Analysis of the housing situation in Isfahan

Document Type : Original Article

Authors

1 University of Isfahan, Iran

2 PhD Student, Urban Planning University of Isfahan

Abstract

The main purpose of the study, analysis and evaluation of quantitative and qualitative indicators of the province housing accommodation, And also determining factors in improving the indicators and the grading and ranking of sites based on the application of quantitative models of regional planning. Applied research is descriptive and analytical study. The data for the study was obtained from the 1390 Population and Housing Census results. Using 26 variables to create an index of 22. A total of 22 index was reduced by factor analysis to four factors that together cause 97/62% of the variance in the fall. Finally, in order to rank and categorize Vikor city of the province of the techniques used. Results indicate that the fourth factor underlying the special value 16/71, only 76/02% of the variance and includes four factors are among the most effective. In order to use VIKOR method of grading areas of the province and the city have been classified into five groups.The zero-based index of the first rank, and city to city Feridounshahr coefficient 1 The final is ranking, In other words 17/4 % The city's high level of, 26/08% most deprived area into account

Keywords


مقدمه

با توجه به اهمیت مسکن و اثرگذاری آن در زندگی بشر، امروزه تأمین مسکن مناسب به‌ویژه در کشورهای درحال‌توسعه، تبدیل به یک معضل و مشکل شده است. مسکن از مهم‌ترین نیازهای اساسی انسان است. این نیاز از ابتدای تاریخ سکونت تا حال حاضر نقش مهمی در شرایط زیستی انسان‌ها ایفا نموده و هرروز بر اهمیت آن فزونی می‌یابد. بسیاری از اندیشمندان مطالعات شهری نیز بر این اعتقادند که مهم‌ترین عامل تأثیرگذار در میزان رضایتمندی فرد از سکونت در یک منطقه و نوع زندگی خویش، مسکن و شرایط محیطی آن منطقه است (کیم و همکاران، 2003: 25). در بین عناصر تشکیل‌دهنده بافت سکونتگاه‌های شهری و روستایی، مسکن یکی از عمده‌ترین عناصر تشکیل‌دهنده آن می‌باشد که سازمان فضایی و نحوه استقرار و ساخت آن بیانگر کیفیت استفاده از محیط و چگونگی تأثیر اقتصاد، سنت‌ها و هنجارهای حاکم بر جامعه می‌باشد (سرتیپی پور، 125:1389). در کشورهای درحال‌توسعه به دلیل رشد سریع جمعیت، فقدان منابع مال، مشکلات مربوط به زمین، کمبود نیروی انسانی ماهر و مهم‌تر از همه نبودن سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی مناسب در رابطه با زمین و مسکن، این مسئله به صورتی حاد و بحرانی درآمده است (پورمحمدی،368:1373). رابطه گسترده بخش مسکن با سایر بخش‌های عمده اقتصادی و نیز موقعیت نسبی آن با توجه به تغییرات در بازار عرضه و تقاضای مسکن در کشور نیز یک واقعیت غیرقابل‌انکار است. بخش مسکن از تغییر و تحولات سایر بخش‌ها تأثیر می‌پذیرد و خود نیز بر آن‌ها اثر قطعی می‌گذارد. در بیشتر کشورها، ساختمان، بیش از نیمی از تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی را شامل می‌شود که در آن، سهم مسکن به‌تنهایی 20 تا 50 درصد است. مطابق آمارهای مربوط به شاخص توسعه جهانی (WDI)[1] سهم مسکن از تولید ناخالص داخلی از 2 تا 10 درصد در کشورهای مختلف جهان متفاوت است (شریفی و همکاران، 100:1378).

مسکن نسبت به سایر کالاها به دلیل ویژگی‌هایی همچون غیرقابل جایگزین بودن، سرمایه‌ای بودن، بادوام و پرهزینه بودن و غیرمنقول بودن، می‌تواند عامل عمده نابرابری و درعین‌حال همبستگی اجتماعی به شمار رود. مالکیت مسکن نشان آشکار ارتقاء سطح زندگی است (عزیزی، 26:1384). ازاین‌رو میزان دستیابی به وضعیت مطلوب مسکن چه در نواحی شهری و چه در نواحی روستایی به‌عنوان یکی از شاخص‌های توسعه اقتصادی –اجتماعی در کشورهای جهان محسوب می‌شود. تدوین یک برنامه جامع در بخش مسکن به‌منظور دستیابی به وضعیت مطلوب مستلزم شناسایی و تجزیه‌وتحلیل ابعاد گسترده این بخش است. یکی از راه‌های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرآیند برنامه‌ریزی، استفاده از شاخص‌های مسکن می‌باشد این شاخص‌ها از یک‌سو بیانگر وضعیت کمی و کیفی مسکن در هر مقطع زمانی بوده و از سوی دیگر راهنمایی مؤثر جهت بهبود بخشی برنامه‌ریزی مسکن برای آینده می‌باشد. پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی وضعیت مسکن شهرستان‌های استان اصفهان با استفاده از شاخص‌های کمی و کیفی مسکن و نیز تعیین عوامل مؤثر در بهبود شاخص‌های مزبور و سطح‌بندی نواحی استان بر اساس این شاخص‌ها پرداخته است. پژوهش حاضر به دنبال این موضوع است که وضعیت مسکن شهرستان‌های استان ازنظر شاخص‌های مسکن چگونه است؟ در این رابطه با استفاده از تکنیک‌های آماری (تحلیل عاملی و مدل ویکور) به تجزیه‌وتحلیل شاخص‌ها و نیز اولویت‌بندی نواحی استان پرداخته‌شده است. در برنامه‌ریزی ناحیه‌ای لازم است نواحی ازنقطه‌نظر «برخورداری» طبقه‌بندی‌شده تا بر اساس آن به توان در یک برنامه‌ریزی جامع در جهت اولویت‌بندی و بهبود شاخص‌ها اقدام نمود.

 

 روش تحقیق

با توجه به مؤلفه‌های موردبررسی، روش تحقیق و پژوهش در تحقیق حاضر مبتنی بر روش اسنادی، توصیفی و همبستگی است و اطلاعات موردنیاز از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 مربوط به استان اصفهان استخراج گردیده است. جدول 1 شاخص‌های اولیه مورداستفاده در این تحقیق را نشان می‌دهد. با استفاده از روش تحلیل عاملی، مهم‌ترین عوامل مؤثر در وضعیت مسکن شهرستان‌ها تعیین و سپس با استفاده از روش ویکور، به رتبه‌بندی و تعیین سطوح برخورداری شهرستان‌های استان پرداخته‌شده است. به‌منظور تسهیل در انجام مراحل تحلیل، اطلاعات در محیط SPSS موردبررسی و ارزیابی قرارگرفته است.

 

جدول 1شاخص‌های مورد مطالعه

ردیف

شاخص‌ها

ردیف

شاخص‌ها

1

بعد خانوار

12

سهم خانوارهای برخوردار از حداقل آشپزخانه

2

تراکم خانوار در واحد مسکونی

13

سهم خانوارهای برخوردار از حداقل حمام

3

تراکم نفر در واحد مسکونی

14

سهم خانوارهای برخوردار از حداقل توالت

4

تراکم نفر در اتاق

15

درصد واحدهای مسکونی برحسب مصالح ساختمانی بادوام

5

تراکم اتاق در واحد مسکونی

16

درصد واحدهای مسکونی برحسب مصالح ساختمانی نیمه دوام

6

سهم خانوارهای برخوردار از حداقل برق

17

درصد واحدهای مسکونی برحسب مصالح غیر مقاوم (معکوس)

7

سهم خانوارهای برخوردار از حداقل تلفن

18

متوسط زیربنای 100 مترمربع

8

سهم خانوارهای برخوردار از حداقل آب‌لوله‌کشی

19

متوسط زیربنای 200-101 مترمربع

9

سهم خانوارهای برخوردار از حداقل گاز لوله‌کشی

20

متوسط زیربنای 201-300 مترمربع

10

سهم خانوارهای برخوردار از حداقل دستگاه حرارت مرکزی

21

متوسط زیربنای 500-301 مترمربع

11

سهم خانوارهای برخوردار ازحداقل دستگاه حرارت مرکزی و برودت مرکزی

22

متوسط زیربنای 501 مترمربع

 روش تحلیل عاملی

روش تحلیل عاملی یکی از تکنیک‌های پیشرفته آماری چند متغیری است که باهدف کاهش و ساماندهی داده‌ها انجام می‌شود. استفاده از میزان همبستگی بین داده‌های زیربنای اصلی این تحلیل است که بر اساس آن می‌توان بسیاری از متغیرها را گروه‌بندی کرد (کاپلونوسکی، 2005: 5). دسته‌بندی متغیرها به‌گونه‌ای است که درنهایت بر اساس چند عامل طبقه‌بندی می‌شوند. به‌عبارت‌دیگر متغیرهای مورداستفاده در تحقیق بر اساس صفات مشترکشان به دسته‌هایی طبقه‌بندی می‌شوند که این دسته‌ها عامل نامیده می‌شوند. پس‌ازآن، رابطه بین عامل‌ها محاسبه می‌شود. در تحلیل‌های منطقه‌ای اگر هدف تحقیق، ترکیب و تلخیص تعدادی از مکان‌ها یا مناطق جغرافیایی و تعیین گروه‌های همگن در سطح سرزمین باشد، از تحلیل عاملی نوع Q استفاده می‌گردد و اگر هدف، خلاصه کردن تعدادی شاخص به عوامل معنادار باشد، از تحلیل عاملی نوع R استفاده می‌گردد (دلاور، 224:1384).

 

 روش ویکور

این روش بر روی رتبه‌بندی و انتخاب از میان مجموعه‌ای از گزینه‌ها متمرکز است و راه‌حل سازشی را برای یک مسئله با توجه به شاخص‌های متضاد ارائه می‌دهد که می‌تواند تصمیم‌گیرنده را در دست‌یابی به راه‌حل نهایی کمک کند. راه‌حل سازشی، موجه‌ترین و نزدیک‌ترین راه‌حل به نقطه ایده آل است (راه‌حل سازشی به معنی ایجاد امتیازهای متقابل است). روش ویکور از یک تابع تجمعی در Q استفاده می‌کند که نزدیک‌ترین نقطه به ایده آل را نشان می‌دهد (اپریکاوج و تزنگ، 2004: 448). مراحل روش، در یک مسئله تصمیم‌گیری چندمعیاره، با n معیار و m آلترناتیو به شرح ذیل است:

مرحله اول: تشکیل ماتریس تصمیم

مرحله دوم: نرمال کردن ماتریس تصمیم‌گیری: از طریق فرمول زیر می‌توان نرمال کرد:

 

مرحله سوم: وزن‌دار کردن ماتریس نرمال

مرحله چهارم: تعیین مقادیر بالاترین و پایین‌ترین ارزش ماتریس نرمال وزنی

 

مرحله پنجم: تعیین شاخص مطلوبیت (S) و شاخص نارضایتی (R)

 

مرحله ششم: محاسبه مقدار Q و رتبه‌بندی نهایی گزینه‌ها: از طریق فرمول ذیل محاسبه می‌گردد:

 

 

در نهایت نزولی‌ترین مقدار Q به‌عنوان بهترین گزینه انتخاب می‌شود. بهترین گزینه (با کمترین (Qi تحت شرایطی محقق خواهد شد که دو شرط زیر برقرار شوند:

شرط اول (ویژگی پذیرش)

 

به‌طوری‌که:

2A ازنظر رتبه‌بندی بر اساس معیار Q، گزینه موردنظر در موقعیت یا جایگاه دوم قرار دارد.

1 A بهترین گزینه با کمترین مقدار برای Q

m تعداد گزینه‌ها

شرط دوم (ثبات پذیرش در تصمیم‌گیری)

گزینه 1A باید همچنین بهترین رتبه را در S یا R داشته باشد (عطایی،1389: 88-86).

 

 محدوده موردمطالعه

استان اصفهان با مساحتی بالغ‌بر 107044 کیلومترمربع که معادل 49/6 درصد مساحت کل کشور است، در قسمت مرکزی ایران بین 30 درجه و 42 دقیقه تا 34 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی خط استوا و 49 درجه و 36 دقیقه تا 55 درجه و 31 دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرار دارد. این استان در قسمت فلات مرکزی ایران قرار دارد و از شمال به استان‌های مرکزی، قم و سمنان، از جنوب به استان‌های فارس و کهگیلویه و بویراحمد، از غرب به استان‌های لرستان و چهارمحال بختیاری و از شرق به استان‌های یزد و خراسان محدود است. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، جمعیت استان اصفهان 4879312 نفر می‌باشد. استان اصفهان دارای 23 شهرستان، 45 بخش،‌101 شهر و 124 دهستان بوده است (دفتر آمار و اطلاعات استانداری اصفهان، 1390).

 

 

 

 

شکل شماره 1- موقعیت شهرستان‌های استان اصفهان

 

 مبانی نظری تحقیق

مسکن و مسائل مربوط به آن امروزه به‌عنوان یک مسئله جهانی مطرح بوده و برنامه ریزان و سیاست‌گذاران در کشورهای مختلف سعی در حل مسائل مربوط به آن دارند (بیکلی، 2005: 237). مسکن یک مکان فیزیکی است که نقش سرپناه را داشته و به‌واسطه آن برخی از نیازهای اولیه خانوار یا فرد مانند خوراک، استراحت و حفاظت در برابر جوی تأمین می‌شود (اهری، 7:1367). بدین گونه، به کیفیت زندگی انسان اثر گذاشته و می‌تواند با ضمانت زندگی به‌طور صحیح در ارتباط قرار گیرد. در دومین کنفرانس جهانی اسکان بشر که در سال 1996 در استانبول ترکیه برگزار شد، طرح دو موضوع «تأمین سرپناه مناسب برای همه» و «توسعه‌ پایدار اسکان شهری» در جهانی که رو به شهرنشینی است، دو هدف بزرگ این کنفرانس بود. سند نهایی این کنفرانس که دستور کار اسکان بشر نامیده می‌شود، سیاست‌ها و اقداماتی را در راستای هدایت تلاش‌های ملی و بین‌المللی، در دو دهه‌ی آینده، برای نیل به دو هدف عمده‌ی فوق پیشنهاد کرده است (حکمت نیا، انصاری 193:1391). مسکن، یعنی جایی که محل آرامش و اسکان باشد، پس بیشترین کاربرد مسکن، آرامش خاطر افراد جای گرفته در آن خواهد بود که این آرامش هم جنبه‌ی جسمانی و هم جنبه‌ی روحی آن را در برمی‌گیرد. مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در برمی‌گیرد و دارای مقوله‌ای گسترده با ابعادی متنوع و فراتر از یک سرپناه فیزیکی است (ناپ، 1982: 35). مسکن که در لغت به معنی محل سکنی گزیدن است دارای ابعاد متنوع و پیچیده‌ای می‌باشد که شکل‌گیری آن، بازتاب و برآیند شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، محیطی و ایدئولوژی می‌باشد و معنی آن با توجه به گوناگونی شرایط فوق تغییر می‌کند (حبیب، 15:1383). در نظام عقیدتی اسلامی اهمیت مسکن تا جایی است که تأمین آن در قانون اساسی ایران از وظایف دولت معرفی‌شده است. در اصل 43 قانون اساسی تأمین نیازهای اساسی و ازجمله مسکن به‌عنوان یکی از پایه‌های استقلال اقتصادی و ریشه‌کنی فقر در جامعه برشمرده شده است (سرتیپی، 46:1389). هرچند که امروزه با تعامل فرهنگ‌ها و گسترش ارتباطات، مساکن جدید تقلیدی بدون توجه به شرایط جغرافیایی در مکان‌های مختلف ساخته می‌شود اما به‌طورکلی می‌توان عوامل مؤثر در شکل‌گیری مسکن را به شرح زیر برشمرد:

الف)عوامل زیست‌محیطی و طبیعی (اقلیم، توپوگرافی، پوشش گیاهی، مصالح قابل‌دسترسی).

ب) عوامل اجتماعی (فرهنگ، تعداد، جمعیت، پایگاه اجتماعی، شهرنشینی).

ج) عوامل اقتصادی (سرمایه‌گذاری، درآمد خانوار، زمین، نوع معیشت).

د) عوامل سیاسی (سیستم‌های دولتی، تسهیلات بانکی و ...

ه) عوامل فنی تکنولوژی ساخت، مصالح ساختمانی (وثوقی، 1377:29).

برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری در بخش مسکن، از دیدگاه‌های مختلف موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. در نظریات توسعه و قطب رشد، مشکلات مربوط به مسکن امری گذار موقت بوده و از ملزومات برنامه‌های توسعه برشمرده می‌شود. در مقابل در مکتب وابستگی، مسائل و مشکلات بخش مسکن محصول شرایط نابرابر بوده و جریان یک‌طرفه امکانات از پیرامون به مرکز می‌باشد (اطهاری،14:1371). یکی از ابزار اصلی برنامه‌ریزی شهری، برنامه‌ریزی مسکن می‌باشد. برنامه‌ریزی مسکن جزئی از نظام برنامه‌ریزی شهری محسوب می‌شود که در آن فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جزئی از فعالیت‌های درون مکانی و واحدهای مسکونی جزئی از فضاهای تغییر شکل یافته و تطابق یافته شهری محسوب می‌شود که برحسب موضوع در چهارچوب برنامه‌ریزی مسکن موردتوجه قرار می‌گیرد (مزیدی و صفرزاده،82:1390).

به‌طورکلی ازنظر اعمال سیاست‌ها و میزان مداخله دولت‌ها در امر مسکن در بین اندیشمندان و محققان امر مسکن دو خط فکری متمایز وجود دارد؛ اقتصاد بازار و اقتصاد برنامه‌ریزی‌شده. در دیدگاه اقتصاد بازار، مسائل مسکن به سازوکار یا مکانیسم بازار سپرده‌شده و نیازهای مسکن، در سیستم بازار و از طریق بخش خصوصی فراهم می‌گردد و دولت باید از صرف بودجه در بخش مسکن امتناع ورزد (زیاری،5:1389). در دیدگاه اقتصاد برنامه‌ریزی‌شده، دولت نقش برنامه‌ریز، طراح و مجری کار را داشته و بخش مسکن جزء جدایی‌ناپذیر از سیستم عمومی برنامه‌ریزی و مدیریت اقتصادی دولت می‌باشد. در این راستا هدف برنامه‌ریزی مسکن با رویکرد توسعه پایدار شهری، سرپناه مناسب یعنی آسایش مناسب، فضای مناسب، دسترسی فیزیکی و امنیت مناسب، زیرساخت‌های اولیه‌ی مناسب از قبیل: آب‌رسانی، بهداشت و آموزش، دفع زباله، کیفیت مناسب زیست‌محیطی، عوامل بهداشتی مناسب، مکان مناسب و قابل‌دسترس ازنظر کار و تسهیلات اولیه است که همه‌ی این موارد باید با توجه به استطاعت مردم تأمین شود (پورمحمدی، 7:1385).

بدین تعبیر، توسعه و توسعه‌یافتگی همواره هدف اصلی برنامه ریزان بوده است؛ و لزوم توجه به مسکن و برنامه‌ریزی آن در راستای توسعه پایدار شهری در چهارچوب برنامه‌ریزی‌های ملی، منطقه‌ای و شهری، بیش‌ازپیش احساس می‌شود تا بهره‌گیری از دانش و تکنیک‌های برنامه‌ریزی، مشکلات شهروندان را برطرف کرده. بنابراین، برای توسعه مسکن، نه‌تنها باید نیازهای کنونی جامعه و نیازمندترین اقشار را برآورد ساخت، بلکه بایستی نیازها و چالش‌های آینده و راه‌های پیش رو را نیز شناخت. بنابراین شناخت و بررسی وضعیت شاخص‌های کمی و کیفی مسکن در جهت برنامه‌ریزی مسکن اهمیت و ضرورت دارد.

 

یافته‌های پژوهش

 نتایج مراحل مختلف اجرای تحلیل عاملی

به‌کارگیری تکنیک تحلیل عاملی شامل مراحل، تشکیل ماتریس داده‌ها، محاسبه ماتریس همبستگی، استخراج عامل‌ها، دوران عامل‌ها و نام‌گذاری عامل‌ها می‌باشد (کلین، 1994: 20).

تشکیل ماتریس داده‌ها: در پژوهش حاضر، ماتریس داده‌ها دارای 22 ستون شامل شاخص‌های مسکن و 23 ردیف شامل شهرستان‌های استان اصفهان می‌باشد. در پژوهش حاضر 23 شهرستان استان اصفهان با 22 شاخص مربوط به بخش مسکن ارزیابی می‌شوند که توسط نرم‌افزار SPSS موردسنجش و بررسی قرارگرفته‌اند.

محاسبه ماتریس همبستگی: یکی از روش‌های انتخاب متغیرهای مناسب برای تحلیل عاملی استفاده از ماتریس همبستگی است از این ماتریس برای انجام محاسبات در مراحل بعدی و دستیابی به چگونگی ارتباط درونی بین شاخص‌ها استفاده می‌شود.

 استخراج عوامل: عمل استخراج عامل‌ها با استفاده از محتویات ماتریس همبستگی بین شاخص‌ها به دست می‌آید. برای مشخص کردن معنادار بودن عوامل انتخاب‌شده در این روش، از معیار مقدار ویژه استفاده می‌گردد. در تحلیل مؤلفه‌های اصلی تنها عامل‌هایی که مقدار ویژه آن‌ها بیشتر از یک باشد به‌عنوان عامل‌های معنی‌دار در نظر گرفته می‌شود. در این تحقیق، تعداد 4 عامل از 22 شاخص فوق استخراج گردید که همگی دارای مقادیر ویژه بالای 1 بوده و جمعاً 62/97 درصد از واریانس را تشکیل می‌دهند. نتایج بررسی و تحلیل شاخص‌ها از طریق تحلیل مؤلفه‌های اصلی در جدول شماره (2) آمده است. در جدول ذیل اولین عدد مهم‌ترین عامل می‌باشد که در این تحلیل، این عامل به‌تنهایی 02/76 درصد از واریانس را تشکیل می‌دهد. مؤلفه‌های دوم تا چهارم به ترتیب مقادیر 20/14، 63/4، 76/2 درصد از واریانس را تشکیل می‌دهند.

 

جدول 2- عامل‌های استخراج‌شده، مقادیر ویژه و درصد تبیین واریانس آن‌ها از مجموعه شاخص‌ها

Component

Initial Eigenvalues

Extraction Sums of Squared Loadings

Total

% of Variance

Cumulative %

Total

% of Variance

Cumulative %

1

16.725

76.024

76.024

16.725

76.024

76.024

2

3.124

14.202

90.226

3.124

14.202

90.226

3

1.019

4.633

94.859

1.019

4.633

94.859

4

0.609

2.769

97.628

0.609

2.769

97.628

روش استخراج: تجزیه به مؤلفه‌های اصلی

 دوران عامل‌ها

یکی از مفاهیم مهم درروش تحلیل عاملی، چرخش عامل‌هاست. چرخش عامل‌ها می‌تواند از ورود برخی از متغیرها در چندین عامل مختلف جلوگیری کرده ساختار عاملی مناسب و قابل تفسیرتری ارائه دهد. بنابراین دلیل اصلی چرخش عامل‌ها دستیابی به ماتریس عاملی ساده و ازنظر تئوری معنادار و قابل تفسیرتر است (مؤمنی،202:1386). در این پژوهش، از چرخش متعامد به روش واریماکس استفاده‌شده است. این روش جمع واریانس عناصر در ماتریس بارهای عاملی را ماکزیمم می‌کند که به همین دلیل به آن واریماکس داده‌شده است. حاصل عمل چرخش، ماتریسی از عوامل دوران یافته است که در آن برای هر عامل، وزن متغیرهای مختلف مشخص بوده که بر اساس آن هر عامل به متغیرهای خاص مرتبط می‌شود. بعد از دوران عامل‌ها، درصد واریانسی که توسط هر عامل تعیین می‌گردد تغییر می‌کند، اما درصد تجمعی کل واریانس ثابت می‌ماند. جدول شماره 3 مقادیر عامل‌های استخراجی برای هر یک از متغیرها را بعد از عمل دوران نشان می‌دهد.

 

جدول 3- بارگذاری عامل‌های استخراجی از شاخص‌ها (ماتریس عوامل دوران یافته)

ردیف

شاخص‌ها

عامل‌ها

1

2

3

4

1

بعد خانوار (معکوس)

-0.116

-0.564

0.118

-0.795

2

تراکم خانوار در واحد مسکونی (معکوس)

0.124

0.009

0.956

0.048

3

تراکم نفر در واحد مسکونی (معکوس)

0.073

-0.2

0.945

0.142

4

تراکم نفر در اتاق (معکوس)

-0.178

595

-0.767

0.124

5

تراکم اتاق در واحد مسکونی

-0.278

0.06

-0.951

0.007

6

خانوارهای برخوردار از حداقل برق (برحسب درصد)

0.988

0.069

0.135

0.011

7

خانوارهای برخوردار از حداقل تلفن (برحسب درصد)

0.988

0.074

0.129

0.007

8

خانوارهای برخوردار از حداقل آب‌لوله‌کشی (برحسب درصد)

0.988

0.068

0.135

0.011

9

خانوارهای برخوردار از حداقل گاز لوله‌کشی (برحسب درصد)

0.987

0.07

0.141

0.02

10

خانوارهای برخوردار از حداقل دستگاه حرارت مرکزی (برحسب درصد)

0.974

0.135

0.109

-0.108

11

خانوارهای برخوردار از حداقل دستگاه حرارت مرکزی و برودت مرکزی (برحسب درصد)

0.982

0.096

0.126

-0.046

12

خانوارهای برخوردار از حداقل آشپزخانه (برحسب درصد)

0.988

0.069

0.134

0.012

13

خانوارهای برخوردار از حداقل حمام (برحسب درصد)

0.988

0.069

0.134

0.011

14

خانوارهای برخوردار از حداقل توالت (برحسب درصد)

0.988

0.069

0.135

0.011

ادامه جدول 3- بارگذاری عامل‌های استخراجی از شاخص‌ها (ماتریس عوامل دوران یافته)

ردیف

شاخص‌ها

عامل‌ها

1

2

3

4

15

سهم واحدهای مسکونی برحسب مصالح ساختمانی بادوام

0.986

0.008

0.123

0.051

16

سهم واحدهای مسکونی برحسب مصالح ساختمانی نیمه دوام

0.851

-0.045

0.089

0.236

17

سهم واحدهای مسکونی برحسب مصالح غیر مقاوم (معکوس)

0.91

-0.057

0.111

0.29

18

متوسط زیربنای 100 مترمربع

0.075

0.985

0.144

-0.011

19

متوسط زیربنای 200-101 مترمربع

0.069

0.987

0.133

0.021

20

متوسط زیربنای 201-300 مترمربع

0.023

0.989

0.082

0.105

21

متوسط زیربنای 500-301 مترمربع

-0.008

0.986

0.072

0.097

22

متوسط زیربنای 501 مترمربع

0.007

0.984

0.066

0.043

روش استخراج: تجزیه به مؤلفه‌های اصلی با استفاده از روش چرخش وریماکس

 

نام‌گذاری عامل‌ها

یکی دیگر از مراحل تحلیل عاملی، نام‌گذاری عامل‌های استخراجی است که در آن با توجه به میزان همبستگی هر یک از شاخص‌ها، می‌توان اسمی مناسبی را برای آن‌ها انتخاب نمود. در این قسمت به بررسی ساختار عامل‌ها و نام‌گذاری آن‌ها می‌پردازیم.

- عامل اول: مقدار ویژه این عامل 71/16 می‌باشد که به‌تنهایی 02/76 درصد از واریانس را در برمی‌گیرد و بیشترین تأثیر را در بین چهار عامل مؤثر دارد. در این عامل 12 شاخص بارگذاری شده است که 9 شاخص مربوط به تسهیلات عمومی است و سه شاخص مربوط به استحکام سازه است. بر این اساس این عامل را می‌توان عامل «زیربنایی» نامید.

- عامل دوم: مقدار ویژه این عامل 12/3 می‌باشد که 20/14 درصد از واریانس را در برمی‌گیرد. شاخص‌هایی که در این عامل بارگذاری شده‌اند همگی مربوط به مساحت زیربنای واحدهای مسکونی می‌باشند و تجمع این شاخص‌ها در یک عامل، بیانگر وجود رابطه معنی‌دار بین آن‌هاست. بدین ترتیب می‌توان با توجه به شاخص‌های بارگذاری شده این عامل را «مساحت زیربنا» نام نهاد.

- عامل سوم: مقدار ویژه این عامل 01/1 می‌باشد که 63/4 درصد از واریانس را در برمی‌گیرد. این عامل با 4 شاخص تراکم خانوار در و احد مسکونی، تراکم نفر در و احد مسکونی، معکوس تراکم نفر در اتاق و تراکم اتاق در واحد مسکونی دارای همبستگی می‌باشد و با توجه به شاخص‌های ذکرشده این عامل را می‌توان «عامل رفاهی-جمعیتی» نام‌گذاری نمود.

- عامل چهارم: مقدار ویژه این عامل 60/0 می‌باشد که 76/2 درصد از واریانس را در برمی‌گیرد. در این عامل تنها شاخص بُعد خانوار بارگذاری شده است و در بین عوامل چهارگانه کمترین تأثیر را دارد. بر این اساس این عامل را می‌توان عامل «جمعیتی» نام نهاد.

 

 سطوح برخورداری شهرستان‌های استان با استفاده از تکنیک چند معیاره ویکور

در این بخش به‌منظور رتبه‌بندی شهرستان‌های استان اصفهان از حیث شاخص‌های مسکن، از روش تصمیم‌گیری چند معیاره ویکور استفاده‌شده است و با بهره‌گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی مناطق به 5 گروه تقسیم‌بندی شده است.

برای ارزیابی و رتبه‌بندی شهرستان‌ها، ماتریس تصمیم‌گیری و وزن هریک از شاخص‌ها مشخص و سپس مراحل مختلف روش ویکور برای شهرستان‌های استان محاسبه گردید و با توجه به مقادیر Q می‌توان رتبه‌بندی نهایی را انجام داد؛ و همچنین سطح‌بندی و اولویت برنامه‌ریزی شهرستان‌ها مشخص‌شده است.

- سطح بسیار برخوردار، 4/17 درصد شهرستان‌ها در این سطح قرارگرفته‌اند؛ و شهرستان‌های اصفهان، شاهین‌شهر و میمه، خمینی‌شهر و نجف‌آباد را در برمی‌گیرد؛ و به ترتیب رتبه‌های 1 تا 4 را به خود اختصاص داده‌اند.

- سطح دوم 4/17 درصد از شهرستان‌های استان اصفهان را شامل می‌شود.

- شهرستان‌های برخوار و گلپایگان به ترتیب با ضریب ویکور 76/0 و 78/0 سطح نیمه برخوردار را به خود اختصاص داده‌اند. این سطح 69/8 درصد از شهرستان‌های استان را در برمی‌گیرد.

- سطح محروم تعداد 7 شهرستان (نائین، تیران و کرون، آران و بیدگل، چادگان، کاشان، خوروبیابانک و اردستان) را در برمی‌گیرد که 43/30 درصد از شهرستان‌های استان در این سطح جای گرفته‌اند.

- سطح بسیار محروم، شهرستان‌های دهاقان، فریدن، خوانسار، نطنز، سمیرم و فریدونشهر را شامل می‌شود و به ترتیب در رتبه‌های 18 تا 23 جای گرفته‌اند و 08/26 درصد از شهرستان‌های استان را در برمی‌گیرد.

 

جدول 4- رتبه‌بندی و سطح‌بندی شهرستان‌های استان‌های اصفهان با استفاده از مدل ویکور

نام شهرستان‌ها

Q ضریب ویکور

رتبه‌بندی

سطوح برخورداری

اولویت برنامه‌ریزی

اصفهان

0.000

1

بسیار برخوردار

اولویت پنجم برنامه‌ریزی

شاهین‌شهر و میمه

0.001

2

خمینی‌شهر

0.003

3

نجف‌آباد

0.160

4

لنجان

0.395

5

برخوردار

اولویت چهارم برنامه‌ریزی

شهرضا

0.478

6

مبارکه

0.588

7

فلاورجان

0.621

8

ادامه جدول 4- رتبه‌بندی و سطح‌بندی شهرستان‌های استان‌های اصفهان با استفاده از مدل ویکور

نام شهرستان‌ها

Q ضریب ویکور

رتبه‌بندی

سطوح برخورداری

اولویت برنامه‌ریزی

برخوار

0.764

9

نیمه برخوردار

اولویت سوم برنامه‌ریزی

گلپایگان

0.780

10

نائین

0.816

11

محروم

اولویت دوم برنامه‌ریزی

تیران و کرون

0.829

12

آران وبیدگل

0.851

13

چادگان

0.851

14

کاشان

0.851

15

خور و بیابانک

0.855

16

اردستان

0.856

17

دهاقان

0.901

18

بسیار محروم

اولویت اول برنامه‌ریزی

فریدن

0.904

19

خوانسار

0.912

20

نطنز

0.920

21

سمیرم

0.921

22

فریدون‌شهر

1.000

23

مأخذ: محاسبات نگارندگان

 

 

 

 

 نتیجه‌گیری

به‌منظور ارزیابی و تحلیل شاخص‌های مسکن در شهرستان‌های استان اصفهان، ابتدا داده‌ها و متغیرهای مرتبط جمع‌آوری و بر اساس آن‌ها شاخص‌های موردنظر به دست آمد. سپس به‌منظور اطمینان از مناسب بودن شاخص‌ها جهت استفاده از روش تحلیل عاملی، آزمون KMO انجام و به دنبال آن تحلیل فوق روی‌داده‌های مناسب انجام گرفت. همچنین با استفاده از تحلیل عاملی شاخص‌های انتخابی موردمطالعه به 4 عامل تقلیل یافتند که مجموع واریانس این عوامل 62/97 درصد می‌باشد. عامل اول، با مقدار ویژه‌ی 71/16 به‌تنهایی 02/76 درصد از واریانس را در برمی‌گیرد و بیشترین تأثیر را در بین عوامل چهارگانه دارد؛ و در بین عوامل مزبور، عامل چهارم با مقدار ویژه‌ی 60/0 و با واریانس 76/2 کمترین تأثیر را دارد. با بهره‌گیری از تکنیک ویکور شهرستان‌ها ازلحاظ شاخص‌ها رتبه‌بندی شدند و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی سطح‌بندی شهرستان‌ها از حیث شاخص‌های مسکن انجام گرفت. بر اساس نتایج حاصل از روش ویکور شهرستان‌های استان اصفهان به 5 سطح طبقه‌بندی شدند؛ و بین شهرستان‌های استان ازلحاظ شاخص‌های کمی و کیفی مسکن عدم تعادل و اختلاف بسیاری وجود دارد. به‌طوری‌که شهرستان اصفهان، شاهین‌شهر، خمینی‌شهر و نجف‌آباد به ترتیب با ضرایب 0، 001/0، 003/0 و 16/0 رتبه‌های یک تا چهار و در سطح بسیار برخوردار جای گرفته‌اند؛ و سطوح بسیار محروم شامل شهرستان‌های دهاقان، فریدن، خوانسار، نطنز، سمیرم و فریدون‌شهر با ضریب میانگین 9/0 است. بنابراین، تعداد 4 شهرستان یعنی 4/17 درصد در سطح بسیار برخوردار، 4/17 درصد در سطح برخوردار، در سطح نسبتاً برخوردار 69/8، 43/30 درصد در سطح محروم و 08/26 درصد در سطح بسیار محروم می‌باشند.

با توجه به اهمیت مقوله مسکن، لازم است برای رسیدن به وضعیت مطلوب و رفع ناهمگنی موجود، مناطقی که در سطوح پایین قرار دارند در اولویت بالاتری قرار گیرند. با در نظر گرفتن شرایط متفاوت در سطح استان، مناطقی که در سطوح همگن قرارگرفته‌اند الزاماً از شرایط طبیعی، اقتصادی، اجتماعی یکسانی برخوردار نیستند و لازم است با ارائه الگوهای مناسب برای هر منطقه برنامه‌ریزی‌های مؤثر و عملی در جهت بهبود وضعیت مسکن انجام گیرد.



[1].World Development Indicator, (2004).

1-    اطهاری، کمال (1371)، مسکن اقتصادی در مناطق مختلف شهری ایران، وزارت مسکن و شهرسازی، معاونت امور مسکن.
2-  پورمحمدی، محمدرضا (1373)، برنامه‌ریزی مسکن روش برنامه‌ریزی سیستمی، مجموعه مقالات سمینار سیاست‌های توسعه مسکن در ایران، مهرماه، وزارت مسکن و شهرسازی.
3-    پورمحمدی، محمدرضا (1385)، برنامه‌ریزی مسکن، تهران، انتشارات سمت.
4-    دلاور، علی (1384)، مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و علوم اجتماعی، انتشارات رشد، تهران.
5-  زیاری، کرامت ا... فریادپرهیز و حافظ مهدنژاد، حسن اشتری (1389)، ارزیابی مسکن گروههای درآمدی و ارائه برنامه تأمین مسکن اقشار کم‌درآمد، پژوهش‌های جغرافیایی انسانی، شماره 7.
6-  سرتیپی پور، محسن (1389)، ارزیابی و تحلیل مسکن روستایی استان سیستان و بلوچستان و پیشنهاد جهت‌گیری آتی، فصلنامه علمی و پژوهشی انجمن جغرافیای ایران، شماره 8، زمستان.
7-  شریفی، محمدرضا، خوش اخلاق و عمادزاده (1378)، تخمین تابع تقاضای مسکن با استفاده از مدل قیمت هدانیک؛ مطالعه موردی خمینی‌شهر، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره 55، 117-99.
8-    جبیب، فرح (1383)، مروری دوباره بر مسکن، فصلنامه مسکن و انقلاب، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، شماره 106.
9-    عزیزی، محمدمهدی (1384)، جایگاه شاخص‌های مسکن در فرایند برنامه‌ریزی مسکن، نشریه هنرهای زیبا، شماره 17.
10- عطایی، محمد (1389)، تصمیم‌گیری چند معیاره، دانشگاه صنعتی شاهرود.
11- حکمت نیا، حسن، انصاری، ژینوس (1391)، برنامه‌ریزی مسکن شهر میبد با رویکرد توسعه‌ی پایدار، پژوهش‌های جغرافیای انسانی، شماره 79، صص 207-191.
12- مرکز آمار ایران (1390)، سرشماری عمومی نفوس و مسکن نتایج کلی استان اصفهان.
13- مزیدی، احمد و صفرزاده، مهدی (1390)، شناسایی و رتبه‌بندی عوامل مؤثر بر کاربری اراضی مسکونی با استفاده از تکنیک‌های MADM مطالعه موردی؛ شهر یاسوج، جغرافیا و توسعه، شماره 21.
14- مومنی، منصور (1386)، تحلیل‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS، انتشارات کتاب نو، تهران.
15- وثوقی، فاطمه (1377): مسکن در خراسان، انتشارات پاز، مشهد.
16- Buckley.R& Jerry, Kalarickal, (2005)," Housing Policy in Developing Countries: Conjectures and Refutations" World Bank Res Obs (Fall 2005), 233-257.
17- Knapp, E. )1982(, Housiny Problems in Third World, University of Stutgrt.
18- Opricovic, S., and Tzeng, G.-H. (2004). Compromise solution by MCDM methods: A comparative analysis of VIKOR and TOPSIS. European Journal of Operational Research, 156(2), 445–455.
19- kaplunovsky, A. (2005),"Factor analysis in environmental studies" Journal of Science and Engineering B,Volume 2, Issues 1-2, 54- 94.
20- Kim, C, W., Phipps, T., & Anselin, L, (2003). Measuring the benefits of air qualityimprovement: A spatial hedonic approach. Journal of Environmental Economics andManagement, (45), 24-39.
21- Kline, p, (1994),"An easy guide to factor analysis" first published by Routledge, London.
22- Tyrvainen, L. (1997). The amenity value of the urban forest: An application of thehedonic pricing method. Landscape and Urban Planning, (37), 211-222.