Levelling cities from cultural development points of view in Khorasan Razavi Province

Document Type : Original Article

Authors

1 Researcher and lecturer of Geography Department of Payame Noor University of Bojnourd

2 Moderator of Islamic Azad University, Khorramabad Branch

3 Assistant Professor of Management Department of Yazd University

Abstract

Culture and basic human behaviour is a significant part of the economicalbehaviour is based on the foundation. In the most developing countries, in addition to regional and social inequalities, is an inconsistency. These kinds of inequalities and weak intensityexist in different regions of the country. However, the cultural disparities are looking for, so much inequality and cultural consequences of economic inequalities. This article is based on using a family member Tapsys decision making techniques (MCDM), Classification and determine the level of inequality in terms of cultural development, to pay the city of Khorasan. The techniques of mathematical logic in having absolute ratings and Using (Ghyrmqays•hay) can interact with data, to satisfy the above objectives. Research findings indicate that in 1385 Gonabad cities, the city ranked first and second and third rank respectively BardaskanDargaz and have won. Scattering coefficient (obtained from (17 / 0), indicate the existence of inequality between the city and the province is
Therefore, attention to spatial planning, the city in terms of development levels and cultural and Identify areas of poor settlements and provide principles for planning and implementing appropriate strategies in order to achieve balanced regional development, is an unavoidable.

Keywords


 1-مقدمه

فرهنگ یک مفهوم در حال گذار و چند معنایی است و می تواند برای جامعه و کشور جایگاه ویژ ه ای داشته باشد( توکلی، 1386: 9). در واقع فرهنگ ارزشها و هنجارهای سیستمی است که در بین افراد جامعه وجود دارد و در فعالیتهای اقتصادی خود را نشان می دهد( اکبریان:1386: 23).

در واقع فرهنگ مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های ملت است. آن چیزى که ملت‌ها را مى‏سازد فرهنگ صحیح است. اگر فرهنگ اصلاح گردد،  یک مملکت اصلاح مى‏ شود. بی‌شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه از بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد، اما پوچ و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه‌ای وابسته و تقلیدی از فرهنگ غرب باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می‌کند و بالاخره در آن مستهلک می‌شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می‌دهد.

امروزه نقش فرهنگ در  مباحث توسعه  از محورهای موردتوجه  صاحب نظران  است. کارشناسان توسعه، فرهنگ و زندگی را جدایی ناپذیر می دانند؛ زیرا درک نیازهای جامعه، نیازمند توجه به عوامل فرهنگی است( لنسکی، 1374). سخن گفتن از توسعه فرهنگی تنها لفظ و استعاره نیست، بلکه جزو جدانشدنی توسعه است و امروزه اثر آن پیش از پیش روشن گردیده است. در مورد  اثرفرهنگ بر توسعه می توان به ایحاد دارایی های زیادی از قبیل مهار تها و محصولات   فرهنگی اشاره نمود  که در ارتقای رفاه جامعه اثر بسزایی دارد. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه ، یکی از مهم ترین معیارهای اساسی توسعه به شمار می رود. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در بر می گیرد( تقوایی و قائد رحمتی1385: 117).

 به طور کلی فرهنگ یک مفهوم در حال گذرا و چند معنایی است و می تواند برای جامعه و کشور جایگاه ویژه ای داشته باشد مبنای تحولات جدیدی باشد.بنحوی که اندیشمندان از نقش فرهنگ درتحولات یک جامعه به عنوان ظهورنام می برند و بسیاری از اندیشمندان نیز قرن 21 را قرن فرهنگ و پارادایم فرهنگی می نامند( http://www.tebyan-ardebil.ir). به ویژه قرن حاضر، با گسترش و شتاب اینترنت و شبکه های جهانی اطلاعات مواجه است که سبب ایجاد فضاهای مجازی به عنوان یکی از پدیده های تاثیرگذار در صحنه های مختلف به ویژه فرهنگ شده است. این امر موجب تسریع جهانی شدن و تحلیل رفتن مرزهای جغرافیایی در تصمیم گیری ما در جهات مختلف به ویژه عرصه فرهنگ گردیده است. بنابراین در عرصه رقابتهای مختلف به ویژه در عرصه فرهنگ، فرهنگ هایی غالب و پیروز خواهند شد که از بنیانهای فکری، عقیدتی و ارزشهای محکمی برخوردار باشند و در عرصه رقابت مقهور فرهنگ های بیگانه نگردند. بدین ترتیب برنامه ریزی برای فرهنگ در جنبه های مادی و معنوی و تقویت بنیانهای عقیدتی آنها امری ضروری برای کشور است. زیرا تقویت فرهنگ هر جامعه تقویت روح و احساس و عواطف عمیق انسانی و بینش ها و ارزش های آن جامعه محسوب می شود که سالیان سال و نسل های مختلف با آن زندگی کرده اند و تعلق خاطر داشته اند. تحولات فرهنگی با گذشت زمان اگر چه امری اجتناب ناپذیر است ولی اگر آن تحولات در چارچوب ارزشها و بینش های اعتقادی و اصیل آن جامعه نباشد، از مفهوم واقعی توسعه پایدار فرهنگی دور می ماند(همان).

اندیشه توسعه فرهنگی به عنوان موضوع سیاست ملی، به ویژه در چارچوب نظام سازمان ملل، از حدود سال 1950 قوت گرفته و رواج یافت. طی دهه 60-1950 که به ده ساله اول توسعه شهرت یافته است، تحول پر معنایی روی داد و مفهوم توسعه، گسترش، تنوع و عمق یافت. در دهه 70-1960 در کشورهای اروپایی مفاهیم و اصطلاحات جدیدی در عرصه فرهنگ وضع و به تدریج مرسوم شد که از مهم ترین آنها " توسعه فرهنگی و سیاست فرهنگی" است( پاپلی یزدی و رجبی سناجردی، 1382 : 24 ). از استان خراسان رضوی دارای مردمانی با ارزش های فرهنگی و بنیان فکری اصیل اسلامی است در عرصه تحولات فرهنگی از عوامل فوق مستغنی نخواهد بود. شناخت ارزشهای فرهنگی و امکانات شهرستانهای  مختلف استان و سطح بندی توسعه فرهنگی آنها، می تواند مسئولین و دست اندرکاران را به اتخاذ سیاستهای جدید برای تقویت بنیانهای فرهنگی و شکل دهی مهندسی فرهنگ و برنامه ریزی برای مقابله با تهدیدهای آتی فرهنگی وا دارد.   

 

1-2- پیشینه تحقیق

بحث در باره فرهنگ از دیرباز در جهان سابقه داشته، ولی بررسی ان با دیدگاه های جدید در این اواخر رواج یافته است. نخستین بار در یونسکو1 بحث فرهنگ و توسعه مطرح شد. با اعلام اندیشه توسعه فرهنگی در سال 1950م . دهه 60-1950 به دهه اول توسعه شهرت یافت. در دهه 70-1960 م.   در کشورهای اروپایی مفاهیم و واژه های جدید چون توسعه فرهنگی و سیاست فرهنگی در عرصه فرهنگ مصطلح گردید(یونسکو، 1975 : 18-10). در سال 1970م. نخستین همایش در زمینه فرهنگ با شرکت نمایندگان 85 کشور در ونیز برگزار شد. از این همایش به بعد، یونسکو به مقوله فرهنگ، توسعه فرهنگی، برنامه ریزی فرهنگی، سیاستگذاری فرهنگی، اقتصاد فرهنگی و پژوهش فرهنگی پرداخته است و فرهنگ مانند آموزش جزو تفکیک ناپذیر توسعه اقتصادی- اجتماعی به حساب آمد و در تشکیلات آن سازمان های فرهنگی ایجاد شد (ستاری، 1354 : 15).در همایش جهانی سال 1982 م.  مکزیکوسیتی به بررسی مفاهیم و تعاریف فرهنگ و توسعه و بعد فرهنگی توسعه و توسعه فرهنگی به صورت تشریحی و توصیفی پرداختند و فرهنگ عنصر ضروری توسعه تشخیص داده شد. در این کنفرانس بی توجهی به مؤلفه های فرهنگی را شکست توسعه وفرآیند توسعه را تحول فرهنگی قلمداد کردند. در این کنفرانس یک دوره دهساله به عنوان دهه جهانی توسعه فرهنگی پیشنهاد و در 8 دسامبر سال 1986 م. در مجمع عمومی سازمان ملل تأیید و آغاز و انجام آن به طور رسمی اعلام شد(یونسکو، 1980 : 13).در سال 1980م.  در یونسکو، در مطالعات موردی طرح های پژوهشی محلی، خصوصیات فرهنگی یک محیط خاص را به منظور دستیابی به دیدگاه اقتصادی محض مانع توسعه دانستند و توسعه فرهنگی را پویا ترین عنصر در پروژه جوامع اعلام کردند(Archetti، 1991: 18).

در گزارشهای سالانه سازمان ملل که هر ساله در زمینه توسعه انسانی کشورها و جایگاه آنها منتشر می شود بر سه شاخص امید به زندگی هنگام تولد، تولید ناخالص ملی و سواد تأکید شده و به دیگر شاخصهای فرهنگی توجه نشده است (دسجوکس، 1990: 21).درسازمان بهداشت جهانی،شاخص آموزش جوامع را یکی از شاخصهای توسعه فرهنگی دانسته اند و معتقدند که تنها با آموزش و وسایل ارتباطی می توان به حل مسایل مختلف بهداشتی نایل آمد( همان :30).در فائو2،  مؤلفه های فرهنگی را در توسعه روستایی منظور داشته اند. متصدیان این سازمان در سال 1990م. در پروژه " جنگل و فرهنگ درآسیا" ، با مقدس شمردن برخی از درختان موجب مشارکت مردم در مدیریت منابع جنگلی شده اند(فائو، 1990).اجلاس عمومی سازمان ملل در سال 1990م ، در مرور بر پروژه1 میان دوره ای دهه جهانی توسعه فرهنگی، ایجاد کمیسیون های منطقه‌ای و اقتصادی را برای ارزیابی عوامل فرهنگی مؤثر بر توسعه، ایجاد کننده بالقوه شغل و درآمد دانسته است(سازمان ملل، 1991).

واژه فرهنگ در ایران، در قرنهای گذشته بیشتر به معرفت النفس و بعدها به امور آموزشی اطلاق می‌شد. در برنامه های عمرانی اول (34- 1327 ش) و دوم (41- 1334ش). فرهنگ به امور آموزشی اطلاق می شد و فصل یا بخش مستقلی به نام فرهنگ در این دو  برنامه وجود نداشت . در برنامه سوم (46-1341ش). فرهنگ فعالیت های آموزشی دبستانی، دبیرستانی و عالی را در بر می گرفت و فعالیت های فرهنگی و هنری را نیز در بطن خود جای داده بود . در جریان برنامه سوم وزارت فرهنگ به دو وزارتخانه آموزش و پرورش و فرهنگ و هنر تقسیم شد. در برنامه های اول تا پنجم (56-1327 ش).اگرچه به برنامه ریزی فرهنگی عنایتی داشته اند، ولی در آن به ابعاد  توسعه فرهنگی توجهی نشده است.

در برنامه های اول(72-1368 ) و دوم (78- 1374) و سوم (83- 1378) توسعه اقتصادی – اجتماعی جمهوری اسلامی ایران به مفهوم توسعه فرهنگی، معادل برنامه ریزی فرهنگی، به حساب آمده و مفهوم فرهنگ به حساب آمده و مفهوم فرهنگ به رشد و تعالی انسانها و بهبود کیفیت زندگی فردی و جمعی اطلاق شده است(سازمان برنامه 1368، 1374، 1378).

 در همایشهای جامعه شناسی و توسعه (1370) و توسعه فرهنگی (1374) و دین، فرهنگ و توسعه (1377) و رویکرد فرهنگی به جغرافیا (1379) بیشتر به ابعاد نظری، توصیفی و تشریحی مقوله فرهنگ و توسعه فرهنگی توجه شده است. سعداله مسعودیان (1372) در تحقیقی پیرامون سیری در مؤلفه های فرهنگی جهان، توسعه فرهنگی را در ابعاد کمی مطرح کرده و شاخص آن را تیراژ روزنامه ها، کتاب، مجلات عمومی، مجلات تخصصی، کتابخانه، تولید کاغذ، تعداد سینما، فیلم، تعداد فرستنده های تلویزیونی و رادیویی، سواد، هنرها و موزه ها دانسته است. در این تحقیق بالا بودن هر شاخص در مقایسه با ارقام مشابه نشانه توسعه فرهنگی است.

 

1-3- روش تحقیق

روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی -  تحلیلی است . در زمینه جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده شده است . به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان مورد مطالعه ، با توجه به اهمیت شاخص ها و همچنین محدودیت دسترسی به آنها، 9 متغیر در قالب شاخص های فرهنگی جمع آوری گردیده است . آنگاه با بهره‌گیری از مدل تاپسیس[1] و آنالیز تاکسونومی عددی،  رتبه شهرستان ها ، تعیین و سپس نتایج بدست آمده مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . لازم به توضیح است که تکنیک تاپسیس به عنوان یک از اعضای خانواده MCDM [2] یا تکنیک‌های تصمیم‌گیری چندمعیاره امروز در رتبه‌بندی مفاهیم مختلف در علوم مختلف جایگاه ویژه‌ای یافته‌است که مهمترین دلیل آن را می‌توان منطق ریاضی و شفاف آن و نیز عدم مشکلات اجرایی آن‌ دانست. استفاده از پاره‌ای از فنون در این خانواده (مانند تحلیل سلسله مراتبی داده‌ها) نیازمند تعدیلاتی در رفت و برگشت و تبادل داده با متخصصان است که عموماً به علت عدم دسترسی به اطلاعات منجر به عدم روایی و پایایی تحقیقات می‌گردد. اما روش تاپسیس به جهت عدم مقایسه زوجی و استفاده از رتبه‌های دقیق کمی، این مشکل را مرتفع می‌نماید. همچنین تعدد معیارهای واحدهای مورد مقایسه نیز منجر به مشکلاتی در تصمیم‌گیری توسط عموم تکنیک‌ها می‌شود که این مشکلات در تکنیک تاپسیس بروز نمی‌کنند. در نهایت جبرانی بودن این تکنیک با هدف ارایه یک رتبه بندی معقول و متناسب با برداشت ذهنی متخصصان توجیه کننده استفاده ار این تکنیک قدرتمند می‌باشد.

 

1-4- فرضیات تحقیق

این پژوهش بر دو فرضیه استوار است :

نخست : میان شاخص‌های انتخابی توسعه یافتگی فرهنگی شهرستان های استان ، تفاوت و نابرا بری وجود دارد.

دوم: الگوی فضایی حاکم بر سطح استان از لحاظ توسعه یافتگی فرهنگی از نوع مرکز- پیرامون است.

 

1-5- شناخت محدوده مورد مطالعه

استان خراسان رضوی با در بر گرفتن 7 درصد از خاک کشور ایران، 116.348 کیلومتر مربع وسعت دارد و در 33 تا 37 درجه عرض شمالی و 56 تا 61 درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. به موجب سرشماری سال 1385ش.  جمعیت این استان  5.593.079 نفر برآورد شده که حدود 8 درصد جمعیت کل کشور را تشکیل می دهد.در سال 1383 ش. به موجب قانون استان خراسان به سه استان کوچکتر تقسیم شد . بدین ترتیب استان خراسان رضوی در حال حاضر به مرکزیت شهر مشهد دارای 19 شهرستان و 62 بخش است ( سالنامه آماری استان خراسان رضوی،1385).

 

 

 

 

نقشه 1: موقعیت جغرافیایی استان خراسان رضوی در کشور به تفکیک شهرستان،1385

 


1-6- معرفی شاخص های فرهنگی مورد استفاده

در واقع فرهنگ چیزی جز مجموعه باورها، ارزش‌ها و هنجارهای موجود و قابل قبول در یک جامعه نیست. بی توجهی به توسعه فرهنگی چیزی جز بی هویتی و وابستگی فرهنگی را برای جامعه به بار نخواهد آورد و اهمیت دادن به بهبود عوامل و عناصر فرهنگی و همچنین خود فرهنگ زمینه ساز توسعه سایر اجزاء و ابعاد جامعه است. درکشورهایی نظیر کشور ما توجه چندانی به توسعه فرهنگی بخصوص عوامل و عناصر آن نشده است و همراه با سایر نیاز های بشری پیشرفت ننموده است. به طور کلی برای سنجش توسعه بخش فرهنگی از 9 شاخص استفاده شده است ؛ که عبارتند از :

- نسبت کتابخانه به ازای هر 10000 نفر جمعیت

- تعداد کتب به جمعیت با سواد شهرستان.

 این شاخص بیانگر میزان دسترسی جمعیت با سواد به کتب کتابخانه است. هرچه این نسبت بیشتر باشد امکان بیشتری را برای اعضای کتابخانه برای استفاده از کتب بیشتر فراهم می آورد.

- نسبت اعضای کتابخانه به جمعیت باسواد شهرستان.

یکی از ملاک های توسعه فرهنگی این است که فرهنگ کتاب و کتابخوانی دارای چه جایگاهی در میان افراد جامعه باشد؟ یکی از مهمترین شاخص‌های تشخیص برای پاسخگویی به این سوال تعداد اعضای کتابخانه است که می تواند بیانگر اهمیت و علم و دانش و علاقه به مطالعه در میان افراد جامعه باشد . این شاخص از آن جهت ملاک توسعه است که محصول استفاده از کتابخانه ها رشد آگاهی‌های عمومی و تخصصی را به دنبال داشته و از هزینه های مطالعه می‌کاهد.

- نسبت مساجد و حسینیه ها به ازای هر 10000 نفر جمعیت شهرستان.

- نسبت تماشاگر سینما و تئاتر به کل جمعیت.

- سرانه سینما و تئاتر برای هر 10000 نفر جمعیت شهرستان.

- نرخ باسوادی زنان در شهرستان.

- درصد باسوادان درای تحصیلات عالی به جمعیت باسواد شهرستان.

- نسبت زنان دارای تحصیلات عالی به مردان دارای تحصیلات عالی.

به طور کلی نسبت بالای هر یک از شاخص های مذکور بیانگر اهمیت و توجه به بخش فرهنگی در جامعه است و حرکت به سمت توسعه فرهنگی را به دنبال دارد. به دنبال اینکه توسعه فرهنگی زمینه ساز توسعه اقتصادی است،  در حالی که توسعه اقتصادی توسعه فرهنگی را در پی نخواهد داشت(گای، 1371: 18- 17).

 

 

2- معرفی تکنیک ها و مدل های تحقیق

2-1- تکنیک تاپسیس1

 برای رتبه‌بندی بخش‌های مختلف اقتصادی‌، اجتماعی و فرهنگی روش‌های مختلفی وجود دارد که الزاماً جواب‌های یکسانی در پی ندارند .یکی از این روش های رتبه بندی که دارای قدرت بالایی در تفکیک گزینه‌هاست،" تکنیک رتبه بندی ترجیحات براساس شباهتشان به راه حل ایده‌آل و مطلوب‌2 " است‌ که به صورت اختصار با نام تاپسیس شناخته می‌شود.این روش یکی از روش های فاصله محور است که اولین بار توسط هوانگ و یون[3] (1981) معرفی گردید.

مفروضات زیربنایی این روش بدین قرار است :

الف – برای هر شاخص باید همواره مقادیر بالاتر بهتر و مقادیر پایین‌تر،‌بدتر باشند و یا برعکس. بدین معنی که مطلوبیت هر شاخص با افزایش مقدار، به طور یکنواخت افزایش و یا کاهش یابد.

ب – فاصله یک گزینه از ایده آل (یا از ایده آل منفی) ممکن است به صورت فاصله اقلیدسی (از توان دوم ) یا به صورت مجموع قدر مطلق از فواصل خطی (معروف به فواصل بلوکی ) محاسبه گردد که این امر بستگی به نرخ تبادل و جایگزینی در بین شاخص ها دارد (اصغر پور ، 1381 :260- 262).

 

الگوریتم تکنیک تاپسیس

قدم یکم – تبدیل ماتریس تصمیم گیری موجود به یک ماتریس «فاقد مقیاس » با استفاده از فرمول:

 

  قدم دوم – ایجاد ماتریس« فاقد مقیاس موزون». برای این کار ماتریس ایجاد شده در مرحله پیشین در وزن هر کدام از معیارها(بردار W) ضرب می‌شود تا ماتریس فاقد مقیاس موزون به دست آید. داریم:     

 ( مفرض از DM )  ,….}, wW = {w =  . =v =

ماتریس بی مقیاس شده وزین

بنحوی که ماتریسی است که امتیازات شاخص‌ها در آن « بی مقیاس » و قابل مقایسه شده است و  ماتریسی است قطری که فقط عناصر قطر اصلی آن غیر صفر خواهد بود.

قدم سوم – مشخص نمودن راه حل ایده آل و راه حل ایده آل - منفی 

برای گزینه ایده آل )( و ایده آل منفی )(تعریف کنیم :

=  گزینه ایده آل

 

=

 

= گزینه ایده آل منفی

=

قدم چهارم – محاسبه اندازه جدایی (فاصله)

فاصله گزینه i ام با ایده آل با استفاده از روش اقلیدسی بدین قرار است :

=  فاصله گزینه iام از ایده آل =

=  فاصله گزینه iام از ایده آل - منفی =

قدم پنجم – محاسبه نزدیکی نسبی )    ( به راه حل ایده آل . این  نزدیکی نسبی را به صورت زیر تعریف می کنیم :

 

;

ملاحظه می شود که چنانچه  =  گردد آنگاه 0   =  بوده و خواهیم داشت :

1  = c و در صورتی که  =  آنگاه 0  = و   0 =c خواهد شد . بنابراین هراندازه گزینه  به راه حل ایده آل() نزدیکتر باشد ، ارزش c به واحد نزدیکتر خواهد بود.

قدم ششم – رتبه بندی گزینه‌ها. براساس ترتیب نزولی می توان گزینه‌های موجود را از مسأله مفروض رتبه بندی نمود .

 

2-2- روش ضریب پراکندگی( CV ) [4]

یکی از روش های اساسی برای بدست آوردن نابرابری منطقه ای ، روش ضریب پراکندگی است . با استفاده از این روش می توان مشخص نمود که یک شاخص تا چه حد به طور نامتعادل دربین مناطق توزیع شده است . ساختار کلی فرمول به شرح زیر است (کلانتری ، 1377: 129 ):

 

در این رابطه :

 : ضریب پراکندگی ،

 : برابر با مقدار یک متغیر در یک منطقه خاص ،

  : برابر است با مقدار متوسط همان متغیر ،

 : تعداد مناطق .

مقدار بالای ضریب پراکندگی نشان دهنده نابرابری بیشتر در توزیع شاخص ها دربین مناطق است.

 

3-  یافته های تحقیق

در کاربرد روش‌های کمی، رعایت جوانب احتیاط ضرورت داشته و صرف استفاده از یک یا چند مدل کمی نمی تواند نمایانگر واقعیات موجود یک جامعه باشد. این امر را می توان ناشی از چندین عامل از جمله ضعف روش های کمی در ارایه تحلیل دقیق از وضع موجود اجتماعات انسانی و رفتار آنها ، عدم امکان کمی کردن متغیرها درمدل های کمی دانست. با این همه در صورت استفاده مناسب، مدل ها و روش های کمی می توانند فقط برای تسهیل فرآیند برنامه ریزی و کمک به تصمیم گیری و به عنوان نقاط قابل اتکایی برای برنامه ریزان درشناخت اولیه مسایل مطرح باشند.در عین حال انجام مطالعات میدانی برای درک واقعیت های جغرافیای رفتاری اجتماعات انسانی امر ضروری و الزام آوری است (بدری ،اکبریان رونیزی ، 1385 :6 ).

با توجه به اینکه توسعه و پیشرفت هر منطقه ای با استفاده از شناخت قابلیت ها و یا برتریهای نسبی آن می تواند سریعتر و کوتاهتر از سایر راه های دیگر به نتیجه برسد ، برای سرمایه گذاری و توسعه نیاز به عوامل و امکانات متعددی است که با داشتن برتری نسبی در آن زمینه بیش از نیمی از سرمایه گذاری‌ها و یا نیازمندی های توسعه را تأمین می کند(شوهانی، 1378 : 24 ). مطابق جدول 1، رتبه بندی شهرستان‌ها را در بخش فرهنگی با توجه به شاخص اولویت (Ci) و درجه توسعه یافتگی، ملاحظه می شود که براساس داده های آماری شاخص های فرهنگی در سال  1385ش، شهرستان گناباد رتبه اول و شهرستان های درگز و بردسکن رتبه های دوم و سوم را کسب نموده اند. در انتهای طیف رتبه بندی، به ترتیب شهرستان های سبزوار، تایباد و تربت جام چای دارند. همچنین ضریب پراکندگی بدست آمده (17/0)،  بیانگر وجود نابرابری فرهنگی بین شهرستان های استان  است. بنابراین لزوم اهمیت و توجه به امر ارتقای سطح توسعه فرهنگی را چندین برابر می کند.

 

 

جدول شماره 1: رتبه بندی شهرستانهای استان خراسان رضوی با استفاده از تکنیک تاپسیس

شهرستان

شاخص اولویت(( Ci )

رتبه

گناباد

0.68

1

درگز

0.667

2

بردسکن

0.533

3

مشهد

0.446

4

سرخس

0.392

5

خواف

0.364

6

رشتخوار

0.345

7

کاشمر

0.311

8

نیشابور

0.295

9

کلات

0.265

10

چناران

0.26

11

فریمان

0.256

12

تربت حیدریه

0.248

13

خلیل آباد

0.232

14

قوچان

0.221

15

مه ولات

0.211

16

سبزوار

0.183

17

تایباد

0.176

18

تربت جام

0.133

19

ضریب پراکندگی

0.171

مأخذ: محاسبات نویسندگان

 

 

نقشه شماره 2: رتبه بندی شهرستان های استان خراسان رضوی از لحاظ توسعه یافتگی فرهنگی، 1385

 

 

همانطور که در مقدمه اشاره گردید،  فرهنگ، پایه رفتارهای انسانی به شمار می رود و بخش قابل توجهی از رفتارهای اقتصادی نیز بر این بنیان استوار است . توسعه اقتصادی که مستلزم انجام رفتارهای خاص و ویژه در زمینه های مختلف زندگی انسانی است، به فرهنگ و باورهای فرهنگی وابستگی بسیار زیادی دارد. از اینجاست که در تمثیل درخت توسعه اقتصادی، ریشه این درخت همان باورهای فرهنگی است(عظیمی،1383 :183).

در سطح استان خراسان رضوی، وضعیت شهرستان ها از لحاظ توسعه یافتگی فرهنگی، همواره تفاوت آشکاری در میزان درجه توسعه آنها براساس شاخصای انتخابی، وجود دارد. لازمه کاهش تفاوت های میان شهرستانها از لحاظ توسعه یافتگی فرهنگی، توجه به برنامه ریزی منطقه ای و اصلاح نظام برنامه ریزی کشور و دوری از برنامه ریزی بخشی و پیروی از سیاست های متعادل و متوازن در ایجاد فرصت برابر برای منابع در تمام شهرستانهای استان است.

 

4- بحث و نتیجه گیری

جامعه اسلامی ایران جامعه ایست که فرهنگ سالم و صحیح اسلامی و انسانی در تمامی مراتب و روابط اجتماعی آن از محوریت ویژه ای همواره برخوردار است به همین دلیل یکی از دغدغه های مهم و مورد توجه مسئولان نظام، اندیشمندان و متفکران و محققان جامعه اسلامی بوده است . توسعه فرآیندی است پیچیده، که طی آن جامعه از یک دوره تاریخی به دوره جدیدی منتقل می‌شود. این فرآیند در هر مرحله از رشد خویش ابعاد مختلف زندگی را متحول می‌سازد. همانطور که گفته شد،  فرهنگ یکی از مؤلفه های مهم و اساسی در توسعه هر کشوری است، بی‌گمان باید بپذیریم که توسعه فرهنگی مهمترین نیاز خواهد بود ،که به عنوان اولین عامل تأثیر‌گذار بر دیگر زمینه‌های اجتماعی، در جامعه اسلامی می‌توان از آن یاد کرد.

 به طور کلی دغدغه اصلی دولت ها رسیدن به توسعه همه جانبه است و مبنای این توسعه، انسان (موجودی فرهنگی ) است، زیربنای توسعه حقیقی و پایدار، توسعه فرهنگی ست که  مستلزم تلاش و کوشش فراوان برای ارتقای سطح فرهنگ است. اگر مروری بر تاریخ و پیشینه ایران به ویژه از دوره هخامنش و بعد از آن داشته باشیم به وضوح متوجه اصالت و هویت تاریخی -  فرهنگی کشور خواهیم شد . در این میان استان خراسان رضوی به عنوان یکی از استان های کشور، از این قاعده مستثنی نخواهد بود لذا دارای مردمانی با ارزش های فرهنگی و بنیان فکری اصیل اسلامی است در عرصه تحولات فرهنگی از عوامل فوق مستغنی نخواهد بود. شناخت ارزشهای فرهنگی و امکانات آن و نیز نابرابری های موجود در این استان می تواند مسئولین و دست اندرکاران را به اتخاذ سیاستهای جدید برای تقویت بنیانهای فرهنگی و شکل دهی مهندسی فرهنگ و برنامه ریزی برای مقابله با تهدیدهای آتی فرهنگی  و نیز کاهش و رفع نابرابری های موجود وا دارد.

مطابق ارزیابی های صورت گرفته در سطح استان وضعیت توسعه فرهنگی شهرستانها، از لحاظ توسعه یافتگی فرهنگی یکسان و برابر نبوده و همواره تفاوت آشکاری در میزان درجه توسعه فرهنگی آنها براساس شاخصای انتخابی وجود دارد. بنحوی که مطابق نتایج مدل تاپسیس، توسعه یافته ترین شهرستان، گناباد با شاخص اولویت 0.68)) و  توسعه نیافته ترین شهرستان استان، شهرستان مرزی تربت جام با (0.133). است. براساس نتایج حاصله اختلاف فاحشی از لحاظ سطح توسعه یافتگی بین شهرستان های استان احساس می شود.  شهرستان مشهد به عنوان مرکز استان حایز رتبه چهارم در سطح استان است. 

در بیشتر کشورهای در حال توسعه، علاوه بر نابرابری های ناحیه ای، نوعی ناهماهنگی اجتماعی نیز مشاهده می شود. این نابرابریها با شدت و ضعف در نواحی مختلف این کشورها وجود دارد. به هر صورت، نابرابریهای فرهنگی را نیز به دنبال دارد، بدین جهت نابرابری های فرهنگی پیامدهای بس ناگواراتر از نابرابری‌های اقتصادی دارد.

مهمترین پیامدهای منفی نابرابری های فرهنگی را می‌توان به شرح زیر بر شمرد:

- افزایش نابرابری های اقتصادی(افزایش شکاف‌ها و تفاوت ها).

- افزایش نارضایتی مردمی(بی عدالتی در توزیع امکانات و فضاهای فرهنگی).

- به وجود آمدن قطب های توسعه یافته در مقابل چاله های محدودیت .

- تحریک و تشدید مهاجرت های استانی و به تبع آن افزایش جمعیت حاشیه نشین کلانشهرها و مسائل و مشکلات خاص خودش.

- ایجاد دوگانگی و یا چند گانگی فرهنگی.

برابر با محاسبات انجام شده و نتایج حاصله فرضیه اول تحقیق مبنی بر وجود تفاوت و نابرابری در سطوح توسعه فرهنگی بین شهرستان های استان مورد تایید قرار می گیرد . در ارتباط با فرضیه دوم تحقیق مبنی بر وجود ارتباط مستقیم و معنی دار بین جمعیت شهرستان و جایگاه آن در رتبه بندی سطح توسعه، طبق رتبه بندی انجام شده براساس تکنیک Topsis و نتایج  بدست آمده، می توان چنین اظهار داشت که هیچ گونه ارتباط معناداری میان این دو متغیر( میزان جمعیت و سطح توسعه شهرستان ها) مشاهده نمی گردد، لذا فرضیه دوم این پژوهش مورد تأیید قرار نمی گیرد. بدین دلیل که بر مینای فرضیه دوم ، انتظار می رفت به ترتیب شهرستان های  مشهد، نیشابور و سبزوار رتبه های اول، دوم و سوم را از لحاظ سطح توسعه یافتگی کسب نماید. اما در واقعیت چنین امری عملا اتفاق نیفتاد و شهرستان‌های گناباد، درگز و بردسکن با رتبه های جمعیتی 11، 14 و 15 به ترتیب در سلسله مراتب شهری استان ، رتبه های اول، دوم و سوم را از لحاظ توسعه یافتگی به خود اختصاص داده اند .

اکنون با در نظر گرفتن اهمیت زیربنایی مقوله فرهنگ، سوال اساسی این است که «چگونه می‌توان» و «چگونه باید» به امر «توسعه فرهنگی» نایل شد؟ تجربیات کشورهای مختلف در این زمینه بسیار حایز اهمیت است. اما به هیچ‌وجه نباید از این نکته نیز غافل شد که الگوی توسعه و پیشرفت هیچ جامعه‌ای را نمی‌توان برای کشور دیگر پیشنهاد داد. شرایط هر کشور خاص همان کشور است و مطمئناً تفاوت های بسیاری را با یکدیگر دارند، لذا تعمیم تجربیات و موارد مشابه امری نامعقول و غیر اصولی ایت. اگرچه مطالعه و بررسی تجربیات ملل مختلف جهان، بخصوص تجربیات موفق، حاوی درس‌ها و پندهای بسیاری برای ماست که ابداً نمی‌توان بی‌تفاوت از کنار آن گذشت. تمایل دولت ها و مقامات محلی در نیل به    نرخ های رشد اقتصادی بالا، معمولاً باعث می شود بخش ها و مناطقی که از توازن بیشتری برای این منظور برخوردار باشند و به دلایل برخورداری های طبیعی و یا نفوذ بیشتری که در مراکز برنامه ریزی و سیاستگذاری داشته اند، به عنوان مناطق برگزیده مورد توجه قرار گیرند.

برای بهبود شاخصای توسعه فرهنگی،  کاهش پراکندگی توسعه فرهنگی، با تغییردادن اولویت های تخصیص منابع فرهنگی و امکانات و زیرساختها به نفع شهرستانهای محروم استان و با توسعه فرهنگی پایین تر، افزایش نرخ باسوادی، گسترش آموزش عالی و تمرکززدایی از شهرمسلط مشهد، توجه به زیرساختهای فرهنگی، همچون کتابخانه، تأسیسات و تجهیزات آموزشی، توجه به انتشار روزنامه های محلی، نشریات ادواری، افزایش مرکز نشر و توسعه تولید برنامه های صدا و سیما و رفع نابرابریها از لحاظ بهره مندی از امکانات و کالاهای فرهنگی توصیه می شود.



[1] - Topsis

[2] - Multi Criteria Decision Making

[3] - Hwang and Yoon

[4] - Coefficient of Variation

1- اصغر پور، محمد جواد. ( 2002) ، تصمیم گیری چند معیاره ، چاپ دوم ، ا نتشارات دانشگاه تهران.
2-اکبریان، رضا.(1386) ، بررسی نقش فرهنگ در اقتصاد، ماهنامه مهندسی فرهنگی ، سال دوم، شماره دواز دهم.
3- بدری ، سید علی ، اکبریان رونیزی ، سعید رضا. (1385)، مطالعه تطبیقی کاربرد روش های سنجش توسعه یافتگی در مطالعات ناحیه ای  ، مجله جغرافیا و توسعه .
4- تقوایی، مسعود و صفر قائد رحمتی.(1385)، تحلیل شاخص های توسعه فرهنگی استان های کشور، مجله جغرافیا و توسعه ناحیه ای ، شماره هفتم.
5- توکلی، احمد.( 1386)، طراحی الگوی مناسب فرهنگ، تولید، توزیع، مصرف و تجارت،  ماهنامه ماهنامه مهندسی فرهنگی مهندسی فرهنگی ، سال دوم شماره دواز دهم.
6-سازمان برنامه و بودجه.( 1368)، برنامه اول توسعه اقتصادی اجتماعی جمهوری اسلامی ایران، تهران.
7-سازمان برنامه و بودجه.( 1374)، برنامه اول توسعه اقتصادی اجتماعی جمهوری اسلامی ایران، تهران.
8-سازمان برنامه و بودجه.( 1378)، برنامه اول توسعه اقتصادی اجتماعی جمهوری اسلامی ایران، تهران.
9- سازمان مدیریت و برنامه ریزی سالنامه آماری استان خراسان رضوی، 1385.
10- ستاری، جلال.(1354)، درباره فرهنگ، وزارت فرهنگ و هنر، اداره کل نگارش، تهران.
11- شوهانی، نادر.(1378)، تحلیلی بر پتانسیل ها و محرومیت های استان ایلام ، پایان نامه دوره کارشناسی ارشد ، دانشگاه تهران .
12- عظیمی، حسین. (1383)، ایران امروز درآینه مباحث توسعه، چاپ سوم، تهران، دفتر نشرفرهنگ اسلامی.
13- کلانتری، خلیل.(2001)، برنامه ریزی و توسعه منطقه‌ای ( تئوری ها و تکنیک ها) ، چاپ اول، تهران، انتشارات خوشبین.
14- گای، درام ، مایکل هاپکینز و دونالد مک گراناهان. (1371)، بررسی شاخص های انسانی و اجتماعی توسعه ، ترجمه مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی ، روستا و توسعه ، شماره 4 .
15-لنسکی، گرهارد وجین.( 1374) سیر جوامع بشری، ترجمه ناصر موفقیان، چ2، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
16- مسعودیان، سعداله.(1372)، سیری در مؤلفه‌های فرهنگی جهان، مرکز پژوهش‌های کاربردی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران.
Archetti, E. P.(1991) An Anthropological Perspective on Cultural Chenge Paris: UNESCO Publications.
Desjeux, D. (1990) Essay on Training in Culture. Paris: UNESCO Publications.
Hwang, C,L,and Yoom(1981) , Multiple Attributes Decision Making Methods and Applications , Springer , Berlin Heidelberg.
UNESCO (1975) Final Report of the International Conference on Cultural Policies in  Africa. Paris: UNESCO Publications.  
  United Nations, (1991) World Decade for Cultural Development Operative.New York: United Nation publications.
http://www.tebyan-ardebil.ir