محمدتقی معبودی؛ محمدرضا پورمحمدی؛ میر ستار صدرموسوی؛ شهریور روستایی
چکیده
طرح مسئله: تغییرات پارادایمی در حوزة حملونقل شهری بر تغییر رویکردها و بنیانهای برنامهریزی، تصمیمگیری و سیاستگذاری از الگوی خودرومحور به الگوی انسانمحور مبتنی است؛ از این رو انسان در هستة اصلی ...
بیشتر
طرح مسئله: تغییرات پارادایمی در حوزة حملونقل شهری بر تغییر رویکردها و بنیانهای برنامهریزی، تصمیمگیری و سیاستگذاری از الگوی خودرومحور به الگوی انسانمحور مبتنی است؛ از این رو انسان در هستة اصلی گفتمان پارادایم جدید قرار میگیرد. هدف: تحلیل تغییر پارادایمی سیاستهای حملونقل کلانشهر تبریز بهمنظور دستیابی به حملونقل پایدار شهری، هدف اصلی این پژوهش است. روش پژوهش: پژوهش حاضر بهلحاظ مبانی پارادایمی بر رویکرد پراگماتیسم مبتنی است. دادههای کمّی با پرسشنامة پژوهشگرساخته از کارشناسان موضوع (360 نفر) گردآوری و برای تجزیه و تحلیل این دادهها از آزمونهای تی تکنمونهای، فریدمن و رگرسیون خطی استفاده شده است. دادههای کیفی پژوهش نیز با مصاحبة اکتشافی و نیمهساختاریافته با 30 نفر از مدیران و کارشناسان گردآوری و با بهرهگیری از روش گراندد تئوری تحلیل شده است. نتایج: مدل پارادایمی یافتههای کیفی پژوهش نشان میدهد ساختار اقتصادی کشور، سطح توسعة اجتماعی - اقتصادی کشور و فرایند گسترش شهرنشینی بهمثابة بستر حاکم موجب شده است سیاستهای تغییر پارادایمی حملونقل در کلانشهر تبریز به کُندی انجام گیرد و بعد زیرساختی - فنی بر سایر سیاستها غلبه داشته باشد؛ همچنین یافتههای کمّی ضمنتأیید نتایج کیفی نشان میدهد از بین سیاستهای متنوع حملونقل پایدار، سیاستهای «برنامهریزی برای شیوههای حملونقل عمومی»، «اقدامات مدیریت ترافیک» و «محدودیتهای سرعت»، تأثیرگذاری معناداری بر حملونقل کلانشهر تبریز دارند؛بهطوری که ضریب استانداردشدة (β)سیاستهای یادشده بهترتیب 726/0، 583/0 و 508/0 بوده است که در سطح خطای کمتر از 01/0 معنادارند. نوآوری: استفاده از چهارچوب تحلیلی مدل (ASI) و روش پژوهشآمیخته، نوآوری پژوهش حاضر به شمار میرود.