Evaluation of women’s rule in cities management on the basis of TOPSIS technique (Zabol case study)

Document Type : Original Article

Authors

1 Assistant Professor of Geography and Urban Planning, University of Zabol

2 Graduate Student of Geography and Urban Planning, University of Zabol

Abstract

Rapid growth of city, urbanization, and extension of urban likes problem caused considering the necessity of active and effective presence of women in urban affairs management. Like home affairs which are some small samples of urban affairs, women would have considerable effects on urban management. In Iran women have not noticeable roles in organizations which are relevant to urban management. In this article comparison of application of woman in different levels of urban management is done in different organization in Zabol city which are related to urban management. Research methodology is descriptive – analytical and is based on work field, documentary and field studies. In this respect, surveyed offices are: municipality, governance, city council, housing and urban development office, electricity office, water and drainage office, IT office, and Islamic culture and guidance office. Data and information were gathered by direct referring to offices and then were analysed by the use of Topsis model. Obtained results show that hierarchy and superiority of women’s role in offices is in this way: municipality – first grade, water and drainage office – second grade, governance – third grade, IT action office – fourth  grade, electricity office – fifth grade, Islamic culture and guidance – sixth grade, Islamic council – seventh grade, and housing and urban development - eighth  grade.

Keywords


1- مقدمه:
1 – 1 طرح مسأله
در اکثر کشورهای توسعه یافته یکی از مسائل مهم در مدیریت شهری مشارکت پایدار همه گروههای اجتماعی در رسیدگی به امور شهری است. بدون شک مشارکت مردم و شهروندان از تمامی اقشار و گروه‌های سنی، اصلی ترین عامل در راه موفقیت مواد قانونی و دستیابی به شهری ایده آل در تمامی زمینه‌هاست ( مرادی،1380: 46). گفتنی است مشارکت مردم به خصوص زنان در امور شهر یکی از اهداف جوامع معاصر است. اگرچه افکار عمومی به این گونه امور حساس نیست، امّا ضروری است تا ساز و کارهایی پدیده آمده و ابزارهایی واقعی برای تسهیل این مشارکت به کار رود (نجاتی،1381: 153). در این میان در کشورهای در حال توسعه مانند ایران زنان علیرغم حمایتهای انجام شده هنوز نتوانسته اند نقش موثری در اداره امور شهری داشته باشند. گسترش روز افزون شهرها و واگذاری وظایف و فعالیتهای جدید به مدیریت‌های شهری نگاه نوین و جامع به این مقوله را می‌‌طلبد (سعیدنیا، 1383: 8). اگرچه زنان بیش از نیمی از جمیعت کشور را تشکیل می‌‌دهند و از لحاظ دانش و توانایی ظرفیت‌های نهفته‌ای دارند، اما سهمی بسیار اندک )حدود 5 درصد) در بکارگیری پست‌های مدیریتی، به ویژه مدیریت شهری دارند ( بابایی زکیلی،1386: 32) .مشارکت نیازمند، همه قشرها و گروه‌ها اعم از زنان و مردان است و در این میان، نقش زنان به عنوان نیمی از پیکره یک جامعه، نقشی بسیار مهم دارد (یزدان پناه و صمدیان،1387: 19). با هر نگرشی که مشارکت را مد نظر قرار دهیم، این نکته را نمی توان انکار کرد که مشارکت در عمل، در صورتی کامیاب بوده که به طور گسترده در بیشتر کشورهای جهان پذیرش عام یافته است. بی شک چنین مقبولیتی، در سایه ی اثر بخشی مشارکت در بالا بردن بهره وری سازمانها، تعمیم دموکراسی، بهبود روابط کار و مانند اینها بدست آمده است (رهنمود،1382: 2). به دلیل وجود گذشته ای مشحون از بی عدالتی و تعدی نسبت به حقوق واقعی و مقام و منزلت والای زنان و به حاشیه راندن آنان، زنان در استفاده از فرصت‌های به دست آمده و حضور موثر و نقش آفرین با موانع عدیده ای مواجه‌اند. یکی از این موانع، وجود نوعی نگرش اجتماعی و نگاه بسته فرهنگی است که مبتنی بر باورهای غلط و عادت‌های ناپسند تاریخی است که خود به خود موانعی را برای مشارکت وسیع و فراگیر و حضور حقیقی و موثر زنان در سطوح مختلف جامعه فراهم می‌‌آورد. مانع دیگر، روحیه ناباوری برخی از زنان نسبت به توانمندی‌ها و قابلیت‌های خود است که در کنار نابرابری فرصتها و موقعیت‌های عملی کسب تجربه در زمینه‌های مختلف، شناخت و شکوفایی استعدادها، جامعه را از بهره مندی از توان فکری و مدیریتی زنان محروم نموده است (امور مشارکت زنان،1384: 10). بر اساس آمارهای رسمی در ایران، نرخ مشارکت زنان در مشاغل مدیریتی خصوصاً مدیریت شهری به صورت قابل توجهی اندک است. طی سال‌های اخیر زنان توانسته اند در زمینه علمی پیشرفت قابل ملاحظه ای کنند، اما از حیث مشارکت در مدیریت به خصوص مدیریت شهری زنان وضع نامساعدی دارند( احمدی نیا، 1380: 3).

1 - 2 - اهمیت و ضرورت تحقیق
دستیابی به توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی از دل مشغولی‌های مهم مسئولان و برنامه ریزان جامعه است. از ملزومات رسیدن به توسعه پایدار توجه به مسائل زنان به عنوان نیمی از جمیعت هر کشور است. بدون حضور زنان در عرصه‌های گوناگون اجتماعی، توسعه پایدار در هیچ جامعه ای رخ نمی دهد(خواجه نوری، 1386، 5). از سوی دیگر حضور زنان در پستهای مدیریتی موجب بهبود عملکرد مدیریت کشور و سازمانها می‌‌شود، به این دلیل که توانمندیهای مدیریتی تا حدودی به طور مساوی بین مردان و زنان توزیع شده است. از این دیدگاه زنان توانمندیهای ویژه ای دارند و از مهارتهای معمول در مدیریت منابع انسانی برخوردارند که در شرایط امروز بیشتر از گذشته مورد نیاز سازمانهاست. در واقع شرایط امروز در سازمانها سبک رهبری دموکراتیک و حساس بودن به نیازهای افراد را می‌‌طلبد. همچنین، با حضور زنان در مشاغل مدیریتی تحول سازمانها از لحاظ بهبود و ارتباطات سازمانی و ترویج نوآوری تسهیل می‌‌شود. در ضمن، فناوری اطلاعات نیز زمینه حضور زنان را بیشترکرده است( محمدی اصل، 1381: 4). پژوهش حاضر به دلیل بررسی مشارکت زنان در سازمانهای مرتبط با مدیریت شهری انجام می‌‌شود. اولویت بندی میزان مشارکت زنان در سازمانهایی نظیر شهرداری، فرمانداری، شورای شهر، مسکن و شهرسازی، اداره برق، آب و فاضلاب، مخابرات و فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان سازمانهای مرتبط با مدیریت شهری از جمله اهداف این پژوهش است.

1 – 3 – اهداف
مهم ترین هدف این تحقیق عبارت از اولویت بندی نقش و جایگاه زنان در سازمانهای مرتبط با مدیریت شهری در سطح شهر زابل با استفاده از مدل TOPSIS و تعیین نقش زنان در این سازمانهاست.

1 – 4 - سوابق
مدل TOPSIS به طور کلی برای رتبه بندی یک یا چند گزینه موجود در برابر چند معیار مورد استفاده قرار می‌‌گیرد. مدل TOPSIS توسط هونگ و یون در سال 1981 پیشنهاد شد .این مدل یکی از بهترین مدلهای تصمیم گیری چند شاخصه است و از آن استفاده‌های زیادی می‌‌شود .این مدل در درجه اول، به وسیله تکنیک تصمیم گیری مسائل را از نظر کیفی به روش Pugh و از نظر کمی به روش SID بهینه می‌‌کند ایده اصلی این روش این است که گزینه‌های انتخاب شده طراحی باید کوتاه ترین فاصله را از راه حل ایده آل مثبت و بیشترین فاصله را از ایده آل منفی (از نظر هندسی ) داشته باشند . در سال1994 لیا یونگ جو و همکارانش از جمله اولین کسانی بودند که این روش را به کارگرفتند (Yong - Joa Lia - Ting - Yun liu, ching – la Ihwangnrshg, 1994: 484).
آلوتاسکین از دانشگاه استانبول، روش‌های AHP و TOPSISرا برای بررسی مواد زاید خطرناک در شرکتهای حمل و نقل به کار برد و با استفاده از این دو روش، مکان‌های مناسب برای از بین بردن مواد زاید خطرناک را اولویت بندی نمود (Alev Taskin Guma, 2006, 4067).
تینگ و همکارانش در سال 2007طی یک کار مشترک از فرمول Topsis در ارزیابی آموزشهای اولیه تحت محیط فازی استفاده کردند. نتیجه کار آنها به دولت تایوان در زمینه انتخاب خلبان‌های ماهر کمک کرد ( Ting – Yuchen, chueh – yung, 2007, 870). دهقانی و همکارانش در سال 1384 در رتبه بندی فروشگاه‌های زنجیره ای شهروند با استفاده از معیارهای کمی و کیفی با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی و تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه از این مدل استفاده کردند. نهایتا ارزیابی و رتبه بندی صحیح فروشگاهها زنجیره ای به عنوان سنجش عملکرد خرده فروشی‌ها، به ویژه فروشگاه‌های زنجیره ای مطرح بوده است و مسئولین با رتبه بندی فروشگاه‌ها به راحتی می‌‌توانند تصمیمات مهمی، مانند بسط و گسترش فروشگاه‌ها، اولویت بندی و محک زدن آنها، ارتقاء و بهبودکارایی کارکنان و سایر موارد مرتبط را اتخاذ کنند و درصدد شناسایی و رفع اشتباهات برآیند( دهقانی، نجفی و صفایی، 1384: 5). رمضانی و امین در سال 1385ارزشیابی مدیران مراکز تحقیقاتی بر اساس نقشهای دهگانه مینتربرگ با بکارگیری مدلهای AHP , TOPSIS, MADM بررسی موردی مرکز تحقیقات بانک ملت را به کار گرفتند . بر این اساس، در ابتدا هریک از نقشهای ده گانه اصلی و جزء نقشهای درون آنها بر اساس تکنیک TOPSISوزن دهی شده و در نهایت مدیران مرکز تحقیقات منطبق بر نقشهای دهگانه اولویت بندی شدند. مطالعه نقش زنان در مسائل مختلف نوآوری جدیدی نیست. در این باره تحقیقات متعددی در ایران انجام گرفته است. به طور مثال، منیژه مجلسی در سال 1385 به بررسی نقش زنان در توسعه پایدار پرداخته است. او در این تحقیق به نقش کلیدی زنان در توسعه اشاره کرد و معتقد است که زنان یکی از مهمترین گروه‌های اجتماعی هستند و به دلیل تأثیر چشمگیر بر دیگر گروه‌های اجتماعی نقش موثری در توسعه دارند. مهسا رضایی مقدم و لادن رضی کرد نقش زنان در مدیریت پسماند شهری را مورد مطالعه قرار دادند و معتقدند زنان در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی بسیاری از دانستنی‌ها را می‌‌دانند و به این نتیجه رسیدند که ارتقای سطح آگاهی زنان با مصرف صحیح و در نتیجه کاهش ضایعات رابطه مستقیم دارد (رضایی مقدم و کرد رضی، 1386: 247). بهرام نوازی و آرام یزدی به بررسی چالش‌های مدیریتی زنان در ایران پرداختند و این سوال را مطرح کردند که چرا زنان تحصیل کرده دانشگاهی و برخوردار از شایستگی‌های لازم نتوانسته اند بر سمتهای مدیریتی تکیه بزنند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که دلایل مختلفی در رابطه با ارتقای شغلی زنان وجود دارد، از جمله: تصور ضعیف زنان از توانایی‌های خود، عدم توان نفوذ در دیگران به دلیل عدم اعتماد به نفس و تسلط مردان بر ساختارهای اداری، عدم پذیرش ژست‌ها و مسئولیت‌های مهم استراتژیک از سوی بانوان( نوازی و یزدی، 1388: 215). در پژوهشی دیگر درباره موانع رسیدن زنان به سطوح مدیریتی نیز تأکید شده است که عوامل فرهنگی مهمترین عامل بازدارنده پیشرفت زنان در سلسله مراتب سازمانی محسوب میشوند و عوامل فردی نیز اگرچه بی تأثیر نبوده ولی نقش آنها از عوامل محیطی کمتر بوده است. از جمله عوامل فردی، عوامل شخصیتی است که بیشترین تأثیر را در بین عوامل فردی در عدم ارتقاء زنان به سطوح مدیریتی دارا بوده است (فاطمی صدر، 1380: 32).

1 - 5 - روش تحقیق و مراحل آن
بررسی و ارزیابی نقش و جایگاه زنان در سازمان‌های مرتبط با مدیریت شهری با استفاده از مدل TOPSIS و در قالب روش تحلیلی و توصیفی و جمع آوری اطلاعات و داده‌ها مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بوده است. در بخش کتابخانه ای مبانی و سابقه مطالعاتی موضوع بررسی شده است. در مطالعات میدانی از طریق مراجعه حضوری به سازمان‌های مرتبط با مدیریت شهری و مصاحبه با مسئولین تعداد کارمندان زن این سارمان‌ها با توجه به سه معیار ( مدیر، کارمند، کارگر ) جمع آوری شده است. سپس با استفاده از مدل TOPSIS در 6 مرحله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نظریه هوانگ و یون می توان مسأله تحلیلی در تصمیم گیری با معیارهای چندگانه را به عنوان سامانه ای هندسی در نظر گرفت که در آن m گزینه با n معیار مورد ارزیابی قرار می‌‌گیرند. این گزینه‌ها مشابه با m نقطه در فضای n بعدی هستند. بنابراین بهترین گزینه در این فضا نزدیک ترین نقطه به پاسخ ایده آل و دورترین گزینه، بدترین پاسخ است ( Oslon, 2004).

1 – 6- محدوده و قلمرو پژوهش
شهر زابل با وسعتی برابر با 2084.5 کیلومتر مربع در شمال استان سیستان و بلوچستان قرار دارد. جمیعت این شهر بر اساس سرشماری 1385، بالغ بر 136959 نفر بوده است ( بزّی، 1389: 2).داده‌های مورد نیاز از ادارات مرتبط با مدیریت شهری این شهر ( شهرداری، فرمانداری، شورای شهر، مسکن و شهرسازی، برق، آب و فضلاب، مخابرات و فرهنگ و ارشاد اسلامی ) جمع آوری شدند.

 

 

 

 

نقشه شهرستان زابل، طرح جامع شهرستان زابل،1385


2- مبانی نظری:
2 -1- مفهوم شهر
اگر چه بسیاری از محققان و پژوهشگران شهری از خیر تعریف شهر گذشته و یافتن تعریفی واحد برای شهر به نحوی که نیازهای پژوهشی تجربی متنوع و متعدد را برآورد و برای همه انواع شهر در زمان و جوامع گوناگون مناسب تلقی گردد غیر ممکن دانسته‌اند (ایزدی خرامه، 1383: 38)، اما در این قسمت می‌‌توان به پاره ای از تعاریفی که همگی حکایت از «اهمیت شهر» دارند، اشاره نمود. این تعاریف عبارتند از :
- شهرمقوله‌ای است فلسفی – علمی. مقوله ای است فلسفی چون ابعاد ذهنی – هویتی شهر در فراسوی معیارهای مرسوم ( چه فرهنگ گرا، چه عملکرد گرا یا نوگرا) قرار گرفته و در محدوده ارزشهای فرهنگی – هنری نام می‌‌گیرد. از این رو لازم است که برخوردی فلسفی با شهر صورت گیرد. شهر مقوله ای است علمی چون ابعاد عینی و کالبدی آن در همه زمینه‌های اجتماعی – اقتصادی، کالبدی – فضایی و ... با ضوابط و معیارهای علمی قابل سنجش است. از سوی دیگر شهر پدیده‌ای است مکانی – زمانی که در نقطه ای خاص ایجاد شده در فضا تکامل یافته و با گذشت زمان رشد یافته است (حبیبی، 211:1383).
- از نظر اجتماعی، شهرها مکان‌های مناسبی برای شکل گیری نهادهای جمعی، اعتلای ارزش‌های فرهنگی، گسترش و تحکیم روابط و مناسبات اجتماعی و پاسداری از روش‌های انسانی و هویت‌های ملی و محلی هستند (فرجامی،533:1383).
- شهر در رویکرد جغرافیایی، حاصل رابطه‌ای است که انسان با طبیعت به وجود می‌‌آورد به گونه‌ای که شهر را می‌‌توان محیطی انسان ساخت تعریف کرد. انسان برای ارضای نیازهای خود در بستری از دگرگونی‌های معنایی (نمادین) اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فضا را نیز دگرگون می‌‌کند. این دگرگونی از خلال یک فرایند تخریب – ساختن انجام می‌‌گیرد؛ بدین معنی که برای ساختن فضاهای جدید همواره نیازهای اولیه ای به تخریب فضاهای پیشین وجود دارد. این امر چرخه ای بی پایان از تخریب‌ها و ساختن‌ها را به وجود می‌‌آورد که شاید بتوان گفت هرگز متوقف نمی شود. چه بسیار درطول تاریخ مشاهده شده است که حتی با نابودی کامل یک شهر، تاریخ آن شهر باز نه ایستاده و در دوره ای آتی، بار دیگر شهر در مرزهای قدیمی و یا نزدیک به آنها و با تجدید گذشته تاریخی آن بازسازی شده است ( فکوهی،33:1383).

2 – 2- مدیریت شهری
مدیریت شهری مجموعه قوانین، ضوابط، رویه‌ها و شرایط عمومی است که در سطح جامعه شهری توسط سازمان محلی به کار می‌‌رود. رشد سازمان‌های محلی و یا به تعبیر عام تر سازمان محلی نوعی واگذاری قسمتی از امور عمومی در شهرهاست که قبلاً جزو وظایف دولت‌ها بوده و در حال حاضر بنا به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به سازمان‌های محلی واگذار شده است. سازمان محلی واحدی است که در حوزه‌ای از کشور، از استان گرفته تا دولت یا عمدتاً بر اساس تقسیمات کشوری به موجب اختیاراتی که از طرف مردم به دست می‌‌آورد به اداره امور محلی می‌‌پردازد مدیریت شهری به طور خاص از دو شیوه اجرایی برخوردار است که عبارتند از: الف) مدیریت شهری متمرکز. ب) مدیریت شهری غیرمتمرکز.

2-2-1- مدیریت شهری متمرکز
در این الگو، دولت‌های مرکزی مستقیما در اداره شهر دخالت دارند و وظایفی را که جنبه محلی دارد و از جنس تصدی گری است، خود دولت‌ها انجام می‌‌دهند. این الگو مبتنی بر دیوان سالاری است و معمولا دولت‌هایی از آن تبعیت می‌‌کنند که به طور وسیع به تلاش و کار مردم وابسته نیستند و هزینه‌های خود را از طریق منابع درآمدی ملی تأمین می‌‌کنند. در الگوی مدیریت شهری متمرکز، مردم جایگاهی ندارند و نقش مردم در اداره شهرها کمرنگ است و نظر آنها در مسائل اساسی مثل سیاست گذاری و برنامه ریزی کمتر لحاظ می‌‌شود. این الگو در حال حاضر از کشورهای اروپایی حذف شده است و جایگاهی در جوامع توسعه یافته ندارد. مهمترین نقش مردم در این الگو، انتصاب اعضای شورای شهر است (لطیفی، 1387 :106).

2-2-2 - مدیریت شهری غیرمتمرکز
در الگوی مدیریتی غیر متمرکز ، وظایف شهری را به شهرداری‌ها، بخش خصوصی و یا NGO‌ ها واگذار می‌‌کند. در این الگو، شهرداری‌ها به طور عمده وظایف محلی را بر عهده دارند و حتی امور مربوط به گردشگری، توریسم، طرح‌های توسعه شهری، ساخت کتابخانه، ازدواج و طلاق به عهده آنها است و هزینه‌های خود را از طریق عوارض و مالیات‌های محلی تأمین می‌‌کنند. البته دولت نیز تا حدی مسائل هزینه بر را تقبل می‌‌کند. مدیریت شهری به عنوان الگویی برای مدیریت و توسعه سکونتگاههای شهری اعم از شهرهای کوچک، بزرگ و مادرشهرها مطرح می‌‌شود(همان، 106).

جدول شماره 1 – تعداد زنان شاغل در ادارات شهر زابل - 1390
شاخص‌ها
مراکز مدیر کارمند کارگر
شهرداری 1 28 3
فرمانداری 0 7 0
شورای شهر 1 0 0
مسکن و شهرسازی 0 0 0
برق 0 4 0
آب و فاضلاب 2 6 0
مخابرات 0 5 0
فرهنگ و ارشاد اسلامی 0 2 0
منبع: نگارندگان، 1390


3- بحث اصلی
پس از آن که جدول شماره 1 تنظیم شد مراحل و گامهای مختلف روش TOPSISبه شرح زیر انجام گرفت:
3 – 1- گام اول: بی مقیاس سازی ماتریس تصمیم‌گیری (N)
به منظور بی مقیاس سازی ماتریس تصمیم گیری روشهای مختلفی وجود دارد، که یکی از این روشها بی مقیاس سازی نورم می‌‌باشد. در این نوع بی مقیاس سازی هر عنصر ماتریس تصمیم گیری را بر مجذور مجموع مربعات عناصر هر ستون تقسیم می‌‌کنیم بدین طریق کلیه ستون‌های ماتریس تصمیم‌گیری دارای واحد مشابهی می‌‌شوند و می‌‌توان به راحتی آنها را باهم مقایسه کرد.
گام اول

مثال گام اول

 

 

جدول شماره 2 - ماتریس بی مقیاس شده با استفاده از نورم
C3
( کارگر ) C2
( کارمند ) C1
( مدیر ) شاخص‌ها
مراکز
1 926/0 408/0 A1
0 231/0 408/0 A2
0 033/0 0 A3
0 0 0 A4
0 132/0 0 A5
0 198/0 816/0 A6
0 165/0 0 A7
0 066/0 0 A8
منبع: نگارندگان، 1390


3 – 2 – گام دوم: در این گام با استفاده از فــرمول مقدار اطمینان را بدست می‌‌آوریم بــرای بدست آوردن مــقدار k از فرمول به صورت زیر استفاده می‌‌گردد.


مثال قسمت اول گام دوم:

قسمت دوم گام دوم: در این قسمت مقدار عدم اطمینان را بدست می‌‌آوریم

مثال قسمت دوم:

قسمت سوم گام دوم: در این قسمت وزن شاخص‌ها را بدست می‌‌آوریم
فرمول قسمت سوم:

مثال قسمت سوم:

جدول شماره 3 – اوزان شاخص‌های زیربنایی
C3
( کارگر ) C2
( کارمند ) C1
( مدیر ) شاخص
مراکز
0 621/0 499/0 Ei
1 379/0 501/0 dj
531/0 201/0 266/0 Wj
منبع: نگارندگان، 1390


قسمت چهارم گام دوم: اکنون می‌‌توان ماتریس بی‌مقیاس شده ی موزون را بدست آورد، به این منظور ماتریس بی مقیاس شده را در ماتریس مربعی(wnxn)که عناصر قطر اصلی آن اوزان شاخص‌ها و دیگر عناصر آن صفر می‌‌باشد، ضرب می‌‌کنیم. این ماتریس، ماتریس بی مقیاس شده ی موزون نام دارد و با V نشان داده می‌‌شود.

جدول شماره4- ماتریس بی مقیاس شده موزون
C3
( کارگر ) C2
( کارمند ) C1
( مدیر ) شاخص
مراکز
531/0 186/0 108/0 A1
0 046/0 0 A2
0 0 108/0 A3
0 0 0 A4
0 026/0 0 A5
0 039/0 163/0 A6
0 033/0 0 A7
0 013/0 0 A8
منبع: نگارندگان، 1390


3 – 3 - گام سوم: تعیین گزینه ایده آل مثبت و منفی
اکنون باید ایده آل‌های مثبت و منفی را برای هر شاخص بدست آورد. برای شاخصی با جنبه مثبت، ایده آل مثبت بزرگترین مقدارT است و برعکس برای شاخصی با جنبه منفی، ایده آل مثبت کوچکترین مقدار ماتریسT است. همچنین ایده آل منفی برای شاخص مثبت کوچکترین مقدار ماتریس Tمی باشد و ایده آل منفی برای شاخص منفی نیز بزرگترین مقدار ماتریسT می‌‌باشد. مقدار ایده آل مثبت و منفی برای این موقعیت تصمیم گیری به قرار زیر است:




فرمول گام سوم:
مثال گام سوم:


3 – 4 - گام چهارم: میزان فاصله از گزینه ایده آل مثبت و منفی
برای بدست آوردن میزان فاصله هر گزینه از ایده آل مثبت و منفی از فرمول‌های زیر استفاده می‌‌شود:

فاصله از ایده آل مثبت

فاصله از ایده آل منفی



3
– 5 - گام پنجم:تعیین نزدیکی نسبی یک گزینه به راه حل ایده آل
در این مرحله میزان نزدیکی نسبی هر گزینه به راه حل ایده آل محاسبه می‌‌شود. برای این کار از فرمول زیر استفاده می‌‌شود:

 

 

 


3 – 6 - گام ششم: رتبه بندی گزینه‌ها
در این مرحله با توجه بهCL ها که در مرحله قبل بدست آمده است. می‌‌توان رتبه بندی گزینه‌ها را انجام داد. هر گزینه که CLآن بیشتر باشد گزینه ایده آل یا بهتری است.


شکل شماره 1 – ارزیابی نقش زنان در ادارات مرتبط با مدیریت شهری در شهر زابل، یافته‌های پژوهش، 1390


4- یافته‌ها:
در این تحقیق از مدل Topsis برای رتبه بندی و اولویت بندی میزان مشارکت زنان در ادرات مرتبط با مدیریت شهری شهرستان زابل استفاده شده است و نتایج به دست آمده به شرح زیر است: شهرداری شهر زابل با دارا بودن یک مدیر، بیست و هشت کارمند و سه کارگر زن، رتبه اول را درزمینه به کارگیری زنان در مدیریت شهری داراست. اداره آب و فاضلاب این شهر با دو مدیر و شش کارمند زن رتبه دوم را در این زمینه داراست. رتبه و جایگاه سوم را فرمانداری با هفت کارمند زن به دست آورده است. اداره مخابرات با دارا بودن 5 کارمند زن مرتبه چهارم را به خود اختصاص داده است.در رتبه و جایگاه پنجم اداره برق با 4 کارمند قرار داد. اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر زابل با 2 کارمند زن در رتبه بعدی یعنی ششم جای می‌‌گیرد. شورای اسلامی این شهر با داشتن تنها یک مدیر زن در ردیف هفتم قرار دارد و آخرین رتبه و جایگاه متعلق به اداره مسکن و شهرسازی شهر زابل است، زیرا این اداره هیچ مدیر، کارمند و کارگرزن ندارد و نقش زنان در این اداره صفر است. یافته‌های تحقیق نشان دهنده این مطلب است که میانگین مشارکت زنان در سازمان‌های مرتبط با مدیریت شهری به طور کلی پایین است و این امر بیانگر این واقعیت است که جامعه ما هنوز در ابتدای راه جذب افراد، خصوصا زنان به عنوان نیمی از اعضای یک جامعه، در نهادهای اجتماعی و سازمان‌های شهری به سر می‌‌برد.

5- پیشنهادها:
- بررسی موانع و مشکلات موجود بر سر راه مشارکت زنان در اداره امور شهر.
- واگذار کردن سمت‌های مدیریتی و مسوولیت‌های مختلف به زنان متخصص یا با تجربه در سازمان‌های اداری مرتبط با مدیریت شهری.
- اعمال مدیریت مشارکتی در مدیریت شهری: منظور از مدیریت مشارکتی به وجود آوردن فضا و نظامی توسط مدیریت است که در آن تمام کارکنان به خصوص کارکنان زن در روند تصمیم سازی، تصمیم گیری و حل مشکلات شهری با مدیریت همکاری نمایند.
- ایجاد حساسیت بین کارمندان زن، یعنی متوجه ساختن آنها به این نکته که نتایج و پیامدهای مشارکت آنها در اداره امور شهر متوجه همه شهروندان وبه خصوص خود آنها می‌‌شود.
- با توجه به افزایش سطح تحصیلات بانوان، احتمالاً تمهید فرصت استخدامی برابر، موجب افزایش تعداد زنان در سازمانها به خصوص سازمان‌های مرتبط با مدیریت شهری خواهد شد.
- برای تغییر در فرهنگ ابتدا باید در دیدگاهها و نگرش‌ها تغییر ایجاد شود. گاهی زنان در شهر و سازمان‌های مربوط به آن کم ارزش و شهروند دست دوم تلقی می‌‌شوند، از این رو توصیه می‌‌شود تلاش مضاعفی برای افزایش عدالت در انتصابات مبذول شود.

1-       احمدی نیا، شیرین.( 1380). عوامل موثر بر مشارکت زنان، فصلنامه انجمن جامعه شناسی، شماره4، 56 – 74 ص، تهران.
2-       بابایی زکلیکی، محمدعلی.( 1386 ). مطالعه نوع مشاغل مدیریتی و نیازهای شغلی زن در سازمان‌های دولتی، فصل نامه مطالعات زنان، سال 5، شماره 2، 21 – 33.
3-       بزی، خدارحم و سالاری سردری، فرضعلی.( 1389). نقش اقلیم در ساخت بهینه شهر، سومین همایش ملی مقاوم سازی و مدیریت شهری، اراک،
4-       حبیبی، سید محسن.( 1383). از شار تا شهر، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم.
5-       خواجه نوری، بیژن و علی حاتمی.( 1386 ).بررسی عوامل موثر بر میزان اشتغال زنان جوان: مطالعه موردی استانهای غرب ایران(کرمانشاه،ایلام، کردستان)، همایش انجمن جمیعت شناسی ایران، 19 صفحه.
6-       رضایی مقدم، مهسا و لادن رضی کرد.( 1386 ). نقش زنان در مدیریت پسماند شهری، انتشارات سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور، تهران، ص 249 - 243
7-       رهنمود، فرج الله و ایران رادمنش. ( 1382 ). تصمیم گیری مشارکتی و تعهد سازمانی، فصل نامه دانش مدیریت، شماره 62 ، ص 15 - 3 .
8-       سعید نیا، احمد. ( 1383). طراحی شهری در ایران، کتاب سبز راهنمای شهرداری‌ها، جلد 5، انتشارات سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور.
9-       فاطمی صدر، فیروزه.( 1380). موانع ارتقاء زنان در سطوح مدیریتی درسطح دانشگاه تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد: دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران.
10-    فرجامی، محمد رضا.( 1383). ابعاد هویت شهری، مجموعه مقالات همایش مسائل شهرسازی ایران، جلد 1   ( ساخت کالبد شهری)، شیراز: دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز،17 صفحه.
11-    فکوهی، ناصر .( 1383 ). انسان شناسی شهری، تهران: نشر نی، چاپ دوم.
12-    لطیفی، غلامرضا. (1387 ). مدیریت شهری، چاپ اول، تهران، نشر موسسه فرهنگی، اطلاع رسانی و مطبوعاتی.
13-    محمدی اصل،عباس.( 1381). جنسیت و مشارکت،انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، تهران.
14-    مرکز امور مشارکت زنان.( 1384). مشارکت زنان و دولت هشتم، تهیه و تنظیم مرکز امور مشارکت زنان، ریاست جمهوری: تهران.
15-    نوازی، بهرام و آرام یزدی.( 1388 ). چالشهای مدیریتی زنان در ایران، همایش بین المللی تحولات جدید ایران و جهان، قزوین، ص 217 - 201 .
16-    یزدان پناه، لیلا و فاطمه صمدیان.( 1387 ). تأثیر ویژگی‌های فردی و اجتماعی برمشارکت زنان کرمانی، فصلنامه مطالعات زنان، سال6 شماره 3، ص 34 - 19.
17-    Aleve Task in (2006), Evaluation of hazardous waste transportation firms by using a two-step fuzzy – AHP and TOPSIS methodology, vol. 36.No, 2.pp: 4067 – 4074.
18-    Oslon, D. L (2004), Comparison of Weights in Topsis model, Mathematical and Computer modeling journal, 40(7-8). pp: 721 – 727.
19-    Ting – Yu Chen, Chueh – Yung Tsao (2008), the interval – Valued fuzzy TOPSIS method and experimental analysis Fuzzy Sets and System, Theme: Fazzy Interval Analysis, vol. 159, pp:1410 – 1428.
20-    Young – jou Lai, Ting – Yun Liu, Ching – Lai Hwang (1994), TOPSIS for MODM, European Journal of operational research, vol. 176. pp: 486 – 500.