A survey of the necessity creating a Newtown Aalishahr and its performance evaluation

Document Type : Original Article

Author

Persian Gulf University

Abstract

This paper reviews necessity of creating a new town Aalishahr and its performance evaluation, in particular, And also to review the satisfaction level of households residing in the Newtown. This research has been descriptive - analytical and method of data collection the library studies, documents and questionnaire field surveys. Research findings, according to the evidence available, This indicates that there has not been necessity for the construction of a new town, Mainly affected the urban policies of the 60s, It has been adopted and implemented based on non-expert decisions. According to information obtained from the questionnaires, The low percentage of households residing in the new town Aalishahr are Overflow crowd of Bushehr. The main reason for their migration has been low rent and low cost of land and housing in the lower limit. Also, satisfaction households residing in the Newtown has been and they tend not to permanent residence in it.

Keywords


مقدمه

طرح مسئله

از مهم‌ترین تصمیمات گرفته شده در بُعد کالبدی- فضایی و در عرصه‌ برنامه‌ریزی توسعه شهری کشور در دهه 60، مکان‌یابی، تصویب و احداث شهرهای جدید در پیرامون برخی شهرهای بزرگ یا شهرهای مراکز استان‌ها بوده است که از آن می‌توان به عنوان تصمیم‌گیری جسورانه یاد نمود. زیرا این تصمیم هم باعث اشغال و به زیرساخت بردن مساحت قابل‌توجهی از اراضی کشور گردیده و هم سرمایه‌گذاری‌های کلانی را به خود اختصاص داده است. هرچند سابقه این‌گونه اقدامات به قبل از دهه 60 (قبل از وقوع انقلاب اسلامی) برمی‌گردد و در کشور تعداد محدودی شهر نوبنیاد احداث شد، اما مسلماً فلسفه وجودی و علت غایی آن‌ها با شهرهای جدیدالاحداث زمان بعد از انقلاب اسلامی تفاوت اساسی دارد. به عبارتی روشن‌تر، شهرهای جدید احداث شده در قبل از انقلاب عمدتاً از کارکردهای صنعتی و مرکزیت اداری- سیاسی استانی برخوردار بوده‌اند، در صورتی که از دلایل و اهداف اصلی ایجاد شهرهای جدید پس از انقلاب می‌توان جذب سرریز جمعیتی شهرهای بزرگ و شهرهای اشباع شده از جمعیت، به ویژه مادرشهرهای استانی نام برد که بیشتر تحت تأثیر برآوردهای بعضاً اغراق‌آمیز حجم جمعیت کشور مبتنی بر نرخ‌ رشد بالای جمعیتی اوایل دهه 60 بوده است.

در این خصوص، برآورد شده بود که در سال 1400 کل جمعیت کشور به 130 میلیون نفر خواهد رسید که از این تعداد 96 میلیون نفر در مناطق شهری و 34 میلیون نفر در مناطق روستایی اسکان می‌یابند. بر پایه این فرض، به سطحی معادل سه برابر سطح موجود شهرها نیاز خواهد بود و در نتیجه برای پیشگیری از تخریب باغات و اراضی کشاورزی پیرامون شهرها ضرورت احداث شهرهای جدید مطرح شد (عدالت خواه، 1372: 4). بنابراین بر اساس این پیش‌گویی‌ها، در دهه 60 به بعد، ادبیات جدیدی در نظام برنامه‌ریزی و توسعه شهری، مدیریت جدیدی در ساختار تشکیلات دولتی، شهروند جدیدی در ساختار اجتماعی و فضاهای زیستی نوپایی در قالب شهرهای جدید در کشور پا به عرصه حیات گذاشتند.

در راستای اتخاذ این تصمیمات کلان، عرصه جغرافیایی استان بوشهر نیز از این‌گونه تصمیم‌گیری جسورانه بی‌نصیب نماند و در سال 1364 ضرورت احداث شهر جدیدی به نام عالیشهر در فاصله تقریبی 25 کیلومتری جنوب شرق بندر بوشهر در قالب اولین طرح جامع شهری به تصویب رسید و پس از عملیات آماده‌سازی و تدارک خدمات زیربنایی اولیه حدود سال 1372 سکونت گزینی در آن آغاز گردید. به طور قطع و یقین، از مهم‌ترین مستندات بالادست توجیه‌گر ایجاد این شهر جدید تجزیه و تحلیل‌های آماری، جمعیتی و کالبدی صورت گرفته در اولین طرح جامع شهر بوشهر (مصوب 1364) بوده است. بدین معنا که بر اساس مطالعات شهری و منطقه‌ای انجام‌شده در مقوله‌های مختلف طبیعی، اجتماعی-اقتصادی و کالبدی طرح جامع و با در نظر گرفتن نرخ رشد جمعیتی بالا (5 درصد) برای برآورد میزان جمعیت شهر بوشهر در سال‌ افق طرح و با شاخص کردن محدودیت‌های توسعه کالبدی شهر (به ویژه توسعه عمودی)، مسئله اشباع جمعیتی و کالبدی و در نتیجه موضوع سرریز جمعیتی و در نهایت لزوم هدایت و اسکان این سرریز در یک شهر جدید به میان کشیده شد. به هر حال، این شهر جدید که با مساحتی حدود 1000 هکتار و با ظرفیت جمعیت‌پذیری 100000 نفر تصویب و احداث گردیده است با گذشت بیش از 20 سال از زمان بهره‌برداری و سکونت پذیری در دستیابی به اهداف پیش‌بینی شده چندان موفق نبوده است.

بنابراین، دو مسئله اساسی در اینجا وجود دارد: نخست، بررسی ضرورت ایجاد این‌گونه مراکز زیستی در کشور و دوم میزان عملکرد و کار آیی آن دسته از شهرهایی جدیدی که تاکنون در پیرامون شهرهای موجود ساخته گردیده‌اند. بدین سبب، این دو مقوله مهم باید در اتخاذ سیاست‌های ایجاد شهرهای جدید در کشور مدنظر قرار گیرد.

            اهمیت و ضرورت پژوهش

از آنجا که ایجاد شهرهای جدید از یک سوی به‌ قیمت اشغال و مصرف منابع مختلف طبیعی کشور، اعم از زمین، آب و حتی در برخی موارد از بین رفتن چشم‌اندازهای طبیعی و اراضی حاصلخیز تمام می‌شود و از دیگر سوی سرمایه هنگفتی از منابع مالی عمومی و دولتی را به خود اختصاص می‌دهد، از این‌رو ضرورت دارد قبل از احداث این شهرها تمامی جوانب لازم به طور دقیق سنجیده و مورد ارزیابی قرار گیرد. زیرا شکست یا عدم موفقیت قابل‌قبول و مورد انتظار آن‌ها هزینه سنگینی بر منابع طبیعی و مالی کشور تحمیل می‌کند و به جای حل معضلات شهرنشینی، خود مشکلاتی دیگر بر نظام شهری و شهرسازی کشور می‌افزاید. وجود این‌گونه مسائل، ضرورت انجام پژوهش حاضر را به خوبی روشن می‌نماید.

 

اهداف پژوهش

با توجه به مسائل پیش گفته، پژوهش پیش‌رو اهدافی به شرح زیر دنبال می‌کند:

الف) بررسی ضرورت ایجاد شهر جدید عالیشهر با توجه به مستندات موجود، به ویژه طرح‌های جامع شهر بوشهر.

ب) بررسی عملکرد شهر جدید عالیشهر در جذب سرریز جمعیتی شهر بوشهر.

ج) بررسی میزان رضایت خانوارهای ساکن در شهر جدید عالیشهر.

 

فرضیه های پژوهش

بر اساس طرح مسئله و اهداف مطرح‌شده، فرضیات پژوهش به شرح زیر می‌باشد:

  1. ایجاد شهر جدید عالیشهر به عنوان نقطه سرریز جمعیتی شهر بوشهر فاقد ضرورت بوده است.
  2. تعداد زیادی از خانوارهای ساکن شهر جدید عالیشهر سرریز جمعیتی شهر بوشهر نیستند.
  3. از دلایل اصلی سکونت خانوارها در شهر جدید عالیشهر پایین بودن اجاره و ارزان بودن زمین و مسکن می‌باشد.
  4. میزان رضایت خانوارهای ساکن در شهر جدید عالیشهر در حد پایین می‌باشد و تمایلی به اقامت دایم در این شهر جدید ندارند.

 

روش تحقیق

پژوهش حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی است که در سال 1392 در شهر جدید عالیشهر واقع در شهرستان بوشهر صورت گرفته است. شیوه گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مطالعات کتابخانه‌ای و بررسی‌های میدانی بوده است. در مطالعات کتابخانه‌ای از بررسی‌ها و تحلیل‌های جمعیتی و کالبدی اولین و دومین طرح جامع شهر بوشهر و گزارشات شرکت عمران شهر جدید عالیشهر و سایر منابع مکتوب استفاده شده و در مطالعات میدانی، ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که از طریق مصاحبه تکمیل شده‌اند.

شهر جدید عالیشهر به عنوان یک جامعه آماری در نظر گرفته شده و خانوارهای ساکن در آن به عنوان افراد جامعه آماری مدنظر قرار گرفته‌اند. در این پژوهش، ابتدا از روش نمونه‌گیری چند مرحله ای برای تعیین نمونه جهت پرسشگری استفاده شده است. بر اساس نقشه حوزه بندی سرشماری مرکز آمار در سال 1390، هر حوزه به عنوان یک خوشه اصلی در نظر گرفته شده و در درون آن هر بلوک یک خوشه فرعی محسوب شده است. سپس با توجه به تعداد خانوار ساکن در هر بلوک و بر اساس فرمول کوکران، حدود 300 خانوار (واحد مسکونی) به عنوان نمونه برای پرسشگری انتخاب گردیده‌اند که با توجه به تعداد خانوار ساکن در هر حوزه، از مجموع 300 پرسشنامه، 43 پرسشنامه در حوزه 1، 58 پرسشنامه در حوزه 2، 64 پرسشنامه در حوزه 3، 75 پرسشنامه در حوزه 4 و 60 پرسشنامه در حوزه 5 با استفاده از روش نمونه‌گیری سیستماتیک توزیع و اطلاعات لازم بدست آمده است.

 

سؤالات پرسشنامه در راستای دستیابی به اهداف و فرضیات پژوهش طراحی شده‌اند که اکثر متغیرهای آن کیفی هستند. نخست برای هر متغیر یک روش ارزیابی مطرح شده و دوم اینکه برای تعریف ارزش‌های کیفی، بازه‌های کمی جهت مقایسه‌ها در نظر گرفته شده است (جدول شماره 1). در ارتباط با فرضیه اول، که بر اساس اسناد مکتوب طرح گردیده، مسلماً شرایط متفاوتی نسبت به فرضیات بعدی وجود دارد و ارزیابی آن با استناد به برآوردهای جمعیتی طرح‌های جامع شهر بوشهر و سرشماری‌های نفوس و مسکن مختلف صورت پذیرفته است.

جدول 1: متغیرها و روش‌های ارزیابی آن‌ها بر اساس فرضیات پژوهش

شماره

فرضیه های پژوهش

متغیرهای مرتبط

ارزیابی

بازه ها برای مقایسه ها

1

ایجاد شهر جدید عالیشهر به عنوان نقطه سرریز جمعیت شهر بوشهر فاقد ضرورت بوده است

عدم تحقق جمعیت پذیری شهر عالیشهر با توجه به افق طرح

 برآوردهای جمعیتی طرح‌های جامع شهر بوشهر و سرشماری‌های نفوس و مسکن

-

2

تعداد زیادی از خانوارهای ساکن شهر جدید عالیشهر سرریز جمعیتی شهر بوشهر نیستند.

 

سکونتگاه قبلی خانوار

درصد فراوانی از خانوارهایی که سکونتگاه قبلی آن‌ها بوشهر بوده است

0 تا 20 درصد= بسیار پایین

20 تا 40 درصد= پایین

40 تا 60 درصد= متوسط

0 تا 20 درصد= زیاد

0 تا 20 درصد= خیلی زیاد

3

از جمله دلایل اصلی سکونت خانوارها در شهر جدید عالیشهر پایین بودن اجاره بهاء و ارزان بودن زمین و مسکن می‌باشد

دلایل انتخاب شهر جدید عالیشهر برای سکونت

درصد فراوانی پاسخ به اجاره پایین و ارزانی زمین و مسکن در شهر جدید عالیشهر

0 تا 20 درصد= دلیل کم تأثیر

20 تا 40 درصد= یکی از دلایل

40 تا 60 درصد= از جمله دلایل اصلی

0 تا 20 درصد= مهم‌ترین دلیل

0 تا 20 درصد= تنها دلیل

4

میزان رضایت خانوارهای ساکن در شهر جدید عالیشهر در حد پایین می‌باشد و تمایلی به اقامت دایم در شهر جدید ندارند

رضایت از سکونت در شهر جدید عالیشهر، میزان کاهش مشکلات به مرور زمان، وجود تسهیلات و خدمات لازم، و ...

میانگین درصد متغیرهای «رضایت از سکونت در شهر جدید عالیشهر، میزان کاهش مشکلات به مرور زمان، وجود تسهیلات و خدمات لازم»، و ...

امتیازات طیفی یا درجه بندی: از خیلی کم تا خیلی زیاد

 

 

محدوده و قلمرو پژوهش

محدوده مورد مطالعه در این پژوهش شهر جدید عالیشهر واقع در استان بوشهر می‌باشد (شکل شماره 1). این شهر جدید در مساحتی حدود 1000 هکتار و با ظرفیت جمعیتی 100000 نفر در فاصله 25 کیلومتری جنوب شرقی بندر بوشهر در دامنه ارتفاعات معروف به کوه‌های کلاتک با شیب ملایم حدود 5/1 درصد و در مجاورت جنگل‌های گز احداث شده است. با توجه به وضعیت توپوگرافی زمین، فرم کلی این شهر به صورت خطی درآمده است.

از اهداف اصلی ایجاد شهر جدید عالیشهر همانند سایر شهرهای جدید کشور، اسکان سرریز جمعیتی مادر شهر منطقه‌ای (شهر بوشهر) بوده است و ضرورت ایجاد و مطالعات مکان‌یابی اولیه آن در قالب تحلیل‌های صورت گرفته در اولین طرح جامع بوشهر (مصوب 1364)، به ویژه با در نظر گرفتن اصول دسترسی سریع و آسان، محدودیت شعاع 16 کیلومتری نیروگاه اتمی، وجود زمین‌های پست و آبگیر در شهر بوشهر انجام گرفته است. از مهم‌ترین دلایل انتخاب مکان فعلی برای ایجاد این شهر جدید می‌توان به فراهم بودن شرایط طبیعی مناسب همچون شیب ملایم، ارتفاع بالاتر و درجه حرارت پایین‌تر نسبت به شهر بوشهر، وجود بادهای مطلوب در منطقه، وجود جنگل‌های گز در پیرامون، و همچنین دولتی بودن اراضی محدوده، دسترسی مناسب به شهر بوشهر و دسترسی آسان به تجهیزات زیربنایی اشاره نمود. در نهایت، پس از انتخاب مکان، طراحی اولیه این شهر جدید در سال 1365 آغاز و آماده سازی فاز اول آن در سال 1368 اجرا گردید (شکل شماره 2).

 

شکل 1: نقشه موقعیت شهر جدید عالیشهر در تقسیمات سیاسی- اداری استان بوشهر

 

تهیه و ترسیم: نگارنده

 

شکل 2: نقشه طرح جامع شهر جدید عالیشهر

 

مأخذ: آسمان نقشینه،1381؛ ویرایش از: نگارنده

 

 

ادبیات و مبانی نظری پژوهش

یکی از راهبردهای اساسی برای جای دادن رشد جمعیت اضافی کشورها به شکل فشرده ایجاد شهرهای جدید بوده است (Beatley, 2000: 47). در کل، گونه شناسی یا طبقه‌بندی ساده‌ای از عملیات شهرهای جدید در سراسر جهان در طول قرن بیستم می‌توان ارائه داد. نخستین مقوله مربوط به شهرهای جدیدی است که به عنوان پایتخت‌های جدید طراحی شده‌اند مانند ورسای (فرانسه)، واشنگتن (آمریکا)، کانبرا (استرالیا)، دهلی نو (هند) و برخی دیگر از علل احداث پایتخت‌های جدید را می‌توان توازن سیاسی بین مناطق، تمرکززدایی، جدا کردن قدرت از شهرهای بسیار شلوغ و نظایر این‌ها نام برد. دسته دوم، شهرهای جدیدی که به منظور شکل‌گیری فعالیت غالباً صنعتی ایجاد شده‌اند و سومین دسته شهرهای جدیدی هستند که جذب بخشی از سرریز جمعیت مناطق بزرگ شهری را به عهده دارند (مرلن،1385: 274-273).

به طور کلی، نظریه شهرهای جدید که بر اساس نظریه باغ شهر به وجود آمد از کشور انگلستان شروع شد (زیاری، 1378: 50) و در واقع این کشور آغازکننده و پیشرو برنامه‌ریزی و اجرای شهرهای جدید در قرن حاضر بوده است (ارجمندنیا، 1378: 43). بر این مبنا، بوجود آمدن شهرهای جدید انگلیسی بی خاستگاه نبوده بلکه دارای یک جریان طولانی فکری‌اند و پس از چند اجرای آزمایشی شکل گرفته‌اند. به تعبیری دیگر، شهرهای جدید انگلیسی میراث اصولی‌اند که ابنزر هاوارد در سال 1898 در کتابش با نام «فردا، راهی به سوی اصلاح واقعی» راجع به ویژگی آرمان‌شهر مطرح ساخت. همین عنوان (که در تجدید چاپ و ترجمه‌ها به باغ شهرهای فردا برگردانده شد) بیانگر بُعد جامعه آرمانی در پیشنهاد اولیه باغ شهرهاست (مرلن، 1385: 264-263). در جایی‌ دیگر به نقل از مرلن، بنای شهرهای جدید در بریتانیا را موفقیتی انکارناپذیر به شمار می‌آورد که از علل اصلی این موفقیت، می‌توان به خودکفایی مالی و حمایت دولت، اشتغال توأم با سکونت، برآورده ساختن احتیاجات مهاجران با هدف هویت بخشی به شهرهای جدید نام برد (ابراهیم زاده، 1385: 17). در مجموع، موارد عبرت‌آموز راجع به ساخت شهرهای جدید در بریتانیا به شرح زیر می‌توان خلاصه نمود:

- ساخت شهرهای جدید بخشی از سیاست برنامه‌ریزی فضایی این کشور بوده و همواره با سیاست تقویت شهرهای میانی همراه شده است.

- شهرهای جدید، اهداف توزیع موزون و عادلانه جمعیت، حمایت از عدم تمرکز صنعتی و جمعیتی، ایجاد مسکن برای افراد کم درآمد، حل مشکل سرریز جمعیت و اشتغال دنبال کرده‌اند.

- سیاست شهرهای جدید در بریتانیا نوعی برنامه‌ریزی اضطراری قلمداد می‌شود که سیاست واکنشی در برابر اضطرارهای حاصل از جنگ جهانی دوم، شلوغی، آلودگی و فرسودگی شهرهای بزرگ این کشور بوده است.

- سیاست شهرهای جدید متکی بر لوایح قانونی و طی مراحل قانون‌گذاری بوده و به مدت سه دهه حمایت همه‌جانبه دولت به همراه داشته است.

- ساخت شهرهای جدید در این کشور مرهون حاکمیت فلسفه رفاه اجتماعی در دوایر قانون‌گذاری است (تبریزی، 1385: 62).

- مفهوم محله یا دهکده شهری خودکفا ابزاری سودمند برای ساخت منطقه شهری پایدار می‌باشد که شهرهای جدید ساخته شده بعد از جنگ دوم جهانی در این کشور تا اندازه ای به این هدف دست یافته است (Moughtin, 1999:94).

 در کشور فرانسه، طراحی شهرهای جدید عمدتاً به اواخر دهه 1960 برمی‌گردد که یکی از مهم‌ترین منبع الهام آن‌ها، و چه بسا انگیزه اصلی برای طراحیشان، شهرهای جدید انگلیس بوده است (مرلن، 1385: 263). بنابراین، در سال‌های 1964-1963 سازماندهی منطقه پاریس به طور جدی‌تر مطرح گردید و سیاست ایجاد شهرهای جدید با احداث پنج شهر جدید در منطقه پاریس و چهار شهر در مناطق دیگر فرانسه طرح‌ریزی و اجرا گردید (ارجمندنیا، 1378: 39). به طور خلاصه، شیوه‌های ساخت شهرهای جدید فرانسوی در پایان دهه 1990 عبارتست از: الف) سیاست خرید املاک با توسل جستن به خرید توافقی و در صورت لزوم سلب مالکیت یا پیش‌خرید با اعتبارات بودجه‌ای و وام‌های مناسب ب)تشکیل هیئت‌های مطالعاتی و توسعه که در یک مرحله‌ گذار باید مطالعات را به انجام برسانند، فعالیت‌های اولیه را هماهنگ سازند و ایده شهر جدید را در حیطه محلی به قبولانند ج) تدابیر مختلف مالی دولت برای تسهیل ایجاد شهرهای جدید در زمینه‌های حمل‌و‌نقل، افتتاح مراکز شهری، و بهره‌مندی از طرح دانشگاه (مرلن، 1385: 280).

مسئله درخور توجه اینجاست که این سکونتگاه‌های خوابگاهی (شهرهای جدید) با همان سرعت که ساخته شدند - یعنی طی چند سال بعد از جنگ جهانی دوم (1945) - با همان سرعت هم مشکلات خود را از نظر دستیابی به خدمات شهری و ناهنجاری‌های اجتماعی نشان دادند (دهه 1950) و زمینه‌ساز پدیده‌ای می‌شوند که در دهه 1970 از آن به عنوان محله‌های دچار مشکل نام برده می‌شود. اما برای رفع این مشکلات، دولت برنامه جدیدی به نام حوزه‌های مقدم شهرنشینی عرضه می‌کند که در این حوزه‌ها سعی شده خدمات شهری لازم، مراکز خرید، امکانات بهداشتی، حمل‌و‌نقل عمومی و سایر موارد در دسترس همه مردم قرار گیرد و در عملکرد خوابگاهی این مجتمع‌ها بهبود حاصل شود (اطهاری، 1385: 24).

در آلمان، در اوایل قرن بیستم دو راهبرد برای شهرهای بزرگ مطرح شد: اولین راهبرد، تمرکززدایی و جذب مازاد طبقات کارگر و جمعیت از نواحی داخلی شهرهای شلوغ به حومه‌های پیرامونی، و دومین راهبرد، تاکید بر توسعه شهرهای مهاجرنشین که مبتنی بر عدم‌ تشویق مردم در مهاجرت از روستا به شهرهای بزرگ بود (زیاری، 1379: 43). با این حال، کشور آلمان با بنا نهادن نخستین نوشهرها در اوایل سده نوزدهم از پیشگامان اروپایی نوشهرها به شمار می‌آید، هرچند که رشد و موفقیت نوشهرها در آلمان از دید کمّی و با مفهوم ویژه شهر جدید هرگز به پای موقعیت آن در انگلستان نرسیده است. یکی از عوامل عدم توفیق نسبی نوشهرها در آلمان آسیب‌های پیاپی و جدی متأثر از جنگ‌هایی است که این کشور و شهرهای آن به تناوب متحمل شده‌ است. با وجود این، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های شهرهای جدید آلمان، استقلال اقتصادی آن‌هاست و اشتغال عمده ساکنین وابسته به صنایع یا خدمات داخل آن شهر می‌باشد (معمار،1385: 321-320). اما عدم ساخت شهرهای جدید در بیش از سی سال اخیر و همچنین رشد منفی جمعیت آلمان که عملاً نیاز به احداث شهرهای جدید را منتفی می‌سازد، به همراه دیگر شواهد موجود - مثلاً استفاده از فناوری‌های فرا صنعتی و سیستم‌های هوشمند- گواه بر این مدعاست که شهرهای جدید در این کشور به پایان راه خود رسیده‌‌اند و این اتفاق تقریباً در سراسر اروپای مرکزی رخ داده است (همان : 323).

کره جنوبی در سال 1989 سیاست احداث شهرهای جدید را به علت تورم قیمت مسکن در پیش گرفت و در این سال دولت طراحی پنج شهر جدید در اطراف سئول اعلام کرد (زیاری، 1378: 68). احداث شهرهای جدید در این کشور دارای موفقیت نسبی بوده که از علل آن می‌توان به دو مورد اساسی اشاره نمود: الف) احداث شهرهای جدید در قالب الگوهای توسعه شهری و با حمایت دولت انجام شده است. ب) سرمایه‌گذاری لازم در زمینه فرصت‌های شغلی، حمل‌و‌نقل، تأسیسات و تجهیزات زیربنایی و سایر احتیاجات معقول مهاجران پیش از اسکان در شهرهای جدید انجام شده و بعد از آن پیش فروش اراضی و فروش واحدهای مسکونی صورت گرفته است (حناچی، 1378: 94).

در شوروی سابق از دوره صنعتی شدن آن یعنی از انقلاب 1917 به بعد بیش از 800 شهر جدید ساخته شده است که به مثابه ابزاری برای پیشبرد سیاست انتقال جمعیت به سرزمین‌های دورافتاده و کمتر توسعه‌یافته محسوب می‌شدند (زیاری، 1378: 60). در مجموع، اجرای سیاست اسکان ملی از راه ایجاد شهرهای جدید در شوروی سابق با موفقیت نسبی همراه بوده که علل این موفقیت نسبی ناشی از سیاست‌های صحیح اسکان ملی این کشور بوده است. بدین مفهوم که این سکونتگاه‌ها دارای موقعیت‌های ارتباطی مناسب (به ویژه ریلی) نسبت به سایر شهرها بودند، جدایی گزینی اکولوژیکی نداشتند و کاربری‌های مختلفی در آن‌ها شکل گرفته بود. همچنین، به سیاست‌هایی همچون افزایش حقوق و ایجاد فرصت‌های شغلی در آن‌ها توجه کافی شده بود، و از همه مهم‌تر اینکه حمایت دولت را نیز با خود داشتند (ابراهیم زاده، 1385: 19-18).

در کشور مصر، یکی از مشکلات عمده همانا عدم توازن واقعی بین این دو فضاست: یکی، فضای انسان ساخت یا به اشغال‌‌ درآمده‌ی دلتای حاصلخیز، که بخش عمده فعالیت و جمعیت را در خود جای داده و 6 درصد از کل مساحت کشور را در برمی‌گیرد؛ و دیگری، فضای خالی یا صحرا که بقیه کشور را پوشش داده است. در قرون متمادی، این تعارض هرگز به صورت نوعی عدم تعادل مورد توجه قرار نگرفته است. از یک‌سو حاصلخیزی خاک متضمن غنا و سعادت شده است و از جانب دیگر، صحرا نقش زره بی‌آستین محافظ کشور و کوهستان‌های آن را ایفا کرده است. در طی قرن‌های گذشته، دل نگرانی‌های جمعیتی موجب سوق دادن مصری‌ها به سوی قطع و گسست این حلقه صحرا نشده است. اما از نیم قرن گذشته رشد سریع جمعیت بر روی زمین‌های کشاورزی نسبتاً نادر و کمیاب موجب شده است که سیاست‌گذاران خط مشی توزیع مجدد جمعیت و فعالیت را در دستور کار خود قرار دهند (الکادی، 1385: 31) و در نتیجه این کشور در سال 1972 برنامه توسعه شهری بلندپروازانه‌ای ارائه کرد. هدف اصلی این برنامه عبارت بوده است از باز توزیع جمعیت در سطح ملی، از طریق ایجاد شهرهای جدید در مناطق بیابانی (سید احمد، 1385: 361) که با احداث سه شهر جدید آغاز گردید. هدف اصلی احداث این‌گونه شهرها در این کشور، ایجاد شرایط زیست‌محیطی بهتر و الگویی برای آینده شهرهای مصر و کاهش فشارها و تمرکزهای فضایی از شهرهای قاهره و اسکندریه بود (بارادا، 1385: 28). اما آن‌ها نتوانستند سطح جمعیت قابل­قبول و سرمایه بخش خصوصی مورد نیاز برای رسیدن به توسعه خودکفا جذب نمایند. به طور کلی، دلایل اصلی عدم موفقیت شهرهای جدید کشور مصر را می­توان به شرح زیر خلاصه نمود:

- نبود تسهیلات حمل­و­نقل عمومی مناسب

- نبود پایه اقتصادی شهری قوی

- ساختار پراکنده محیط شهری

- جداسازی عملکردی کاربری‌های زمین و تک کارکردی بودن محلات

- قیمت بالای زمین و مسکن و انگیزه ناکافی برای زندگی در این شهرها (Jenks et al., 2000: 130-131).

خلاصه اینکه شهرهای جدید احداث شده در این کشور دربردارنده هزینه فراوانی بوده (زیاری، 1378: 77) و اجرای بسیاری از آن‌ها با حمایت مالی و پولی لازم، نیروی انسانی متخصص و ظرفیت و کفایت اداری لازم همراه نبوده‌اند و از این رو با شکست مواجه شده‌اند (عبدی دانشپور، 1373: 101).

هنگ‌کنگ برنامه عملیاتی شهرهای جدید خود را در اوایل دهه 60 آغاز کرد. از آن زمان تاکنون، در این کشور 9 شهر جدید طرح­ریزی شده و به مرحله بهره­برداری و جمعیت­پذیری رسیده­اند. تا امروزه، در حدود سه میلیون نفر، معادل 44 درصد از کل جمعیت کشور، در شهرهای جدید زندگی می­کنند و برآورد شده است که تا سال 2011، در حدود 1/4 میلیون نفر، معادل 51 درصد جمعیت کشور در آن زمان، در این شهرها زندگی خواهند کرد. شهرهای جدید هنگ‌کنگ تا حد زیادی در فراهم کردن محیط زندگی پیشرفته، که مثل آن نمی­توان در مناطق شهری اصلی بدست آورد، موفق بوده­اند. زیرا، تراکم‌های ساخت­و­ساز در این شهرها نسبت به مناطق شهری اصلی، به طور متوسط به میزان قابل توجه ای پایین­تر هستند. همچنین، زیر ساخت های جدید و کارآمد از جمله شبکه­های حمل­و­نقل درونی و بیرونی و تسهیلات عمومی جدید و کافی مانند مدارس، بیمارستان‌ها و مراکز اجتماعی، برای برآوردن نیازهای ساکنین، فراهم شده­اند. بیشتر از همه، فضاهای تفریحی در قالب بوستان‌ها و زمین‌های بازی و یکسری مناطق دل‌پذیر به میزان بسیار زیاد نسبت به مناطق شهری اصلی ساخته شده­اند. با وجود این، یک عنصر کمتر موفق در شهرهای جدید این کشور نبود شغل در سطح مطلوب می­باشد که در نتیجه مقدار قابل‌توجه ای رفت­و­آمد به سوی مناطق شهری اصلی به خاطر کار صورت می­گیرد (Chan, 2001: 180-181). به طور خلاصه اصول برنامه­ریزی کلیدی برخی از شهرهای جدید هنگ‌کنگ عبارتست از: توسعه مبتنی بر شبکه راه­آهن، توسعه متوازن و ترکیبی کاربری‌ها، طراحی شهری با هویت، حمل­و­نقل دوستدار محیط زیست، محلات سرسبز و پیاده‌روی‌های سرزنده و جذاب، کمینه کردن اثرات زیست­محیطی جاده­ها، حفاظت از میراث طبیعی، بهسازی میراث فرهنگی موجود در منطقه (Ibid: 186-188).

در ایران، شهرهای جدید مفهومی کاملاً جدید در سیستم برنامه­ریزی شهری است و رسماً در سال 1351 با تاسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران به عنوان بخشی از برنامه­های جامع دیده شدند (Ferdowsian, 2002: 168). بدون در نظر گرفتن مطلب فوق، احداث شهرهای جدید در کشور را می­توان به چهار دوره مشخص تقسیم کرد: 1) در فاصله بین دو جنگ جهانی یا مرحله انتقالی، شهرهای جدید بدون راهبردی مشخص و مبتنی بر کارکردهای عمده و بر پایه یک هسته روستایی تکوین می‌یابند (مانند زاهدان و نوشهر)  2) در دوره جنگ جهانی دوم تا اواسط دهه 1340، شهرهای جدید بدون راهبرد مشخص و بر پایه یک هسته شهری و مبتنی بر عملکرد تک پایه‌ای و خوابگاهی و برای توسعه صنعت نفت شکل می‌گیرد 3) از اواسط دهه 1340 تا سال 1357 شهرهای جدید با راهبرد بهره‌برداری از منابع طبیعی و بدون وجود یک هسته اولیه شکل می‌گیرند که نقش عمده آن‌ها توسعه ناحیه‌ای، ارائه مسکن و سوداگری زمین بوده است 4) پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر پایه راهبرد پالایش و ساماندهی فضایی مادر شهرهای ناحیه‌ای و ابرشهر تهران و توزیع رشد متعادل اقتصادی- اجتماعی، تعدادی شهر جدید اقماری بدون هسته اولیه و با نقش اسکان بهینه و جذب سرریز جمعیتی مناطق طراحی می‌شوند (زیاری، 1378: 99). یکی از دلایلی که در دوران بعد از انقلاب اسلامی به گسترش شهرهای جدید منجر شد، افزایش مهاجرت به سوی شهرهای بزرگ بود. به همین دلیل شهرهای جدیدی به عنوان محلی برای سرریز جمعیتی شهرهای بزرگ با تصویب هیئت دولت در سال 1364 ایجاد شدند (شیعه، 1385؛ 156).  

مطالعات و تحقیقات مختلفی که در باره شهرهای جدید در ایران انجام شده‌اند، نشان می‌دهد که این شهرها نتوانسته‌اند در جذب جمعیت مادر شهر خود تأثیر عمده‌ای داشته باشند و جمعیت بسیار کمی در آن‌ها ساکن شده‌اند (زبردست و جهانشاهلو، 1386: 8). گفته می­شود آمارها حاکی از عدم تحقق نسبی اهداف شهرهای جدید است، نسبت جمعیت ساکن با آنچه مورد انتظار بوده تفاوت بسیار دارد و نشانه­های حیات و سرزندگی شهری در شهرهای جدید کم فروغ است (امین زاده گوهرریزی و همکاران، 1391: 22). از دلایل اصلی عدم موفقیت شهرهای جدید در ایران می‌توان در سیاست‌های کلان توسعه شهری ایران و عدم هماهنگی برنامه‌ریزی‌های سطوح مختلف، ضعف مدیریتی در ساختار اداری، اجرایی این شهرها به ویژه از نظر سیستم مالی و بالاخره محدودیت‌های ناشی از خلأ هویت در شهرهای جدید جست و جو کرد (ابراهیم زاده،1385: 20).

 

آزمون فرضیه‌ها و یافته‌های پژوهش

فرضیه اول

در راستای هدف بررسی ضرورت ایجاد شهر جدید عالیشهر با توجه به مستندات موجود این فرضیه ارائه شد که ایجاد شهر جدید عالیشهر به عنوان نقطه سرریز جمعیتی شهر بوشهر فاقد ضرورت بوده است. جهت بررسی و آزمون این فرضیه، مستندات پژوهش شامل طرح‌های جامع شهر بوشهر و نتایج سرشماری‌های عمومی نفوس و مسکن می‌باشد.

در اولین طرح جامع شهر بوشهر (مصوب 1364)، با توجه به محدودیت‌ها و استعدادها و با در نظر گرفتن روند رشد جمعیت در سرشماری‌های سال‌های 1335، 1345 و 1355 و آمارگیری نمونه‌ای انجام شده توسط مهندسین مشاور تهیه‌کننده طرح در سال 1362 (آغاز مطالعات)، جمعیت این شهر در دوره‌های بعدی تا نهایتاً سال 1375 (سال افق طرح) پیش‌بینی شده است (جدول شماره 2).

جدول 2: تعداد و نرخ رشد جمعیت شهر بوشهر در دوره‌های سرشماری و برآورد مشاور در دوره‌های برنامه‌ریزی طرح

سال

تعداد جمعیت

نرخ رشد جمعیت (درصد)

1335

18412

-

1345

23547

5/2

1355

58956

2/9

1362

86800

65/5

 

1365

100480

5

1370

128240

5

1372

141380

5

1375

163675

5

مأخذ: سرشماری‌های عمومی نفوس و مسکن و برآورد مهندسین مشاور شهر و برنامه

 

 

همان طور که ملاحظه می‌شود، رشد جمعیت برآورد شده توسط مشاور در دوره برنامه‌ریزی (از سال 1365 تا 1375) معادل 5 درصد در نظر گرفته شده است که شرط رسیدن به این میزان رشد، جریان یافتن طرح‌ها و شکل‌گیری پایه‌های منطقی اقتصادی شهر و تعدیل نسبی رشد جمعیت آن قید شده است. در ادامه به منظور میزان تحقق‌پذیری پیش بینی‌های جمعیتی انجام شده در طرح جامع، تعداد و نرخ رشد جمعیت برآورد شده با تعداد و نرخ رشد جمعیت بدست آمده از سرشماری‌های عمومی نفوس و مسکن مقایسه شده است (جدول شماره 3 ) که به طور خلاصه نتایج زیر بدست آمده است:

جدول 3: مقایسه تعداد و نرخ رشد جمعیت برآورد شده در طرح جامع با تعداد و نرخ رشد جمعیت بدست آمده از سرشماری‌های رسمی

 

سال

تعداد جمعیت برآورد شده طرح جامع بوشهر

نرخ رشد جمعیت برآورد شده طرح جامع (درصد)

تعداد جمیعت در سرشماری‌های رسمی

نرخ رشد جمعیت سرشماری‌های رسمی

تفاضل جمعیت

برآورد شده با جمعیت سرشماری شده

تفاضل نرخ رشد

برآورد شده با جمعیت سرشماری شده

1355

-

-

58893

-

-

-

1362

86800

65/5

-

-

-

-

1365

100480

5

120878

5/7

20398 -

5/2 -

1370

128240

5

-

-

-

-

1372

141380

5

-

-

-

-

1375

 

163675

5

143775

4/1

19900+

6/3+

1385

-

-

169966

7/1

-

-

مأخذ: سرشماری‌های عمومی نفوس و مسکن، مهندسین مشاور شهر و برنامه و محاسبات نگارنده

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

- تعداد جمعیت برآورد شده در طرح جامع بوشهر بر اساس نرخ رشد جمعیت شهر در گذشته بوده است. بنابراین، در سال 1365 جمعیت شهر با نرخ رشد 5 درصد حدود 100480 نفر پیش‌بینی شده است. در همین سال، بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن جمعیت شهر بوشهر با نرخ رشد 5/7 درصدی به 120878 نفر می‌رسد. به عبارتی دیگر، در این سال نرخ رشد جمعیت با تفاضل 5/2 درصد بالاتر از برآورد طرح جامع بوده و در این طرح حدود 20398 نفر کمتر برآورد شده است. از دلایل عمده بالا بودن رشد جمعیت در این دوره می‌توان مهاجرپذیری شهر (عمدتاً از استان خوزستان به دلیل وقوع جنگ تحمیلی) و همچنین افزایش نرخ رشد طبیعی جمعیت (ناشی از سیاست‌های جمعیتی بعد از انقلاب) نام برد.

- در سال 1375 (سال افق برآورد جمعیت در طرح جامع) جمعیت این شهر با تداوم نرخ رشد ثابت 5 درصدی معادل 163675 نفر پیش‌بینی شده است. این در حالیست که طبق داده‌های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1375 جمعیت کل شهر بوشهر با کاهش شدید نرخ رشد نسبت به دوره قبل (4/1 درصد) به 143775 نفر می‌رسد. به عبارت دیگر، در این سال نرخ رشد جمعیت رسمی شهر، با تفاضل 6/3 درصد، بسیار پایین‌تر از برآورد طرح جامع بوده و 19900 نفر بیشتر برآورد گردیده است. جالب اینکه، جمعیت مورد پیش‌بینی طرح جامع برای سال 1375 با اختلاف بسیار اندکی در ده سال بعد یعنی سال 1385 تحقق می‌پذیرد.

نکته مهم بر اساس گزارش طرح جامع این است که: به منظور برآورد سطح مورد نیاز جمعیت شهری در طی دوره‌های برنامه‌ریزی فرض بر این بوده که روند افزایش جمعیت طبق برآورد طرح جامع به واقعیت بپیوند. در این صورت اراضی شهری موجود کفاف سطوح لازم مسکونی و کلیه خدمات شهری، بجز چند مورد خاص مانند صنایع، کشتارگاه و گورستان که با رعایت ضوابطی در محدوده استحفاظی پیش‌بینی گردیده‌اند، خواهد داد و در سال 1370 (یعنی با فرض جمعیت 128240 نفر) موضوع سرریز جمعیت و لزوم اسکان آن‌ها در شهر جدید مطرح می‌شود (شهر‌ و‌ برنامه، 1364: 24). بنابراین، در نتیجه این برآوردها و تحلیل‌های جمعیتی و کالبدی صورت گرفته، ضرورت احداث شهری جدید در پیرامون شهر بوشهر مطرح و به تصویب می‌رسد که جمعیت نهایی آن حدود 100000 نفر پیش‌بینی شده است.

- در سال 1388 دومین طرح جامع بوشهر (طرح تجدیدنظر) با افق سال 1400 به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران می‌رسد. در این طرح، نخست با توجه به روند روبه رشد اقتصاد بوشهر، پذیرش میزان 5/0 درصد مهاجر در محاسبات جمعیتی لحاظ شده و بدین ترتیب با توجه به رشد طبیعی جمعیت نرخ رشد جمعیت شهر تا افق 1400 معادل 4/1 درصد و تعداد جمعیت آن 208846 نفر پیش‌بینی شده است. سپس، توان و ظرفیت جمعیت‌پذیری این شهر را به طور بالفعل و بالقوه و به صورت جداگانه به شرح ذیل محاسبه نموده است:

برای تعیین میزان جمعیت‌پذیری بالفعل بوشهر نخست به نقش شهر و ویژگی‌های کاربری اراضی نواحی مختلف آن توجه شده و در گام بعدی به سهم کاربری‌های مسکونی در یک ناحیه و تعیین نسبت کاربری‌های مسکونی و غیرمسکونی و همچنین تعیین سهم راه‌ها و معابر در بلوک‌های شهری و نیز روند تحولات ساخت‌و‌ساز طی دوره پنج ساله گذشته پرداخته شده است، که با در نظر گرفتن احداث هر واحد مسکونی به ازای 80 مترمربع عرصه زمین، میزان جمعیت‌پذیری بالفعل شهر بوشهر در هفت ناحیه آن 329056 نفر خواهد بود. بر این مبنا و با در نظر گرفتن جمعیت در محدوده حریم 7 تا 10 کیلومتری نیروگاه اتمی، که با توجه به سیاست‌های خاص جمعیتی حدود 36959 نفر جمعیت برای آن‌ها در نظر گرفته شده است، ظرفیت جمعیت‌پذیری بالفعل شهر بوشهر در محدوده طرح توسعه تا افق طرح حدود 366000 نفر خواهد بود.

در بحث ظرفیت پذیری بالقوه جمعیت، بیشتر موضوعات به میزان توانایی‌ها و قابلیت‌های اقتصادی و اجتماعی شهر مربوط می‌شود. تراکم جمعیتی بالا موجب تقلیل هزینه زیرساخت‌های شهری می‌شود و در عوض معضلات اجتماعی و اقتصادی فراوانی را به دنبال خواهد داشت. بر همین اساس توانایی ظرفیت جمعیت‌پذیری شهر بوشهر دارای محدودیت‌هایی است که مسائلی همچون عوامل طبیعی (شیب کم، زه کشی نامناسب، محصوریت دریا و ... ) و زیر ساختاری را شامل می‌شود. میزان تراکم پیشنهادی نیز با توجه به این محدودیت‌ها ارائه می‌شود و میانگین تعداد طبقات در هر قطعه و تعداد واحدها در هر طبقه، بعد خانوارهای آینده شهر و نقش عملکردی محلات و نواحی در این امر موثر می‌باشند. مرکزیت استان نیز به عنوان یکی از فاکتورهای جذب جمعیت حائز اهمیت می‌باشد، زیرا توانایی‌های خدماتی و خدمات‌رسانی شهر را افزایش داده و در نتیجه ظرفیت پذیری جمعیت را نیز بالا خواهد برد. بنابراین، میانگین 5/3 طبقه و 1 واحد در هر طبقه با توجه به مطالعات توزیع جمعیت در افق برنامه، استانداردهای سرانه و سطوح، مساحت مسکونی شهر و همچنین بعد خانوار 5/4 نفر در هر واحد تراکم متوسطی برای شهر بوشهر می‌باشد که در نهایت این تراکم ظرفیتی خواهد بود که این شهر بیشتر از آن توانایی پذیرش جمعیت نخواهد داشت؛ لذا با توجه به عوامل مذکور ظرفیت نهایی (بالقوه) جمعیت‌پذیری شهر بوشهر حدود 503110 نفر خواهد بود (شهر و برنامه، 1387: 70-69).

بنابراین، یافته‌های مطالعه، این فرضیه پژوهش را که ایجاد شهر جدید عالیشهر به عنوان نقطه سرریز جمعیت شهر بوشهر فاقد ضرورت بوده است، تایید می‌نماید. به تعبیری دیگر، ایجاد یک شهر جدید برای شهری کوچک اندازه‌ای مانند بوشهر غیرمنطقی به نظر می‌رسد و عمدتاً تحت تأثیر سیاست‌های توسعه شهری دهه 60 و بر پایه یک تصمیم عجولانه و غیر کارشناسانه صورت پذیرفته است.

تایید این فرضیه با روند و وضعیت جمعیت‌پذیری شهر جدید عالیشهر نیز قوّت می‌گیرد. به این معنی که شهری که با ظرفیت 100000 نفر برای افق زمانی 1395 احداث گردیده طبق آخرین سرشماری رسمی در سال 1390، تنها حدود 12820 نفر در خود جای داده است. اگر این تعداد جمعیت را به تعداد سال‌های فعالیت این شهر (از سال 1370 تا 1390) تقسیم نماییم به طور میانگین هر سال حدود 640 نفر به جمعیت این شهر اضافه شده است.

 

فرضیه دوم

در راستای هدف بررسی میزان جذب سرریز جمعیت شهر بوشهر در شهر جدید عالیشهر این فرضیه مطرح گردید که تعداد زیادی از خانوارهای ساکن شهر جدید عالیشهر سرریز جمعیتی شهر بوشهر نیستند. برای آزمون این فرضیه، بررسی اطلاعات مربوط به محل اسکان قبلی خانوارهای مورد بررسی نشان می‌دهد که 8/38 درصد این خانوارها از شهر بوشهر به شهر جدید عالیشهر نقل مکان کرده‌اند. با مقایسه مجموع مقادیر این متغیر با بازه‌های بیان شده در جدول شماره 1، این فرضیه تایید می‌شود و یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که: درصد پایینی از خانوارهای ساکن در شهر جدید عالیشهر سرریز جمعیتی شهر بوشهر هستند.

جدول 4: توزیع خانوارها بر حسب سکونتگاه قبلی خانوار

سکونتگاه قبلی

فراوانی

درصد

شهر بوشهر

116

 

8/38

خارج از استان

83

8/27

شهرهای استان بوشهر

 

66

 

1/21

 

روستاهای استان بوشهر

 

35

7/11

جمع

 

300

100

مأخذ: یافته های پژوهش

 

فرضیه سوم

برای بررسی هدف سوم، یعنی بررسی مهم‌ترین دلایل مهاجرت خانوارهای ساکن به شهر جدید عالیشهر، این فرضیه مطرح گردید که از جمله دلایل اصلی سکونت خانوارها در شهر جدید عالیشهر پایین بودن اجاره بهاء و ارزان بودن زمین و مسکن می‌باشد. داده‌های مستخرج از پرسشنامه‌ها در پاسخ به این سؤال که دلیل عمده‌ی مهاجرت خانوارهای مورد بررسی به شهر جدید عالیشهر چه بوده است، نشان می‌دهد که در بین دلایل ذکر شده بالاترین درصد فراوانی، متعلق به دلایل اجاره پایین با 22 درصد و ارزان بودن زمین و مسکن با 19 درصد (در مجموع 41 درصد) در این شهر جدید است. با مقایسه‌ مقدار این متغیر با بازه‌های بیان شده در جدول شماره 1، یافته‌های این بررسی فرضیه‌ی فوق را تایید می‌نماید.

 

جدول 5: دلایل مهاجرت خانوارها به شهر جدید عالیشهر

دلیل مهاجرت به شهر جدید عالیشهر

فراوانی

درصد

اجاره پایین

66

22

ارزان بودن زمین و مسکن

57

19

واگذاری توسط تعاونی یا سازمان

49

3/16

نزدیکی به محل کار

45

15

شرایط بهتر زندگی

42

14

اشتغال

24

8

نزدیکی به اقوام

10

3/3

به اجبار

7

3/2

جمع

300

100

مأخذ: یافته های پژوهش

 

فرضیه چهارم

به منظور بررسی هدف چهارم، یعنی میزان رضایت خانوارهای ساکن در شهر جدید عالیشهر، این فرضیه مطرح گردید که میزان رضایت خانوارهای ساکن در شهر جدید عالیشهر در حد پایین می‌باشد و تمایلی به اقامت دایم در این شهر جدید ندارند. برای آزمون این فرضیه، با استفاده از اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه‌ها که سؤال‌هایی در ارتباط با عملکردهای شهری شامل رضایت از سکونت در شهر جدید، میزان کاهش مشکلات به مرور زمان، وجود تسهیلات و خدمات لازم، و ... از ساکنان پرسیده شده است، به سنجش میزان رضایتمندی آن‌ها از شهر جدید عالیشهر پرداخته‌ایم. در جدول شماره 6، جمع گزینه‌های خیلی کم و کم برابر با 1/40 درصد از میانگین درصد متغیرها بوده و همچنین بر اساس جدول شماره 7، حدود 3/60 درصد از کل خانوارهای نمونه تمایلی به ماندن در شهر جدید ندارند و در اولین فرصت از این شهر می‌روند. بنابراین، یافته‌های این بررسی فرضیه چهارم را تایید می‌نماید.

 

جدول 6: توزیع خانوارهای نمونه بر حسب میزان رضایتمندی از شهر جدید عالیشهر

متغیرها

 

 

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

جمع

رضایت از سکونت در شهر جدید عالیشهر

فراوانی

24

46

160

60

10

300

درصد

8

3/15

3/53

20

3/3

100

کاسته از مشکلات به مرور زمان در شهر جدید عالیشهر

فراوانی

37

111

117

33

2

300

درصد

3/12

37

39

11

7/0

100

وجود تسهیلات و خدمات لازم در شهر جدید از نظر شهروندان

فراوانی

101

129

65

5

0

300

درصد

7/33

43

7/21

7/1

0

100

میزان رضایت ساکنان از شهروندان شهر جدید عالیشهر

فراوانی

10

25

89

139

37

300

درصد

3/3

3/8

7/29

3/46

3/12

100

میزان احساس تعلق مکانی ساکنان به شهر جدید عالیشهر

فراوانی

55

67

126

47

5

300

درصد

3/18

3/22

42

7/15

7/1

100

برآوردن انتظارات ساکنان شهر جدید عالیشهر از این مکان

فراوانی

36

120

136

8

0

300

درصد

12

40

3/45

7/2

0

100

میزان رضایت از آسایش و امنیت موجود در شهر جدید عالیشهر

فراوانی

24

56

108

107

5

300

درصد

8

7/18

36

7/35

7/1

100

میانگین درصد متغیرها

درصد

7/13

4/26

1/38

19

8/2

100

مأخذ: یافته های پژوهش

 

جدول 7: توزیع خانوارهای نمونه بر حسب قصد و تمایل به ماندن در شهر جدید عالیشهر

قصد و تمایل به ماندن در شهر جدید

فراوانی

درصد

در اولین فرصت که بتوانیم از این شهر می‌رویم

181

3/60

قصد داریم که بمانیم

104

7/34

نمی‌دانیم

15

5

جمع

300

100

مأخذ: یافته های پژوهش

 

 

نتیجه‌گیری

مقاله حاضر به بررسی ضرورت ایجاد شهر جدید عالیشهر، عملکرد این شهر جدید در جذب سرریز جمعیتی شهر بوشهر و میزان رضایت خانوارهای ساکن در آن شهر می‌پردازد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که بر اساس روند افزایش جمعیت شهر بوشهر، ایجاد شهر جدید عالیشهر به عنوان نقطه سرریز جمعیتی شهر بوشهر فاقد ضرورت بوده است. به تعبیری دیگر، ایجاد یک شهر جدید برای شهری کوچک مانند بوشهر غیرمنطقی به نظر می‌رسد و عمدتاً تحت تأثیر سیاست‌های توسعه شهری دهه 60 و بر پایه تصمیمی عجولانه و غیر کارشناسانه صورت پذیرفته است. همچنین مشخص شد که درصد پایینی از خانوارهای ساکن در شهر جدید عالیشهر سرریز جمعیتی شهر بوشهر هستند. به عبارت دیگر، سکونتگاه قبلی درصد بالایی از خانوارهای ساکن در شهر جدید عالیشهر خارج از شهر بوشهر بوده که از دلایل مهم مهاجرت آن‌ها به این شهر جدید اجاره بهاء پایین و ارزان بودن زمین و مسکن می‌باشد. میزان رضایت خانوارهای ساکن در شهر جدید عالیشهر در حد پایینی قرار دارد و تمایلی به اقامت دایم در این شهر جدید ندارند. در مجموع، شهر جدید عالیشهر با گذشت حدود 25 سال از زمان ساخت و سکونت پذیری آن در دستیابی به اهداف پیش‌بینی شده چندان موفق نبوده و از برنامه مصوّب خود، به ویژه در امر جمعیت‌پذیری، عقب بوده و به همین دلیل است که از لحاظ قانونی و در سرشماری‌های عمومی نفوس و مسکن (آخرین آن سال 1390) از آن به عنوان یک سکونتگاه روستایی، و نه شهری، نام برده شده است.

از یافته‌های این پژوهش سه نتیجه کلی نیز می‌توان حاصل نمود. نخست، باید به ظرفیت‌های بالقوه جمعیت‌پذیری شهرهای موجود کشور، به ویژه شهرهای متوسط و کوچک، توجه خاص نمود و به آن اولویت داد. این مهم، می‌تواند از طریق اعمال سیاست توسعه درون شهری و با تاکید خاص بر نوسازی و بازسازی بافت‌های فرسوده و تبدیل اراضی با کاربری غیر شهری به کاربری‌های شهری انجام پذیرد که در این صورت جمعیت قابل توجهی در محدوده فعلی شهرها می‌تواند جای گیرد بدون اینکه نیازی به گسترش افقی شهرها و یا ساخت شهرهای جدید احساس شود. دوم، در شرایطی که ایجاد شهر جدید اجتناب ناپذیر باشد، لازم است این اقدام با مطالعات دقیق منطقه‌ای و منطبق با اصول آمایش سرزمین صورت پذیرد تا از هدر رفت سرمایه‌های انسانی و طبیعی کشور جلوگیری به عمل آید؛ و نکته سوم اینکه، شهرهای جدیدی که تاکنون در سطح کشور احداث گردیده‌اند و به بهره‌برداری و جمعیت‌پذیری رسیده‌اند باید با اتخاذ راهبردهایی از جمله با فراهم نمودن تسهیلات و خدمات لازم و ایجاد اشتغال پایدار به مقوله‌های رضایت ساکنین و ماندگاری آن‌ها توجه ویژه نمود.

1- آسمان ­نقشینه، مهندسین مشاور، (1381)، بازنگری ساختار فضایی و مطالعات طرح تفصیلی شهر جدید عالیشهر، شرکت عمران شهر جدید عالیشهر.
2- ابراهیم­زاده، عیسی و محمد نگهبان مروی، (1385)، ضرورت ایجاد شهرهای جدید و تحولات آن‌ها در دوره متأخر، مجموعه مقالات طرح‌های توسعه شهری، اقتصاد، مدیریت، حمل‌و‌نقل و ترافیک در شهرهای جدید، شرکت عمران شهرهای جدید.
3- ارجمندنیا، اصغر، (1378)، تجربه فرانسه در ساخت شهرهای جدید، مجله معماری و شهرسازی، دوره پنجم، شماره 27.
4- اطهاری، جمال، (1385)، بیلان شهرهای جدید منطقه پاریس بزرگ، مجموعه مقالات تجارب ایجاد شهرهای جدید در ایران و جهان، شرکت عمران شهرهای جدید.
5- الکادی، جلیله، (1385)، شهرهای جدید در مصر؛ ابزاری کارآمد برای تسخیر صحرا؟، مجموعه مقالات تجارب ایجاد شهرهای جدید در ایران و جهان، شرکت عمران شهرهای جدید.
6- امین زاده گوهرریزی، بهرام، مینا روشن و سیامک بدر، (1391)، ارزیابی تطبیقی روش‌های مکان یابی شهرهای جدید در ایران (دهه 60 تا 80)، باغ نظر، سال نهم، شماره 23.
7- بارادا، الف، (1385)، برنامه شهرهای جدید در مصر بررسی نقادانه، مجموعه مقالات طرح‌های توسعه شهری، اقتصاد، مدیریت، حمل‌و‌نقل و ترافیک در شهرهای جدید، شرکت عمران شهرهای جدید.
8- تبریزی، جلال، (1385)، نگاهی به مبانی نظری ساخت شهرهای جدید در ایران، مجموعه مقالات تجارب ایجاد شهرهای جدید در ایران و جهان، شرکت عمران شهرهای جدید.
9- حناچی، سیمین، (1378)، تجربه شهرهای جدید در کره جنوبی، مجله آبادی، سال هشتم، شماره‌های 29، 30 و 31، وزارت مسکن و شهرسازی.
10- زبردست، اسفندیار و لعلا جهانشاهلو، (1386)، بررسی عملکرد شهر جدید هشتگرد در جذب سرریز جمعیت، مجله جغرافیا و توسعه، شماره 10.
11- زیاری، کرامت‌الله، (1378)، برنامه‌ریزی شهرهای جدید، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت).
12- سیّداحمد، سیّدمحمد، (1385)، شهرهای جدید مصر از خط مشی تا اجرا در طول 25 سال، مجموعه مقالات طرح‌های توسعه شهری، اقتصاد، مدیریت، حمل‌و‌نقل و ترافیک در شهرهای جدید، شرکت عمران شهرهای جدید.
13- شهر و برنامه، مهندسین مشاور، (1364)، طرح جامع بوشهر، اداره کل مسکن و شهرسازی استان بوشهر.
14- شهر و برنامه، مهندسین مشاور، (1387)، طرح تجدیدنظر در طرح جامع بوشهر، سازمان مسکن و شهرسازی استان بوشهر.
15- شیعه، اسماعیل، (1385)، موقعیت شهرهای جدید ایران به نسبت شهرهای اصلی و بررسی مسائل پایداری آن‌ها، مجموعه مقالات طرح‌های توسعه شهری، اقتصاد، مدیریت، حمل‌و‌نقل و ترافیک در شهرهای جدید، شرکت عمران شهرهای جدید.
16- عبدی دانشپور، زهره، (1373)، بررسی و تحلیل قیاسی شهرهای جدید در کشورهای توسعه‌یافته و در حال‌ توسعه، مجموعه مقالات شهرهای جدید فرهنگی جدید در شهرنشینی، جلد اول، شرکت عمران شهرهای جدید.
17- عدالت‌خواه، محمد، (1372)، نگاهی بر تجربه اهداف شهرهای جدید در ایران، سمینار توسعه شهری و شهرهای جدید، وزارت مسکن و شهرسازی.
18- مرلن، پی‌ یر، (1385)، شهرهای جدید در سراسر جهان، جستاری در گونه شناسی شهرهای جدید، مجموعه مقالات تجارب ایجاد شهرهای جدید در ایران و جهان، شرکت عمران شهرهای جدید.
19- معمار، پریا، (1385)، شهرهای جدید آلمان و درس‌هایی برای شهرهای جدید ایران، مجموعه مقالات تجارب ایجاد شهرهای جدید در ایران و جهان، شرکت عمران شهرهای جدید.
20. Beatley, Timothy, (2000), Green Urbanism: Learning from European Cities, Island Press.
21. Chan, Pun Chung, (2001), New Towns in Hong Kong: Planning for the Next Generation, Spon Press.
22. Ferdowsian, Fereshteh, (2002), Modern and Traditional Urban Design Concepts and Principles in Iran, University of Stuttgart, Institute of Urban Planning.
23.Jenks, Mike, et al, (2000), Compact Cities: Sustainable Urban Forms for Developing Countries, Spon Press.
24. Moughtin, Cliff, et al, (1999 ),Urban Design: Method and Techniques, Architectural Press.