار برده‌اند. مقاله‌هایی که صرفاً ارجاعات لاتین داشتند، بسیار ناچیز و غیر قابل ‌محاسبه است.

بنابراین در مجموع، بیش از 96 درصد مقاله‌ها در تدوین مقاله و ارجاع‌دهی ترکیبی از منابع فارسی و لاتین استفاده کرده و تنها 18 مقاله (3 درصد) فقط منابع فارسی داشتند. همچنین تنها 2 مقاله، منابع خود را کاملاً از منابع لاتین انتخاب کرده‌اند.

توزیع مقاله‌های چاپ‌شده از نظر موضوع

بررسی مقاله‌ها بر اساس موضوع تحقیق، نشان می‌دهد موضوع اقلیم‌شناسی در هر سه مجله، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است؛ به طوری که در طول 5 سال از مجموع 596 مقاله، 221 مقاله یعنی 37 درصد کل مقاله‌ها این موضوع را مطرح کرده‌اند. بعد از آن، موضوع‌های مربوط به برنامه‌ریزی شهری با 121 مقاله (3/20 درصد) و موضوع ژئومورفولوژی با 102 مقاله (1/17 درصد) در جایگاه‌های بعدی قرار دارند. اگر مقاله‌های اقلیم‌شناسی و ژئومورفولوژی با هم جمع شود، 323 مقاله به جغرافیای طبیعی مربوط می‌شود که 1/54 درصد از کل مقاله‌ها را دربرمی‌گیرد. نویسندگان مقاله‌ها موضوعات مربوط به نظریات پایه را بسیار کم بررسی کرده‌‌اند و تنها 8 مقاله که 3/1 درصد از کل مقالات محسوب می‌شود به این موضوع اختصاص داشته است. این مسئله برای فضای علمی جغرافیایی کشور ما درخور تأمل است (جدول 6).

بدین ترتیب، بخشی از فرضیۀ دوم تحقیق که بیشتر موضوعات مطالعاتی را در حوزۀ برنامه‌ریزی شهری مطرح می‌کرد، تأیید نشد. نظریات پایه تنها 8 مقاله (3/1 درصد از کل مقالات) را به خود اختصاص داده‌اند و این آمار نشان می‌دهد که محققان تمایل چندانی به کار در این حوزه نداشتند.

 

جدول- 6: تعداد مقاله‌های چاپ‌شده از نظر موضوع به تفکیک نشریه‌ها طی 5 سال

موضوع

تحقیقات جغرافیایی

فضای جغرافیایی

جغرافیا وتوسعه

اقلیم شناسی

67

79

75

ژئومرفولوژی

31

27

43

برنامه ریزی شهری

43

42

37

برنامه‌ریزی روستایی

8

11

19

برنامه ریزی منطقه‌ای

8

21

9

گردشگری

17

17

15

نظریات پایه

4

1

3

جغرافیای سیاسی

9

7

2

 GISو سنجش از دور

0

0

1

مأخذ: مطالعات نگارنده

گرچه نقاط مشترک بین سه مجله زیاد است، با اندکی دقت در مجله‌ها تفاوت‌هایی نیز بین آن‌ها مشاهده می‌شود. بدین معنی که در مجلة «جغرافیا و توسعه» بعد از موضوع اقلیم‌شناسی، موضوع ژئومورفولوژی به‌ جای برنامه‌ریزی شهری قرار می‌گیرد. در دو مجلۀ «تحقیقات جغرافیایی» و «فضای جغرافیایی» هیچ مقاله‌ای صرفاً با موضوع سنجش از دور و GIS چاپ نشده‌، ولی در مجلة «جغرافیا و توسعه» یک مقاله با موضوع مذکور چاپ شده است (شکل 3).

شکل- 3: تعداد مقاله‌های چاپ‌شده از نظر موضوع به تفکیک نشریه‌ها طی 5 سال

 

مأخذ: مطالعات نگارنده

رویکرد مقاله‌های چاپ‌شده

نتایج بررسی رویکرد غالب در مقاله‌های منتشرشده طی 5 سال، بیانگر آن است که رویکرد آن‌ها پوزیتیوزیستی بوده است؛ به طوری که 562 مقاله که 2/94 درصد از کل مقاله‌ها است با این رویکرد تحقیقات خود را انجام داده‌اند. تعداد مقاله‌های غیرپوزیتیوزیستی که از هیچ روش آماری استفاده نکرده‌اند، تنها 34 عدد بوده است.

در مجلة «فضای جغرافیایی» با اندک تفاوتی همین رویه دنبال شده است و مقاله‌های غیرپوزیتیویستی 3/7 درصد و مقاله‌های پوزیتیویستی 6/92 درصد از کل مقاله‌ها را از آن خود کرده‌اند. در مجلة «جغرافیا و توسعه» نیز این نسبت‌ها زیاد هم شده است؛ به طوری‌ که تنها 4/3 درصد مقاله‌ها غیرپوزیتیویستی بوده است (جدول 7). در مجموع، مقاله‌های منتشرشده در هر سه مجله، رویة واحدی را دنبال کرده‌اند و غلبه با مقاله‌های با رویکرد پوزیتیویستی است (2/94 درصد از کل مقاله‌ها). این موضوع، فرضیة اول تحقیق را تأیید می‌کند و برتری جغرافیای کمّی آماری را در نشریه‌های مطالعه‌شده نشان می‌دهد.

جدول- 7: رویکرد مقاله‌های چاپ‌شده در کل نشریه‌های مطالعه‌شده

سال

نشریه

تعداد مقاله

پوزیتیویستی

غیرپوزیتیویستی

1388

تحقیقات جغرافیایی

27

2

فضای جغرافیایی

26

5

جغرافیا و توسعه

31

1

1389

تحقیقات جغرافیایی

28

0

فضای جغرافیایی

32

0

جغرافیا و توسعه

33

2

1390

تحقیقات جغرافیایی

34

4

فضای جغرافیایی

35

8

جغرافیا و توسعه

48

2

1391

تحقیقات جغرافیایی

37

3

فضای جغرافیایی

49

1

جغرافیا و توسعه

39

1

1392

تحقیقات جغرافیایی

49

3

فضای جغرافیایی

48

1

جغرافیا و توسعه

46

1

جمع

-

562

34

نسبت

-

94.2

5.7

مأخذ: مطالعات نگارنده

توزیع مقاله‌های چاپ‌شده بر اساس مکان جغرافیایی تحقیق

ارزیابی مکان جغرافیایی تحقیق در مقاله‌های منتشرشده بر اساس جدول (10) نشان می‌دهد که در مجلة «تحقیقات جغرافیایی» بیشترین تعداد مقاله‌ها (در بین استان‌ها و صرف ‌نظر از مطالعه‌های منطقه‌ای، ملی و فراملی) به استان اصفهان با 16 مقاله مربوط بوده است. این رقم، 5/8 درصد از مقاله‌های این نشریه را شامل شده است. انتقال این مجله از مشهد به اصفهان و بومی‌شدن آن برای محققان اصفهانی به‌ویژه دانشگاهیان دانشگاه‌های اصفهان، باعث شده است بیشترین مطالعه‌ها به موضوع‌های جغرافیایی این استان مربوط باشد؛ در حالی که دربارة برخی استان‌ها مانند سمنان و قم یک بار هم در این مجله‌ها به‌طور جداگانه تحقیقی صورت نگرفته است.

روندی که در مجلة «تحقیقات جغرافیایی» مشاهده شد با کمی اختلاف دربارة مجلة «فضای جغرافیایی» نیز صدق می‌کند؛ به‌ طوری که بیشترین تعداد مقاله‌ها، مکان جغرافیایی تحقیق خود را آذربایجان شرقی انتخاب کرده‌اند که شهر اهر (محل انتشار مجله) در آن قرار دارد؛ یعنی 26 مقاله که شامل 6/12 درصد از کل مقاله‌های این مجله است. استان‌های قم، کهگیلویه و بویر احمد و مرکزی به طور مستقل یک بار هم مطالعه نشده‌اند.

در مجلة «جغرافیا و توسعه» نیز که در زاهدان چاپ می‌شود، استان سیستان و بلوچستان با 19 مقاله که 3/9 درصد از مقاله‌های این مجله را شامل می‌شود، بیشترین مقاله‌ها را به خود اختصاص داده است. در این مجله نیز دربارة استان‌های سمنان و قزوین یک بار هم به طور جداگانه تحقیق انجام نگرفته است.

نقطة مشترک هر سه مجله در انتشار مقاله‌هایی که استان محل انتشار مجله را بررسی کرده‌اند، بیانگر تمایل صاحبان مقاله‌ها به تحقیق و مطالعۀ استان خود است. استان‌های دارندۀ مجله که مجله‌های آن‌ها در این تحقیق، بررسی شده‌اند، در مقام‌های اول تا سوم قرار گرفتند؛ بدین ‌معنی که در مجموع مقاله‌های هر سه مجله، استان آذربایجان شرقی به دلیل داشتن مجلۀ «فضای جغرافیایی» در شهر اهر با 36 مقاله رتبۀ اول را از آن خود کرده است. استان‌های اصفهان با 35 مقاله و داشتن مجلۀ «تحقیقات جغرافیایی» مقام دوم و سیستان و بلوچستان با اختصاص 30 مقاله و داشتن مجلۀ «جغرافیا و توسعه» در جایگاه سوم قرار گرفتند. از طرفی، استان سمنان در طول 5 سال در هیچ‌یک از مجله‌ها مطالعه نشده است و دربارۀ استان قم تنها یک مقاله نوشته شده است. ممکن است این استان‌ها در مطالعات منطقه‌ای، بررسی شده باشند، ولی به طور مجزا تحقیق نشده‌اند. چاپ‌نشدن حتی یک مقاله در برخی استان‌ها نیز تا حدودی به کمبود محققان جغرافیایی و یا نبود دانشگاه و رشتة جغرافیا در آن استان‌ها یا عوامل دیگر مربوط است.

تعداد 60 مقاله از مجموع 596 مقاله در سه مجله، دربردارندۀ مطالعات ملی و مطالعات فراملی موضوع تحقیق تنها 12 مقاله بوده است (جدول 8 و شکل 4).

- بر اساس نتایج حاصل که در شکل (4) آمده است، از لحاظ رتبه‌بندی استانی فقط مقاله‌های مربوط به استان‌ها محاسبه شدند.

 

 

جدول- 8: فراوانی و نسبت مقاله‌ها بر اساس مکان جغرافیایی تحقیق به تفکیک نشریه‌ها

نام استان

تحقیقات جغرافیایی

فضای جغرافیایی

جغرافیا و توسعه

تعداد مقاله

نسبت به
مقاله‌های نشریه

تعداد مقاله

نسبت به
مقاله‌های نشریه

تعداد مقاله

نسبت به
مقاله‌های نشریه

آذربایجان شرقی

9

4.8

26

12.6

11

5.3

آذربایجان غربی

3

1.6

11

5.3

8

3.9

اردبیل

5

2.6

4

1.9

5

2.4

اصفهان

16

8.5

10

4.8

9

4.4

ایلام

1

0.5

2

0.9

4

1.9

بوشهر

1

0.5

1

0.48

2

0.9

تهران

5

2.6

9

4.3

6

2.9

چهارمحال و بختیاری

4

2.1

3

1.4

3

1.4

خراسان رضوی

7

3.7

9

4.3

10

4.9

خوزستان

2

1

4

1.9

2

0.9

زنجان

7

3.7

3

1.4

6

2.9

سمنان

0

0

3

1.4

0

0

سیستان وبلوچستان

2

1

9

4.3

19

9.3

فارس

6

3.2

11

5.3

9

4.4

قزوین

0

0

3

1.4

0

0

قم

0

0

0

0

1

0.4

کردستان

8

4.2

6

2.9

5

2.4

کرمان

2

1

1

0.48

2

0.9

کرمانشاه

6

3.2

6

2.9

9

4.4

کهکیلویه و بویراحمد

4

2.1

0

0

2

0.9

گلستان

4

2.1

4

1.9

2

0.9

گیلان

1

0.5

6

2.9

2

0.9

لرستان

2

1

3

1.4

3

1.4

مازندران

5

2.6

2

0.9

11

5.3

مرکزی

2

1

0

0

1

0.4

هرمزگان

2

1

1

0.48

3

1.4

همدان

1

0.5

6

2.9

1

0.4

یزد

4

2.1

2

0.9

8

3.9

خراسان شمالی

1

0.5

2

0.9

3

1.4

خراسان جنوبی

3

1.6

1

0.48

6

2.9

منطقه‌ای

35

18.7

33

16

28

13.7

ملی

26

13.9

15

7.3

19

9.3

فراملی

5

2.6

6

2.9

1

0.4

بی‌مکان

6

3.2

3

1.4

3

1.4

جمع

187

100

205

100

204

100

مأخذ: مطالعات نگارنده

شکل- 4: تعداد مقاله‌ها بر اساس مکان جغرافیایی تحقیق به تفکیک نشریه‌ها (طی 5 سال)

 

مأخذ: مطالعات نگارنده

روش‌های آماری کاربردی در مقاله‌های منتشر‌شده

بررسی تکنیک‌ها و روش‌های آماری کاربردی در مقاله‌های منتشر‌شده نشان می‌دهد که در مجلة «تحقیقات جغرافیایی» آزمون‌های همبستگی و روش‌های چندمعیاره، هر کدام با 20 مقاله بیشترین فراوانی را داشته‌اند؛ ولی در مجلة «فضای جغرافیایی» بیشترین تعداد یعنی 21 مقاله، روش آماری خود را یکی از آزمون‌های همبستگی بیان کرده‌اند. در مجلة «جغرافیا و توسعه» روش‌های چندمعیاره به تعداد بیشتری (18 مورد) استفاده شده است. نقطة مشترک سه مجله در این است که در همة مقاله‌ها دو روش مذکور یعنی آزمون‌های همبستگی (55 مقاله) و روش‌های چندمعیاره (51 مقاله) بیش از سایر روش‌ها به کار برده شده است (جدول 9). بنابراین در مجموع نشریه‌های مطالعه‌شده، سه مجموعه از روش‌های آماری بیشترین کاربرد را داشته‌اند که به‌ترتیب میزان استفاده عبارتند از ‌آزمون‌های همبستگی(55 مقاله)، روش‌های چندمعیاره (51 مقاله) و روش‌های خوشه‌بندی (39 مقاله).

 

جدول- 9: فراوانی مقاله‌ها بر اساس روش آماری استفاده‌شده به تفکیک نشریه‌ها

روش آماری

تحقیقات جغرافیایی

فضای جغرافیایی

جغرافیا و توسعه

جمع

آزمون‌های پارامتری

5

5

12

22

شبکه‌های عصبی

5

4

3

12

آزمون‌های ناپارامتری

5

6

4

15

آزمون‌های همبستگی

20

21

14

55

سوآت

5

11

10

26

آزمون‌های رگرسیون

7

7

10

24

سری‌های زمانی

5

8

4

17

شاخص‌های پراکندگی

3

5

6

14

شاخص اقلیم توریستی TCI

0

4

1

5

روش‌های چندمعیاره

20

13

18

51

منطق فازی

3

3

9

15

مدل‌های فرسایش

1

1

5

7

روش‌های خوشه‌بندی

14

10

15

39

سایر روش‌ها (بدون روش آماری)

94

107

93

-

جمع

187

205

204

مأخذ: مطالعات نگارنده

نتیجه‌گیری

- با توجه به مطالب جمع‌بندی‌شده، سه مجله در 10 شاخص مطالعه‌شده، نکات مشترک زیادی داشتند و تفاوت آن‌ها با یکدیگر به چشم نمی‌آید؛ به همین دلیل نتایج حاصل از این تحقیق به سایر مجله‌های جغرافیایی کشور نیز تعمیم داده می‌شود.

- فرضیة اول تحقیق، رویکرد غالب را در مجلات مطالعه‌شده، رویکردی پوزیتیویستی مطرح می‌کرد. این فرضیه با اطمینان مذکور تأیید شد؛ بنابراین مطالعات پایه و نظری جایی در مقاله‌های جغرافیایی کشور ندارند.

- فرض دوم تحقیق بیانگر بیشترین مطالعات در موضوع برنامه‌ریزی شهری و آن هم از نوع میدانی بود. این فرض تأیید نشد؛ چون بیشترین تعداد مقاله در هر سه نشریه به موضوع اقلیم‌شناسی، مربوط و مطالعات نیز عمدتاً از نوع اسنادی هستند.

- ناهمگونی و بی‌عدالتی فضایی در تحقیقات جغرافیای کشور محسوس بود؛ به طوری که برخی استان‌ها چندین بار موضوع مطالعه بودند و برخی یک‌ بار نیز مطالعه نشده‌اند.

- مطالعات ملی تنها ده درصد از مطالعات را شامل شده است.

- همة مقاله‌ها آزمون نظریه‌های موجود را در نظر داشته‌اند و هیچ‌گونه نظریة جدیدی ارائه نشده است.

- مقاله‌هایی که ارجاع در آن‌ها ترکیبی از منابع فارسی و لاتین بوده است، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده‌اند.

- نتایج این تحقیق با یافته‌های  لطیفی و همکار (1392) در بررسی مقاله‌های فصلنامة «علوم اجتماعی» همخوانی دارد که غلبه را با گرایش‌های پوزیتیویستی دانسته و سهم نظریه‌سازی در مقاله‌ها را بسیار اندک شمرده ‌بودند. همچنین با حاصل تحقیقات حبیب‌اللهیان (1390) و زنگی‌آبادی (1388) در زمینة نبود تعادل میان گرایش‌ها و توزیع نامناسب جغرافیایی مقاله‌ها نیز همخوانی دارد.

 

پیشنهادها

با توجه به مطالب مذکور و نتایج حاصل از این تحقیق، پیشنهادهای ذیل ارائه می‌شود:

-     محققان جغرافیایی کشور در جهت فاصله‌گرفتن از تحقیق‌های کمّی و حرکت به سوی جغرافیایی که اندیشه دربارۀ عمق مسایل و ریشه‌یابی موضوعات را در نظر می‌گیرند، گام‌های اساسی بردارند.

-     بر اساس نتایج این تحقیق، مناطقی در کشور هستند که یا اصلاً تحقیق دربارة آن‌ها انجام نشده یا کمتر موضوع پژوهش بوده‌اند. به منظور رفع تبعیض و بی‌عدالتی فضایی در توزیع مکانی مقاله‌ها در سطح کشور، پیشنهاد می‌شود محققان جغرافیایی کشور، پژوهش خود را در این مناطق هم انجام دهند و مجله‌های جغرافیایی نیز از این‌گونه مقاله‌ها استقبال بیشتری کنند.

-     جغرافی‌دانان ایران در بعد نظریه‌پردازی و مطرح‌کردن موضوع‌های نظری جغرافیایی در جامعه کوشش کنند و دربارة نظریه‌هایی از قبیل رادیکالیسم، پست‌مدرنیسم، نئولیبرالیسم و غیره و ارتباط هر یک از آن‌ها با جغرافیا و جامعۀ ایران تحقیق کنند. این کار باعث ارائة راه حل مناسب در هر موضوع ضمن ریشه‌یابی مسایل جامعه می‌شود.



[1] Saarinen

[2] Terra

[3] Fennia

1- پورطاهری، مهدی (1393)، کاربرد آمار در علوم جغرافیایی، تهران، نشر قومس.
2- جمالی، عباس (1375)، کارنامۀ ده سال تلاش و تکاپو در گذار از فراز و نشیب‌ها، تحقیقات جغرافیایی، سال دهم، شماره 40، صص7-4.
3- خرمشاهی، بهاء‌الدین (1361)، پوزیتیویسم منطقی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
4- حافظ‌نیا، محمدرضا (1381)، مقدمه‌ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، چاپ هفتم، تهران، انتشارات سمت.
5- حبیب‌اللهیان، محمود (1390)، ربع قرن جغرافیای ایران در آینة «فصلنامه تحقیقات جغرافیایی»، تحقیقات جغرافیایی، شماره 100، صص 16982- 16927.
6- دلاور، علی (1366)، انواع تحقیق، آزمایش، مطالعه، زمینه‏یابی و بررسی، تعلیم و تربیت، شماره 10، صص 20-7.
7- زنگی‌آبادی، علی؛ سلطانی لیلا (1388)، تحلیل فضایی فصلنامۀ تحقیقات جغرافیایی (از تولد تاکنون)، تحقیقات جغرافیایی، سال 24، شماره 95، صص16140-16121.
8- ساعی، علی (1390)، استدلال انتقادی در باب نسبت تئوری با تجربه، مطالعۀ موردی: دستگاه‌های معرفتی پوزیتیویستی، عقلانیت انتقادی و فازی، جامعه‌شناسی تاریخی، دوره 3، شماره 2، صص91-61.
9- شکوئی، حسین (1392)، فلسفۀ جغرافیا، چاپ شانزدهم، تهران، انتشارات گیتاشناسی.
10- شکوئی، حسین (1393)، دیدگاه‌های نو در جغرافیای شهری، چاپ هفدهم، تهران، انتشارات سمت.
11- صفری، حسین (1383)، فرا تحلیل روش‌شناختی تحقیقات پیمایشی - اجتماعی موجود در وزارت کشور، پایان‌نامة کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، گروه علوم اجتماعی.
12- فصلنامۀ تحقیقات جغرافیایی، از شمارۀ 92 (بهار 1388) تا شمارۀ 111 (زمستان 1392).
13- فصلنامۀ جغرافیا و توسعه، از شمارۀ 13 (بهار 1388) تا شمارۀ 33 (زمستان 1392).
14- فصلنامۀ فضای جغرافیایی، از شمارۀ 25 (بهار 1388) تا شمارۀ 44 (زمستان 1392).
15- قانعی راد، سید محمدامین (1379)، جامعه‌شناسی رشد و افول علم در ایران، تهران، مؤسسه انتشارات مدینه.
16- کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور (1394)، فهرست نشریات علمی دارای اعتبار 1394، تهران، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - معاونت پژوهشی.
17- مهراد، جعفر و مقصودی، رویا (1389)، کتاب تولید علم ایران در آی. اس. سی، 1385-1386، شیراز، انتشارات نوید با همکاری پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC).
18- مهرشاهی، داریوش (1382)، بررسی تحلیلی پیشرفت ساختار نگارش مقالات جغرافیایی «فصلنامۀ تحقیقات جغرافیایی 81-1365»، تحقیقات جغرافیایی، سال 18، شماره 68، صص 151-145.
19- نیک‌سیرت، مسعود و بدری، سیدعلی (1392)، بررسی روند موضوعی پایان‌نامه‌ها (رساله‌های) رشتة جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی طی سال‌های 88-1379، (مورد مطالعه: دانشگاه‌های تهران، شهید بهشتی وتربیت مدرس)، پژوهش‌های جغرافیای انسانی، دوره 45، شماره 3، ص 76-55.
20- لطیفی، غلامرضا و بساطیان، سیدمحمد (1392)، فراتحلیلی بر روش و محتوای مقالات فصلنامۀ علوم اجتماعی، علوم اجتماعی، شماره 63، صص 240-220.
21- Borenstein, Michael, Larry, V. Hedges, Julian, P. T. Higgins, Hannah, Rothstein, (2009), Introduction to Meta-Analysis, Chichester: Wiley.
22- Dorling, D. (2002), Review of Bushmanders and bullwinkles.How politicians manipulate electronic maps and census data to win elections by Mark Monmonier, International Journal of Geographic Information, Science: 16, 401–3.
23- Fotheringham, A., Stewart, Chris, Brunsdon and Martin, Charlton, (2000), Quantitative Geography: Perspectives on Spatial Data Analysis , SAGE Publications Ltd, 288 p.
24- Gegenfurtner, Andreas, (2011), Comparing Two Handbooks of Meta-Analysis: Review of Hunter & Schmidt, Methods of Meta-Analysis:Correcting Error and Bias in Research Findings,and Borenstein, Hedges, Higgins, and Rothstein,Introduction to Meta-Analysis, Vocations and Learning, 4: 169–174.
25- Keylock, J., Christopher and Danny, Dorling, (2004), What kind of quantitative methods for what kind of geography? Area, 36: 4, 358–366.
26- Saarinen, Jarkko, (2003), Commentary: tourism and recreation as subjects of research in Finnish geographical journals, Tourism Geographies, 5 (2), 2003, 220–227.