The role of credit on housing pattern changes in rural areas (Case Study: Bahmaee county)

Document Type : Original Article

Authors

Abstract

having a standard house has been one of the aspirations of every rural household, and to gain that requires more government attention and support for rural housing. Since 2005, the Housing Foundation of the Islamic Revolution (Bonyad-e-Maskan) has seriously been busy retrofitting rural housing nevertheless, most rural areas lack adequate quality housing. This study tries to analyze the role of credit on changing the housing patterns in rural areas of Bahmaee County and suggest provisions needed for this area. This study was carried out in a descriptive–analytical method, and has used field study and library research to collect data. Considering the population size (1166 households), the sample size of households to be surveyed, based on Cochrane formula, included 233 households. The study results showed that greatest effect of credit indices resulting in changes in the pattern of housing in the villages were that of duration and time of receiving funds from the Housing Foundation of the Islamic Revolution, so that 26.4% of the effects resulted from the credits were related to this index, and 18.3 percent were related to supervision on construction. Eventually, the correlation between dependent variable of changes in the rural housing pattern and the independent variable of housing credit, with a correlation coefficient of 0.34 and a significance level near to zero proved to be significant. According to the research findings on changes in housing patterns of the study area, the following guidelines are recommended: using local architectural patterns in retrofitting rural housing, proper level of infrastructure for residential renovations, and taking models of rural housing into account to achieve high quality housing.

Keywords


مقدمه

مسکن کوچکترین عنصر هر سکونتگاه را تشکیل می دهد و می تواند یک بادگیر ابتدایی، آلاچیق و یا کلبه ساده باشد. مسکن زاییده‌ مهمترین نیاز انسان ها و یکی از پدیده های جغرافیایی هر منطقه است(بشیری و دیگران،1388 : 2). در این بین جوامع روستایی در زمینه مسکن و توسعه کالبدی همواره با مشکلات فراوانی مواجه بوده و هستند. بخش مهمی از این مشکلات به دلیل کمبود یا نبود سرمایه و اعتبارات لازم برای این امر است. سرانجام این مشکلات، مسئولین را بر آن داشت که برای برطرف کردن آنها چاره ای بیندیشند. یکی از این چاره اندیشی‌ها دادن اعتبار به جوامع روستایی در زمینه توسعه کالبدی، الگوی مسکن و مقاوم سازی مسکن است. به عبارت دیگر، از جمله اعتباراتی که با سرمایه گذاری بخش دولتی به روستاییان داده می شود، اعتبارات مقاوم سازی مسکن روستایی است(بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ،1386: 25).

هدف از تخصیص این اعتبارات در زمینه مسکن، ارتقاء و بهبود کیفیت مسکن روستایی است. ضرورت طرح ویژه مقاوم سازی مسکن از اینجا نشأت می گیرد که اغلب روستاییان در مساکن نامناسب و با وسایل تهویه ناقص و تاریک زندگی می کنند و در واقع نامناسب بودن وضعیت بهداشت مسکن روستایی مسئله ای بسیار جدی است (مطیعی لنگرودی،1386 :100). مقاوم نبودن مساکن روستایی در برابر مخاطرات و سوانح طبیعی از جمله زلزله، سیل، رانش زمین و طوفان از مهم‌ترین آن‌هاست. استفاده از مصالح کم دوام و به ویژه عدم رعایت ضوابط فنی در ساخت و ساز مساکن نقش مؤثری در این زمینه دارد. بر اساس سرشماری سال 1385، هنوز حدود 1/54 درصد از مساکن موجود در مناطق روستایی از مصالح کم‌دوام و نیمه بادوام  ساخته شده است. (رضوانی،1390: 143).

در تغییرات الگوی مسکن در روستاها عواملی مانند سرمایه‌های شخصی، نوع بافت فیزیکی روستا، توانایی مالی روستاییان، انگیزه‌های ماندگاری در روستا، ارزش زمین، فاصله روستا از شهر و ... تأثیرگذار است، که در این تحقیق فقط به جنبه تأثیر اعتبارات مسکن اعطایی از سوی دولت بر تغییر الگوی مسکن در روستاها پرداخته شده است‌. بنابراین در این مقاله تلاش می‌شود به ارزیابی میزان اثرگذاری اعتبارات مسکن - به عنوان یک عامل مداخله‌گر در محیط‌های روستایی- در تغیییر الگوی مسکن در سکونتگاه‌های روستایی شهرستان بهمئی از دیدگاه روستاییان پرداخته، تا نقاط قوت و ضعف این طرح‌ها بازشناخته شود و از نتایج آن در پی­ریزی برنامه‌های آتی در محیط‌های روستایی کشور مدد گرفته شود و بر میزان اثربخشی آن افزوده گردد. از سوی دیگر ساخت مسکن مناسب و با کیفیت از مهمترین مسایلی است که افراد جامعه با آن رو به رو هستند. در منطقه‌ مورد مطالعه توسعه روستایی و هم‌چنین مساکن روستایی در وضعیت نامطلوبی  قرار دارد که توجه به این مقوله مهم می تواند برای رفع مشکلات الگوی مسکن  روستایی و ابعاد کالبدی مسکن موثر واقع شود.

 

مبانی نظری و پیشینه تحقیق

مسکن پناهگاه و اقامتگاه انسانی، زاییده مهمترین احتیاجات انسانی است، بنحوی که به صورت یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده کانون زندگی افراد درآمده است( تولون ، 1374 : 56 ). مساکن روستایی، تجلی گاه شیوه های زیستی، معیشتی و در نهایت نیروها و عوامل موثر محیطی و روندهای اجتماعی – اقتصادی تاثیرگذار در شکل بخشی به آنهاست( سعیدی ، 1373 : 511). بنابراین باید گنجایش و شایستگی خاصی پیدا کند. متاسفانه اغلب روستاییان ایران در مساکن غیر مکفی و با وسایل تهویه ناقص و تاریک زندگی می کنند که نامناسب بودن وضعیت بهداشت و مسکن روستاییان بسیار جدی است( شهبازی ، 1375 : 4-  5 ). به علاوه مقاوم نبودن مساکن روستایی در برابر سوانح و مخاطرات طبیعی همچون زمین لرزه، سیل، رانش زمین، طوفان، و نظایر اینها، از مهمترین مسایل و مشکلات مسکن روستایی به شمار می‌آیند. استفاده از مصالح کم دوام به ویژه عدم رعایت ضوابط فنی در ساخت و ساز مسکن نیز نقش عمده‌ای در این زمینه دارد(رضوانی،1390: 164). در طراحی الگوی مسکن روستایی، علاوه بر ساخت مسکن مقاوم و بادوام روستایی، به تأمین جنبه زیباشناسانه سیمای روستا، تلاش در بالا بردن و نزدیک کردن سطح بهره مندی رفاهی شهرها و روستاها، تأمین بهداشت محیط روستایی و تلاش در به حداقل رساندن آثار مخرب تقلید کورکورانه از ظواهر شهری نامناسب در تولید مسکن روستایی تأکید شده است www.barnameh-budjeh.com) ).

یکی از مسایل حوزه جغرافیای روستایی ایران، ضعف سیستم واگذاری و فراگیری روند قرضه سنتی(دریافت وام بر مبنای سود از منابع غیر رسمی) است. این مسأله همواره باعث ادامه چرخه فقر روستایی و اضمحلال بخشی از منابع طبیعی و انسانی کشور شده است. از طرف دیگر سیستم ناقص پرداخت اعتبارات دولتی که عموماً با هدف رفع نیازهای آنی و در قالب وام‌های کشاورزی تنظیم گشته است، نه تنها افزایش ظرفیت ها و توانمند سازی روستاییان را به همراه نداشته، بلکه در مواردی با تبعات منفی در ابعاد اجتماعی همراه بوده و باعث وابستگی بیشتر آنان به منابع مالی دولتی شده است. مجموع این مسایل‏ باعث تغییر در دیدگاه های مرسوم و چرخش آن به سوی شیوه های جدید واگذاری اعتبارات روستایی شده است(رحمانی فضلی و کاویانی، 1388: 31). خوشبختانه در ایران تجارب غنی در ارتباط با اعتبارات خرد و تشکیل صندوقهای قرض الحسنه با هدف پرداخت به نیازمندان، صندوقهای تعاون کشور با هدف کمک به کارآفرینی در میان تعاونی ها، همچنین تشکیل صندوق اشتغال در کمیته امداد، تشکیل صندوق اعتبارات خرد روستایی در وزارت جهاد کشاورزی و در نهایت سیاستگذاری بانک کشاورزی در رابطه با توسعه اعتبارات خرد نمونه ای از آن است(دانش جعفری،1384: 28).

در این میان با توجه به اینکه تنها متولی رسمی اعتبارات خرد به روستاییان بانک کشاورزی بود و سازمانهای دیگر در این زمینه به صورت فرعی کار می کردند در سال 1384 بنیاد مسکن انقلاب اسلامی کار تخصیص وامهای مسکن روستایی در زمینه مقاوم سازی مساکن روستایی را آغاز کرده است. مبلغ اعتبارات تخصیص داده شده به روستاییان در مرحله اول در سال 1384، برابر با 50 میلیون ریال بوده است، که هر سال 15 درصد به آن اضافه می گردد که در مرحله پنجم به 100 میلیون ریال افزایش پیدا کرده است.


 

جدول1) مبلغ اعتبارات در سال‌های گذشته (کشور)

سال

مرحله

مبلغ اعتبارات

سال 85-84

اول

50 میلیون ریال

سال 86-85

دوم

57 میلیون ریال

سال 87-86

سوم

65 میلیون ریال

سال 88-87

چهارم

75 میلیون ریال

سال88-90

پنجم

100 میلیون ریال

مأخذ: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، 1387

 

 

با توجه به سابقه بسیار کم واگذاری وام‌های مسکن در نواحی روستایی مطالعات چندانی در زمینه‌ اثرگذاری آن‌ها در ایران صورت نگرفته است اما تحقیقات دیگری در حوزه‌ مسکن روستایی و اعتبارات انجام شده که در ادامه به نتایج تعدادی از آن‌ها اشاره می‌شود:

سرتیپی پور (1389) در پژوهشی تحت عنوان "ارزیابی و تحلیل مسکن روستایی استان سیستان و بلوچستان و پیشنهاد جهت گیری آتی"  ابتدا وضعیت مسکن روستایی را در 4 زمینه شامل شرایط استحکام (امنیت )، برخورداری(آسایش)، اقتصاد معیشتی(کارکرد معیشتی و نقش اقتصادی) و زیست محیطی (هماهنگی با محیط و آسیب های زیست ناشی از مسکن) مورد ارزیابی قرار داده و سپس به منظور سیاست گذاری در جهت رفع مشکلات موجود پیشنهاداتی متناسب با شرایطی که این استان از آن برخوردار است ارایه می نماید. مطیعی لنگرودی و بخشی (1389) در پژوهشی تحت عنوان "نقش اعتبارات بهسازی مسکن روستایی در توانمندی و ماندگاری جمعیت روستایی در دهستان بیهق شهرستان سبزوار " به این نتیجه رسیده اند که پرداخت اعتبارات مسکن ضمن ایجاد توانمندی و رضایتمندی روستاییان در زمینه مسکن در ماندگاری جمعیت در روستاها نیز موثر بوده است. رحمانی فضلی و کاویانی (1388) در مقاله خود در رابطه با "اثر بخشی اعتبارات خرد در بهسازی مسکن روستایی شهرستان سقز "اثر بخشی اعتبارات واگذارشده در خصوص بهسازی مسکن روستایی ناحیه مورد مطالعه را مفید دانسته اند و بیشترین اثر گذاری اعتبارات را در زمینه مقاوم سازی مسکن در محدوده مورد مطالعه بررسی کردند.

سعیدی و امینی (1389) معتقدند که روند دگرگونی‌های اجتماعی - اقتصادی و تحرک و جا به جایی روزافزون گروه های انسانی، به روندهای پایداری/ ناپایداری و دگرگونیهای کالبدی - فضایی سکونتگاه های روستایی منجر شده است. در این ارتباط، جا به جایی روستایی - شهری و رها ماندن برخی واحدها در روستاها، موجب تحول کارکردی در بهره گیری از فضاهای درونی خانه ها شده است. در نهایت کریمی آذر و شمسی یوسفی (1388) در پژوهشی تحت عنوان "مسکن روستایی با رویکردی به بهسازی و مقاوم سازی مسکن روستایی" نشان می‌دهند که برای ساخت و ساز در بافت روستا بهترین گزینه روبه روی ما، استفاده از مصالح جدید و ترکیب با مصالح قابل قبول و مفید موجود در منطقه و استفاده از تکنولوژی‌های نوین است.

 

مواد و روش‌ها

قلمرو یا محدوده پژوهش-  منطقه مورد مطالعه یعنی شهرستان بهمئی در استان کهکیلویه و بویراحمد دارای 173 آبادی دارای سکنه با 4382 خانوار و 22947 نفر جمعیت است. این شهرستان از شمال به شهرستان باغ ملک (خوزستان) و از شرق به شهرستان کهگیلویه و جنوب به شهرستان بهبهان و از غرب و شمال غرب به شهرستان امیدیه و رامهرمز(خوزستان) محدود شده است.  مساحت آن 1447 کیلومتر مربع و معادل 3/9 درصد از کل وسعت استان کهکیلویه و بویراحمد را در بر می‌گیرد (استانداری کهکیلویه و بویراحمد، 1390). محدوده مکانی مورد مطالعه در این پژوهش شامل روستاهای فاقد وام و روستاهایی که از وام مسکن استفاده کرده اند و دارای پایان کار در شهرستان بهمئی می باشند و محدوده زمانی 5 دوره زمانی واگذاری اعتبارات بخش مسکن روستایی بین سالهای 1384- 1390 را در بر می گیرد.

 

 

 

 

 

 


 

شکل 1) موقعیت منطقه‌ی مورد مطالعه در ایران

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1390

 

 

با توجه به یافته‌های جدول 2 تغییرات نرخ رشد جمعیت روستایی مورد مطالعه به گونه­ای است که در دوره 10ساله 75-65 در همه دهستان­ها با کاهش نرخ رشد مواجه بوده و بیشترین کاهش در این دوره متعلق به دهستان بهمئی گرمسیری شمالی وکمترین کاهش نرخ رشد متعلق به دهستان بهمئی گرمسیری جنوبی است. در دوره بعد یعنی دهساله 85-75 همواره نرخ رشد در دو دهستان بهمئی گرمسیری جنوبی وکفش کنان افزایش یافته و دلیل عمدۀ افزایش نرخ رشد جمعیت در دهستان یاد شده، مهاجرت روستائیان و تشکیل تنها نقطه شهری این شهرستان(لیکک) بوده است و افزایش نرخ رشد جمعیت در دهستان کفش کنان هم ناشی از شکل­گیری شهرک ولی عصر در طی این دوره است که بر اساس طرح تجمیع روستاهای سیل­زده صورت گرفته است.


 

جدول2) نرخ رشد جمعیت شهرستان بهمئی به تفکیک دهستان

نام دهستان

جمعیت

نرخ رشد جمعیت

1355

1365

1375

1385

65-55

75-65

85-75

بهمئی گرمسیری جنوبی

4997

8864

13451

21062

90/5

26/4

59/4

بهمئی گرمسیری شمالی

4150

7514

8252

7733

12/6

94 %

65/ -

سرآسیاب یوسفی

4224

6850

7133

5145

95/4

4/0

21/3 -

کفش کنان

1462

1824

1539

1697

24/2

68/1 -

98/0

جمع کل

14834

25052

30375

35637

38/5

95/1

61/1

مأخذ: مرکز آمار ایران، 55، 65، 75 و 85

 

 

در نتیجه در همه‌ دهستان­ها به استثنای دهستان بهمئی گرمسیری جنوبی، نرخ رشد جمعیت با فاصله گرفتن از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی کاهش می­یابد. شاید یکی از دلایل افزایش جمعیت این دهستان، امکانات بیشتر بخاطر شهر لیکک و فرصت­های شغلی است که در این مکان فراهم شده است.

روش‌شناسی تحقیق ـ روش تحقیق در این مطالعه توصیفی - تحلیلی است که در پاره‌ای از بخش ها به روش تحقیق تجربی نیز نزدیک می شود. بخشی از داده‌های تحقیق از طریق مطالعات میدانی و با ابزار پرسشنامه و مصاحبه و بخشی دیگر از داده‌های مورد نیاز مانند چارچوب نظری ـ مفهومی پژوهش، اسناد و مدارک و سرشماری‌ها از طریق روش کتابخانه‌ای بدست آمده است.

جامعه آماری در این تحقیق شامل 14 روستا از توابع شهرستان بهمئی است که جمعیت 1166 خانوار مورد مطالعه قرار می‌گیرد. جهت برآورد حجم نمونه در سطح خانوارهای روستایی برای ارزیابی اثرگذاری طرح‌ها بر بافت کالبدی و توسعه‌ آن در روستاها، از روش نمونه‌گیری کوکران با 95 درصد احتمال صحت گفتار و احتمال خطای 75/5%  نفر تعداد 233 نفر(سرپرست خانوار) به صورت نمونه‌گیری تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفته‌اند. برای بررسی انتظارات و اهداف سازمان‌ها از اعطای وام‌های مسکن روستایی تعداد 15 نفر از مسؤولین استانی و شهرستانی مورد پرسشگری قرار گرفته‌اند. پس از جمع‌آوری اطلاعات و پردازش آن‌ها در محیط‌های نرم‌افزاری SPSS, ArcGIS و ... نسبت به تحلیل داده‌ها در سطح منطقه‌ مورد مطالعه اقدام شد.

در فرآیند تحقیق، مشخص کردن مسأله‌ تحقیق و طرّاحی فرضیه برای پاسخ‌گویی به آن یک امر ضروری است. بنابراین فرضیه عبارت است از حدس و گمان اندیشمندانه درباره ماهیت، چگونگی و روابط بین پدیده‌ها، اشیاء و متغیرها که محقق را در تشخیص نزدیک‌ترین و محتمل‌ترین راه برای کشف مجهول کمک می‌نماید (حافظ‌نیا، 1389؛ 123). فرضیه زیر برای پاسخگویی به سؤال تحقیق طراحی‌ شده است:

«به نظر می‌رسد اعتبارات دولتی تخصیص داده شده در روستاهای شهرستان بهمئی، توفیق روستاییان را در زمینه‌ ساخت مسکن مناسب و با کیفیت به همراه داشته است».

معرفی شاخص‌ها و متغیّرها- برای سنجش پایایی و در واقع هماهنگی بین گویه­هایی که برای سنجش سازه های مورد نظر ساخته شده­اند از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. دامنه آلفای کرونباخ صفر تا 1+ است که بر این اساس اگر میزان آلفا کمتر از 3/0 باشد قابلیت اعتماد سازه مورد نظرپایین است و پذیرفته شده نیست ولی اگر بالاتراز 7/0  باشد نشان دهنده همسازی بالا و پایایی بالای گویه­های هر سازه است(دواس،1389؛ 252-253). در این تحقیق مهم­ترین شاخص­هایی که برای بررسی نقش اعتبارات در تغییر الگوی مسکن روستایی در شهرستان بهمئی در نظر گرفته شده بدین شرح است:


 

جدول 3): بررسی متغیرهای تحقیق و ضریب پایایی آن‌

متغیرها

نوع متغیر

تعداد شاخص‌ها

تعداد گویه

ضریب پایایی (آلفای کرنباخ)

اعتبارات مسکن روستایی

مستقل

1) طول و زمان دریافت اعتبارات از بنیاد مسکن،

2) نظارت بر ساخت و ساز،

3) چگونگی ضمانت دریافت وام،

4) سود بانکی اخذ شده،

5) چگونگی پرداخت اعتبارات از طریق اقساط

10

72/0

الگوی مسکن

وابسته

1) بهسازی و مقاوم سازی مسکن،

2) الگوی ساخت و ساز روستایی،

3) تعداد اتاق در هر واحد مسکونی،

4) تیپ مسکن،

5) تعداد طبقات در هر واحد مسکونی،

6) سطح زیر بنای واحد مسکونی

17

81/0

انتظارات و اهداف سازمان ها

واسطه

1) مقاوم سازی مسکن،

2) الگوی معماری بومی،

3) منظر روستایی،

4) تأمین مسکن،

5) مصالح ساختمانی

9

64/0

مأخذ: یافته های پژوهش، 1390

 

 

 

 

برای بررسی نقش اعتبارات در تغییر الگوی مسکن در سکونتگاه‌های روستایی سه متغیر و 16 شاخص معرفی و به وسیله‌ 36 معرف (گویه) ارزیابی شد. تمامی گویه ها بر مبنای طیف لیکرت (بسیار کم، کم، متوسط، زیاد، بسیار زیاد) تنظیم شدند و پایایی آنها بر مبنای آلفای کرونباخ با اعتبار بین 64/0 تا 81/0 تایید گردید.

پراکندگی جمعیت در روستاهای مورد مطالعه( وام گیرنده، فاقد وام)-  شهرستان بهمئی بر اساس نتایج سرشماری سال 1385 دارای 172 روستا بوده است که حدود 12 درصد آن به عنوان روستاهای مورد مطالعه انتخاب شده اند. برای انتخاب روستاهای نمونه از بین 172 روستای شهرستان بهمئی، ابتدا روستاهای زیر 20 خانوار از فرآیند مطالعه حذف و تعداد 72 روستا باقی ماندند. از بین این تعداد روستای باقیمانده 7 روستا که دارای پرونده دریافت وام مسکن به تعداد بیش از 10 فقره بوده اند جداسازی و از بین 65 روستای باقیمانده 7 روستا از طریق طبقه بندی تصادفی به عنوان نمونه برای مطالعه روستاهای فاقد پرونده وام انتخاب شده اند.


 

جدول 4): توزیع جمعیت در دو گروه روستاهای مورد مطالعه

روستاهایی که از وام مسکن استفاده کرده اند

روستا هایی که از وام مسکن استفاده نکرده اند

نام روستا

خانوار

جمعیت

نمونه

تعداد وام

درصد وام

نام روستا

خانوار

جمعیت

نمونه

قبر قیصر

43

295

8

20

51/46

دره گپی

25

185

5

تنگ ابدال

44

262

8

16

36/36

طلاگه سفلی

31

160

6

سید صفی

87

567

17

10

50/11

گنبد بردی سفلی

33

167

6

گچ بلند

114

764

22

54

36/47

بابا احمد

49

258

10

سیاه شیر

118

745

23

14

86/11

ماما زینب

60

321

12

قلعه ممبی

182

853

35

10

49/5

کت

76

388

15

سرآسیاب یوسفی

191

1015

40

16

37/8

برم الوان

127

647

26

جمع

766

4501

153

140

24

جمع

400

2126

80

مأخذ: مرکز آمار ایران، 1385 و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی کهکیلویه و بویراحمد، 1390

 

 

میزان و حجم جمعیت در یک سکونتگاه انسانی از عوامل مؤثر در پایداری روستاها به شمار می‌رود. زیرا در صورت وجود حجم جمعیت قابل توجه در یک روستا، امکان پیدایش فعالیت‌های اقتصادی متنوع، جذب امکانات خدماتی و رفاهی و... فراهم می‌گردد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که جمعیت روستاهای نمونه در سال 1385 برابر 6627 نفر بوده که در بین روستاهای مورد مطالعه، سرآسیاب یوسفی با 1015 نفر حدود 3/15 درصد از جمعیت را در خود جای داده است. در مجموع از تعداد 766 خانوار ساکن در روستاهای مورد مطالعه (دارای وام) تعداد 140 خانوار وام مسکن اخذ نموده که 3/18 درصد از کل روستاییان را شامل می‌گردد و در بین روستاهای مورد مطالعه به نسبت جمعیت، روستای گچ‌بلند با 54 پرونده وام که 4/47 درصد روستاییان را دربر می‌گیرد، بیشترین وام را دیافت نموده است.

 

 

 

 

نتایج و بحث

وضعیت اعتبارات مسکن در نواحی روستایی - برای سنجش وضعیت اعتبارات مسکن در نواحی روستایی مورد مطالعه از شاخص‌های طول و زمان دریافت اعتبارات از بنیاد مسکن، نظارت بر ساخت و ساز مساکن روستایی، چگونگی ضمانت برای دریافت اعتبار مسکن، سود بانکی اخذ شده، وچگونگی پرداخت اعتبارات از طریق اقساط استفاده شده است که از طریق 10 گویه مورد ارزیابی قرار گرفته است.


 

جدول5). بررسی وضعیت اعتبارات مسکن در نواحی روستایی از نظر روستاییان

گویه (سنجه)

درصد افراد پاسخگو

میانگین

سطح معناداری

کای اسکوئر

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

مناسب بودن مدت زمان لازم برای اخذ وام

3/1

5/8

8/26

3/37

1/26

78/3

000/0

نظارت بر ساخت و ساز مسکن از سوی بنیاد مسکن

3/3

9/3

3/35

9/37

6/19

66/3

000/0

نقش اعتبارات  در کمک به ساخت مسکن جدید

9/3

6/2

7/15

1/45

7/32

4

000/0

توانایی برای ساخت مسکن جدید بدون دریافت وام

7/32

9/35

8/26

6/2

2

05/2

000/0

تناسب ضمانت برای دریافت وام­مسکن

7

3/18

6/55

6/21

9/3

09/3

000/0

تناسب سود بانکی اخذ شده توسط بانک در ازای وام

5/8

17

4/29

9/39

2/4

16/3

000/0

تناسب پرداخت اقسط وام دریافتی

3/3

3/3

6/17

4/46

4/29

95/3

000/0

تناسب مبلغ اقساط پرداختی به بانک با توجه درآمد خانوار

2

9/5

9/39

1/43

2/9

51/3

000/0

کفایت وام دریافتی برای ساخت مسکن با دوام

2/5

2/9

7/30

8/41

1/13

48/3

000/0

تناسب مدت زمان باز پرداخت اقساط

3/3

8/11

4/46

32

5/6

26/3

000/0

کل

-

-

-

-

-

39/3

000/0

مأخذ: یافته های پژوهش، 1390

 

 

با توجه به این که در این تحقیق برای ارزیابی معرف‌ها از طیف پنج گزینه‌ای لیکرت استفاده شده و میانه‌ نظری آن برابر 3 است، میانگین وضعیت اعتبارات مسکن در جامعه روستایی نمونه برابر با 39 /3 است. که از میانه‌ نظری بالاتر  و در سطح خوبی ارزیابی می‌شود. در بین گویه‌های تحقیق بالاترین شاخص به نقش اعتبارات  در کمک به ساخت مسکن جدید با میانگین 4 و کمترین آن به توانایی برای ساخت مسکن جدید بدون دریافت وام با میانگین 05/2 اختصاص دارد. برای مقایسه‌ نسبت‌ها با فراوانی مورد انتظار از آزمون کای اسکوئر پیرسون استفاده می‌شود و یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که با اطمینان 95 درصد، دلایل کافی برای رد فرض صفر وجود دارد، یعنی بین گروه‌های روستایی از نظر انگیزه‌ پاسخگویی به سؤالات یاد شده در رابطه با مسکن روستایی اختلاف معناداری وجود دارد.

بررسی تغییرات الگوی مسکن در سکونتگاه‌های روستایی- برای سنجش بررسی تاثیر اعتبارات مسکن بر الگوی مسکن در سطح روستاهای مورد مطالعه از شاخص های بهسازی و مقاوم سازی مساکن روستایی، الگوی ساخت و ساز روستایی، تعداد اتاق در هر واحد مسکونی، الگوی مسکن روستایی یا تیپ مساکن، تعداد طبقات در هر واحد مسکونی، ضوابط فنی در ساخت و ساز مساکن روستایی و سطح زیربنای هر واحد مسکونی استفاده شده است. همانطور که مشاهده گردید میانگین کل شاخص الگوی مسکن برابر با 50/3  است که از وضعیت مناسبی برخوردار است. در بین گویه های تحقیق در بخش سنجه های تغییر الگوی مسکن، گویه‌ تأثیر اعتبارات بر دگرگونی تیپ مسکن روستایی با 14/4 بالاترین مقدار و  میزان توانایی مالی روستاییان برای ساخت مسکن جدید (بدون اخذ وام) با 07/2 پایین‌ترین مقدار را به خود اختصاص داده شده است.


 

جدول6). بررسی تغییرات الگوی مسکن در نواحی روستایی از نظر روستاییان

گویه (سنجه)

درصد افراد پاسخگو

میانگین

سطح معناداری

کای اسکوئر

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

تأثیر اعتبارات بر مقاوم سازی مساکن روستایی

6/8

3/1

4/9

2/44

5/36

98/3

000/0

تأثیر مقاوم‌سازی مساکن بر تمایل به ماندگاری در روستا

2/8

3/7

9/24

4/46

3/13

49/3

000/0

تناسب فضاهای مورد نیاز خانوار در مساکن جدید

6/5

9

8/34

8/31

9/18

49/3

000/0

تأثیر اعتبارات بر ساخت و سازهای جدید  در روستاها

6/5

9/6

2/29

1/39

3/19

59/3

000/0

میزان رضایت خانوار از تعداد اتاق در مساکن قدیمی

6/20

9/36

3/28

12

1/2

38/2

076/0

میزان رضایت ازتعداد طبقات در هر واحد مسکونی

6/14

5/18

8/37

3/28

9/0

82/2

000/0

تأثیر اعتبارات بر دگرگونی تیپ مساکن روستایی

6/2

1/2

7/13

6/41

9/39

14/4

000/0

میزان رعایت ضوابط فنی ساخت و ساز در مساکن جدید

9

6

9/24

9/39

2/20

56/3

000/0

میزان تناسب سطح زیربنای در مساکن نوساز

7/1

2/8

8/31

1/42

3/16

63/3

000/0

میزان رضایت از سطح زیربنای واحد مسکونی خانوار

6/2

12

9/27

6/41

9/15

56/3

000/0

میزان استحکام واحد مسکونی نوساز نسبت به مساکن قبلی

7/4

2/5

4/9

9/42

8/37

03/4

000/0

میزان رضایت از مسکن جدید نسبت به مسکن قبلی

6/5

3/4

6/11

9/33

6/44

07/4

000/0

میزان رضایت از کیفیت مسکن فعلی

6/8

7/4

2/17

9/42

6/26

74/3

000/0

تأثیر اعتبارات بر ساخت مسکن جدید توسط روستاییان

3/1

6/5

3/13

2/47

6/32

04/4

000/0

میزان توانایی مالی برای ساخت مسکن جدید (بدون وام)

6/41

5/27

15

7/13

1/2

07/2

000/0

میزان تمایل به ساخت مسکن جدید (بدون تغییر مسکن قبلی)

6/8

4/12

6/29

9/30

5/18

38/3

000/0

میزان رضایت از تعداد اتاق در مساکن جدید

2/8

7/10

9/24

9/36

3/19

48/3

000/0

کل

-

-

-

-

-

50/3

000/0

مأخذ: یافته‌های پژوهش، 1390

 

 

انتظارات سازمان‌ها از واگذاری اعتبارات مسکن به روستاییان- برای بررسی انتظارات و اهداف سازمان های وام دهنده، پنج شاخص (مقاوم سازی مسکن، الگوی معماری بومی، منظر روستایی، تامین مسکن و مصالح ساختمانی مورد استفاده در ساخت مساکن روستایی) از مسؤولین استانی و شهرستانی مورد پرسشگری واقع شده است و نتایج آن به عنوان یک متغیر واسطه در تبیین تأثیرات اعتبارات بر تغییر الگوی مسکن مورد بررسی قرار گرفته است. همان‌طور که مشاهده گردید میانگین کل شاخص انتظارات و اهداف سازمان های وام دهنده برابر با 35/4 است که از وضعیت بسیار خوبی نسبت به شاخص های دیگر برخوردار است. در بین گویه‌های متغیر انتظارات و اهداف سازمان‌ها از ارایه‌ وام مسکن روستایی، گویه‌ میزان نظارت مسؤولین بنیاد مسکن در روند ساخت و سازها  با 60/4 بالاترین مقدار و تأثیر اعتبارات مسکن بر تثبیت جمعیت در روستاها با 10/4 پایین‌ترین مقدار را به خود اختصاص داده شده است.


 

جدول7). ارزیابی انتظارات و اهداف سازمان از ارایه‌ اعتبارات مسکن به روستاییان

گویه (سنجه)

درصد افراد پاسخگو

میانگین

سطح معناداری

کای اسکوئر

خیلی­کم

کم

متوسط

زیاد

خیلی زیاد

میزان برآورده شدن انتظارات سازمان‌ها در بعد مقاوم‌سازی مساکن

-

-

10

30

60

50/4

000/0

میزان پیاده‌سازی الگوهای معماری بومی توسط سازمان‌های متولی

-

-

20

70

10

90/3

000/0

میزان توجه به آرامش مردم در مساکن جدید  از سوی بنیاد مسکن

-

-

10

30

60

50/4

000/0

میزان تغییر در چشم انداز روستا بر اثر وام‌های مسکن

-

-

-

50

50

50/4

000/0

ارزیابی استحکام واحدهای مسکونی با اخذ وام

-

-

-

60

40

40/4

000/0

میزان نظارت مسؤولین بنیاد مسکن در روند ساخت و سازها

-

-

10

20

70

60/4

000/0

میزان همکاری مردم در زمینه ساخت و ساز مسکن

-

-

30

20

50

20/4

000/0

تأثیر اعتبارات مسکن بر تثبیت جمعیت در روستاها

-

-

10

60

30

10/4

000/0

توقف مهاجرت روستا- شهری پس از ارایه‌ی وام به روستاییان

-

-

10

30

60

50/4

000/0

کل

-

-

-

-

-

35/4

000/0

مأخذ: یافته های پژوهش، 1390

 

 

بررسی رابطه بین اعتبارات و تغییرات الگوی مسکن در سطح روستاها-  برای مقایسه بین روستاهای وام گیرنده و روستاهایی که از اعتبارات مسکن استفاده نکردند از آزمون من‌ویت‌نی استفاده شده است. با توجه به معنی داری آزمون من ویتنی شاخص الگوی مسکن در روستاهای وام گیرنده از میانگین و اهمیت بالاتری برخوردار است. میزان همبستگی اعتبارات  و تغییرات الگوی مسکن در روستاهای وام گیرنده برابر با 34/0 و در سطح اطمینان   99 درصد(00/0= sig) می باشد. که با توجه به مثبت بودن، نشان می دهد که اعتبارات اختصاص داده شده به روستاییان، باعث مقاوم سازی و بهسازی مساکن روستایی شده است. در توزیع الگوی فضایی میزان همبستگی بین متغیر اعتبارات مسکن و تغییرات الگوی مسکن روستایی در منطقه‌ مورد مطالعه، بیشترین میزان همبستگی در روستای گچ‌بلند برابر با 90/0 و کمترین میزان همبستگی به روستای تنگ ابدال با 24/0 درصد مربوط می شود. به همین ترتیب سطح معنی داری هر دوی این روستاها 000/0 است. یعنی تاثیر اعتبارات مسکن بر روی توسعه کالبدی در روستای گچ بلند نسبت به تنگ ابدال بیشتر است. شایان ذکر است که با وجود رابطه بین اعتبارات و تغییر الگوی مسکن در روستای قبرقیصر ، همبستگی بدست آمده از سطح معناداری قابل قبولی برخوردار نیست،که بخشی از آن ناشی از عدم تأثیر واقعی اعتبارات بر الگوی مسکن در روستاها و قسمتی ناشی از عدم پاسخ‌گویی به سؤالات از سوی روستاییان است.


 

جدول8).توزیع فضایی رابطه بین اعتبارات و تغییرات الگوی مسکن در منطقه مورد مطالعه

نام روستا

ضریب همبستگی

سطح معنی داری

قبرقیصر

59/0

24/0

تنگ ابدال

24/0

01/0

سید صفی

61/0

00/0

گچ بلند

90/0

00/0

سیاه شیر

86/0

00/0

قلعه ممبی

87/0

00/0

سرآسیاب

80/0

00/0

کل

34/0

00/0

مأخذ: یافته های پژوهش، 1390

 

 

از سوی دیگر  با توجه به  میزان همبستگی 14/0 و مثبت و معنی دار بودن آن(000/0=sig) نتیجه گرفته  می‌‌شود که هرچه اعتبارات تخصیص یافته در زمینة توسعه و مقاوم سازی مسکن روستایی افزایش پیدا کند، انتظارات و اهداف سازمان های متولی وام مسکن نیز بیشتر برآورده می شود.

بررسی میزان  تأثیرگذاریاعتبارات بر تغییر الگوی مسکن روستاها- برای بررسی میزان تأثیرگذاری اعتبارات مسکن روستایی بر شاخص های توسعه کالبدی از مدل رگرسیون گام به گام استفاده شده است. بر اساس مقدار ضریب تعیین 518/0 مشخص می‌شود که رگرسیون خطی متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته حدود 52% از کل تغییرات را توجیه می‌کند. در جدول ANOVA مجموع مربعات ، درجه آزادی ، میانگین مربعات ، آماره فیشر و سطح معناداری رگرسیون گزارش شده است . مقدار P-Value یا همان سطح معناداری برابر 000/0 است که از 05/0 کوچک‌تر است.  بنابراین فرضیه صفر آزمون مبنی بر عدم معنی داری مدل رگرسیون را با اطمینان 99% رد می‌کنیم، بنا براین مدل رگرسیونی از لحاظ آماری معنی‌دار است.


 

جدول 9): بررسی اثرگذاری اجرای طرح هادی بر ابعاد اجتماعی زندگی روستاییان

متغیرهای مستقل

برآورد پارامترها

ضریب استاندارد(بتا)

آماره t

سطح معناداری

نتیجه

مقدار

انحراف معیار

مقدار ثابت*

556/1

178/0

-

747/8

000/0

در مدل معنی دار است

طول و زمان دریافت اعتبارات از بنیاد مسکن

264/0

065/0

311/0

079/4

000/0

در مدل معنی دار است

نظارت بر ساخت و ساز

183/0

059/0

234/0

113/3

002/0

در مدل معنی دار است

چگونگی ضمانت دریافت وام

159/0

057/0

202/0

771/2

006/0

در مدل معنی دار است

سود بانکی اخذ شده

081/0

057/0

103/0

439/1

152/0

در مدل معنی دار نیست

چگونگی پرداخت اعتبارات از طریق اقساط

106/0

042/0

322/0

229/4

000/0

در مدل معنی دار است

منبع: یافته های پژوهش، 1390

* متغیر وابسته: تغییر الگوی مسکن روستایی

 

 

در جدول 9 برای هر یک از پارامترهای مدل رگرسیون، مقادیر برآورد پارامترها،‌ انحراف معیار برآورد پارامترها، برآورد پارامترهای مدل رگرسیون استاندارد شده، آماره آزمون و سطح معنی داری برآورد پارامترها گزارش شده است . با توجه به نتیجه بدست آمده مشاهده می‌شود فقط برای متغیر سود بانکی اخذ شده مقدار P-Value بیشتر از 05/0 است یعنی تأثیر متغیر سود بانکی اخذ شده در مدل معنی‌دار نیست. بنابراین مدل رگرسیونی به صورت زیر در می‌آید:


 

 

شکل 2) اهمیت نسبی اعتبارات بر تغییر الگوی مسکن روستایی بر اساس مقادیر استاندارد شده بتا

منبع: یافته های پژوهش، 1390

 

 

در نهایت می‌توان گفت که در بین شاخص‌های پنج‌گانه اعتبارت مسکن روستایی، طول و زمان دریافت اعتبارات از بنیاد مسکن بیشترین تأثیر را بر تغییرات در الگوی مسکن روستاییان برجای گذاشته است.

 

نتیجه گیری و ارایه‌ پیشنهادات

امروزه مسکن به عنوان یک پدیده اثرگذار بر فرآیند توسعه کالبدی روستاها توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. این پدیده از جنبه‌های مختلف از جمله اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و معیشت روستا تاثیرات شگرفی را بر حیات روستاها بر جای می گذارد. برای بررسی تأثیر گذاری اعتبارات مسکن بر تغییرات الگوی مسکن در روستاهای شهرستان بهمئی از دو جامعه آماری روستاهای وام گیرنده و فاقد وام استفاده شد و مطابق اظهار نظر پاسخ‌گویان جمع بندی نهایی صورت گرفته است.

در پایان به منظور بررسی فرضیه‌ تحقیق از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است که میزان همبستگی بین اعتبارات مسکن و تغییر الگوی مسکن با ضریب 31/0 و سطح معنی داری 000/0 وجود دارد، یعنی اعتبارات تخصیص داده شده به روستاییان، باعث بالا رفتن توان روستاییان جهت ساخت مسکن مناسب و با کیفیت می شود. در بررسی تاثیر شاخص‌های اعتبارات بر متغیر تغییر الگوی مسکن روستایی، بیشترین ضریب تأثیر متعلق به  شاخص طول و زمان دریافت اعتبارات از بنیاد مسکن به میزان 264/0  و پس از آن نظارت بر ساخت و ساز با ضریب تأثیر 183/0 در رده‌ دوم قرار گرفته است. علاوه بر این میزان همبستگی بین اعتبارات مسکن و انتظارات و اهداف سازمان‌های وام دهنده به میزان 14/0 است. بنابراین می‌توان اظهار نمود که اعتبارات تخصیص یافته در زمینه توسعه و مقاوم سازی مسکن روستایی در شهرستان بهمئی، تغییرات الگوی مسکن را در سطح روستاها در پی داشته است.

برخی از راهکارهای پیشنهادی جهت دست‌یابی به الگوی مسکن پایدار و استفاده‌ی بهتر از اعتبارات  توسط روستاییان در سکونتگاه‌های روستایی را می‌توان در موارد زیر خلاصه نمود:

تدوین و تنظیم قوانین و ضوابط ساخت و ساز در جهت بهینه و به روز کردن شرایط زندگی با توجه به اقلیم و فرهنگ منطقه و منابع موجود در منطقه.

توجه به الگوی معماری بومی از طریق به کار بردن مصالح ساختمانی بومی و یا ترکیبی از مصالح ساختمانی بومی و مصالح جدید.

کاهش سود بانکی اخذ شده توسط بانک از روستاییان به خاطر بنیه مالی ضعیف روستاییان و یا افزایش مدت پرداخت وام اخذ شده.

فراهم کردن شرایطی که روستاییان بتوانند به صورت زنجیره‌ای متقبل ضمانت وام های یکدیگر شوند، چون یکی از مشکلات اخذ وام در روستاهای مورد مطالعه، نبود ضامن در روستاها بوده است.

ایجاد فروشگاه مصالح ساختمانی در مرکز بخش برای دسترسی راحت روستاییان به مصالح مورد نظر.

استفاده از تکنولوژی‌های نوین ساخت و ساز به خصوص برای ایمن ماندن از زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی.

ارایه نقشه ها و طرح های متناسب با موقعیت روستاها از طریق بخشداران با هزینه کم.

  1. استانداری کهکیلویه و بویراحمد، (1390). آخرین وضعیت تقسیمات کشوری شهرستان بهمئی.
  2. بشیری، اکرم و همکاران (1388). الگوی مسکن‌های روستایی در سیستان و بلوچستان، اولین کنفرانس ملی روستا و توسعه کالبدی، زاهدان.
  3. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی کهکیلویه و بویر احمد، (1390). تعداد وام‌های اخذ شده توسط روستاییان در شهرستان بهمئی.
  4. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، (1386). الگوی مساکن روستایی، تهران.
  5. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، (1387). اطلاعات مربوط به مراحل تسهیلات مسکن روستایی (www.bonyadmaskan.com).
  6. تولون، بی (1374). جغرافیای سکونت- سکونتگاه های روستایی، ترجمه محمد ظاهری، انتشارات دانشگاه تربیت معلم تبریز.
  7. حافظ‌نیا. محمدرضا، (1389). مقدمه‌ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، چاپ هفدهم. انتشارات سمت.
  8. دانش جعفری. داود، (1384). اهمیت اعتبارات خرد، همایش خرد و توسعه روستایی، دوره اول، تهران.
  9. دواس، د. ای،(1389). پیمایش در تحقیقات اجتماعی، ترجمه هوشنگ نایبی، نشر نی، تهران، چاپ دوازدهم.
  10. رحمانی‌فضلی. عبدالرضا، کاویانی. یونس، (1388). اثربخشی اعتبارات خرد در بهسازی مساکن روستایی، فصلنامه جغرافیا، سال هفتم، شماره 23،  صص 45-29.
  11. رضوانی. محمد رضا، (1390). برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران، انتشارات قومس، چاپ چهارم.
  12. سرتیپی. محسن، (1389). ارزیابی و تحلیل مسکن روستایی استان سیستان و بلوچستان وپیشنهاد جهت‌گیری آتی، فصلنامه جغرافیا، سال 8، شماره 27، صص 135-95.
  13. سعیدی. عباس، (1373). الزامات اجتماعی- اقتصادی در ساخت و ساز مسکن روستایی، مجموعه مقالات سمینار ساماندهی سیاست های توسعه مسکن در ایران، جلد اول.
  14. سعیدی. عباس و فریبا امینی. (1389). ناپایداری سکونتگاهی و تحول کارکردی مسکن روستایی (مورد: روستا خفر (ناحیه نطنز – بادرود)، فصلنامه جغرافیا، سال 8، شماره 27، صص43-29.
  15. شهبازی، اسماعیل، (1375). توسعه و ترویج روستایی، انتشارات دانشگاه تهران.
  16. کریمی‌‌آذر. امیررضا و احمدرضا شمسی‌یوسفی (1388). مسکن روستایی با رویکردی به بهسازی و مقاوم‌سازی مسکن روستایی، اولین کنفرانس ملی مسکن و توسعه کالبدی روستا، زاهدان.
  17. مرکز آمار ایران، (1385). شناسنامه آباد‌ی‌های کشور- شهرستان بهمئی و کهکیلویه در سال‌های 55، 65، 75 و 85.
  18. مطیعی لنگرودی. سیدحسن، زهرا بخشی. (1389). نقش اعتبارات مسکن در توانمندی و ماندگاری جمعیت روستایی در دهستان بیهق، پژوهش های جغرافیای انسانی. شماره 72، صص46-31
  19. مطیعی لنگرودی. سید حسن، (1386). جغرافیای اقتصادی ایران( کشاورزی)، انتشارات جهاد دانشگاهی، مشهد.
    1. Www.Barnameh-Budjeh.Com