Assessment of rural health level and Individual factors affecting it's in Maybod County– Yazd

Document Type : Original Article

Authors

Abstract

Human health as a fundamental right and a valuable capital and asset is important to all levels and classes of society. Today, attitudes toward health and non - medicinal health determinants such as psychological, social, factors have widened and special attention has been paid to them. Attention to different aspects of health promotion has an important role in the sustainability of rural areas. This study aims to assess the level of rural health and individual factors (gender, age, education, Family size, marital status, income and occupational status) and is affecting it, on Maybod County located in Yazd province. Methods in this study, from purpose is applied and the method is Descriptive – analytical and correlation, Much of the data based on field studies and sampling (Cochran) to the six villages and 177 households in the sample is collected Using ANOVA tests, Fi Voices Kramer test to compare independent samples and Pearson correlation analysis was carried out. Our findings showed that the average level of health among villagers equals 3.11 and the average economic, social, environmental and biomedical health equals 2.3, 3.15, 3.75 and 3.25 respectively and nearly 70% of the villagers have an average health level. Based on research findings, Individual characteristics that affect the health level of villagers, the only family size and marital status had no significant relationship with health, but between gender, age, education, income and occupational status, there was a significant correlation by the levels of rural health. The spatial distribution of health in the villages studied, the average health level of at least 14.3 at Village Bafroueed up to 66.3 at Bideh village varied

Keywords


1-مقدمه

1-1- بیان مسأله

سلامت انسان‌ها به عنوان حقی اساسی و یک دارایی و سرمایه ارزشمند برای تمامی سطوح و طبقات اجتماع مطرح است و تمامی کشورها نیز از این حق به عنوان اساسی‌ترین حق مردم کشور خود نام برده‌اند. امروزه سلامت نه به عنوان یک نیاز، بلکه به عنوان حقی مورد تقاضا از سوی مردم قرار گرفته است (سند سلامت، 16:1390). سلامت مقوله‌ای است که نقش آن در ارتقای شاخص‌های توسعه انسانی انکار ناپذیر است. در رویکرد انسانی به توسعه، انسان محور توسعه است و انسان سالم است که جامعه سالم را می‌سازد. امروزه دیدگاه‌های سلامت چشم انداز وسیع‌تری یافته و به عوامل تعیین کننده غیر طبی سلامت توجه ویژه‌ای معطوف شده است. توجه به این مسئله در تعریف سازمان جهانی بهداشت از سلامتی نیز لحاظ شده است. سازمان جهانی بهداشت سلامتی را به صورت سیستماتیک مورد بررسی قرار داده و آن را وضعیتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی تعریف می‌کند که دربرگیرنده نبود بیماری ونیز بهره‌مندی از بالاترین استاندارد سلامت قابل دسترسی بدون تبعیض فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است (لاندو، 2003: 86-74).

شواهد نشان می‌دهد که هرچه افراد در وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین‌تری باشند و در نردبان قدرت و منابع در سطوح پایین‌تری قرار بگیرند از وضعیت سلامت نامطلوب‌تری برخوردارند. در واقع یک گرادیان اجتماعی در سلامت و جود دارد که از بالا به پایین طیف اقتصادی -اجتماعی در حرکت است و به طور کلی هر طبقه از طبقه پایین‌تر خود از وضعیت سلامت بهتری برخوردار است (وزارت بهداشت،1390: 18). چنین وضعیتی در روستاها با توجه به چالش‌های بنیادی که روستاییان در زمینه فقر، نابرابری، بی سوادی و تا مین نشدن نیازهای اساسی با آن مواجهند به صورت حادتری مشاهده می‌شود. برای حل معضلات روستاییان و توسعه روستایی در دوره‌های مختلف راهبرد‌های متفاوتی ارائه شده است، ولی از آنجایی که راهبرد‌های قبلی نتوانست معضلات و مشکلات نواحی روستایی راحل کند نظریه‌پردازان، برنامه ریزان و مجریان حکومتی بر آن شدند تا با ارائه راه کارها و روش‌های جدید از معضلات و مسائل گریبان گیر این نواحی بکاهند (رکن‌الدین افتخاری و مهدوی، 2:1385). یکی از این راهبردها طرح روستای سالم است که در سال 1989 از سوی سازمان جهانی بهداشت مطرح شده است. در ایران کمتر از 20 سال است که مفهوم روستای سالم در محافل علمی و برنامه ریزی و اغلب در کنار مطالعات شهری مطرح شده است (شیخی، 8:1391). پروژه روستای سالم را وزارت بهداشت با همکاری سازمان جهانی بهداشت در استان‌های فارس، هرمزگان، خراسان رضوی، خوزستان، مرکزی، مازندران، سیستان و بلوچستان، تهران و یزد به اجرا گذاشته است یا در حال اجرای آن بوده و قرار است این پروژه در تمامی استان‌های کشور اجرا شود (وزارت بهداشت، 1384). با این همه شواهد نشان می‌دهد که اغلب نواحی روستایی کشور با مشکل ارتقای سطح سلامت مواجهند که این امر مانع بزرگ بر سر راه توسعه پایدار نواحی مذکور به شمار می‌رود و لازم است ارتقای سطح سلامت نواحی روستایی در برنامه توسعه مدنظر قرار گیرد (افراخته و افکار، 1391: 26). بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر، بررسی و سنجش سطح سلامت روستاییان شهرستان میبد واقع در استان یزد در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و پزشکی- بهداشتی است. روشن است که قلمرویی که برای سلامت مشخص می‌کنیم و ابعادی که برای آن لحاظ می‌کنیم حدود وظایف مسئولان را مشخص می‌کند. روشن شدن وضع موجود سطح سلامت، برنامه‌ریزی برای آینده را ممکن می‌سازد.

 

1-2- ضرورت و اهداف

با توجه به ضرورت‌های ذکر شده در این مقاله تلاش شده است سطح سلامت روستاییان در ابعاد مختلف و ارتباط سلامت با ویژگی‌های فردی آن‌ها مورد بررسی قرار گیرد و در کنار آن توزیع فضایی ابعاد سلامت در محدوده مورد مطالعه ارزیابی نموده تا بتوان از نتایج آن برای برنامه‌ریزی در آینده و سیاست‌گذاری در حوزه‌های روستایی و به ویژه در ناحیه مورد مطالعه؛ یعنی روستاهای شهرستان میبد استفاده شود.

 

 

1-3- پیشینه تحقیق

برنامه «سلامت برای همه» در سال 1977 و «مراقبت‌های اولیه بهداشتی» در سال 1978 توسط سازمان جهانی بهداشت تدوین و ارائه گردید و تمام کشورهای این سازمان متعهد به اجرای آن گردیدند. ماحصل این دیدگاه با این حقیقت همراه بود که برای حفظ و ارتقای سطح سلامت افراد جامعه بخش بهداشت به تنهایی کاری از پیش نمی‌برد و تمامی بخش‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باید با تدوین برنامه‌های همسو در این راستا گام بردارند و مشارکت مردمی نیز مکمل آن است. بعد از آن تفکراتی مثل شهر سالم – روستای سالم مطرح شد. اصطلاح روستای سالم ابتدا بخش مدیترانه شرقی سازمان بهداشت جهانی در سال 1989 درش هر آلکساندریا در کشور مصر ارائه کرده است (خوش چشم، 1995: 106).در ایران تقریباً کمتر از 20 سال است که مفهوم «روستای سالم» در محافل علمی و برنامه ریزی و اغلب در کنار مطالعات شهری مطرح شده است (شیخی، 8:1388). مطالعات گوناگون سلامت و ابعاد و عوامل مختلف بر آن را بررسی کرده‌اند. برخی از مطالعات به طور خاص فقط درباره سلامت شهرها انجام شده است که می‌توان به مطالعه (بحرینی، 1374) و (شیخی، 1388) و مطالعه (ساچز و دوهل، 1999) اشاره کرد که به ترتیب روی هماهنگی سازمان‌های متولی شهری برای توفیق در برنامه شهر سالم، موفقیت شهر سالم و یکپارچگی بخش‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و صنعتی و لحاظ کردن شاخص سلامت در برنامه‌ریزی شهری تاکید داشتند. مطالعاتی که در مورد سلامت و وضعیت سلامت در روستا انجام شده است، می‌توان به مطالعات زیر اشاره کرد:فراسر و همکاران به بررسی عوامل موثر در سطح نازل سلامت روستایی پرداختند (فراسر و همکاران، 2005). همچنین شیخی در رساله با عنوان «تبیین روستای سالم و ابعاد سلامت در نواحی روستایی شهرستان خنداب استان مرکزی» وضعیت سلامت را مورد بررسی قرار داده است و عوامل فضایی-مکانی در مقایسه با عوامل اجتماعی و اقتصادی تأثیر بیشتری بر سلامت داشته‌اند (شیخی، 1388). گروهی از مطالعات عوامل موثر بر سلامت را بررسی کرده‌اند و این مطالعات نیز شامل دو گروه هستند:

1- مطالعاتی که فقط ابعاد و عوامل موثر بر سلامت را بررسی کرده‌اند، از این گروه می‌توان به مطالعات (پینکینگتون، 2002)، (وانگ و لو، 2005)، (بونیزاتو، 2003)، (گالبورد و موریبا، 2003)، (کارلسون و نازرو، 2002)، (کروبیه. همکاران، 1995) و (پانتام و دیگران، 1385) اشاره کرد که عواملی چون عوامل زیستی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی، عوامل فضایی، سن، جنس، خصوصیات قومی و نژادی را در سلامت موثر دانسته‌اند.

2- مطالعاتی که ضمن بررسی عوامل موثر بر سلامت روی یک عامل به عنوان عامل مهم‌تر تاکید بیشتری داشته‌اند. کوبی و همکاران ضمن بررسی عوامل اقتصادی، اجتماعی، نوع محل سکونت (شهری-روستایی)، ساختار خانوادگی بر نقش متغیرهای محیطی تاکید دارد (کوبی و همکاران، 2005: 520) کویین ولانکستر روی وجهه محل سکونت و اعتبار شغلی در تعیین طبقات اجتماعی و ارتباط آن با سلامتی تاکید داشتند (کویین ولانکستر، 1989: 512). ایروین واسکالی معتقدند که در آغاز قرن 19 عوامل زیست محیطی و اجتماعی در بهبود سلامت بسیاری از جمعیت‌ها در کشورهای صنعتی اهمیت داشته است (ایروین واسکالی، 31:1384). ویکلسون، لینچ. کاپلان انسجام اجتماعی را عامل موثر بر سلامتی دانسته‌اند (تاج بخش، 621:1385). فیلد بر سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با سلامتی تاکید می‌کند (فیلد، 84:1384). افراخته و افکار ضمن بررسی عوامل موثر بر سلامت بر نقش عوامل فرهنگی در روستا تاکید کرده‌اند (افراخته و افکار، 29:1391).

 

1-4- سوا لات و فرضیه‌های تحقیق

سوا لاتی که در این تحقیق مطرح است به شرح زیر است:

1- سلامت روستاییان شهرستان میبد در ابعاد مختلف آن در چه سطحی قرار دارد؟

2- آیا بین سطح سلامت و ویژگی‌های فردی روستاییان رابطه‌ای وجود دارد؟

بر همین اساس و متناسب با سؤالات تحقیق فرضیه مطرح شده به شرح زیراست:

- به نظر می‌رسد ابعاد سطح سلامت روستاییان در منطقه مورد مطالعه از نُرم یکسانی برخوردار نیست.

- به نظر می‌رسد بین ویژگی‌های فردی روستاییان و سطح سلامت آنان رابطه معناداری وجود دارد.

 

1-5- روش تحقیق

روش تحقیق در این مطالعه توصیفی تحلیلی است، بخشی از داده‌های تحقیق از طریق مطالعات میدانی و با ابزار پرسشنامه و مصاحبه و بخشی دیگر از داده‌های مورد نیاز مانند چارچوب نظری- مفهومی پژوهش، اسناد و مدارک و سرشماری‌ها از طریق روش کتابخانه‌های بدست آمده است. جامعه آماری در این تحقیق شامل تمام روستاهای بالای 50 خانوار شهرستان میبد بوده است که تعداد آن 6 روستا با 3562 خانوار و جمعیت 12745 نفر است. برای برآورد حجم نمونه از روش نمونه گیری کوکران با سطح اطمینان 95/0 به صورت تصادفی ساده استفاده شده است. بر این اساس برای سنجش سطح سلامت روستاییان تعداد 177 نفر به نسبت جمعیت روستا مورد پرسشگری قرارگرفته‌اند. پس از جمع آوری اطلاعات و پردازش آن‌ها در محیط نرم افزاری SPSS به تحلیل داده‌ها و تبیین موضوع پرداخته شده است.

 

1-6- معرفی شاخص‌ها و متغیرها

در تحقیق حاضر با مروری بر تحقیقات پیشین وبا توجه به شرایط موجود در ناحیه روستایی مورد مطالعه ابعاد، شاخص‌ها و متغیرهای تعیین کننده سطح سلامت در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، محیطی و زیست پزشکی مشخص شده است که در جدول 1 نشان داده می‌شود.


 

جدول 1- ابعاد متغیرها و شاخص‌های سلامت در خانوارهای روستایی

ابعاد سلامت

زیست پزشکی

اجتماعی

اقتصادی

محیطی

شاخص‌ها و متغیرها

معکوس فردمعلول درخانواده

معکوس فرد معتاد به سیگار درخانواده

معکوس فردمعتاد به انواع موادمخدر

استفاده ازروش‌های تنظیم خانواده

معکوس افراددارای بیماری خاص (دیابت، آسم و ... )

معکوس افراددارای اختلالات روان پزشکی

برخورداری ازخانه‌های بهداشت ومراکز درمانی

متوسط فاصله ازبیمارستان (برحسب دقیقه)

متوسط زمان رسیدن آمبولانس

میزان رضایت ازلحاظ دسترسی به خدمات آموزشی

میزان رضایت ازخدمات اموزشی

فقدان خطر درهنگام رفت وآمددرشب

دسترسی به پاسگاه پلیس درلحظات اظطراری

وجوداتحادوانسجام وعدم کشمکش میان ساکنان

وجودامکانات مناسب ورزشی

وجود امکانات مناسب فرهنگی وهنری (کتابخانه) درروستا

توان انجام مسافرت (ازلحاظ گذران اوقات فراغت)

رضایت ازدرآمد

امیدبه آینده شغلی

رضایت شغلی

داشتن سلامت جسمانی برای انجام فعالیت

امنیت شغلی (رسمی یا قراردادی)

داشتن پس انداز مناسب

وجود خانه‌های نوساز وبادوام وباکیفیت مناسب

وجود تسهیلات مناسب در واحدهای مسکونی (سیستم گرمایشی، سرمایشی، سرویس بهداشتی، حمام)

مصرف هفتگی میوه و سبزیجات

مصرف هفتگی مواد پروتــینی

دسترسی به خدمات مالی و اعتباری

دارابودن جاروبرقی

دارابودن ماشین لباسشویی

دارابودن یخچال فریزر

معکوس مددجوبودن کمیته امداد

تحت پوشش بیمه بودن

وجود جایگاه‌های دفن زباله

استفاده ازروش‌های بهداشتی جمع آوری ودفع فاضلاب

پرهیزاز ساخت خانه‌ها دراراضی شیب داروخطرناک

پرهیزازاستقرارواحدهای مسکونی درحریم سیلاب‌ها

وضعیت محیط به لحاظ سروصدا (سروصدای کارگاه و ... )

بهره مندی ازآب آشامیدنی سالم

راه ارتباطی مناسب

وضعیت روشنایی معابر

رضایت از بهداشت نانوایی، قصابی وخواربارفروشی

 

منبع:یافته‌های پژوهش، 1392


 

 

 

 

1-7- قلمرو پژوهش

شهرستان میبد یکی از شهرستان‌های استان یزد در مرکز ایران است. در آبان ماه 1390 جمعیت شهرستان 82840 نفر بوده است که از این تعداد 73393 نفر ساکن شهر میبد و 9447 نفر ساکن سکونتگاه‌های روستایی هستند. منطقه مطالعه شامل هر دو دهستان بفروئیه و شهداست. این شهرستان با 1271 کیلومتر مربع وسعت، کوچک‌ترین شهرستان استان یزد است و به لحاظ تراکم نسبی جمعیت، بعد از یزد قرار دارد و همچنین دومین مرکز شهری و تجاری استان یزد محسوب می‌شود (مرکز آمار ایران، 1390).

 

 

 

شکل 1- موقعیت منطقه مورد مطالعه

 


2- مبانی نظری تبیین کننده مفهوم سلامت

سلامت از واژه‌هایی است که بیشتر مردم با آنکه اطمینان دارند معنای آن را می‌دانند تعریفش را دشوار می‌یابند. واژه health برگرفته از واژه انگلیسی heal به معنی کامل است که نشان دهنده مقوله تندرستی فرد کامل تمامیت، صحت و آسایش اوست. تعریف سلامت تا اندازه‌ای به حس مشترک مردمان از سلامت و فرهنگ آنان باز می‌گردد و در جوامع و گروه‌های گوناگون درک‌های متفاوتی از آن وجود دارد (جنیه و جین، 2000: 29) از این رو، در دوره‌های گوناگون تعریف‌های بسیاری از سلامت شده است که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:

-وضع خوب و عالی بدن، اندیشه و روح و به ویژه برکنار بودن از درد یا بیماری جسمی (وبستر). وضع عالی جسم یا روح و حالتی که اعمال بدن به موقع و به گونه موثر انجام شود (فرهنگ آکسفورد) سلامت، سرشت یا حالتی است که در آن اعمال بدن به درستی انجام می‌گیرد... نقطه مقابل بیماری است (ابن سینا) (صادقی، 36:1375). اما با گذشت زمان در مفهوم سلامت تغییرات بسیاری به وجود آمد. در آغاز سده 20 مفهوم رایج درباره سلامت بر اساس مدل زیست پزشکی بود. در این مدل سلامتی عبارت است از فقدان بیماری. کریستوفربورس از متفکران فلسفه پزشکی می‌گوید:این از اصول موضوعه سنتی علم طب است که تندرستی عبارت است از فقدان بیماری. بیماری چیست؟ هرچه که با تندرستی سازگاری نداشته باشد. بورس معتقد است برای تبیین مفهوم سلامت باید این استدلال دوری را باطل کرد (بورس، 1977: 573-542). از دیدگاه بورس فرد به شرطی سالم است که بدن او با چنان کفایتی کار کند که حداقل در سطح کفایت کارکردهایی که گونه مربوطه او نوعاً دارند باشد و هنگامی بیمار است که کارکرد بدن او پایین‌تر از سطح کارکردی باشد که آن گونه نوعاً دارد. او بیماری را خروج از چارچوب طرحی که مختص آن گونه است می‌داند (بورس، 1977: 573-542).برخی دیگرازمتفکران، معتقدند، سلامت وبیماری را نمی توان بدون ارجاع به ارزش‌ها تعریفشان کرد. قائلان به این نظریه را «هنجارگرایان» (Normative)، لقب داده‌اند. دراین نظر، سلامت وبیماری ذاتاً ارزش بارند. درنتیجه برای آنکه بتوانیم درک کاملی ازاین مفاهیم پیداکرد، بایدبدانیم که تصمیم راجع به وضعیت روان وجسم متضمن ملاحظه این معناست که چه چیزی خوب، بد، نامطلوب یامطلوب است (کاپلان، 1992: 75-60). نقطه ضعف عمده رویکردهنجاری این است که مفهوم بیماری رامتکی می‌کند به تمایل اعضای جامعه که امورخاصی رابد بشمارند (همتی مقدم، 1383).

امابزرگترین گام درتبیین مفهوم سلامت راجرج انگل برداشته است. انگل (J. Engel)، بانقد مدل «زیست پزشکی» و با استفاده از «نظریه سیستم‌های عمومی» مدل «زیست‌روان اجتماعی» (biopsychosocialmodel) را پیشنهاد داد. از دیدگاه او «مدل زیست پزشکی، نه برای شخص به‌عنوان یک کل و نه برای اطلاعات روان‌شناسانه‌ای که در مورد او وجود دارد و نه برای طبیعت اجتماعی او، هیچ تدارکی ندیده است» (انگل، 1980). در مدل او، بررسی علمی در سطوح مختلف انجام می‌شود. او معتقد بود «نظریه سیستم‌های عمومی (GST)، یک رویکرد تصوری و مفهومی برای مطالعه فهم مدل زیست‌روان اجتماعی، فراهم می‌آورد» (انگل، 1977: 136-129).مهم‌ترین کارکرد مدل انگل، ورود مفاهیمی چون روان و اجتماعی در حوزة‌ تعریف سلامت است. بعد از انگل، اکثر فیلسوفان پزشکی بر این ابعاد در تعریف سلامت تأکید کردند تا در نهایت سازمان بهداشت جهانی، سلامت را «تندرستی کامل جسمانی روانی و اجتماعی و نه صرفاً فقدان بیماری» تعریف کرد (لینداوو، 2003: 86-74).امروزه، اکثر اندیشمندان، معتقد به مفهوم سلامت برمبنای فقدان بیماری نیستند انسان، صرفاً موجود بیولوژیکی نیست، بلکه خصوصیات و رفتارهایی دارد که مستلزم چیزی در ورای بیولوژیک صرف است. (همتی مقدم، 1383). اگرچه به دیدگاه کل گرایانه نیز انتقاداتی وارد شده، اما بااین حال به نظر می‌رسد بهترین رویکرد برای بررسی وسنجش سلامت است. بنابراین دراین پژوهش باتوجه به آنچه درمبانی وپیشینهتحقیق گفته شد وعوامل وابعادی که برای سلامت ذکر شد، سنجش سطح سلامت را برمبنای مفهوم ترکیبی وکل گرایانه آن بررسی می‌شود. مفهوم ترکیبی سلامت به صورت متغیر وابسته درنظر گرفته شده که ترکیبی ازابعاد پزشکی-بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است.

 

 

 

 

 

 


 

 
   
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 2- مدل تحلیلی تحقیق (یافته‌های پژوهش، 1392)

 


3- یافته‌های پژوهش

3-1- بررسی ویژگی‌های فردی روستاییان در منطقه مورد مطالعه

میانگین سنی روستاییان منطقه مورد مطالعه 7/46 بدست آمده است که بین حداکثر 84 وحداقل 18 سال داشته‌اند. ازنظرسواد 3/63 درصد بیسواد وزیردیپلم بوده اندو 5/17 درصد مدرک دیپلم، 5/4 درصد فوق دیپلم، 4/12 درصدلیسانس و 7/1 درصدمدرک بالاترازلیسانس داشته اند. بنابراین بیشترروستاییان دارای سطح تحصیلات پایین ویابی سواد بوده‌اند. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که 9/85 درصد افراد متاهل و بقیه مجردند. بعدخانواردراین روستا به این صورت است که بیشترازنیمی ازروستاییان؛ یعنی 5/56 درصد بعدخانوارسه تاپنج بوده است. 4/12 کمتراز 3 نفرو 8/28 درصد بیشتراز 5 نفربوده است. نتایج تحقیق در رابطه باوضعیت اقتصادی روستاییان نشان می‌دهد که 2/19 درصد کشاورز و 8/19 درصدشغل دولتی وبقیه شغل آزاد یا کارگر کارخانه، راننده کامیون و... بوده‌اند. درآمد ماهیانه دراین روستا 576000 تومان وحداقل درآمد بین 50000 تومان وحداکثر 1500000 تومان است. که درآمدحداکثر مربوط به قشرکامیون دار و افرادی که تحصیلات بالاتراز لیسانس داشته‌اند، است (یافته‌های پژوهش، 1392).

 

3-2- بررسی ابعاد سلامت روستاییان در سطح منطقه

به لحاظ سطح سلامت، سلامت اجتماعی 9/42 درصد سطح سلامت زیادو 9/37 درصد سطح سلامت متوسط داشته‌اند و 1/18 در سطح سلامت پایین بوده‌اند که این مقادیر برای سلامت محیطی به ترتیب 1/50 و 3/46 و 1/1 بوده است. درمورد سلامت زیست پزشکی و اقتصادی به این صورت بوده که 5/69 درصد سطح سلامت زیست پزشکی زیاد و 8/19 درصد درسطح متوسط بوده‌اند و 42 درصد به لحاظ اقتصادی درسطح سلامت زیاد و 3/47 درسطح سلامت پایین بوده‌اند. کمترین میزان سطح سلامت پایین مربوط به سطح سلامت محیطی بوده است که میزان آن 1/1 است. که نشان دهنده سطح سلامت خوب از بعد محیطی دراین منطقه است. بیشترین میزان سطح سلامت بالا مربوط به سلامت زیست پزشکی بوده است که میزان آن 5/69 است. بیشترین میزان سطح سلامت پایین مربوط به سلامت اجتماعی است. به طورکلی سطح سلامت در روستاهای این منطقه به این صورت است که 4/68 درصد ازخانوارها سطح سلامت متوسط و 9/29 درصد سطح سلامت پایین و 7/1 درصد سطح سلامت زیاد داشته‌اند (یافته‌های پژوهش، 1392).

 

3-3- تحلیل رابطه بین ویژگی‌های فردی و سطح سلامت روستاییان در منطقه

به منظور بررسی ارتباط بین ویژگی‌های فردی واقتصادی روستاییان بامیزان سلامت آنان ابتدارابطه هر یک از ویژگی‌های فردی واقتصادی با ابعاد مختلف سلامت مورد آزمون وبررسی قرارگرفت و سپس ارتباط هریک از ویژگی‌های فردی واقتصادی با سطح سلامت به صورت کلی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج در جداول زیرآورده شده است. جدول (2) رابطه بین جنسیت وسطح سلامت را نشان می‌دهد. نتایج حاصل ازآزمون مقایسه میانگین 2 نمونه مستقل نشان می‌دهد که میانگین سلامت مردان 55/3 وزنان 43/3 است؛ یعنی مردان درمقایسه با زنان از سلامت بیشتری برخوردارند. نتایج آزمون نشان می‌دهد که بین سلامت اجتماعی واقتصادی و جنسیت رابطه معنی دار وجود دارد. میانگین سلامت اجتماعی مردان 1497/3 وزنان 9260/2 است. میانگین سلامت اقتصادی مردان 4218/3 و زنان 0335/3 است که د ربعد اجتماعی علت آن ممکن است به دلیل دسترسی بیشتر مردان به امکانات ورزشی- تفریحی و امکانات فرهنگی و یا امنیت بیشتر است و از لحاظ اقتصادی نیز به دلیل امنیت شغلی بیشتر، رضایت شغلی بیشتر، امید به آینده شغلی و... است.


 

جدول 2- بررسی رابطه بین جنسیت و سطح سلامت روستاییان منطقه

تحلیل

نتیجه آزمون

سطح معناداری

T مقدارآماره

خطای انحراف استاندارد

انحراف استاندارد

میانگین (5-1)

جنسیت

شرح

رابطه معنی داراست

رد فرضیه صفر

010/0

616/2

05371/0

44614/0

1497/3

مرد

بعداجتماعی

06801/0

50895/0

9260/2

زن

رابطه معنی داراست

رد فرضیه صفر

000/0

895/3

5829/0

48769/0

4218/3

مرد

بعداقتصادی

8436/0

63133/0

0335/3

زن

رابطه معنی دارنیست

پذیرش فرضیه صفر

495/0

685/0

04759/0

39533/0

2637/3

مرد

بعدمحیطی

05469/0

40556/0

2142/3

زن

رابطه معنی داراست

پذیرش فرضیه صفر

382/0

878/0-

06978/0

58382/0

3614/4

مرد

بعدزیست-پزشکی

07183/0

54227/0

4500/4

زن

رابطه معنی داراست

رد فرضیه صفر

05/0

972/1

03441/0

28789/0

5572/3

مرد

سطح سلامت کلی

05566/0

42023/0

4328/3

زن

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1392

 

 

جدول 3 رابطه سلامت ووضعیت تاهل رانشان می‌دهد. بررسی رابطه بین سطح سلامت ووضعیت تاهل با استفاده از آزمون مقایسه میانگین 2 نمونه مستقل نشان داد رابطه معنی داری بین وضعیت تاهل وابعاد مختلف سلامت وجود ندارد. اگر چه درابعاد مختلف میانگین سلامت متاهلان بالاتر است، ولی چون سطح معناداری آزمونt  بالاتراز 05/0 است نتایج قابل تعمیم نیست.

 

 

جدول 3- بررسی رابطه بین سطح سلامت و وضعیت تاهل روستاییان

شرح

وضعیت تاهل

میانگین سطح سلامت

انحراف استاندارد

خطای انحراف استاندارد

مقدارآماره t

سطح معناداری

نتیجه آزمون

تحلیل

اجتماعی

متاهل

0327/3

48526/0

04736/0

962/0

338/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

مجرد

8182/2

53783/0

24052/0

محیطی

متاهل

2244/3

39290/0

03853/0

731/0-

466/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

مجرد

3556/3

36345/0

16254/0

اقتصادی

متاهل

2675/3

58521/0

05684/0

925/1

057/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

مجرد

7464/2

73957/0

33070/0

زیست پزشکی

متاهل

4437/4

57901/0

05624/0

127/0

899/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

مجرد

4127/4

62717/0

25604/0

سلامت کل

متاهل

5985/3

33980/0

03300/0

569/0-

570/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

مجرد

5856/3

75148/0

30679/0

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1392

 

 

برای بررسی رابطه بین سن وسطح سلامت از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است نتایج نشان میدهد بین سن وسطح اقتصادی وزیست پزشکی رابطه معنی داری وجودداردوجهت رابطه هم منفی است؛ یعنی هرچه سن افراد کمترسطح سلامت زیست پزشکی واقتصادی آنها بیشتراست که این رابطه منطقی به نظرمی‌رسد چراکه افراد مسن توانایی انجام فعایت اقتصادی آنها نسبت به جوان‌ترها کمتراست وهمچنین افراد مسن تردر روستا بیشتر به فعالیت کشاورزی مشغولند ودرآمد وامنیت شغلی کمتری دارند. همچنین افرادمسن به لحاظ جسمانی از سطح سلامت پایینتری برخوردارند. به طورکلی، بین سن و سلامت رابطه معنی داراست وجهت رابطه هم منفی است.

 

 

 


 

 

جدول 4- بررسی رابطه بین سن و سطح سلامت روستاییان

شرح

آماره‌ها

مقادیر

نتیجه آزمون

تحلیل

اجتماعی

مقدار ضریب همبستگی پیرسون

041/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دار نیست

سطح معنی داری

595/0

محیطی

مقدار ضریب همبستگی پیرسون

068/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

سطح معنی داری

372/0

اقتصادی

مقدار ضریب همبستگی پیرسون

231/0-

رد فرضیه صفر

رابطه معنی داراست

سطح معنی داری

002/0

زیست پزشکی

مقدار ضریب همبستگی پیرسون

421/0-

رد فرضیه صفر

رابطه معنی داراست

سطح معنی داری

000/0

سلامت کل

مقدار ضریب همبستگی پیرسون

297/0-

رد فرضیه صفر

رابطه معنی داراست

سطح معنی داری

000/0

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1392

 

 

نتایج حاصل ازآزمون فی ووی کرامر نشان می‌دهد که تفاوت توزیع سطح سلامت برحسب میزان تحصیلات روستاییان تفاوت معنی داری دارد. معناداری رابطه بین تحصیلات با ابعاد محیطی، اقتصادی و زیست پزشکی مشاهده می‌شود، که این رابطه به نظر منطقی می‌رسد. چون باتوجه به شاخص‌هایی که برای سنجش این ابعاد ذکر شده است، با افزایش تحصیلات دسترسی به شغل، پس‌انداز، خانه بهتر وبا کیفیت مناسب تر ووضعیت بهداشتی بهترو... دست می‌یابند.

 

 

جدول 5- بررسی رابطه بین میزان تحصیلات وسطح سلامت روستاییان

شرح

آماره‌ها

مقادیر

نتیجه

تحلیل

اجتماعی

مقدارآماره فی ووی کرامر

184/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

سطح معنی داری

657/0

محیطی

مقدارآماره فی ووی کرامر

418/0

ردفرضیه صفر

رابطه معنی داراست

سطح معنی داری

000/0

اقتصادی

مقدارآماره فی ووی کرامر

323/0

ردفرضیه صفر

رابطه معنی داراست

سطح معنی داری

025/0

زیست پزشکی

مقدارآماره فی ووی کرامر

316/0

ردفرضیه صفر

رابطه معنی داراست

سطح معنی داری

025/0

سلامت کل

مقدارآماره فی ووی کرامر

182/0

ردفرضیه صفر

رابطه معنی داراست

سطح معنی داری

003/0

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1392

 

جدول 6- بررسی رابطه بین سطح سلامت و وضعیت شغلی روستاییان

شرح

آماره‌ها

مقادیر

نتیجه

تحلیل

اجتماعی

مقدارآماره فی ووی کرامر

086/0

پذیرش فرضیه صفر

ارتباط معنی داری وجودندارد

سطح معنی داری

899/0

محیطی

مقدارآماره فی ووی کرامر

121/0

پذیرش فرضیه صفر

ارتباط معنی داری وجودندارد

سطح معنی داری

714/0

اقتصادی

مقدارآماره فی ووی کرامر

304/0

رد فرضیه صفر

ارتباط معنی داری است

سطح معنی داری

011/0

زیست پزشکی

مقدارآماره فی ووی کرامر

282/0

رد فرضیه صفر

ارتباط معنی داری است

سطح معنی داری

021/0

سلامت کل

مقدارآماره فی ووی کرامر

136/0-

رد فرضیه صفر

ارتباط معنی داری است

سطح معنی داری

027/0

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1392

 

 

نتایج نشان می‌دهد رابطه سلامت ووضعیت شغلی از ابعاد اقتصادی و زیست پزشکی وبه طور کلی معناداراست. این نتیجه به نظرمنطقی می‌رسد، چرا که وضعیت شغلی با درآمد بالاتر سطح رفاه بالاتر هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ زیست پزشکی سطح سلامت بالاتر به همراه می‌آورد. بیشتر افرادی که کشاورزبودند یا کارگر کارخانه بودند از درآمد پایین و سختی کارخود ناراضی بودند.


 

جدول 7- بررسی رابطه بین درآمد و سطح سلامت روستاییان

شرح

آماره‌ها

مقادیر

نتیجه

تحلیل

اجتماعی

ضریب همبستگی پیرسون

282/0

رد فرضیه صفر

ارتباط معنی داراست

سطح معناداری

027/0

محیطی

ضریب همبستگی پیرسون

085/0

پذیرش فرضیه صفر

ارتباط معنی دارنیست

سطح معناداری

350/0

اقتصادی

ضریب همبستگی پیرسون

457/0

رد فرضیه صفر

ارتباط معنی داراست

سطح معناداری

000/0

زیست پزشکی

ضریب همبستگی پیرسون

170/0

رد فرضیه صفر

ارتباط معنی داراست

سطح معناداری

047/0

سلامت کل

ضریب همبستگی پیرسون

223/0

رد فرضیه صفر

ارتباط معنی داراست

سطح معناداری

012/0

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1392

 

یافته‌های حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می‌دهد که شدت رابطه بین دو متغیر میزان درآمد و سطح سلامت روستاییان 223/0 بوده و جهت رابطه نیز مثبت است؛ یعنی هرچه میزان درآمد روستاییان بیشتر است، میزان سلامت آنان نیز بالاتر است و با توجه به اینکه سطح معناداری آزمون نیز کمتر از 05/0 (012/0 sig=) است، بنابراین می‌توان گفت که نتیجه به دست آمده قابل تعمیم به جامعه آماری بوده و بین میزان درآمد و سطح سلامت روستاییان رابطه معناداری وجود دارد. ازابعاد مختلف نیز با توجه به شاخص‌هایی که برای این ابعاد ذکر شده است به جزدر مورد سطح سلامت محیطی سایر ابعاد با درآمد رابطه معنی داری داشته‌اند و این مساله منطقی به نظر می‌رسد مثلاً دربعد اجتماعی هرچه درآمد بیشتر باشد، بیشتر می‌توانند از امکانات ورزشی، تفریحی، کلاس‌های مختلف و... استفاده کنند و یا توان انجام مسافرت سالانه به همراه خانواده داشته باشند. به لحاظ اقتصادی وزیست پزشکی نیز همین طور درآمد بالاتر سطح سلامت افراد را بالاتر می‌برد و این مساله منطقی است. به عنوان مثال، مسلماً درآمد بالاتر به استفاده از مسکن مناسب‌تر، تغذیه بهتر امکانات رفاهی توجه بیشتر به درمان و... منجر خواهد شد. اما به لحاظ محیطی که رابطه معنی دار نیست. این مساله نیز منطقی است، زیرا باتوجه به شاخص‌هایی که برای سلامت محیطی ذکر شد، مانند وجود راه ارتباطی مناسب، وجود جایگاه‌های دفن زباله و یا وضعیت روشنایی معابر و... درآمد بالا یاپایین فردروستایی تاثیری در تغییر این شاخص‌ها نخواهد داشت.

نتایج حاصل از آزمون فی و وی کرامر مندرج درجدول 8 نشان می‌دهد که سطح معناداری این آزمون بالاتر از 05/0 (950/ sig=) است. بنابراین، می‌توان گفت که بین بعد خانوار روستاییان و سطح سلامت آنان رابطه معناداری وجود ندارد. مساله در مورد سایر ابعاد نیز صادق است.

 

 

جدول 8- بررسی رابطه بین بعد خانوار و سطح سلامت روستاییان

شرح

آماره‌ها

مقادیر

نتیجه

تحلیل

اجتماعی

مقدارآماره فی ووی کرامر

160/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

سطح معنی داری

354/0

اقتصادی

مقدارآماره فی ووی کرامر

298/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

سطح معنی داری

158/0

محیطی

مقدارآماره فی ووی کرامر

205/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

سطح معنی داری

126/0

زیست پزشکی

مقدارآماره فی ووی کرامر

300/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

سطح معنی داری

054/0

سلامت کل

مقدارآماره فی ووی کرامر

004/0

پذیرش فرضیه صفر

رابطه معنی دارنیست

سطح معنی داری

950/0

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1392

 


 

 

 

3-3- تحلیل فضایی ابعاد سطح سلامت روستاییان در منطقه مورد مطالعه

از یافته‌های پژوهش براساس جدول 9 می‌توان نتیجه گرفت که در بعد اجتماعی با توجه به این که سطح معناداری آزمون f که کمتر از 05/0 (sig=0. 000) است می‌توان گفت که بعد اجتماعی سلامت در بین روستاهای مورد بررسی تفاوت معناداری دارد به طوری که بیشترین نمره سلامت اجتماعی مربوط به روستای بیده است (45/3) و کمترین نمره سلامت اجتماعی نیز مربوط به روستای حجت آباد (34/2) است، به عبارتی میزان بعد اجتماعی سلامت در روستای بیده از روستاهای دیگر بیشتر است و در روستای حجت آباد نیز کمترین میزان سلامت اجتماعی وجود داردکه می‌توان دلیل آن را نزدیکی روستای بیده به شهر میبد و امکان دسترسی به مراکز آموزشی، ورزشی، فرهنگی و... عنوان کرد.


 

جدول 9- تحلیل فضایی ابعاد سطح سلامت در روستاهای مورد مطالعه

نام روستا

بعداجتماعی

بعدمحیطی

بعداقتصادی

بعدزیست پزشکی

کل

میانگین

آماره f

سطح معناداری

میانگین

آماره f

سطح معناداری

میانگین

آماره f

سطح معناداری

میانگین

آماره f

سطح معناداری

میانگین

آماره f

سطح معناداری

بیده

4571/3

510/18

000/0

6339/3

355/7

00/0

418/3

93/1

07/0

5714/4

30/2

036/0

6621/3

168/4

001/0

رکن‌آباد

4056/3

4722/3

3518/3

4883/4

4994/3

بفرویید

1578/3

4329/3

2613/3

3571/4

1447/3

مهرآباد

9015/2

3630/3

2583/3

2556/4

3757/3

محمدآباد

6833/2

2672/3

2201/3

1837/4

5140/3

حسن‌آباد

4298/2

1554/3

1217/3

1516/4

3572/3

حجت‌آباد

3409/2

8826/2

011/3

0349/4

5616/3

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1392

 

 

درمورد سلامت محیطی نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان می‌دهد که:سطح معناداری آزمون f کمتر از 0. 05 (sig=0. 000) است، بنابراین می‌توان گفت که سطح سلامت محیطی در روستاهای مورد بررسی تفاوت معناداری دارد. بیشترین نمره بعد محیطی سلامت مربوط به روستای رکن آباد (63/3) است و کمترین نمره بعد محیطی سلامت نیز در روستای حسن آباد (88/2) مشاهده شده است. بنابراین میزان سلامت محیطی در روستای رکن آباد بیشتر از سایر روستاهاست و در روستای حسن آباد نیز میزان سلامت محیطی از سایر روستاهای مورد بررسی کمتر است. یکی از دلایل پایین بودن سطح سلامت محیطی روستای حسن آباد وجود کارخانه در نزدیکی این روستا وتولید آلودگی توسط این کارخانه است که باعث نارضایتی مردم شده است.

در مورد سلامت اقتصادی با توجه به نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس می‌توان گفت که مقدار آماره f 930/1 است و سطح معناداری آزمون نیز 079/0 است. بنابراین با توجه به اینکه سطح معناداری بالاتر از 05/0(079/ sig=) است، بنابراین می‌توان گفت که تفاوت میانگین سلامت اقتصادی در سطح روستاهای مورد بررسی معنادار نیست و روستاها از لحاظ سطح سلامت اقتصادی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند.

از بعد زیست پزشکی با توجه به نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس می‌توان گفت که سطح معناداری آزمون f کمتر از 05/0 (036/sig=) است بنابراین بر اساس این نتایج، بعد زیست پزشکی سلامت در روستاهای مورد بررسی تفاوت معناداری با یکدیگر دارد. بیشترین نمره میانگین سلامت زیست پزشکی در روستای مهرآباد (57/4) مشاهده شده است و کمترین میزان سلامت زیست پزشکی نیز مربوط به روستای محمد آباد (03/4) است. یکی از دلایل پایین بودن سطح سلامت زیست پزشکی روستای محمدآباد فاصله آن ازشهر ونزدیک بودن آن به شهرک صنعتی است به طوری که بیشتر روستاییان افراد سالمند وپیر هستند که طبیعتاسطح سلامت زیست پزشکی آنها پایین است.

در نهایت نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس در مورد کل ابعاد چهارگانة سلامت نشان می‌دهد که سطح معناداری این آزمون از 05/0 کمتر است (001/0 sig=) بنابراین می‌توان گفت که سطح سلامت در روستاهای مورد بررسی تفاوت معناداری دارد بدین ترتیب که بیشترین سطح سلامت در روستای رکن آباد با میانگین 66/3 است و کمترین سطح سلامت نیز در روستای حسن آباد با میانگین 14/3 است.

 

4- نتیجه گیری

مروری کلی به مراحل تحقیق نشان می‌دهد برای پاسخ به این سوال که سلامت روستاییان درابعاد مختلف در چه سطحی است؟ براساس یافته‌های تحقیق، میانگین سطح سلامت روستاییان برابر 11/3 است، اما این سطح سلامت از حداقل 3/2 در بعد سلامت اقتصادی تا حداکثر 75/3 در بعد سلامت زیست پزشکی در نوسان است، بنابراین روستاییان منطقه مورد مطالعه از بعد زیست‌پزشکی و محیطی در وضعیت مطلوب‌تری نسبت به بعد اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. بر پایة نتایج تحقیق، سطح سلامت روستاییان در منطقة مورد مطالعه در 4/68 درصد از افراد در دامنة متوسط، 9/29 درصد افراد در سطح سلامت پایین و 7/1 درصد افراد دارای سطح سلامت زیاد بوده‌اند. بنابراین، نزدیک به 70 درصد روستاییان دارای سطح سلامتی در حد متوسط قرار داشته‌اند. همچنین کمترین میزان سطح سلامت پایین مربوط به سلامت محیطی بوده است که بیانگراین است که به لحاظ شاخص‌های محیطی به روستاها توجه شده است، اما از بعد اقتصادی در وضعیت نا مناسبی قراردارند.

سوال دیگر تحقیق این بودکه آیا بین سلامت روستاییان وویژگی‌های فردی واقتصادی آنان رابطه معناداری وجوددارد؟ نتایج تحقیق نشان دادکه درمورد ویژگی‌های فردی روستاییان تنها بین بعدخانوارووضعیت تاهل و سطح سلامت رابطة معناداری وجود نداشت، ولی بین سن، تحصیلات، درآمدووضعیت شغلی رابطه معناداری باسطح سلامت به ترتیب با آماره‌های 297/0-، 182/0، 223/0 و 136/0-در سطح معناداری کمتر از 05/0 با استفاده از آزمون‌های همبستگی پیرسون و فی کرامر، رابطه معناداری وجود داشته است. همچنین با استفاده آزمون تی دو نمونه‌ای با آمارة 972/1 در سطح معناداری کمتر از 05/0 بین متغیر جنسیت و سطح سلامت رابطة معناداری برقرار است. بنابراین، در مجموع بین ویژگی‌های فردی روستاییان در منطقة مورد مطالعه با سطح سلامت آنان رابطه‌ای معنادار برقرار است، به نحوی که در بعضی از ویژگی‌ها مانند سن و وضعیت شغلی منفی و در سایر موارد مثبت ارزیابی شده است. تحلیل فضایی سطح سلامت کل نیز نشان داد که سطح سلامت در ابعاد مختلف آن در روستاهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که میانگین سطح سلامت از حداقل 14/3 در روستای بفروئید تا حداکثر 66/3 در روستای بیده در نوسان بوده است.

برای ارتقا و بهبود سلامت درروستاهای مورد مطالعه باتوجه به یافته‌های تحقیق لازم است مسئولین ابعاد مختلف سلامت را بشناسند چراکه انسان موجودی است دارای ابعاد جسمی وروحی وتامین نیازهای اودراین ابعادسلامت وی راتضمین می‌کند. جهت شناخت مشکلات وبهبود وضعیت سلامت به خصوص دربعد اجتماعی که درروستاهای این منطقه بیشترین میزان پایین بودن سطح سلامت را داشت مستلزم جلب مشارکت مردم درشناسایی مشکلات روستا، ارائه راه حل واجرای آن به کمک مسئولان است که لازم است دراین زمینه اقدام شود. روستاهای مورد بررسی به لحاظ اقتصادی ازوضعیت نامطلوب برخوردار است، برای ایجاداشتغال ووام‌های خوداشتغالی وبهبود کیفیت زندگی مردم اقدام شود.

1)  افراخته، ح. وافکار، ا. (1391)، عوامل موثربرسطح سلامت روستاها (نمونه موردی روستاهای شهرستان شفت)، مجله پژوهش وبرنامه ریزی روستایی، سال اول، شمارة 1، صص 25-43.
2)   ایروین، آ واسکالی، ا، (1384)، اقدامات مربوط به عوامل موثر بر سلامت، ترجمه محمدحسین نیکنام، تهران:نشروفاق.
3)  بحرینی، ح، (1374) «پروژه شهرهای سالم سازمان بهداشت جهانی ولزوم اجرای جدی آن درجمهوری اسلامی ایران»، مجله محیط شناسی، سال 21، شماره 17.
4)  پانتام، ر. ودیگران، (1385)، «سرمایه اجتماعی، اعتماد، دموکراسی وتوسعه»، به کوشش کیان تاج بخش، ترجمه افشین خاکباز وحسن پویان، تهران:نشر شیرازه.
5)  رکن الدین افتخاری، ع و مهدوی، د، ( 1385) راهکارهای توسعه گردشگری روستایی بااستفاده ازمدل SWOT. فصلنامه علمی پژوهشی مدرس، دوره 10، شماره 2(پیاپی 45)، صص 1-30.
6)  شیخی، د. رضوانی، م و مهدوی، م، (1391) سنجش وتحلییل سطح سلامت درنواحی روستایی براساس رویکرد روستای سالم مطالعه موردی شهرستان خنداب، استان مرکزی، فصلنامه روستا وتوسعه، سال 15، شماره 2، صص 109-138.
7)  شیخی، د. رضوانی، م ومهدوی، م، (1388)، تبیین روستای سالم و ابعادسلامت درنواحی روستایی شهرستان خنداب استان مرکزی، رساله دوره دکتری، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران.
8)  شیخی، م. ت، (1378)، دیدگاه‌های نوین در مدیریت شهرهای سالم (تحلیلی ازدیدگاه جامعه شناسی)، مجموعه مقالات اولین همایش مدیریت توسعه پایدار درنواحی شهری، دانشگاه تبریز، صص 112-122.
9)   صادقی حسن آبادی، ع، (1375)، کلیات بهداشت عمومی، چاپ هفتم، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، ص 36.
10)           فیلد، ج، (1384)، سرمایه اجتماعی، ترجمه جلال متقی، تهران: موسسه عالی پژوهش.
11)           مرکز آمار ایران، (1390)، شناسنامه آبادی‌های کشور، شهرستان یزد.
12)           وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی، (1390)، سندسلامت.
13)           وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی، (1384)، بانک اطلاعات پروژه‌های روستای سالم. تهران: دبیرخانه شهرسالم-روستای سالم.
14)           همتی مقدم، ا، (1383)، تبیین مفهوم وجودی سلامت، نشریه فلسفه، کلام و عرفان، «مجله ذهن»، شماره 19، صص 63-74.
15)            Bonizzato, P. (2003). "Socio-economic inequalities and mental health: concepts, theories and interpretations". Epidemic psychiatry. No. 12, pp. 205-218
16)            Boorse, C. (1977) , Health as a Theoretical Concept. Philosophy of Science, 44: 542-573
17)            Caplan, A. (1992) , Concept of Health, Illness and Disease. Medical Ethics RM Veatch (ed). Jons Bartlett Pub. PP: 60-75
18)            Crombie,L. ;Linda,I. ;Lawrence,E. &Hilary,W. (1995). "Closingthe healthinequalitiesGap:aninternationalperspective". WHOregionalofficeforEurope. EnglishtexteditionbyBartbaraZatloka.
19)            Cubbin,C. (2000). "Socioeconomicstatusandinjurymortality:individualand neighborhooddeterminants". Epidemiccommunityhealth. No. 54,pp. 517-524.

20)            Duhl, L. J. &Sanchez,A. K. (1999)."Healthycitiesandthecityplanningprocess, abackgrounddocumentonLinksbetweenHealthandUrbanplanning". WHO regionalofficeforEurope.

21)            Engel, GL. (1980). The Clinical Application of the Bio psychosocial Model. A. M. J. Psychiatry
22)            Engel, GL. (1977). The Need for a New Medical Model: A Challenge for Biomedicine. Science, 196: 129-136
23) Fraser,G. (2005). "Changing place:Theimpact ofruralrestructuring onmentalhealth inAustralia". Journalofhealthandplace. No. 11,pp. 157-171.

24)            Galbardes,B. &Morabia,A. (2003)."Measuringthehabitatasanindicatorof socio-economic position: methodology and its association with hypertension".Epidemiccommunityhealth.

25)            Naidos J. , & Wills J. (2000) , Health promotion, London Bailliere Tindoll, pp. 5-7, 28-29.
26)            Karlsen,S. andNazroo,Jy(2002) ,"Relationbetweenracialdiscrimination, socialclass,andhealthamongethnicminoritygroups'. PublicHealth, Vol. 92,pp. 624-631.
27)            Khosh Chashm, K. (1995). "Healthy city and healthy villages". Eastern MediterraneanhealthJournal. Vol. 1. No. 1,pp. 103-111.
28)            Lindau, S. (2003) , Synthesis of Scientific Disciplines in Purist of Health: The Interactive Bio psychosocial Model. Perspectives in Biology and Medicine, 46: 274-286.

29)            Pilkington,P. (2002). "Social capitalandhealth:measuringandunderstanding socialcapitalatlocallevelcouldtacklehealthinequalitiesmoreeffectively". Journalof publichealthmedicine.No. 24,pp. 156-159.

30)            Quine,S. &Lancaster, P. A. (1989) ,"Indicatorsof socialclassrelationship betweenprestigeofoccupationandsuburbofresidence". Community Health Study, pp. 510-518.

31)            WangFLuo,W. (2005)."-Assessing spatialandnon-spatialfactorsforhealthcare access:towardanintegratedapproachtodefininghealthprofessionalshortageareas".Journalofhealthandplace.No. 11,pp. 131-146.