Document Type : Original Article
Author
Assistant Professor of Geography and Urban Planning, University of Mazandaran
Abstract
Keywords
1. مقدمه
زندگی کوچ نشینی، به عنوان شکل سوم زندگی اجتماعی انسانها در کنار زندگی شهری و روستایی، مدت زمانی است که در بیشترجوامع سنتی روبه زوال میباشد. این امر نه تنها در ایران بلکه در بیشترکشورهایی که زمانی اکثریت جمعیت آنها را عشایر کوچنده تشکیل میداده است به چشم میخورد. از جمله در کشورهای عربستان، ترکمنستان، ازبکستان، سوریه و غیره. علل و عوامل زوال تدریجی این شیوه زندگی در کشورهای مختلف تحت تأثیر عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی متفاوت بوده است. به عنوان مثال در کشورهای آسیای مرکزی، وقوع انقلاب سوسیالیستی در اکتبر سال 1917 و تمایل دولت مرکزی شوروی برای تقسیم کار اجتماعی در بین جمهوریها و تلاش برای گذر از بهرهبرداریهای سنتی به بهرهبرداریهای صنعتی، عامل اصلی کاهش عشایر بوده است.
در کشور ما، ضربه اصلی بر پیکره جامعه عشایری در دوران حکومت رضاشاه(20-1304ه. ش) وارد شده است. این دوره در تاریخ ایران بهدلیل تحولات عمده در ساختار اقتصادی، اجتماعی کشور نقطه عطفی بشمار میرود که برخی محققان از آن به عنوان دوران تجدد یا مدرنیسم و بعضی دیگر آغاز دوران غربزدگی یاد میکنند. صرف نظر از نوع قضاوت سیاسی درباره اقدامات این دوره، ساختار ایران نوین با اقداماتی از جمله توسعه زیر ساختهای ارتباطی نظیر راهآهن سراسری، شکلگیری نهادهای اداری مانند شهربانی و آموزش و پرورش نوین پیریزی گردید. ضمن این که برخی اقدامات مانند کشف حجاب وسرکوب عشایر نیز با مخالفتهای جدی در بین مردم روبرو شده است.
همزمان با اقدامات سرکوبگرانه وخلع سلاح عشایر در ایران، عشایر ترکمن صحرا نیز طی چند رشته عملیات نظامی خلع سلاح شده و عشایر منطقه بهتدریج در شهرهایی مانند گنبدکاووس، آق قلا و شهرجدیدالتأسیس بندرترکمن و روستاها اسکان یافتند. شهر مورد مطالعه (بندرترکمن) نیز همزمان با اقدامات این دوره در یکی از پایانههای راهآهن سراسری در سال 1308 در منتهی الیه جنوب شرقی دریای خزر و بدستور رضاشاه بوجود آمد.
این مقاله، با هدف بررسی تحولات این شهر از بعد اقتصادی، اجتماعی و توسعه فیزیکی در طول دهههای گذشته تهیه شده تا ابعاد تغییرات حاصله در یک جامعه عشایری را که ابتدا با فشار و اجبار و سپس از روی اختیار یکجانشین شده و شهرنشینی را تجربه نمودهاند مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار دهد.
عشایر ایران، تا قبل از حکومت رضاشاه در تمامی عرصههای سیاسی، اجتماعی واقتصادی کشور حضوری فعال داشتند. آنها بهدلیل برخورداری از اسب، تفنگ و آمادگیهای نظامی، همواره مورد توجه طالبان قدرت سیاسی در کشور بودند و در به قدرت رساندن بسیاری از سلسلههای حکومتی نقش اساسی را ایفا نمودهاند که میتوان به نقش ایلات قاجار، شاهسون و افشار در روی کار آمدن سلسلههای قاجاریه، صفویان و افشاریه اشاره نمود.
انقلاب مشروطیت (1285 ه. ش)، اولین ضربه سیاسی بر پیکره عشایر ایران بود و تا حدود زیادی آنها را از صحنه کشاکشهای سیاسی بیرون راند. سیاست تخته قاپو کردن عشایر توسط رضاشاه (1310) و رواج زندگی ماشینی نیز از مهمترین عواملی بودند که جمعیت عشایری ایران را با کاهشی جدی مواجه ساختند. با توجه به کاهش جمعیت عشایری ایران و به تبع آن، تداوم روند نزولی جایگاه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنان در جامعه، امروزه بحث در مورد اسکان عشایر در کشور ما با دیدگاههای متفاوتی در بین دست اندرکاران و محققین دنبال میشود. برخی افراد و دستگاهها خواهان اسکان آنان و بعضی دیگر تداوم فعالیت عشایر را به سود کشور میدانند. اقدامات دهههای آغازین قرن حاضر(ه. ش) در جهت مدرنیزاسیون ایران بویژه اسکان عشایر و ایجاد شهرهای جدید که در قالب برنامههای دولتی، بدون جلب نظرمردم و به گونهای آمرانه صورت پذیرفت بدون شک، تأثیرات انکار ناپذیری در اوضاع اقتصادی، اجتماعی جامعه ایرانی بویژه مناطق مرزی و عشایری کشور برجای گذاشته است.
1-2. اهمیت و ضرورت تحقیق
ایران به عنوان یکی از معدود کشورهای جهان است که جامعه عشایری آن تحولات سریعی را به لحاظ اجتماعی از سر گذرانیده است. این تحولات به قدری ملموس و درخور توجه و تعمق بوده که امروزه بین صاحب نظران و تصمیم گیران کشور دیدگاههای متفاوتی در ابقاء یا برچیدن این شیوه زندگی از جامعه ایران بوجود آمده است. تحولات فوق العاده در تعداد جمعیت عشایر به صورت نزولی و تحولات مثبت و سازنده در ترکیب سنی، جنسی، سواد و اقتصاد خانوارهای عشایری، همگی باعث توجه خاص محققان و مسئولین دست اندر کار به این جامعه در سالهای اخیر شده است. درک و تجزیه و تحلیل تحولات حادث در جوامع عشایری اسکان یافته در شهرها و روستاها از جمله ترکمنها نیز حایز اهمیت بسیار میباشد.
1-3. اهداف
هدف اصلی این مطالعه را میتوان از یک سو، بررسی تحولات جامعه عشایری ایران در سالهای اخیر و آشنایی با دیدگاههای مطرح در بین صاحب نظران درباره اسکان یا تداوم زندگی عشایری و از سوی دیگر تجزیه و تحلیل رویدادهای اجتماعی بوجود آمده در بین جوامع اسکان یافته در شهرها و بویژه درشهر بندرترکمن دانست تا از این طریق به مثبت یا منفی بودن اثرات اسکان عشایر ولو به صورت اجباری در دوره رضاشاه بپردازیم.
1-4. سوابق
در زمینه سابقه تحقیق درباره جامعه عشایری ایران و به ویژه جوامع اسکان یافته درشهرها، تحقیقات زیادی توسط محققین داخلی صورت گرفته است که به برخی از آنها اشاره می گردد. اکبری، در مجموعه مقالات همایش ملی ساماندهی جامعه عشایری ایران که درسال1383 به چاپ رسیده به این موضوع پرداخته است. آنامرادنژاد وهمکارش، دریک بررسی مفصل به تحولات 40 ساله درجامعه عشایری ایران پرداخته وطی چاپ مقالهای با عنوان:
“Demographic Changes of Nomadic Communities in Iran” در مجله“Asian populatin studies”
درسال 2010، به این موضوع با نگاهی جمعیت شناسانه پرداخته و به این نتیجه رسیدهاند که جامعه عشایری ایران بدلایلی مانند اجرای سیاست اسکان عشایر در دوره رضاشاه، اجرای طرح ملی کردن مراتع، گسترش زمینهای کشاورزی در مراتع، ادامه تحصیل فرزندان عشایر و راحت طلبی برخی ازخانوادهها، درحال حذف شدن از عرصه زندگی اقتصادی و اجتماعی ایران می باشد. آن گونه که از عرصه زندگی سیاسی و نظامی ایران سالهاست که بیرون رفتهاند (Annamoradnejad & Lotfi: 2010,342 (.
بخشنده نصرت (1370) درمقالهای باعنوان «برنامه ریزی توسعه زندگی عشایر از دیدگاه فضایی» که در مجموعه مقالات سمیناراستراتژی توسعه زندگی عشایربه چاپ رسیده به طرح دیدگاههایی درباره لزوم تداوم زندگی عشایری درکشور پرداخته و از ادامه این شیوه معیشت با ذکر دلایلی مانند استفاده بهینه ازمراتع و جلوگیری ازمشکلات مناطق شهری و روستایی دفاع نموده است.
دهقانیان، و کهنسال (1379) نیز با انتشارمقالهای باعنوان« بررسی اقتصاد تولید عشایر خراسان» در فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه، نگاهی اقتصادی به تأثیرات جامعه عشایری داشتند. «تغییربهجای کوچ، تحول بهجای اسکان» عنوان مقالهای است که کیاوند(1370)در مجموعه مقالات سمیناراستراتژی توسعه زندگی عشایر، نوشته و به این موضوع توجه ویژه نموده است. همچنین، درسال 1387، معینی درمقاله خود باعنوان «مطالعه روند شکل گیری مسکن در تازه آبادهای عشایری» درنشریه هنرهای زیبا، به مشکلات اسکان والگوهای مسکن عشایر اسکان یافته پرداخته است.
در منطقه مورد مطالعه نیز تحقیقات ارزشمندی با دیدگاه اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی صورت گرفته که میتوان به عنوان نمونه به کتاب «ایرانیان ترکمن» نوشته اصغرعسگری خانقاه و محمدشریف کمالی، مقاله کمالی (1366) باعنوان «ترکمنهای ایرانی» که در مجموعه مقالات مردم شناسی، جلد سوم، توسط انتشارات مرکزمردم شناسی سازمان میراث فرهنگی به چاپ رسیده و کتاب «نگرشی جغرافیایی به بندرترکمن» از آنامرادنژاد اشاره نمود.
1-5. سئوالها وفرضیهها
صرف نظرازقضاوتهای سیاسی، مسأله مهم که سؤال اصلی تحقیق حاضر نیز میباشد، این است که اقدامات اسکان عشایر تا چه حد برای عشایرکشور و بویژه منطقه مورد مطالعه از نظر اجتماعی، فرهنگی مثمرثمربوده است؟
به منظوردستیابی به پاسخ مسأله فوق، این مطالعه را در چارچوب فرضیههای زیر پیش برده ایم:
الف) اجرای سیاست اسکان اجباری عشایر در دوره رضاشاه، گذرتاریخیجوامع سنتی- عشایری به زندگی یکجانشینی امروزی را تسریع بخشیده است.
ب) عشایر ترکمن، درمدت زمان کمتر از سه نسل توانسته اند خودرا با تحولات اجتماعی وفرهنگی معاصرکشورهماهنگ سازند.
1-6. روش تحقیق
این تحقیق بدلیل ماهیت خاص خودکه به مطالعه روند تحولات یک جامعه درطول 80 سال گذشته میپردازد ازنوع تحقیق تحلیلی- تکوینی میباشد. دراین راستا، به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز ازهر دوروش میدانی وکتابخانه ای بهره گرفته شد در روش کتابخانه ای از منابع ثانویه (secondary data) ازجمله کتب و آرشیو ادارات، نشریات وغیره استفاده گردید که دادههای حاصل به منظور تجزیه و تحلیل تبدیل به نقشه و نمودار شدند و در این مسیراز نرم افزارهایی همچون Excel نیزاستفاده بعمل آمد. در مواردی که اطلاعات مکتوب وجود نداشت از روش میدانی که شامل مصاحبه، مشاهده، پرکردن پرسشنامه وتهیه عکس میباشد بهره گرفته شد. جامعه آماری در مطالعه حاضر، کل جمعیت 45045 نفری شهر بندرترکمن (براساس آمارسال1385) میباشد.
2-1. تعاریف ومفاهیم
زندگی به شیوه عشایری همراه با کوچ، یکی از روشهای زندگی اجتماعی و شیوههای معیشت است که با پشت سرگذاشتن دوران فراز و فرودهای تاریخی تا به امروز ادامه پیدا کرده است. همزیستی و تعامل با محیط زیست وکوشش مداوم، انطباق وسازگاری این شیوه زندگی با شرایط و مقتضیات اقلیمی- جغرافیایی هر منطقه باعث شده است که شکل زندگی و معیشت نظام کوچ واستقرار و بهره برداری ازمنابع محیطی در بین گروههای عشایری اشکال مختلفی به خود بگیرد.
ازجمله این اشکال میتوان به تیپ نومادیزم مطلق(Nomadism)، تیپ نیمه نومادیزم(Semi Nomadism) وتیپ ترانسهومانس (Transhumans) اشاره نمود. از مهمترین ویژگیهای نومادیزم مطلق، چرای دام درمراتع طبیعی وحرکت دادن گوسفندان درفصل معین، زندگی درخانه واتاقک موقت و وابستگی شدیدعشایر به ساختمان قبیله ای را میتوان ذکرکرد. درنیمه نومادیزم یا نیمه کوچ نشینی، امتزاج وترکیب شبانان بایکجانشینان کشاورز یا چادرنشینانی که درزمستان چادرهای خودرا با خانههای سنگی یاگلی عوض میکنندمهمترین ویژگی بحساب میآید. ترانسهومانس نیزنوعی اقتصادگله داری نیمه نومادی است با این تفاوت که گله داران ومالکان بزرگ که درمراکز یکجانشین ساکنند چوپانان را استخدام میکنند تاگلهها را به سوی مراتع فصلی حرکت دهند(مشیری، 34:1372).
2-2. دیدگاهها ومبانی نظری
برآورد شده است که حدوداً بین 200 تا150 میلیون نفر دردنیا زندگی شبانی داشته وبراساس نظام گلهداری مبتنی برکوچ و بهره برداری بیواسطه از مراتع و سایر منابع محیطی زندگی میکنند. امروزه در پهنه بسیارگستردهای ازآسیای مرکزی، خاورمیانه ونوارشمالی آفریقا تا منتهی الیه غرب آن وعرصههای برخی دیگرازکشورهای درحال توسعه وتوسعه یافته، اشکالی ازشیوه زندگی مبتنی برکوچ قابل مشاهده میباشد(اکبری:1، 1383).
ایران با میانگین بارندگی سالانه کمتراز 250 میلیمتر در ردیف مناطق خشک ونیمه خشک جهان محسوب میشود و به دلیل مهیا بودن شرایط طبیعی، زندگی عشایری درایران ازقدمتی چندین هزارساله برخورداراست. درگذشته ای نه چندان دور، ساختار فرهنگی واجتماعی کشور ما بطورکامل وابسته به نظام عشیره ای وزندگی معیشتی بود به گونه ای که دراوایل سده گذشته نزدیک به نیمی ازجمعیت کشور و در اوایل سده کنونی حدود 20 تا25 درصد آن را عشایرتشکیل میدادند (سازمان برنامه وبودجه چهارمحال وبختیاری:23، 1369). این گروه همچنین بخش عمدهای ازنیازهای پروتئینی کشوررا فراهم میکرد و افزون بر آنها به عنوان ابزاری کارآمد در کشمکشهای سیاسی بکار گرفته میشد که دراین راستا آنها ازپاسداران واقعی مرزهای کشور به شمار میآمدند. تولیدات عشایری هنوزهم 5/22 درصداز ارزش افزوده بخش دامپروری را در تولید ناخالص ملی دربر دارد وپهنه گستردهای ازاین سرزمین را به خود اختصاص داده است. برپایه برآوردهای موجود، تمام یا بخشهایی از22 استان کشور قلمرو عشایر بحساب میآیند(دهقانیان:77، 1377) جمعیت کنونی عشایرایران حدود یک میلیون و250 هزار نفر میباشد.
تفکر و سیاست اسکان عشایر درایران در زمان حکومت رضاخان از سال 1307 شروع شد که این اقدام حدود ده سال بیشتر دوام نیاورد. دلیل عمده او برای اجرای سیاست اسکان، بیشترحفظ قدرت حکومتی بود(معینی:49، 1387). زیرا درآن زمان عشایر بخش مهمی ازنیروهای رزمی ونظامی کشور راشکل میدادند و با ورود تجهیزات نظامی مدرن به ایران، نقش نیروهای نظامی عشایر کم رنگ شده بود. اما بیم حکومت از قدرت بالقوه عشایر باقی مانده بود که برای رهایی ازاین نگرانی راه وچاره را دراسکان این قشرمی یابد که در ادبیات آن روز «تخته قاپو» نام گرفته است. بنابراین تخته قاپو، یک اقدام سیاسی بوده است نه یک اقدام اقتصادی برنامه ریزی شده و این تصمیم دولتی با توسل به زور برعشایرتحمیل شد (کیاوند:157، 1380).
درسالهای پس ازانقلاب اسلامی درخصوص اسکان عشایر، بحث قدرت وغیره مطرح نیست، بلکه بیشتراهداف اقتصادی، خدماتی ورفاهی وبه عبارتی عدالت محوری مبنای چنین سیاستی بوده است. اما درزمینه چنین سیاستی، موافقین ومخالفین، نظرات متفاوتی دارند. نگاهی به این نظرات میتواند درتصمیم گیری درمورد مسأله اسکان عشایر وچگونگی برخورد با آن مفید واقع گردد. به چند مورد از دلایل موافقین اسکان اشاره میکنیم:
الف) شیوه زیست عشایری یک روش کهنه است که دوران آن سپری شده است. ب)کوچندگی ذاتاً نوعی عقب گرد غیرضرور، مخرب وهرج ومرج زاست. ج) تخریب مراتع بیشتر ناشی ازچرای زیاد دامهای عشایری است. د) مشارکت عشایر درفعالیت اقتصادی ملی ناچیزاست.
مخالفان اسکان عشایرهم معتقدند که« ما برای معیشت شهری و روستایی با مسائل زیادی دست به گریبانیم و نمیتوانیم قبل ازاین که مسائل اشتغال را درآن ابعاد رفع نماییم مسأله ای جدید بیافرینیم. اسکان عشایر، استفاده ازمراتع رامنتفی خواهدکرد وبخشی ازسرمایه ملی به گونه ای هدر خواهدرفت» (بخشنده نصرت، 33:1370).
ما امروزه با سه گروه عشایری در ارتباط هستیم: الف) گروه عشایری که بطور دائم اسکان یافته اند. ب) گروه عشایری که درانتظار فرصت اسکان هستند. ج) گروه عشایری که درحال حاضر به کوچ ادامه میدهند. شکل گیری الگوهای معیشتی فوق درهر منطقه جغرافیایی تحت تأثیر عواملی چون اقلیم، توپوگرافی، پوشش گیاهی، ضرورتهای اقتصادی، اجتماعی، اداری وامنیتی میباشد (منصوری، 60:1381). عشایر ترکمن صحرا را میتوان بیشتر درزمره گروه اول دانست. تحولاتی که در دومقطع زمانی به وقوع پیوست تا حدود زیادی شیرازه زندگی عشایری را دراین جامعه ازهم گسیخت:
الف) بسته شدن مرز ایران و روسیه طبق قرارداد آخال درسال 1881که پس ازآن از رفت وآمد وتحرک جغرافیایی ترکمنهای ایرانی به آن سوی مرز واستفاده از مراتع ییلاقی کوههای بالکان درترکمنستان امروزی ممانعت به عمل آمد وعشایر ناگزیربه کوچ افقی درسطح سرزمین هموار ترکمن صحرا روی آوردند.
ب) سیاست اسکان عشایر در دوره رضاشاه که ضربه نهایی رابه این گروه وارد ساخت ونقاط شهری مانند گنبدکاوس، گمیشان، آق قلا و بندرترکمن که تازه تأسیس یافته بود وهمچنین روستاهای قدیمی منطقه مورد مطالعه نظیر قارقی[1] و اُمچُلی[2] (سیمین شهرکنونی) خواجه نفس و بَشیوسقه[3] (پنج پیکر)، پذیرای خیل عظیم عشایر شدند.
ج) « ثبت تمامی اراضی زراعی ومراتع به نام املاک پهلوی بعداز تصویب قانون اسناد واملاک مصوب بهمن ماه 1311. کلیه اراضی گرگان ودشت گرگان به منظوراجرای سیاستهای عشایری جزو املاک اختصاصی گشت. تاسال 1317 تمام قراء وقصبات حوزه گرگان وگنبد ودشت (گلستان امروز) به استثنای چند مرتع شمالی به همین نحو به ثبت رسید.
هدف عبارت بود از مسکون نمودن عشایر، ازبین بردن قدرتهای محلی، وادارکردن مردم به کشت وزرع وتحصیل درآمد وبالاخره تعقیب سیاستهایی که درمرز به نظر زمامداران وقت ضروری به نظرمیرسید»(گرگانی، 144:1350).
دراین مطالعه، به منظور تجزیه وتحلیل تحولات مربوط به جامعه عشایری اسکان یافته ترکمن، ازشاخصهایی نظیرتحولات 50 ساله مربوط به تعدادجمعیت، ساختار سنی وجنسی جمعیت، تحولات مربوط به آمارهای حیاتی نظیر ازدواج وطلاق درجامعه ترکمن وهمچنین کیفیت سواد وآموزش و رویدادهای مهم درتحول اقتصادی این جامعه بهره گرفته شده ومورد بررسی قرارگرفته است.
شهربندرترکمن، درمنتهی الیه جنوب شرقی دریای خزر، دردهانه خلیج گرگان و درسرزمین پست وکم ارتفاع (20- متر) واقع شده و با مرزجمهوری ترکمنستان حدود50 کیلومترفاصله دارد. مختصات جغرافیایی شهربین 54درجه و4 دقیقه و15 ثانیه طول شرقی و36 درجه و53دقیقه و 30 ثانیه عرض شمالی بوده (جعفری:67، 1364) و ازتهران 281 کیلومترفاصله هوایی دارد. این شهربا جمعیت 45 هزارنفری خود مرکزشهرستانی به همین نام میباشد و56 پارچه آبادی و دوشهرکوچک گمیشان وسیمین شهررا درحوزه نفوذ خود دارد. اقلیم منطقه درتقسیم بندی کوپن (Koppene) ازنوع BSK یعنی نیمه صحرایی با دمای میانگین سالانه کمتراز18 درجه میباشد.
بدنبال اقدامات تجددگرایانه رضاشاه و در راستای پیوند به نظام سرمایه داری جهانی، ازیک سو باخلع سلاح وسرکوب عشایر به اسکان اجباری آنها درگوشه وکنارکشوراقدام شد و ازسوی دیگرجهت پیوند بازارهای داخلی (منحصراًشهرها) به یکدیگربه گسترش خطوط ارتباطی(نظریان: 74، 1363) همت گمارده شد بنحوی که دریک دوره 15 ساله (20- 1305 ) طول راههای کشور ده برابرشد (از2400 کیلومتربه 24000 ) و راه آهن دولتی ایران با هزینه 30 میلیون پوند و ازمحل مالیاتهای دولتی دراین دوره ساخته شد (حسامیان ودیگران:28، 1363). درآن زمان، در محل کنونی شهر مورد مطالعه هیچ گونه شهر یا روستایی بجزچندکومه صیادی ترکمنها وجودنداشت (آنامرادنژاد، 32:1387). بنابراین، علت وجودی این شهر را میتوان درموارد زیرجستجوکرد:
- عشایرترکمن که بدلیل سواره و مسلح بودن، مانعی برای تحقق اهداف آرمانگرایانه دولت مرکزی در منطقه بشمار میرفتند میبایست در محلی جدید اسکان داده میشدند همانند عملی که با عشایرقشقایی درشهرجدید یاسوج صورت گرفت. گرچه برخی ازترکمنهای ساحلی دراین دوره درسکونتگاههایی نظیرگمیشان، بناور وخواجه نفس بصورت یکجانشین زندگی میکردند.
- لزوم گسترش کشاورزی مکانیزه درسرزمین هموار وحاصلخیز ترکمنصحرا و این که شهرجدید بدلیل قرارگیری درمحل تقاطع راه آبی وخشکی (راه آهن وشوسه) میباید نقش جمع کنندگی محصولات وانتقال آن به مراکزجمعیتی درسایرنقاط کشور را ایفاء میکرد.
- انتخاب این محل به عنوان یکی ازپایانههای خط آهن سراسری دردست احداث کشور و تقارن این عملیات بااحداث این بندرگاه، که برای مکان یابی آن 250 کیلومترمربع درخلیج گرگان عمق یابی و550 کیلومتر مربع نقشه برداری شدهاست (اطلاعات، 24 مهر1306) و در هیأت دولت به نام « بندرشاه» نامگذاری می شود(روزنامه اطلاعات، 3 آبان1307) واین نام تا زمان انقلاب اسلامی روی این شهرباقی میماند ودرتاریخ دوم شهریور1358 بنا به درخواست اکثریت اهالی این شهر، دردفترتقسیمات کشوری به بندرترکمن تغییرنام یافت(بدیعی، 251، 1362).
نطفه اولیه شهر دراطراف ایستگاه راه آهن با احداث تأسیسات وابسته به ایستگاه وساختمان کارکنان آن شکل میگیرد ونقشه شهربا دو خیابان اصلی به موازات یکدیگر وخیابانهای کوتاه عمود برآنها درزمینهای خطی(شمالی- جنوبی) و با ساختار شطرنجی توسط آلمانیها طراحی و به مورد اجرا گذاشته می شود و بتدریج ساکنان جدیدازجمله ترکمنها، ترکهای آذربایجان و مازندرانیها درآن اسکان مییابند.
در مدت حضورقوای روس، ازراه آهن سراسری به منظورانتقال محمولههای نظامی وآذوقه متفقین به ارتش درحال جنگ شوروی نهایت استفاده بعمل آمد بنحوی که 5/5 میلیون تن کالا ازایران به روسیه درطول جنگ دوم جهانی حمل میشودکه ازاین مقدار 8/2 تن آنرا راهآهن ایران حمل کرد(صدرنبوی:1369، 185). بدین ترتیب شهرجدید بندرترکمن بعنوان آخرین ایستگاه وپایانه راه آهن درشمال کشور نقش مهمی را در پیروزی متفقین برقوای هیتلر ایفاء نمود. دراین دوره درشمال ایستگاه، محدوده ای را سنگفرش نموده و پیرامون آن سیم خاردارمیکشند تا کالاهای رسیده رادرآن نگهداری کنند و بتدریج ازطریق کشتی وکامیون به خاک شوروی منتقل نمایند. این محدوده در نزد ترکمنها به داشلی اوبه[4] (آبادی سنگی) معروف شده بود.
سالهای حضورارتش شوروی دراین شهر وسالهای پس ازآن، بتدریج مهاجرین زیادی برای کاردراسکله وبندرگاه، احداث ساختمانهای اداری وکارخانجات درحال تأسیس به این شهر روی میآورند. تقویت کشاورزی به موازات افزایش فروش ماشین آلات کشاورزی توسط بنگاههای خارجی باعث رونق کسب وکار و ارتقاء قدرت خریدمردم شده وبه توسعه شهرکمک میکند. مهاجرین قزاق که از قزاقستان بدنبال اصلاحات سوسیالیستی جلای وطن کرده و به این ناحیه پناهنده شده بودند بتدریج دراین شهراسکان یافتند ودومحله جدا ازهم رابرای خود اختصاص دادهاند.
درسالهای پس ازانقلاب اسلامی، چندعامل به توسعه بیشترشهرمنجرشده است:
- ارتقای این شهربه مرکزیت شهرستان، که بدنبال آن ادارات و نهادهای دولتی به دوبرابرافزایش یافت و مهاجرین زیادی رادرقالب رؤسا وکارکنان ادارات جدید از مناطق دیگرجذب نمود.
- توقف سیاست تنظیم خانواده درسطح کشور که موجب افزایش طبیعی جمعیت شهر (بالاترین رشددرکل دورهها) گردید.
- افزایش مهاجرتهای روستایی بدنبال بهم خوردن مناسبات سنتی وافزایش آگاهیهای اجتماعی درجوامع روستایی وتورم اقتصادی سالهای جنگ تحمیلی.
- مهاجرت ترکهای جزیره آشوراده بدنبال بالاآمدن سطح آب دریای خزر در اوایل دهه70 و اسکان آنهادر بندرترکمن.
3. بحث
3-1. تحولات جمعیتی
یکی از موارد مورد مطالعه درتحولات اجتماعی بحث جمعیت وتحولات آن میباشد جمعیت بندرترکمن ازسال 1335 (اولین دوره سرشماری عمومی در کشور) تاآخرین دوره (1385) از رشدی 4/3 درصدی برخودار بوده و جمعیت آن از 8284 نفر به 45045 نفر افزایش یافته است و باوجود رشد اندک توانسته است از برخی شهرهای مجاورخود که قبل از این شهر وجود داشتند مانند گمیشان و بندرگز پر جمعیتتر شود و به چهارمین شهراستان گلستان تبدیل گردد(شکل1).
شکل1- روندتغییرات جمعیتی شهربندرترکمن طی سالهای 85-1315
مأخذ آمارها: نتایج سرشماریهای عمومی نفوس ومسکن در سالهای دارای سرشماری و برای سالهای قبل از آن، گذشته نگری بر اساس مطالعه میدانی نگارنده
در مورد تنظیم خانواده وفاصله گذاری بین موالید همواره به آموزش زنان و آشناسازی آنان با برنامههای بهداشت و تنظیم خانواده تأکید شده است و از نقش مردان بویژه مردان کشورهای در حال توسعه و بالاخص مردان جوامع عشایری که دارای هنجارها وباورهای فرهنگی، مذهبی وسنتی مخصوص به خود بوده ودراصطلاح مردم شناسی دارای ساختارمردم سالاری میباشند ودر تصمیم گیریهای خانواده و بخصوص تعداد فرزندان نقش اساسی را ایفاء میکنند کمترسخن به میان آمده است. درصـــــورتی که مردان با بکارگیری روشهای مخصوص بخود و یا حمایت از زنان میتوانند نقش موثری را در تنظیـــم خانواده داشته باشند (میری، 68:1381 و Mcginn, 1989).
از سال 1367 که سیاست تنظیم خانواده دوباره درکشوربه اجرادرآمد، ساکنان بندرترکمن و حتی روستاییان پیرامون آن استقبال شدیدی ازاین سیاست نموده وبه کنترل موالید پرداختهاند، بنحوی که براساس گزارش مرکزبهداشت بندرترکمن 61 درصد جمعیت شهرتحت پوشش کامل تنظیم خانواده میباشد به همین دلیل، میزان موالید در سال1380 کاهش فوق العادهای یافته است (2/13 درهزار). نتیجه این اقدامات، کاهش تدریجی نرخ رشد جمعیت شهر میباشد بنحوی که در آخرین دوره سرشماری (1385) به 14/1 درصدرسیده است.
بررسیهای مختلف در مورد نسبت جنسی به هنگام تولد نشان دهنده فزونی تعداد موالید پسر نسبت به موالید دختر است. تشابه این پدیده در کشورهای دیگرموجب شده است که در جمعیت شناسی رقم ثابتی رابه عنوان نسبت جنسی به هنگام تولد تعیین نمایند که برابر با 105 نوزاد پسر در مقابل 100 نوزاد دختر است (زنجانی، 43:1370). در بندر ترکمن نسبت جمعیت مردان به زنان در سال 1335 برابر2/108 بوده است که در مقایسه با نسبت جنسی نقاط شهری کشور (106) افزایش نشان می دهد که علت این امر می تواند پایین بودن سطح بهداشت و طول عمر و بالا بودن میزان باروری زنان که باعث مرگ و میر شدید دوران زایمان و در نتیجه کاهش تعداد زنان میشده است. همچنین مهاجرت مردان روستایی به این شهر که در این میزان مؤثر بوده است. درسال 45 این نسبت افزایش مختصری نشان می دهد (8/108) با این تفاوت که نسبت جنسی در نقاط شهری کشور از 106 به 109 افزایش پیدا کرده است (همانجا، 46) که علت آنرا باید درمحاسبه خانوارهای دسته جمعی مانند زندانها، پادگانها و غیره دراین سرشماری دانست. ضمن این که گسترش برخی صنایع و فعالیتهای ساختمانی و اصلاحات ارضی باعث مهاجرت روستاییان بــه شهرها در این دوره گردیده است.
در سال 1355 کاهش نسبت جنسی را در بندرترکمن شاهد هستیم واین رقم به6/106 می رسد. بهبود شرایط بهداشتی، کاهش باروری زنان به دنبال اجرای سیاست تنظیم خانواده و رکود فعالیتهای تولیدی- صنعتی این شهر از مهمترین علل این کاهش می باشد. در سال 1365 باوجود کاهش نسبت جنسی کشور از 109به 105 تغییر چندانی رادر این شهر ملاحظه نمی کنیم ولی در سال 75 کاهش چشمگیری را در نسبت مردان به زنان شاهد هستیم و نسبت جنسی به 4/99 افت پیدا میکنـــد که علل آن گذشته از بهبود شرایط بهداشتی، مهاجرت مردان جوان این شهر به شهرهای بزرگتر مانند تهران و به سایر کشورها از جمله ترکیه می تواند باشد.
تحولات فوق موجب تغییردرساختارسنی جمعیت شهرشده است و براساس نتایج بکارگیری تست ورتهایمWertheim (امانی، 22، 1382) و روش ورنه vernet (جوان، 56، 1367) تاسالهای اخیراین شهر همواره ازجمعیت جوان برخورداربوده وگروه سنی زیر14 سال آن بالای 42 درصد بوده درحالی که درسال80 به3/32 درصدکاهش یافته است. (شکل2)، این امر با جمع شدگی قاعده هرم سنی جمعیت کاملاً مشخص است.
مأخذ آمارها: نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن بندرترکمن- سالهای35تا75 ومرکزبهداشت بندرترکمن
بُعد متوسط خانوار دربین عشایر 29/6 نفر میباشد که نسبت به متوسط بعد خانوار کشور (8/4) بیشتر است (میری و دیگران:1381، 68). در شهر عشایرنشین بندرترکمن، این میزان از6/5 نفر درسال1335 به 6/4 نفر درسال 85 کاهش یافته که بیانگر رشد نسبی رفاه دراین جامعه طی 50 سال گذشته میباشد. روند تحولات دربین ترکمنها نشان میدهدکه جامعه ازحالت پدرسالاری وخانوادههای چندهسته ای به سمت خانوارهای کوچک وتک هسته ای گرایش پیداکرده است.
3-2. ازدواج
میزان پای بندی به ازدواج درجوامع گوناگون به خصوصیات گوناگون اجتماعی واقتصادی بویژه باورها، اعتقادات سنتی ومذهبی وسطح تحصیلات بستگی دارد. درکشورما با تأکیدی که دین اسلام برامر ازدواج نموده که به نوبه خود از بسیاری از ناهنجاریهای اخلاقی جلوگیری می کند. این مسأله اهمیت زیادی داردونشانه ثبات واستحکام بنیان خانواده محسوب می شود. در اینجا به پاره ای از مسایل اجتماعی ازدواج در بین ترکمنها می پردازیم:
ازدواجهای خویشاوندی نزدیک یعنی ازدواج پسر عمو، دختر عمو، پسرخاله، دختر خاله و پسر عمه، دختر دایی، برخلاف گذشته در بین ترکمنها زیاد نیست. این نوع ازدواجها دربین گوکلانها 35/18 درصد، در بین تکهها 85/13 درصد و در بین یموتها 80/12 درصد می باشد. حداکثر ازدواج دربین ترکمنها درگروه خودشان (بیشتر هم محلی) اتفاق می افتد. این نوع ازدواج بدون احتساب نوع اول از 9/78 درصد درمیان گوکلانها تا 4/86 درصد درمیان یموتها و15/86 درمیان تکهها در نوسان بوده است. میزان ازدواج با غیر ترکمنها بدلیل تعصبات خاص ومشکلاتی که از نظر مذهبی وآداب وسنن ایجاد می کند چندان متداول نمی باشد. ازدواج مرد ترکمن با زن غیرترکمن در بین تکهها صفر، در بین یموتها 8/0 ودر بین گوکلانها 75/2 درصد بوده است.
فاصله ازدواج (Marriage Distance) که بیانگر فاصله بین محل تولد شوهر و زن برحسب کیلومتراست درانسان شناسی از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا باعث ارتباط فرهنگی وزیستی از یک منطقه به منطقه دیگر می شود(عسگری وکمالی، 92:1374). براین اساس طبق تحقیق انجام شده بیشتر ازدواجها در میان ترکمنها در فاصله کمتر ازیک کیلومتر یا دریک محل انجام شده است. جدول شماره 1 فاصله ازدواج دربین ترکمنها را نشان میدهد. براساس این جدول، 88 درصد ازدواج در بین یموتها که اکثریت جامعه ترکمنهای این منـطقه را تشکیل می دهند در بین گروههای خودی (هم محلی) صورت گرفته است که دلیل آن علاوه برآشنایی و شناخت افراد از یکدیگر، ریشه در درد فراق ودوری نوعروسانی دارد که درگذشته بدلیل نبود وسایل ارتباطی، مدتهای مدیدی رادرحسرت دیدارنزدیکان خود بسرمی بردند.
جدول شماره 1: فاصله ازدواج در بین ترکمنها (به کیلومتر)
فاصله ازدواج (km) |
یموت% |
گوکلان% |
تکه% |
صفر |
58 |
61 |
35 |
49-1 |
30 |
22 |
9 |
99-50 |
3 |
6 |
0 |
149-100 |
19 |
2 |
2 |
199-150 |
6 |
10 |
2 |
249-200 |
0 |
8 |
7 |
299-250 |
6 |
0 |
4 |
349-300 |
3 |
0 |
1 |
399-350 |
0 |
0 |
4 |
400 کیلومترو بیشتر |
0 |
0 |
1 |
میانگین |
8/34 |
5/27 |
6/52 |
مأخذ: ایرانیان ترکمن، صص 93-92
سن ازدواج، گرچه در گذشته بسیار پایین بوده و گاه در سنین 11 سالگی نیز رخ می داده ولی امروزه بدلیل مشکلاتی از قبیل تأمین مهریه که در بین ترکمنها نقداً باید پرداخت شود (امروزه در حدود 5/1 میلیون تومان)، تأمین مخارج جشن ازدواج که روز به روز مفصل تر و پرهزینه ترمی شود، ادامه تحصیل جوانان و مشکل تأمین مسکن، کمبود فرصتهای اشتغال وغیره به تعویق افتاده و در سنین 20 الی30 سالگی صورت می گیرد. بنحوی که اگر ازدواج جوانان درسنین قبل از خدمت نظام (برای مردان ) صورت گیرد تعجب همگان را برمی انگیزد. بطورکلی درکشورما، میانگین سن ازدواج روبه افزایش است ودرسال 75 برای مردان 6/25 سال و برای زنان 4/22 سال بوده که در مردان شهری این رقم بالاتر از مردان روستایی است (2/26در مقابل 5/24) ولی در زنان شهری و روستایی تفاوت محسوسی دیده نمی شود. به منظور بررسی شاخصهای ازدواج در بندرترکمن، آمارهای مربوط به این شاخص را از نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن طی سالهای 35، 45، 55، 65، 75 استخراج نمودیم. نتایج حاکی از آن است که:
- درصد زنان دارای همسر درسه دوره اول بیشتر از مردان بوده ولی در دورههای 65 و 75 به دلیل محاسبه این افراد نسبت به جمعیت زنان 10 ساله و مردان 15 ساله، درصد مردان دارای همسر بیشتر از زنان بنظر می رسد که ناشی از تغییر ملاکهای آماری است.
- درصد زنان بی همسر ( بر اثر فوت همسر یا طلاق ) درتمامی دورهها بیش از مردان بوده است که این نسبت در زنان هر چه به زمان حاضر نزدیکتر شده ایم کاهش یافته است. با توجه به شناختی که نگارنده از اعتقادات مردم منطقه دارد نکته ظریفی در اینجا وجود دارد و آن این است که اکثر زنان ترکمن بعد از فوت همسر تن به ازدواج مجدد نمی دهند و حتی افرادی وجود دارند که از سنین جوانی تا پایان عمر به همسر اول خود وفادار مانده اند. هر چند این مسأله ارزش مثبتی نمیتواند محسوب شود ولی در این جامعه بویژه در دورههای قبل به شدت رعایت میشده است. بنحوی که درسال 35، زنان بی همسر 8/11 درصد بوده در حالی که درهمان دوره در بین مردان تنها 4/2 درصد بی همسربوده است.
- نسبت مردان و زنان هرگز ازدواج نکرده در طول 40 سال مورد مطالعه به کل جمعیت 15 ساله و بالاتر همواره سیری صعودی داشته است بویژه در میان زنان که از 9/6 درصد در سال 35 به 2/44 درصد در سال 75 رسیده است. این امر گویای بالا رفتن سن ازدواج نیز می باشد.
بعداز ازدواج، مشکلاتی برای زوجهای جوان پدید می آید که مهمترین آنها لزوم دستیابی به مسکن مناسب، شغل و درآمد کافی است که اگر همراه با برنامه ریزیهای اصولی از سوی مسئولین جامعه نباشد پیامدهای ناگواری از جمله بیکاری، درآمد اندک، حاشیه نشینی، اعتیاد، مشاجرات خانوادگی و در نهایت طلاق را به دنبال خواهد داشت.
ضریب ازدواج: به منظور برآورد ضریب ازدواج در طول چهل سال اخیر، ابتدا مجموع مردان وزنان ازدواج کرده(دارای همسر و بیهمسر )را بدست آورده برمجموع مردان و زنان 15 یا ده ساله به بالا (برحسب معیارهای هر دوره سرشماری ) تقسیم نمودیم و نتیجه حاصله بدین صورت می باشد: ضریب ازدواج درسال1335 برابر90 درصد، درسال1345 معادل 65 درصد ودرسال 1355 برابر62 درصد و درسالهای 65 و75 بترتیب 63 و62 درصد بوده است.
بررسی نتایج نشان می دهد که درطول 40 سال گذشته ضریب ازدواج دراین شهر سیر نزولی داشته و از90 درصد به62 درصد رسیده است. طبیعی است که هرچه درجامعه میانگین سن ازدواج بالاتر رود ازدواجهای زودرس کاهش می یابد وتعداد افراد ازدواج نکرده در هنگام آمارگیری (درجمعیت 15 ساله وبالاتر) بیشتر خواهد بود. رشد نسبت افراد ازدواج نکرده از سال 35 تا 75 در این شهر مؤید آن است و از 8/15 درصد به 2/39 درصد افزایش یافته است.
3-3. طلاق
طلاق درجامعه ترکمنها بسیار کم بوده و امری قبیح و ناپسند شمرده می شود. آمارهای موجود حاکی از آن است که در سال 35 از 2430 نفر مردان 15 سال به بالا 10 نفر و در بین 2114 نفر از زنان نیز 8 نفر بر اثر طلاق بی همسر بوده اند. این رقم درسال45 درمردان 16 نفر ودر زنان تنها 8 نفر بوده است. همچنین درسال 55 از جمعیت 6055 نفری مردان 11 نفر و ازجمعیت 5694 نفری زنان 13 نفر طلاق گرفته بودند. درآمارهای 65 و 75 چون تفکیک صورت نگرفته آمارها قابل دسترس نبود. درمجموع می توان گفت میزان طلاق در این شهر حدود 7/1 درصد میباشد. این رقم درتهران 17 درصد بوده است.
3-4. سواد وآموزش
بررسی نتایج سرشماریها در50 سال گذشته نشان میدهدکه:
- درشهر بندرترکمن نسبت جمعیت باسواد از 1/28 درصد در سال 1335 به 91 درصد درسال1385 افزایش یافته است،
- دهه اول زمان مورد مطالعه ( 45 – 1335 ) رشد جمعیت با سواد افزایش بسیار قابل توجهی نسبت به سایر دههها داشته است به عبارت دیگر172 درصدرشد نشان میدهد که دلیل اصلی آن اجرای طرح سپاهیان دانش و مبارزه با بیسوادی در قالب برنامه پیکار با بیسوادی و گسترش مدارس درشهر وترغیب روز افزون مردم به سواد آموزی و تحصیل معارف بشری میتواند باشد.
- در همه دورههای سرشماری نسبت باسوادان این شهر به میانگین باسوادان کشوربیشتربوده است. نقاط شهری کشور قطعاً رقم بالاتری دارد.
- پایین بودن نسبت زنان باسواد بویژه در دورههای گذشته 1- ریشه درویژگیهای فرهنگی مردم این سامان دارد که به لحاظ شیوه معیشت کوچ نشینی و نیزمخالفت والدین با تحصیل فرزندان دخترخود از تحصیل آنان جلوگیری شده است. 2- امکانات آموزشی بویژه مدارس در سطح شهر بطور یکسان و متناسب توزیع نشده بود و تحصیل دختران درمدارس دورتر از محل زندگی مشکلات زیادی به همراه داشت. 3- بیشتر مهاجرین روستایی که در این شهر بویژه در گذشته ساکن میشدند تقریباً بی سواد بودند و در رشدرقم بی سوادی زنان شهر تأثیر مهمی داشتند.
- جمعیت مردان باسواد در همه دورهها نسبت به زنان باسواد بیشتر بوده و این اختلاف درگذشته بیشتر و هر چه به زمان حاضر نزدیک تر شده کاهش یافته است. طبق آخرین سرشماری (1385) تعداد مردان باسوادشهر 18779 نفر درمقابل 16073 نفرزن باسواد بوده ونشانه کاهش اختلاف درمیزان باسوادان درمیان زن ومرد در این جامعه میباشد.
- 9 درصد از جامعه شهرنشین بندرترکمن از نعمت سواد محرومند که تلاش بیشتری را بویژه در گروه زنان می طلبد. تلاش نهضت سواد آموزی نیز مؤید تمرکز بیشتر فعالیتها در امر سواد آموزی زنان این شهر میباشد بنحوی که از مجموع سوادآموزان این شهر 1/77 درصد را زنان تشکـیل میدادند و 69 درصد آموزشیاران، زن بودند. شکل شماره 3، روند رشد باسوادان شهر بندرترکمن را به تفکیک زن و مرد طی سالهای 1335 تا 1385 نشان میدهد.
شکل 3- روندرشدسواد در شهر بندر ترکمن طی 50 سال گذشته(85-1335)
مأخذ: آمار نامهها و نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن بندر ترکمن در سالهای (85-1335)، مرکزآمارایران
در زمینه آموزش عالی، با همت و تلاش مردم منطقه و مسئولین وقت، دانشگاه پیام نور مرکز بندرترکمن در سال 1372 آغاز بکارنمود. این مرکز دانشگاهی، ابتدا با رشته زبان و ادبیات فارسی و پذیرش 60 دانشجو فعالیت آموزشی خود را آغاز نمود ولی بتدریج در سالهای بعد رشتههای دیگری از جمله مدیریت بازرگانی، مدیریت صنعتی، مدیریت دولتی، مترجمی زبان انگلیسی، ریاضی کاربردی، جغرافیای طبیعی، جغرافیای انسانی، الهیات، علوم تربیتی، جهانگردی، حقوق، علوم سیاسی، حسابداری، کتابداری، علوم تربیتی مشاوره به آن افزوده شد و هم اکنون با17 رشته به کار خود ادامه می دهد. درظرف 15 سال فعالیت، بیش از1000 نفر از این مرکز دانشگاهی فارغ التحصیل شدهاند. درسال تحصیلی 87-1386 تعداد دانشجویان این دانشگاه 1200 نفر بوده است(مطالعه میدانی نگارنده).
ترکمنهای ساکن درمنطقه درطول 80 سال گذشته توانستهاند مرحله گذر از یک اقتصاد معیشتی و سنتی متکی بردامداری به اقتصاد نیمه مکانیزه متکی بر کشاورزی را تجربه کنند. امروزه ترکمنها از لیست جوامع عشایری کشورحذف شده اند و تعداد قلیلی از آنها در نوارمرزی ترکمنستان به رمه گردانی ازنوع کوچ افقی مشغولند و نسل امروز، آلاچیق یعنی مسکن مخصوص کوچ نشینان ترکمن را تنها در نمایشگاهها و موزهها میتوانند ببینند. از علل کاهش جمعیت عشایری ترکمن میتوان به عوامل زیر اشاره نمود:
- تعیین مرزروسیه و ایران بر اساس قرارداد آخال 1881 میلادی (کمالی، 151، 1366).
- کنترل دقیق این مرز بعد از انقلاب اکتبر1917 توسط شوروی که رفت و آمد عشایر ترکمن ایرانی رابه آنسوی مرز و کوههای بالکان(ییلاق) غیرممکن ساخت وعشایر ناگزیر به کوچ افقی در سطح ترکمنصحرا روی آوردند،
- سیاست اسکان عشایر در دوره رضاشاه.
- گسترش کشاورزی مکانیزه درترکمنصحرا با فروش ماشین آلات کشاورزی ازسوی کمپانیهای خارجی ازسال1327 به بعد(گرگانی، 152، 1350).
- گسترش سوادآموزی ومیل به یکجانشینی در افراد باسواد.
- مشقات خاص زندگی کوچ نشینی.
امروزه، اقتصاد منطقه در درجه اول به کشاورزی (محصولاتی مانند گندم، جو، کلزا و پنبه) متکی بوده و قالیبافی، دامداری، صید ماهی و مشاغل کارمندی و خدماتی ازمشاغل دیگر میباشد. برای تعیین نقش شهر در طول دوره مورد مطالعه ازروش اجرایی جغرافیدانان فرانسوی، بوژوگارنیه (Beaujeu,J. Garnier) و ژرژشابو (George Chabot) استفاده شد که در دیاگرام سه گوش پیاده میشود (فرید328، 1368). براساس این روش، این شهربه استثنای سال 1365 که نقش خدماتی داشته دربقیه دورهها دارای نقش بازرگانی بوده است. روند تحولات جمعیت فعال این شهر در بخشهای سه گانه اقتصادی در شکل4 مشخص شده است.
شکل4 – تغییرات درنسبت شاغلین بخشهای سه گانه اقتصادی بندرترکمن(85-1345)
نسبت بیکاری بدلیل کمبود فرصتهای اشتغال وعدم سرمایه گذاری در امور تولیدی دراین شهربویژه در بین جوانان بسیاربالا و درسال 75 برابر6/15 درصد بوده است و ضریب اشتغال در سالهای اخیرسیری نزولی را طی کرده است و از3/24 درصد در سال 45 به 6/19 درصد در سال 75 رسیده است.
فرش ترکمن که زمانی در بازارهای اروپا مشتریان زیادی داشت متأسفانه بدلیل برخی مشکلات مدیریتی، جایگاه خود را به نفع فرشهای ترکمنستان و کشورهای دیگر از دست داده است. استفاده ازچنین پتانسیل هایی میتواند اقتصاد شهر و منطقه را رونق ببخشد.
فعالیتهای بندری این شهر، بعداز رکودی چندین ساله دوباره بعد از فروپاشی شوروی و گسترش روابط باجمهوری تازه تأسیس ترکمنستان با ورود اولین کشتی ترکمنستانی درسال1377 آغازشد ولی پس ازآن این بندرکشتی دیگری رابه خودندید ودوباره به فراموشی سپرده شد. مسئوولین منطقه، نبوداعتبار برای لایروبی کانال کشتیرانی رادلیل این رکود عنوان میکنند. این بندر، که خطآهن برروی اسکله آن تعبیه شده و نزدیکترین بندرایران به جمهوریهای آسیای میانه میباشد زمانی ازرونق خوبی برخورداربود. گزاویه دوپلانهول، جغرافیدان فرانسوی درباره این بندرچنین مینویسد: « درسال36-1935 بالغ بر48 هزارتن صادرات وبیش از2هزارتن واردات ازطریق این بندرصورت گرفته استـ». (Planhol,1989,688) استان گلستان با وجود برخورداری از دوبندر درساحل دریای خزر(بندرگز وبندرترکمن) به دلیل کم توجهی مسئوولین محلی ومنطقه ای، هیچ گونه بهره اقتصادی ازآنها بویژه درزمینه تجارت دریایی نمیبرد.
ترکمنها که زمانی یکی ازگروههای مهم عشایری کشورمحسوب میشدند بدنبال تحدید حدود مرزایران وروسیه در1881 میلادی وکنترل شدید آن دردوره حاکمیت شوروی سابق مراتع ییلاقی آنسوی مرز راازدست داده ومجبوربه کوچ افقی درسطح ترکمن صحرا شدند. سیاست تخته قاپوکردن رضاخان وملی کردن مراتع نیزضربههای نهایی رابرپیکره جامعه عشایری ترکمن وارد نموده وآنها راازگردونه زندگی کوچ نشینی خارج ساخت. بندرترکمن که در اوایل حکومت رضاشاه دریکی از پایانههای راه آهن سراسری و به منظوراسکان عشایر ترکمن بوجود آمده بود، درطول نزدیک به 80 سال حیات خود، تحولات اجتماعی واقتصادی قابل توجهی داشته وازنظرجمعیتی به چهارمین شهراستان گلستان ارتقاء پیداکرده است. ترکمنهای منطقه دربسترامکاناتی که این شهربه آنها عرضه میکرد توانستند مرحله گذرازیک جامعه سنتی – عشایری به جامعه نسبتاً مدرن را تجربه نموده ودربیشتر ویژگیهای فرهنگی واجتماعی خودرا به نُرمهای معمول جامعه برسانند. مهمترین تحولات مثبت اجتماعی درنزد ترکمنها را میتوان به این صورت مطرح نمود:
کاهش جمعیت عشایری ترکمنها بطوری که از لیست جامعه عشایری کشورحذف شدند، ارتقای نسبت باسوادان از1/28 درصد درسال35 به 91 درصد درسال85، کاهش اختلاف درنسبت باسوادان مرد و زن، کاهش بُعد خانوارکه نشانه بهبود نسبی در بحث مسکن ونیز تحول اساسی از خانوارچندهسته ای به خانوارتک هسته ای میباشد، کاهش مرگ ومیر، همگامی باسیاست ملی تنظیم خانواده، منسوخ شدن برخی آداب خرافی و تعصبات به ویژه در زمینه جلوگیری از تحصیل دختران، افزایش اشتغال زنان درخارج ازخانه، افزایش سن ازدواج، کاهش ازدواجهای درون گروهی وفامیلی، احداث دانشگاه و گسترش وسایل نوین ارتباطی مانند موبایل واینترنت دربین مردم.
از نظر اقتصادی که در سالهای اولیه قرن حاضرغلبه با اقتصاد کوچ نشینی و کشاورزی سنتی بوده امروزه تبدیل به اقتصادکشاورزی نیمه مکانیزه شده ومشاغل اداری وخدماتی درطول 50 سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. با این حال، علیرغم موقعیت منحصربفرد این شهردرمحل اتصال خط آهن ودریا و وجودحوزه نفوذ گسترده وقابلیتهای بالقوه برای توسعه، تاکنون نتوانسته است به توسعه اقتصادی شایان توجهی دست یابد.
بنابراین با توجه به آمارها ومستندات مورد اشاره می توان گفت که هر دو فرضیه این تحقیق که با دید مثبت به پدیده اسکان عشایر می نگریست مورد تأیید قرارمی گیرند. چراکه از یکسو اسکان اجباری عشایر ترکمن در دوره رضاشاه، زمینه را برای استفاده از زمینهای کشاورزی منطقه مهیا ساخت بویژه آن که این امر با توسعه سایر زیرساختهای کشاورزی ازجمله واردات ماشین آْلات کشاورزی همراه بود و از سوی دیگر، تحولات اجتماعی بوجود آمده دربین ساکنین شهربندرترکمن درسه دهه اخیر کاملاَ درجهت همسویی باتحولات ملی بوده است وکمترکسی از ترکمنها را می توان یافت که از زندگی عشایری گذشته دفاع نماید و یا خواهان برگشت به آن شیوه زندگی باشد. درنتیجه می توان ادعا نمود که در جامعه عشایری ترکمنها، اسکان عشایر پدیده ای مثبت و دارای اثرات مفید برای توسعه اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی مردم این خطه بوده است.
5. پیشنهاد
نظربه نتیجه حاصل ازاین تحقیق که بیانگر مثبت بودن اثرات اسکان عشایر درمنطقه ترکمن صحرا می باشد پیشنهاد مشخص نگارنده آن است که درسایر نقاط ایران که هم اکنون زندگی عشایری جریان دارد، مطالعه عمیقی درباره توانهای محیطی منطقه به لحاظ کشاورزی، گردشگری، صنعتی وغیره صورت گیرد و بااستفاده از تکنیکهای ارزیابی توانهای محیطی نظیرتکنیکSWOT ، نقاط ضعف وقوت در زمینه منابع داخلی وفرصتها وتهدیدهای خارجی مورد بررسی قرارگیرد واگر نتیجه نشان دهد که منافع اسکان بیشتراز ادامه زندگی عشایری باشد نسبت اسکان عشایر بطور تدریجی اقدام گردد.