The role of the hidden work of women in rural household welfare (Case study: Rural women in Hamoon city)

Document Type : Original Article

Authors

University of Zabol

Abstract

The women constitute nearly half of the rural population and In spite of the poor conditions social, economic, and cultural play significant role in society. Women, in addition to management responsibility at home and training children also participate in agricultural activities. Unfortunately, despite the efforts of women in rural societies, the role of these groups is often overlooked in economic and productive activities. With this attitudes, objective of this paper is examines the role of women hidden work in the welfare of rural households in Hamoon city. Materials and Methods are based of study of Sources of evidence, Reviews and the fieldwork and completing the questionnaires. Data were analyzed using SPSS statistical software. In this regard, the data associated with the activities of rural women in agriculture and animal husbandry was collected during monthly periods, then the amount of income (in the form of wages), was estimated. Continue to investigate the role of rural women hidden work (according to the adjustment of confounder’s factors of spouse income) at the welfare of households. Results show that the estimate of monetary value of farming and animal husbandry of rural women hidden work is from the average monthly 7405000 rails’. Also between 4 incomes groups of rural households and rural women hidden work are observed significant differences. We suggest: Considering that rural women hidden work is the heart of the family economy, making culture are needed to illustrate the value of these services that is undeniable in national production volume. And the government with supporting of early production efficiency small projects and providing of financial facilities for the use of these force of Humanities.

Keywords


مقدمه

نیل به اهداف توسعه روستایی، بدون شناخت وضعیت موجود جامعه روستایی و گروه­های موجود در آن ممکن نخواهد بود. در این بین شناسایی آن گروه از افراد جامعه روستایی که در برنامه­های توسعه روستایی کمتر مورد توجه قرار گرفته­اند، حائز اهمیت بیشتری است. به اعتقاد اکثر صاحب­نظران مسائل توسعه روستایی، زنان روستایی، یکی از گروه‌های موجود در جوامع روستایی هستند که بنا به دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کمتر مورد توجه برنامه ریزان و دست اندرکاران مسائل توسعه روستایی واقع شده‌اند. متأسفانه این مسأله در کشورهای جهان سوم بیشتر قابل لمس است و کشور ما نیز از این منظر مستثنا نیست (مهندسان مشاور جامع ایران، 1372: 1). این در حالی است که زنان حدود نیمی از جمعیت جامعه روستایی را تشکیل می‌دهند و دارای وظایف و نقش‌های متعددی هستند. زنان روستایی با انجام فعالیت‌های خانه­داری( پخت و پز، شست و شو، نگهداری و محافظت از بچه­ها و غیره) و فعالیت­های بیرون از منزل (کشاورزی، دام‌پروری) نقش مهمی را در رسیدن به توسعه روستایی به عهده دارند (نوری و علی­محمدی، 1388: 93). در اغلب کشورها، تعداد وظایف مردان در دوران جوانی و بزرگ­سالی زیاد است، ولی وظایف آنان با تغییر سن تغییر می­کند، به طور مشابهی، کار دختران و زنان در سنین پایین آغاز و مسؤولیت‌های آنان با بزرگ­تر شدن­شان افزایش می‌یابد. زنان در بزرگ­سالی کاملاً به سمت فعالیت‌های تولیدی کشیده می­شوند و حتی در سال­خوردگی نیز مشغول تولید هستند (حاجیلو و خانی، 1387: 156). زن روستایی معمولاً در همه کارهایی که مرد روستایی (با رعایت ملاحظات تقسیم کار) انجام می­دهد مشارکت دارد، اما مرد روستایی در انجام همه کارهایی که زن روستایی انجام می­دهد مشارکت ندارد (بوذرجمهری و همکاران، 1389: 62). زنان گذشته از نقش خانه­داری و نقش تعیین کننده­ای که هم­زمان با کمک در فعالیت­های اقتصادی خانواده ایفا می­کنند، نیروهای نامرئی هستند که معمولاً نه تنها حقوق و دستمزد دریافت نمی­کنند، بلکه فعالیت اقتصادی آنان به رسمیت شناخته نمی‌شود و یا اصلاً به حساب نمی­آید (نوری و علی­محمدی، 1388: 94). و جای تأسف بیشتر آن که این نقش را نه خود و نه دیگران و نه برنامه‌ریزان کشاورزی باور دارند و همچنان به عنوان شرکای «نامرئی» هستند. زیرا در نظام­های اقتصاد سنتی و بهره­برداری­های خانوادگی، مشارکت زنان در کشاورزی جزو وظایف آن­ها است و پاداش اقتصادی دریافت نمی­کنند (بوذرجمهری و همکاران، 1389: 72). در حالی که کار مولد پرداخت نشده زنان روستایی، هم در افزایش درآمد خانواده و هم در کاهش هزینه­های تولید و تشکیل سرمایه، تأثیری بسزا دارد (صالحین، 1382: 36). آمارهای صرف وقت که به تمامی کارها، چه فعالیت­های اقتصادی با پرداخت، یا بدون پرداخت و یا کار خانه بدون پرداخت، این حقیقت را آشکار می­کنند که زنان چه در مناطق پیشرفته و یا در حال پیشرفت، زمان بیشتری را به کار اختصاص می­دهند تا مردان، بجز آمریکای شمالی و استرالیا که ساعت­های کار تقریباً مساوی است. در آفریقا و آسیا این تفاوت­ها بیشتر آشکار می‌شود. بنابراین، چنان­چه ساعات صرف شده مربوط به کارهای خانه برای زنان احتساب گردد، میزان فعالیت زنان در آمارهای منتشره باید بسیار بالاتر از مردان باشد. ولی در همه کشورها، فعالیت اقتصادی کاری محسوب می‌شود که در برابر آن مزد دریافت شود، و چون زنان برای کارهای مربوط به خانه مزدی دریافت نمی‌کنند، لذا کار آنان فعالیت محسوب نمی‌گردد، در حالی که اگر انجام این خدمات توسط مؤسسات و سازمان‌های دیگر انجام گردد، هزینه بسیار بالایی را برای خانواده در بر خواهد داشت. در زمینه عدم دریافت مزد در قبال کار خانه از سوی زنان می‌بایست اضافه نمود، فعالیت آن­ها تولید درآمد می‌کند، ولی این درآمد پوشیده و پنهان است، پولی نیست که مستقیم به دست او بدهند، پولی است که به علت زحمات او در جیب خانواده می‌ماند، تا برای رفاه همه خرج شود. زیرا اگر زن خانه به دلایل عدیده کار خانه داری را انجام ندهند، آن خانواده ناگزیر می‌شود با پرداخت مبلغی از درآمد خانواده فردی را برای انجام امور به استخدام درآورد (مرکز امور مشارکت زنان، 1381: 166-164). بدین ترتیب تاکنون مطالعه­ای برای برآورد میزان درآمد کار پنهان زنان روستایی در صورت دریافت دستمزد، و بررسی نقش این فعالیت‌ها در رفاه خانوارهای روستایی صورت نگرفته است. لذا هدف از این پژوهش برآورد درآمد و نقش کار پنهان زنان در رفاه خانوارهای روستایی شهرستان هامون است. با توجه به موارد ذکر شده این پرسش‌ها مطرح می‌شود که:

1- درآمد زنان روستایی از کار در خانواده در صورت دریافت دستمزد چه مقدار است؟

2- بین میزان کار پنهان زنان روستایی و سطح رفاه خانوارها (با توجه به درآمد همسر) تفاوت معناداری دیده می‌شود.

 

مبانی نظری

ویل دورانت[1] می‌گوید: « در اجتماعات روستایی قسمت اعظم ترقیات اقتصادی به دست زنان اتفاق افتاده نه مردان، در آن هنگام که قرن­های متمادی مردان دائماً به طریق­های کهن خود به شکار اشتغال داشتند، زن در اطراف خیمه‌ها زراعت را ترقی می‌داده و هزاران هنر خانگی ایجاد می‌کرده که هر یک روزی پایه صنعت بسیار مهمی شده‌اند» (آجیلی و قربانی کلاهی، 1387: 99).

فعالیت‌هایی که از سوی زنان روستایی در کشاورزی معیشتی، بازارهای کار محلی و مزارع و همچنین در خانه­داری انجام می‌گیرد، در اندازه­گیری فعالیت‌های اقتصادی کشور نادیده گرفته می‌شود. به طور کلی اطلاعات آماری و جمعیتی، زنان روستایی را در طبقه‌ای غیر شفاف و به عنوان «کار افراد خانوار» بدون دستمزد قرار داده است و در نتیجه میزان مشارکت آن‌ها در کار کشاورزی و همچنین فعالیت‌های تولیدی دیگر چون صنایع دستی، قالی‌بافی، گلیم­بافی، دامداری و موارد دیگر بسیار ناچیز شمرده می‌شود(آگهی و پزشکی­راد، 1378: 182). در حالیکه بر اساس گزارش سازمان ملل 46 درصد از تولید مواد غذایی در رابطه با 60 درصد از فعالیت‌های روستایی صورت گرفته و همچنین 23 تریلیون دلار از درآمد حاصل جهانی کار ثبت شده در سال 1993 حدود 16 تریلیون دلار مربوط به فعالیت‌های زنان روستایی و امور خانه­داری و سایر کارهای ثبت شده است که در جامعه‌ی روستایی صورت گرفته است. از این حاصل 11 تریلیون دلار آن به نقش زنان در امور اقتصادی اختصاص دارد. بررسی‌های صورت گرفته در بیشتر کشورهای در حال توسعه و تعدادی از کشورهای توسعه­یافته نشان می‌دهد که در فعالیت‌های اقتصادی ساعت کاری و سختی کار زنان روستایی بیشتر از مردان است. فروک[2] در مطالعات خود در تعدادی از مناطق روستایی بنگلادش نشان داده که زنان ناگزیرند روزانه نزدیک به 10 تا 13 ساعت صرف کارهای تولیدی کنند و یا در کشورهایی مثل ژاپن مشقت کاری زنان 7 درصد، اتریش 11 درصد، ایتالیا 28 درصد، کنیا 35 درصد بیشتر از مردان است (مشیری و همکاران، 1388: 114).

در ایران نیز زنان روستایی همانند سایر کشورها به صورت گوناگون در عرصه‌های کشاورزی و غیر کشاورزی فعال هستند. بر اساس یک تقسیم کار کلی معمولاً گفته می‌شود که امور منزل به عهده زنان و فعالیت‌های بیرون از خانه به عهده مردان است، ولی این رویه در نواحی روستایی اعتبار زیادی ندارد، زیرا زنان روستایی علاوه بر انجام فعالیت‌های خانه­داری، فعالیت‌های مزرعه را نیز انجام می‌دهند و در بسیاری از موارد، نقش سنگین‌تری نسبت به مردان بر عهده دارند (علیایی و همکاران، 1388: 2). ارزش کار خدماتی آنان نه تنها از کار خدماتی مردان کمتر نیست، بلکه در بسیاری از موارد ارزش کار آن‌ها بیشتر است. وظایف و نقش‌های گوناگونی که بر دوش زن خانه­دار روستایی سنگینی می‌کند، نشان دهنده‌ی سهم عظیمی است که او در فرایند توسعه دارد. در واقع غیبت زن خانه­دار از خانه و یا مریضی او باعث اختلال امور منزل و معیشت می‌شود. به طوری که انجام کار کشاورزی و دامداری وابسته به آماده شدن شرایط زندگی توسط زنان روستایی است (مشیری و همکاران، 1388: 71). پاره‌ای از پژوهش‌ها سهم زنان روستایی را به عنوان نیروی کار کشاورزی در ایران، در مجموع 40 درصد برآورد کرده است که از این مقدار، 70 درصد به زراعت برنج، 90 درصد به تولید سبزی و صیفی، 50 درصد به زراعت پنبه و دانه‌های روغنی، و 30 درصد به محصولات باغی اختصاص دارد. همچنین سهم زنان را در پرورش کرم ابریشم 90 درصد، در تولید صنایع دستی 75 درصد و در فعالیت‌های دام‌پروری و قالی­بافی، به ترتیب، بیش از 50 درصد و 90 درصد برآورد کرده‌اند. در کشور ما با وجود این که آمار و اطلاعات گوناگون، حکایت از این دارد که بیش‌تر زنان روستایی به گونه‌ تمام وقت و یا نیمه وقت به انواع فعالیت‌های تولیدی اشتغال دارند (جدول 1)، لیکن به دلایل مختلف، راه کارها و تعاریف به کار گرفته شده‌ مرکز آمار، برای احتساب موضوع اشتغال در ایران، آن‌ها را شاغل به شمار نیاورده، و در آمارها منظور نمی‌کند (امینی و شاپورآبادی، 1386: 71) و اغلب بانوان روستایی به عنوان کشاورز محسوب نشده‌اند و متأسفانه نقش و کار آنان در دیدگاه‌ها و مباحث جامعه شناختی روستایی پنهان مانده است (بوذرجمهری و همکاران، 1389: 70).

 

 

جدول شماره 1- متوسط درصد سهم زنان روستایی در مراحل مختلف تولید محصولات کشاورزی و دامی در کشور

نوع فعالیت

مراحل

سهم زنان روستایی(درصد)

کشاورزی

پیش از کاشت

 

کاشت

22

داشت

25

برداشت

4/26

دامداری

چرا

23

تعلیف

41

مراقبت از دام

42

شیردوشی

86

مأخذ: آگهی و پزشکی راد، 1378: 194.

 

 

کار پنهان یا کار پرداخت نشده فعالیت‌هایی است که زنان غالباً متأهل در قالب تعهدات خانوادگی، با صرف وقت و انرژی قابل توجهی انجام می‌دهند و غالباً در سرشماری عمومی، به خصوص در مباحث مربوط به «سرمایه گذاری» از دید آمارگیران و در نتیجه سیاست­گذاران پنهان مانده است (صالحین، 1383: 32). زن روستایی به دلایل فرهنگی و سنتی حاکم ناگزیر است تا تلاش بیشتری نسبت به مرد در انجام امور داشته باشد، اما به نظر می‌رسد در یک نظام نابرابر اقتصادی کمتر از مرد سهم می‌برد. به دلیل ورود زود هنگام دختران به بازار کار برای کمک به اقتصاد خانواده طی دو دهه اخیر میزان فعالیت زنان در حوزه‌های اقتصادی نسبت به مردان افزایش پیدا کرده است. با دقت در آمار جدول 2 می‌توان دریافت که یک روند صعودی در افزایش فعالیت اقتصادی زنان وجود داشته به عبارتی در سال 1365، میزان جمعیت فعال اقتصادی زنان نسبت به مردان 8/9 درصد بوده است؛ در حالی که این میزان به تدریج افزایش یافته و در سال 1370 به 8/10 درصد، در سال 1375 به 2/14 درصد و در سال 1382 به 2/17 درصد رسیده است. به عبارتی حضور زن روستایی در حوزه‌های اقتصادی در کمتر از دو دهه تقریباً دو برابر شده است.

 

 

 

 

 

 

جدول شماره 2- نسبت جمعیت فعال اقتصادی زنان به مردان (10 ساله و بیشتر)

سال

درصد

1365

8/9

1370

8/10

1375

2/14

1382

2/17

مأخذ: شاوردی و چیت ساز، 1389: 120.

 

 

پدیده فرهنگی نادیده انگاشتن کار اقتصادی زنان روستایی و نقش آنان در تأمین منابع مالی و غیر مالی خانوار پدیده غالبی است که توجیه ضرورت نگرش به کار زنان به عنوان پس­انداز نامریی را کمی دشوار می‌سازد. البته دشواری محاسبه و اندازه­گیری سهم زنان روستایی بدون دستمزد در اقتصاد خانوار موجب شده تا آمارهای ملی میزان مشارکت آن‌ها را کم‌تر از آنچه هست، برآورد نماید. یافته‌های تحقیقات گوناگون نشان می‌دهد که در کشورهای هند، فیلیپین و بنگلادش زنان روستایی مدت زمانی را که به کشاورزی و کار در منزل اختصاص می‌دهند، معادل کار مردان است. یافته‌ یک پژوهش در کشورهای افریقایی به خوبی گویای این نکته است (جداول 3 و 4).

 

 

جدول شماره 3- متوسط دقیقه نفر روز در فعالیت‌های مختلف به تفکیک جنسیت.

زمینه فعالیت

زن

مرد

1-تولید، عرضه و توزیع محصولات کشاورزی

367

202

2-صنایع دستی و سایر فعالیت‌های حرفه‌ای

45

156

3-فعالیت‌های اجتماعی

27

91

4-فعالیت‌های خانه

148

4

5-تأمین نیازهای شخصی(وقت، استراحت، غذا خوردن و ...)

158

269

6-وقت آزاد(گوش دادن به رادیو و تلویزیون، گفت و گو با دیگران و ...)

77

118

جمع کار

587

453

جمع وقت آزاد و تأمین نیازهای شخصی

235

387

مأخذ: شادی طلب، 1381: 221.

 

 

 

 

 

 

جدول شماره 4- درصد مشارکت در تولید محصولات کشاورزی بر حسب جنسیت و سن در چند کشور آفریقایی.

نام کشور

نوع محصول

زن

مرد

کودک

سوازیلند

ذرت محلی

55

31

2/9

ذرت هیبرید

49

36

7

ذرت علوفه‌­ای

88

9

1

حبوبات

40

4

2

تنباکو

35

4

8

مالاوی

ذرت

54

25

21

پنبه

47

46

8

تنباکو

47

40

13

رواندا

محصولات غده‌ای

80

20

***

قهوه

70

30

------

سریلانکا

برنج مناطق مرتفع

55

45

***

برنج مناطق پست

40

60

-----

قهوه

20

80

------

کاکائو

20

80

------

زئیر

محصولات غده‌ای

62

9

22

مأخذ: آگهی و پزشکی راد، 1378: 198.

* افراد بالای 64 سال، کارگران فصلی و محلی در جدول منظور نشده‌اند.

** کارگران فصلی در نظر گرفته شده‌اند.

*** ارقام جداگانه برای کودکان گزارش نشده است.

 

 

بسیاری از مطالعات انجام شده در جامعه‌ی روستایی ایران، فعالیت زنان در واحد بهره­برداری خانوادگی و یا اشتغال به صنایع دستی را به عنوان کارهای حاشیه‌ای زنان در تأمین هزینه‌های خانوار عنوان کرده‌اند، ولی با توجه به سهم نیروی کار زنان در نیروی کار زراعت و دامداری (متوسط 40 درصد) می‌توان عنوان کرد که این کارها به هیچ وجه حاشیه‌ای نیستند، هر چند که ممکن است نتایج آن از دید جامعه پنهان مانده باشد. واقعیت این است که تولید برای بازار و بخش‌های غیر بازار در خانوار روستایی یک زنجیره از فرایند تولید است و تبدیل محصولات کشاورزی به کالاهایی که نیاز های خانوار را تأمین می‌کند، فرقی با تولید کالا برای مبادله در بازار ندارد. در بخش بازار تولید با ارزش کالاها بر اساس واحد پولی اندازه­گیری می‌شود و در بخش خانوار(غیر بازار) می‌توان بر اساس وقت صرف شده و برآورد ارزش زمان صرف شده آن را به واحد پولی تبدیل کرد. به عبارت دیگر کار بدون دستمزد زن روستایی با ارزش کار و یا خدماتی که از بازار خریداری می‌شود، تفاوتی ندارد. بنابراین نتایج حاصل از زنان چه در شکل غیر مالی و چه به صورت منابع مالی می‌باید پس انداز نامریی در اقتصاد خانوار تلقی شود (شادی­طلب، 1381: 223). به طور خلاصه می‌توان گفت، زن روستایی در اقتصاد خانواده نقش مهمی بر عهده دارد. او علاوه بر کارهای مربوط به اداره منزل در بسیاری از امور مربوط به واحد بهره­برداری نیز مشارکت دارد. مطالعات نشان می‌دهند که در صورت مهاجرت رئیس خانواده، در تمام طول غیبت او از ده، وظایف تولیدی رئیس خانواده به جز کارهایی که نیاز به تخصص دارند نظیر شخم­زنی و بذرپاشی، از زمره وظایف زنان به شمار می‌رود. به طور کلی تصویر زن روستایی در کشور ما تصویری پر تلاش، قانع، صبور و پایدار است. دست­آورد فعالیت‌های طاقت‌فرسای زنان، اهرم درآمدزایی خانواده روستایی و بهبود و بهزیستی خانواده است(آل­آقا، 1384: 155).

جمع­بندی این مطالب نشان می‌دهد که نقش اقتصادی - اجتماعی زنان روستایی در توسعه انکارناپذیر است و عوامل متعددی در چگونگی ایفای این نقش مؤثر هستند. به همین جهت ضرورت دارد اطلاعات جامع و درستی از آن در دسترس باشد تا بتوان برنامه­ریزی‌های مثبتی در جهت دست‌یابی به جایگاه اجتماعی متناسب با این نقش اقتصادی انجام دهند.

 

سابقه تحقیق

تاکنون مطالعه­ای بر بررسی نقش کار پنهان زنان در رفاه خانوارهای روستایی و بالاخص محاسبه میزان درآمد دریافتی در قِبل انجام این کارها صورت نگرفته است و بیشتر مطالعات به بررسی مشارکت زنان و عوامل مؤثر بر آن در فعالیت‌های اقتصادی پرداخته­اند که خلاصه­ای از نتایج تعدادی از تحقیقات در این حوزه در قالب جدول 5 آورده شده است.

 

 

 

جدول شماره 5- سابقه تحقیق در ایران و جهان

تاریخ

نتیجه تحقیق

موضوع

محقق

ردیف

1378

زنان روستایی ساعات کاری بیشتری را نسبت به مردان به خود اختصاص داده و از نظر فرایند توسعه و ایجاد ثروت در جهان سهم مهمی را نیز عهده دار هستند.

ارزشیابی کار زنان روستایی در کشورهای در حال توسعه

آگهی و پزشکی راد

1

1379

نقش زنان در بخش کشاورزی تحت تأثیر عواملی چون جنسیت، ساختار خانوادگی و فرهنگ منطقه است. در ایران در دهه گذشته نیروی کار زنان در بخش کشاورزی 40 درصد کل نیروی کار برآورد گردیده، که این میزان در بخش‌های مختلف متفاوت است.

نقش زنان روستایی در توسعه کشاورزی در دهه گذشته

نواب اکبر

2

1382

اختصاص بیش از دو سوم اوقات بیداری زنان روستایی شهرستان دونا به کارهای مولد بیانگر حضور قابل توجه آن‌ها در صحنه فعالیت‌های اقتصادی در روستاست.

نحوه صرف وقت زنان روستایی دونا

صالحین

3

1384

بین تحصیلات و مشارکت اقتصادی زنان رابطه معکوس بوده است. به بیان دیگر، هر چه تحصیلات زنان بیشتر می‌شود تمایل آنان به انجام دادن کارهای اقتصادی که عمدتاً در روستاها مرتبط با کشاورزی و دامداری است کمتر می‌شود.

بررسی مشارکت اقتصادی زنان روستایی استان فارس

لهسایی زاده و همکاران

4

1388

بین متغیرهای تعداد فرزندان، ارزش نیروی کار زنان، میزان مشارکت در تصمیم گیری‌های اقتصادی خانواده، میزان تحصیلات و میزان باور به سنت‌های اجتماعی همبستگی و متغیر دوم(سهم زنان روستایی از درآمد خانوار) رابطه‌ی معنی­داری وجود دارد.

عوامل اجتماعی و اقتصادی موثر بر سهم زنان روستایی از درآمد خانوار در شهرستان گیلانرود

علیایی و همکاران

5

1390

مشارکت زنان در بازار کار، مخصوصاً زنان روستایی موجب کاهش نرخ باروری، افزایش سطح تولید، افزایش درآمد و در نتیجه افزایش رفاه اجتماعی کل جامعه می‌شود.

بررسی موانع مشارکت زنان روستایی در فعالیت‌های تولیدی زراعی

موسوی و همکاران

6

2006

تفاوت بسیاری در نرخ دستمزد بین زنان و مردان روستایی وجود دارد و در واقع زنان در روستا در قبال انجام فعالیت‌های کارگری دستمزد کمتری نسبت به مردان می‌گیرند.

بررسی پرداخت دستمزد ساعت کار زنان روستایی انگلستان

کیت هوگارت و شن چنگ[3]

7

2010

زنان با کار در مزرعه، اقتصاد خانواده خود را از خطر نجات می‌دهند و باعث ایجاد تعادل بین نیاز و درآمد خانواده می‌شوند

کارآفرینی زنان روستا

تئودوزیا آنتوپولو[4]

8

2012

زنان به عنوان بخش جدایی ناپذیر جامعه سهمی برابر در روند توسعه کشور دارند اما مطالعات تجربی نشان می‌دهد که اگرچه زنان نقش حیاتی در توسعه کشاورزی دارند، اما از برنامه‌های آموزشی و ترویجی کشاورزی کمتری نسبت به مردان برخوردار می‌باشند.

منابع اطلاعات کشاورزی در بین زنان روستایی آسام

دینش دای[5]

9

2013

زنان روستایی از وضعیت بهداشت مطلوبی برخوردار نیستند و در معرض انواع آسیب‌ها قرار دارند، از سویی با کار در مزرعه این آسیب‌ها تشدید می‌شود و باعث قرار گرفتن زنان در معرض کودهای سمی، آفت­کش‌ها و غیره می‌شود.

محیط زیست و بهداشت زنان روستایی

سعد حسین[6]

10

2013

در کشورهای در حال توسعه زنان در فعالیت‌های کشاورزی مشارکت زیادی دارند که با مشقت‌های فراوانی روبه رو هستند؛ از جمله ارتباط برقرار کردن با محیطی خشک و محروم و انجام دادن کارهای سخت و طاقت فرسا که توانایی مردانه‌ای را می‌طلبد.

عنوان تقسیم کار در واحد تولید مزرعه خانواده

داده لیما ویدال[7]

11

2013

شکاف درآمدی زیادی بین  زنان روستایی و زنان شهری وجود دارد. در واقع زنان روستایی دستمزدی بسیار پایین‌تر از زنان شهری دارند، در حالیکه این قضیه در مورد مردان صدق نمی‌کند.

بررسی مجازات دستمزد فضایی برای زنان، اشاره‌ای به شکاف درآمدی زنان روستایی و زنان شهری

کریستین اسمیت و ربکا کلابر[8]

12

مأخذ: نگارندگان

 

 

 

 

 

 

 

 


منطقه مورد مطالعه

محدوده مورد مطالعه شهرستان هامون است، شهرستان هامون یکی از پنج شهرستان منطقه سیستان و در محدوده جنوب و جنوب شرقی این منطقه قرار دارد (شکل 1).

 

 

 

شکل 1- موقعیت شهرستان هامون در منطقه سیستان

 

 

شهرستان هامون به مرکزیت محمدآباد بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال 1391 دارای 2 بخش به نام بخش مرکزی و تیمورآباد و 4 دهستان به نام تیمور آباد، کوه خواجه، مرکزی و لوتک است (مرکز آمار ایران، 1391). این شهرستان از سمت شمال با شهرستان‌های زابل و نیمروز و از سمت شرق با شهرستان زهک، از سمت جنوب شرقی با کشور افغانستان و از سمت جنوب با شهرستان زاهدان هم‌جوار است. از نظر موقعیت جغرافیایی این شهرستان حدوداً در فاصله بین نقاط 30 درجه و 5 دقیقه تا 31 درجه و 1 دقیقه عرض شمالی و 60 درجه و 55 دقیقه تا 61 درجه و 35 دقیقه طول شرقی قرار گرفته و مساحتی بالغ بر 4072 کیلومتر دارد. اقلیم حاکم بر منطقه در تمام طبقه­های اقلیمی از نوع گرم و خشک است، میانگین دمای سالانه 8/21 درجه سانتیگراد، بارش 7/58 میلی­متر است. باد 120 روزه سیستان از معروف­ترین بادهای محلی ایران است که سرعت وزش آن به 120 کیلومتر بر ساعت نیز می­رسد. وزش این بادها از اواخر اردیبهشت­ماه تا اواخر شهریور­ماه ادامه دارد. از دیگر بادهای سیستان، باد گاوکش است که در زمستان می‌وزد. این باد، گاهی درجه سرمای سیستان را 15 تا 20 درجه زیر صفر برده و خسارات فراوانی را باعث می‌گردد ( مهندسان مشاور فرپاک، 1363: 20). جهت غالب وزش باد در همه فصول سال، جهات شمال و شمال­غربی است و بیشترین تواتر وزش باد مربوط به ماه­های گرم سال بوده که حدود 80 درصد فراوانی مشاهده شده را به خود اختصاص می­دهد. با توجه به خشک شدن دریاچه هامون، کاهش رطوبت خاک، کمبود پوشش گیاهی و بالا بودن شدت و فراوانی این بادها، افزایش روزهای طوفانی همراه با گرد و غبار را در منطقه شاهد هستیم. طبق برآوردی که از تعداد روزهای توأم با طوفان و گرد و غبار برای یک دوره 10 ساله در سطح کشور به عمل آمده، منطقه سیستان با بیش از 1500 روز، بالاترین نسبت را در سطح کشور به خود اختصاص داده است. به هر حال، وزش بادهای 120 روزه تأثیر غیرقابل اجتنابی بر تمامی جنبه­های اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی منطقه دارد(خسروی، 1387: 19). فعالیت عمده روستاهای شهرستان هامون بر پایه کشاورزی است که از گذشته‌های دور عمده‌ترین فعالیت اقتصادی این مکان را تشکیل می‌داده است، دامداری و صیادی که یکی از زمینه‌های اشتغال اصلی تعدادی از اهالی روستاهای منطقه نظیر صیادان سفلی و علیا می‌باشد و برخی صنایع دستی از جمله حصیربافی، پرده­بافی و قالی­بافی که در واقع تبلور میل خود اتکایی زنان روستایی این منطقه در جهت رفع نیازها و کمک به اقتصاد خانوار روستایی به شمار می‌آید می‌باشد (کیمیایی خلیل­آباد، 1378: 29-28-23).

 

روش تحقیق

این پژوهش از نوع کاربردی و از روش توصیفی - تحلیلی برای بررسی پارامترهای مورد بررسی سود جسته و همانند سایر تحقیقات دارای دو زیر بخش عمده جهت انجام بوده است. بخش اول را مطالعات اسنادی و کتابخانه­ای برای بررسی مواردی چون ادبیات نظری موضوع و پیشینه تحقیق به خود اختصاص داده و بخش دوم در قالب پژوهش میدانی و پیمایشی برای جمع­آوری اطلاعات و سپس تدوین و تکمیل پرسش­نامه انجام پذیرفته است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با تأیید کارشناسان مربوط انجام شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در این رابطه 82/0 α= برآورد گردیده، که با توجه به آستانه­های در نظر گرفته شده در منابع علمی معتبر، از قابلیت اعتماد مطلوبی برخوردار است(سکاران، 1381: 106). جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای روستایی شهرستان هامون، که بر اساس آمار سال 1390 برابر با 8248 خانوار است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران در سطح 95 درصد اطمینان (96/1T= ) برابر با 367 زن خانوار تعیین که در نهایت برای قابلیت تعمیم بیشتر، تعداد 370 پرسشنامه به صورت تصادفی انتخاب و تکمیل گردید، در مراحل بعدی تحقیق تحلیل داده­های گردآوری شده در قالب پرسش­نامه با استفاده از نرم­افزار SPSSصورت گرفته و از آزمون­ آماری ANOVA برای پاسخ­گویی به سؤالات استفاده شده است.

 

 

 

 

 

 

جدول شماره 6- شاخص‌های مورد استفاده در تحقیق

شاخص‌های رفاه

اقتصادی

اجتماعی

رضایت از درآمد، امنیت درآمدی، تأثیر گذاری تورم در زندگی، توانایی مالی خانواده در تأمین خواسته‌های مالی فرزندان، تأثیر گذاری آسیب‌های غیر منتظره (تلفات دام، خسارات وارده به کشاورزان و ...) در زندگی، توانایی مالی در

استفاده از ماشین آلات کشاورزی، توانایی مالی در استفاده از خدمات دامپزشکی، توانایی مالی در نوسازی مسکن، توانایی خرید پوشاک، توانایی خرید پوشاک، توانایی خرید مواد غذایی، توانایی خرید میوه، توانایی خرید لوازم منزل، توانایی خرید ابزار کشاورزی، توانایی خرید وسایل

نقلیه، توانایی خرید زیور آلات، دسترسی به امکانات بهداشتی (خانه بهداشت، پرستار و ...)، توانایی مراجعه به پزشک متخصص، میزان  .

احساس شادابی، مشارکت مالی در نهادهای خیریه، مشارکت در تصمیم گیری‌های خانواده، دید و بازدید از اقوام و دوستان، برخورداری از امکانات آموزشی، شکست تحصیلی فرزندان، میزان تأثیر در بهبود وضعیت تحصیلی فرزندان، آزادی عمل در هزینه کردن درآمد خود، آزادی عمل در تنظیم بودجه خانوار، توانایی در مالکیت اموال خانواده، رضایت از همسر، رضایت از شغل همسر، رضایت از کمک به همسر در کارهای کشاورزی و دامداری، رضایت از زندگی در روستا، رضایت از تعداد فرزندان، رضایت از کیفیت مسکن، رضایت از سطح مالی خانواده، رضایت از نحوه گذراندن اوقات فراغت، رضایت از جنسیت، رضایت از نظافت محیط روستا، رضایت از امنیت روستا، رضایت از خود در نقش همسر، رضایت از خود در نقش مادر، رضایت از مدت زمان باقی مانده برای توجه به خود، رضایت از زندگی، دسترسی به آموزش‌های فنی و حرفه‌ای.

 


یافته‌های پژوهش

میانگین سنی جامعه نمونه 67/45 سال، با حداقل 19 سال و حداکثر 70 سال و بُعد خانوار 5 نفر می­باشد. از لحاظ سواد، 6/49 درصد آن­ها بی­سواد و 4/50 درصدشان باسواد بوده­اند. شغل 8/67 درصد از همسران پاسخگویان کشاورزی و میانگین مدت ازدواج آن­ها 73/27 سال می‌باشد. میانگین میزان زمین کشاورزی این خانوارها 3 هکتار و تعداد گاو و گوسفند به ترتیب 53/0 و 69/15راس و ماکیان 44/23 عدد است.

برای محاسبه ارزش پولی کار زنان ابتدا با استفاده از روش زمان سنجی، ساعات کاری زنان روستایی در هر یک از فعالیت‌های کشاورزی و دامداری مورد محاسبه قرار گرفت. در روش زمان سنجی با ارائه جزییات اطلاعات در زمینه تقسیم زمان برای انجام دادن فعالیت‌ها در درون یا بیرون از خانوار در طی سال، تصویر دقیق‌تری از میزان مشارکت زنان در کارها و فعالیت‌های اقتصادی نشان داده می‌شود که در مطالعات آماری نیروی کار در دست نیست (آگهی و پزشکی‌راد، 1387: 193). در واقع هدف از تحقیقات زمان سنجی، اندازه­گیری میزان واقعی مشارکت اعضای خانوار در هر نوع فعالیت است. این کار محاسبه فعالیت‌هایی را که هر کدام از اعضای خانوار در آن مشارکت دارند و زمانی را که برای انجام هر نوع کار صرف می‌کنند، در بر می‌گیرد(همان 199). در این راستا میزان پراکنش زمان صرف شده برای هر کار به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه تعیین می‌شود. بیشترین فراوانی فعالیت‌های زنان روستایی مورد مطالعه، مربوط به فعالیت‌های کشاورزی (برداشت محصول، آبیاری، وجین کاری و بذرپاشی) بوده است(جدول 6). بر اساس اطلاعات کسب شده (تکمیل پرسشنامه‌های خانوار) میزان ساعات کاری زنان روستایی در هر یک از فعالیت‌ها از قرار ذیل است.

 

 

جدول شماره 7- محاسبه ارزش پولی کار زنان روستایی

میزان دستمزد در یک ماه به ریال

میزان دستمزد برای یک ساعت کار به ریال

روز کار (8ساعت)

میانگین وقت صرف شده در ماه به ساعت

میانگین وقت صرف شده در هفته به ساعت

میانگین وقت صرف شده در روز به ساعت

نوع فعالیت

600000

10000

5/7

60

14

2 ساعت

وقت صرف شده برای تغذیه دام

300000

10000

75/3

30

7

1 ساعت

وقت صرف شده برای تمیز کردن اصطبل

235000

10000

91/2

23:30

5:15

45 دقیقه

وقت صرف شده برای تیمار دام

150000

10000

9/1

15

3:30

نیم ساعت

وقت صرف شده برای تمیز کردن مکان ماکیان

470000

20000

91/2

23:30

5:15

45 دقیقه

وقت صرف شده برای تولید فرآورده‌های دامی

150000

10000

9/1

15

3:30

نیم ساعت

وقت صرف شده برای شیر دوشی

1500000

25000

5/7

60

14

2 ساعت

وقت صرف شده برای وجین­کاری

1500000

25000

5/7

60

14

2 ساعت

وقت صرف شده برای آبیاری

112500

2500

6/5

45

10:30

1 ساعت و نیم

وقت صرف شده برای بذرپاشی

137500

2500

8/6

55

15:30

2 ساعت و نیم

وقت صرف شده برای برداشت محصول

مأخذ: یافته‌های تحقیق 1392

 


چگونگی صرف وقت در انواع فعالیت‌ها

دامداری

بر اساس یافته‌های تحقیق مشخص گردید که زنان روستایی منطقه مورد مطالعه، به طور میانگین 2 ساعت از وقتشان را در روز به تغذیه و چرای دام‌هایشان مشغول اند.که این تغذیه دام طیف گسترده‌ای از قبیل چرای طبیعی دام، تهیه و دادن علوفه‌ دستی به دام، همچنین دادن آب به دام‌ها و آب و دانه دادن به ماکیان را شامل می‌شود. همچنین تمیز کردن طویله، تیمار دام، رسیدگی به دام‌های خانگی و ماکیان کارهایی است که زنان روستایی شهرستان هامون در زمینه دامداری انجام می‌دهند. که هر کدام از این کارها به ترتیب 1 ساعت، 45 دقیقه و نیم ساعت در روز، از وقت زنان را می‌گیرد. تهیه فرآورده‌های دامی و شیر دوشی در این منطقه کاری زنانه محسوب می‌شود که چنین کارهایی به طور متوسط و به ترتیب 45 دقیقه و 1 ساعت از وقت زنان را در شبانه روز پر می‌کند(شکل 2).

 

 

 

 

شکل 2- نمونهفعالیت دامداری، 1392


کشاورزی

طبق تحقیقات میدانی مشخص گردید که زنان روستایی مورد مطالعه، سهمی عمده در فعالیت‌های کشاورزی دارند، به طوری که اهم کارهای کشاورزی مثل وجین کاری به طور متوسط 2 ساعت از وقت شان را در شبانه روز می‌گیرد. همچنین حدود 2 ساعت از شبانه روز را نیز صرف آبیاری محصولات کشاورزی می‌کنند. هر چند که در تقسیم جنسیتی کار، در سایر نقاط ایران معمولاً آبیاری توسط مردان انجام می‌شود، اما در این منطقه زنان نیز در این فعالیت مشارکت دارند. علاوه بر آبیاری محصولات کشاورزی، در بذر پاشی نیز مشارکتی فعال دارند و وقت قابل توجهی (1 ساعت و 30 دقیقه در شبانه روز) را صرف این فعالیت می‌کنند. شایان ذکر است که برداشت محصول نیز به طور میانگین حدود 2 ساعت و 30 دقیقه از اوقات زنان مورد مطالعه را اشغال می‌کند. این رقم در فصول گوناگون تفاوت چشمگیری دارد و در فصول بهار و تابستان به بیشترین حد خود، حدود 7 ساعت و 40 دقیقه در شبانه روز می‌رسد؛ و در فصول پاییز و زمستان، به حدود 50 دقیقه در شبانه روز کاهش می­یابد (شکل 4).

 

 

 

شکل 3- نمونه‌ای از فعالیت وجین کاری، 1392

 

شکل 4- نمونه‌ای از فعالیت برداشت محصول، 1392

 

 

برای برآورد ارزش پولی هر یک از فعالیت‌های انجام شده از سوی زنان روستایی، میزان دستمزدی که برای هر یک از کارها، در صورت به کارگیری یک کارگر پرداخت می‌شود در نظر گرفته شد. همچنین بعضی از فعالیت‌ها همانند تولید فرآورده‌های دامی، شیردوشی و وجین کاری که در منطقه مورد مطالعه ممکن است به صورت نقدی حساب نشود و در پایان کار سهمی از محصول به کارگر داده شود (برای مثال در فعالیت وجین کاری محصول پیاز برای یک روز کاری 8 ساعته 10 کیلو از محصول پیاز به کارگر داده می‌شود). میزان ارزش پولی محصول داده شده برآورد گردیده است.و به این وسیله میزان دستمزدی را که در صورت دریافت پول به یک زن روستایی باید پرداخت شود، بر اساس محاسبه ارزش پولی هر روز کاری (8 ساعت) برآورد گردید. که در این پژوهش با توجه به یافته‌های تحقیق می‌توان گفت ارزش کار یک زن روستایی در منطقه مورد مطالعه در یک ماه حدود 7405000 ریال است که در واقع بیانگر میزان کمک نقدیی است که یک زن روستایی به خانواده‌اش می‌کند.

کار پنهان زنان در سطح رفاه خانوار، چون متغیر مداخله­گری مانند درآمد همسر وجود داشته است. برای تعدیل این مورد محققان با توجه به درآمد همسر، ابتدا خانوارهای جامعه نمونه را به چهار گروه درآمدی:

گروه اول (2000000- 1000000 ریال)

گروه دوم (3000000- 2010000 ریال)

گروه سوم ( 4000000-3010000 ریال)

گروه چهارم (4010000 ریال به بالا) تقسیم­بندی کرده­اند و سپس برای تحلیل رابطه بین گروه‌های درآمدی خانوارهای جامعه نمونه و پارامترهای مختلف از آزمون تحلیل واریانس (Anova) استفاده گردیده است.

بر این اساس میانگین رضایت از درآمد و امنیت درآمدی (جدول شماره 7 ) خانوارهای نمونه به عنوان مهم‌ترین متغیرهای کیفی با سطح درآمد خانوارها به عنوان متغیر کمی مورد سنجش قرار گرفته است.

بررسی میانگین رضایتمندی از درآمد خانوار (در طیف لیکرت از 1 تا 5) نشان می‌دهد که خانوارهای طبقه دوم درآمدی بیشترین میزان رضایت (42/2) و خانوارهای طبقه اول درآمدی کم‌ترین میزان رضایت (22/2) را دارند. همچنین میانگین امنیت درآمدی خانوارها نیز نشان می‌دهد که بیشترین امنیت درآمدی (37/2) را گروه دوم و کم‌ترین امنیت درآمدی (18/2) را گروه اول داشته‌اند.

 

 

جدول شماره 8- تحلیل واریانس متغیرهای سطح رفاه خانوارهای نمونه

 

ANOVA

Mean square

F

sig

انحراف معیار

میانگین

درآمد

میزان رضایت از درآمد

Between Groups

 

Within Groups

 

Total

397/2

 

033/373

 

430/375

799

 

019/1

784

504

985

22/2

2000000-1000000

266/1

47/2

3000000-2010000

978

34/2

4000000-3010000

861

27/2

4010000 به بالا

Between Groups

 

Within Groups

 

Total

500/1

 

381/328

 

881/329

500

 

798

557

643

834

 

2000000- 1000000

میزان امنیت درآمدی

239/1

 

3000000- 2010000

969

 

4000000-3010000

731

 

4010000 به بالا

مأخذ: یافته­های تحقیق، 1392

 

 

خروجی انواع متغیرهای رفاه خانوارها، با کار پنهان مبین سطح کل رفاه خانوارها خواهد بود. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که میانگین این شاخص‌ها در خانوارهای گروه اول کم‌ترین مقدار و در خانوارهای گروه چهارم دارای بیشترین مقدار است. نتایج آنالیز واریانس (Anova) متغیرهای مختلف نشان می‌دهد که در تمام متغیرهای مورد آزمون، با سطح رفاه سطح معنا داری (sig) کمتر از 05/0 بوده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که تفاوت معنا داری بین چهار گروه درآمدی و کار پنهان وجود دارد و با افزایش  سطح رفاه کار زنان نیز افزایش می‌یابد.

 

 

جدول شماره 9- تحلیل واریانس متغیرهای سطح رفاه و کار پنهان زنان

درآمد

میانگین

انحراف معیار

sig

f

Mean square

ANOVA

 

200000-100000

5798/2

91772

000/0

811/6

257/6

919

771/18

228/336

999/354

Between Groups

 

Within Groups

 

Total

300000-201000

8257/2

28057/1

400000-301000

6040/2

93404

4010000 به بالا

1108/3

73948

مأخذ: یافته‌های تحقیق، 1392

 

 

 

 


نتیجهگیری

بدون شک زنان روستایی به عنوان شاغلان پنهان جامعه روستایی فعالیت‌های متنوع و متعددی را در بخش‌های کشاورزی و دامداری انجام می‌دهند. شاغلانی که علاوه بر این مسئولیت‌ها، مدیریت منزل، اقتصاد خانوار و همچنین تربیت فرزندان را نیز بر عهده دارند. و از  طرفی فعالیت و نقش آنان در جامعه، آنقدر ساده و پیش پا افتاده فرض شده که می‌توان گفت هیچ متفکری به عمق این مسأله و کار گروه‌های پنهان که در قالب فعالیت زن خانه دار روستایی وجود دارد نیندیشیده است. در این راستا نگارندگان ابتدا میزان کار پنهان زنان روستایی و سپس  رابطه‌ی آن با سطح رفاه خانوار روستایی را مورد مطالعه قرار داده‌اند. نتایج تحقیق بیان کننده آن است که ارزش پولی کار پنهان زنان روستایی در امور کشاورزی و دامداری به طور میانگین 740500 تومان می‌باشد. و همچنین  بررسی جدول‌های شاخص واریانس ANOVA نشان می‌دهد که تفاوت معناداری بین چهار گروه درآمدی خانوارهای روستایی و کار پنهان مشاهده می‌شود بنابراین این‌گونه می‌توان گفت که با افزایش سطح رفاه، کار پنهان زنان روستایی نیز افزایش می‌یابد.

 

پیشنهادها و راهکارهای علمی اجرایی

1-جلب توجه اقشار مختلف جامعه در مورد جایگاه زنان روستایی در فعالیت‌های کشاورزی و دامداری و حساس نمودن عموم به موقعیت آن‌ها؛

2- کار پنهان زنان روستایی قلب اقتصاد است و نیاز به فرهنگ سازی در ارزشمند نمایاندن این خدمات که در حجم تولید ملی انکار ناپذیر است و در رشد و توسعه ملی موثر می‌باشد؛

3- توصیه‌های آینده نگر جهت پیشرفت زنان به دولت‌ها، جهت محاسبه کار زنان روستایی در محاسبه تولید ناخالص ملی؛

4- شناخت و ارزیابی دقیق نوع و میزان مشارکت‌های اقتصادی زنان روستایی در همه‌ی نقاط ایران، با سنت‌ها و فرهنگ‌های مختلف؛

5- ارایه تسهیلات و فراهم نمودن زیر ساخت های دولتی در راستای توانمند کردن زنان روستایی؛

6- تغییر ذهنیت و باورهای سنتی زنان نسبت به توانایی‌های خود و تقویت حس اعتماد به نفس، جهت شکوفا سازی استعدادهای نهفته آنان؛

7- تمهیدات قانونی و اقتصادی برای زنان روستایی بی سرپرست؛

8- بهبود وضعیت زنان خانه دار و تأمین مالی و بیمه بهداشتی زنان روستایی، بیمه حوادث و از کار افتادگی و همچنین قوانین حمایتی در جهت مشارکت و هم سویی با مردان در اقتصاد خانواده؛

9- ارائه تسهیلات و فراهم ساختن برنامه­های آموزشی در زمینه کشاورزی برای زنان روستایی با توجه به نقش انکار ناپذیر آن‌ها در فعالیت‌های کشاورزی؛

10- توجه به محتوای آموزشی برنامه‌ها و هماهنگ نمودن آن با میزان سواد و سن زنان روستایی برای درک هر چه بیشتر و بهتر این مطالب.



[1]- will Durant

[2]- Farouk

[3]- Keith Hoggart, shen cheng

[4]- Theodosia Anthopoulou

[5]- Dinesh Das

[6]- saad- Hussein

[7]- Déa de Lima Vidal  

[8]- Kristin E. Smith, Rebecca Glauber

1- آجیلی، عبدالعظیم، قربانی کلاهی، مینا. (1387). نقش اقتصادی زنان روستایی در آسیا، مجله جهاد، شماره 283و 284، 122-98.
2- آگهی، حسین، پزشکی­راد، غلام‌رضا. (1387)، ارزشیابی کار زنان روستایی در کشورهای در حال توسعه، مجله اقتصاد کشاورزی و توسعه، شماره 28، 212-181.
3- آل­آقا، فریده. (1384). شناسایی مشاغل درآمد زا برای زنان روستایی و تعیین نیازهای آموزشی و مهارت‌های متناسب با آن، پژوهش زنان،  شماره 1، 169-147.
4- امینی، امیر مظفر، احمدی شاپور آبادی، محمد علی. (1386). اشتغال زنان روستایی در دو شهرستان برخوار میمه و فلاورجان استان اصفهان و ارزیابی تأثیر آن بر خوداتکایی اقتصادی آن‌ها، مطالعات زنان، شماره 1، 91-65.
5- بوذرجمهری، خدیجه، شایان، حمید، صادقی، فخری. (1389). تبیین مشارکت زنان روستایی در فعالیت‌های کشاورزی، (مطالعه موردی: دهستان‌های بناجوی شرقی و شمالی شهرستان بناب آذربایجان شرقی)، مطالعات جغرافیایی مناطق خشک، شماره اول، 69-86.
6- حاجیلو، فتانه، خانی، فضیله. (1387). بررسی تأثیر نگرش مردان بر ایجاد گروه‌های مستقل زنان روستایی، مطالعه موردی استان آذربایجان شرقی، فصلنامه روستا و توسعه، شماره 1، 171-151.
7- خسروی، محمود(1387). تأثیرات محیطی اندرکنش نوسان­های رودخانه هیرمند با بادهای 120 روزه سیستان. فصلنامه تحقیقات جغرافیایی. شماره 91. 48 – 19.
8-   سایت مرکز آمار ایران، 1391.
9- سکاران، اوما. (1381). روش‌های تحقیق در مدیریت، ترجمه محمد صائبی و محمود شیرازی، چاپ دوم، انتشارات موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی، تهران.
10-           شادی طلب، ژاله. (1381). توسعه و چالش‌های زنان ایران، نشر قطره. تهران.
11-   شاوردی، تهمینه، چیت ساز، محمد جواد. (1389). مشکلات اقتصادی، اجتماعی – حقوقی زنان کشاورز از دید مسئولین ترویج روستایی، مجله زن، حقوق و توسعه (تحقیقات زنان)، سال چهاردهم، شماره اول، 149-119.
12-   صالحین، شهرزاد. (1382). نحوه صرف وقت زنان روستایی، پژوهش زنان، دوره 1، سال 3، شماره 7، 59-31.
13-   علیایی، محمد صادق، رضوانفر، احمد، اکبری، مرتضی. (1388). تحلیل عوامل اجتماعی و اقتصادی موثر بر سهم زنان روستایی از درآمد خانوار، مطالعه موردی شهرستان دیواندره، مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی، شماره شانزدهم، صص 12-1.
14-   کیمیایی خلیل آباد، امیرجواد. (1378). تخصیص بهینه آب کشاورزی رودخانه سیستان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل
15-   لهسایی زاده، عبدالعلی، جهانگیری، جهانگیر، نوری، خواجه. (1384). بررسی مشارکت اقتصادی زنان روستایی، مطالعه موردی استان فارس، مجله جامعه شناسی ایران، دوره ششم، شماره 3، صص 145-124.
16-   مشیری، رحیم، مهدوی، مسعود، علیایی، محمد صادق، بررسی نقش سواد و نیروی کار زنان در درآمد خانوار روستایی، مطالعه موردی: زنان روستایی دیواندره استان کردستان، مجله جغرافیا و توسعه، شماره 14، صص 82-69.
17-   منصور آبادی، افسانه، عزت الله، کرمی. (1385). پیامدهای توسعه بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زنان روستایی، مطالعه موردی استان فارس، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره بیست و چهارم، شماره دوم، 157-128.
18-   مهندسین مشاور فرپاک(1363). گزارش مرحله اول تأمین و احداث شبکه آب مشروب کلیه قراء سیستان. جلد اول. سازمان منطقه‌ای بهداری سیستان و بلوچستان. زاهدان.
19-   موسوی، سمیه، عمانی، احمد رضا، الهیاری، محمد صادق. (1389). بررسی موانع مشارکت زنان روستایی در فعالیت‌های تولیدی زراعی، فصلنامه علمی پژوهشی زن و فرهنگ، سال دوم، شماره پنجم، 69-61.
20-   نواب اکبر، فیروزه، منفرد، نوذر، رضایی، علیرضا. (1379). عوامل موثر بر کمیت تولید صنایع دستی، مطالعه موردی: زنان عشایر نیمه اسکان یافته مرتد افزر، فصلنامه اقتصاد کشاورزی، سال هشتم، شماره 31، 260-235.
21-   نوری، هدایت الله، علی محمدی، نرگس. (1388). تحلیلی بر فعالیت‌های اقتصادی زنان روستایی، مطالعه موردی منطقه براآن  شهرستان اصفهان، مجله جغرافیا و برنامه ریزی محیطی، سال دوم، شماره 2، 104-87.
22-  -Déa de Lima Vidal, (October 2013), Work division in family farm production units: Feminine responsibilities typology in a semi-arid region of Brazil Original Research Article, Journal of Arid Environments, Volume 97, Pages 242-252.
23-  Dinesh Das, M.A., M. phil., ph. D, (2012), Sources of agricultural in formation among rural women. A village level study in Assan, Assistant, professor Dept. Of economics, Gossaigaon coollege, kokrajhar, Assam, INDIA, 1-12.
24-  Keith Hoggart, shen cheng, (March 2006), Women’s pay in English rural districts original Research Article, Geoforum, volume 37, lssue2, pages 306-287.
25-  -Kristin E. Smith, Rebecca Glauber, (September 2013), exploring the spatial wage penalty for women: Does it matter where you live? Original Research Article, Social Science Research, Volume 42, Issue 5, Pages 1390-1401.
26-  Saad- Hussein, (2013), Environment and Health of Rural women Reference module in Earth systems and Environmental sciences.
27-  -Theodosia Anthopoulou, (October 2010), Rural women in local agro food production: Between trepreneurial initiatives and family Original Research Article strategies. Case study in Greece. Journal of Rural studies, volume 26, Issue 4, pages 403-394.