ابوالفضل قنبری؛ محمد علی سالکی ملکی؛ معصومه قاسمی خویی
چکیده
طرح مسأله: انتقادات واردشده به مدرنیسم در شهرسازی به پدیدآمدن رویکردهای مبتنی بر پستمدرنیسم و پیرو آن رویکردهای زیستمحیطی و توسعة پایدار شهری منجر شد. توسعة حملونقلمحور (TOD)، یکی از مصادیق توسعة ...
بیشتر
طرح مسأله: انتقادات واردشده به مدرنیسم در شهرسازی به پدیدآمدن رویکردهای مبتنی بر پستمدرنیسم و پیرو آن رویکردهای زیستمحیطی و توسعة پایدار شهری منجر شد. توسعة حملونقلمحور (TOD)، یکی از مصادیق توسعة پایدار شهری است که هدف اصلی آن، حل معضلات ترافیکی شهرها مبتنی بر برنامهریزی کاربری اراضی و گسترش حملونقل عمومی است. در طرح جامع جدید شهر تبریز علاوه بر هستة مرکزی شهر، دو هستة فرعی در شرق و غرب شهر بهمنزلة هستههای تمرکز شهر پیشنهاد و رویکرد توسعة حملونقلمحور و ایجاد مدل گرهی- ترانزیتی بهمثابة سیاست ترافیکی طرح اتخاذ شده است. بدیهی است ناهماهنگی در ایجاد تمرکز در این مناطق با برنامههای ترافیکی و تبدیل این مراکز به مراکز توسعة حملونقلمحور موجب پدیدآمدن مشکلات جدید ترافیکی خواهد شد. هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، سنجش این مراکز ازنظر فضایی و ظرفیت تبدیل آنها به مراکز TOD است و در صورت وجود این ظرفیت، راهکارهایی برای بهبود وضعیت ارائه شده است. روش شناسی: این پژوهش ازنظر هدف، جزو پژوهشهای کاربردی و ازنظر روش، جزو پژوهشهای توصیفی به شمار میآید. فرایند کار بهطورکلی از دو مرحلة مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی تشکیل شده است. مهمترین ابزار گردآوری و تحلیل اطلاعات، نرمافزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی ازجمله ARC GIS 10.3 است. برای رتبهبندی و مقایسة تطبیقی محدودههای مطالعهشده نیز از روشهای ضریب ناموزونی موریس، روش بیمقیاسسازی خطی (بردار ویژه) و روش تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) استفاده شده است. نوآوری: نوآوری مقالة حاضر در استانداردسازی و طبقه بندی شاخصهای رویکرد توسعة حملونقلمحور و استفاده از توابع تحلیلی نرمافزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی ازجمله Arc GIS & Autodesk MAP برای تحلیل میدانی شاخصهاست. نتایج: نتایج پژوهش نشان میدهد محدودة راهآهن وضعیت نسبی بهتری نسبت به محدودة دانشگاه دارد؛ ولی درمجموع هیچکدام از هستههای پیشنهادی طرح جامع در وضعیت موجود تناسب مطلوبی با شاخصهای TOD ندارد و برای تبدیل به TOD باید تغییرات عمدة فضایی در ساختارشان ایجاد شود.